جشن تکلیف چیست؟ (قسمت اول) - ابروباد جشن تکلیف
برگزیده ها : جشن تکلیف هر ساله در مدارس و برای دختران در رده سنی 9 سال و پسران در رده سنی 15 سال برگزار می شود و با انجام دادن موارد و عرایضی دختر و پسر به نوعی مکلف شده و باید دستورات دینی و واجبات را به صورت صحیح انجام بدهند ، اگر میخواهید درباره جشن تکلیف و روند این مراسم در مدارس آشنا شوید با ما در قسمت دین برگزیده ها همراه باشید تا توضیحات کاملی درباره این مراسم و اینکه جشن تکلیف چیست به شما بدهیم.
مراسم جشن تکلیف
جشن تکلیف
آنچه مى خوانید، مجموعه اى از نکات و یادآوریها و دانستنیهایى است که شما در آستانه تکلیف خوب است بدانید و به آنها توجه کنید.
«تکلیف» چیست؟
برگزیده ها: وقتى پسر یا دختر به سنّ معیّنى رسیدند و بالغ شدند، به آنان «مکلّف» گفته مى شود. کسى که به سنّ تکلیف مى رسد، باید دستورهاى دینى را انجام دهد و به واجبات عمل کند و از آنچه خداوند ممنوع ساخته (یعنى محرّمات) پرهیز کند.
خداوند، براى آنکه ما به سعادت برسیم و راه صحیح زندگى را بشناسیم، هم در وجود ما «عقل» قرار داده است و هم توسّط پیامبران «دین» فرستاده است تا با عمل به راهنماییهاى عقل و دین، انسانهایى کامل و سعادتمند شویم. این را هم باید بدانیم که آنچه را خداوند بر ما «واجب» ساخته و از ما خواسته است که عمل کنیم، کارهاى نیک و سودمند و مفید براى ما وجامعه است و آنچه را که «حرام» دانسته و از آن نهى فرموده است، کارهاى ناشایست و زیان آور است که براى جسم و روح ما ضرر دارد.
از این جهت، کسى به سعادت مى رسد که در اجراى فرمان خدا کوشا باشد و دقیقاً دستورهاى دینى را که دستور خداوند است، انجام دهد.
جشن تکلیف براى چیست؟
ما براى هر عید یا هر مناسبت خوب که از طرف پروردگار، نعمتى به ما رسیده باشد، جشن مى گیریم تا بدین وسیله سپاسگزارى و شکر و شادى خودمان را نشان دهیم.
به تکلیف رسیدن، یک عید به حساب مى آید، چون از نظر عقلى و جسمى به حدّى رسیده ایم که خداوند به ما دستور مى دهد و ما خوشحالیم که خواسته ها و دستورهاى او را اطاعت کنیم و بنده شایسته او به حساب آییم و چه افتخارى از این بالاتر؟ ما با «جشن تکلیف»، نعمتهاى خدا را گرامى مى داریم و این روز بزرگ را که در آن به سنّ تکلیف رسیده ایم، بعنوان یک روز پرشکوه و خاطره اى به یادماندنى به یاد مى سپاریم.
بعضى از دانشمندان بزرگ اسلامى هم در گذشته، روز تکلیف خود را با مراسمى که برگزار مى کردند، جشن مى گرفتند، مثل «سید بن طاووس» و به فرزندانِ خود سفارش مى کردند که این روز بزرگ را جشن بگیرند.
خاطره جشن تکلیف، یک خاطره شیرین تربیتى و معنوى است. مناسب است که نوجوانان عزیز، تاریخ دقیق تولّد خود را بدانند، تا بتوانند روز مکلّف شدن خود را طىّ مراسمى جشن بگیرند و شادى کنند.
جشن تکلیف
جشن تکلیف
شکرانه تکلیف
غیر از آنچه در مراسم «جشن تکلیف» اجرا مى شود، خوب است خود دختر یا پسرى که به سنّ تکلیف مى رسد، به شکرانه و سپاس این نعمت، چند کار انجام دهد:
1 ـ سجده شکر براى سلامتى و نعمت تکلیف.
2 ـ کمک به نیازمندان و دادنِ صدقه.
3 ـ سلام دادن به فرشتگانى که همراه انسانند و کارهاى خوب و بد را مى نویسند.
4 ـ پناه بردن به خدا از شرّ شیطان.
5 ـ کمک خواهى از خدا و دعا براى موفقیت در انجام وظیفه.
در «مراسم عمومى» جشن تکلیف هم باید برنامه هایى اجرا شود که حاضران را به نعمت الهى و به اهمیّت انجام وظیفه توجّه دهد و سازنده باشد.
در این مورد، پدر ان و مادران و اولیا و مربّیان بیشترین سهم و وظیفه را دارند تا این خاطره تربیتى و دینى را هر چه با شکوهتر و به یاد ماندنى تر قرار دهند و به خود تازه مکلّفین هدایایى به تناسب سنّ آنان بدهند، بخصوص آنچه به انجام تکالیف دینى و بالا بردن معلومات مذهبى و فرهنگى آنان کمک کند، براى هدیه بهتر و مناسبتر است.
شرایط تکلیف
در دین اسلام، در صورتى انسان موظّف است دستورهاى دینى و واجبات را انجام دهد و حرامها را ترک کند که شرایط زیر را داشته باشد. به اینها «شرایط تکلیف» مى گویند:
اوّل : بلوغ
دوّم : عقل
سوّم : علم
چهارم : قدرت
امّا توضیح مختصر درباره اینها:
« بلوغ » یعنى رسیدن به حدّى از شرایط جسمى که بتواند تکلیفهاى الهى را انجام دهد. و این نشانه هایى دارد، از جمله تمام شدن 9 سال و وارد شدن به دهسالگى که شرط سنّى در دختران است. دختران از نظر سنّ زودتر از پسران به تکلیف مى رسند و این نوعى امتیاز براى آنان و نشان آمادگى بیشترشان است.
«عقل» یعنى نیروى شناخت خوب و بد که در انسان است. کسى که دیوانه و سفیه باشد، تکلیف هم ندارد. عقل، پایه همه تکلیفهاى دینى است.
«علم» یعنى دانستن احکام خدا. کسى که حکم خدا را نداند، تکلیفى هم ندارد. البتّه انسان وظیفه دارد که احکام را یاد بگیرد و به بهانه ندانستن، نمى تواند از انجام وظایف دینى کوتاهى کند.
«قدرت» یعنى توانایى براى انجام تکلیف; چه توانایى جسمى باشد یا مالى یا فکرى. تکلیف هر کس هم به اندازه قدرت اوست و اگر انجام وظیفه اى براى کسى ممکن نباشد، براى او واجب نیست. مثلا کسى که نتواند روزه بگیرد یا قدرت جنگیدن نداشته باشد، روزه و جهاد از عهده او برداشته مى شود. خداوند از هیچکس بیش از توانایى او تکلیفى نخواسته است.
دین اسلام، دینى آسان و مطابق با عقل و منطق و فطرتِ انسان است و نباید با سختگیریهاى بیش از حدّ، مردم را از دین بیزار کرد.
خداوند هم در مقابل انجام تکالیف و ترک حرامها
به انسان پاداش مى دهد، پاداشى بیشتر از عمل انسان، و این از لطف و مهربانى خداوند نسبت به بندگان است.
ناگفته نماند که همه دستورالعملهاى دینى چه واجبات، چه حرامها و چه آنچه مستحبّ یا مکروه است، حکمت و دلیلى دارد و هیچ یک از آنها بى جهت و بى علّت نیست. خواه فلسفه و علّت آنها را بدانیم یا ندانیم. البته دانشمندان به کمک علم، راز برخى از احکام الهى را کشف کرده اند، ولى بسیارى از احکام است که چون فرمان خداوندِ حکیم و داناست، به آنها عمل مى کنیم و آنها را قبول مى کنیم، هر چند علّت آن را هنوز ندانسته باشیم.
این را هم بدانیم که سود و زیانِ واجبات و محرّمات، تنها مربوط به جسم ما نیست، بلکه برخى از آثار تکلیفها به فکر و روان و اخلاق ما مربوط مى شود، چون انسان ترکیبى از جسم و جان است، نیازهاى او هم بعضى جسمى و بعضى روحى است. قوانین اسلام هم به هر دو جنبه جسم و روح توجّه دارد.
نتیجه نهایى انجام تکالیف دینى و پرهیز از آنچه ممنوع و حرام است، به کمالِ انسان مربوط مى شود. یعنى مسلمانى که به همه وظایف خود عمل کند و بنده خالص و مطیع پروردگار باشد، «انسان کامل» مى شود، انسانى که مقامش از فرشتگان هم بالاتر است.
جشن تکلیف چیست
دانستنیهاى تکلیف
یک مسلمان مکلّف، از دین خود آگاهیهاى بسیارى باید داشته باشد. معلومات مذهبى را از راه مطالعه کتب دینى یا شرکت در کلاسها و جلسات مذهبى مى توان یاد گرفت. این دانستنیها بعضى اعتقادى است، بعضى اخلاقى و بعضى عملى و رفتارى.
در اینجا فشرده برخى از این دانستنیها براى شما بیان مى شود.
1 ـ دانستنیهاى اعتقادى
مسائل اعتقادى را هر کس باید با دلیل بداند و بتواند ثابت کند. دین شناسى پایه اساسى زندگى درست و خداپسندانه است. معلومات دینى، بطور عمده درباره خدا، پیامبر اسلام، پیامبران، معاد، عدل، امامت، قرآن و وحى است.
جهان، آفریده خداوند است. خداوند، داراى علم، قدرت و حکمت است و همه موجودات را طبق نظم و برنامه و هدفى آفریده است. جهان به خودى خود و تصادفى پدید نیامده است. خلقت انسان هم روى هدف و برنامه است.
خداوند، یکتاست. شریک و مثل و مانند ندارد. جسم نیست و به چشم نمى آید. همه چیز را مى داند و هر کارى بخواهد انجام مى دهد. قدرتش بى پایان است. خداوند عادل است، به کسى ظلم نمى کند و پاداش هر کس را چه در دنیا چه در آخرت مى دهد.
خداوند، براى شناساندن راه سعادت و رستگارى به انسانها پیامبران را فرستاده است. فرستادن پیامبران را «بعثت» گویند. پیامبران الهى، دستور از خدا مى گرفتند و دین آسمان ى را به مردم مى رساندند.
پیامبران را صد و بیست و چهار هزار نفر گفته اند که آخرین آنها پیامبر اسلام حضرت محمد «ص» است. عقیده به پیامبران را «نبوّت» گویند.
پیامبر «معصوم»اند، یعنى از هر گناه و خطا و اشتباهى دورند. اطاعت آنان واجب است. نام تعدادى از پیامبران در قرآن آمده است.
قرآن کتاب آسمان ى مسلمانان است که از سوى خدا بر پیامبر ما نازل شده و دست نخورده باقى مانده و به دست ما رسیده است. پیامبران اولوالعزم که صاحب کتاب بودند، عبارتند از حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسى، حضرت عیسى و حضرت محمد (علیهم السلام).
پس از درگذشت پیامبر اسلام «ص»، وظیفه ادامه راه او و بیان اسلام و هدایت مردم بر عهده امامان است. امامان ما معصوم اند و اطاعتشان واجب است.
عقیده به ادامه راه نبوّت توسّط امامان را «امامت» گویند. انتخاب امام نیز، مثل برگزیدن پیامبر، از سوى خداست. پیامبر اسلام، به فرمان خدا جانشین خود را در روز «غدیرِخُم» به مسلمانان معرّفى کرد. امامان همه از دودمان پاک پیامبرند و ما پیروان اهل بیت «ع» به آنان عقیده داریم. نامهاى مقدس آنان عبارت است از:
اول ـ حضرت على «ع»
دوم ـ امام حسن مجتبى «ع»
سوم ـ امام حسین «ع»
چهارم ـ امام سجّاد، على بن الحسین «ع»
پنجم ـ امام محمد باقر «ع»
ششم ـ امام جعفر صادق «ع»
هفتم ـ امام موسى کاظم «ع»
هشتم ـ امام رضا «ع»
نهم ـ امام محمد تقى (جواد) «ع»
دهم ـ امام على النقى (هادى) «ع»
یازدهم ـ امام حسن عسکرى «ع»
دوازدهم ـ امام مهدى «ع»
امام دوازدهم، حضرت صاحب الزمان «ع» زنده است. او در سال 260 هجرى به دنیا آمد. پس از رحلت پدر ش، از نظرها پنهان بود. مدّت 69 سال توسّط چهار نماینده مخصوص با مردم ارتباط داشت که به آنان «نُوّاب اربعه» گویند. این مدّت به نام «غیبت صغرى» معروف است.
جشن تکلیف
از سال 329 هجرى امام زمان «ع» بطور کلّى از چشمها غایب شد و نماینده خاصّى نداشت. در این دوران، علماى دینى و فقهاى داراى شرایط، نایب آن حضرت اند. این دوران را که تا کنون ادامه یافته و تا زمان ظهور امام عصر «ع» ادامه خواهد داشت، «غیبت کبرى» گویند.
وقتى آن حضرت ظهور کند، دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد. در عصر غیبت امام زمان، مردم باید از فقها پیروى کنند و با اصلاح خود و جامعه و تشکیل حکومتِ شایسته و اسلامى، زمینه آمدن آن حضرت را فراهم کنند.
«معاد»، یکى دیگر از مسائل اعتقادى است، یعنى اینکه ما پس از مردن، دوباره زنده خواهیم شد تا به کارهاى خوب و بد ما رسیدگى شود. آن روز حسابرسى را «قیامت» یا «رستاخیز» گویند.
چنین روزى حتمى است. هم وعده خداست و هم گفته پیامبران و رسول خدا. آیات فراوانى در قرآن است که جزئیات روز قیامت را بیان مى کند. عقل ما هم همین را مى فهمد.
اگر بنا باشد که خوبان و بدان یکسان باشند و هیچ فرقى میان بندگانِ خوب و یکتاپرست، با انسانهاى مشرک و ظالم و گناهکار نباشد، این خلاف عدالتِ خداوند است.
در قیامت، افراد خوب به «بهشت» مى روند و افراد بد به «جهنّم». در بهشت، همه نوع نعمتها و لذّتها و هر چه دل انسان بخواهد فراهم است و پاداش خداوند به نیکوکاران است. در جهنّم هم افراد به کیفر گناهان خود مى رسند و عذاب الهى آنان را فرامى گیرد و در شعله هاى آتش مى سوزند.
برپایى قیامت، آخرِ این جهان است و پس از برپایى قیامت، ابدیّت و همیشگى است. نیکان همیشه در بهشتند و ستمکاران و مجرمان همیشه در عذاب دوزخ خواهند بود.
2 ـ دانستنیهاى اخلاقى
صفات اخلاقى خوب را «فضایل اخلاقى» گویند و به صفات ناپسند، «رذایل اخلاقى» گویند. پیامبر اسلام «ص» برانگیخته شده است تا مردم را از نظر اخلاق، تربیت کند و به کمال برساند. کسى که «خودساخته» نباشد و صفات و اخلاق بد را از خود ریشه کن نکرده باشد، همیشه طعمه شیطان است و به گناهان مختلف کشیده مى شود.
گاهى جوانان به «چشم چرانى» و نگاه به نامحرم مى پردازند. گاهى هم دختران، حجاب را رعایت نمى کنند، هم خود مرتکب گناه مى شوند، هم جوانان را به گناه مى کشند. عفاف و پاکدامنى براى یک مسلمان از بزرگترین ارزشها به حساب مى آید. هر دختر باید بکوشد تا عفیف و پاک و خداترس باشد و به کمک ایمان به خدا و ترس از قیامت، از گناهان و رذایل اخلاقى بپرهیزد.
«حیا» یکى دیگر از ارزشهاى اخلاقى است که یک نوجوان را از آلو ده شدن به گناه و رابطه هاى حرام، نگاه مى دارد. کسى که از خدا شرم نکند، ممکن است به هر آلو دگى اخلاقى گرفتار شود.
خوب است با مطالعه زندگى بزرگان و انسانهاى وارسته، فضیلتهاى اخلاقى را در خودمان ایجاد کنیم و زشتیها را از دل و از رفتار خویش، دور سازیم.
منبع:hadj.ir
,