روشهاي تحليل گري قيمت سهام در بورس اوراق بهادار»

مير كريم عبادي دولت آبادي

مقدمه :

يكي از عواملي كه در توسعه و رشد بازار سرمايه نقش موثري دارد آشنايي سرمايه گذاران و معامله گران بازار سرمايه با روشهاي تجزيه و تحليل اوراق بهادار و افزايش توان تحليل گيري آنها است . بي شك از طريق تجزيه و تحليل دقيق و هوشيارانه مي توان ريسك بازار سرمايه يا مخاطره سرمايه گذاران را تقليل داد و جلوي ضرر و زيان افراطي و ناشي گري حاصل از برآيند سرمايه گذاري را خنثي نمود . با توجه به سياست هاي اخير بورس اوراق بهادار در خصوص گسترش جغرافيايي و موضوعي بورس كه در پي آن تالارهاي متعدد منطقه اي در اقصي نقاط كشور ايجاد شده است يقيناً مي طلبد كه فرهنگ عامه سرمايه گذاري در بازار سرمايه تقويت گردد .

يكي از اين عوامل موثر و تقويت كننده كه به نوبه خود مي تواند سبب تداوم رشد و توسعه بورس اوراق بهادار گردد و سر منشاء گفتمان بهتري در مديريت نقدينگي جامعه و مبحث فاينانس شركتها باشد، بدون ترديد گسترش آموزش هاي مورد نياز جهت انجام معاملات سودمند و در وهله بعد آموزشهاي لازم در خصوص مهارت تحليل گري و تجزيه و تحليل اوراق بهادار است. زيرا هر اندازه كه بينش و درك سرمايه گذاران و معامله گران در اين زمينه ها افزايش يابد از ركودهاي لحظه اي ، ترقي قيمت ها بصورت حبابي و واكنش هاي نابهنگام در معاملات جلوگيري مي كند و نه تنها شفافيت و روشنگري در معاملات را تقويت مي كند بلكه بازار را به سمت و سوي كارا بودن سوق خواهد داد . بديهي است كه اين امر با افزايش انگيزش سهامداران ، رقم معاملات در بورس را نيز ترقي داده و از نظر حجم معاملاتي فاصله بورس ايران را با كشور هاي همرديف خود كاهش خواهد داد . با اين مقدمه كوتاه مقاله حاضر بيان مي دارد كه در خصوص آناليز قيمت سهام و سرمايه گذاري در دارائيهاي مالي در ادبيات مالي سه ديدگاه كلي وجود دارد كه شامل روش بنيادين (Fundamental) روش چارتيست يا تكنيكال (Technical) و روش تئوري مدرن پرتفوليو (MPT) است كه در ادامه اين مبحث به آنها پرداخته مي شود .

1- روش بنيادين

در بازار سرمايه ارزش سهام بر اساس ميزان منافع آتي و اطمينان از تحقق آنها تعيين مي گردد و هر اندازه اطمينان نسبت به كسب بازده بيشتر باشد مخاطره از دست دادن اصل سرمايه و سود آن كمتر مي رسد .

عوامل و متغيرهاي متعددي در بازار سرمايه و در سطح كلان كشور بر روي قطعيت يا عدم قطعيت سود و نيز تغييرات قيمت دارائيهاي مالي اثر مي گذارد . به همين خاطر روش بنيادين به بررسي دقيق عوامل محيطي كه ممكن است بر روند حركت قيمت سهام و به تبع آن بر بازده دارائيهاي مالي تاثير گذارد مي پردازد . در اين روش به منظور تحليل گزينه هاي سرمايه گذاري در بورس اوراق بهادار قاعدتاً بايستي به سه مرحله اساسي ذيل كه اركان اصلي تحليل بنيادين است توجه نمود .

الف- بررسي و تحليل اوضاع اقتصادي كشور :

در نظام كنوني اقتصاد جهاني ، بورس اوراق بهادار نقش دماسنج اقتصادي را ايفاء مي كند و وضعيت اقتصادي و حتي سياسي و اجتماعي كشور در حال و آينده تاثير بسزايي بر ميزان سود آوري شركتها خواهد گذاشت . بنابراين در تحليل بنيادين ابتداً بايستي تغيير و تحولات اوضاع اقتصادي حال و جهت گيري هاي آتي بدقت مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد .

اين تجزيه و تحليل شامل بررسي شاخص هاي كلان اقتصادي از قبيل نرخ تورم ، توليدات ملي ، نرخ بهره ، نرخ ارز ، ميزان بيكاري ، نرخهاي رشد اقتصادي و سياستهاي پولي و مالي دولت و ساير نهادهاي تاثير گذار است كه تحليل گر با بررسي آنها پيش بيني هاي دقيق تري از وضعيت بازار سهام و صنعت خاص بعمل مي آورد و از دور نماي آتي سهام موجود در بازار و بالحض سهام شركت مورد نظر مطلع مي گردد .

ب – بررسي صنعت مورد نظر : دومين مرحله از تحليل بنيادين بررسي وضعيت و موقعيت فعلي صنعت مورد نظر و روند رشد آتي آن است . سهامداران و معامله گران براي شركتهايي كه در صنايع روبه رشد و سود آور فعاليت مي كند ارزش بيشتري قايل هستند . عوامل مطلوب صنعت در اين تحليل عبارتند از :

ب – 1- تقاضاي رو به رشد و فزاينده براي محصولات يا خدمات آن صنعت

ب – 2- برخورداري از ويژگي ممتاز به گونه اي كه محصولات مشابه خارجي يا رقيب تهديد جدي براي نفوذ در بازار داخلي نباشند . ويژگي ممتاز مي تواند از نيروي كار ماهر و متخصص ، اسم و رسم تجاري مناسب ، فناوري پيشرفته توليد و سهم بازار در خور توجه ناشي شود .

ب – 3- محدود بودن كالاهاي جانشين براي محصولات آن صنعت كه در اين حالت هر چقدر تعداد كالاهاي جانشين محدودتر باشد موقعيت بازاري آن صنعت ، مطلوبتر خواهد بود .

ب-4- دخالت محدود ارگانهاي تصميم گيرنده دولتي در تعيين قيمت محصولات صنعت و كم و كيف فعاليت آنها يك عامل مثبت تلقي مي گردد زيرا مداخله نهادهاي دولتي در فعاليت شركتها و اتخاذ تصميمات اثرگذار توسط آنها موجبات تضعيف حيطه عملكرد مديريت و نوسانات حاد قيمت سهام و بازده شركت را فراهم مي آورد .

ب-5- استراتژيك بودن محصولات صنعت و نيز گاهاً فشردگي بازار صنعت مورد نظر باعث مي گردد كه رقباء جديد به آساني وارد آن صنعت نگردند و بازار صنعت دستخوش نوسانات ناشي از ورود آنها قرار نگيرد .

ج- تجزيه و تحليل شركت :

در مرحله سوم تحليل بنيادين ، تحليل گر بازار سرمايه بعد از انتخاب صنعت مناسب بايستي شركتي را از ميان شركتهاي موجود در آن صنعت با توجه به معيارهاي زير انتخاب نمايد .

ج-1- موقعيت رقابتي برتر شركت : در هر صنعتي شايد دهها شركت و موسسه به فعاليت بپردازند ليكن ممكن است تنها چند شركت عمده موفقيت چشمگيري در بازار داشته باشند بررسي موقعيت رقابتي شامل ميزان فروش و نرخ رشد آن ، سهم بازار شركت از صنعت ، كيفيت محصولات يا خدمات و تمايز آنها و ساير عوامل خاص رقابتي مي باشد .

ج-2- كيفيت عملكرد مديريت شركت : از آنجا كه موقعيت هر شركت وابسته به قابليت ها و تواناييهاي مديريت آن است لذا بايستي در وهله اول به خصوصيات و ويژگيهاي مديران آن شركت همانند تجربه ، تحصيلات ، موفقيت هاي قبلي ، نوآوري ، ابتكارات و جديت و تلاش آنها توجه نمود . و در وهله دوم اعمال مديريت يعني كارايي مديريت در اداره دارائيها ، توليد و عمليات ، فروش محصولات ، به خدمت گرفتن فناوري جديد وعرضه محصولات جديد مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار مي گيرد .

ج-3- بررسي موقعيت مالي شركت از قبيل نسبت هاي سود آوري ، بدهي ، كارايي و نقدينگي و مقايسه آن با گذشته شركت و رقباء موجود در صنعت است .

بررسي ها نشان مي دهد كه تحليل بنيادين از توان بالقوه اي براي تشخيص وضعيت كلان اقتصاد حاكم برخوردار است و تغيير و تحولات جاري شركتها را به خوبي در تيررس نگاه خود قرار ميدهدو نيز مهارت نگاه نمودن از بالا به پائين را به تحليل گران مي آموزاند و با اين مشخصه ها ضمن اينكه احتمال بدست آوردن منفعت مورد انتظار را تقويت مي كند نوعي منطق گرايي مالي را نيز به سرمايه گذاران عرضه مي دارد . مزيت اصلي تحليل بنيادين كاربرد فراوان اش در سرمايه گذاري هاي ميان مدت وبلند مدت است .

2- روش تكنيكال

متخصصين و معتقدين روش تكنيكال (Technical) بر اين باورند كه در بازار سهام ، تمامي اطلاعات موردنياز در قيمتها نهفته است . و با تمركز بر روي قيمت هاي دوره هاي قبل و زمان حال سهام و پيش بيني آتي آن مي توان از يك انتخاب مناسب در بازار سود جست . در واقع تكنيكاليست ها بر عكس بنيادگراها كه به چرايي قيمت ها تاكيد داشتند بر روي «چيستي قيمت تمركز دارند» . اين نوع سرمايه گذاري با استفاده از مطالعه رفتار و حركات قيمت سهام در گذشته و تعيين قيمت و روند آينده آن و امكان تكرار الگوهايي مشابه صورت مي پذيرد . زيرا تكنيكالها ابراز مي دارند كه تمامي وقايع جاري اقتصادي كشور و نيز صنعت و انتظارات سهامداران نهايتاً بر قيمت سهام تاثير گذاشته است . لذا بايستي پيشينه تاريخي و نمودار قيمت سهام بدقت بررسي گردد .

در واقع تحليل گر يا تكنسين صرفاً به يك روند قيمتي نياز دارد كه در قالب نمودار (Chart) عرضه مي شود به همين دليل به تكنسين ها ، چارتيست نيز گويند . چارتيست ها عنوان مي دارند كه قيمتهاي كنوني يك سهم كه به نظر تصادفي مي رسد ممكن است بتدريج به الگوهاي قابل تكراري تبديل شوند . اين تكرار قيمتها يك روند (Trend) را ايجام مي كند كه مي تواند حالت صعودي (uptrend) يا نزولي (Down Trend) به خود گيرد و نوع معامله (Trade) در هر يك از حالت متمايز از ديگري خواهد بود . استراتژي معامله گر ( يا سهامدار ) براي تعيين زمانهاي خريد يا فروش بستگي مستقيم به مدت انتظار او براي رسيدن به سود دارد. اين زمانها مي تواند بسيار كوتاه در حد چند ساعت يا نسبتاً طولاني به چندين سال برسد . كه عملاً در بازار سهام ايران بدليل محدوديت هاي قانوني موجود و فقدان سيستمهاي خريد و فروش بلادرنگ (Real Time) خريد و فروش در كمتر از يك هفته عملاً امكان پذير نيست . اين متد تحليل نياز به يك شعور باز و عاري از هرگونه تعصب به سهام شركت مورد نظر دارد تا تحت تاثير شايعات و اطلاعات نادرست و گمراه كننده قرار نگيرد و همچنين نياز به نرم افزار محاسباتي است كه اطلاعات شركتها را بعنوان ورودي پذيرفته و خروجي آن نموداري از روند قيمت ها باشد .

عوامل اصلي موفقيت در اين روش نيازمند داشتن تبحر ، ممارست و يادگيري مداوم و توانايي در مهارتهاي زير است .

1- مطالعه و بررسي عميق كه بايد با صرف وقت و در آرامش و بدور از هياهوي بازار و خصوصاً شايعات صورت گيرد .

2- تصميم گيري به موقع و قاطعانه خريد يا فروش كه بلافاصله بايد به آن عمل كرد .

3- بعد از اقدام ( خريد يا فروش سهم ) رفتار آن همواره زير ذره بين قرار گيرد و بررسي و تحليل حالت استمرار داشته باشد .

مراحل بررسي قيمت سهام توسط چارتيست ها يا تكنيكاليست ها به قرار زير است :

1- انتخاب نوع نمودار از لحاظ بعد زماني ( همانند تغييرات قيمت در هر ساعت ، روز ، هفته ، ماه و ... ) و نيز انتخاب اشكال نمودار از قبيل ميله اي ، خطي ، شمعي (Gandlistick) كه معمولاً از مورد آخري جهت نشان دادن روند ها استفاده بعمل مي آورند .

2- بررسي روند شاخص كل

3- بررسي روند شاخص 50 شركت برتر ( خصوصاً اگر سهم مورد نظر بين اين شركتها باشد )

4- روند قيمتي سهم كه براي معاملات ميان مدت و كوتاه مدت دوره هاي روزانه وهفتگي و براي افق بلند مدت دوره هاي ماهانه بررسي مي گردد .

5- تعيين سطح مقاومت (Risstance) يا حد بالاي قيمت و سطح حمايت (Support) يا حد پائين قيمت و نقطه پرش (Breakout) يا قيمتهاي بالاتر از دو نقطه فوق الذكر است . در اين حالت فرصت هاي خريد يا فروش از راه برآورد محدوده نوسانات در دو سطح حمايتي و مقاومتي مشخص مي شود كه نحوه تعيين اينگونه فرصتها خود به مهارت و تبحر و درك تكنسين ها بستگي دارد كه بدقت حركات بازار را تشخيص مي دهند و از روند گذشته نتيجه گيري بهتري داشته باشند .

3- روش تئوري مدرن پرتفوليو (MPT)[1]

اين روش كه ابتدا توسط هري ماركويتز[2] بصورت عملي بيان شد بر اساس يك سري مفروضات خاصي است كه اهم آن گوياي اين است كه بازار كارا است و انتشار اطلاعات بصورت يكپارچه و در اختيار همكان است و شفافيت اطلاعات در معاملات حاكم است .

مبناي اين روش بر پايه اين استدلال استوار است كه احتمال خطر از دست دادن سرمايه يا سود يك نوع سهام در بازار بسيار بيشتر از مجموعه يا تركيب سهام است. لذا قاعدتاً سرمايه گذار حرفه اي نبايد تمامي سرمايه خود را دريك قلم دارايي سرمايه گذاري كند ( و منطق اقتصادي نيز اين را تاييد مي كند ) . بلكه بايستي آن را در مجموعه اي از سهام يا دارائيها سرمايه گذاري كند كه اين مجموعه به پرتفوي معروف است . پرتفوي[3] يا سبد سهام متشكل از سهام متعدد شركتهايي است كه در شرايط عادي احتمال كاهش بازده همه دارائيها تا حدودي به صفر نزديك است . و تلاشها بر اين است كه ريسك غير سيستماتيك يا تنوع پذير به حداقل ممكن تقليل يابد . به همين جهت تركيب پرتفوي بهتر است به گونه اي باشد كه نوسانات مشابهي نداشته باشند يعني زمانيكه بازده يكي كاهش پيدا مي كند بازده ديگري افزايش يابد در اين راستا مراحل زير توسط سرمايه گذار و يا معاملگر در بازار رعايت مي گردد .

1- تعيين بازده مورد انتظار سبد سهام و تك تك سهام

2- ارزيابي وضعيت سهام مختلف و انتخاب آنها

3- بهينه نمودن تركيب سهام ( پرتفوي )

4- ارزيابي پرتفوي و بازنگري در مجموعه سهام

تحليل پرتفوي ، كاربرد زيادي در آناليز ريسك و بازده و نيز تجزيه و تحليل بازار دارد و به همين خاطر نرم افزارهاي طراحي شده است كه قابليت محاسبه ريسك بازار و مقايسه آن با ريسك صنعت و شركتها را دارد .

در روش پرتفوي مدرن مجموعه تلاشها وقف اين است كه بازده پرتفوي فرد سرمايه گذار به بازده بازار نزديك گردد و در وضعيت مطلوب ، بازدهي بيشتر از آن بدست آورد. در اين حالت پرتفوي كل بازار يك شاخص ارزيابي است كه ريسك آن نيز با شاخص بتا (Beta)محاسبه مي شود . اين تحليل كاربرد زيادي در آناليز ريسك و تجزيه و تحليل بازار دارد و مبناي كار سرمايه گذاران حرفه اي است .

نتيجه گيري :

در تجزيه و تحليل قيمتهاي سهام و گزينش تصميمات سرمايه گذاري هر سه روش فوق الذكر كاربرد زيادي دارند ليكن تركيبي از هر سه متد قدرت تشخيص و رويه هاي انتخاب بهتري را به سرمايه گذارعرضه مي دارد . بطوريكه روش بنيادين از ديد كلي وضعيت كنوني بازار و دور نماي آتي را شناسايي مي كند . روش تكنيكال با بررسي دقيق قيمتها مي خواهد اشتباهات گذشته تصميم گيري را تكرار نكند و از لغزش ها دوري جويد و پيش بيني خود را بر منطق دقيق و عاري از هرگونه احساسات فردي استوار نمايد . در حاليكه روش MPT نيز كه اساس و پايه تحليل هاي موجود بازار سرمايه است درصدد اين است كه از ريسك هاي غيرسيستماتيك اجتناب نموده و يا كاهش داده و به كسب بازده معقول ( نسبت به ريسك آن ) بيانديشد. اما تجربه نشان داده است كه تركيب روشهاي فوق ابزاري به مراتب بهتر جهت تحليل قيمت و بازده سهام است مخصوصاً در بازارهاي سهامي كه سرمايه گذاران آن زياد حرفه اي بنظر نمي رسند .

منابع:

1- ايزدي ،حسن ؛ اصول و فنون تشكيل سبد سهام، نشرمركز آموزش و تحقيقات صنعتي ايران.

2- بريلي، ريچاد ؛ خطر و بازده ، ترجمه حسين عبده تبريزي ، نشر آگاه.

3- پاركر جونز،چارلز؛ مديريت مجموعه سهام ، ترجمه محمد شاه عليزاده، نشرمركز آموزش و تحقيقات صنعتي ايران.

4- جهانخاني و پارسائيان ؛ بورس اوراق بهادار ، نشر دانشكده مديريت دانشگاه تهران.

5-جونز،چارلز پي ؛ مديرت سرمايه گذاري ، ترجمه رضا تهراني و عسگر نوربخش، نشر نگاه دانش.

6- طاهري ، كامبيز؛ مباني معاملات بورس، نشر ترمه.

7- مجموعه قوانين و مقررات بورس اوراق بهادار


مطالب مشابه :


بررسي عوامل موثر بر ريسك و بازده سرمايه گذاري در محصولات مالی

علـــــــــم ودانـــــــش - بررسي عوامل موثر بر ريسك و بازده سرمايه گذاري در محصولات مالی




موضوع پایان نامه مدیریت بازرگانی- گرایش مالی

بررسي عوامل موثر بر ارتقاء شركت و ريسك سيستماتيك موثر بر سرمايه گذاري در




موضوعات پايان نامه رشته مديريت بازرگاني - مالي

بررسي عوامل موثر بر ارتقاء شركت و ريسك سيستماتيك موثر بر سرمايه گذاري در




عوامل موثر در تحلیل بنیادی

₪ مديريت مالي و سرمايه گذاري ₪ - عوامل موثر در هدف از اين بررسى‌ها علاوه بر مالی و




روشهاي تحليل گري قيمت سهام در بورس اوراق بهادار»

قيمت سهام و سرمايه گذاري در در آناليز ريسك و بازده و نيز عوامل موثر بر




عوامل موثر در تحلیل بنیادی از زبان دکتر علی جهانخانی

عوامل موثر در لذا ريسك سرمايه گذارى در سهام علمی در حوزه مدیریت مالی و




عنوان مقالات کاربردی

و بازده سرمايه گذاري در بازده مورد انتظار و ريسك بررسي رشد و عوامل موثر بر




بررسي رابطه بين تغييرات اقلام صورت سود و زيان

دارد و در نتيجه درآمد شناسايي ديگر عوامل موثر بر. سرمايه گذاري، بررسي هاي




موضوعات پیشنهادی برای پايان‌نامه

46- بررسي عوامل موجود تقدم و تاثير آن بر بازده موثر در بافت سرمايه و نسبتهاي




برچسب :