المپيك
المپيك
فهرست مندرجات
- ۱ تاریخ و پیدایش بازیهای المپیک
- ۱.۱ دوران باستان
- ۱.۲ احيا مجدد در دوران مدرن
- ۲ رشد
- ۳ عضویت
- ۴ مشکلهای المپیک
- ۴.۱ جنگ
- ۴.۲ انتقام
- ۴.۳ تروریسم
- ۴.۴ سیاست
- ۴.۵ تحریم
- ۴.۶ داروهای نیروزا
- ۵ جنبش المپیک
- ۵.۱ نکوهش
- ۶ جشنها
- ۶.۱ مراسم بازگشایی
- ۶.۲ مراسم پایانی
- ۶.۳ اهدای مدال
- ۷ نمادهای المپیک
- ۸ رشتههای ورزشی در المپیک
- ۸.۱ دوستاری و حرفهای گری در المپیک
- ۹ قهرمانان و مدالآوران المپیک
- ۹.۱ ردهبندی مدال فردی در تمام دورهها
- ۹.۲ ردهبندی مدال کشوری
- ۱۰ میزبانان
تاریخ و پیدایش بازیهایالمپیک
بازیهای المپیک به جشنواره ورزشی ای گفته ميشود که به عقیده باستانشناسان و تاریخنویسان در يونان باستان به انجام ميرسيد، و در اواخر قرن ۱۹ ميلادی مجدداً احيا شد. در دوره باستان جشنها در ابتدا جنبه مذهبی داشته و برای ادای احترام به زئوس (پادشاه خدايان يونان) در صحن مربوط به او در المپيا برگزار میشد. در يونان باستان شرکت کنندگان متشکل از مردانی که ثروت و وقت کافی داشتند که به تمرين ورزشی بپردازند بودند. پس از احيا مسابقات در دوران مدرن، تا دهه هفتاد قرن بيستم ميلادی شرکت کنندگان حتما ميبايست ورزشکاران غير حرفه ای ميبودند. ولی در طی دهه هشتاد قرن بيستم، درها به روی ورزشکاران حرفه ای هم باز شد. بازیهای المپیک در ابتدا يک جشن مذهبی بود که برای ادای احترام به زئوس (پادشاه خدايان يونان) در صحن مربوط به او برگزار میشد. اين مسابقات هر چهار سال يک بار و از سال ۷۷۶ قبل از ميلاد در المپيا که محل صحن زئوس بود برگزار مي شد.
افسانه های زيادی پيرامون پيدايش مسابقات المپيک به وجود آمده است: بر اساس يک داستان، هرکول (که در اساطير يونانی نيم خدا بود) آن را جهت تجليل از فتوحات بی نظيرش بوجود آورد. بر اساس افسانه های ديگر زئوس و کرونوس، دو خدای يونان باستان، با يکديگر بر سر فرمانروايی المپيا به جدال برخاستند که نهايتاً زئوس به پيروزی نائل آمد. بر اساس اين داستان مسابقات المپيک يادبود اين پيروزی ميباشد. در دوران باستان تنها مردان يونانی که آزاد (و نه برده) متولد شده بودند میتوانستند در مسابقات در جشن مذهبی زئوس شرکت کنند. زنانی که مجرد بودند در تاريخ ديگری به احترام هرا همسر زئوس و مادر هرکول، به مسابقه ميپرداختند. زنهای ازدواج کرده حق شرکت در مسابقات را نداشته و در صورت مخالفت بايد بهای آن را با جانشان ميپرداختند. مسابقات المپيک در بين يونانی ها از اهميت زيادی برخوردار بود چنانکه مورخين يونانی در دوران باستان، از آن به عنوان يک واحد برای اندازه گيری زمان استفاده ميکردند. يک «المپياد» بيانگر چهار سال می بود. مسابقات در ابتدا تنها شامل «مسابقه دو» بود، ولی بعد ها کشتی، بوکس و پرش به آن اضافه شد. شرکت کنندگان که متشکل از افرادی که ثروت و وقت کافی داشتند که به تمرين ورزشی بپردازند. افراد در اين مسابقات به صورت شخصی شرکت ميکردند و نه به عنوان نمايندگان از شهر يا ناحيه ای خاص. تمرکز اصلی اين مسابقات بر روی ويژگی های مردانه مانند قدرت و ورزيدگی که فرهنگ يونانی آن زمان ارج مينهاد پايه گذاری شده بود. بر خلاف سنت جاری در ناحيه مديترانه که بر پوشيدگی تأکيد داشت شرکت کنندگان برهنه در مسابقات شرکت ميکردند (کلمه «ژيمناستيک» به عنوان مثال از کلمه يونانی به معنی «برهنه» می آيد) مورخين نظريات متفاوتی جهت توضيح اين موضوع ارايه کرده اند: حضور برهنه در بين عموم مردم بدون اينکه شخص تحريک جنسی بشود نشانگر کنترل شخص بر خودش است یا لخت بودن بخشی از مراسم مذهبی بود که بر مفهوم گذرا بودن تأکيد ميکرد یا عقيده به اينکه برهنگی قدرت جادويی به آنها در مقابل صدمات مي داد و یا اینکه برهنگی لباس مخصوص افراد از طبقه بالا بود. چيزی که به هر حال مشخص است اين است که يونانی ها برهنگی را خجالت آور نميدانستند. در زیر و روی تاریخ یونان و آثار کشف شده به سال ۷۶۶ پیش از میلاد مسیح برخورد میکنیم که «تیمائوس» نخستین مورخ یونانی در نوشتههای خود از مردی بنام «کره ابوس» یاد کردهاست که در راه رفتن از همه سریعتر بودهاست. این جشنها بیشتر از آن جهت رونق گرفت که عاملی بود برای ورزیده شدن و آماده کردن جوانان برای مقابله با هر نوع تجاوز بخاک یونان. رشتههای ورزشی برگزار شده در ادوار مختلف این مسابقات شامل مادههای مختلف مسابقات دو، پرش، پرتاب دیسک، پنجگانه باستانی، مشتزنی، کشتی، پانکریشن، اسبدوانی و ارابه رانی میشد. نوباوگان، جوانان و پهلوانان جداگانه به مبارزه میپرداختند، در حاشیه المپیک مسابقههای شعر و شاعری، سخنوری و موسیقی هم برگزار میگردید. جشنهای «المپیا» ادامه داشت تا سال ۳۹۴ که امپراتور روم آنرا تعطیل کرد. این تعطیلی طولانی سبب ویرانی «المپیا» و نیایشگاه «زئوس» نماد قدرت و پهلوانی گردید.
احيا مجدد در دوران مدرن
یک باستانشناس آلمانی به نام «کورتیوس» در دل تپههای خاموش «المپیا» به کاوش پرداخت، و آثار شگفتی را کشف کرد. فکر احیای این بازیها قوت گرفت و با هزاران دشواری مردی شریف، انسان دوست و دانشمند بنام «پییر بارون دوکوبرتن» فرانسوی به کمک دوستان خود در سال ۱۸۸۹ در پاریس همایشی تشکیل داد و اساس بازیهای جدید المپیک را پی نهاد. بازیهای المپیک با الهام ازاین نام و این دورهای قهرمانی بوجود آمد. رسماً ازسال۱۸۹۶ بود که درآتن انجام گرفت وپس از آن هر چهارسال یکباردرنقاط مختلف جهان انجام گرفتهاست.وفقط سه دوره بدلیل جنگ جهانی دوم انجام نپذیرفت.
رشد
شمار شرکت کنندگان در المپیک از ۲۴۵ شرکت کننده از ۱۵ کشور جهان در سال ۱۸۹۶، به حدودا ۱۱٬۱۰۰ ورزشکار از ۲۰۲ کشور جهان در المپیک تابستانی ۲۰۰۴ در آتن رسید. شمار شرکت کنندگان در المپیک زمستانی بسیار کمتر از شرکت کنندگان در المپیک تابستانی است؛ در المپیک زمستانی ۲۰۰۲ در سالت لیک سیتی، ۲٬۴۰۰ ورزشکار از ۷۷ کشور جهان در ۷۸ رویداد ورزشی با یکدیگر به رقابت پرداختند. المپیک یکی از بزرگترین رویدادهای رسانهای است. در المپیک سیدنی ۲۰۰۰ بیش از ۱۶٬۰۰۰ گزارشگر و روزنامهنگار حضور داشتند و حدود ۸/۳ میلیارد بیننده از طریق تلویزیون بازیها را مشاهده کردند. رشد المپیک یکی از بزرگترین مشکلاتی است که المپیک در حال حاضر با آن مواجهاست. گرچه در دهه ۱۹۸۰، ورود ورزشکاران حرفهای و کمک مالی توسط شرکتهای بزرگ بین المللی مشکلات مالی را برطرف کرد، اما شمار زیاد ورزشکاران، خبرنگاران و تماشاچیان شهرهای میزبان را در مورد سازماندهی المپیک با مشکل مواجه میکند.
عضویت
در حال حاضر ۲۰۳ کشور در رقابتهای المپیک شرکت میکنند. این رقم از ۱۹۳ کشوری که سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته بیشتر است. کمیته بین المللی المپیک بر خلاف دیگر سازمانهای بین المللی به کشورهایی که دارای استقلال سیاسی نیستند نیز اجازه شرکت در رقابتهای المپیک را میدهد. در نتیجه، بسیاری از مستعمرات و کشورهای غیر مستقل اجازه دارند تا تیمها و ورزشکاران خاص خود را روانه مسابقات المپیک کنند حتی اگر این ورزشکاران دارای شهروندی یک کشور دیگر عضو کمیته المپیک باشند. سرزمینهایی همچون پورتوریکو، برمودا، و هونگ کونگ، نمونههای بارز این مساله هستند، و تمامی آنها گرچه قانونا بخشی از یک کشور دیگر هستند اما به صورت کشورهایی مستقل در این رقابتها شرکت میکنند. همچنین، از سال ۱۹۸۰، تایوان تحت عنوان «چین تایپه»، و تحت پرچمی که کمیته بین المللی المپیک طراحی کرده در این رقابتها شرکت میکند. پیش از این سال جمهوری خلق چین به بهانه آنکه تایوان تحت عنوان «جمهوری چین» در این رقابتها شرکت میکرد از شرکت در این رقابتها امتناع میکرد. کمیته بین المللی المپیک در ۹ فوریه، ۲۰۰۶، جمهوری جزایر مارشال را به رسمیت شناخت و این سرزمین نیز میتواند در المپیک ۲۰۰۸ پکن شرکت کند.
مشکلهای المپیک
جنگ
به رغم آنچه که کوبرتین امید آن را داشت، المپیک نتوانست مانع از وقوع جنگ شود در حقیقت، به خاطر جنگ سه المپیاد بدون برگزاری مسابقات المپیک سپری شد؛ المپیک ۱۹۱۶ به خاطر جنگ جهانی اول برگزار نشد، و رقابتهای ۱۹۴۰ و ۱۹۴۴ نیز به دلیل جنگ جهانی دوم برگزار نشد. همچنین، کشورهای پیروز جنگ جهانی اول مانع از حضور کشورهای مغلوب در المپیک ۱۹۲۰ شدند.
انتقام
در سال ۱۹۷۲، زمانیکه بازیهای تابستانی در مونیخ، آلمان غربی، در حال انجام بود، ۱۱ عضو تیم المپیک اسرائیل توسط گروهی از سربازان انتقامجوی فلسطینی گروگان گرفته شدند. طی یک حمله آزادسازی نافرجام ۹ نفراز ورزشکاران، یک پلیس و ۵ نفر از گروگانان کشته شدند. از آن واقعه ی آزادسازی اکنون به نام کشتار مونیخ یاد میشود.
تروریسم
در زمان بازیهای المپیک تابستانی سال ۱۹۹۶ در آنتالیا، جورجیا، ایالات متحده، انفجار بمبی در المپیک پارک سنتینال باعث کشته شدن ۲ نفر و زخمی شدن بیش از صد نفر شد.گفته میشود بمب گذار اریک رابرت رودلف بودهاست که امنون در سوپرمکس در فلورنس، کلورادو در حبس ابد بسر میبرد; با این حال چندین تئوری توطئه در این مورد وجود دارد. المپیک زمستانی ۲۰۰۲ در شهر سالت لیک، ایالات یوتا، ایالات متحده آمریکا، اولین سری از بازیهای المپیک زمستان بود که پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ برگزار شد. از آن زمان تا کنون شرایط امنیتی سختی بر روی بازیهای المپیک اعمال میشود تا از فعالیتهای تروریستی احتمالی جلوگیری شود.
سیاست
سیاست نیز در چند مورد در بازیهای المپیک اختلال ایجاد کرد که اولین آنها در بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۳۶ در برلین رخ داد. حزب نازی آلمان از این بازیها بعنوان حربهای تبلیغاتی استفاده کرد. در این بازیها لو زلانگ با کمکی که به جسی اونز (دونده و پرنده سیاه پوست) در مسابقه پرش طول کرد، باعث شد او اول شود و خود در جایگاه دوم ایستاد و بدین گونه روح ورزشکاری را در بازیهای المپیک به نمایش گذاشت. جسی اونز در این مسابقات بر خلاف تصورات رایج در مورد برتری نژاد سفید، که به ویژه از سوی ناسیونال سوسیالیست های آلمانی مطرح شد، با کسب ۴ مدال طلا یکی از نقاط اوج ورزش سیاهان و جنبش ضد تبعیض نژادی را رقم زد. اتحاد جماهیر شوروی تا بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۵۲ در هلسینکی در این بازیها شرکت نکرده بود. در عوض این کشور بازیهایی بین المللی به نام اسپارناکاید را از سال ۱۹۲۸ به راه انداخته بود. بسیاری از ورزشکاران عضو اتحادیههای کارگری یا احزاب کمونیست یا هواداران آن ها بازیهای المپیک را تحریم نموده یا از حضور در آن منع میشدند و در عوض در بازیهای اسپارتاکاید شرکت میکردند. ماجرای سیاسی دیگری که در مقیاس کوچکتری اتفاق افتاد مربوط یه بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۶۸ در مکزیکوسیتی است. دو ورزشکار امریکایی رشته دو و میدانی به نامهای تامی اسمیت و جان کارلوس بخاطر پیروزی در مسابقات دو ۲۰۰ متر به نشانه جنبش حمایت از حقوق سیاهان سلام نظامی با مشتهای گره خورده دادند. در پاسخ رئیس کمیته بین المللی المپیک (آی او سی) اوری براندیژ از کمیته ملی المپیک ایالات متحده آمریکا خواست که این دو ورزشکار را به کشورشان باز گرداند و گرنه تیم دو و میدانی این کشور را اخراج خواهد کرد. مقامات ورزشی امریکایی نیز ناگزیر آن دو را به کشور بازگرداند. در پاسخ به این حرکت و رویکرد سیاست گریزانه کمیته بین المللی المپیک در سال ۱۹۷۳ تعدادی از ملتهای تازه به استقلال رسیده، در حرکتی به نام گانفوا بازیهای کشورهای تازه شکل یافته با نام گانفو را آغاز کردند که به صراحت طرفدار دخالت سیاست در ورزش بود. آی او سی اعلام کرد که شرکت کنندگان در بازیهای گانفو حق حضور در بازیهای المپیک را ندارند. آفریقای جنوبی هم از سال ۱۹۶۴ تا ۱۹۹۲ به دلیل مخالفت برخی از کشورها با سیاست آپارتایددر این کشور از حضور در بازیهای المپیک محروم شده بود. در سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲ حضور ورزشکاران اهل کشور افغانستان در المپیک و میدانهای جهانی و آسیایی به حالت تعلیق درآمد. پس از سقوط رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ افغانستان دوباره در بازیهای المپیک تابستانی ۲۰۰۴ حضور یافت.
تحریم
بدلیل سرکوبی شورش مجارستانیها توسط پیمان ورشو کشورهای هلند، اسپانیا، سویس المپیک ملبورن ۱۹۵۶ را تحریم کردند.کشورهای کامبوج، مصر، عراق و لبنان نبز بدلیل بحران کانال سوئز این بازیها را تحریم کردند. در ۱۹۷۲ و۱۹۷۶ جمع کثیری از کشورهای آفریقایی برای اجبار IOC به محروم کردن آفریقای جنوبی، رودزیا، نیوزیلند تهدید به تحریم بازیها کردند. IOC در دو مورد اول همکار ی کرد، اما در سال ۱۹۷۶ اقدامی نکرد، زیرا تهدید تحریم از سوی تور تیم راگبی نیوزیلند به آفریقای جنوبی بود و راگبی جزو بازیهای المپیک محسوب نمیشد. با شروع بازیها کشورهای تهدید کننده تیمهای خود را به کشورشان بازگرداندند، در حالیکه برخی از ورزشکاران آفریقای جنوبی رقابت خود را آغاز کرده بودند. با این ورزشکاران که به اجبار دولتهایشان مجبور به ترک دهکده المپیک بودند همدردی شد. با این حال در خارج از آفریقا با این حرکت دولتها به سردی برخورد شد. ۲۲ کشور (گوانا تنها کشور غیر آفریقایی در این میان بود) بازیهای مونترال را تحریم کردند، زیرا نیوزیلند از بازی محروم نشده بود. همچنین در سال ۱۹۷۶، بدلیل فشارهایی که از سوی جمهوری خلق چین اعمال شد، کانادا به تیم اعزامی از جمهوری خلق چین ( تایوان) اعلام کرد که این تیم نمیتواند تحت نام «جمهوری چین» در المپیک تابستانی مونتریل بازی کند، با این حال توافق شد که تایوان از پرچم جمهوری چین و سرود ملی جمهوری چین استفاده کند. تایوان مخالفت کرد و تا سال ۱۹۸۴ در این بازیها حضور نیافت، تا اینکه بار دیگر با نام « چین تایپه» و با پرچم مخصوص خود بازگشت. در سال ۱۹۸۰ و ۱۹۸۴ طرفین درگیر در جنگ سرد بازیهای یکدیگر را تحریم کردند. ایالات متحده بهمراه ۶۴ کشور غربی دیگرالمپیک موسکو در سال ۱۹۸۰ را به دلیل حمله شوروی به افغانستان تحریم کردند؛ این در حالیست که ۱۶ کشور غربی در بازیهای لمپیک موسکو حضور یافتند.بدلیل این تحریم تنها ۸۰ کشور در این المپیک حضور یافتند.از سال ۱۹۵۶ تا کنون این کمترین تعداد کشورهای حاضر در المپیک بودهاست.اتحاد جماهیر شوروی و ۱۴ عضو بلوک شرق (بجز رمانی) با عنوان این مطلب که امنیت ورزشکارانشان تامین نیست در المپیک لس آنجلس در سال ۱۹۸۴ حضور نیافتند.تحریم کنندگان بازیهای المپیک سال ۱۹۸۴ در ماههای جولای-آگوست جام دوستی را آغاز کردند. در سال ۱۹۸۸ کره شمالی در اعتراض به اینکه با کره جنوبی میزبان مشترک نشد، درالمپیک سئول شرکت نکرد. سه کشور دیگر کوبا، اتیوپی، نیکاراگوئه (بیشتر بدلیل مشکلات اقتصادی و عدم توانایی فرستادن ورزشکاران) متحدا از حضور در بازیها انصراف دادند، اما برای اینکه توسط IOC تحریم نشوند، رسما اعلام تحریم کردند. ایران هم که عموما مسابقات خود با اسرائیل را بایکوت کردهاست این کار را بطور واضح انجام نمیدهد (تا از احریم توسط کشورهای دیگر خود را برهاند و از «صدمات» و راههای مشابه وارد میشود. در بازیهای سال ۲۰۰۴ در اتن جودوکار ایرانی آرش میر اسماعیلی با پرخوری قصدی و افزایش وزن بیش از حد مجاز از مسابقه با حریف اسرائیلی خود ایهود واکس[ محروم شد.چنین اتفاقی در تاریخ برگزاری مسابقات المپیک بی سابقه بود. پس از آنکه معلوم شد دولت چین ۸۰۰ هزار متر مربع از جنگل هلی استوایی و در معرض انقراض استان پاپوآی اندونزی را برای بازیهای المپیک ۲۰۰۸ به قیمت یک میلیارد دلار خریدهاست، گروههای طرفدار محیط زیست نیز المپیک ۲۰۰۸ را تحریم کردند.
داروهای نیروزا
یکی از مهمترین مشکلات پیش روی المپیک (و بطور کلی رقابتهای ورزشی بینالمللی)، استفاده از داروهای نیروزا است. از اوایل قرن بیستم، بسیاری از ورزشکاران برای تقویت عملکرد خود به استفاده از دارو رو آوردند. به عنوان مثال، برنده دو ماراتن در المپیک تابستانی ۱۹۰۴ توسط مربی خود حتی در حین مسابقه از استریکنین و کنیاک استفاده کرده بود. با شدت گرفتن استفاده از این روشها، به تدریج این آگاهی پدید آمد که چنین روشهایی در ورزش سالم نیستند. اولین و آخرین مورد مرگ در اثر استفاده از داروهای نیروزا در المپیک، در سال ۱۹۶۰ رخ داد. در میدان دوپرخهسواری رم، کنت انهمارک دانمارکی از دوچرخهاش به زمین خورد و پس از آن فوت کرد. بررسی پزشکی قانونی نشان داد که مرگ وی در اثر استفاده از امفتامین بودهاست. در اواسط دهه ۶۰، فدراسیونهای ورزشی استفاده از داروهای نیروزا را منع کردند و در سال ۱۹۶۷، کمیته بینالمللی المپیک نیز همین رویه را دنبال کرد. اولین ورزشکار المپیک که آزمایش دوپینگش مثبت بود، هانس گونار لیلینوال سوئدی بود که در رشته پنجگانه مدرن شرکت کرده بود و به دلیل استعمال الکل، مدال برنز خود را از دست داد. طی ۳۸ سال بعدی، هفتاد و سه ورزشکار دیگر نیز به سرنوشت وی دچار شدند که در میان آنان چندین برنده مدال نیز حضور دارد. مشهورترین رد صلاحیتی که به خاطر دوپینگ صورت گرفت، مربوط به بن جانسون دونده دو سرعت از کانادا بود. او در المپیک ۱۹۸۸ سئول برنده دو صد متر شد اما جواب آزمایش استانوزولول وی مثبت شد. با وجود انجام آزمایشها، بسیاری از ورزشکاران بدون اینکه گیر بیافتند به استفاده از مواد نیروزا ادامه دادند. در سال ۱۹۹۰، اسنادی فاش شد که نشان میداد بسیاری از ورزشکاران زن آلمان شرقی به عنوان بخشی از سیاستهای دولت کشورشان به دستور مربیان خود از آنابولیک استروید استفاده کردهاند. در اواخر دهه نود، کمیته بینالمللی المپیک در حرکتی سازمانیافتهتر علیه دوپینگ دست به اقدام زد که این حرکت به تشکیل آژانس جهانی مبارزه با دوپینگ در سال ۱۹۹۹ منجر شد. درالمپیک تابستانی اخیر در سال ۲۰۰۰ و المپیک زمستانی ۲۰۰۲، معلوم شد که این نبرد هنوز پایان نیافتهاست چراکه بسیاری از مدالآوران رشتههای وزنهبرداری و اسکی میدانی، به دلیل استفاده از داروهای نیروزا رد صلاحیت شدند. اخیرا، در المپیک زمستانی ۲۰۰۶، تنها یک ورزشکار در آزمایش دوپینگ مردود شد و مدالش لغو شد. در تنها مورد دیگر، سطح هموگلوبین ۱۲ نفر دیگر بالا تشخیص داده شد و جریمه آن یک تعلیق ۵ روزه به دلیل ملاحظات بهداشتی بود. در طی این بازیها، کمیته بینالمللی المپیک برای اولین بار طرح آزمایش خون را به اجرا گذاشت.
جنبش المپیک
چندین سازمان در برقراری بازیهای المپیک نقش دارند. آنها در کنار هم نهضت المپیک را شکل میدهند. قوانین و راهکارهایی که این سازمانها بر اساس آن فعالیت میکنند در بخش المپیک عنوان شدهاند. کمیته بین المللی المپیک (IOC) که اکنون ژاک روژ ریاست آنرا بر عهده دارد، قلب نهضت المپیک را تشکیل میدهد. از این کمیته به عنوان دولت المپیک یاد میشود، زیرا کار حل و فصل مشکلات، تصمیم گیریهای حیاتی مانند انتخاب میزبان مسابقات و برنامه ریزی برای المپیک بر عهده این کمیتهاست. سه سازمان در سطحی تخصصی کمیته المپیک را تشکیل میدهند:
· فدراسیون بین المللی (IFs)، هیئتهای کنترل کننده هر ورزش (برای مثال فیفا یا فدراسیون بین المللی فوتبال و FIVB، یا فدراسیون بین المللی والیبال.)
· کمیته ملی المپیک (NOCs)، که نهضتهای المپیک در هر کشور را هدایت و کنترل میکنند (برای مثال USOC، یا کمیته ملی المپیک در ایالات متحده)
· کمیته برنامه ریزی برای بازیهای المپیک (OCOGs)، که مسئول کنترل رویدادهای خاص در المپیک است.
در حال حاضر نهضت المپیک ۲۰۲ عضو NOC و ۳۵ عضو IF دارد. OCOGها قبل از هر المپیک تشکیل میشوند و پس از خاتمه آن و کامل شدن گزارشات کتبی منحل میگردند. به بیان دیگر نهضت المپیک متشکل از هر شخص و ارگانی است که در المپیک نقش دارند، مثل هیئتهای داوری ورزش ملی، مرزشکاران، رسانهها و حمایت کنندگان بازیهای المپیک.
نکوهش
اغلب بازیهای المپیک در شهرهای اروپایی و آمریکای شمالی برگزار شدهاند و تنها چند دوره معدود از بازیها در مکانهای دیگر بوده که این مکانها نیز محدود به شهرهای آسیای شرقی میشود. تمامی پیشنهادهای برگزاری المپیک از سوی آفریقا و آمریکای جنوبی رد شدهاند. بسیاری بر این باورند که بازیهای المپیک باید در مناطق فقیرتر دنیا نیز برگزار شود. اقتصاددانان به این نکته اشاره میکنند که سرمایه گذاریهای عظیم زیربنایی میتواند شهرهای فقیر تر را پس از برگزاری بازیها به شهرهایی با تولید ناخالص داخلی بیشتر تبدیل کند. IOC اغلب مورد انتقاد قرار گرفتهاست که چرا سازمانی انعطاف نا پذیر است و تعدادی از اعضای آن حتی تا زمان مرگ عضو باقی میمانند. در این میان خوان آنتونیو سامارانش رئیس IOC بیش از دیگران مورد انتقاد قرار گرفتهاست. تحت ریاست او نهضت المپیک رشد چشمگیری داشته است؛ این درحالیست که نهضت همچنان مستبد و فاسد باقی ماندهاست. از مواردی که از او انتقاد شدهاست یکی ارتباطات او با دولت فاشیستی سابق در اسپانیا و دیگری دوره ریاست اوست (۲۱ سال تا سن ۸۱ سالگی). در سال ۱۹۹۸ مشخص شد که چند عضو آیاسی از کمیته برنامهریزی برای المپیک زمستانی ۲۰۰۲ رسوایی در قرعه کشی المپیک زمستانی ۲۰۰۲ تا سالتلیکسیتی در ایالت یوتا را به عنوان میزبان بازیها انتخاب کنند. طی تحقیقاتی که از سوی IOC صورت گرفت، ۴ عضو آن استعفا دادند و ۶ عضو دیگر اخراج شدند. این رسوایی باعث بروز اصلاحات جدیدی شد تا رویه انتخاب شهر میزبان تغییر کرده و مسئله رشوهگیری دیگر رخ ندهد. همچنین ورزشکاران فعالتر و قدیمی نیز توانستند به IOC راه یابند و شرایط عضویت نیز محدود شد. برنامهای مستند از BBC در ماه آگوست سال ۲۰۰۴ با عنوان پانوراما: "فروش بازیهاً پخش شد که به بررسی رشوه گیری در فرایند پیشنهاد میزبانی برای المپیک تابستانی ۲۰۱۲ اختصاص داشت. این برنامه نشان داد که چگونه میتوان به اعضای IOC رشوه داد تا به نفع شهر خاصی برای میزبانی رای دهند. در این برنامه ۲ شخصی که مخصوصا به آنها اشاره شد ایوان اسلاوکو از بلغارستان و مطلب احمد کنسول المپیک آسیا بود. با این حال آنها این اتهامات را رد کردند. برخی دیگر ادعا کردند که مقامات رسمی با رشوه دادن به اعضای IOC باعث شدند شهر تورین برای المپیک زمستانی ۲۰۰۶ انتخاب شود و شهر سیون سوییس نتخاب نشد. نهضت المپیک همچنین متهم به حفاظت بیش از حد از نماد المپیک شدهاست.(آنها مخصوصا برای هرگونه ترتیبی از ۵ حلقه خواهان حق کوپی رایت اختصاصی شدهاند). این نهضت حتی در برابر مسائلی که هیچ ارتباطی با ورزش ندارند مثل بازی « افسانه پنج حلقه» جبهه گیری کردند.
جشنها
مراسم بازگشایی
مشعل المپیک در سال 1980 ---------------------->
جدای از عناصر سنتی، کشور میزبان هم نمایشهای هنری از رقص و تئاتر مرسوم در آن کشور را اجرا میکند. عناصر سنتی بسیاری در مراسم افتتاحیه بازیهای المپیک حضور دارند. مراسم معمولا با برافراشتن پرچم کشور میزبان و اجرای سرود ملی آن کشور آغاز میشود. بخش سنتی جشن با رژه ملتها شروع میشود که در آن ورزشکاران هر کشور به ترتیب در استادیوم رژه میروند. ورزشکار برجسته هر کشور پرچم آن کشور را در جلوی گروه ورزشکاران آن کشور حمل میکند. به طور سنتی (که از المپیک تابستانی ۱۹۲۸ شروع شد) یونان بدلیل موقعیت تاریخی خود به عنوان مبدا بازیهای المپیک، اولین کشور و کشور میزبان، آخرین کشوری هستند که رژه میروند. (استثنائا در سال ۲۰۰۴ که المپیک در آتن برگزار شد، یونان آخرین کشوری بود که رژه رفت; با این حال پرچم یونان جلوتر از بقیه حمل شد.) دیگر کشورهای شرکت کننده بر اساس حروف الفبای زبان اصلی کشور میزبان و اگر زبان آن کشور به حروف لاتین نباشد، بر اساس حروف الفبای انگلیسی رژه میروند. در المپیک تابستانی ۱۹۹۲ در بارسلونا هر دو زبان اسپانیایی و زبان کاتالان زبان رسمی بازیها بودند، اما بدلیل عوامل سیاسی در حاشیه استفاده از زبان کاتالان، کشورها به ترتیب بر اساس حروف الفبای زبان فرانسوی وارد شدند. پس از رژه کشورها، ابتدا رئیس کمیته المپیک کشور میزبان سخنرانی میکند وپس از آن رئیس IOC سخنرانی کرده و در انتهای سخنرانی خود رهبر کشور میزبان را معرفی میکند که پس از سخنرانی رئیس IOC رسما المپیک را افتتاح میکند. در برخی موارد اشخاص دیگری به جای رهبر کشور میزبان المپیک را افتتاح میکنند. دو مثال از این مطلب به ایالات متحده بر میگردد. در سال ۱۹۶۰ معاون رئیس جمهور ریچارد نیکسون بجای دوایت آیزنهاور رئیس جمهور بازیهای المپیک زمستانی ۱۹۶۰ را در دره اسکو در کالیفرنیا افتتاح کرد بار دیگر در سال ۱۹۸۰ والترماندال، معاون رئیس جمهور بجای رئیس جمهور جیمی کارتر بازیهای المپیک زمستانی۱۹۸۰ را در لیک پلاسید، نیویورک افتتاح کرد. علیرقم این افتخار برگزاری بازیها به شهر اعطا میشود و نه به کشور. پس از آن پرچم المپیک را وارد استادیوم میکنند و در حالیکه سرود المپیک در حال اجرا است، آنرا برافراشته میکنند. سپس حمل کنندگان پرچم هر کشور به دور یکدیگر حلقه زده و جایگاه مانندی را درست میکنند که در وسط آن یک ورزشکار (از زمان المپیک تابستانی ۱۹۲۰) و یک داور (از زمان المپیک تابستانی ۱۹۷۲) سوگند المپیک را یاد میکنند که بر طبق قوانین باز ی کرده و داوری میکنند. در آخرمشعل المپیک وارد استادیوم میشود و پس از آنکه از دست هر ورزشکار عبور کرد به آخرین حمل کننده مشعل میرسد که معمولا ورزشکاری مطرح از کشور میزبان است.او آتش را در جایگاه مخصوص خود در استادیوم روشن میکند. (آتش المپیک از زمان المپیک تابستانی ۱۹۲۸ روشن بودهاست، اما حمل امدادی مشعل از المپیک تابستانی ۱۹۳۶ آغاز شدهاست) از زمان المپیک تابستانی ۱۹۲۰ پس از جنگ جهانی اول، ۶۸ سال است که پس از روشن شدن شعله المپیک کبوترها را به نشانه صلح رها میکنند. اما پس از اینکه چند کبوتر در آتش المپیک در زمان افتتاح المپیک تابستانی ۱۹۸۸ سوختند، این کار متوقف شد. مراسم افتتاحیه در فضای باز اجرا میشود، اما قرار است در المپیک زمستانی ۲۰۱۰ این مراسم در فضای سبز در استادیوم BC برگزار شود.
مراسم پایانی
نشانههای تاریخی بسیاری نیز در زمان برگزاری مراسم اختتامیه، یعنی پس از اتمام تمامی مسابقات ورزشی، به اجرا گذاشته میشود. در ابتدا حمل کنندگان پرچم از هر یک از کشورهای شرکت کننده در یک ردیف وارد استادیوم میشوند، اما در پشت آنها تمامی دیگر ورزشکاران بدون هیچ نشانه یا دسته بندی خاصی رژه میروند. این سنت از بازیهای تابستانی ۱۹۵۶ و به پیشنهاد دانشآموزی از ملبورن اجرا میشود.به پیشنهاد او با این کار ورزشکاران جهان در کنار یکدیگر «یک ملت» خواهند بود. (در ۲۰۰۶ ورزشکاران با هموطنان خود وارد استادیوم شدند و در ادامه جشن همه با هم مخلوط شدند.) پرچم سه کشور هر یک در هر بار همزمان با نواخته شدن سرود ملی کشورشان در میلههای پرچم به اهتزاز درآمدهاست. پرچم یونان (که افتخار خواستگاه مسابقات المپیک را یدک میکشد)، پرچم کشور میزبان و سر انجام پرچم کشوری که میزبان مسابقات المپیک تابستانی یا زمستانی در سال آینده خواهد بود. (استثنائا در سال ۲۰۰۴ که مسابقات المپیک در آتن برگزار شد، تنها یک پرچم؛ یعنی پرچم یونان به اهتزاز در آمد.) طی مراسمی موسوم به ‹ مراسم آنتورپ ›، (علت این نام گذاری آن است که این سنت در خلال المپیک تابستانی ۱۹۲۰ در شهر آنتورپ برای اولین بار اجرا شد) شهردار شهری که مسابقات را سازماندهی کردهاست، یک پرچم مخصوص المپیک را حمل میکند و آن را به رئیس کمیته ملی المپیک میرساند. رئیس کمیته ملی المپیک پس از دریافت پرچم المپیک، آن را به شهردار شهری که میزبان مسابقات المپیک است، میدهد. شهردار نیز پس از دریافت پرچم، آن را هشت مرتبه میچرخاند. از این پرچمها ۳ عدد بیشتر وجود ندارد و این ۳ پرچم با همه دیگر پرچمها فرق دارند؛ تفاوت این پرچمها با سایر پرچمها در آن است که دور آن پرچمهای ۳ گانه یک حاشیه ۶ رنگی وجود دارد و نیز آن پرچمها توسط روبانهای ۶ رنگی به میله پرچم بسته شدهاند.
- پرچم آنتورپ: این پرچم توسط شهردار شهر آنتورپ، بلژیک در المپیک تابستانی ۱۹۲۰ به کمیته ملی المپیک عرضه شد و تا مسابقات سئول ۱۹۸۸ به دیگر شهر سازمان دهنده المپیک تابستانی انتقال داده میشد.
- پرچم اسلو: این پرچم توسط شهر اسلو، نروژدر المپیک زمستانی ۱۹۵۲ به کمیته ملی المپیک عرضه شد و پس از آن به دیگر شهر سازمان دهنده المپیک زمستانی انتقال داده میشد.
- پرچم سئول:: این پرچم توسط شهر سئول، سئول، کره جنوبیدر المپیک تابستانی ۱۹۸۸ به کمیته ملی المپیک عرضه شد و پس از آن به دیگر شهر سازمان دهنده المپیک تابستانی انتقال داده میشد.
پس از به اهتزاز درآمدن این ۳ پرچم سنتی، کشور میزبان با اجرای هنرمندانه صحنههایی از رقص و نمایش خاص سرزمینش به معرفی خود میپردازد. این سنت از زمان مسابقات ۱۹۷۶ شروع شد. پس از سخنرانی رئیس کمیته برگزاری مسابقات المپیک کشور میزبان، رئیس کمیته ملی المپیک به ایراد سخنرانی میپردازد و در پایان سخنرانی خود رسما مسابقات را خاتمه میبخشد. مشعل المپیک خاموش میشود و در حالی که سرود المپیک نواخته میشود، پرچم المپیک که در مراسم افتتاحیه به اهتزاز درآمده بود، از میله پرچم پایین کشیده میشود و به بیرون از ورزشگاه برده میشود.
اهدای مدال
به گفته پروفسور افتخاری رابرت کی بارنی، بنیانگذار مرکز بین المللی مطالعات المپیک در دانشگاه وسترن انتاریو، ایدهِ برپایی سکوی مدال برای ورزشکاران برنده، ایدهای کانادایی است که از سال ۱۹۳۰ در انتاریو بوجود آمد. مقاله ۲۵ صفحهای پروفسور بارنی در «مجله بین المللی مطالعات المپیک» نشان میدهد که از سکوی مدال ابتدا در مسابقات امپراتوری انگلیس در سال ۱۹۳۰ (اکنون بازیهای مشترک المنافع)در همیلتون استفاده شد و پس از آن در بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۳۲ در لس آنجلس و بازیهای زمستانی در لیک پلاسید.
نمادهای المپیک
نهضت المپیک نمادهای بسیاری دارد که بیشتر آنها نشاندهنده ایدهها و ایده آلهای کوبرتین هستند. معروفترین نما در این میان حلقههای المپیک است. این پنج حلقه در هم بافته شده نمادی از اتحاد میان پنچ قارهاست.(آمریکا یک قاره محسوب شدهاست).این پنج حلقه در پنج رنگ روی زمینه سفید در پرچم المپیک کشیده شدهاند. رنگهای سفید(رنگ زمینه)، قرمز، آبی، سبز، زرد و سیاه بگونهای انتخاب شدهاست که هر کشوری حداقل یکی از این رنگها را در پرچم ملی خود دارد. پرچم المپیک در سال ۱۹۱۴ انتخاب شد، اما اولین بار در آنتورپ، ۱۹۲۰ برافراشته شد. این پرچم برای هر یک از جشنهای بازیها برافراشته میشود. اشعار رسمی المپیک «Citius, Altius, Fortius»عبارتی لاتین به معنی «سریعتر، بالاتر، قدرتمندتر» است. ایدههای کوبرتین بیش از همه در آیین المپیک نمود دارد:
مهمترین مسئله در بازیهای المپیک حضور در آن است، نه برنده شدن.همانگونه که در زندگی مهمترین اصل تلاش است نه پیروزی، اصل مهم فتح کردن نیست، بلکه خوب جنگیدن است.
آتش المپیک در جایگاه مخصوص المپیک روشن میشود و مشعل آن را دوندگان بصورت امدادی حمل میکنند. این آتش نقش مهمی در مراسم افتتاحیه بازی میکند. با اینکه مشعل از قبل در تاریخ بودهاست، اما حمل امدادی آن از ۱۹۳۶ اغاز شد.
رشتههای ورزشی در المپیک
مسابقات المپیک تابستانی ۲۰۰۴ در ۲۸ رشته ورزشی برگزار شد. اگر هر رشته ورزشی، از قبیل ورزشهای آبی، به طور جداگانه شمرده میشد، شمار رشتههای ورزشی به ۳۷ میرسید. ۹ رشته ورزشی در برنامه نخستین المپیک جای داشتند و در تمام دورههای بعد نیز برگزار شدهاند: دو و میدانی، دوچرخهسواری، شمشیربازی، ژیمناستیک، وزنه برداری، تیراندازی، شنا و کشتی. اگر مسابقات قایقرانی در سال ۱۸۹۶ به سبب شرایط نامناسب جوی لغو نمیشد، این ورزش نیز به فهرست ورزشهای آن المپیک افزوده میشد. آخرین المپیک زمستانی در ۷ رشته ورزشی برگزار شد و اگر بخواهیم هر رشته ورزشی، از قبیل اسکیو اسکیت را به طور جداگانه بشماریم، باید بگوییم با ۱۵ رشته ورزشی برگزار شد. از میان این رشتهها، اسکی بیرون از جاده، اسکیت بازی نمایشی، هاکی روی یخ، عملیات مرکب اسکاندیناویایی، پرش با اسکی، و اسکیت سرعت در برنامه همگی المپیکهای زمستانی قرار داشتهاست. افزون بر آن اسکیت نمایشی و هاکی روی یخ حتا قبل از ظهور مسابقات المپیک زمستانی، بخشی از مسابقات المپیک تابستانی بود و تیمها در این زمینه با یکدیگر به رقابت میپرداختند. در سالهای اخیر، کمیته ملی المپیک به منظور جلب توجه تماشاگران چندین ورزش دیگر را نیز به برنامه مسابقات افزودهاست. به عنوان مثال میتوان به اسنو بورد و والیبال ساحلی اشاره کرد. رشد المپیک همچنین باعث میشود که ورزشهای کم طرفدار مانند پنج گانه مدرن یا ورزشهای پرهزینه (قایقرانی آبهای آرام) جایگاه خود را ر برنامه المپیک از دست بدهند. کمیته ملی المپیک تصمیم گرفتهاست از سال ۲۰۱۲ بیسبال و سافتبال را از برنامه مسابقات المپیک خارج کند. مطابق ماده ۴۸٫۱ منشور المپیک، هر دوره مسابقات المپیک تابستانی باید با دستکم ۱۵ ورزش برگزار شود. کمیته ملی المپیک پس از نشست صد و چهاردهم (۱۱۴) خود در (مکزیک ۲۰۰۲)، تصمیم گرفت برنامه المپیک تابستانی را به حداکثر ۲۸ ورزش، ۳۰۱ مسابقه و ۱۰۵۰۰ ورزشکار محدود کند. مسابقات المپیک عبارت است از ورزشهایی که تحت نظارت فدراسیونهای بین المللی قرار دارد و فهرست آن در ماده ۶۴ منشور المپیک آمدهاست. رای دو سوم اعضای کمیته ملی المپیک لازم است تا بتوان منشور المپیک را اصلاح کرد و یک فدراسیون رسمی را به جایگاه المپیک ارتقا داد و آن رشته ورزشی را برای گنجاندن در برنامه المپیک واجد شرایط تلقی کرد. ماده ۴۷ منشور المپیک میگوید: تنها ورزشهای المپیکی را میتوان در برنامه المپیک گنجاند. کمیته بین المللی المپیک در نخستین جلسهای که پس از هر المپیاد برگزار میکند به بررسی در مورد برنامه المپیک میپردازد. برای آنکه بتوان نام ورزشی را در برنامه المپیک نوشت، به رای اکثریت اعضا نیاز است. بر اساس قوانین فعلی، هر یک از ورزشهای المپیک که برای قرار گرفتن در مسابقات المپیک خاصی انتخاب نشدهاند، کماکان ورزش المپیک محسوب میشوند و ممکن است در مسابقات آتی به شرط حصول رای اکثریت در برنامه المپیک جای گیرند. در هفدهمین جلسه کمیته ملی المپیک در سنگاپور، ۲۶ ورزش برای قرار گرفتن در برنامه المپیک ۲۰۱۲ لندن انتخاب شدند. تا سال ۱۹۹۲ ورزشهای نمایشی نیز در برنامه المپیک قرار داشتند. هدف از گنجاندن این ورزشها در برنامه المپیک آن بود که این ورزشها بتوانند تماشاچیان بیشتری برای خود جذب کنند؛ اما برندگان ورزشهای نمایشی قهرمان رسمی المپیک محسوب نمیشدند. در پارهای اوقات ورزشهای نمایشی تنها ورزشهایی بودند که در کشور میزبان طرفدار داشتند، اما ورزشهایی که در سطح بین المللی مطرح بودهاند نیز در المپیک به نمایش در میآمدند. شماری از ورزشهای نمایشی از جمله بدمینتون و تکواندو سرانجام به عنوان ورزشهای مدال گیر و رسمی وارد برنامه المپیک شدند.
دوستاری و حرفهای گری در المپیک
مدارس خصوصی انگلیس درنیمه دوم قرن نوزدهم تاثیر و نفوذ زیادی بر بسیاری از ورزشها داشت. این مدارس به شکل گیری قوانین کمک کردند و تاثیر فوق العاده زیادی بر هیاتهای حاکمه این ورزشها داشتند. آنها این باور یونان باستان و روم را تقویت بخشیدند که ورزش بخش مهمی از آموزش را تشکیل میدهد و این نگرشی بود که در یک ضرب المثل قدیمی خلاصه شده بود: ‹‹ عقل سالم در بدن سالم›› یا به لاتین mens sana in corpore sano.با توجه به این روح و خلقیات، شرکت کردن در ورزش مهم تر از پیروزی در میدان مسابقه بود؛ چرا که جامعه خواهان آن بود که نجیب زادگان تبدیل به آدمهای همه فن حریف شوند؛ نه اینکه الزاما در هر حوزه و زمینه سرآمد و بهترین باشند. نفرت و انزجار طبقات مختلف از ‹‹تجارت›› بر شدت و حدت این باور افزوده بود. خانه والدین محصلان مدارس خصوصی ورودی ویژه و جداگانهای برای نجیب زادگان داشت؛ چرا که تجار و نجیب زادگان از لحاظ طبقه اجتماعی در یک ردیف و پایه قرار نمیگرفتند. مدارس خصوصی نفوذ و دخالت زیادی در شکل گیری و رشد تیمهای ورزشی و مسائل مربوط به آنها از قبیل مجموعه قوانین فوتبال بریتانیا و کریکت و هاکی روی چمن داشتهاند. مضاف بر آن، عادات مدارس خصوصی انگلیس تاثیر بسیار زیادی بر پیر دو کوبرتن (پایه گذار المپیک) داشت. کمیته بین المللی المپیک از نماینده مجمع مدیران مدارس خصوصی انگلیس دعوت به عمل آورد تا در جلسات اولیه آنها حضور یابد. اعضای مجمع مدیران مدارس رابرت لافان مدیر مدرسه چلتنهام را به عنوان نماینده خود برای حضور در جلسات کمیته بین المللی المپیک انتخاب کردند. در سال ۱۸۹۷ او یکی از اعضای کمیته بین المللی المپیک شد و پس از اولین حضور کمیته در لندن که به سال ۱۹۰۴ اتفاق افتاد، این نماینده منتخب نقش بسیار حیاتی و سرنوشت سازی در شکل گیری انجمن المپیک بریتانیا داشت که یک سال پس از آن تاسیس شد. به نظر کوبرتن ورزشکاران باید نجیب زاده باشند. در ابتدا این گونه تصور میشد که تنها ورزشکاران آماتور دارای این خصلت هستند؛ ورزشکاران حرفهای اجازه نداشتند در بازیهای المپیک حضور یابند. مربیان شمشیر بازی، که انتظار میرفت خود نجیب زاده باشند، از این قاعده مستثنی بودند. استثنا قائل شدن در مورد حرفهایها باعث به وجود آمدن منازعه و جنجال بسیاری در سراسر تاریخ معاصرالمپیک شدهاست. هنگامی که معلوم شدجیم تورپی قهرمان پنج گانه مدرن و دهگانه المپیک ۱۹۱۲ قبل از به دست آوردن مدالهایش به صورت نیمه حرفهای بیسبال بازی میکردهاست، عناوین قهرمانیاش از وی گرفته شد. اما در سال ۱۹۸۳ کمیته بین المللی المپیک از روی ملاحضات انسانی عنوان قهرمانی اش را به او پس داد. اسکی بازان سوئیسی و اتریشی در حمایت از مربیان خود که به سبب درآوردن پول از طریق ورزش و قرار گرفتن در ردیف ورزشکاران حرفهای از شرکت در مسابقات المپیک زمستانی ۱۹۳۶ محروم شده بودند، آن مسابقات را تحریم کردند. رفته رفته برای بسیاری روشن شد که قوانین آماتوریسم از رده خارج شدهاند. با این حال کمیته بینالمللی المپیک به قوانین سنتی مربوط به آماتوریسم پایبند ماند. در دهه هفتاد شرایط آماتوریسم از منشورالمپیک حذف شد و تصمیمگیری در مورد حضور حرفهایها در هر رشته ورزشی، به فدراسیون بینالمللی هر ورزش محول شد. مثال بارز این تغییر جهت، تیم رویایی امریکا بود که از ستارگان گرانقیمت اتحادیه ملی بسکتبال تشکیل شده بود و در سال ۱۹۹۲ قهرمان المپیک شد. از سال ۲۰۰۴ به بعد تنها رشتهای که در آن هیچ ورزشکار حرفهای شرکت نمیکند بوکس است (البته با تعریفی ساده از آماتوریسم، چراکه بوکسرها هم از کمیتههای ملی المپیک کشور خود جوایز نقدی دریافت میکنند)؛ در فوتبال مردان تعداد بازیکنان بالای ۲۳ سال در هر تیم نباید بیشتر از ۳ نفر باشد. مقررات تبلیغات حداقل در زمین بازی، هنوز هم بسیار سختگیرانهاست هر چند که رسمی بودن «حامیان مالی المپیک» پدیدهای عادی است. ورزشکاران تنها مجازند که نام لباسها و لوازم ورزشی را بر روی لباسهای خود داشته باشند. اندازه این نامها نیز محدودیت دارد.
قهرمانان و مدالآوران المپیک
دارنده 10 عنوان المپیک از جمله: بازیهای میاندورهای، ری ایوری را میتوان یکی از موفقترین ورزشکارانی دانست که در عصر حاضر در مسابقات المپیک شرکت کردهاست. ورزشکاران (یا تیمهایی) که در هر رشته به مقام اول، دوم یا سوم میرسند مدال دریافت میکنند. به برندگان اول «مدال طلا» اهدا میشود. (اگرچه تا سال ۱۹۱۲ این مدالها از طلای خالص بودند، اما در حال حاضر از نقره طلاکاری شده ساخته میشوند. برندگان دوم مدال نقره دریافت میکنند و به ورزشکاران رتبه سوم، مدال برنز اهدا میشود. در برخی رقابتها که در یک دور مسابقه تکحذفی صورت میگیرد (از جمله بکس)، ممکن است مقام سوم مشخص نشود که در این حالت هر دو بازنده مرحله نیمه نهایی مدال برنز دریافت میکنند. رسم اهدای مدال به سه شرکتکننده برتر از سال ۱۹۹۴ رایج شد؛ در المپیک ۱۸۹۶ تنها به دو مقام اول و دوم مدالهای نقره و برنز اهدا شد و این در حالیست که در ۱۹۰۰ مدالهای متنوعی اعطا شدند. با این وجود در المپیک ۱۹۰۴ نیز به نفرات اول مدال نقره اهدا میشد، که همین امر ۱۹۰۶ آتن را به اولین دورهای تبدیل کرد که در آن سه مدال اهدا میشد. علاوه بر این از سال ۱۹۴۸ به بعد، به ورزشکارانی هم که رتبههای چهارم، پنجم و یا ششم را دریافت میکنند گواهینامههایی اهدا میشود که بصورت رسمی از آنها با عنوان «دیپلم پیروزی» یاد میشود. از سال ۱۹۷۶، این گواهینامهها به کسانی که مدال دریافت کردهاند نیزاهدا میشوند. از سال ۱۹۸۴ دیپلم پیروزی به رتبههای هفتم و هشتم نیز اهدا میشود تا اطمینان حاصل شود کلیه بازندگان رقابتهای مرحله یکچهارم نهایی که در آنها ساختار تک-حذفی حاکم است دیپلم پیروزی را کسب کردهاند تا بدین ترتیب نیاز به برگزاری مسابقات دلجویی (یا بالفظ رسمی «ردهبندی») با هدف مشخص کردن نفر پنجم از بین هشت نفر مرتفع شود. (جالب اینکه رتبه مذکور هنوز هم در بسیاری از مسابقات حذفی محل اختلاف است). در المپیک ۱۸۹۶ نیز این گواهینامهها اهدا میشدند اما در آن زمان، این گواهینامهها به همراه مدال به نفرات اول و دوم اهدا میشد. مدالها و دیپلمهای یادبود که از لحاظ طراحی با مدالها و دیپلمهای ذکر شده متفاوت هستند نیز به ترتیب به شرکت کنندگانی که مقامی پایینتر از سوم و هشتم را کسب کردهاند اهدا میشود. در المپیک تابستانی ۲۰۰۴ آتن، به سه نفر اول علاوه بر مدال تاج گل نیز اهدا شد. از آنجا که رقابتهای المپیک هر چهار سال یکبار برگزار میشوند، عموم مردم و ورزشکاران این رقابتها را از رقبتهای قهرمانی جهان و سایر رقابتهای بینالمللی که بصورت سالانه برگزار میشوند مهمتر و ارزشمندتر میدانند. بسیاری از ورزشکاران پس از کسب قهرمانی المپبک، در کشورهای خود و یا حتی در سطح جهانی، به قهرمان یا فردی مشهور تبدیل شدهاند. تنوع رشتههای ورزشی و نیز تفاوتهای عمدهای که از المپیک ۱۸۹۶ تا کنون ایجاد شده، قضاوت در این مورد که کدام ورزشکار موفقترین ورزشکار در کل تاریخ المپیک بوده را سخت میکند. به علاوه با توجه به اینکه کمیته بینالمللی المپیک دیگر رقابتهای میان مدتی را ترتیب نمیدهد اینکار بسیار پیچیدهتر شدهاست. اما اگر بخواهیم با توجه به تعداد رتبههای کسب شده این مقایسه را انجام دهیم، ورزشکاران زیر جزء موفقترینها به شمار میآیند (در امتیازات ری ایوری دو مدال طلا مربوط به رقابتهای میان مدتی هستند.)
ردهبندی مدال فردی در تمام دورهها
ردهبندی مدال کشوری
در حالیکه شمار مدالهای هر کشور ثبت میشود، کمیته بینالمللی المپیک هیچ «برنده» مشخصی ر
مطالب مشابه :
تیم ملی والیبال مردان ایران
تیم ملی ایران در رده بندی لیگ به المپیک ۲۰۱۲ ایتالیا ۴ بلغارستان ۵
المپيك
۹ قهرمانان و مدالآوران المپیک ۹.۱ ردهبندی المپیک مسابقه المپیک ۲۰۱۲
برچسب :
دانلود مسابقه رده بندی والیبال المپیک ۲۰۱۲ ایتالیا بلغارستان