السلام علیک ایها العیبه الانوار ...
عبد عاصی :هر چه کردم نتوانستم از این پست بگذرم . هر چه گشتم در فضای سایبر نتوانستم قالبی با عنوان شهادت امام موسی بن جعفر علیه السلام پیدا کنم تا وبلاگ را سیاه پوش آن آقا و مولای کریم بنمایم ... واقعاْ با این همه پیشرفت و اینترنت و گرافیک و دستهای پر خیر هنوز کسی برای شهادت موسی بن جعفر علیه السلام قالب مناسبی طراحی نکرده ... فقط می توانم به جای رنگ قرمز همیشگی بارنگ سیاه برایت بنویسم .
فدایت شوم ای آقای غریبم .....
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَصِيِّ الْأَبْرَارِ وَ إِمَامِ الْأَخْيَارِ وَ عَيْبَةِ الْأَنْوَارِ وَ وَارِثِ السَّكِينَةِ وَ الْوَقَارِ وَ الْحِكَمِ وَ الْآثَارِ الَّذِي كَانَ يُحْيِي اللَّيْلَ بِالسَّهَرِ إِلَى السَّحَرِ بِمُوَاصَلَةِ الاسْتِغْفَارِ حَلِيفِ السَّجْدَةِ الطَّوِيلَةِ وَ الدُّمُوعِ الْغَزِيرَةِ وَ الْمُنَاجَاةِ الْكَثِيرَةِ وَ الضَّرَاعَاتِ الْمُتَّصِلَةِ وَ مَقَرِّ النُّهَى وَ الْعَدْلِ وَ الْخَيْرِ وَ الْفَضْلِ وَ النَّدَى وَ الْبَذْلِ وَ مَأْلَفِ الْبَلْوَى وَ الصَّبْرِ وَ الْمُضْطَهَدِ بِالظُّلْمِ وَ الْمَقْبُورِ بِالْجَوْرِ وَ الْمُعَذَّبِ فِي قَعْرِ السُّجُونِ وَ ظُلَمِ الْمَطَامِيرِ ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ وَ الْجَنَازَةِ الْمُنَادَى عَلَيْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ الْمُصْطَفَى وَ أَبِيهِ الْمُرْتَضَى وَ أُمِّهِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ،
خدايا درود فرست بر محمّد و اهل بيتش،و درود فرست بر موسى بن جعفر،جانشين نيكوكاران،و پيشواى خوبان و خزانه انوار،و وارث آرامش و متانت و حكمتها و آثار،آنكه همواره شب را با بيدارى تا سحر،با به هم پيوستن استغفار زنده مىداشت،همپيمان سجدههاى طولانى،و اشكهاى سرشار و رازونياز بسيار،و نالههاى به هم پيوسته،و قرارگاه خرد و عدالت و خوبى و كرم و بذل،و خوگرفته به بلا و صبر،پايمال شده به ستم،و دفن شده به بىعدالتى و معذّب در عمق زندانها و تاريكيهاى زيرزمينها،با ساق كوبيده،به حلقههاى زنجيرها،و جنازهاى كه با خوارى و سبك انگاشتن بر آنجار زده شده،وارد شونده بر جدّش مصطفى و پدرش مرتضى و مادرش سرور بانوان
بِإِرْثٍ مَغْصُوبٍ وَ وِلاءٍ مَسْلُوبٍ وَ أَمْرٍ مَغْلُوبٍ وَ دَمٍ مَطْلُوبٍ وَ سَمٍّ مَشْرُوبٍ اللَّهُمَّ وَ كَمَا صَبَرَ عَلَى غَلِيظِ الْمِحَنِ وَ تَجَرَّعَ غُصَصَ الْكُرَبِ وَ اسْتَسْلَمَ لِرِضَاكَ وَ أَخْلَصَ الطَّاعَةَ لَكَ وَ مَحَضَ الْخُشُوعَ وَ اسْتَشْعَرَ الْخُضُوعَ وَ عَادَى الْبِدْعَةَ وَ أَهْلَهَا وَ لَمْ يَلْحَقْهُ فِي شَيْءٍ مِنْ أَوَامِرِكَ وَ نَوَاهِيكَ لَوْمَةُ لائِمٍ صَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً نَامِيَةً مُنِيفَةً زَاكِيَةً تُوجِبُ لَهُ بِهَا شَفَاعَةَ أُمَمٍ مِنْ خَلْقِكَ وَ قُرُونٍ مِنْ بَرَايَاكَ وَ بَلِّغْهُ عَنَّا تَحِيَّةً وَ سَلاما وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فِي مُوَالاتِهِ فَضْلا وَ إِحْسَانا وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَانا إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَمِيمِ وَ التَّجَاوُزِ الْعَظِيمِ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
با ارثى غصب شده،و حكومتى ربوده،و فرمانى مغلوب،و خونى خواسته،و زهرى نوشانده،خدايا همچنانكه او بر سختى محنتها صبر كرد،جام اندوه گرفتاريها را نوشيد،و در برابر خشنودىات تسليم شد،و طاعت را برايت خالص نمود،و خشوع را بىآلايش كرد،و فروتنى را شعار خود ساخت،و با بدعت و اهلش دشمنى نمود،و ملامت ملامتگرى در چيزى از اوامر و نواهى تو در او اثر نكرد،بر او درود فرست درودى بالنده عالى،پاك،كه با آن درود بارى او واجب گردانى شفاعت امتهايى ازآفريدگانت،و گروههايى از مخلوقت،و از جانب ما به او تحيت و سلام برسان،و از نزد خود در موالاتش به ما فضل و احسان و آمرزش و رضوان عنايت كن،كه تو داراى فضل فراگير و گذشت فراوان هستى،به مهربانىات اى مهربانترين مهربانان.
این ما و این عبای خاکی تو ای باب الحوائج ...
فدای حرم عرشی و ملک پاسبان و باصفایت که قلب مرده را زنده می کند .
ای آقای حیات بخشم که حریمت را نشناختند و همه جوره به ساحت مبارک حضرتت جسارت کردند . نه فقط ۱۴۰۰ سال پیش بلکه همین چند سال گذشته هم اولاد همان خبیث زادگان قدر تو را ندانستند و به حرم ملکوتی ات دست تعدی دراز کردند .
اصلاْ در این دنیا قدر و شان اهل البیت علیهم السلام و منتسبین به ولایت آنها شناخته نخواهد شد .
فدایت ای موسی الکاظم که صبر و حلمت حتی اشک دانه های زنجیر را هم درآورده بود .
به قربان تو عالم و آدم که یک سجده ی " یا رب یا رب یا رب یا رب یا رب .... " ات نگاهدارنده ممکنات و رزاق کائنات و زینت عالم ناسوت بود آن هم نه بر سر سجاده در حجره بلکه در سیاهچالهای کافران .
ای ولی خدا .. ای خلیفه خدا .. ای حجت خدا .. که اولیای خدا سر بر ضریح ات که دیواره ی عرش الرحمن است می گذاشتند و اسرار مگو با شما نجوا می کردند و دادند و گرفتند و شنیدند و دیدند و بوئیدند و چشیدند و بردند و ...
یا عبد الصالح ! ای جگرگوشه ی حضرت زهرای شکسته پهلو که وقتی پیکر مطهرت را از زندان بیرون می بردند سرت به دیوارها گرفت و زخمی شد ...
می گویند ساق پایت را شکسته اند ...
می گویند در خاک فرو برده اندت ...
می گویند غلامان سیاه رو بدن پاکت را برداشتنه اند و روی یک تخته پاره در حالی که هنوز غل و زنجیر بر دست و پا و گردنت بود بدون رعایت حرمت شما و حرمت مادرت فاطمه بیرون برده اند و روی پل بغداد رها کرده اند ...
می گویند ...
چه بگویم ...
اما همین یکی را بگذار بگویم ای موسی بن جعفر .. ای پدر امام رضا ... ای پدر حضرت معصومه بگذار همین را بگویم که ...
می گویند وقتی می خواستند بدنت را از زندان بیرون ببرند روی عبایت رد پاهایی دیده شده است ...
مطالب مشابه :
امام جمعه موقت تهران: آمریکا نیممیلیمتر تخلف کند آرزوی توافق با ایران را به گور میبرد
مجازات هر چه زودتر عاملان حادثه فجیع فرودگاه جده و اعلام اصولگرایان گِرد «عبای» کدام
بیائید با هم به عمره برویم(مطالب مطرح شده درجلسه دوم مدینه منوره )
پس از رياض، جده و بزرگان قبايل اين كشور در محافل عمومی و مردم در مراسم رسمی، از عبای قهوه
بیحجابی و هرج و مرج جنسی در عربستان +تصاویر
بی حجابی علنی دختران سعودی در جده. ماجرای گنجشک و عبای امام/امام رضا(ع) را چه کسی "رضا" نامید؟
زنان سعودی و حال و احوال آنها در عربستان+تصاویر
“مدینه” و “مکه” با دیگر شهرهای عربستان نظیر “طائف”، “جده با عبای سفید
حدیث کساء ، آری یا خیر ؟
نازل شد ، پیامبر عليّ ، فاطمه ، حسن و حسین را فرا خواند و آنها را با عبای جدّه و امّه ، و
السلام علیک ایها العیبه الانوار ...
عَلَيْهَا بِذُلِّ الاسْتِخْفَافِ وَ الْوَارِدِ عَلَى جَدِّهِ این ما و این عبای
اشعار وفات حضرت خدیجه (س)2
ای جده ی شهر مدینه ؛ مادر اگر کفن تو نداری عبای من به
برچسب :
عبای جده