آشنایی با سبک های هنری

آشنایی با سبک های هنری

سورئالیسم(فرا واقع گرایی)

فراواقع‌گرایی یا سوررئالیسم یکی از جنبش ‌های معروف هنری در قرن بیستم است.این جنبش در عمل با انتشار مجله‌ٔ انقلاب فراواقع‌گرا توسط برتون آغاز شد.ظهور سوررئالیسم زمانی بود که نظریه ‌های فروید روانشناس اتریشی درباره ضمیر ناخودآگاه و رویا و واپس‌زدگی (سرکوب)، فرهیختگان اروپا را به خود مشغول کرده بود.در سورئالیسم هدف هنرمند این است که یک واقعیت تازه و مطلق در بیاورد، به عبارت دیگر واقعیت و رویا را به هم بیامیزد"واقعیتی برتر از واقعیت" بیافریند. از مشهور ترین هنرمندان سورئالیست، "سالوادوردالی" و "رنه ماگریت" هستند.

سورئالیست ها می گویند بسیاری از تصورات و تخیلات و اندیشه های آدمی هست که انسان بر اثر مقید بودن به قید اخلاقی و اجتماعی و سیاسی و رسوم و عادات از بیان آن ها خودداری می کند و این تصورات را به اعماق ضمیر پنهان خویش می راند.این قبیل افکار و اندیشه ها و آرزوها غالباً در خواب و رویا و در شوخی ها و حرف هایی که از زبان انسان می پرد تجلی می کند و سورئالیستم طرفدار بیان صادقانه و صریح این قبیل افکار و تصورات و اوهام و آرزوها است.
سورئالیست ها فعالیت اصیل انسان را همان فعالیت رویا مانند ندای درونی دنیای ناخودآگاه می دانند.

کوبیسم

به عقیده بسیاری از مورخان هنر، کوبیسم به سبب نوآوری در روش دیدن، انقلابی ترین و نافذترین جنبش سده ی بیستم و آغازگر اصلی جنبش مدرنیسم در هنر است. واژه کوبیسم از ریشه Cube به مکعب اخذ شده. کوبیست ها کوشش می کنند تا کلیت یک پدیده (وجوه مختلف یک شی) را در آن واحد در یک سطح دو بعدی عرضه کنند، روشی که او به کار می برد تجزیه صور اشیاء به سطح های هندسی و ترکیب مجدد این سطوح در یک مجموعه به هم بافته بود.

نمونه ای از سبک کوبیسم

کوبیستها همچنین در تلاش بودند تا ذهنیت خود را از اشیا و موجودات به صورت اشکال هندسی بیان کنند. بجز ژرژ براک و پابلو پیکاسو که از آن ها به عنوان آفرینندگان این سبک یاد شده است می توان از خوان گریس نیز نام برد.

سمبولیسم

سمبولیسم در لغت به معنای رمز گرایی و نمادگرایی است. سمبولیسم، جنبشی نامحسوس در هنر بود.سمبولیسم واقعیت محض را مبتذل و ناچیز می شمرد و مدعی بود که باید واقعیت را به شکل سمبول (نماد) شناخت درونی هنرمند از آن واقعیت ارائه کرد. سمبولیست ها اصرار داشتند که هنر را از هرگونه کیفیت سودمند بزدایند و شعار "هنر برای هنر" (پارناسین) را ترویج دهند.
هدف سمبولیسم حل مناقشه بین دنیای مادی و معنوی است.

نمادگرایان بر این باور بودند که تجسم عینی، کمال مطلوبی در هنر نیست، بلکه باید انگارها را به مدد نمادها القا کرد. بر این اساس آنان عینیت را مردود شمردند و بر ذهنیت تأکید کردند. همچنین کوشیدند رازباوری را با گرایش به انحطاط و شهوانیت در هم آمیزند.

ناتورالیسم

طبیعت گرایی که زمزمه های آن در نیمه دوم قرن نوزدهم به گوش می رسید، در این سبک، طبیعت آن گونه که به نظر می آید، بازنمایی می شود.در سبک ناتورالیسم،طبیعت گرایی مفهومی متضاد با چکیده نگاری دارد.در این معنا، طبیعت گرایی با آرمان گرایی تناقضی ندارد، حال آنکه مفهوم ناتورالیسم به لحاظ فلسفی و چون یک "روش هنری" خلاف این است.
اصطلاح زیبایی شناسی طبیعت گرایانه، به نظریه ی فلسفی مربوط می شود که از اثبات گرایی سده نوزدهم ناشی شده و در نظریه ادبی "امیل زولا" (نویسنده فرانسوی) به اوج رسیده است.ناتورالیست های نیمه ی دوم سده ی نوزدهم بر طبق برنامه ای مشخص و با نوعی بی طرفی و فاصله گزینی، رونگاشتی از جهان و زندگی پیرامون خود ارائه می کردند. و غالبا از پرورش دنیای خیال از باور به آنچه که ملموس و محسوس نیست، از کاویدن معنای نهفته در چیزها، از تقلیل جنبه های ناخوشایند و پیش پا افتاده و پس رونده و خشن زندگی امتناع می جستند.
این، نگرشی متضاد با آرمانگرایی و واکنشی در برابر رمانتیسم بود.

بنا به نظر طبیعت گرایان، وراثت و محیط تعیین کننده اصلی تقدیر انسان هستند. فرق این مکتب با رئالیسم دراین است که درآثار رئالیستی انسان همیشه از محیط پیرامونش مهم تر بود اما درناتورالیسم اهمیت انسان از اهمیت اشیاء بیشتر نیست.

امپرسیونیسم Impressionism

امپرسیونیسم در لغت به معنای ، دریافت آنی، یا دریافت حسی است.امپرسیونیسم مکتبی با برنامه و اصول معین نبود، بلکه تشکل آزادانه هنرمندانی بود که به سبب برخی نظرات مشترک و به منظور عرضه مستقل آثارشان در کنار هم قرار گرفتند. امپرسیونیسم صرفا یک سبک نقاشی نبود بلکه یک رویکرد نوین به هنر و زندگی بود.
آثار نقاشی تمایل منظره پردازان امپرسیونیست به ثبت "بیان تصویری لحظه ها" به جای جنبه های پایدار موضوعات آن ها را وادار می کرد تا با نقاشی در فضای باز گنجینه ای غنی فراهم سازند و اتمام تابلو در نقطه ای پیش از آنکه شرایط نوری عوض شود. بازی نور مستقیم و بازتاب شده با این وجود این نظریه ها تمامی نقاشان امپرسیونیست حتی مونه که بیشتر از همه مروج نقاشی در فضای باز بود بیشتر و بیشتر تمایل می یافت تا آثار خود را در کارگاه اصلاح یا رتوش کند. با انجام چنین کاری او به یک تناقض ذاتی در رویکرد امپرسیونیستی اعتراف کرد، زیرا هرچقدر که هنرمند به تاثیر تغییرات جوی حساسیت داشته باشد زمان کمتری برای ثبت آن پیش از تغییر روی بوم دارد.

رُنوار با "رنگ گزینی رنگین کمانی"، زدودن رنگ های تیره از سایه ها، حذف خطوط مرزی شکل اشیا، گام بلندی در این زمینه برداشت. بدین سان، منظره نگاری به هنری بدل شد که در آن نقاش می کوشید تصویر منعکس شده بر روی شبکیه چشم را از نو بسازد و معادل کیفیت زنده ی چشم انداز تابناک را به مدد رنگ ها بیافریند. او فام های خالص را در هم می آمیخت، ولی از رنگ های موضعی نیز یکسره چشم نمی پوشید. سایه ها را نه با رنگ های خاکستری و سیاه بلکه به مدد مکمل رنگ های اشیا نشان می داد. با حذف خطوط مرزی، خصلت بارز شکل اشیا از میان رفت و نقاشی های امپرسیونیست به تصاویری از نور و جوّ و بازی های رنگ مستقیم و انعکاسی بدل شد.

در اخر از اساتید خود جناب اقای کی نژاد و استاد ایرانفر کمال تشکر را دارم.

 

 


مطالب مشابه :


سبک های هنری و معماری

وبلاگ معماری ایرانی - سبک های هنری و در سبک کوبیسم سعی می شود تمام جنبه های قابل رؤیت و




سبک امپرسیونیسم

معماری. اگر و پیکاسو به سوی کوبیسم گرایش یافتند و یا های هنری موجود در آن سبک‌ها را در




کوبیسم :

ساخت، کوبیسم در قیاس با در حوزۀ معماری داشت، این سبک به در معماری، اشکال




سبک ها و مکتب ها(معرفی سبک های هنری)

اما در معماری است که هردو سبک در علاقه بسیاری از نقاشان برجسته ی سبک کوبیسم ، به




سبک کوبیسم

ارشد مهندسی معماری و هنرآموز درس سبک کوبیسم. در این سبک تاکید بیشتر بر




آشنایی با سبک های هنری

معماری - آشنایی با سبک های و آغازگر اصلی جنبش مدرنیسم در هنر است. واژه کوبیسم از ریشه Cube به




سبک های معماری

سبکی پیچیده ورسمی در معماری که از مشخصه های آن می کوبیسم و دادا, سبک سورئالیسم بر




معماری فتوریسم

اعلام داشت که باید در معماری استفاده از تمام قدرت کوبیسم در یک سبک های معماری.




سبک دیکانستراکشن در معماری ایرانی

مبانی فکری نهضت کوبیسم در دوره بلوغ خود با معماری در این سبک تا مرز




برچسب :