تلفات نان و راهكارهاي كاهش آن
مقدمه
ضايعات گندم، آرد و نان يكي از مشكلات كشور است كه ظاهراً همه از آن اطلاع دارند و براي كاهش آن تلاش ميكنند ولي واقعيت آن است كه اطلاع دقيق از آنها در دست نيست و حتي مسئولين ذيربط عمق و اهميت واقعي مشكل را در نيافتهاند. اگر درك دقيق و عميق از اين مشكل وجود داشت برنامهريزي بهتري براي استفاده از علوم و تكنولوژي در مراحل توليد گندم و آرد و تهيه نان و توزيع آن صورت مي گرفت.
كيفيت توليد نان بعنوان اصليترين غذاي جامعه و قوت اصلي و روزانه اقشار مختلف مردم داراي اهميت خاصي است. كيفيت ارگانولپتيكي و تغذيهاي نان نقش اساسي بر سلامت مردم و اقتصاد ملي دارد. كيفيت نان سنتي و ملي ما نشاندهندة ميزان توجه مسئولين جامعه به امور مختلف تغذيهاي و اقتصادي كشور است. تفاوت بين كيفيت نان حجيم، نان فانتزي و نانهاي سنتي و ايراني نشاندهنده عدم برنامهريزي و تلاش و تحقيق كافي جامعه نسبت به اموري است كه امكان اخذ اطلاعات فني آن از كشورهاي پيشرفته نيست و متخصصين و مديران جامعه خود بايد آستين همت بالا بزنند و براي بهبود آن تلاش كنند. اهمیت اين موضوع در سالهای اخير در سمينارها، سخنرانيها، گفتارها و بيانها مورد توجه قرار گرفته ولي تلاش كافي براي برنامهريزي و به عمل رساندن نتايج آن نشده است.
ساختار جمعآوري گندم، توليد و توزيع آرد و تهيه نان بر اساس ضرورت رشد كمي به تدريج بطرف مكانيزه شدن و ماشيني شدن پيش رفته اما روند اين تغييرات بر اساس مطالعه و تحقيق نبوده است. اين ضعف مخصوصاً در مواردي كه امكان الگو گرفتن دقيق از كشورهاي ديگر نبوده (توليد نانهاي سنتي و ايراني) بصورت بسيار روشن به چشم ميخورد.
از بيانات مسئولين و دستاندركاران و گزارشهای روزنامهها چنين برميآيد كه حدود 30 تا 35 درصد نان توليدي براي مصرف انسان، بصورتهاي مختلف دورريز شده و يا از چرخه مصرف صحيح خود خارج ميشود. اگر چه می توان اين آمار را به برخي از شهرستانها و نقاطي از كشور نسبت داد و اگر دقيق بررسي شود احتمال ضايعات بيش از اين حد نيز در بعضي از نقاط كشور وجود دارد، ولي نسبت دادن اين آمار به كل كشور نميتواند صحيح باشد. اطلاعات مستند و دقيقي وجود ندارد كه بتوان بر اساس آن آمار دقيقي ارائه نمود ولي آنچه ميتوان برآورد كرد آن است كه معدل مقدار دورريز نان براي نقاط شهري و روستايي، رستورانها و سلفسرويسها و خانوادههاي مختلف حدود 20 درصد است و نميتواند مقدار آن در كل كشور 30 تا 35 درصد باشد. اما به اين نكته بايد توجه كرد كه حتي اگر دورريز نان كشور ما 20 درصد باشد، تلفات زيادي است و اين ضايعات از نظر اقتصادي ميلياردها تومان به جامعه ضرر ميزند. علاوه بر آن ميتواند اثر نامطلوب بر سلامت انسانها نيز داشته باشد (بعلت كپكزدگي نان دورريز و مصرف آنها توسط دام و راه يافتن توكسينهاي توليد شده توسط كپكها در نان از طريق محصولاتي چون شير به انسان).
نكته مهم ديگر اينكه عدم كيفيت مطلوب نان نه تنها از نظر دورريز و خصوصيات ارگانولپتيكي اهميت ويژه دارد بلكه اثرات سوء تغذيهاي آن بر انسانها حائز اهميت بيشتري است. توليد ناصحيح نان ميتواند موجب كمخوني و كمبود برخي از عناصر ضروري و مهم در سيستم متابوليكي بدن گردد و موجب زيانهاي مخفي و ناپيدائي شود كه اثرات اجتماعي - اقتصادي آن از نظرها مخفي بوده و قابل محاسبه نيست. نكته قابل توجه ديگر معني و مفهوم ضايعات گندم، آرد و نان است. چون برخي، مصرف گندم توليد شده براي نان براي خوراك دام را جزو ضايعات حساب ميكنند و بعضي آن را تلفات نميدانند. عدهاي سبوسگيري از گندم (حدود 15 درصد) را جزو ضايعات حساب ميكنند و برخي آن را طبيعي ميدانند، چون سبوس جدا شده به مصرف دام ميرسد. لازم به توضيح است كه سبوس داراي تركيبات با ارزش ويتامينها، عناصر معدني و فيبر است كه باقي ماندن آن در نان از نظر تغذيهاي مفيد است البته در صورتيكه فكري براي تجزيه اسيد فيتيك آن در مراحل توليد نان بشود. بعضي از متخصصين نانهاي استفاده شده براي دام را جزو تلفات به حساب نميآورند. با توجه به اختلاف تعبير و تفسير در ضايعات، برآورد مقدار ضايعات مجموع گندم، آرد و نان در مراحل مختلف ميتواند در محدوده كمتر از 20 تا بيشتر از 40 درصد متغير باشد كه دامنه وسيعي است و لذا بايد تعريف مشخصي براي ضايعات گندم، نان و آرد داشت. آنچه مسلم است آنكه نميتوان مصرف نان توليد شده براي انسان به عنوان خوراك دام را جزو ضايعات محسوب نكرد. قابل توجه است كه بخش مهمي از گندم، آرد، نان و محصولاتي مثل ماكاروني از چرخه مصرف انسان خارج ميشود كه ضرر آن كم نيست. تلفات نان متأثر از عوامل زيادي و از جمله كيفيت آرد، قيمت آرد و نان (قيمت ظاهري نه واقعي) تكنولوژي توليد نان، بيسواد و يا كمسواد بودن توليد كنندگان نان، عدم بستهبندي نان، نوع و كيفيت نانهاي سنتي، فرهنگ مصرف نان در جامعه و … ميباشد.
مطالعات و بررسيهاي انجام گرفته نشان ميدهد كه آمار جامع و دقيقي در ارتباط با تلفات نان بعد از پخت وجود ندارد. مطالعاتي در ارتباط با تلفات بعضي از مراحل توليد و براي منطقهاي خاص صورت گرفته است و بعضاً نتايج آن به كشور تعميم داده شده است ولي مطالعه كافي براي بدست آوردن آماري صحيح نسبت به تلفات نان در مراحل مختلف توليد در كل كشور وجود ندارد.
در زير برخي از نظرات ارائه شد و در ارتباط با مقدار تلفات نان و مشكلاتي كه در اثر عدم توجه به تكنولوژي توليد نان و كيفيت آن براي جامعه ايجاد ميشود ارائه مي گردد:
- طبق آمار موجود سالیانه معادل2 ميليون تن گندم نان به ضايعات تبديل مي شود (7).
- قسمت زيادي از ضايعات نان كه ميزان آن حدود 30 درصد برآورد گرديده است در مرحله مصرف ايجاد ميشود (7).
- خوشبينانهترين پيشبينيها دلالت بر افتي معادل 20 تا 25 درصد در مراحل مختلف پس از برداشت گندم دارند. ضايعات نان بويژه در مرحله مصرف خيلي زياد است و حدود 30 درصد و حدود 2 ميليون تن تخمين زده شده است كه معادل ريالي آن 2000 ميليارد ريال در سال مي شود (1).
- ميزان ضايعات نان حدود 30 درصد برآورد شده است كه شامل ضايعات مراحل مختلف توليد گندم، آرد، نان و مرحله مصرف نان ميباشد (4).
- ميزان نان مصرف سالانه براي هر نفر بالغ بر 180 كيلوگرم است كه با توجه به آن سالانه حدود 11 ميليون تن گندم نياز خواهيم داشت. اين در حالي است كه 3 تا 5 ميليون تن گندم وارد كشور ميشود كه در حقيقيت برابر با ميزان ضايعاتي است كه در اين بخش متحمل ميشويم (7).
- بر اساس بيانات وزير بازرگاني در مراسم افتتاحيه اولين نمايشگاه نان و ماشينآلات توليد نان (9) ضايعات سالانة نان حدود 2 ميليون تن گندم است كه معادل 300 ميليون دلار يا دو هزار و سيصد و ده ميليارد ريال است.
- طبق بررسيهاي بعمل آمده به دليل در دسترس نبودن كمباين كافي در زمان برداشت تنها 15 درصد از اراضي به موقع برداشت ميشود و بقيه با تأخير برداشت ميگردد. تلفات در اثر تأخير در برداشت تا يك هفته را 5 درصد و تا 2 ماه را 52 درصد برآورد كردهاند (9).
- طبق اظهار نظر قائم مقام وزير بازرگاني و مدير عامل سازمان غله كشور در سال 81 بيش از 15 هزار ميليارد ريال به عنوان يارانه به نان تخصيص داده شده است كه معادل 75 درصد كل يارانههاي پرداختي دولت براي كالاهاي اساسي است (10).
- نان 56 درصد پروتئين و 50 درصد كالري جوامع شهر و روستا را تأمين ميكند (10).
- در سال 79 هر فرد كمدرآمد شهري 60 درصد انرژي و 67 درصد پروتئين دريافتي خود را و هر فرد كمدرآمد روستايي 66 درصد انرژي و 72 درصد پروتئين دريافتي خود را از محل مصرف نان تأمين كرده است (3).
- طبق نظر معاون سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي40 درصد جامعه ما گرسنگي سلولي كلسيم دارند و حداقل 30 درصد جامعه و 40 درصد از خانمها ذخيره آهن پائيني دارند كه موجب تنگ خلقيها، كم خوني، اضطراب، افسردگي و راندمان كم در كار افراد ميشود كه بخش مهمي از آن متأثر از كيفيت نان است (2).
- مقدار سرانه مصرف نان كشور حداقل 300 گرم در روز است كه اين مقدار ميتواند 60 درصد ويتامين B1، 40 درصد كلسيم و 80 درصد آهن مورد نياز افراد را تأمين كند. ولي كيفيت نامطلوب نان موجب عدم جذب اين مواد در بدن ميشود (2).
- از بين 800 نفر مرگ روزانه در كشور 300 نفر بعلت بيماريهاي قلبي و عروقي فوت ميكنند و نمك زياد نان و سديم اضافي از طريق جوششيرين عامل مؤثر بر اين مشكل است (2). توضيح اينكه در موارديكه كيفيت آرد پائين باشد با افزودن نمك اضافي اين ضعف را كاهش ميدهند.
- مصرف جوش شيرين در خمير و عدم استفاده از مخمر و خمير ترش موجب جلوگيري از فعاليت فیتاز و تجزيه اسيد فيتيك شده و در نتيجه شرايط جذب املاح در سيستم گوارشي فراهم نميشود.
- بر اساس نظر سازمان بهداشت جهاني (WHO) در سال 1991 و تحقيقات گيبسون در سال 1998، چنانچه نسبت مولي اسيد فيتيك به روي (PA/Zn) كمتر از 5 باشد حدود 55 درصد عناصر معدني در سيستم گوارشي انسان جذب شده و اگر اين نسبت به بيش از 25 درصد برسد عناصر معدني موجود در ماده غذايي قابل جذب براي بدن نخواهد بود و اكثر نانهاي توليدي كشور اين مشكل را دارند (5).
- بيكربنات سديم در نان (جوششيرين) موجب تجمع كادميوم، فسفر، سرب، جيوه و فلزات سنگين در بدن ميشود (2).
- در اثر استفاده از شعله مستقيم مشعلهاي گازوئيل سوز در توليد برخي از نانها، مواد مضري چون بنزوپيرين و آنتراسين توليد ميشود كه بسيار خطرناك و سرطانزاست (2).
- در سال 1345، 13 درصد نانهاي توليدي از نوع لواش بوده است و در سال 1380 به حدود 43 درصد افزايش يافته است. در صورتيكه كيفيت نانهاي لواش بعلت نازك بودن و استفاده از جوششيرين نامطلوب است (5)
- در سال 1345، 34 درصد نانهاي توليدي سنگك بوده و در سال 1380 به حدود 7/6 درصد كاهش يافته است، در صورتيكه نان سنگك از نظر داشتن سبوس و تخمير كافي خمير، جزو نانهاي مطلوب محسوب ميشود (5).
مطالب ارائه شده فوق توسط مسئولين و محققين مختلف، نشاندهنده مشكلاتي است كه نان كشور دارد. بعبارت ديگر نان اصليترين غذاي مردم است كه بيش از نصف نيازهاي بدن افراد جامعه ايران را تأمين ميكند و اثر كيفيت آن روي سلامت و يا عدم سلامت مردم بسيار وسيع است و ضرورت دارد كه هر چه بيشتر مورد توجه قرار گيرد. اطلاعات فوق مشخص ميكنند كه ارزش اقتصادي ضايعات نان بالاست و اگر حدود 15 درصد از ضايعات نان كاهش يابد، با توجه به افزايش توليد در سالهاي اخير، كشور از نظر خريد گندم از كشورهاي خارجي بينياز ميشود (در سال 1382 خريد دولت از كشاورزان بيش از 10 ميليون تن بوده است).
اطلاعات ارائه شده توسط محققين نشان ميدهد كه تلفات نان نه فقط زیان بزرگ اقتصادي به جامعه ميزند. بلكه اثر آن بر سلامت مردم ضايعات بيشتري ايجاد ميكند. اين اطلاعات به مسئولين هشدار ميدهد كه براي حل مشكل نان بايد برخورد ريشهايتر، اساسيتر و با برنامهريزي بهتر داشت.
عوامل مؤثر بر تلفات نان و كيفيت تغذيهاي آن
الف- كيفيت آرد و نوسانات آن اثر قابل توجهي بر كيفيت نان دارد و موجب دورريز و كاهش كيفيت تغذيهاي نان ميگردد. عوامل زيادي بر كيفيت آرد اثر ميگذارد و از جمله آنها كيفيت گندم، شرايط نگهداري گندم، چگونگي بوجاري و آسياب كردن گندم، درصد جدا سازي سبوس از آرد، فعاليت آلفاآميلازي آرد و مقدار عناصر معدني و اسيد فيتيك موجود در گندم ميباشد.
ب- محدوديت نانوائيها نسبت به انتخاب آرد و استفاده از بهبوددهندهها براي افزايش كيفيت نان. توضيح اينكه با افزايش برخي بهبود دهندهها كيفيت نان افزايش پيدا ميكند و قيمت نان كمي گرانتر ميشود كه هزينه آن براي جامعه قابل پذيرش است.
ج- بي سواد بودن و يا كمسواد بودن اكثر توليدكنندگان نان كشور و نداشتن اطلاعات كافي نسبت به تكنولوژي صحيح توليد خمير و نان.
د- استفاده از جوششيرين در خيلي از نانها براي سريعتر ورآمدن خمير و عدم استفاده از مخمر و همچنين خميرترش و استفاده از نمك بيش از معمول براي بهبود كيفيت نانوايي آردهاي ضعيف.
ه- عدم رعايت شرايط مناسب فرآوري خمير براي توليد نان مطلوب
و- عدم توجه به فرم دادن صحيح نان و عدم تخمير نهايي خمير
ز- عدم استفاده از تنورهاي مناسب و در نتيجه عدم استفاده از بستر پخت مناسب و دما و زمان پخت مطلوب، استفاده از شعله مستقيم مشعلهاي گازوئيلي در خيلي از نانوائيها.
ح- ابعاد نامناسب نان كه موجب تلفات بيش از حد مخصوصاً در موقع مصرف ميشود.
ط- عدم بستهبندي نان كه موجب خشك شدن و تلفات نان ميگردد.
ي- تلفات نان در مراحل توزيع و مصرف كه ناشي از ارزاني نان و فرهنگ غلط در مصرف نان است. معمولاً بخشی از قرص نان مصرف و بقيه غيرقابل استفاده ميشود.
ك- عدم نگهداري نان در شرايط مناسب.
راهكارهاي مؤثر بر افزايش كيفيت و سلامت نان و كاهش ضايعات آن
الف- برنامهريزي براي توليد آرد با كيفيت نسبي خوب و برقراري ثبات در كيفيت آردهاي توليدي در كشور. براي اين امر نكات زير بايد مورد توجه قرار گيرد:
- توجه وزارت جهاد كشاورزي و توليدكنندگان گندم به كيفيت نانوايي گندمهاي توليدي و اعمال روشهاي مديريتي جهت بالا بردن كيفيت گندمهاي توليدي، مثل استفاده از بذر مرغوب، كود سرك، كودهاي داراي ميكروالمنتهاي مؤثر بر كيفيت تغذيهاي، مبارزه با آفاتي چون سن گندم.
- توجه به شرايط نگهداري گندم و بوجاري كامل گندم و شستشوي آن با آب تميز قبل از مرحله واجد شرايط كردن (Conditioning) و آسياب كردن.
- استفاده از مخلوط گندمهاي ضعيف و قوي براي تهيه آرد با كيفيت ثابت و مناسب.
- سبوسگيري كمتر از گندم براي تأمين ويتامينها و عناصر معدني لازم براي بدن و همچنين فيبر كه وجود آن بر سلامت سيستم گوارش مؤثر است. فرآوري سبوس براي كاهش اسيدفيتيك و افزودن به آرد روش بهتري است.
- كنترل فعاليت آلفاآميلازي آرد و تنظيم آن در آسيابها.
ب- استفاده از تكنولوژي مناسب توليد خمير براي نان مطلوب. عوامل زير بر كيفيت خمير مؤثرند:
- كيفيت آب مورد استفاده، دماي خمير، سيستم مخلوط كن، زمان مخلوط كردن و چگونگي ورآوردن خمير روي كيفيت نانوايي و سلامت نان حاصل از خمير مؤثر است. استفاده از آب حدود 30 درجة سانتيگراد بنحوي كه خمير توليدي دماي حدود 30 درجه داشته باشد، بر تخمير مؤثر است. استفاده از جوششيرين بايد ممنوع و بجاي آن از 5/0 تا 1 درصد مخمر همراه با 5 تا 10 درصد خمير ترش استفاده شود (8). اين كار نياز به برنامهريزي براي آموزش توليدكنندگان و نظارت كافي بر كار آنها دارد.
ج- فرم دادن خمير بسيار اهميت دارد. نانهايي كه خمير آن بسيار نازك است مثل نان لواش نميتواند نان مناسبي باشد. نانهاي سنگك، بربري و تافتون با ضخامت مناسب اگر با فناوري مناسب توليد شود داراي كيفيت بهتري خواهند بود.
د- شرايط پخت بايد كنترل شده و توسط تنورهايي كه بستر مناسب دارند و از شعله مستقيم استفاده نميكنند صورت گيرد.
ه- ابعاد نان هر چه كوچكتر باشد بهتر است، چون نانهاي بزرگ در سفرهها، رستورانها و محلهاي مصرف ديگر تلفات بيشتري خواهد داشت. امكان توليد نان 10*10 سانتيمتر و بستهبندي آن بصورتي شبيه نانهاي حجيم وجود دارد، با اين روش بستهبندي نان راحتتر شده و مقدار مصرف نشده نان در بسته باقي ميماند و تلفات كمتري خواهد داشت.
و- اگر از بهبود دهنده استفاده شود نان با ماندگاري بيشتر توليد خواهد شد و امكان بستهبندي و فروش آن در فروشگاهها فراهم خواهد گشت، بايد اجازه داد كه از بهبود دهندهها مثل ويتامين ث استفاده گردد و معادل قيمت آن به قيمت نان افزوده شود.
ز- برنامهريزي براي كاهش سوبسيد نان ولي جبران ضعف مالي مردم براي تأمين نان به گونهاي ديگر بنحوي كه ارزش واقعي نان شناخته شود و كسي بعلت ضعف مالي گرسنه نماند.
ح- سامان دادن به سيستم توليد، نگهداري، بوجاري و آسياب كردن گندم و چگونگي توزيع آرد و نظارت كافي بر توليد و توزيع نان توسط افرادي كه آموزش كافي نسبت به اين امور ديدهاند.
ط- در شرايط فعلي بيش از 50 هزار نانوايي كوچك در كشور وجود دارد كه اكثراً توسط افراد غيرمتخصص اداره ميشود و نظارت بر كار آنها مشكل است. ضرورت دارد واحدهاي بزرگتر توسط افراد با تخصص توليد نان بوجود آيد تا امكان استفاده از تكنولوژيهاي بهتر فراهم گردد و نظارت بر آنها آسانتر باشد.
نتيجهگيري
4-1- با توجه به اينكه نان قوت اصلي مردم و مخصوصاً بخش كمدرآمد جامعه است و بيش از 50 درصد پروتئين و انرژي مورد نياز و در صورت تولید نان مطلوب بخش مهمي از عناصر معدني و ويتامينهاي مورد نياز روزانه از طريق نان تأمين ميشود اثر آن بر سلامت و يا عدم سلامت جامعه بسيار گسترده است و اهميت آن بسيار زياد ميباشد. اهميت توجه به اين موضوع از موارد اساسي و ضروري جامعه است لذا نياز به يك ساماندهي و برنامهريزي ريشهاي و خاص دارد.
4-2- اگر چه آمار دقيقي در مورد مقدار تلفات گندم، آرد و نان وجود ندارد اما اكثر صاحبنظران مقدار تلفات را بيش از معادل 20 درصد گندم ميدانند. اين مقدار تلفات بيش از معادل 2 ميليون تن گندم است كه با توجه به معدل قيمت گندم در سالهاي خشكسالي و غير آن (200 دلار براي هر تن) مبلغي معادل 400 ميليون دلار ميشود. پس با نگاهي خوشبينانه ساليانه مبلغي بيش از 400 ميليون دلار از اصليترين ماده غذايي كشور دور ريخته ميشود كه از نظر اقتصادي اهميت زيادي دارد.
4-3- با توجه به اينكه مقدار گندم تحويلي كشاورزان به دولت در سال 1382 بيش از 10 ميليون تن بوده است (4)، درصورتيكه 15 درصد از دورريز گندم، آرد و نان كاهش یابد كشور نيازي به گندم خارجي نخواهد داشت و وابستگي كشور از بابت اصليترين نياز جامعه از بين خواهد رفت.
4-4- كم بودن قيمت ظاهري نان موجب تلفات زياد نان شده است و سوءاستفادههايي از اختلاف قيمت آزاد با قيمت دولتي آرد و نان ميشود. بخشي از گندم و آرد نيز از مرزها خارج ميگردد. ضرورت دارد روش ديگري براي تأمين نان مردم و گرسنه نماندن افراد كمدرآمد جامعه انديشيده شود و قيمت نان افزايش يابد تا مخصوصاً در مرحله مصرف، دورريز كمتري داشته باشيم. در شرايط حاضر حتي براي جلوگيري از سرد شدن غذاها از نان بعنوان عايق استفاده ميشود.
4-5- وزارت جهاد كشاورزي بايد در توليد بذر به كيفيت نانوايي بيش از پيش توجه نمايد. مخصوصاً كه عدم خريد گندم با كيفيت بالا از خارج موجب خواهد شد كه گندمهاي ضعيف داخلي با گندمهاي خارجی تقویت نشود و ضعف كيفيت نانوايي آرد هاي تولیدی اثرقابل توجهي بر كيفيت نان بگذارد.
4-6- با توجه به اينكه براي توليد آرد با كيفيت نانوايي مطلوب و با ثبات كافي نياز به اختلاط گندمهاي مرغوب و ضعيف است و از طرفي گندمهاي بعضي از مناطق مثل خوزستان و گلستان داراي كيفيت بالاتري است بايد برنامهريزي بهتري براي توزيع گندم در كشور صورت گيرد و وزارت كشاورزي توليد گندم در مناطقي چون خوزستان كه آب و زمين فراوان وجود دارد ترغيب نمايد.
4-7- ضرورت دارد قيمت خريد گندم از كشاورزان بر اساس كيفيت نانوايي و تغذيهاي آن باشد تا كشاورزان نسبت به توليد گندم با كيفيت بهتر ترغيب شوند و در انتخاب بذر، زمان كاشت، چگونگي آبياري و دادن كود و مبارزه با علفهاي هرز و آفات مديريت بهتري اعمال كنند.
4-8- چون باقيماندن گندم در سيلوها براي حدود 2 ماه موجب كيفيت بهتر آرد آن ميشود، بايد از ارسال مستقيم گندم از مزارع به آسياب اجتناب نمود. ضرورت دارد كمبود سيلوها براي نگهداري بهتر گندم رفع گردد.
4-9- عمليات نگهداري مناسب و بوجاري و شستشوي گندم قبل از آسياب کردن بايد رعايت شود تا كيفيت آرد افت نكند.
4-10- با توجه به اينكه فعاليت آلفاآميلازي گندم در مناطق خشك كم است و در مناطق مرطوب زياد، ضرورت دارد در آسيابها امكانات تنظيم فعاليت آلفاآميلازي آرد فراهم شود و اين فعاليت بر پايه عدد سقوط (Falling number) 250 تنظيم گردد. امكان افزودن آرد گندم جوانهزده براي تنظيم اين عدد وجود دارد.
4-11- شرايط توليد خمير و نحوه مطلوب آن بايد به نانوايان آموزش داده شود و توجه شود كه كاسه مخلوطكن نانوائيها از جنس آلومينيوم نباشد تا تأثير نامطلوب بر سلامت مردم نداشته باشد (استفاده از كاسه خمير و ظرف تخمير از جنس استيل زنگ نزن بايد جزو استانداردها باشد).
4-12- استفاده از جوششيرين بايد در نانواييها ممنوع شده و نظارت جدي بر اين امر صورت گيرد. اکثر نانوايان اعتقاد دارند كه بايد جوششيرين افزود. بجاي جوش شيرين از 5/0 تا 1 درصد مخمر خشك همراه با 5 تا 10 درصد خمير ترش استفاده شود تا عمل تخمير موجب كيفيت بهتر نان و تجزيه اسيد فبتيك شده و سلامت نان تأمين گردد.
4-13- بايد تلاش شود از آردهای با سبوس بیشتر استفاده شود تا عناصر معدنی مفید و ویتامینها و فيبر كه در سبوس وجود دارد از رژيم غذايي مردم حذف نشود. استفاده از سبوس فرآوري شده بهتر است.
4-14- نانوايان نسبت به چگونگي توليد خمير و چگونگی استفاده صحیح از مخمر و خمیرترش و شرایط مناسب تخمیر آموزش داده شوند و دماي مناسب تخمير( حدود 30 درجه سانتيگراد) و زمان آن (حداقل 5/1) ساعت را رعایت کنند. نانوايان بايد ظروف مخصوص تخمير و محل مناسب نگهداري خمير براي انجام تخمير داشته باشند.
4-15- با توجه به اينكه تعداد بيش از 50 هزار نانوايي كوچك و با افراد كم سواد را نميشود خوب نظارت كرد، بايد واحدهاي بزرگتر توليد نان بصورت انبوه ايجاد كرد. البته اين نانوائيها ميتوانند نان با ماندگاري خوب را بستهبندي كرده و در فروشگاهها عرضه كنند.
4-16- باید اجازه داده شود برای آرد های ضعیف از بهبود دهندههايي مثل ويتامين ث در حد 6 گرم براي 100 كيلوگرم آرد استفاده كنند. اين بهبود دهنده قيمت نان را زياد افزايش نميدهد ولي كيفيت نان را بهتر كرده و نياز به افزودن نمك اضافي براي بالابردن كيفيت نانوايي خمير را منتفي ميسازد.
4-17- به برخي از نانوايان اجازه داده شود بهبود دهندههايي چون يك درصد شكر و يك درصد روغن قنادي به خمير اضافه كرده و نان را با قيمت كمي گرانتر بفروشند.
4- 18- ضرورت دارد نان پس از پخت بصورت بهداشتي سرد شده و بستهبندي شود. براي بستهبندي بهتر لازم است اندازه نان كوچكتر بوده و ابعاد مشخص (مثلاً 10*10 سانتيمتر) و يك اندازه داشته باشد كه البته توليد نان بصورت صنعتي به اين صورت امكانپذير است. اين عمل موجب دورريز كمتر نان بعلت امكان نگهداري بهتر آن و ايجاد شرايط بهتر در موقع مصرف خواهد شد.
4-19- نحوه نگهداري نان در منزل و رستورانها بايد آموزش داده شود. اكثر مردم نان را در يخچال نگهداري ميكنند، در صورتيكه دماي يخچال نان را سريعتر بيات ميكند . بهترين روش نگهداري نان بصورت منجمد است. از نظر بیاتی نگهداري در دماي معمولي بهتر از يخچال است.
4-20- نياز به تحقيقات سامان يافته براي اموري كه اطلاعات علمي در مورد نان سنتي كم است وجود دارد ولي در شرايط حاضر تحقيقات بصورت پراكنده و بعضاً تكراري و موازي صورت ميگيرد و بخشي از بودجههاي تحقيقات تلف مي شود. برنامهريزي ملي و استفاده بهينه از امكانات تحقيقاتي در اين زمينه ضروري است.
4-21- براي بهبود كيفيت نان و جلوگيري از تلفات آن بايد دولت عزم جزم كند و مديريت واحد كه داراي آگاهي و توانايي كافي باشد بوجود آورد و يك برنامهريزي ملي براي سامان دادن به مشكل نان بشود در اينصورت ميتوان با تلاش كافي در يك دوره حداقل 5 ساله كيفيت نان را نسبت به حالت فعلي خيلي بهبود بخشيد و دورريز نان را به كمتر از نصف رسانيد و البته هزينههاي آن از كاهش تلفات حاصل خواهد شد.مطالب مشابه :
کلوچه-مسقطی شیراز (Masghati, Confection of Shiraz)
از قنادی برادرشان در مشهد همت کنند؛ میشود مستند خوب و جذابی از ایشان در این
چگونگي عملكرد اپراتوردرهتل
مشهد در ایام ولادت امام رضا آموزش قنادي. 8- صدای خوب، اثری خوب روی شنونده دارد.
نقش کاست کنترل واهمیت آن در هتل
مشهد در ایام آموزش قنادي. هتل نخواهیم رسید ؛خوب گفتیم هر جا در هتل مو ضوع کیفیت
بهداشت در آشپزخانه
مشهد در ایام آموزش قنادي. جلوه دهد همان طوری که یک غذای خوب در ظرف بد نمی تواند
ویژگی های یک هتلدار خوب
مشهد در ایام ولادت امام رضا آموزش قنادي. برخورد خوب با مسافران و کارکنان 22 )
نکات حرفه ای در RECEPTION (پذیرش)
مشهد در ایام ولادت آموزش قنادي. برخورداري از رفتار خوب ورودي با چهره ي بشاش ،ضمن
عدم توجه کافی به واحد غذا ونوشیدنی درهتل
مشهد در ایام ولادت امام آموزش قنادي. خوب ، سرویس خوب به جز اینکه هتل را زنده و شاداب و به
آشنايي با مشاهير شهرضا (1)
و به كار قنادي در مشهد مقدس و در سنين جواني شبي به خوب ديد كه از مشهد به طرف
تلفات نان و راهكارهاي كاهش آن
دانشجویان آرد مشهد در زير برخي از نظرات شكر و يك درصد روغن قنادي به خمير اضافه
گفتگو با مهندس حسين ثابت
مشهد در ایام ولادت آموزش قنادي. در ايران آغاز شده و اگر بخواهيم خوب قضاوت كنيم به نظرم
برچسب :
قنادي خوب در مشهد