نقاشی پست مدرنیسم
پست مدرن به مجموعه پیچیده ای از واکنش هایی مربوط میشود که در قبال فسلفه مدرن و پیش فرضهای آن صورت گرفته اند، بدون آن که در اصول عقاید اساسی کمترین توافقی بین آنها وجود داشته باشد. فلسفه پست مدرن اساسا به معارضه با شالوده گرایی مورد اعتقاد مشترک فلاسفه برجسته قرون شانزده، هفده و هجدهم میلادی همان پیش فرض هایی هستند که باید مردود شناخته شده و کنار گذارده شوند، به عقیده نیچه،هایدگر، فوکو و ژاک دریدا قدمت این قبیل پیش فرضهای مردود به قدمت متافیزیک بوده و تجسم عینی آن را به بهترین وجه شاید بتوان در دیدگاه افلاطون مشاهده کرد.ژان- فرانسوا لیوتار حتی از این هم فراتر و فلسفه پست مدرن را مقدم بر فلسفه مدرن می داند، به این معنا که پیش فرضهای فلسفه مدرنیسم از مشربی نشات می گیرند که عقاید بیان نشده پیشینی آن پست مدرن محسوب می شوند.لذا فلسفه پست مدرن را با توجه به آنچه گفته شد در بهترین وجه به مثابه مفهوم خوشهٔ پیچیده ای تلقی میشود که شامل عناصر زیر است؛ دیدگاهی ضد (یا پسا) معرفت شناختی، موضعی ضد ماهیت گرایی؛ ضدیت با واقع گرایی؛ ضدیت با شالوده گرایی؛ مخالفت با برهانهای استعلایی و مواضع استعلایی، نفی تصویر موجود از شناخت به مثابه بازنمایی دقیق؛ نفی حقیقت به مثابه متناظر یا مطابق با واقعیت؛ نفی نظریه توصیفات کلی؛ نفی واژگان نهایی، یعنی نفی اصول؛ قواعد، تمایزات و مقولاتی که بی هیچ قید و شراطی برای تمامی زمان ها، اشخاص و مکانها الزام آور و قطعی تلقی می شوند. و نوعی سوء ظن یا بدگمانی نسبت به فرا روایتها به ویژه فراروایت هایی که شاید بهترین تجسم آن را بتوان در ماتریسم دیالکتیک یافت. فلسفه پست مدرن همچنین توصیف و طرح ویژگیهای این صورت غذای (منو) جریانات معارض در شکل نسبیت گرایی، شکاکیت یانیهیلیسم را نیز رد می کند. همینطور رویای سنتی نظام تثبیتی کامل، یکه و بسته ای را که اساسا از سوی جریانات معارض دو قطبی(دوگانه) تغذیه می شود، رد می کند. علاوه بر این مضامین زیر را نیز غالبا می توان در اندیشه پست مدرن یافت: انتقاد از بی طرفی و استقلال عقل، من جمله تاکید بر ماهیت یا سرشت تاریخی، قوم مدارانه و قویا تقسیم بندی شده آن؛ مفهوم ساخت اجتماعی تصاویر دنیای واژگانی؛ گرایش به قبول تاریخ گرایی انتقاد از هرگونه تعارض یا تخالف غایی بین معرفتشناسی و جامعهشناسی شناخت؛ از هم گسیختگی سوژه مستقل با تاکید بر جایگاه صرفا تاریخی تقسیم کار در فرایند تحصیل و تولید شناخت؛ و نوعی دوگانگی درباره روشنگری و ایدئولوژی آن.[۱]
[ویرایش] پیشینه پست مدرن
پیش تر از این در اروپا در دنیای انگلیسی زبان، مدتها پیش از آنکه اصطلاح پست مدرن رایج گردد، بسیاری از این قرابتها یا پیوندهای انتخابی در مخالفت رو به رو شد با نظریه شناخت ناظر به طور سطحی و اجمالی مطرح شده بودند. در فلسفه انگلیسی این مفهوم در شکل مخالفت جان دیویی با پوزیتیویسم، توصیف مجدد کاربست علمی توسط کوهن و تاکید ویتگنشتاین بر ماهیت بازی زبانی بازنمایی مطرح شد؛ پس از آن در انتقاداتی که از سلار تا دیویدسن و کواین بر اسطوره امر مسلم وارد شده است؛ در ظهور معرفتشناسی طبیعی وابستگی توصیفات مربوط می گردد، مطرح شده است.
در اروپا بسیاری از این قرابتها با تشابهات گزینشی پست مدرن، صراحتا چارچوب پسا ساختارگرایی مطرح شدند؛ گرچه در حملات هایدگر علیه بقایا و رسوبات اندیشههای دکارتی هوسرل آثار و نشانه هایی به چشم می خورد ولی در موارد و نمونههای زیر نیز می توان به برخی از این قرابتهای پست مدرنی برخورد کرد از جمهل در نفی توصیفات زیربنایی در مفهوم هوسرلی آن؛ حمله سوسور و ساخت گرایی علیه پیوستگی موضع استعلایی در برابر سوژه خود شفاف (سوژه ای که معنی آن روشن است)، ساخت گشایی یا شالوده شکنی متافیزیک حضور دریدا؛ توصیف مجدد فوکو از معرفت یا دانش؛ تقارب و همگرایی بین ساخت گرایان اجتماعی فرانسوی و انگلیسی، حملات علیه زبان شرایط کمکی،و بالاخره مداخلات متعدد لیوتار علیه روایتهای کلان، بسیاری از قرابتهای پست مدرن در چالشهای جهانی علیه فلسفه اخلاقی آنگونه که در غرب چه در فلسفه آلمان و فرانسه و چه در آثار السدیرمک اینتایر، برنارد ویلیامز، مارتا نوسبام و دیگران فهم شده است، به چشم می خورد. نیروی انتقادات پست مدرن را شاید به دیگران فهم شده است،به چشم می خورد نیروی انتقادات پست مدرن را شاید به بهترین وجه بتوان در برخی چالشهای نظریه فمینیستی مثلا در آثار جودیت باتلر و هلن سیکسوس و به طور عام در نظریه جنسیت مشاهده نمود. زیرا درنظریه جنسیت مفهوم عقل به تنهایی به عنوان مفهومی باز توصیف شده است که غالبا گفته میشود مفهومی است تکثیر شده، پدرسالارانه، انسان ترسانه قویا ارادی و اختیاری.[۲]
[ویرایش] هنر پست مدرن
نقاشی چون مجسمه سازی، ابزاری سنتی است که نمی تواند با پست مدرنیسم، هماهنگ شود. به واقع، آن چه در نقاشی پست مدرن می گذرد، مدرنیسم متاخر در لباس مبدل است. در هیچ یک از این اتفاقات هنی مرز مشخصی بین این دو وجود ندارد. نقاشی پست مدرن، تا آن جا که اصولا بتوان موجودیتی برای آن قائل شد، پیامد مفهوم گرایی، هنر پاپ و نو اکسپرسیونیسم است. با این حال در یک جنبه اساسی با آنها تفاوت دارد. در این جا نقاشی شبیه متنی ساختار شکنش ده عمل میکند که پر شده از مفهوم، همواره عاری از هر چیزی است که بر گزینیم مگر از طریق مشارکتی آزاد توسط پیش دانستههای مان تجربه اش کنیم.
چگونه نقاشی این سان تهی از محتوا شد؟ پاسخ این است که ابزارهای سنتی، چون تمثیل و کنایه، نیازمند فرهنگی مشترکند و این در عصر پست مدرن به سختی امکان پذیر است. زیرا بر خلاف مفهوم دهکده جهانی تمدن ما اینک بیش از هر زمان دیگری قطعه قطعه شده است. به علاوه ساختار شکنی مرگ هنرمند و موضوع اثر را به عنوان ردپاهای بی فایدهٔ او مانیسم اعلان می کند. بدین سان معنی را پوچ و بی اثر می داند. بحث کردن و پی بردن به مفاد باب روز شده و شناساندن اصول نخستین هر دوی آنها غیر ضروری است و خارج از موضوع است. شاید بزرگترین تحول در جهان پست- مدرن سیاست جدید درهای باز باشد. و این تنها گرایش به ناسازگاری موجد خویش نیست. بلکه تایید نوینی بر حقوق اقلیتها و دیگری بودن است. جنبش زنان نمونه بارزی از جنبشهای فراوان پست0 مدرن است که در دهه شصت به وجود آمد تا قدرت سیاسی شناخته شده ای در دهه هفتاد باشد. اما هیچ جنبشی به تنهایی معرف این تحول فراگیر نمی باشد. اگر دهکده جهانی این بیداری را پدید آورده است که افراد متعلق به اقلیتهای به هم وابسته باشند، به رسمیت شناختن تفاوتها آغاز شده است و در بافت مرکزی شهرها یک باور زندگی کن و بگذار زندگی کند سایه افکنده است و این تا زمانی است که کسی کارش را از دست ندهد.
همچنین اینک برخورد گسترده تری با تضاد میان جهان بینیهای متفاوت وجود دارد. باور مدرنیسم در هسته اش اغلب انحصار گرا بوده و می کوشید کثرت گرایی مذاق- فرهنگهای ناپیوسته را در یک حساسیت و دیدگاه خاص نسبت به تاریخ بگنجاند. دست پروردههای نمادین آن اینها هستند: کارخانه، خیابان ششم نیویورک، موزه هنر مدرن، کارخانه فورد موتور، تاریخ مستقیم الخط هنر مدرن از امپرسیونسم تا اکسپرسیونیسم انتزاعی، فلسفههای واقع بینی و مثبت گرایی منطقی و بالاتر از همه تاکید بر رشد مداوم اقتصاد به هر بهایی که باشد. در نهایت مدرنیسم باور امروزی گردانیدن بود و این اعتقاد تا آن جا ادامه یافت که آرمان فاستوس را بهترین مغزها و کسانی که قدرت بیشتری داشتند، به طور جدی دنبال نمودند.
مطالب مشابه :
قصه نقاشي مدرن ايراني به روايت موزه هنرهاي معاصر
گرچه او تحت تأثير پيكاسو است، اما نقاشي ها و مجسمه هايش بي شك از روحية يك نقاش ايراني خبر مي دهند. اگر به كيش سفري داشتيد، مجسمة كشتي گيران اش را حتما
نقاشی ساختمان|نقاشی ساختمان تهران|نقاشی ، مولتی کالر، نقاش، نقاشی خانه، نقاشی خونه، نقاشی ساختمان گل
نقاشی ساختمان|نقاشی خانه|رنگ|نقاشی - نقاشی ساختمان|نقاشی ساختمان تهران|نقاشی ، مولتی کالر، نقاش، ... گچ کاری و ابزار پیش ساخته مدرن به روز- کناف ودستی.
نقاشی مدرن تا انتزاع هنری
خود انگیختگی اثر و سازمان دادن مراحل کار ، براساس بینش اکسپرسیونیستی ، شیوه بیانی مطرح ساخته که آنرا آز دیگر سبکها جدا میکند . دراین سو ، رنگ ، فرم و
نقاشی ساختمان - نقاشي ساختمان- رنگ ساختمان -مولتی کالر - نقاش ساختمان - قیمت نقاشی ساختمان - نقاش
نقاشی مدرن ساختمان. نرخ نقاشی ساختمان. رنگ اتاق خواب کودک. naghashi. انواع رنگهای ساختمانی. رنگ ساختمانی. رنگ پلاستیک ساختمان. رنگهای جدید ساختمانی.
نقاشی پست مدرنیسم
پست مدرن به مجموعه پیچیده ای از واکنش هایی مربوط میشود که در قبال فسلفه مدرن و پیش فرضهای آن صورت گرفته اند، بدون آن که در اصول عقاید اساسی کمترین توافقی
سبک های نقاشی
سبک های نقاشی. نئوکلاسیسم : این سبک در تقابل با .... هنرمندان این جنبش قصد نمایش واپس گرایی و به بن بست رسیدن انسان مدرن را دارند. هنرمندان برجسته: امیل نولده
برچسب :
نقاشی مدرن