کیگا بهشتی در دل کوه
هميشه ديدن دهى سرسبز و زيبا از ارتفاعى دور در كارتون ها و يا رؤياها واقعيت داشت. روستايى بادرختان سر به فلك كشيده و ميوه هاى تازه كه تابش نور خورشيد بر روى آن بر تازگى آن ها مى افزود. اما اين بار ديگر نه رؤيا بود و نه كارتون،دهى بسيار زيبا را كه در سكوت خاصى فرو رفته، از ارتفاعى دور مى ديديم. در اين سكوت مى توان زمزمه برگ درختان را شنيد و به آواز زيباى پرندگان كه لاى لاى موزونى است گوش فرا داد و يا با صداى رودخانه كه از زير پاى درختان روستاى «كيگا» در حركت است، همنوا شد. اين جا بهشت ديگرى است، بهشتى ناشناخته روى زمين و در جوار امامزاده داوود(ع) به نام «كيگا»، روستايى در دل كوه كه عبور رودخانه «سولقان » بر زيبايى آن افزوده است.«كيگا» اين روستاى با طراوت و زيبا يكى از روستاهاى منطقه امامزاده داوود(ع)است كه بافاصله در اطراف رودخانه سولقان و درمسير جاده آسفالته اى كه به موازات رودخانه است، قرار دارد. اين راه آسفالته در نيمه راه دو قسمت مى شود كه يك راه به امامزاده و ديگرى به سنگان ختم مى شود. برخى از اهالى اين روستا در ماه هاى زمستان در روستا اقامت كرده و در فصل گرما به امامزاده داوود(ع) مى روند. اهالى اين روستا بومى بوده و ازبدو تولد در اين روستا اقامت داشته اند اين روستا بيش از آن كه مهاجرپذير باشد مهاجر فرست بوده و از مهم ترين دلايل اين مهاجرت ادامه تحصيل فرزندان درمقطع متوسطه و سختى زندگى در فصل زمستان است. اين روستا با دوهزار نفر جمعيت و ۶۱۲ خانوار در حدود ۱۰ هزار مترمربع مساحت دارد. در سكوت زيباى روستا غرق بوديم كه صداى رسا و مهربان پيرمردى خنده رو و خوش برخورد كه با قاطرش در حال آمدن بود ما را به خود آورد،«مرتضى فتحعلى» نام داشت و ۷۷ بهار و خزان را در «كيگا»سپرى كرده بود. از قديم «كيگا» اين چنين مى گويد: قديم ها به اين جا «كى قباد» مى گفتند مردم آن كشاورز و باغبان بوده و محصولات كشاورزى خود را با پاى پياده براى فروش به تهران مى بردند. به درختان بيد سربه فلك كشيده اشاره مى كند و ادامه مى دهد: درختان بيد اين جا يك زمانى دارايى كيگايى ها بود و آن را خروارى ۷۰۰ تومان مى فروختند و با هزينه آن زندگى مى كردند. تهرانى ها از درخت بيد براى گرم كردن كرسى استفاده مى كردند، از زمانى كه وسايل گرمايشى مدرن جاى كرسى ها را گرفت «كيگايى ها» نيز با درختان بيد خداحافظى كرده و به ديدن زيبايى اين درخت بسنده
کردند.
گويا پيرمرد به ياد گذشته و خاطرات تلخ و شيرين آن افتاده و با ورق زدن آن آرامش مى گيرد. وى مى گويد: دراين جا حدود هفت طايفه درعين صلح و دوستى زندگى مى كنند، فتحعلى خان، شاد گوهر، زينعلى، گنج على و غيره. يكى ديگر از اهالى روستا دوست دارد از مشكلات اين روستا بگويد: اين روستا نسبت به گذشته خيلى بهتر شده و مردم از آب و برق برخوردارند اما از نداشتن بسيارى از امكانات رنج مى برند. «رمضان فتاحى دانا» كه ۶۰ ساله به نظر مى آيد با ناراحتى ادامه مى دهد: بسيارى از اهالى روستا به دليل مشكلات اين جا به تهران مهاجرت كرده اند، درمانگاه اين روستا از امكانات خوبى برخوردار نيست و اهالى مجبورند براى درمان به تهران بروند. وى ادامه مى دهد: فرزندان مان تا سوم راهنمايى درس مى خوانند و ترك تحصيل مى كنند چون دبيرستانى در اين روستا وجود ندارد و از طرفى از داشتن سرويس مدرسه برخوردار نيستند، اگر بخواهيم براى آنها سرويس بگيريم هزينه آن براى مردم اين روستا كه كشاورز هستند به صرفه نيست. وى با اشاره به اين كه اين روستا فقط يك مدرسه دو نوبته براى مقاطع تحصيلى ابتدايى و راهنمايى دارد، مى گويد: دفترچه روستايى ما را هيچ درمانگاه و بيمارستانى قبول نمى كند، بزرگ ترين مشكل ما بيكارى جوانان است. يكى از خانم هاى ساكن اين روستا مى گويد: دخترم دبيرستانى است و براى رفتن به مدرسه اش كه در تهران است از سرويس استفاده مى كند و سالى ۲۰۰ هزار تومان بابت سرويس مدرسه اش مى پردازم، اين مبلغ براى ما كه روستايى هستيم سنگين است اما دوست ندارم فرزندم ترك تحصيل كند و مثل ديگر نوجوانان روستا از بيكارى به كارهاى خلاف روى آورد. به تنها مدرسه دو نوبته «كيگا» آمده ايم، در اين جا حيات و مرگ در كنار يكديگر تضاد غم انگيزى را بوجود آورده اند، فرزندان «كيگا»هر روز براى آمدن به مدرسه و ديدن طلوع خورشيد بايد به گذشتگانشان سلام بگويند. گورستان «كيگا»درست روبه روى مدرسه قرار گرفته و مرگ و اشك و ناراحتى، شادى و هيجان كودكانه را از آن ها گرفته و آن ها با واژه «مرگ» آشناترند. وارد مدرسه مى شويم، مدرسه اى خاموش و به دور از هياهوى كودكانه، كلاس هاى درس كوچك و تاريك، با نيمكت هاى فرسوده در دل ساختمانى خسته و پير قرار گرفته و همه و همه بر دلتنگى كودكان پاك افزوده است. يكى از معاونان اين مدرسه كه خواست نامش ذكر نشود، مى گويد:از تجهيزات و امكانات آموزشى برخوردار نيستيم و ازسوى بهداشت منطقه غرب ۱۱موردبهداشتى گزارش شده چراكه اين مدرسه نزديك گورستان وغسالخانه بوده وبراى دانش آموزان مشكلات روحى بوجود آورده است. از «كيگا» از اين ده سرسبز، با هوايى لطيف و پاكيزه، نيز خداحافظى مى كنيم، وقتى به «كيگا »سلام گفتيم در سكوت خود غرق بود و حال كه از او خداحافظى مى كنيم نيز در سكوت خود غرق است «كيگا» خواب نيست، «كيگا» تنها و غريب است چرا كه ساكنانش او را به دليل كمبودهايش رها كردند و رفتند. پس ازكيگابه امامزاده داوود(ع) مى رويم،اين امامزاده در ارتفاعات البرز و شمال غربى تهران و در انتهاى جاده كن و سولقان قرار گرفته و از شمال به كوه هاى «رندان» و «توچال» با ارتفاع سه هزار مترى،از غرب به كوه «ليچه» باارتفاع دوهزار و۵۰۰مترى، ازشرق به كوه هاى «بندعيش» و «فرحزاد» با ارتفاع دو هزار و ۸۰۰ متر و از جنوب به بخش «كن»و «سولقان» محدود مى شود. وسعت كل اين منطقه ۸۰ كيلومتر مربع بوده و مهمترين رود اين منطقه كوهستانى رود «سولقان » است. مسير رودخانه «كن » از سرچشمه تا محل ورود آن به «كن» از مناظر زيبا و دلپذير، چمنزار و باغات ميوه و كشتزارهاى غلات و حبوبات برخوردار است و در كنار رودخانه درختان ميوه مثل سيب، توت،انار، انجير، گيلاس، آلبالو و گردو به وفور ديده مى شود. اين منطقه و روستاهايش از جمله «كيگا» تحت نظارت بخشدارى كن است. سرماى شديد و بارش مكرر برف در امامزاده، سختى رفت و آمد در زمستان و عدم امكانات رفاهى و آموزشى، خطر ريزش بهمن و نبود سوخت كافى، نبود امكانات گرمايشى و نيامدن زوار در فصل سرما، كمبود آذوقه از جمله دلايل عدم اقامت و كوچ زمستانى از امامزاده داوود به كيگا و تهران است. به ورودى امامزاده نزديك شده ايم و همراه با زايران به سمت آستان حركت مى كنيم، ورودى امامزاده مملو از ماشين هايى است كه با پياده شدن مسافران جايى براى پارك كردن ندارند. فضاى ملكوتى ومعنوى آستان امامزاده با آب و هواى مطبوع و مطلوب درهم آميخته و هركس به طريقى با در دست داشتن كتاب دعايى در عالم ملكوتى خود غرق است. زايران محدود به قشر و گروه خاصى نمى شوند و ازهمه اقشارو طبقات جامعه به زيارت آمده اند برخى دخيل مى بندند و برخى به دعا و نيايش مى پردازند و از خداى خود حاجتى را طلب مى كنند. بسيارى از نوجوانان و جوانان نيز راهى كوه هاى اطراف مى شوند و ساعتى از وقت خود را به تفريح مى گذرانند و برخى ديگر به استخر توچال مى روند. مسافرخانه ها نيز مملو از جمعيت است و كوچه و بازارچه ها نيز با حضور زايران پر رونق. بازارچه به اصطلاح آسفالتى امامزاده داوود (ع) بعد از گذشت سال ها چنان فرسوده است كه مى توانيد صداى رودخانه سولقان كه از آن مى گذرد را بشنويد. اين مكان مذهبى و تفريحى با وجود استقبال بسيار زياد از سوى افراد با كمبودها و مشكلاتى روبه رو است. استقبال شديد مردم دربازديد و زيارت از امامزاده نقش اقتصادى روستاى«كيگا». را نيز متأثر ساخته. روستاى «كيگا »و امامزده در واقع دو روى يك سكه هستند. يك روى آن «كيگا» با اقتصاد كشاورزى و باغدارى و سيماى روستايى و روى ديگر آن امامزاده داوود بااقتصادى خدماتى و سيماى شهر گونه. اهالى بومى اين دو مجموعه يكى هستند كه تابستان ها در امامزاده اقامت دارند و زمستان ها در «كيگا». اين ييلاق و قشلاق مربوط به قشرهاى محروم و متوسط روستا است و قشر پر درآمد روستا به واسطه زايرسراهاى بزرگ و غذاخورى و مغازه اغلب درتهران اقامت دارند و فقط تابستان ها براى اداره مستغلات خود به امامزاده داوود(ع) بر مى گردند. يكى از اعضاى شورا ياران «كيگا» و امامزاده در خصوص مشكلات و امكاناتى كه تاكنون در اختيار روستاى كيگا و امامزاده گذاشته شده در گفت و گو با خبرنگار ايرنا مى گويد : دكل شبكه هاى يك، سه و پنج تلويزيون در «كيگا» نصب شده و شبكه دو دچار مشكل است كه با پيگيرى هاى صورت گرفته اين مشكل بزودى بر طرف مى شود. «عبدالله يداللهى»بااشاره به اينكه شبكه هاى سه وپنج تلويزيون درامامزاده قطع است، ادامه مى دهد: دكل هاى تلفن همراه در «كيگا» و امامزاده داوود(ع) نصب شده و براى تقويت اين دكل ها اقداماتى در دست انجام است. وى بااشاره به اينكه آسفالت معابر عمومى كوچه هاى «كيگا» تاحدودى انجام شده،مى گويد: تنهامدرسه فرسوده اين روستا با۳۰ سال قدمت درموقعيت نامناسبى قرار گرفته، اين مدرسه زير دكل فشار قوى، قرار داشته و علاوه بر اين مشرف به كوه بوده و درست در چند قدمى و روبه روى گورستان و غسالخانه واقع شده و اين روستا از داشتن مدارس متوسطه محروم است. وى به مشكل دفترچه درمانى روستاييان اشاره كرد وگفت:متأسفانه روستاييان بايداز دكتر خود تأييديه مبنى بربيمار بودنشان بگيرند تا بتوانند از بيمه استفاده كنند. اين عضو شورا يارى «كيگا» يكى ديگر از مشكلات اين روستا را نبود برق در سطح معابر روستا اعلام مى كند. يداللهى بااشاره به اينكه مسير رودخانه سولقان فرسوده است و اين فرسودگى بر روى آسفالت معابر تأثير داشته،مى گويد: دكل برق اينجا فرسوده بوده و بر روى پايه هاى چوب استوار است،سال گذشته همين دكل موجب خسارات جانى نيز شده است. اهالى امامزاده داوود (ع) و يا «كيگا»كه درواقع بومى يك منطقه هستند با مشكلات زيادى روبه رو بوده، هر چند از آب و هوايى مطبوع و طبيعتى زيبا برخوردارند امازمستان هاى سختى رامى گذرانند بخصوص قشر كم درآمد و متوسط اين مناطق. آرى «كيگايى ها» در چند كيلومترى تهران زندگى مى كنند اما از محروميت ها رنج مى برند. كودكانش هر روز بازى با توپ پلاستيكى رابهترين بازى كودكانه تلقى كرده و مادرانشان نشستن زير سايه هاى درختان بيد و در انتظار غروب آفتاب بودن را تنها دلخوشى خود مى دانند. آرى «كيگا» زيباست و دوست داشتنى اما اين زيبايى براى مردمان ساده، آرام و مهربانش عادت شده، عادتى هميشگى.
( برگرفته از همشهری محله )
|
|
|
مطالب مشابه :
دو بيتي هاي عاشقانه و عارفانه بسيار زيبا و تک تک
دو بيتي هاي عاشقانه و عارفانه بسيار زيبا و تک با جمله ي رندان جهان هم خوش خُلقي و خشم
زیبا+زیبایی ظاهری+ازدواج+اهمیت قیافه در ازدواج
بسيار زيبا زيبا و خوش اندام باشد و ديگري زشت صورت و بدنام احتمال به وجود آمدن ناراحتي و
دلنوشته هاي زيبا همراه با عكس
مـدل گلـدان هـاي زيبـا بـراي لحظه زیبای بدنیا آمدن آهو و عكسهاي بسيار زيبا از
فارسي سوم
شكوفه = شكوفه سيب بسيار زيبا 2-براي كلمه (بسيار) 4- و با آمدن تو، پرندگان خوش آواز مانند
كيگا
اما اين بار ديگر نه رؤيا بود و نه كارتون،دهى بسيار زيبا را و خوش برخورد كه براى آمدن به
دلنوشته های جدید و بسیار زیبا همراه با عکس
مدل های مختلف بافتنی برای خانم های خوش عكسهاي بسيار زيبا از مردمش براى پررنگ شدن
پروستات وعلائم آن ؛ درمان با داروی گیاهی ؛سرطان پروستات
چه درمانهاي دارويي براي بزرگي خوش خيم از جملة اين گياهي است بسيار مفيد که در
12 قدم به سوي شادي
يك غذاي لذيذ يا خانه بسيار زيبا، اگر حرام و مشكلات بسيار ديگري از جمله خوش : در روابط
برچسب :
جمله بسيار زيبا براي خوش امدن