پاترول را زنده ميكرديم
پاترول را زنده ميكرديم منبع
دنيايخودروـ رهام وزيري: براي بيش از يك دهه دنياي شاسيبلندهاي ايران در انحصار خودرويي از شركت نيسان بود كه در ايران پاترول ناميده ميشد. پاترول در سالهاي دهه 60 و اوايل دهه 70 هجري شمسي نهايت آرزوي جوانان عشق ماشين بود، اما همين آرزو نيز خودرويي بود كه از كمترين ميزان امكانات رفاهي و زيبايي ظاهري بهره ميبرد. در اين شرايط بود كه چند تن از استادكاران اتومكانيك تهران اقدام به آپشنبندي و نو نواركردن اين خودروها كردند. آلفرد عيسيقليان، يكي از آنهايي است كه اولين بار ايدههاي جديدي را براي تيونينگ پاترول ارائه كرده است. در دهه 60 آوازه گاراژ آلفرد به جايي ميرسد كه پارسخودرو او را به همكاري دعوت ميكند. با آلفرد عيسيقليان، در مورد چگونگي كار تيونينگ در سالهاي جنگ و ممنوعيت واردات قطعات و مشكلات اين كار گفتوگو كردهايم.
* كار تيونينگ خودرو را از چه زماني شروع كرديد؟
ما كار تيونينگ خودروهاي شاسيبلند را همزمان با توليد پاترول توسط پارسخودرو شروع كرديم كه ميشود اواخر سال 1366.
* در آن زمان چه خودروهاي شاسيبلندي را براي تيونينگ ميآوردند؟
آن موقع به آن صورت ماشين شاسيبلندي وجود نداشت. تعداد لندكروزهاي شخصي بود و يك تعدادي هم پاجرو كه البته تعداد آنها بسيار كم بود. در حقيقت كار اصلي ما روي پاترول شروع شد. به خصوص سالهاي اوايل توليد كه خودرو هيچ آپشني نداشت.
* پاترول چه ويژگي داشت كه به طرف آپشنبندي آن رفتيد؟
پاترول هيچ چيز نداشت. در واقع يك ماشين سادهاي بود و توليدات 66 تا 71 حتي كولر و هيدروليك هم نداشت. خب خيليها ميخواستند كه ماشين را بهتر كنند و ما هم اين كار را برايشان ميكرديم.
* طرحها و الگوها را از كجا ميآورديد، با توجه به اينكه نه از مجلات خارجي خبري بود و نه اينترنت؟
چون اين پاترول آپشندارش در ژاپن بود، عكسهايي هم به دست ما ميرسيد و از روي آنها ايدهها را ميگرفتيم. بعضي از الگوها را هم خودمان مينشستيم و طراحي ميكرديم. مثلاً ميگفتيم اگر فلان بخش را اضافه كنيم بهتر ميشود. بسياري از آپشنها هم نوآوري خودمان بود. در كل به منبع كامل و جامعي دسترسي نداشتيم.
* پارسخودرو كمكي به شما نميكرد؟
نه در آن موقع كه اين كار را شروع كرديم هيچ ارتباطي با پارسخودرو نداشتيم.
* كمبودهاي فني را در آن زمان چگونه جبران ميكرديد؟
آن موقع لوازمي وجود نداشت و ما خيلي از مواقع قطعات ديگر خودروها را طوري درست ميكرديم كه بتوان آن را روي پاترول نصب كرد. مثلاً ايده هيدروليك پاترول را با تبديل هيدروليك شورولت عملي كرديم. آن زمان شورولت ايرانهاي زيادي را اوراق كرده بودند. من برداشتم هيدروليك اينها را طوري تغيير دادم كه به پاترول بخورد. حتي جهت آنها برعكس بود. جعبهفرمان فابريك خودش از داخل روي شاسي نصب ميشود اما ما جعبهفرمان شورولت ايران را از بيرون ميبستيم. بعد هزار خار و ميل فرمان تعويض ميكرديم. هيدروليك خيلي پرطرفدار بود چون فرمان پاترول خيلي سفت بود و وقتي رينگ و لاستيك پهن ميانداختيم تقريباً غيرقابل چرخش ميشد.
* در مورد كولر چه كار كرديد؟ آن زمان كولر فابريك هم نبود؟
نه كولر را هم به همين صورت درست ميكرديم. عمدتاً هم از كولرهاي اوراقي ماشينهاي آمريكايي استفاده ميكرديم. مثلاً كمپرسورهاي يورك را طوري درست كرديم كه به پاترول بخورد. اين كمپرسورها بزرگ بودند و ما مجبور شديم براي آن پايههاي جديد طراحي كنيم و در ريختهگري و تراشكاري آنها را بسازيم. البته اين كولرها مانند كولر فابريك نميشدند اما در آن زمان با توجه به محدوديتها و نبود واردات جواب ميدادند يا در مورد پولس خلاص كن با كمك يكي از دوستان به نام آقاي خطير آن را از روي يك نمونه فابريك كه داشتيم طراحي كرديم و ساختيم.
* پس با آزمون و خطا جلو ميرفتيد؟
بله، خيلي موارد در طول كار يا بعد از آن مجبور ميشديم شكل كار را عوض كنيم. مثلاً براي هيدروليك اول پايههاي آهني ميساختيم. اين پايهها بعد از يك مدتي به دليل لرزش خودرو ميشكست ما هم آمديم پايهها را از چدن ريختهگري كرديم كه جواب داد.
* قطعاتي را كه به هر حال بايد از خارج وارد ميكرديد چگونه تامين ميشد؟
لوازم فروشهايي كه با آنها كار ميكرديم برايمان تامين ميكردند كه البته اين داستان مدتها طول ميكشيد و گاهي تا شش هفت ماه در انتظار يك قطعه ميمانديم. البته تا سال 68 و 69 كه فقط همين لوازمهاي دست دوم را ميبستيم. بعد كمكم قطعات فابريك وارداتي به دستمان رسيد. يك سري قطعات را هم از طريق مسافر و چترباز و اينها وارد ميكردند. البته خيلي از قطعات فابريك هم در حقيقت قطعات اوراقي پاترولهاي ژاپن بود و دست اول نبودند.
* قيمت پاترول آن موقع چند بود؟
پاترول دودر در سال 66 اگر اشتباه نكنم يك ميليون و 300 هزار تومان بود و پاترول چهار درهم حدود 300 هزار تومان گرانتر بود. در كل آن موقع اتومبيل گران قيمتي بود.
* بعد از تيونينگ قيمتش چقدر ميشد؟
اين بستگي داشت به آپشنهايي كه روي آن بسته ميشد. معمولاً 600، 700 هزار تومان لوازم روي آن بسته ميشد و قيمت پاترول تا 2 ميليون و 400 هزار تومان هم افزايش پيدا ميكرد. بعضيها هم ميآمدند فول آپشن ميبستند كه گاهي تا 5/1 ميليون تومان براي پاترول هزينه تيونينگ ميكردند كه اين از قيمت خود ماشين هم بيشتر بود.
* پرطرفدارترين آپشنها كدام بودند؟
هيدروليك فرمان، كولر، شيشه برقي، ركاب و فلاپ و گارد، خطكشي بدنه، طرح چوب داشبورد، رينگ و لاستيك اسپرت. بعدها هم صندلي پاجرويي و اينها. قفل مركزي هم پرطرفدار بود.
* بعدها پارسخودرو خودش آپشنبندي را آغاز كرد.
پارسخودرو ديد همه دارند از اين آپشنبنديها استقبال ميكنند و گفت چرا خودم این کار رانکنم؟ آنها آمدند به ما پيشنهاد دادند كه با هم كار كنيم. ما يك سري هم رفتيم و طرحها و قالبها را هم برديم. اما متاسفانه ما را دور زدند. ايدههاي ما را گرفتند و خودشان پيدا كردند تا اينكه مديريتها عوض شد و ما توانستيم دوباره مذاكره كنيم. بالاخره ما را هم داخل بازي راه دادند و من يك مدتي هم در خط توليد پارسخودرو حضور داشتيم. همينطور در زمينه تامين رينگ و لاستيك و همينطور طرحهاي جديد همكاري داشتيم.
* بازار كار شما خراب نشد؟
نه چندان. البته تاثير داشت ولي خب توليدات كارخانه در بعضي قسمتها كيفيت نداشت. مثلاً الگوهاي گارد و خطكشي ما متنوعتر بود و خيلي از توليدات را يك راست از كارخانه پيش ما ميآوردند تا ما تغييرات مدلهاي روز را روش انجام بدهيم. البته كولر و هيدروليكهاي كارخانه چون فابريك بود از ما بهتر ميشد.
* مهمترين همكاري شما و پارسخودرو چه وقت بود؟
فكر كنم سال 77 يا 78 بود كه پارسخودرو پاترولهاي چهاردر را با موتور پيكاپ با نام سافاري ميخواست عرضه كند. آن موقع معاونت وقت پارسخودرو، آقاي شيخالاسلام من را دعوت به همكاري كرد براي طراحي آپشنهاي بيروني. خب ميخواستند بيست و يكي دو ميليون تومان بفروشند و قصد داشتند چيز جديدي باشد. من هم طرحهايي براي آن دادم. از جمله دور گلگير و فلاپهاي جانبي را قالبگيري كرديم، صندليها را مبله كرديم، فلاپ سقف و باله عقب را اضافه كرديم. سه سالي هم روي خط سافاري بوديم. تبديل سرانزاها هم ايده ما بود. پارسخودرو سرانزا را براي شركت نفت وارد كرده بود. شركت نفت تعدادي را گرفت و بقيه روي دستشان مانده بود. ما ايده داديم كه اينها را از وانت به سواري تبديل كنيد. در حدود هزار تا 1500 دستگاه هم از اينها را با پارسخودرو كار كرديم.
* چه تيپ افرادي بيشتر مراجعان شما را تشكيل ميدادند؟
آن موقع انتخاب زيادي وجود نداشت و ورود ماشين ممنوع بود، از پاترول و تيونينگ آن استقبال خوبي ميشد. آنقدرها هم مثل امروز آدمهاي پولدار وجود نداشتند. تيپهاي به خصوصي بودند كه اغلبشان هم كارخانهدار بودند. كساني هم بودند كه براي جاده و ايمني ماشينها را تيونينگ ميكردند. جوانان هم كه هميشه بودند اما تعدادشان زياد نبود و آنها هم پشتوانههاي مالي خيلي خوبي داشتند، يك سري مشتريهاي ما را هم نمايشگاهدارها تشكيل ميدادند كه مثلاً 100 دستگاه پاترول از كارخانه ميخريدند و بعد براي آپشنبندي به ما ميدادند. آنها روي هر پاترول دودر 400 هزار تومان در آن موقع سود ميكردند كه سود خوبي بود در زمان خودش.
* افراد مشهور هم به شما مراجعه ميكردند؟
زمان زيادي از آن موقع گذشته اما يادم هست كه آقاي فرامرز قريبيان، آقاي ابوالفضل پورعرب و خانم افسانه بايگان از مشتريان ما بودند. از فوتباليستها هم مرحوم سيروس قايقران، احمدرضا عابدزاده و حميد استيلي را يادم ميآيد.
* شما كه اين همه پاترول را دستكاري كرديد مهمترين ايراد اين ماشين چيست؟
مشكل اصلي خشكبودنش است. ما كمك گازي برايش گذاشتيم. لايه فنرها را بهينهسازي ميكرديم. حتي فنر لول براي آن طراحي كرديم، اما فنر لول براي پاترول جواب نداد. چون باعث ميشد در پيچها نامتعادل شده و شانه خالي كند. تا 40درصد توانستيم اين خشكي را برطرف كنيم اما در نهايت هيچوقت به طور كامل خودرو نرم نشد.
* نظر شما در مورد توسعه تيونينگ در ايران چيست؟
تيونينگ در ايران متاسفانه آنگونه كه بايد و شايد پيشرفت نكرد و ما خيلي عقب افتاديم. كشورهايي كه در دهه 60 اصلاً در همان حد ما هم روي خودرو كار نميكردند امروز بسيار پيشرفت كردهاند. اما ما حتي در حد كشورهايي نظير مالزي و تايلند هم نتوانستيم در تيونينگ قدم برداريم. يك دليل آن اين است كه ما تخصصي و علمي به سراغ تيونينگ نرفتيم و دليل ديگر مشكلاتي است كه از نظر تامين قطعه در ايران داريم.
مطالب مشابه :
پاترول
پاترول دیزل خواننده وبلاگتون هستم و از راهنماییای خوبتون تشکر میکنم خودم یه پاترول دودر
پاترول را زنده ميكرديم
پاترول دیزل آنها روي هر پاترول دودر 400 هزار تومان در آن موقع سود ميكردند كه سود خوبي بود
پرسش و تبادل نظر
تقویت (تیونینگ) نیسان پاترول mq 160 - nissan patrol mq 160 tune up تقویت (تیونینگ ( پاترول دودر 1366)
[به روز شد!] پوشیدن لباس استتار در سفرهای آفرود
پاترول دودر بد نیست سواریش به نسبت هم رده های خودش خوبه نسبت به چهاردر یذره خشکتره تو شهر
152- نیم کیلو باش ولی مرد باش
مجسمه سازه، بهترین زیگزاگ دوز، بهترین عکاس، بهترین تعمیرکار پاترول دودر، بهترین جعبه
تست شورولت بلیزر سیلورادو در تهران
های برقی با امکان قفل از سمت راننده، آینههای برقی، قفل مرکزی دودر، سیستم تهويه
با هر خودرویی به طبیعت ( کوه ، جنگل ، بیابان ) نروید...قسمت دوم
ما میخوره ولی ایرادی که رنجروور داشت این بود که مدلهای اولش دودر تویوتا, پاترول,
برچسب :
پاترول دودر