زندگی نامه احسان علیخانی از زبان خودش
بیوگرافی احسان علیخانی بدین شرح است.
نام: احسان علیخانی
زادروز : ۱۵ آبان ۱۳۶۱
محل تولد: تهران
تحصیلات : کارشناسی در رشتهٔ مدیریت بازرگانیاز دانشگاه دانشگاه تهران
پیشه : تهیهکننده ، مجری تلویزیونی، دستیار کارگردان، کارگردان
سالهای فعالیت: از سال ۱۳۷۹ دستیار کارگردان، از سال ۱۳۸۱ کارگردان ، از سال ۱۳۸۳ مجری تلویزیونی
درباره احسان علیخانی :
• در دوران مدرسه درسخوان اما شیطون – برای مهار شیطنت مدیر مدرسه او را مبصر کلاس کرد
• در دوران دبیرستان یک سال در تیم نوجوان پرسپولیس و ۱ سال سایپا بازی کرد و بعلت ۳ بار شکستگی پا دیگر قادربه بازی در چمن نبود و سراغ فوتسال و تنیس رفت.
• برپا کننده جشن ها و مراسم مدرسه در دبیرستان و اجرای تئاتر
• سال ۱۳۷۹ با رتبه ۷۷۰ با رشته مدیریت بازرگانی وارد دانشگاه تهران شد
• در سال ۷۹ با دستیاری کارگردانی در سریال ها و فیلم های سینمایی وارد کار هنری شد مثل پرونده های مجهول – بهشت آبی – هفت ترانه
• سال ۸۱ بعنوان کارگردان آیتم وارد شبکه ۱ شد
• سال ۸۲ خیلی اتفاقی جلوی دوربین رفت و اجرا را شروع کرد
• برنامه های نظیر قله های افتخار – صبح بخیر ایران – باشگاه مهرورزان – ایران ما – پسرای ایرونی
• سال ۸۳ به شبکه ۳ رقت با برنامه صبح آمد – مسابقه رباط ها
• سال ۸۴ جزر و مد – سال ۸۵ جزر و مد
• کارگردانی ۲ دوره جشن قهرمان قهرمانان
• کارگردانی ۲ دوره جشن سالگرد شبکه ۳
• تهیه کننده برنامه های محرمانه – عطر بارون – مثل هیچکس – نور بالا –لطفاً ملاحظه شود –ماه عسل ۸۶ ، ۸۸ ، ۹۰،۹۲
• کارگردانی مستندهای شیخ بهایی – المپیاد فیزیک اصفهان
• تهیه کننده ویژه برنامه تحویل سال ۸۷ ، ۸۹ ، ۹۰ ، ۹۱
گفتگو با احسان علیخانی:
برای خوانندگان ما بفرمایید که چند سال دارید و کجا متولد شده اید ؟
در ماه آبان و درآلوده ترین شهر دنیا یعنی تهران متولد شده ام و سی و اندی دارم.
در چه زمینه ای تحصیل میکنید؟
مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران
چند خواهر و چند برادر هستید؟
دو خواهر و یک برادر دارم که همگی ازدواج کردند و من که از همه کو چکتر هستم با خانواده زندگی میکنم وطبیعتاً مجرد هستم.
مدیریت بازرگانی کجا و اجرا کجا؟!
الف:من خیلی به کارگردانی و بازیگری علاقه داشتم اما در مقطع پیش دانشگاهی که بودم خیلی مشورت کردم و به این نتیجه رسیدم که به مقوله ی هنر به عنوان شغل دوم نگاه کنم بنابر این خوب درس خواندم و مدیریت بازرگانی قبول شدم . اما در کنار آن در این زمینه هم فعالیت میکردم. با این وجود در حال حاضر این کار در اولویت من قرار گرفته و درس و دانشگاه در اولویت نوزدهم.
شروع فعالیت هایتان به چه صورت بود؟
با باشگاه مهر ورزان جوان همکاری کردم و در برنامه ی پسرای ایرونی که تابستان ۸۳ پخش شد معرفی شدم .برنامه ی بسیار خوب و محبوبی بود خیلی دوست دارم دوباره این کار را تجربه کنم .بعد هم وارد شبکه ی ۳ شبکه ی جوان و محبوب خودم شدم همین جا باید از نادر کاشانی بسیار تشکر کنم که حکم یک پدر دلسوز را برای من داشته و دارد.
گفتید که سریال هم کار کردید در مورد آن توضیح می دهید؟
بله, سریال پرونده های مجهول به کارگردانی جمال شورجه بود که هم کار بازی را بر عهده داشتم و هم دستیار کارگردان بودم.
چه نقشی داشتید؟
نقش خیلی بدی بود! من- یعنی آن بازیگر- در پارک نقش اول های سریال را معتاد میکردم!
در اجرا به چه چیزی بیشتر توجه می کنید؟
من چون خودم منتقد بسیار جدی ای بودم و در تلویزیون از هر اجرایی خوشم نمیامد, سعی کردم همیشه حضور بیننده را کنار خودم احساس کنم.
خودتان رادیو را بیشتر دوست دارید یا تلویزیون را ؟
صد در صد تلویزیون هم برای مخاطب جذاب تر است و هم برای من اما کار در رادیو مشکل تر و حرفه ای تر است.چون فقط کلام است. اما در کل خیلی دوست داشتم رادیو را هم تجربه کنم.
تا به حال سعی کرده اید از کسی در این راه تقلید کنید؟
اصلاً و به هیچ وجه.
سعی نکردید از کسی الهام بگیرید؟
نمیتوانم بگویم نه, ولی دوست داشتم یک سبک برای خودم ابداع کنم فکر میکنم موفق هم بودم و متفاوت کار کردم .البته این که کارم خوب بوده یا نه مردم باید بگویند.
فکر میکنید شماره ی شما را از کجا پیدا میکنند؟
این بزرگترین سوال زندگی من است!(می خندد)
تا به حال پیش امده شما را با کسی اشتباه بگیرند؟
بله چند سال پیش بعد از پخش سریال خط قرمز مرا با ایمان اشراقی اشتباه می گرفتند!
بهترین و بدترین اتفاقی که در این کار برایتان افتاده چه بود؟
از طرف سازمان به مکه رفتم جز بهترین خاطرات من بوده.بدترین خاطره ام هم این است که در یکی از سفرهای برنامه ی پسرای ایرونی به شدت بیمار شدم.
تکیه کلام شما چیست؟
((یه نکته بگم)) یا(( سایتون کم نشه)).
بزرگترین عیب شما چیست؟
کمی شلخته هستم.
بزرگترین حسن شما چیست؟
بسیار پرانرژی هستم.
به مادرتان در کارهای خانه کمک نمکنید؟
به خدا فرصت نمیکنم. البته مادرم خیلی هوای بچه هایش را دارد.!
زیباترین مکان در دنیا به نظر شما کجاست؟
شک ندارم مسجد الحرام است.
بهترین شاعر از نگاه شما؟
سهراب سپهری را خیلی دوست دارم.
یک بیت شعر از شاعر مورد علاقه تان برایمان می خوانید؟
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ،کار ما شاید این است که در افسون گل سرخ شناور باشیم.
در رانندگی محتاط عمل میکنید یا خیر؟
کمی بد رانندگی میکنم و خب, رالی راهم خیلی دوست دارم.
چقدر قوانین راهنمایی را رعایت میکنید؟
من نزدیک به ۱۰۰ هزار تومان جریمه شدم! تا یاد بگیرم کمربند ایمنی را ببندم.
یک پیام شادی بگویید؟
هم محتوا و هم عنوان مجله ی شما بسیار خوب است . چیزی است که احساس میشود در جوامع امروزی کمرنگ شده و شادی ها مصنوعی شده و لبخندها از ته دل نیست.
برای جوانانی که به حرفه ی شما علاقه دارند چه سخنی دارید؟
خیلی از هنرمندان میگویند که از طریق تحصیلات اکادمیک وارد این حرفه شویدمن این را قبول ندارم. باید استعداد در وجود جوان باشد تا بتواند موفق شود.من هم به نظر خودم استعداد داشتم,آمدم,تقویتش کردم و البته خیلی هم کار راحتی نبود.پس از جوانها میخواهم که بگردند و استعداد خود را پیدا کنند چون هر کسی در یک کاری استعداد دارد. آن را پیدا کنند و تلاش کنند. نا امیدی بدترین سرعت گیر در این راه است درست مثلسرعت گیر های خیابانهای تهران.
و در پایان…….؟
مثل اخر برنامه هایم میگویم
فردا دوباره صبح می آید از این مسیر
پس چشم انتظار لحظه ی دیدار میشویم .
مجری برنامه تلویزیونی «ماه عسل» میگوید مردم خیلی زیاد به این برنامه اعتماد و اعتقاد دارند.
احسان علیخانی مجری برنامه «ماه عسل» درباره این برنامه و واکنشها به آن با ایسنا گفتوگو کرده که بخشهایی از آن را در ادامه میخوانید.
- ما در برنامه سمتی نداریم که بگویم به آن سمت میرویم یا آن به نقطه میرسیم. قصهای را شناسایی کرده و از یک دریچه وارد زندگی و قصهٔ آن مهمان میشویم و بعد هم ماجرایش را روایت میکنیم، اما اینکه حتما بخواهیم برنامه را به یک نقطهای برسانیم، الزاما اینگونه نیست.
- کسانی که اینجا میآیند نه بازیگرند نه نویسنده و نه رماننویس. آنها آدمها عادیاند؛ مردماند. گاهی اوقات خواستهام در برنامه از ابعاد و زاویهٔ دیگری وارد برنامه شوم که نشده است به دلیل اینکه مهمان برنامه دوست داشته است راجع به چیز دیگری صحبت کند که با آن جلو رفتهام در نتیجه خیلی استرسی از این بابت ندارم. البته کتمان نمیکنم اینکه مسؤولیت این برنامه بسیار بیشتر و دشوارتر است به جهت اینکه شما در آنتن زنده تلویزیون و در تایم افطار با آدمهایی صحبت میکنید که هرگز استودیو ندیدند و نمیدانند برنامهسازی چیست.
- کتمان نمیکنم که مسئولیت ما بیشتر و دشوارتر است، اینکه در آنتن زنده تلویزیون و در تایم افطار با آدمهایی صحبت کنی که هرگز استودیو ندیدهاند و نمیدانند برنامهسازی چیست منتهی من این کار را کردم و تجربهاش را دارم.
- مهمانهایی داشتهام که وسط برنامه زمانی که گفتهام برویم و آگهی ببینیم، از من پرسیده است که برنامه چه زمانی شروع میشود و من نیز گفتهام که برنامه نیم ساعت است شروع شده و ما نیم ساعت است که با یکدیگر صحبت میکنیم. مهمان نمیدانست که برنامه روی آنتن است و فکر میکرد که ما هنوز داریم او را برای برنامه آماده میکنیم.
- همه چیز در این برنامه برای انتخاب سوژههای بکر دخیل است. تیمی که در این برنامه تلاش میکنند بسیار دخیل هستند، اما مشکلی که داشتیم این بود که سوژهها را غربال میکردیم به جهت اینکه باید کار جدیدی میکردیم.
- یکی از بزرگترین انرژیهای ما این است که هر کسی تماس میگیرد و سوژه معرفی میکند، اما انتخاب سوژهای که خوب و به درد بخور باشد، خیلی مهم است.
- ما امسال سوژههای شاد هم زیاد داشتیم اما بانمک است کسانی که در این برنامه از سر شوق هم اشک میریختند را به حساب گریهدار بودن برنامه میگذارند؛ نه، واقعا این طور نبوده است و من احساس نمیکنم اما انصافا خیلی از اتفاقات عمیق دنیا تلخ است و چارهای جز این نیست.
- خداوند را شکر که دلهای مردم ما نازک است و لطیف برنامه را نگاه میکنند و گاهی بغض میکنند اما این مطالب نادرستی که میگویند، اینکه ما مینشینیم و فکر میکنیم برای اینکه بغض بیننده را دربیاوریم نادرست است؛ مگر دیوانه هستیم؟!
- اعتقاد من این است که من «ماه عسل» را بزرگ نکردم بلکه «ماه عسل» مرا بزرگ کرد. با اینکه سال 86 من به دنیایش آوردم و برایش اسم گذاشتم، طرح کشیدم و فکری برایش کردم، اما نه تنها عوامل حتی تا لایههای بیشتری تا خود جامعه این برنامه به برکت وجود خود مردم و صداقتی که درش جریان دارد، موثر و صاحب نفوذ است. در نتیجه نمیتوان گفت که تأثیرگذار نبوده، مگر میشود در این هوا نفس بکشیم و رویمان تأثیر نگذارد یا حداقل دقایقی به آن فکر نکنیم. برایمان سوالی پیش نیاید، جواب ندهیم و یا عکسی در ذهنمان حک نشود، این امکان وجود ندارد.
- امسال هم با علم بر این مساله، به برنامه آمدم و توکلم به خداست. همه تلاشهایمان را کردیم و الان به این فکر میکنم که آنقدر احساس خستگی میکنم که هر وقت به «ماه عسل» میروم از شب پانزدهم به بعد، سردردها و معدهدردهای عجیب میگیرم. شما فقط بخشی را میبینید که پنج، شش میهمان در برنامه حضور دارند. این در حالی است که به غیر از این روزی ۵۰، ۶۰ آدم وجود دارد که با آنها حرف میزنیم. از طرفی مردم «ماه عسل» را یک مأمن، پناهگاه و مرجعی دیدند که دردها و گرههایی را میآورند که آدم را دیوانه میکند خوب ما هم یک ظرفیتی داریم و تا یک مقداری میتوانیم بپذیریم.
- گوریل انگوری که نیستم و یا قدرت عجیبی که ندارم. آدم واقعا یک جاهایی کم میآورد. اما از یک منظر «ماه عسل» خیلی جذاب است و آن این بخش که مردم خیلی زیاد به «ماه عسل» اعتماد و اعتقاد دارند.
- زمانی خستگی از تنمان بیرون آمد که چند روز پیش به روابط عمومی سازمان رفتیم و با مردم صحبت کردیم، این برای من خیلی خوب بود. اینکه فردی تماس میگیرد و از نقطهٔ دوری میگوید قصد خودکشی داشته است و با دیدن این برنامه صرف نظر میکند، این خیلی جذاب است. اینجاست که شما دستمزد خودت را میگیری.
- اگر پول بدهند میگیریم، ولی غیر از بحث پول در ماه رمضان آدم دوست دارد حالی را به دست بیاورد و با آن حال ماه رمضان را ترک کند. این حال نیز همان نعمت دیدن مردم و تأثیر ماه عسل بر زندگیشان است.
- هیچ به سال آینده فکر نکردهام؛ به دلیل اینکه همه زور و تلاشمان این است که برنامهٔ امسال را به سلامت تمام کنیم. بعد از آن هم مهم نیست به جهت اینکه این برنامه نه ارث پدری من است و نه چیز دیگری.
- این برنامه در رسانهٔ ملی تولید میشود. جدای از بحث اینکه بنده به عنوان مولف و مجری، اجرای ویژهٔ آن را بر عهده داشتهام، این است که این برنامه در رسانهٔ ملی تولید میشود و من امیدوارم هر کسی هر زمانی که خواست کار کند فقط این اتمسفر، انرژی، باکس بینندگان و میهمانهایش را بفهمد. منتهی من مادامی این برنامه را اجرا میکنم که میهمانهایم به این شکل باشند. نه سراغ چهره میروم و نه سراغ سوپراستار میروم و همچنین نه به این فرم دست میزنم.
- احساس میکنم آدمهایی که مجالی در زمانها و باکسهای دیگر ندارند و مردم هم پذیرششان از این قصهها در این لحظات زیاد است پس اینجا جایشان است و میشود از آن ها استفاده کرد. حال برای من خیلی ساده است که کار دیگری بسازم و آدمها معروف بیاورم که شاد و بگو و بخند باشند.
- حاشیهها وجود دارد اما جرم «ماه عسل» این است که خیلی دیده میشود.
- قرار است برای اولین بار در عید فطر قرعهکشی انجام دهیم که به ۳۰ نفر از منتقدانمان که با ما در ارتباط بودند جایزه بدهیم. منتقدانی که برای اولین بار نقدی درست به این برنامه داشتهاند.
- مشکلی که وجود دارد این است که ما برای کاری که روی آنتن انجام میدهیم، نمیتوانیم همه زوایایش را تعریف کنیم و بعد مخاطب و منتقد را میبینیم که بخشی از آن را دیده است و قضاوت خودش را میکند. ما چندین قصهٔ اینچنینی داشتهایم که خیلی شلوغ شده است. در این راستا عید فطر میخواهم مستندی را بسازم و پخش کنم که همه با پشت پردهٔ بخشهایی که آشنا نبودهاند آشنا بشوند و به یک باره نقد یک طرفه نکنند.
- طبیعی است که در رسانه کار میکنم و شاید برخی از من خوششان نیاید و میتوانند بدی من را بگویند. اما من خط قرمزی در این حواشی دارم و آن هم توهین کردن به مهمانان برنامه است. هر از گاهی دیدهام که برخی به میهمانان تاختهاند. این برای من ناراحتکننده است وگرنه من دستم بالاست و هر کسی میتواند نقد کند. هیچ ایراد عجیبی هم نمیبینم.
- ما نمیتوانیم برای کارهایمان همه چیز را تعریف کنیم به دلیل اینکه اگر این کار را بکنیم «ماه عسل» دیگر یک شوی تلویزیونی نیست بلکه مستند میشود.
- برای من که قبل از اینکه خودم را مجری بدانم برنامهساز میدانم شاید زمانی جذابیت داشته باشد که کارهای دیگری هم انجام بدهم اما اصلا هیچوقت به این فکر نکردهام که فقط من باید این برنامه را اجرا کنم. مگر در این سالها نبوده است، افراد دیگری هم این برنامه را اجرا کردهاند، مگر اتفاقی افتاد؟ دستشان درد نکند اما ما روز اول نیز از همه کسانی که سال قبل کار کردند تشکر کردیم.
- برنامه «ماه عسل» در رسانهٔ ملی اتفاق میافتد و رسانهٔ ملی هم برای مردم است. واقعا ارث من نیست اما موقعی که باشد و بتواند و شرایط فراهم باشد این کار را میکنم. بعضی مواقع هم نمیتوانم و یا شرایط فراهم نیست. اصراری هم نیست. کار دیگری میکنم یا اصلا پشت صحنه میسازم.
- دکور را دوست دارم. یکی از دلایل آن این است که زمانی که مهمانان من داخل آن مینشینند هیچ چیزی را بجز من نمیبینند حتی دوربینها. این کار را کردهایم به دلیل اینکه افرادی که آدمهایی سادهاند و فضای استودیو را درک نکردهاند در گفتوگو راحتتر باشند؛ البته برعکس من همه چیز را میبینم به همین دلیل این فضا را اینگونه طراحی کردیم تا در گفتگوهایمان راحت باشیم البته ساخت این دکور دو ماه به طول انجامید. اینجا انباری بود که آن را تبدیل به استودیو کردیم.
مطالب مشابه :
مصاحبه ی کامل همشهری با احسان علیخانی
♥همه چیز درباره ی سیروان " احسان علیخانی " از محبوب ترین و بحث برانگیزترین مجریان
مصاحبه سروش بانوان با احسان
پسری که ما را به خانه مادری اش برد .کسی نیست جز احسان علیخانی که همه ی وسایلش را چیز دیگر
نظرازاده نامداری در مورد احسان علیخانی..
تبارک ماه عسلی احسان علیخانی اعتمادی است که در عین حال همه چیز را راحت نمی درباره وبلاگ
جدیدترین مصاحبه احسان علیخانی
احسان علیخانی دربارهی حاشیههایی ما نمیتوانیم برای کارهایمان همه چیز را تعریف
مصاحبه با آهنگ زندگی
*احسان علیخانی را به و با همکاران درباره ی آن بحث می و همه چیز به یادم می مونه
احسان علیخانی در پشت صحنه ی ستاره شو . . ./
فقط احسان علیخانی همه چیز ازهمه سلام احسان علیخانی در پشت صحنه ی برنامه ستاره شو که
زندگی نامه احسان علیخانی از زبان خودش
احسان علیخانی مجری برنامه «ماه عسل» درباره این برنامه و واکنش - همه چیز در این برنامه
دانلود کلیپ احسان علیخانی در کنسرت دیشب
♥همه چیز درباره ی سیروان خسروی♥(ساینا جون) دانلود کلیپ احسان علیخانی در کنسرت
برچسب :
همه چیز درباره ی احسان علیخانی