آزمون تیزکوشان!

تا اونجا که یادمه زمان ما تیزهوشانی در کار نبود اما وقتی من به کلاس اول راهنمایی رفتم آزمونهایی در پایه پنجم دبستان برگزار میشد تحت عنوان امتحان تیزهوشان. یعنی اونهایی که از ما یک سال کوچیکتر بودند میتونستند در این امتحان شرکت کنند و اگه قبول میشدند میرفتند به مدارس خاصی که فقط مختص بچه های باهوش یا همون تیز هوش بود. یادمه از زبون بچه ها میشنیدیم که این آزمونها خیلی سخت هستند و قبولی در آن یک شاهکاره! برادر یکی از دوستانم که خیلی با هوش بود در اون آزمون قبول شد و بعدها خواهرش تعریف میکرد که چقدر سیستم مدرسه شون با ما فرق میکنه و کتاباشون خیلی از کتابهای ما مشکل تره. و بعد ها هم شنیدیم که این بچه های تیز هوش بدون کنکور وارد دانشگاه میشن و یا اینکه سهمیه ی بالایی در قبولی کنکور دارند ولی هیچکدام اینها را ما در عمل ندیدیم.

خوب در خاطر دارم وقتی لیسانسم رو گرفتم و در کلاسهای بدو استخدام شرکت میکردم دو نفر در کلاسهامون بودند که اونها هم مثل بقیه دبیری خونده بودند و در کلاسها مثل همه شرکت میکردند. خیلی کم حرف بودند و با بقیه نمیجوشیدند. در بحث ها شرکت نمیکردند و بطور کلی این دو تا فقط با هم سر و کار داشتند. برای من این مسئله عجیب بود. از اونجا که همشهری هم بودیم سعی کردم خودمو بهشون نزدیک کنم. به زحمت تونستم باهاشون ارتباط برقرار کنم چون اونها تمایلی برای صحبت کردن با من و بقیه نشون نمیدادند. احساس میکردم نوعی خودبرتربینی و غرور البته از نوع علمیش! میان ما حکمفرماست. هر جوری بود خودمو به یکیشون نزدیک کردم ولیکن آن دیگری هم هیچوقت با من هم صحبت نشد و در مواقع ضروری گاهی جمله ای ادا میکرد. در میان صحبتهایشان متوجه شدم که هر دو در مدرسه ی تیزهوشان که به فرزانگان شهرت داشت تحصیل کردند ولی نه کنکور برایشان حذف شده بود نه خبر از سهمیه بود. خوب بخاطر دارم که یکی از اونها به من گفت: سر ما کلاه گذاشتند! ما مثل بقیه در کنکور شرکت کردیم و در دانشگاهی که سایر بچه های عادی در اون تحصیل میکردند پذیرفته شدیم و در تمام دوران تحصیل در دانشگاه از هیچ مزایا و برتری دیگری نسبت به دیگران برخوردار نبودیم و  در هنگام کاریابی هم موقعیت یکسان با دیگران داشتیم. تنها فرق ما با دیگران در این بود که سرتاسر دوران راهنمایی و دبیرستان را در استرس و فشارهای شدید روحی و رقابتهای جنون آمیز درسی گذراندیم و هیچ لذتی از این دوران نبردیم. فقط درس خواندیم و درس خواندیم و درسسسسسسس! الان احساس میکنیم که حقمون ضایع شده و اونچه که لیاقتمون بوده اَزَمون دریغ شده. البته این صحبتها مربوط میشه به ۱۰ سال پیش.

 اما حالا سیستم عوض شده. دیگه امتحانات تیزهوشان به سختی اون زمان برگزار نمیشه. در ضمن دانش آموزان از دو سال قبل در کلاسهای ویژه ای شرکت میکنند تا بتونند در این امتحانات قبول بشن.( ظاهراً طبق گفته ی دانش آموزان و مربیان سوالات مشخصی مطرح میگردد و این خود از نواقص این آزمون است زیرا نبایست سوالات این آزمونها معین و مشخص باشد.) مثلاً همین فامیلمون که بچه اش در امتحان تیزهوشان قبول شده تعریف میکرد که پسرم رو دو سالِ تمام به کلاسهای خصوصی، قلم چی و ... فرستادم و در تمام این مدت فرزندم نه بازی کرد و نه تفریح داشت و خیلی کم به مهمانی ها میرفتیم تا بالاخره فرزندم قبول شد. با خودم میگم اون قدیما که خبری از کلاس خصوصی و ... نبود و اونهایی قبول میشدند که واقعا باهوش بودند و برای خانواده ها هم خیلی این آزمونها مهم نبود. ولی حالا والدین به زور هم که شده میخوان بچه هاشون قبول شن و حتی بیشتر از بچه ها دلهره دارند. نمیدونم دلیلش چیه؟ واقعا آدم باید خیلی کمبود داشته باشه که این کارو با فرزندش بکنه. به نظر من دانش آموزی که به زورٍ کلاسهای خصوصی و تقبل هزینه های سنگین آن و محرومیت از بازی و تفریح و ... بخواد قبول شه یک تیزهوش نیست چون همه می میدونیم اگه این برنامه رو برای تمام بچه ها اجرا کنیم شاید بیش از نیمی از دانش آموزان کلاس بتوانند قبول شوند و بهتر است به اینگونه دانش آموزان بگوییم تیز کوش نه تیزهوش! تیزهوش واقعی کسی است که بتواند در شرایط یکسان و در موقعیتهای فی البداعه هوش و توانایی خود را به اثبات رساند و از دیگران گوی سبقت را برباید.

اما من هنوز با گفتن این حرفها، منظور واقعی خود را بیان نکرده ام بلکه همه ی اینها تنها مقدمه ای بود تا یادی از نحوه ی برگزاری این امتحان در قدیم و مقایسه ی آن با زمان حال کرده باشم و بگویم در زمانه ی ما بچه های تیزهوش وارد مدارس تیزهوشان میشدند اما حالا بچه های تیزکوش انتخاب میشوند. در هر حال نظر من چیز دیگریسیت. من میگویم اصلاً چرا باید چنین امتحاناتی برگزار شود و چرا باید چنین مدارسی وجود داشته باشند؟ چرا باید مدارسٍ بچه ها را از هم جدا کنیم. آیا این درسته ما به بچه ها بگیم که یه عده از شما باهوشید و باید از بقیه که باهوش نیستند و احتمالا بعضیاشون خِنگ هم هستند، جدا بشید. چرا این ذهنیت رو برای بچه های تیزهوش بوجود میاریم که شما متفاوت هستید. حتی اگه اینطور باشه در نهایت اونها باید به جامعه ای برگردند که همه در اون دارن زندگی میکنند. از عقب مانده ها گرفته تا افرد معمولی و ... آیا درسته که به بچه های باهوش بگیم که چون شماها از هوش برتری برخوردارید پس باید فقظ درس بخونید و از کمالات و استعدادهای دیگرتون استفاده نکنید. آیا درسته اینگونه از بچه ها تک بعدی رشد کنند یعنی فقط درس بخونند. در حالیکه در مدارس معمولی و در کنار سایرین میتونند استعدادهای دیگرشون رو در کنار درس خوندن نشون بدن و حتی از تجربیات بقیه ی همکلاسیهاشون بهرهمند بشند و این باعث میشه که فردا روز در جامعه با همه ی اقشار تعامل داشته باشند. آیا ادیسون، نیوتون، انشتینن، ماری کوری و بسیاری از دانشمندان و مخترعین و مکتشفین در سیستم جدا رشد کردند و یا اینکه در میان مردم به درس و پژوهش پرداختند. وقتی به یاد میارم اون دو تا خانوم که در کلاسهای بدو استخدام با ما همکلاس بودند، دلم برای خودشون و دانش آموزانی که قرار بود زیر دست اونها تعلیم ببینند میسوخت. اونها فقط یاد گرفته بودند که بر سر درس و دانش با هم رقابت کنند  و دنیا رو چیزی جز رقابت علمی نمیدیدند در حالیکه این دنیا مکان مبارزه هست. گاهی این مبارزه میتونه بر سر شاد کردن قلب آدمی ضعیف و ناتوان باشه که تهش هیچچی جز نشوندن یه لبخند رو لب یه انسان نیست!

البته هستند بچه های تیزهوشی که در مدارس تیزهوشان تحصیل نموده اند و با سایرین هم بخوبی ارتباط برقرار میکنند ولی خود من به شخصه بیشتر با کسانی برخورد داشته ام که خیلی جدی، سرد، بیروح و مغرور بوده و بطور کلی از درک برخی از ازشهای انسانی عاجز بوده اند و یا تجربه ی زیادی در این زمینه ها نداشته اند و در کارهای گروهی که نیازمند درک و تفاهم بالاست شرکت نمیکردند. البته آنها به هیچ وجه مقصر نیستند. مقصر واقعی سیستم آموزشی کشورمان است که اینگونه عده ای را به سمت و سویی هدایت میکند که تنها یک بعد درونشان رشد میکند (بعد علمی) و در بقیه دانش آموزان نیز نوعی احساس حقارت و  خودکم بینی نسبت به بچه های تیزهوش بوجود بیاورد.

امیدوارم آموزش و پرورش کشورم روزی به این اشتباه بزرگ خود پی ببرد و هرگز امتحانات تیزهوشان که این سالها تبدیل به آزمون تیزکوشان شده است، در این کشور برگزار نگردد. امیدوارم اونهایی که اون بالا نشستند و این تصمیمو برای فرزندان این کشور اتخاذ کردند روزی به این حقیقت پی ببرند که باید تمامی بچه ها را با تمام تفاوتهایشان پذیرا باشیم و اجازه بدیم اونها در کنار هم رشد کنند و همدیگه رو تجربه کنند. چون این اتفاق هر چند تلخ باید در کودکی اتفاق بیفته والا در بزگسالی امکان این تجربیات نیست و اگر هم بخواد این تجربه حاصل بشه بهای فراوانی باید پرداخت بشه از جمله آسیبهای شدید روحی.

 به امید روزهای درخشان پیروزی برای تمام استعدادهای درخشان فرزندان ایران عزیز04.gif24.gif


مطالب مشابه :


قلم چی: از معلمی شروع کردم

قلم چی با سرمایه زیر صفر و در واقع همان حقوق معلمی شروع کرد. ساختمان سید خندان را اجاره کرد و




قبولی های تیزهوشان 92

تیزهوشان سمپاد(کلاسهای آزمون تیزهوشان) (قلم چی) نویسنده مقالات علمی در مجلات نیمکت




تست IQ , EQ چیست؟

تیزهوشان سمپاد(کلاسهای آزمون تیزهوشان) (قلم چی) نویسنده مقالات علمی در مجلات نیمکت




باور کن می­توانی!

تیزهوشان سمپاد(کلاسهای آزمون تیزهوشان) تیزهوشان سمپاد(کلاسهای آزمون تیزهوشان) (قلم چی




کتابهایی که تالیف نموده ام

بازار خوب هستن اما کتابهایی که من تالیف کردم حاصل سالها تدریس در کلاسهای تیزهوشان




دانلود نمونه سوالات و مطالب پایه ی ششم

teachers pen قلم آزمون قلم چی دوره ی ابتدایی مخصوصآ کلاسهای چند پایه و از پیش




آزمون تیزکوشان!

رو دو سالِ تمام به کلاسهای خصوصی، قلم چی که در مدارس تیزهوشان تحصیل نموده اند و




توصیه های کنکوری تیزهوشان ششم ابتدایی (ورودی هفتم ابتدایی)

کانون فرهنگی آموزش قلم چی. کلاسهای درس دانش مدرسان کلاسهای تیزهوشان بوده و




انیمیشن های آموزشی فصل ۳ و ۵ ریاضی ششم ابتدایی

کمال،کلاسهای المپیاد و imcکره جنوبی و خلاقیت و تیزهوشان ارشد قلم چی، طراحی تست




این مطلب را خانواده ها باید بدانند

(لبخند قلم- تیزهوشان به قلم چی و به برگزاری کلاسهای هوش و خلاقیت تحت نظر




برچسب :