نامه یک باستان‌شناس به استاندار لرستان


نگذارید ده هزارسال تاریخ پر فراز و نشیب و هنر و تمدن ترهان و سیمره را به آب اندازند

13920706204154703_PhotoL

امیرمنصوری/بلوطستان:بر اساس آنچه که در مجموعه فهرست اساسی حکام–فرمانداران کل استانداران آمده است، لرستان تا سال ۱۳۱۸ حاکم‌نشین بوده است و حکام معمولاً بصورت منطقه‌ای و تحت عنوان حکم‌ران یا حاکم لرستان، کرمانشاه،بروجرد و لرستان؛ بروجرد، بختیاری، لرستان؛ بروجرد، خوزستان، لرستان؛ کرمانشاه، نهاوند،  لرستان و بروجرد اداره امور منطقه را دست داشته‌اند. از سال ۱۳۱۸ لرستان به صورت فرمانداری در آمد و مرکز آن خرم‌آباد تعیین گردید. این وضعیت تا سال ۱۳۴۱ ادامه داشت و در این مدت، لرستان در پاره‌ای از امور تابع استان خوزستان بود. از سال ۱۳۴۱ لرستان با سه شهر خرم‌آباد، بروجرد و الیگودرز به فرمانداری کل تبدیل گردید. و در سال ۱۳۵۲ با انجام تغییرات و اصلاحاتی در تقسیمات کشوری، لرستان به استان تبدیل شد. سال‌ها پیش که  میرزا تقی‌خان امیرکبیر بر مسند صدارت کشور جای داشتند، حسام‌السلطنه حکم ران لرستان و بروجرد بودند. روزی در عمارت کاخ گلستان، این دو همدیگر را ملاقات می‌کنند، که امیرکبیر از وی می‌پرسد؛ حسام از لرستان چه خبر؟ ایشان هم در جواب می‌گویند:
«قربان وجود مبارکت گردم، میش و گرگ در یک آبشخور با هم آب می‌خورند.» امیرکبیر هم با حالتی خشمگین می‌گویند من نمی‌خواهم که در لرستان گرگی بماند. به هر حال زندگی مجال ندادند که امیرکبیر بر این مهم جامه عمل بپوشاند و از آن روزگار تا کنون نیز کسی نبود و نتوانست… اکنون در گردش ایام،  چنان و چنین گردید که بر اورند اجرایی کشور، دولت تدبیر و امید بنشیند. یعنی برای همه یا بهتر بگویم  ملت، تدابیر لازم بیندیشد و امید را بر دل‌ها گذارد، که گفته‌اند: امیدوار بود آدمی به خیر کسان…
اکنون نیز در این برهه از تاریخ، بر اساس شورای سیاست‌گذاری دولت تدبیر و امید، حضرت‌عالی برای پیشبرد اهداف نامبرده دولت، پا بر جایگاه (البته نه بر آن مرام‌ها) آن ساتراپ‌ها و حکمرانان پیشین گذارده‌اید تا لرستان را هدایت کرده باشید.
مــرد بـــاید که در کـــشاکش دهـــر
سنـــگ زیــــرین آســـیا باشد…

13920706204154703_PhotoL
اما جناب آقای بازوند
استاندار محترم لرستان، موضوع اصلی بحث ما از این قرار است؛ در سفری که روز چهارشنبه ۱۶/۱۱/۱۳۹۲ به همراه معاونت محترمتان آقای مهندس کورانی‌فر و سایر همکاران، به کوهدشت لرستان، و از آنجا نیز به دعوت مدیرکل محترم میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری لرستان جناب آقای قربانی، که به کونانی (کورونی، کهن زیست ترهان) تشریف آوردی، توانستیم شما را ملاقات کنیم. به عنوان یک نفر از ولایت کورونی ترهان، و به عنوان یک باستان‌شناس از طرف آقای قربانی درباره چگونگی وضعیت باستان‌شناسی کونانی و حوزه آبگیر سد سیمره با شما رایزنی کردم و همچنین درباره موقعیت سایت‌های فرهنگی ـ تاریخی  نسبت به آبگیری سد سیمره و پتانسیل‌های سایت ساسانی برزقاوله Barz ghawela آگاهی دادم.
جناب آقای استاندار:
میراث فرهنگی یکی از ارکان تمدن است و اگر کسی از گذشته خود خبر نداشته باشد، نمی‌تواند به آینده امیدوار باشد و به حالش اطمینان… با توجه به ظرفیت‌های فرهنگی و تاریخی ویژه بخش کونانی و سد  سیمره، بسیار امیدوار کننده می‌باشد که در زمینه اشتغال‌زایی، گردشگری فرهنگی و توسعه صنعت توریسم در استان لرستان مؤثر واقع گردد. اما زهی افسوس که گردانندگان بی‌حساب میراث فرهنگی کشور که معلوم نیست با چه قیمتی!!! گردونه گذشتگان با فر و شکوه این سرزمین بلند را به دست مأموران وزارت نیرو سپردند، تا ۱۰۰۰۰ سال تاریخ پر فراز و نشیب و هنر و تمدن ترهان و سیمره را به آب اندازند، تا برای همیشه از جلو دیدگان محو شود.
در اینجا مثال آبرو را به آب بسپری، مصداق همین بحث است. آیا فرهنگ و تمدن و آبرو با هم تفاوت دارند…؟ اما آب رفته باز ناید به جوی.  سخن کوتاه کنیم که در حدفاصل آبگیری مرحله نخست سد سیمره و آبگیری کنونی که وزارت نیرو اعلام کرده در حال اجراست، فاصله و فرصتی وجود دارد. این فرصت بسیار مهم می‌تواند برای پژوهشگران و باستان‌شناسانی چون بنده حقیر دریچه‌ی امیدی باشد برای پیگیری سوالات و فرضیاتی که از قبل داشته‌اند و دارند. چرا که این پرسش‌هایی که مطرح شده بی شک می‌تواند بسیاری از نقاط تاریک تاریخ کشور را پر کند.
هر لرستانی روشن‌بین و وطن‌خواهی آرزومند است که در سرزمینش اصول هم‌کاری و هم‌فکری جای تک‌روی را بگیرد. به راستی شاید در این بین وطن‌پرستانی باشند که موجب جمع شدن ملت دور هم گردند و در برابر فکر مخالف ملت، مقاومت داشته باشند، که در واقع این خواست قلبی مردم و دلیل رشد هم می‌تواند باشد. خیلی‌ها هستند که می‌آیند و می‌روند و به ما کاری ندارند (بودن و نبودنشان سود و زیانی ندارد)
به عبارتی دیگر، در واقع پدر ملت را در آورده‌اند. خیلی‌ها هستند و خواهند بود که فراموش نمی‌شوند؛ خدماتی که می‌بایستی انجام دهند به بهترین وجهی انجام می‌دهند و بهترین عامل مؤثری هستند که احساسات برانگیخته شده‌ی جامعه باستان‌شناسی ملت  را با قیافه‌ی حق بجانب و بیانات ملایم تسکین می‌دهند. با این تفاسیر اکنون به عنوان استاندار لرستان و از همه مهتر اینکه پرورش یافته این فرهنگ هستید خواهانیم که لازم دید خود را نسبت به بذل مساعدت در این خصوص بیان فرمایید.  موجب امتنان است.
با درود فراوان؛امیر منصوری
گفتی به عهـــــــــــــد من نکند کــــس ستــــــــــم به کس
پس این سـتم ز عــشوه خـوبان به ما چراست؟
گفتی تباه کـاری از حــــــــد فـــزون شدست
گفتی گذشته‌ی هــــمه پر لــــکه و سیـــاست
نـــانی بـود به قـــــــــیمت جــانی در این دیار
آبش ربــوده دســــــت ز صـــحرای کــربلاست
هــــــشیـار بــــاش ز آنکه اگر غـفــلـــتی رود
بعد از تو بر تو نیز همین بــحــــث و مـاجراست…
از این رهگذر برای آگاهی بیشتر حضرت عالی از چگونگی باستان‌شناختی بخش کونانی و حوزه آبگیر سد سیمره لازم می‌دانم که اهمیت موضوع را هر چه بیشتر روشن نمایم:
فرضیات:
۱- بخش کونانی و دره‌های حاصل‌خیز محدوده سد سیمره ترهان یکی از خاستگاه‌ها و مهمترین مناطق استقراری بشر در دوران‌های مختلف پیش از تاریخ، دوران تاریخی و اسلامی در ایران است.
۲- با توجه به موقعیت ویژه دره حاصل‌خیز ترهان در شهرستان کوهدشت در یک مدخل استراتژیکی، برای جریان‌یابی فرهنگ و عبور انسان‌ها از این منطقه به خوزستان، خرم‌آباد، کرمانشاه و سرزمین میان‌رودان، و در نهایت به سمت زاگرس مرکزی و فلات مرکزی ایران، این محدوده را در قلب منطقه‌ای با فرهنگ پیش از تاریخ و دوران تاریخی و اسلامی قرار داده است.
۳- رودخانه‌ها و منابع آبی دائمی منطقه شرایط زیستی بسیار مناسبی برای ساکنان این منقطه که استقرار در آن همچنان ادامه دارد، فراهم آورده است.
پرسش‌ها:
۱- بررسی و شناسایی و کاوش  آثار فرهنگی-تاریخی محدوده سد سیمره در بخش کونانی، چه اهمیت و ضرورتی در مطالعات باستان‌شناختی حوزه فرهنگی زاگرس مرکزی می‌تواند داشته باشد؟
۲- اهمیت و وابستگی استقرارهای دوران فرهنگی بشری به وجود منابع آبی منطقه تا چه میزان بوده است؟
۳- بخش کونانی در دره میان‌کوهی و کهن زیست ترهان به واسطه برخورداری از شرایط طبیعی فوق‌العاده، چه نقشی در ایجاد و تداوم فرهنگ‌های یک‌جانشینی در دوران‌های مختلف فرهنگی ایران داشته است؟
۴- آیا شکل‌گیری استقرارها و روستاهای اولیه با تکیه بر ریشه‌دار بودن استقرار بشر در حوزه مورد مطالعه، یک روند بومی و درون منطقه‌ای داشته است؟
۵-منطقه سیمره‌ی بخش کونانی، با توجه به ویژگی‌های فوق‌العاده‌ای که برای آن نام برده شد، نیاز مبرمی به بررسی و کنکاش و پژوهش‌های باستان‌شناسی هدفمند دارد. هر چند این محدوده در سال‌های گذشته به صورت گذرا مورد مطالعه قرار گرفته است، اما شواهد نشان می‌دهد که خیلی از محوطه‌ها و تپه‌های باستانی منطقه هنوز شناسایی نشده و همچنین برخی از دره‌های صعب‌العبور منطقه نیز احتیاج وافری به بررسی و پژوهش دقیق‌تری دارد. که این مسئله می‌تواند بررسی و شناسایی مجدد بخش کونانی را مهم جلوه نماید.
اهداف:
۱- بررسی میزان اهمیت سایت‌های باستانی منطقه در دوران‌های پیش از تاریخ، تاریخی و اسلامی.
۲-  تلاش برای شناسایی هویت واقعی محوطه‌ها و سایت‌های فرهنگی تاریخی منطقه و نحوه کاربری آنها.
۳- تلاش در جهت جبران خسارت وارده و نجات آثار بجای مانده باارزش دوران‌های مختلف فرهنگی در منطقه.
۷- مطالعه‌ی سایت‌های فرهنگی تاریخی ترهان و ارتباط آنها با دیگر آثار و محوطه‌های زاگرس مرکزی، آسیای صغیر و آناتولی و همچنین بین‌النهرین و فلات مرکزی ایران در دوران‌های مختلف استقراری.
چرا که مطالعات هدفمند و درازمدت باستان‌شناسی در بخش کونانی و دره ترهان با توجه به ظرفیت‌های فرهنگی ویژه آن، می‌تواند جوابگوی پرسش‌هایی نظیر چگونگی تطورات فرهنگی در حوزه زاگرس مرکزی ایران باشد.
ضرورت و اهمیت اجرای برنامه:
مهمترین مسئله اینکه – بخش کونانی در محدوده سد سیمره، با توجه به ویژگی‌های فوق‌العاده‌ای که برای آن نام برده شد، نیاز مبرمی به بررسی و کنکاش و پژوهش‌های باستان‌شناسی هدفمند دارد. هرچند این محدوده در سال‌های گذشته به صورت گذرا مورد مطالعه قرار گرفته است، اما شواهد نشان می دهد که خیلی از محوطه ها و تپه های باستانی منطقه هنوز شناسایی نشده و همچنین برخی از دره‌های صعب‌العبور منطقه نیز احتیاج وافری به بررسی و پژوهش دقیق‌تری دارد.
این مسئله می‌تواند بررسی و شناسایی و کاوش مجدد آثار باستانی بخش کونانی و محدوده سد سیمره را مهم جلوه نماید. و همچنین خطر نابودی صددرصد یکسری از تپه‌ها و محوطه‌هایی می‌باشد که در محدوده شهری منطقه قرار دارند و این عوامل توسط خیابان‌کشی شهرداری، ساخت و ساز و کاشت نهال و توسعه باغات افراد محلی است و همچنین هر ساله قسمت‌هایی از آنها توسط کشاورزان از بین می‌رود. همچنین بعلت فعالیت‌های نامبرده حفریات قاچاق نیز هویت آن را روز به روز بیشتر از بین می‌برد.  در کنار این عوامل گفته شده خطر توسعه فضای شهری کونانی در نابودی برخی از محوطه‌ها و سایت‌های باستانی از جمله چیاپهن کونانی هم تلقی می‌شود. چرا که بر روی نقشه طرح هادی شهر کونانی، نامی از هیچ اثر باستانی به میان نیامده است. چرا و چگونه؟ هنوز مشخص نیست!!! که اجرای هدفمند شناسایی و بررسی‌های باستان‌شناسی می‌تواند خلاء اطلاعاتی بر روی نقشه طرح هادی کونانی و همچنین گاه‌نگاری باستانی زاگرس مرکزی ایران را روشن نماید.

برچسب زده شده با:نامه به استاندار لرستان، امیر منصوری


مطالب مشابه :


آثار باستانی استان لرستان

آثار باستانی استان لرستان نقشه مسجد از نوع یک ایوانی است واز یک قسمت وسط به ابعاد10×10و




نام و محدوده‌ی لرستان در نقشه‌های تاریخی ایران

قوم لر - نام و محدوده‌ی لرستان در نقشه‌های تاریخی ایران - ""قوم لر بختیاری لک لر شهر های لر نشین




نقشه ي گردشگري خرم آباد و محلات قدیم خرم آباد

شهر خرم آباد لرستان - نقشه ي گردشگري خرم آباد و محلات قدیم خرم آباد - دیدنی های خرم آباد




نامه یک باستان‌شناس به استاندار لرستان

ندای لرستان ۱- بررسی میزان اهمیت سایت‌های باستانی منطقه چرا که بر روی نقشه طرح هادی




نقشه شهرستان کوهدشت

لطفا ً سوژه های خبری رو در کوهدشت و استان لرستان ، جهت نقشه شهرستان تپه باستانی چیاپهن




تفاسیری از نقوش مفرغ های لرستان

موسسه باستان شناسی پلدختر - تفاسیری از نقوش مفرغ های لرستان - تنها مرکز تخصصی کنکور ارشد و




تپه ی باستانی باباجان در نورآباد لرستان از دوران ماد

لرستان سایت تپه ی باستانی در لایه دوم آثار فرهنگی ،معماری آن است و نقشه ساختمان آن




شهرستان هرسين

ایرانگردی-گردشگری-نقشه هرسين يكی از نواحی باستانی استان به استان لرستان، از باختر به




آثار باستانی لرستان

آثار باستانی لرستان. نقشه مسجد از نوع يك ايواني است واز در لرستان لفظ بابا به پيران و




برچسب :