زندگی نامه سیلوستر استالونه مشهور به راکی و رمبو
در تاریخ ۶ جولای ۱۹۴۶ خانواده ای از قشر ضعیف جامعه در پی دردی که زن حامله ی خانواده به او وارد شده بود راهی بیمارستان نه چندان مطرح هلز کیچن نیویورک شدند و در آنجا دکترها اعلام کردند وقت زایمان زن فرا رسیده است...
در حین زایمان بچه که پسر بود به طور باورنکردنی حاضر
نبود به این دنیا قدم بردارد تا جایی که پزشکان مجبود شدند از دستگاه
استفاده کنند...اما این پایان ماجرا نبود زیرا نا بلد بودن یکی از
پرستارها باعث شد دستگاه مربوطه به صورت بچه آسیب جدی وارد کند...
مادر
و پدر بچه که به ترتیب نامشان ژاکلین و فرانک بود وقتی این خبر را شنیدند
بسیار نارحت شدند تا جایی که ژاکلین افسرده شد و معتقد بود این بد یمنیست
و باعث میشود پسرشان در زندگی هیچ گاه موفق نباشد!!! بر اثر این اتفاق عصب
سمت راست لب بچه از کار افتاد بنابراین او کنترل آن قسمت را هیچ وقت
نداشت...
آنها برای پسر جدیدشان نامی نیز انتخاب کردند و آن نام سیلوستر بود...
روزها گذشت و سیلوستر به مرور زمان بزرگ و بزرگتر شد تا جایی که زمان مدرسه فرا رسید...
سیلوستر
در مدرسه بسیار شر و شیطون بود تا جایی که مادرش مجبود بود در سال ۴...۵
بار مدرسه اش را عوض کند زیرا او از مدرسه دائم اخراج میشد...
زندگی به
سختی میگذشت و پدر خانواده با شغل آرایشگری مخارج را به سختی تامین میکرد
و در این میان در سال ۱۹۵۵ پسر دوم آنها نیز به دنیا آمد که نامش را فرانک
جونیور انتخاب کردند...
و اما سیلوستر به هر طریق خود را به دبیرستان
رساند...او در مدرسه لقب بزن بهادر پیدا کرده بود و همه ی دوستانش اعتقاد
داشتند روزی او به خاطر شلوغ کاریهایش با صندلی الکتریکی اعدام خواهد شد...
وضع
اقتصادی نافرجام خانواده و فشارهای اجتماعی نوعی باور در وجود سیلوستر
تداعی کرد...او باور داشت میتواند روزی کار بزرگی انجام دهد و برای خود و
خانواده اش اعتبار کسب کند اما هر وقت این موضوع را با دوستانش در میان
میگذاشت مورد تمسخر آنان قرار میگرفت وبه همین خاطر مجبور میشد برای بی
احترامی آنها به باورش آنها را حسابی ادب کند!!...
روزی سیلوستر در
پیاده رو قدم میزد و در رویای آینده ی خویش بود که بیلبورد سینمایی توجهش
را جلب کرد او تا دقایقی به تابلو خیره بود و بعد آن به خودش آمد او تصمیم
گرفت وارد دنیای سینما شود...
وقتی سیلوستر از تصمیم خود در خانواده
گفت چنان مورد توجه قرار نگرفت اما با این حال او برای تحصیل به میامی رفت
و در دانشگاه آنجا ثبت نام کرد...
روزها گذشت خرج و مخارج سیلوستر
بسیار بود و او مجبود بود شغلهای مختلفی را برای گذران زندگی انجام دهد او
حتی حاضر شد به عنوان نظافتچی قفس شیر در باغ وحش مشغول شود کاری که هرکسی
انجامش نمیداد...
سیلوستر که از نام خود بیزار بود و مایل بود او را با نام اسلای
(آب زیر کاه) صدا کنند بالاخره فارغ التحصیل شد اما خودش هم میدانست این
کافی نیست و در اقیانوس هالیوود داشتن مدرک دانشگاهی چنان مهم نیست
بنابراین عازم هالیوود شد...
او به استودیو های زیادی سر زد اما موقعیت و جو آنجا آنطور که فکر میکرد نبود و سخت تر از این صحبتها بود...
بالاخره اسلای در سال ۱۹۷۰ با ۲۳ سال سن برای بازی در فیلم پ**نو میهمانی خانه گیتی و شاگردان
انتخاب شد و در نقش یکی از شاگردان در این فیلم درجه پایین ظاهر شد ...این
فیلم اولین تجربه ی اسلای بود که مقابل دوربین بازی میکرد...اما فیلم
بسیار ضعیف و رده پایین بود و حتی اکران هم نشد...
اما بازی در فیلم جایی برای پنهان شدن نیست برای اسلای فرصت مناسبی بود زیرا او در این فیلم یک نقش نسبتا مهم را ایفا میکرد هرچند این فیلم هم اصلا قابل دفاع نبود...
اسلای دائم در حال سر زدن به استودیوهای فیلم سازی بود تا این که در سال ۱۹۷۱ در کمدی ابرومند وودی الن با نام موزها در
نقش کوتاهی به ایفای نقش پرداخت...او در این فیلم در یک سکانس حضور داشت و
نقش یک اوباش در قطار مترو را دارا بود و مهمترین نقش او ترساندن آلن بود
که البته آلن بعد ها اعتراف کرد در آن سکانس حسابی لرزیده بوده است...
کلود دیگر فیلمی بود که اسلای در آن باز هم در یک نقش کاملا فرعی ظاهر شد...بازیگر اصلی این فیلم دونالد ساترلند بود...
وقتی اسلای برای بازی در نقش یکی از نقش های کوتاه پدر خوانده انتخاب شد او بسیار خوشحال شد اما تغییر در فیلمنامه باعث حذف نقشی شد که قرار بود اسلای آن را ایفا کند...
در سال ۱۹۷۴ اسلای در یکی از نقش های اصلی فیلم اربابهای فلت بوش
به ایفای نقش پرداخت او کاراکتری خشن با تام استنلی بود که البته این فیلم
هم فیلمی رده پایین به حساب می آمد اما به هر حال این اولین بار بود که
چهره ی اسلای روی بیلبوردهای سینما نمایان میشد...در این بین آشنایی اسلای
با ساشا ژاک باعث شد او در تاریخ ۱۷ می با ساشا ازدواج کند و خانواده تشکیل دهد...
سال ۱۹۷۵ برای اسلای که بازیگری درجه چندم بود سال پر باری بود...او ابتدا در فیلم زندانی کوچه ی دوم باز هم در نقشی بسیار کوتاه ظاهر شد...
اما بازی در فیلم کاپون برای او بسیار مناسب بود زیرا نقشش در این فیلم کمی مهم بود او نقش فرانک نیتی یکی از زیر مجموعه ی یک باند مافیا را ایفا میکرد...
اسلای
اصلا فکر نمیکرد هدفش اینقدر سخت باشد او برای پیشرفت بسیار زحمت کشیده
بود اما حاصلش بازی در چند فیلم درجه چندم و نقشهای کوتاهی بود که او را
در ذهن کسی جای نمیداد...فشار اقتصادی زیادی هم به روی او و همسرش ساشا
بود...
از اسلای برای بازی در نقش منفی مسابقه مرگ ۲۰۰۰
دعوت شد و او هم این پیشنهاد را پذیرفت...شاید این مهمترین نقش او تا آن
زمان به شمار میرفت...البته فیلم انچنان مورد توجه منتقدان قرار نگرفت اما
فروش قابل قبولی داشت...
اسلای که به آینده ی کاریش امیدوار شده بود در فیلم بدرور عشق من باز هم در یکی از نقش های اصلی فیلم بازی کرد که تا حدی باعث شد دیده شود تا جایی که نامش در فهرست بازیگران اصلی جای گرفت...
اما
داستان به خوبی پیش نرفت زیرا بعد از این غیر از بازی در نقشهای کوتاهی در
سریالهای تلویزیونی دیگر هیچ پیشنهادی به اسلای ارائه نشد و او هم هرچقدر
به این در و آن در زد نتوانست کاری انجام دهد...مشکلات مالی اسلای و همسرش
تمامی نداشت از طرفی هم مادر و پدر اسلای با نامه هایی که میدادند خواستار
برگشت فرزندشان بودند و معتقد بودند این مسبر به جایی نمیرسد...اما اسلای
پافشار تر از این حرف ها بود...
بازی در فیلم گلوله آتش نه از نظر اعتبار و نه از نظر اقتصادی برای اسلای موفقیت آمیز نبود و فیلم کاملا ضعیف و خنثی بود...
یک شب اسلای با نا امیدی در حال پرسه زدن در خیابانها بود تا جایی که تبلیغات بازی بوکس محمد علی کلی را با یک بوکسور گمنام میبیند و وقتی میفهمد بلیط سکوهای تماشاگران رایگان است تصمیم میگیرد برای گذران وقت به آنجا برود...
در
این مسابقه کلی به سختی از سد رقیبش میگذرد و در پانزدهمین راند موفق
میشود او را شکست دهد د حالی که همه پیش بینی میکردند کلی در راند دوم
حریف را ناک اوت کند...
همین مسئله باعث میشود جرقه ای در ذهن اسلای
زده شود او بلافاصله به خانه میرود و دست به قلم میشود تا اولین فیلمنامه
ی عمرش را بنویسد فیلمنامه ای که در عرض ۳ روز نوشته شد و اسلای بسیار به
این فیلمنامه امیدوار بود بنابراین راهی استودیو های فیلمسازی میشود تا
شاید فیلمی کم خرج آن هم فقط برای شبکه خانگی ساخته شود و خودش هم نقش اول
باشد اما هیچ استودیویی حاضر به ساخت فیلمی با چنین فیلمنامه ای نبود زیرا
معتقد بودند ساخت فیلمی با موضوع بوکس جالب توجه تماشاگران نیست
اما آنهایی هم که راضی میشدند اصلا پیشنهاد اسلای مبنی بر نقش اول بودن
خودش را قبول نمیکردند...
ایروین وینکر
تهیه کننده ی خوش نام آن زمان حاضر شد روی این فیلمنامه سرمایه گذاری کند
اما او هم مثل بقیه شرطش این بود که اسلای فیلمنامه را به او بفروشد و
کاری به ادامه ی ماجرا نداشته باشد حتی او رقم ۵۰ هزار دلار را به اسلای
پیشنهاد کرد که برای اسلای که آن زمان فقط ۱۰۶ دلار داشت بسیار وسوسه
کننده بود اما با این حال قبول نکرد و وینکر را که حسابی از فیلمنامه خوشش
آمده بود را مجاب کرد که خودش نقش اول باشد...
برای شخصیت های فیلمنامه ی اسلای که نامش راکی بود بازیگرانی نظیر تالیا شیر (که با بازی در فیلم پدر خوانده شهرتی دست و پا کرده بود) برت یانگ کارل ویدرز و بازیگر با تجربه برگس مردید(در نقش میکی) انتخاب شدند و کارگردانی فیلم هم به جان جی آویلدسون رسید...
فیلمبرداری
فیلم ۱ ماه به طول انجامید بودجه ی فیلم رقم نا چیز ۵/۱ م دلار بود که
البته برای سرمایه گذاری به روی بازیگر درجه چندم رقم زیادی هم بود...
اسلای
داشت بزرگترین قدم زندگیش را بر میداشت موضوعی که شاید زمان فیلمبرداری هم
فکرش را نمیکرد... او برای این فیلم ۲۲ هزار دلار دستمزد گرفت...
بالاخره
راکی در تاریخ ۳ دسامبر ۱۹۷۶ اکران شد و در عین ناباوری فروش فوق الاده
ای داشت منتقدان فیلم را میپرستیند این فیلم ۱۱۷ م دلار فقط در امریکا
فروخت نام اسلای به روی مجلات معتبر رفت و بسیاری معتقد بودند اسلای راه
صد ساله را یک شبه پیمود...
موفقیت او به حدی بود که یک منتقد نامدار هالیوود به او لقب مارلون براندو دوم داد...
بعد از این همه نگاهی خاص به سیلوستر استالون داشتند...
او
بعد از اکران راکی که فیلمی در ژانر ورزش بود سیگار را ترک کرد و مصرف
مشروبات الکلی را به حداقل رساند و ورزش جزئی از زندگیش شد...
همانسال فیلم میهمانی در خانه گیتی (۱۹۷۰) به اسب ایتالیایی(لقب کاراکتر راکی) تغییر یافت...و تهیه کنندگان آن خواستار اکران آن شدند که با پافشاری استالون این اتفاق نیفتاد
موفقیت استالون و پشتکار او باعث شد که در مدارس امریکا دائم از او برای رسیدن به هدف مثال زده شود...
بعد از آن موفقیتهای استالون سال به سال ادامه یافت...
سال ۱۹۷۷ :
سالی که مهمترین اتفاق کل زندگی هنری و خصوصی سیلوستر استالون درآن افتاد...اسلای که سال قبل با اکران فیلم راکی توانسته بود به چهره ی بزرگی در هالیوود تبدیل شود در ابتدا برنده ی جایزه ی دوید برای بازی در فیلم راکی شد...
او که دیگر سیل پیشنهادات به سمتش سرازیر شده بود قصد داشت از بین پیشنهادهایش بهترین ها را انتخاب کند...
در ابتدای سال او بازی در فیلم بازگشت به خانه را رد کرد...بعد از آن پیشنهاد بازی در نقش کاراکتر سوپرمن برای حضور در فیلمش به اسلای ارائه شد که در عین ناباوری اهالی سینما این پیشنهاد هم از طرف اسلای رد شد...
تا این که بازی در نقش جان کواک در فیلم مشت
به اسلای پیشنهاد شد و اسلای هم بازی در این فیلم را قبول کرد...تهیه
کنندگان فیلم مسئولیت نگارش فیلمنامه را هم به اسلای سپردند...داستان فیلم
در مورد زندگی طبقه ی کارگر در امریکا قبل از دهه ی ۵۰ میلادی بود...
بودجه ی فیلم ۱۱ م دلار بود ...
بعد
از اتمام فیلمبرداریه فیلم مشت اسلای که در سرش سودای کارگردانی موج میزد
فیلمنامه ای را به نگارش در آورد و پس از اتمام آن را به چند تهیه کننده
نشان داد...اسلای دیگر شخصیت مهمی در هالیوود تلقی میشد بلافاصله از چند
تهیه کننده برای همکاری در این پروژه که نامش کوچه ی بهشت
بود پیغام دریافت کرد و در آخر عنوان کرد قصد دارد غیر از نقش آفرینی این
فیلم را کارگردانی کند...نکته ی قابل توجه این بود که داستان فیلمنامه ی
این فیلم هم قبل از سال ۱۹۵۰ رخ میداد... بودجه ی در نظر گرفته شده با
توجه به فیلمنامه ی فیلم رقم ناچیز۳ م دلار بود...بالاخره زمان تولید کوچه
بهشت هم به پایان رسید ...
اما سال ۱۹۷۷ برای اسلای به زیبایی پایان یافت زیرا در مراسم بزرگ اسکار که
سالانه برگزار میشد فیلم راکی در رشته های بهترین کارگردانی ..بهترین
بازیگر نقش اول مرد..بهترین بازیگر نقش اول زن..بهترین بازیگر مکمل
مرد..بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم نامزد جایزه ی اسکار شد و در حالی که
رقیب قدرتمندی چون قیلم راننده تاکسی(با بازی رابرت دنیرو) داشت برنده ی جوایز بهترین کارگردانی و بهترین فیلم شد...بعد از آن جان جی آویلدسون جایزه ی خود را به اسلای تقدیم کرد و خود را مدیون او دانست...
سال ۱۹۷۸ در حالی شروع شد که سیلوستر استالون دو فیلم در نوبت اکران داشت فیلمهای مشت و کوچه ی بهشت...
سرانجام
فیلم مشت در تاریخ ۱۷ آگوست اکران عمومی شد...منتقدان آنطور که پیش بینی
میشد از فیلم خوششان نیامد اما در کل بعضی از آنان از فیلم راضی
بودند...فیلم در آخر با بودجه ی ۱۱ م دلاری توانست ۲۰ میلیون دلار فقط در
امریکا فروش کند تا استالون در عصر رکود سینمای هالیوود کماکان پول ساز
باشد...
در مراسم بی اف تی ای که به طور
سالانه برگزار میشد و در آن زمان بسیار معتبر بود استالون توانست برنده ی
جایزه ی بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم راکی باشد و افتخاری دیگر
کسب کند...
در این بین که اسلای توانسته بود بین مردم به محبوبیت
فراوانی دست پیدا کند تصمیم گرفت دنباله ای برای شاهکار راکی در نظر بگیرد
از این رو بلافاصله دست به قلم شد و فیلمنامه ای تحت عنوان راکی ۲
را به نگارش در آورد و قصد داشت موفقیتی نظیر قسمت اول این فیلم کسب
کند...همانطور که انتظار میرفت استالون غیر از فیلمنامه نویسی و نقش
آفرینی در این فیلم مسئولیت کارگردانی را هم به عهده گرفت...بازیگران این
فیلم تماما همان بازیگران قسمت اول بودند و بلافاصله فیلم وارد مرحله ی
پیش تولید و بعد از آن فیلمبرداری شد...
بالاخره زمان اکران فیلم کوچه
ی بهشت فرا رسید و در حالی که همگان منتظر بودند ثمره ی کارگردانیه
استالون را ببینند این فیلم در تاریخ ۲۲ سپتامبر اکران شد و در نهایت با
بودجه ی ۳ م دلاری ۶ میلیون دلار در امریکا فروخت...کوچه ی بهشت پروژه ی
جمع و جوری بود و منتقدان آنچنان فیلم را تحویل نگرفتند اما تهیه کنندگان
فیلم راکی ۲ را مطمئن کرد که کارشان اشتباه نیست...
سرانجام
فیلمبرداریه راکی ۲ هم به پایان رسید و این فیلم در نوبت اکران سال ۷۹
قرار گرفت...بودجه ی این فیلم از قسمت اول بیشتر بود اما در کل باز هم رقم
نا چیزی بود و ۶ م دلار خرج این فیلم شد...
هرچند سال ۷۸ به مانند ۷۶
برای استالون موفقیت آمیز نبود اما بازهم موفقیت فیلمهایش در گیشه نشان
داد مردم او و فیلمهایش را دوست دارند...
سال
۱۹۷۹ از راه رسید و کل سینما دوستان در تب و تاب اکران فیلم راکی ۲
بودند...فیلمی که همه امیدوار بودند به مانند قسمت اول زیبا و دلنشین
باشد اما خیلی ها هم در این بین معتقد بودند سپردن کارگردانیه فیلم به
استالون اشتباه بزرگیست که کاراکتر راکی و فیلمش را به تباهی میکشاند...
سر
انجام راکی ۲ در تاریخ ۱۵ جون با بودجه ی ۶ م دلاری اکران شد و همانطور که
پیش بینی میشد استقبال خوبی از این فیلم به عمل آمد...این فیلم در امریکا
۸۵ م دلار فروخت...هرچند فروش فیلم نسبت به قسمت اول این فیلم بسیار
کمتر بود اما برای تهیه کنندگان این فیلم که انگار ماشین پول سازی را کشف
کرده بودند راضی کننده بود...نظر منتقدان هم راجع به این فیلم متفاوت بود
اما در کل بسیاری از آنان از راکی ۲ راضی بودند...
استالون در این سال برای حضوردر هیچ فیلمی قرارداد امضا نکرد و ترجیح داد کمی استراحت کند...
اما اتفاق بزرگ دیگری در این سال برای اسلای افتاد و آن هم برگزیده شدن او به عنوان ستاره ی سال بود...
سال
۱۹۸۰ در حالی شروع شد که هیچ فیلمی از اسلای در نوبت اکران نبود اما
پیشنهادهای برای بازی در فیلم به او ارائه شد که او از این بین برای حضور
در دو فیلم قرارداد امضا کرد...
او ابتدا در فیلم شاهین های شب
حضور پیدا کرد و در این فیلم نقش یک پلیس را ایفا میکرد که با همکار خود
در پی دستگیری یک تروریست بر می آید...بودجه ی درنظر گرفته شده برای این
فیلم ۵ م دلار بود...
بلافاصله بعد از آن استالون به جمع بازیگران فیلم پیروزی
پیوست تا در این فیلم ژانر ورزش که زمان اتفاقات آن به جنگ جهانی مربوط
میشد در نقش یکی از اسیران در پایگاه ظاهر شود که قصد دارد به عنوان
دروازه بان در تیم اسرای جنگی با نگهبانان آن اردوگاه مسابقه ی فوتبالی
انجام دهند...غیر از استالون مایکل کین و پله بازیکن مطرح برزیلی نیز در این فیلم حضور داشتند...منتقدان و کارشناسان بسیار به این فیلم امیدوار بودند...
سال
۱۹۸۱...سالی که در ابتدا استالون اعلام کرد فیلمنامه ای برای قسمت سوم
فیلم راکی آماده کرده است و قصد دارد بلافاصله آن را بسازد...این فیلم با
بودجه ی ۱۷ م دلاری ساخته شد بازهم تمامی بازیگران دو قسمت قبل در فیلم
حضور داشتند اما آقای تی
بازیگر خشن آن دوران به جمع بازیگران این فیلم اضافه شد تا در نقش رقیب
فولادی راکی ظاهر شود...نکته ی جالب توجه حضورکشتی کج باز مطرح هالک هوگان در این فیلم بود که در رسانه ها بسیار سر و صدا کرد...لیسانس آهنگ چشمان ببر هم خریداری شد و در این فیلم مورد استفاده قرار گرفت...
فیلم
شاهین های شب در تاریخ ۴ آپریل به اکران عمومی در آمد...این فیلم اولین
فیلم از سیلوستر استالون بود که غیر از امریکا در بعضی کشور های اروپایی
نیز اکران شد...این فیلم توانست در امریکا ۱۵ م دلار و در دنیا۵ م دلار
فروش داشته باشد و فروش کلی خود را به ۲۰ م دلار برساند...منتقدان از فیلم
تقریبا راضی بودند و بازی استالون از نظر بیشتر آنها ستایش شد...
اما
بعد از آن فیلم پیروزی در تاریخ ۳۰ جولای به اکران در آمد که فقط در
امریکا اکران شد و توانست فروش خود را به ۱۱ م دلا ر برساند...هرچند
منتقدان از فیلم راضی بودند اما فروش این فیلم از انتظارها بسیار پایینتر
بود...
بعد از آن بازی در نقش جان رمبو در فیلمی تحت عنوان اولین خون به استالون پیشنهاد شد نقشی که قرار بود استیو مکوئین
آن را ایفا کند اما با مرگ او این نقش به اسلای رسید او برای حضور در این
فیلم مبلغ ۵/۳ م دلار دریافت کرد...استالون خود در فیلمنامه هم دستی کشید
و این فیلم به کارگردانی تد کاف چد با بودجه ی ۱۴ م دلار ساخته شد تا ۲ فیلم بزرگ از استالون برای اکران در سال ۸۲ در نوبت اکران قرار بگیرند...
یکی از سالهایی که استالون در آن به موفقیتهای بسیاری دست یافت سال ۱۹۸۲بود...
در ابتدای سال تهیه کنندگان فیلم زنده ماندن
به اسلای پیشنهاد فیلمنامه نویسی و کارگردانیه این فیلم را ارائه دادند و
اسلای هم این پیشنهاد را پذیرفت استالون برای حضور در این پروژه ۱۰ م دلار
دریافت کرد...جان تراولتا که آن زمان جوان جویای نامی بود در نقش اول این فیلم ظاهر شد...نکته ی قابل توجه حضور۵ ثانیه ای استالون در این فیلم بود!!
اما
بعد از اتمام فیلمبرداریه فیلم زنده ماندن فیلم راکی ۳ در تاریخ ۲۸ می
اکران شد و توانست فروش فوق الاده ی ۱۲۵ م دلاری داشته باشد و دوستداران
سری راکی را کاملا راضی کند هرچند که منتقدان فیلم را دوست نداشتند...
بعد
از موفقیت در اکران فیلم راکی ۳ فیلم اولین خون هم در تاریخ ۲۲ اکتبر
اکران شد که این فیلم هم در ادامه ی موفقیتهای اسلای ۴۷ م دلار در امریکا
و ۷۸ م دلار در سطح دنیا و جمعا ۱۲۵ م دلار فروش داشت تا سیلوستر استالون
به عنوان پولساز ترین بازیگر سال شناخته شود...منتقدان از فیلم بسیار راضی
بودند و با اینکه داستان فیلم کمی کلیشه ای بود باز هم مورد توجه آنها
قرار گرفت...
سال
۱۹۸۳ از راه رسید سالی که اسلای فقط در پشت دوربین حضور داشت ...در این
سال فیلم زنده ماندن به کارگردانیه استالون در نوبت اکران قرار داشت...
سر
انجام این فیلم در تاریخ ۱۵ جولای اکران شد و توانست در سطح امریکا فروش
خود را به ۶۵ م دلار برساند و موفقیتی دیگر برای استالون به ارمغان بیاورد
هرچند که منتقدان ار فیم بیزار بودند...
اما استالون در این سال
اشتباهات بزرگی در انتخابهایش برای حضور در فیلمهای اکرانی سال آینده
انجام داد...او ابتدای سال پیشنهاد بازی در فیلم پلیس بورلی هیلز را رد کرد و دلیلش هم نزدیکی نقشش به کاراکتر داسیلوا و فیلم شاهین های شب دانست بعد از استالون این نقش به ادی مورفی رسید...بعد از آن پیشنهاد بازی در فیلم ترمیناتور از طریق جیمز کمرون به استالون ارائه شد و اسلای به خاطر نقشش که منفی بود این پیشنهاد را رد کرد این نقش هم به آرنولد شوارزنگر رسید...
بعد از آن پیشنهاد بازی در فیلم الماس بدلی
به اسلای ارائه شد و به این خاطر که او همیشه دنبال نقشهای متفاوت میگشت
با دستمزد ۴ م دلار قرارداد بازی در این فیلم را امضا کرد البته اسلای
فیلمنامه ی فیلم را کمی تغییر داد تا کمی جذابتر شود...نکته ی قابل توجه
فیلم این بود که اسلای برای موقعیت نقشش برای این فیلم ۳ آهنگ اجرا کرد و
نشان داد از صدای خوبی هم برخوردار است...بودجه ی این فیلم پر زرق و برق
۲۸ م دلار بود...
میتوان
سال ۱۹۸۴ را به عنوان دو قسمت خوب و بد برای اسلای تشبیه کرد زیرا در
ابتدای سال فیلم از هر جهت ناموفق الماس بدلی به اکران در آمد که توانست
۲۱ م دلار بفروشد و از نظر گیشه شکست بخورد اما غیر از گیشه این فیلم از
نظر منتقدان هم طرد شد...
استالون که میدید وضعیت فعلیش اصلا قایل دفاع
نیست تصمیم گرفت با دنباله سازی کاراکتر محبوب راکی باز هم به روزهای اوج
برگردد از این سو فیلمنامه ی فیلم راکی ۴
را آماده کرد و اعلام کرد قصد ساخت این فیلم را دارد...داستان این فیلم
نسبت به نسخهای قبلی بسیار دراماتیک تر و البته سیاسی تر بود ... اسلای دولف لاندگرن
را که آن زمان در استوئدیو های فیلمسازی دائما سرک میکشید به فیلم جدیدش
انتقال داد و اظهار داشت استعداد دولف بسیار خوب است و از سوی دیگر برای
کاراکتر رقیبش به دنبال یک نابازیگر است تا کسی او را قبلا ندیده
باشد...این فیلم با بودجه ی ۳۰ م دلاری ساخته شد...
غیر از این تهیه
کنندگان فیلم اولین خون که مزه ی فروش قابل توجه این فیلم زیر دندانشان
مانده بود تصمیم گرفتند قسمت دوم این فیلم را بسازند و موفقیت بزرگی کسب
کنند برای همین به استالون پیشنهاد همکاری دادند و استالون که تازه پروژه
ی راکی ۴ را تمام کرده بود این پیشنهاد را پذیرفت...مسئولیت نگارش
فیلمنامه به عهده ی استالون و جیمز کمرون بود و کارگردانیه فیلم هم به جرج کاسماتوس
رسید و در آخر این فیلم با بودجه ی ۴۴ م دلار ساخته شد نام رسمی این فیلم
با اینکه کمی طول و دراز بود اما باز هم جذاب بود نام این فیلم "رمبو : اولین خون قسمت ۲" بود...
این دو فیلم که امید زیادی به فروششان میرفت در نوبت اکران برای سال ۸۵ قرار گرفتند هرچند که قسمت دوم رمبو زودتر اکران شد...
سال ۱۹۸۵ سال بسیار بزرگی برای اسلای بود... او در ابتدای سال توانست برنده ی جایزه ی سیب ترش باشد و اولین موفقیتش در این سال را کسب کند...
سرانجام
زمان اکران قسمت دوم رمبو از راه رسید و این فیلم در تاریخ ۲۲ می اکران شد
و توانست از نظر گیشه فوق الاده پیش برود...این فیلم در امریکا ۱۵۰ م دلار
و در سطح جهان ۱۴۹ م دلار فروخت و رقم کلی خود را به ۳۰۰ م دلار رساند و
موفقیت بزرگی برای استالون به همراه داشت...
اما منتقدان روند تغییر شخصیت رمبو را دوست نداشتند و این فیلم را چیزی دور از اولین خون میدانستند...
بعد
از موفقیت قسمت دوم رمبو حال زمان اکران چهارمین قسمت راکی رسیده بود
فیلمی که توانست در زمان اکرانش ۱۲۷ م دلار در امریکا و ۱۷۲ م دلار در سطح
جهان بفروشد و رقم کلی خود را به مانند قسمت دوم رمبو به ۳۰۰ م دلار
برساند...منتقدان این فیلم را اصلا دوست نداشتند و راکی ۴ را فیلمی صرفا
سیاسی تجاری میدانستند هرچند که تعداد انگشت شماری فیلم را ستودند...
باز هم پیشنهادهای بسیاری به سمت اسلای سرازیر شدند که او ترجیه داد در فیلمی تحت عنوان کبرا
حضور داشته باشد و حتی دستی به فیلمنامه هم ببرد و البته یکی دیگر از
دلایلی که اسلای این پیشنهاد را پذیرفت حضور کاسماتوس کارگردان قسمت دوم
رمبو در این فیلم باز هم به عنوان کارگردان بود...نکته ی قابل توجه حضور
نیلسن در این فیلم به عنوان بازیگر بود...
فروش فوق الاده ی دو فیلم استالون در یک سال باعث شد تا او باز هم لقب پول سازترین بازیگر سال را به دست آورد...
اما زندگی شخصی و روابط عاطفی اسلای هم در این سال دچار تغییراتی شد...ابتدا او در ۱۴ فبریه و بعد از ۱۱ سال زندگی مشترک با ساشا ژاک از او جدا شد و بعد از چند ماه در تاریخ ۳ دسامبر با بریگیت نیلسن که در فیلم راکی ۴ هم به ایفای نقش پرداخته بود ازدواج کرد ...
استالون
که دیگر با قدمهای محکمی که برداشته بود دارای جایگاه مستحکمی در هالیوود
بود در سال ۱۹۸۶ توانست چهره ی ماندگارتری از خود نشان دهد...
در ابتدای سال استالون به دعوت دونالد رایگان
رئیس جمهور وقت امریکا به کاخ سفید دعوت شد تا برای حضور در قسمت دوم رمبو
و همچنین تصویر زیبایی که از سربازان امریکایی نشان داده بود از طرف
رایگان مورد تشویق و تشکر قرار بگیرد این اولین بار بود که یک بازیگر
میتوانست به کاخ سفید راه پیدا کند...
استالون فیلمنامه ی جدیدی را تحت عنوان بالاتر از اوج به نگارش درآورد و تصمیم گرفت خود در نقش اول ظاهر شود...کارگردانی فیلم هم به منهام گلهام
رسید این فیلم شاید تنها فیلمیست که به دنیای مچ اندازی میپردازد...بودجه
ی در نظر گرفته شده برای این فیلم ۲۰ م دلار بود...و فیلم وارد مرحله ی
فیلمبرداری شد...
زمان اکران فیلم کبرا رسید...فیلمی که توسط منتقدان
باز هم فیلمی ضعیف تلقی شد اما فروش ۴۹ م دلاری این فیلم نشان داد مردم از
فیلم خوششان آمده...
در انتهای سال هم استالون جایزه ی بهترین بازیگر مرد از نظر مردم و مرد سال امریکا را ازآن خود کرد...
اولین اتفاق مهمی که در سال ۱۹۸۷ برای استالون افتاد جدایی از نیلسن در تاریخ ۱۳ جولای بود...
بعد
از آن اتفاق خاصی نیفتاد تا اینکه فیلم بالاتر از اوج درتاریخ ۱۳ فبریه
اکران شد...فیلمی که منتقدان نسبتا قبولش داشتند اما این فیلم از نظر گیشه
دومین فیلمی بود که با بازی اسلای شکست میخورد...این فیلم فقط ۱۶ م دلار
فروخت...خیلیها جدایی اسلای از نیلسن را عامل منفی برای فروش فیلم
میدانستند...
بازهم تهیه کنندگان سری رمبو به سراغ اسلای آمدند تا بار
دیگر قسمت جدیدی از این فیلم ساخته شود در همین حین پیشنهاد بازی در نقش
مک کلین در فیلم جان سخت به اسلای ارائه شد که اسلای از بین این دو راهی رمبو ۳ را انتخاب کرد و بازی در فیلم جان سخت به بروس ویلیس رسید...بازهم اسلای وظیفه ی فیلمنامه نویسی را قبول کرد و کارگردان فیلم هم پیتر مکدونالد
بود...اینبار اتفاقات فیلم در افغانستان می افتاد و دشمن جان رمبو کشور
روسیه بود که البته در واقعیت هم امریکا و روسیه در جنگ سرد به سر میبردند
و اسلای هم برای همین فیلمنامه اش را کمی سیاسی کرد...فیلم نهایتا با
بودجه ی نسبتا عظیم ۶۳ م دلاری ساخته شد و تنها فیلمی از اسلای بود که در
نوبت اکران سال ۸۸ قرار میگرفت...
سال ۱۹۸۸ هم فرا رسید و اسلای که به فیلم رمبو ۳ امید فراوانی داشت ابتدا پیشنهاد بازی در فیلم زندان
را پذیرفت و در این فیلم نقش یک زندانی را ایفا میکرد که در زندان اتفاقات
سختی برایش می افتد...نکته ی قابل توجه همبازی شدن اسلای با دونالد ساترلند بود کسی که روزی اسلای در فیلم کلود که ساترلند نقش اولش بود به عنوان سیاهی لشگر حضور داشت و اصلا به حساب نمی آمد...
فیلم
رمبو ۳ در تاریخ ۲۵ می اکران شد و از نظر گیشه تقریبا موفق بود هرچند که
انتظارها از این فیلم بیش از این حرفها بود...فروش این فیلم در امریکا به
۵۳ م دلار و در سطح جهان به ۱۳۵ م دلار رسید البته صلح بین کشور امریکا و
روسیه در مسائل نظامی باعث شد این فیلم بسیار کمتر از مورد انتظار بفروشد
و به قول استالون رمبو آدم بده ی داستان شود...اما منتقدان از فیلم بیزار
بودند و این شماره از سری رمبو را اضافی میدانستند...هرچند که نام این
فیلم در کتاب رکوردهای گینس به عنوان خشنترین فیلم تاریخ سینما ثبت شد...
بعد از آن پیشنهاد بازی در فیلم تانگو و کش به اسلای ارائه شد و اسلای حاضر شد در این فیلم در کنار کورت راسل
به ایفای نقش بپردازد...اسلای برای حضور در این فیلم ۱۵ م دلار دستمزد
گرفت...بودجه ی در نظر گرفته شده برای این فیلم ۵۰ م دلار بود...
اما
یکی از اتفاقات جالبی که در این سال برای اسلای افتاد پیشنهاد یک کمپانی
نوشیدنی در امریکا به استالون برای حضور در تبلیغات این فیلم بود...آنها
حاضر شدند ۴ م دلار به اسلای بپردازند تا اسلای در این تبلیغ موی خود را
به طور کامل بتراشد...اسلای این پیشنهاد را رد کرد و حتی زمانی که آنها ۱
م دلار به مبلغ پیشنهادی خود افزودند اسلای اعلام کرد قصد ندارد موهای خود
را بتراشد...
در
ابتدای سال ۱۹۸۹ استالون اعلام کرد قصد دارد فیلمنامه ای برای قسمت پنجم
سری محبوب راکی آماده کند ...زمانی که فیلمنامه آماده شد استالون اعلام
کرد این یک وداع شیرین با کاراکتر راکی خواهد بود و تصمیم بر این شد تا
کارگردانیه این فیلم را به جان جی آویلدسون بسپارند تا این فیلم به مانند
قسمت اولش به زیباترین شکل پایان یابد حتی استالون پیشنهاد مربوط به حضور
در
قسمت سوم سری شاهکارهای پدرخوانده را برای حضور در راکی ۵ رد کرد... و سرانجام فیلمبرداری این فیلم با تمام بازیگران اصلی این فیلم شروع شد...سج استالون پسر اسلای هم در این فیلم در نقش پسر کاراکتر راکی حاضر شد...
در
این بین فیلم زندان در تاریخ ۴ آگوست اکران شد...این فیلم در گیشه متوسط
عمل کرد و فروش خود را در امریکا به ۲۲ م دلار رساند...منتقدان دقیقا دو
دسته بودند دسته اول کسانی که فیلم را یک اثر ماندگار میدانستند و دسته ی
دوم که فیلم را دائم میکوبیدند...
بعد از آن نوبت به فیلم تانگو و کش
رسید تا در تاریخ ۲۲ سپتامبر اکران شود...منتقدان از فیلم تقریبا خوششان
آمد اما آن را فاقد ظرافت کافی در یک سوم پایانی می دانستند...این فیلم در
امریکا ۶۴ م دلار فروش داشت و یک موفقیت نسبی محسوب میشد...
سال ۱۹۹۰ در حالی آغاز شد که اسلای فیلم راکی ۵ را در نوبت اکران داشت...فیلمی که کارشناسان و منتقدان بسیار به آن امیدوار بودند...
اما قبل از اکران راکی استالون برای حضور در فیلمی کمدی در دنیای مافیا با نام اسکار در سکوت کامل خبری قرارداد امضا کرد و دلیل آن را هم میل به تجربه ی نقش های متفاوت عنوان کرد...اسکار با ۳۵ م دلار ساخته شد ...
زمان
اکران راکی ۵ رسید...این فیلم در تاریخ ۱۶ نوامبر اکران شد...فیلمی که از
نظر منتقدان بسیار ضعیف تلقی شد و مردم هم دوستش نداشتند...هرچند فروش ۴۰
م دلاری در امریکا و ۷۹ م دلاری در سطح جهان این فیلم را از نظر گیشه
نسبتا موفق نگاه داشت اما این فیلم آنقدر ضعیف بود که استالون بعدها از
استارت راکی ۵ به عنوان یکی از بزرگترین استباهاتش نام برد...
سیر
انتقادات به سوی استالون به حدی بود که کمتر کسی باور میکرد او بتواند
دوباره به روی پای خود بایستد...اما اسلای باید کاری میکرد...
همانطور که قبلا هم گفته شد در ابتدای سال ۹۰ استالون در نقش انجلو در فیلم کمدی اسکار به ایفای نقش پرداخت و علت آن را اینگونه بیان کرد که قصد دارد تا مدتی از سینمای اکشن و خشن فاصله گرفته و به سینمای کمدی و خانوادگی روی بیاورد...
سال ۱۹۹۱ آغاز شد و در ابتدای سال پیشنهادی مبنی بر حضور اسلای در فیلم غریزه اصلی به او ارائه شد تا در کنار شارون استون بازیگر جذاب آن زمان در این فیلم به ایفای نقش بپردازد که البته اسلای به همان دلیلی که بازی در فیلم اسکار را پذیرفته بود این پیشنهاد را رد کرد...اصرارهای تهیه کنندگان این فیلم فایده نداشت و در آخر این نقش به مایکل داگلاس رسید...
سرانجام زمان اکران اسکار در تاریخ ۲۶ آپریل رسید...در شب افتتاحیه ی این فیلم استالون اعلام کرد قرارداد بازی در فیلمی تحت عنوان "ایست وگرنه مامانم شلیک میکنه" را امضا کرده است و این فیلم به مانند اسکار فیلمی کمدی/اکشن است...
نظر منتقدان در مورد اسکار به مانند بیشتر فیلمهای استالون متفاوت بود...عده ای فیلم را یک کمدی آبرومند میدانستند و عده ای از کارگردانی و همچنین فیلمنامه ی فیلم ایراد میگرفتند و عده ای دیگر انتخاب استالون برای ورود به ژانر کمدی را به عنوان یک بازیگر اکشن کار اشتباه کودکانه میپنداشتند تا اینکه در آخر اسکار با ۳۵ م دلار در امریکا فقط توانست ۲۳ م دلار بفروشد و فروش این فیلم در سطح دنیا ۱۲ م دلار بود...این فیلم فقط توانست سرمایه ی تهیه کنندگان این فیلم را برگرداند و هیچ سودی برای آنها نداشت که این خود نوعی شکست تلقی میشد...
زمان فیلمبرداری فیلم " ایست وگرنه..."فرا رسید فیلمی که از همان شروع فیلمبرداری بسیاری از منتقدان از سرنوشت آن با خبر بودند و آن را فیلمی درجه چهارم میخواندند که شاید حتی فرصتی برای اکران هم نداشته باشد...
سال ۱۹۹۲ سالی که در ابتدای آن سیلوستر استالون و رنی هارلین که هردو در ۲..۳ فیلم آخر خود با شکست روبرو شده بودند در مورد همکاری در یک پروژه ی اکشن و البته کم نظیر صحبتهایی کردند و در آخر اعلام کردند قصد ساخت فیلمی تحت عنوان "صخره نورد" را دارند که داستان آن در ارتفاعات بلند اتفاق می افتد...رنی هارلین کارگردانیه این فیلم را بر عهده گرفت و استالون هم غیر از نقش آفرینی در این فیلم یکی از نویسندگان این فیلم نیز تلقی میشد...
در تاریخ ۲۱ فبریه فیلم "ایست وگرنه..." با بودجه ی ۲۵ م دلاری اکران شد... با اینکه این فیلم در امریکا ۲۸ م دلار و در سطح دنیا ۴۲ م دلار فروخت و توانست از نظر گیشه موفق باشد اما تمامی منتقدان این فیلم را بسیار بسیار ضعیف دانستند و عده ای این فیلم را (حتی تا به امروز) ضعیفترین فیلم کارنا
مطالب مشابه :
دانلود جدید ترین کارتونهای روز دنیا 2013
راسخون. جنبش دانلود با لینک قابل ذکر است این فیلم افتخار نامزدی جایزه اسکار آکادمی
Category: دانلود موزیک بی کلام
۲۰ آهنگ بی کلام برنده اسکار با دانلود مجموعههایی که با دانلود موزیک و کارتون و فیلم
دانلود + صوتی و تصویری+ و تدوین شده نقد فیلم+ جدایی نادر از سیمین در+ دانشگاه امام صادق (ع) با لینک
راسخون. جنبش اسکار توضیح میدندکه زیر نویس فارسی هم دانلود موزیک و کارتون و فیلم و بازی
دانلود رایگان نرم افزار
راسخون. جنبش کادر پسوورد با ستاره- آسکار سازی پسوورد حتی در دانلود موزیک و کارتون و فیلم
نگاهی به سینمای انیمیشن و فیلم نامه
منظور انیمیشن هایی هستند که در فرهنگ ما به کارتون دانلود برای همه برنده دو جایزه اسکار
زندگی نامه سیلوستر استالونه مشهور به راکی و رمبو
نظر منتقدان در مورد اسکار به او در ابتدای سال ۲۰۰۲ در یکی از قسمتهای کارتون دانلود
آنجلینا جولی در نقش جدید
مشرق به نقل از عرش نیوز، در شرایطی که این روزها تب و تاب نامزدهای اسکار بالا دانلود
مختصری از بیوگرافی استاد محمود فرشچیان:محمود فرشچیان در سال 1308 شمسی در اصفهان، دیده به جهان گشود.
تندیس طلایی اسکار راسخ راسخان راسخین راسخون درست درستی درستکار دانلود انواع
براي بازیگر افسانه ای مسیر سبز...
«مسیر سبز» نامزد چهار جایزه اسکار شد: کتاب دانلود. راسخون. مجله علوم
برچسب :
دانلود کارتون اسکار راسخون