چوب و فلک چیست ؟؟

سلام . شاید خیلی از کودکان و یا نوجوانان امروزی ندانند که چوب و فلک چیست ؟ و شاید برایشان سوال پیش امده که کاربرد ان چه بوده و چه زمانی استفاده می شده و خیلی از سوال های دیگر .. در ابتدا قصد دارم به معرفی چوب و فلک   این ابزار تربیتی مهم ( ! ) بپردازم .. چوب و فلک وسیله است  ( بود ! ) برای تنبیه دانش اموزان . فلک چوبی بود به طول حدودی 1 متر تا 1.5 متر و بعضا حتی 2 متر که دو سر ان سوراخ هایی تعبیه شده بودند که طنابی از این سوراخ ها رد شده بود . هنگامی که یک دانش اموز محکوم به چوب و فلک شدن می شد   ابتدا باید کفش و جوراب خود را در میاورد . در غیر این صورت به اجبار کفش و جوراب او را در می اواردند . سپس باید روی زمین به پشت دراز می کشید . ( شخص فلک شونده که همان دانش اموز باشد را مفلوک و شخص فلک کننده را که معمولا معلم یا ناظم یا مدیر و حتی گاهی اوقات مبصر کلاس بود  فالک می گویند . ) . سپس فالک , پاهای برهنه ی دانش اموز خطاکار را داخل فلک می گذاشت . به طوری که پاهای دانش اموز را از طناب رد می کردند و سپس با پیچاندن و چرخاندن چوب فلک  ,  طناب فلک دور پای دانش اموز محکم می شد و از تکان دادن پاها موقع فلک شدن جلوگیری می کرد . بعد دو نفر که گاهی اوقات معلم یا ناطم یا مدیر و اکثر اوقات دو دانش اموز دیگر بودند  دو سر فلک را می گرفتند و تا حدی بالا می اوردند . به طوری که کف پاهای برهنه ی مفلوک به سمت فالک باشد . مقدار بالا اوردن چوب فلک بستگی داشت به قد دانش اموز . برای مفلوک های بزرگ تر و بلند قد تر فلک را بالا تر می گرفتند . حدودا فلک را یک متر و گاهای اوقات بیش تر از سطح زمین بالا می گرفتند  . حال همه چیز اماده ی اغاز مرحله ی اصلی چوب فلک هست ! پاهای دانش اموز بیچاره کاملا در فلک قرار داشتند و هیچ کاری هم از او بر نمی امد . سپس فالک اصلی  ( معلم یا ناظم یا مدیر یا فراش یا مبصر کلاس ) با یکی از این وسیله ها به کف پاهای دانش اموز می زد . ( با شلنگ گاز یا اب , با ترکه ی انار یا گردو , با خط کش چوبی یا فلزی , با کمربند چرمی زخیم یا نازک و باریک  که بیش تر به شلاق شبیه بود  .) .  درد کمربند چرمی زخیم از همه ی این وسایل تنبیه بیش تر بود و خط کش چوبی کم ترین درد را داشت .. تعداد ضرباتی هم که به کف پاها زده می شد بستگی داشت به خطای دانش اموز .. تعداد ضربات حداقل 30 ضربه و حداکثر 100 ضربه بود . فالک با بی رحمی تمام به کف پاهای برهنه و در بند دانش اموز می زد و یک نفر هم ضربات را می شمرد . گاهی اوقات که ناظم یا معلم از دست دانش اموز خیلی  عصبانی بود بدون توجه به این که چند ضربه به کف پاها می زند  فلک می کرد .. تا هنگامی که خسته شود یا تا زمانی که کف پاها به اندازه ی مطلوب ورم کند و زخمی شود و دانش اموز متنبه بشود  ( در ادامه ی خاطرات با این نوع از فلک کردن بیش تر اشنا خواهید شد . ) . از انجایی که درد فلک خیلی زیاد است گاهی اوقات مفلوک پاهای خود را تکان می داد و انگشتان پای  خود را خم می کرد تا شاید از درد فلک کاسته شود که البته بی فایده بود . اغلب فالک ها از تکان دادن پاها و خم کردن انگشتان پا موقع چوب و فلک بیزار و متنفر بودند و روش های مختلف و جالبی برای جلوگیری از این کار داشتند . عده ای از انان برای جفت بودن و ثابت بودن و صاف بودن کف پای دانش اموز هنگام چوب و فلک از شصت بند استفاده می کردند . شصت بند نخ نسبتا نازکی بود که با ان شصت دو پای دانش اموز را به هم می بستند . ااین کار موجب جفت شدن کف پاها هنگام چوب و فلک می شد و از خم کردن انگشتان پا هم جلوگیری می کرد . عده ای از فالک ها دانش اموز را تهدید به افزایش تعداد ضربات چوب و فلک می کردند . مثلا برای هر تکانی که به پاها داده می شد 5 ضربه به فلک اضافه می کردند . این کار باعث می شد که مفلوک برای این که بیش تر فلک نشود سعی کند تا پاهای خود را تکان ندهد و تا حد امکان کف پاهایش را صاف نگه دارد که البته کار خیلی سختی بود . از ظاهر کف پاها هنگام چوب و فلک هم  باید گفت که کف پاها تا 30 ضربه قرمز می شد , تا 50 ضربه ورم می کرد و تا 100 ضربه کبود می شد . البته بستگی  داشت به وسیله ای که با ان فلک می کنند . کمربند کف پاها را قرمز و کبود می کرد . شلنگ موجب تورم و قرمز شدن کف پاها می شد . خط کش هم مانند شلنگ کف پاها را قرمز می کرد البته با شدت کم تر . ترکه هم  تا 50 ضربه موجب قرمز شدن پاها می شد . اما اگر تعداد ضربات فلک با ترکه بیش تر از 70 ضربه می شد  معمولا  موجب خونریزی از کف پاهای دانش اموز می شد .. فالک طوری بالا سر دانش اموز و جلوی کف پاهای برهنه ی او قرار می گرفت که تسلط بیش تری روی کف پاها و وسیله ی تنبیهی داشته باشد .. اکثر ضربات فلک را به وسط کف پاها می زدند که درد بیش تری نسبت به دیگر نقاط کف پا داشت . آه و ناله ی دانش اموز مفلوک بیچاره پس از هر ضربه به اسمان بلند می شد و التماس می کرد که فالک او را ببخشد و یا این که ارام تر به کف پای او بزند ... البته سر انگشتان پا و سینه ی پا ( حد فاصل بین انگشتان پا و وسط کف پا ) هم از دیگر نقاط محبوب فالک ها برای فلک کردن  بود  ....      شاید بگویید این مدرسه است یا شکنجه گاه ؟؟!!  در جواب باید بگویم که : در هر دوره و زمانی یک چیزی خوب جواب می ده .. خب  تو اون دوره و زمونه چوب و فلک خیلی خوب جواب می داد !! کسی هم با این روش تنبیهی مشکلی نداشت و اغلب پدر و مادر ها موافق بودند .. هیچ دانش اموزی بی دلیل فلک نمی شد .. اگر در این دوره برای تنبیه دانش اموزان ان ها را جریمه می کنند که مثلا دو بار از روی درس بنویس , یا این که  از نمره ی انضباط کم می کنند  ,  یا این که اولیای دانش اموز را به مدرسه فرا می خوانند  ,  در اون دوره و زمونه به جای این کار ها برای تنبیه کردن دانش اموزان  از چوب و فلک استفاده می کردند ..  اون هم فقط برای تنبیه و نه   خدای ناکرده برای لذت بردن .. در واقع دلسوزی و مهربانی شان  نسبت به دانش اموزان و نگرانی شان نسبت به آینده ی آن ها رو  با فلک کردن بچه ها نشون  می دادند  !!  چوب و فلک در مدارس  از سال های 1320 و 1330  شروع شد و تا سال 1370 و بعضا با شدت کم تر حتی تا سال 1380 ادامه داشت و سپس  به کلی از مدارس حذف شد و به خاطره ها پیوست . البته این تاریخ هایی که عرض می کنم شاید دقیق نباشند و عده ای پیش از این تریخ و یا حتی پس از این تاریخ هم فلک شده باشند  .. یا این که عده ای در سال 1350 درس خوانده باشند اما چیزی از چوب و فلک نشنیده و ندیده باشند .. اما اکثر دانش اموزان در این دوره در مدارس فلک می شدند .. عمر چوب و فلک در مدارس را می توان 60 سال دانست .. البته چوب و فلک پیش از به وجود آمدن مدارس در مکتب خانه ها  کاربرد بسیاری داشته . سعی می کنیم که در این وبلاگ خاطرات فلک شدن در مکتب خانه ها را هم قرار بدهیم .. چون در آینده ای نزدیک کم تر کسی را می توان پیدا کرد که از فلک شدن در مکتب خانه ها خاطره ای داشته باشد .. شاید بشه گفت که هیچ نوع دیگه از تنبیهات بدنی به اندازه ی چوب و فلک درد نداشت .. مثلا سیلی زدن , گوش کشیدن ,  کشیدن مو ها , کف دستی زدن با انواع وسیله ها ,  و  با عذر خواهی از شما دوستان  به باسن زدن  و  غیره  ....  هیچ کدام  به اندازه ی  چوب و فلک با کف پای برهنه درد نداشتند .. در واقع دانش اموزان  دیگر انواع تنبیه رو قابل تحمل تر می دانستند  .. البته باید گفت دلیل اصلی انتخاب کف پا برای تنبیه  ,  درد زیاد و در عین حال کم آسیب بودن کف پاها  هنگام فلک شدن بود ..  شما می تونید مقایسه کنید ..  اگه بیش تر از 10 تا شلنگ یا ترکه یا خط کش یا کمربند به کف دست دانش اموز زده بشه  , آسیب جدی به کف دست و مویرگ های دانش اموز می رسه  .. در حالی که اگر 50 تا شلنگ به کف پای بچه بزنید , درسته که کف پاها ورم می کنه و قرمز می شه اما در عرض مدت 3 یا 4 روز اثرات چوب و فلک و جای شلنگ روی کف پاها کاملا از بین می ره و کف پا مثل روز اولش می شه .. در حالی که کف دست تنها با 10 ضربه تا یک هفته درد ناک و قرمز هست .. در حالی که شخص فلک شده درد بیش تری کشیده  و بیش تر متنبه شده  ..  چون کف پا پایین ترین اندام بدن هست  خون زیادی بهش می رسه  و قدرت باز سازی زیادی داره  .. پسر بچه ها خیلی خیلی بیش تر از دختر بچه ها فلک می شذند .. شاید بهتر است بگویم دختر بچه ها اصلا  فلک نمی شدند  .. چوب و فلک تنبیهی اختصاصی برای پسر بچه ها  بود  ....  اغلب معلم ها  و ناظم ها و کارکنان  مدارس و پدر و مادر ها  تنبیه بدنی و  به خصوص چوب و فلک رو فقط برای پسر ها  ضروری  می دانستند   ..  کم تر کسی هم دلش برای  بچه های بیچاره ای که فلک می شدند  و پاهایشان زخم می شد  نمی سوخت و چوب و فلک رو حق اون بچه می دونستند  ..  همه برای کارکنان مدرسه و علی الخصوص  معلم ها احترام زیادی می گذاشتند و کم تر کسی  اعتراض می کرد که چرا  بچه ی من رو فلک کردید  ؟؟  خلاصه  .. فضای مدارس در دوره ای که در بین دانش اموزان و معلمان  اون دوره  به روزگار چوب و فلک  معروف  بوده  است  به این شکل بود  ..  من دوران ابتدایی و راهنمایی رو در کرج گذروندم .. بار ها و بار ها فلک شدم  .. توسط همه  و با انواع وسایل هم فلک شدم  !!  توسط  مدیر , ناظم , معلم , فراش ( بابای مدرسه یا سرایدار  مدرسه )  , مربی ها  , دانش اموزان و مبصر ها  و  البته توسط  پدر و مادرم   فلک می شدم   ....   با انواع  وسایل  نظیر ترکه و شلنگ و کمربند و خط کش  فلک می شدم  ....  البته باید بگم که چوب و فلک اصلا در دبیرستان نبود .. شما رو نمی دونم ولی تو دبیرستان من چوب و فلک ندیدم . فکر کنم چون فکر می کردند آدم شدیم و بزرگ شدیم دیگه فلکمون نمی کردند . تنبیه رو میشه به دو نوع تقسیم کرد : تنبیه بدنی و تنبیه غیر بدنی .. تنبیه بدنی هم از نظر من به دو نوع تقسیم میشه  : تنبیه هایی که چوب و فلک هستند  و تنبیه هایی که چوب و فلک نیستند  !!  من تو دورانی که مدرسه می رفتم فقط چوب و فلک شدم . تو مدرسه ی ما از هیچ تنبیه دیگه ای به غیر از چوب و فلک استفاده نمی کردند .. بزرگ تر که شدم  رشته ی ادبیات فارسی رو تو دانشگاه انتخاب کردم و بعد از گرفتن مدرک فوق لیسانس   ناظم مدارس راهنمایی شدم .. دورانی که من ناظم بودم هم به سه دوره ی 10 ساله تقسیم می شه  : ده سال اول که من خیلی خیلی دانش اموزان رو فلک می کردم  , ده سال دوم که چوب و فلک می کردم اما نه به اون شدت قبل ..,  و ده سال سوم که خیلی کم پیش می اومد که دانش اموزی رو فلک کنم  اما باز فلک می کردم  ..,  مثلا  شاید تو  کل هفته  ( ده سال سوم )  یک نفر یا دو نفر رو چوب و فلک می کردم  ...  به زودی خاطرات فلک شدن هام و فلک کردن هام رو توی وبلاگ قرار می دم ..  اما موفقیت ما در این وبلاگ وابسته به نظرات شما و خاطرات دوران مدرسه ی شما  وابسته هست ..  از شما درخواست  عاجزانه  دارم که نظر بدید  و خاطراتتون رو برای ما تعریف بکنید  ..  خیلی  ممنونم  .. 


مطالب مشابه :


خاطره ی فلک شدن توسط خانم معلم

چوب و فلک کف پا - خاطره ی فلک شدن توسط خانم معلم - گنجینه ی خاطرات چوب فلک مدرسه




چوب و فلک چیست ؟؟

به زودی خاطرات فلک شدن هام و فلک کردن هام رو توی وبلاگ قرار می دم




فلک تنبیه رایج وعواقب وتاثیرانش

کمپ 9 عراق - فلک تنبیه رایج وعواقب وتاثیرانش - وقایع کمپ نه(رمادیه)




فلک کردن تنبیه رایج عراقی ها

خاطرات اسارت - فلک کردن تنبیه رایج عراقی ها - خاطرات اسارت در عراق،اردوگاه 16تكريت




خاطره .....

و موقع فلک شدن کف پاهاش رو تکون می داد که البته تاثیری نداشت چون پاهاش کاملا تو فلک بودن و




اولین خاطره من از فلک کردن ...

چوب و فلک کف پا دانش اموز ها به هر زحمتی شده و با هزار جور بد بختی و لنگ زدن بلند شدن و شروع




فلک شدن نعمت به دست قیس از زبان علیرحیمی

اردوگاه تکریت11 ( Camp Takrite 11) - وبلاگ اردوگاه تکریت11 * * * PRISONER OF WAR IN IRAQ-COMP 11-TAKRIT




^^ كودكي ها ^^

ترس فلک شدن واسه، خنده های




چرا قرآن به زبان عربي نازل شده است؟

فلک را سقف خانواده و سپس اقوام و بعد اهالي مکه و شبه جزيره عربستان و بعد از طي شدن اين




برچسب :