صد سال تنهایی اثر: گابریل گارسیا مارکز
صد سال تنهایی اثر: گابریل گارسیا مارکز
گابریل گارسیا مارکز- نویسنده ای که خیال پردازی هایش را جادوی بزرگ ادبیات معاصر جهان خوانده اند - ۸۰ ساله شد.
خالق صد سال تنهایی در حالی روز تولدش را جشن می گیرد که مدتها است ‘یک خط هم ننوشته است’.
اما امسال مناسبت خاصی برای مارکز دارد؛ زیرا رمان صد سال تنهایی او چهل ساله خواهد شد.
آثار مارکز خوانندگان بسیاری در سراسر جهان دارد و رئالیسم جادویی در آثار او چنان واقعیت و خیال را با هم درمی آمیزد که مرزی برای تشخیص آن باقی نمی گذارد.
بی سبب نبود که مارکز شهری خیالی با نام ماکوندو را در آثارش خلق کرد؛ شهری که تا حد زیادی الهام گرفته از دهکده آرکاتاکا یعنی محل گذران دوران کودکی او در شمال کلمبیا بود
ماکوندو در صد سال تنهایی و آثار دیگر مارکز، شهری از ‘تخیلات واقعی و واقعیات تخیلی’ است و مارکز در این رمان چنان جزییات دقیقی از آن به دست می دهد که نمی توان باور کرد چنین شهری وجود ندارد.
مارکز با این ترتیب در ‘شکستن خطوط مشخص بین واقعیت و خیال’ کاملاً موفق عمل کرده است.
مارکز خود نیز اذعان می کند که این روش روایت داستان، الهام گرفته از نحوه قصه گویی مادربزرگ مادری اش است:”مادربزرگ چیزهایی تعریف می کرد که فراطبیعی و فانتزی به نظر می رسیدند اما او آنها را با لحنی کاملاً طبیعی تعریف می کرد.”
مارکز که در سال ۱۹۸۲ میلادی جایزه نوبل ادبیات را نیز از آن خود کرد، به ‘رویا پردازی’ و چگونگی به یاد آوردن و روایت وقایعی که در زندگی اتفاق می افتد علاقه زیادی دارد و بارها تأکید کرده که ‘قسمت های عجیب رمانهایش همه واقعیت دارند’.
مارکز ادبیات را به نجاری تشبیه می کند و می گوید:”در هردو، شما با یک واقعیت سر و کار دارید که مثل چوب، سخت است.”
اما مارکز که بین طرفدارانش به گابو شهرت دارد، به قدرت کلمات هم ایمان دارد و نحوه استفاده از آنها را وجه تمایز نویسندگان مختلف می داند و به همین جهت هم هست که جستجوی همیشگی اش برای یافتن لغات جدید را پنهان نکرده است.
مارکز که به همراه ماریو بارگاس یوسا و کارلوس فوئنتس از ستون های اصلی اوج گیری ادبیات آمریکای لاتین به شمار می آید، نخستین داستانش را زمانی منتشر کرد که در کالج درس می خواند و پس از آن به روزنامه نگاری روی آورد و مدتی را به عنوان خبرنگار در شهرهای اروپایی از جمله رم، پاریس و بارسلون سپری کرد.
آسمان نوشته های گابو با انتشار صد سال تنهایی درخشان شد. مارکز خود نقطه جرقه زدن نگارش آن را سال ۱۹۶۵ میلادی و هنگامی می داند که مشغول رانندگی بود اما ناگهان ایده نگارش صد سال تنهایی باعث شد مسیرش را عوض کند؛ به خانه برگردد؛ و به مدت ۱۸ ماه ‘فقط بنویسد’.
صد سال تنهایی در سال ۱۹۶۷ میلادی منتشر شد؛ یعنی زمانی که مارکز ۳۹ سال داشت.
نویسنده بزرگ آمریکای لاتین که در ۶ مارس ۱۹۲۸ میلادی به دنیا آمده ، در سال ۱۹۹۹ از مبتلا شدنش به سرطان آگاه شد و از آن زمان، روایت زندگی خود را در قالب کتاب هایش مورد توجه قرار داده است.
در سال ۲۰۰۲ میلادی، اتوبیوگرافی مارکز با عنوان زنده ام که روایت کنم منتشر شد.
در سال ۲۰۰۴ میلادی نیز آخرین رمان او خاطرات روسپیان محزون من منتشر شد و مارکز پس از انتشار آن تأکید کرد این تنها یک پنجم از کتابی بوده که می خواسته بنویسد.
از میان دیگر آثار بزرگ گابریل گارسیا مارکز می توان به در ساعت شیطان (۱۹۶۲)، پاییز پدرسالار( ۱۹۷۵)، وقایع نگاری یک مرگ از پیش تعیین شده (۱۹۸۱)، عشق در زمان وبا (۱۹۸۵)، ژنرال در هزار توهای خود (۱۹۸۹)، از عشق و شیاطین دیگر (۱۹۹۴)، هیچ کس به سرهنگ نامه نمی نویسد (۱۹۶۸) ، طوفان برگ (۱۹۷۲) و زائران غریب (۱۹۹۲) اشاره کرد.
بیـــــــــــراهــــه تا هــــــــــــنر
http://birahetahonar.blogfa.com/8611.aspx
صد سال تنهایی /گابریل خوزه گارسیا مارکز
«اگر حقیقت داشته باشد که میگویند رمان مرده است یا در حال مردن است، پس همگی از جا برخیزیم و به این آخرین رمان (صدسال تنهایی) سلام بگوییم!». (ناتالیا گینزبورگ، نویسندهی نامدار ایتالیایی)
در اشاره به بیوگرافی و آثار «گابریل گارسیا مارکز» به چند سطر اکتفا میکنم: «مارکز» در 6 مارس 1928 در کلمبیا متولد شده و هماکنون هم زنده است و بهعلت بیماری پیشرفتهی سرطان، آخرین روزهای عمرش را تجربه میکند و اغلب در ميان مكزيكوسيتی و كلينیكی در لسآنجلس، شهری كه پسرش «فيلماكر گارسيا» زندگی میكند، در رفت- و -آمد است. مارکز، جایزهی نوبل 1982 را از آن خود کرده و تا آنجا که من اطلاع دارم، تا الان این آثار از او به فارسی ترجمه و منتشر شده است: «پاييز پدرسالار»، «داستان غمانگيز ارنديرا و مادربزرگ سنگدلاش» (درسالهای قبل از انقلاب با ترجمهی بهمن فرزانه)، «كسی به سرهنگ نامه نمینويسد»، «ساعت شوم»، «صد سال تنهايی»، «سرگذشت یک غریق»، «وقايعنگاری یک جنايت از پيش اعلامشده»، «تدفين مادربزرگ»، «بازگشت پنهانی میگل لیتین به شيلی»، «ژنرال در هزارتوی خود»، «عشق سالهای وبا»، «از عشق و دیگر اهریمنان»، «توفان برگ»، «گزارش یک مرگ»، «گزارش یک آدمربایی»، «ماجرای اقامت پنهانی میگل لیتین در شیلی»، «زندهام که روایت کنم» و ...
و اما «صد سال تنهایی»...
من چهار ترجمهی مختلف از صد سال تنهایی دیدهام؛ ترجمههای: «بهمن فرزانه»، «کیومرث پارسای» (که مستقیمن از اسپانیولی انجام شده) ، «محمدرضا راهور» و محسن محیط .
شدیدن توصیه میکنم که اگر سراغ «صد سال تنهایی» میروید فقط و فقط با ترجمهی بینظیر «بهمن فرزانه» باشد؛ هرچند این ترجمه آخرینبار قبل از انقلاب 57، منتشر شده و دیگر هم اجازهی تجدیدچاپ نیافته است، اما میتوان با کمی جستوجو در پیادهروهای روبهروی دانشگاه تهران، یا در کتابفروشیهایی که کتب نایاب میفروشند، یک نسخهی افست آن را با قیمت مناسبی خرید.
این را از این جهت میگویم که ترجمهی کیومرث پارسای بهعلت ممیزی و سانسور، نسبت به متن اصلی کتاب حذفیات زیادی دارد و با اینکه ترجمهی محمدرضا راهور را ندیدهام، میتوان حدس زد که با توجه به ناشناسی مترجم و بازاریبودن کارهای انتشارات چاپکنندهی ترجمهی او (یعنی نشر شیرین)، نبایستی ترجمهی درخوری باشد و ترجمهی محسن محیط هم بهقدری افتضاح است که من هنوز ده ـ پانزده صفحه از آنرا نخوانده کتاب را به گوشهای پرتاب کردم و دیگر هم سراغش نرفتم! این است که میگویم، ترجمهی «بهمن فرزانه»، بهترین ترجمهی موجود از این اثر به فارسی است. به هر حال...
ارائهی یک خلاصه از رمان «صدسال تنهایی»، بسیار دشوار است و علت آن هم علاوه بر حجیمبودن آن، تعدد شخصیتها و وقایع رمان است که همگی در شاخهی اصلی داستان هستند و حذف هرکدام معادل نادیدهگرفتن پارهای از رمان است. با این حال من سعی میکنم یک خط سیر کلی از رمان به دست بدهم. فکر میکنم لازم به اشاره نباشد که «صدسال تنهایی» در ژانر رئالیسم جادویی است که در آن جهانِ خارج، در مقابل جهانِ داستان هویت خود را میبازد و برخلاف مولفههای داستانهای رئالیستی (واقعگرا)، هر اتفاقی منطق داستانی دارد و اینگونه است که بازگشت مردهای به جهان زندگان یا تولد فرزندی که دم دارد
كتابلاگ
http://www.ketablog.com/archives/000482.php
مطالب مشابه :
اندکی در باب رمان «صد سال تنهایی»
اندکی در باب رمان «صد سال تنهایی» تکرار افراد در دوره های زمانی مختلف نمایان می
نقدی بر کتاب صد سال تنهایی از ترانه جوانبخت
ویژگی های رمان صد سال تنهایی اثر گابریل گارسیا مارکز گابریل گارسیا مارکز در رمان صد سال
نگاهی به رمان صد سال تنهایی نوشته گابریل گارسیا مارکز
سرهنگ آئورلیانو بوئندیا در طی سال های جنگ از زنهایی رمان صد سال تنهایی با روایت
رمان شب های تنهایی (قسمت سوم)
دانلود تیتراژ برنامه تحویل سال 1390 دانلود تیتراژ برنامه ماه رمان شب های تنهایی ( قسمت)
صد سال تنهایی اثر: گابریل گارسیا مارکز
صد سال تنهایی دارد؛ زیرا رمان صد سال تنهایی او های گابو با انتشار صد سال
رمان شب های تنهایی (قسمت بیست و سوم)
رمان شب های تنهایی (قسمت بیست و سوم) الان تو در كنارمي ، اما من از د.و سال ديگه مي ترسم .
رمان شب های تنهایی (قسمت پنجم)
بعد از اين همه سال هنوز به من اعتماد نداره . رمان شب های تنهایی ( قسمت)(نرگس عینی)
برچسب :
رمان سال های تنهایی