مشکل کم رویی در دانش آموزان

مشکل کم رویی در دانش آموزان - مدارس ابتدایی"> اموزش ابتدایی - مشکل کم رویی در دانش آموزاناموزش ابتدایی مدارس ابتدایی مشکل کم رویی در دانش آموزان مشکل کم رویی در دانش آموزان

اکثر معلمان و مسوولان مدارس، در طول خدمت آموزشگاهی خود با دانش آموزانی برخورد می کنند که رفتارهایی متفاوت با سایر همکلاسان از خود نشان می دهند. یکی از این رفتارها که نگرانی بزرگترها را برمی انگیزد مشکل کمرویی و گوشه گیری دانش آموزان است که در گستره وسیعی جای می گیرد که با سکون، سکوت، غمگینی و درخود فرورفتگی و انزوا همراه است. 

روان شناسان کمرویی و گوشه گیری را رفتاری ناسازگارانه تلقی می کنند که بعضا مزمن و با دوام است. این رفتارها سازگاری کودک را با مشکلات زیادی مواجه می کند و برای زندگی سایر اشخاص که به نوعی با کودک در تماس هستند، عامل مزاحمی به حساب می آید.

 

● تعریف کمرویی

کمرویی و کناره گیری کودک، کوششی برای خودداری از ارتباط با محیط اطراف است. کودک کمرو و گوشه گیر ممکن است از برقرارنمودن تماس با افراد و شرکت در فعالیت های اجتماعی، تقلیل یافتن علائق ذهنی و عاطفی به محیط خارج همراه باشد. این دسته از کودکان ممکن است از موقعیت هایی مانند؛ شکست، انتقاد، کمبود، اعتماد به نفس، دستپاچگی یا تحقیر ترس داشته باشند.

کودکان کمرو و گوشه گیر معمولا از داشتن دوست محروم هستند و یا تک دوست بوده و بسیار به آنها وابسته می باشند و به طور کلی از بودن در کنار هم سن های خود لذت نمی برند و به فعالیت های گروه علاقه نشان نمی دهند. متاسفانه کودکان کمرو و کناره گیر معمولا موردتوجه قرار نمی گیرند، علت نیز آن است که نسبت به کودکان دیگر، کمتر توجه اطرافیان را به خود جذب می کنند. روابط اجتماعی این دسته از کودکان در مقایسه با همسالان در عملکردهایشان دچار کمبود و کاستی است و احتمالا حالت هایی از افسردگی و ناشادی را تجربه خواهند کرد و با مشکلات آموزشی خود، مواجه خواهند گردید.

● مشخصه های رفتاری کودکان کمرو و گوشه گیر

رفتار گوشه گیری یا انزواطلبی به عنوان یکی از مشکلات عمده در کودکان و نوجوانان محسوب می شود و متاسفانه برای آنکه در مدرسه ایجاد دردسر و مشکل نمی کنند دیرشناخته شده و گاه به عنوان فردی مودب و بی دردسر از طرف دیگران معرفی می گردند. در نتیجه تشخیص و شناخت آنها به تاخیر می افتد و زمانی متوجه مشکل می گردند که کار درمان سخت تر و وضعیت شاگرد حادتر شده است.

این کودکان و نوجوانان دارای احساس بی کفایتی بوده و به دنیای درون خود پناه می برند و بیش از حد متواضع هستند و حتی اگر با مسئله ای مخالف باشند جرات بیان مخالفت یا نظرات خود را ندارند.این افراد نسبت به مسائل اطراف خود حساسیت بیش از حدی دارند و اگر مسئله ای مخالف نظر آنها باشد یا مجبور به شرکت در کار جمعی باشند، در گوشه ای کز کرده و با کسی حرف نمی زنند و گاه در هنگام شدت ناراحتی ناخن های خود را می جوند.رفتار چنین کودکانی همواره با شک و تردید همراه است و دور از اطمینان که جهش های ناشیانه و پس روی های ناگهانی به دنبال دارد.

همه این حرکات این تصور را ایجاد می کند که شخص کمرو بین دو نیروی متضاد در کش و واکش است.هر کودک کمرویی دارای خصوصیاتی است که ناتوانی او را در نظر خودش بزرگ تر و در نظر دیگران نمایان تر جلوه می دهد. مثل این است که کودک با کمرویی خود می خواهد بگوید؛ «می بینید که من چقدر رنج می برم، پس راحتم بگذارید!»بدین ترتیب کودک با رفتار تردیدآمیز خود به جایی می رسد که از ارتباط های اجتماعی که برای او رنج آور و دشوار است پرهیز می کند، زیرا می ترسد نتواند به صورت مناسبی با آنها روبه رو شود.

● نشانه های دیگر

دست های کودک کمرو غمناک است. کودکی که از کمرویی خود به ستوه آمده است جرات نمی کند دست کسی را که به سوی او دراز شده است بفشارد، زیرا می ترسد که او متوجه غمناک بودن دست هایش بشود. دشواری دیگر برای بعضی از کودکان انزواطلب احساس نیاز رفتن به دستشویی است، زیرا می ترسند برای رفتن به دستشویی از معلم اجازه بگیرند و معلم اجازه ندهد، این دسته از کودکان گاهی موقع حرف زدن دچار دشواری هایی می شوند. از ترس اینکه نتوانند منظور خود را شرح دهند، به لکنت زبان دچار می شوند.

این نقص بیشتر در مقابل کسانی مطرح می شود که کودک از قضاوت ایشان بیمناک است. حرف زدن با کسی که مورد اطمینان اوست و به او محبت دارد برایش آسان است. بعضی از معلمان گاهی دیده اند که کودک کمرویی که مورد پرسش قرار گرفته، چنان دست و پای خود را گم کرده است که به ادعای خود سوال را نشنیده است. کودک کمرو با کناره گیری از گروه کودکان، از بازی هایی که به فعالیت گروهی نیاز دارد خودداری می کند و این رفتار او را از آموختن اصول زندگی اجتماعی باز می دارد و مانع رشد احساس اجتماعی بودن در او می شود.

کودک کمرو از نوعی احساس حقارت رنج می برد، او به توانایی هایی که دارد اعتماد ندارد و آنها را ناچیز می شمارد. خود را برای زندگی ضعیف و نامجهز می بیند و چنین می پندارد که برای دفاع در مقابل مشکلات آماده نیست.

● سبب شناسی مشکل

گاه گفته می شود که کمرویی نوعی بیماری خانوادگی است. اما این گفته صحت کامل ندارد. کمرویی در اغلب موارد یک نقص موروثی نیست (به جز در مواردی که با نشانه هایی از بیماری اسکیزوفرنی همراه است) بلکه رفتار نامناسبی است که کودک از محیط کسب می کند که سبب شناسان برای آن عللی را برشمرده اند.

مشکلات و اختلافات ریشه دار خانوادگی، محرومیت از محبت، فعالیت های اجتماعی بیش از حد پدر و مادر، نقص عضو یا بیماری های دیگر جسمانی، شکست های متعدد در زندگی، تحقیر کودک در مقابل جمع، انتقاد و تمسخر در حضور دیگران، نداشتن معیارهای خاصی که کودک و نوجوان برای محبوب شدن، برای خود در نظر بگیرد، توقع بیش از حد داشتن از کودک، تغییراتی که در خانواده پیش می آید مانند تولد خواهر یا برادر کوچک تر از جمله عواملی است که منجر به گوشه گیری و کمرویی در کودک خواهد شد.

● راهکارهایی برای معلمان

۱) سعی کنید علت اصلی کمرویی و کناره گیری کودک را پیدا کنید. از یادداشت های روزانه، نمایش، ایفای نقش، جملات ناتمام، قصه گویی یا فنون مشاوره استفاده کنید تا کودک را بهتر بشناسید.کودکان اغلب احساسات خود را در اینگونه از فعالیت ها واضح بیان می کنند.

۲) برای جلب اعتماد کودک و ایجاد یک ارتباط خوب تلاش کنید.

۳) از کودک خجالتی بخواهید که به دانش آموز دیگر، در نقش یک معلم کمک کند. هر توانایی و نکته جالب را که باعث بهبود روابط کودک می شد را اصل قرار دهید.

۴) کودک کمرو و گوشه گیر را در فعالیت های گروهی کوچک یا در فعالیت های کودکان دیگری که با آنها دوست است درگیر سازید. یک کودک خجالتی بیشتر دوست دارد در گروه های کوچک صحبت کند. او را برای انجام کارهای خاص با کودکان دیگر همرا کنید.

۵) به کودک کمرو و گوشه گیر مسوولیت های مختلفی واگذار کنید. مانند انتقال پیام ها، کمک به مسوولان مدرسه، کمک به دفتردار مدرسه، تدارک وسایل آزمایشگاه و ... از واگذاری کارهای سخت به کودک و همچنین کارهای اجرایی و نمایشی مانند صحبت کردن در مقابل کلاس که او را دستپاچه می کند خودداری کنید.

۶) از کارهایی که کودک خجالتی دوست دارد و قادر به انجام آن است از قبیل شرکت کردن در گروه دوستان، صحبت کردن با شخصیت معروف و یا بازی در یک گروه، فهرستی تهیه کنید و به کودک فرصت دهید تا یکی از این کارها را انتخاب کند و برای رسیدن به هدف شایستگی خود را نشان دهد. از رفتارهای تمرینی استفاده کنید.

۷) با صحبت کردن در مورد کمرویی و گوشه گیری کودکان آنها را ناراحت نکنید. همچنین از صداکردن و دعوت آنها برای اجرای فعالیت های خاص در مقابل دیگران بدون هماهنگی قبلی اجتناب کنید. یک روش مناسب برای تشویق کودک شرکت در کلاس طرح تمرین و پرسش و پاسخ با کودک است. در این روش کودک و معلم قبلا سوال و جواب را تمرین کرده اند سپس زمانی که معلم کودک را پای تخته فرا می خواند، کودک احساس می کند که این فعالیت (پرسش و پاسخ) راحت و آسان است و اعتماد به نفس پیدا می کند.

۸) خودپنداره مثبت را در کودک تقویت نمایید.

۹) برای آموزش کودک کمرو از روش «ابراز وجود» استفاده کنید. از کودک بخواهید موقعیت هایی را که دوست دارد در آنها موثر باشد و راه های تماس برای برخورد با هر موقعیتی را بررسی کند، سپس طبق برنامه ای تعیین شده با کودک کار کنید.

۱۰) زیمباردو(۱۹۷۷) پنج مرحله را برای تغییر رفتار کودک گوشه گیر پیشنهاد می کند؛ درک خود، فهم دلایل گوشه گیری، عزت نفس، گسترش فعالیت های اجتماعی و کمک به دیگر افراد کمرو (برای غلبه بر کمرویی خود و دیگران)

افدام پژوهی

در اقدام پژوهی حاضر، که چرخه ای از برنامه ریزی، مشاهده، عمل، باز اندیشی و تفکر است، سعی شده برای جمع آوري اطلاعات مورد نياز از روش های مشاهده، مصاحبه و آزمون های مختلف مانند كپارت، آزمون فراستيگ، نقطه شماري و آزمون هوش ريون استفاده گردد. این امر با همکاری اولیاي دانش‌آموز، مشاوران آموزش و پرورش، اساتید فن و همکاران شاغل در مدرسه به خصوص معلمان و مدیر مدرسه تحقق یافته، تا بدین وسیله اطلاعات معتبر و کاملا قابل اعتمادی را در اختیار اقدام پژوه قرار گيرد.

در مرحله بعدی این پژوهش، اقدام پژوه براي دستيابي به اهداف مورد نظر و با تجزيه و تحليل اطلاعات به دست آمده، روش های چند حسی فرنالد، افزایش پس خوراند پوستی و جنبشی، ترمیم ساخت حروف ، کُندی نرخ پردازش، روش آموزش سینا، استفاده از آزمون فراستیگ، استفاده از اقتصاد ژتونی، قرار داد بستن با دانش آموز، مصاحبه درباره فضای زندگی و بازی درمانی و ... را تدوین نموده و با اجرای راهکارهای فوق، در پايان سال تحصيلي 88-87، مشکلات يادگيري دانش‌آموز مورد مطالعه، به ويژه در درس املا به ميزان چشمگيري کاهش يافت. همچنين نتايج ذيل به دست آمد.

1- هنگام نوشتن، به روش صحيح بر روي ميز و نيمکت مي‌نشيند؛

2- مداد را درست در دست مي‌گيرد؛

3- داراي سطح کمي و کيفي بالايي از يادگيري، به ويژه در درس املا مي‌باشد؛

4- جذابيت کلاس و درس‌ها براي او دو چندان شده است؛5- با ذوق و شوق به مدرسه مي‌آيد؛

6- پيشرفت تحصيلي چشمگير، به ويژه در درس املا، روحيه اعتماد به نفس و خود پنداره مثبت او را افزايش داده است؛

7- بسيار علاقه‌مند به نوشتن و انجام تکاليف مي‌باشد؛

8- انتخاب او به عنوان «نماينده کلاس» باعث گرديد که ميزان تعامل و روابط او با ديگر دانش‌آموزان کلاس، بيش از پيش افزايش يابد؛

9- ارتقاي سطح کمي و کيفي يادگيري سيدمحمدتقي، به ويژه در درس املا باعث گرديد که تعجب همکاران به خصوص مدير مدرسه، دانش‌آموزان و اولياي او را نيز برانگيزد.

بدين ترتيب نتايج فوق و يافته‌هاي اقدام پژوهي حاضر، حاكي از موفقيت طرح بوده ‌است.

در قسمت آخر اين اقدام پژوهي نيز، پيشنهادهايي ذیل ارائه شده است كه اميد مي رود راهگشاي حركتي پويا و سازنده در جهت رشد و شکوفايي استعدادهاي نونهالان اين مرز و بوم ‌باشد.

1- قبل از تهيه هر طرح آموزشي لازم است با مطالعه دقيق در جهت تشخيص مشكل واقعي دانش‌آموزان و شناخت خصوصيات عاطفي، رفتاري و جسماني آنان اقدام گردد.

2- با مراكز مشاوره و اختلالات يادگيري و رفتاري جهت تشخيص مشكل و کسب رهنمودهاي لازم ارتباط برقرار گردد.

3- با اولیای دانش آموزان و همکاران مدرسه (بخصوص مدیر و معلم سال قبل) با هدف به كارگيري روش‌هاي مناسب براي رفع مشكل دانش آموزان جلسات هفتگي يا ماهانه تشكيل گردد.

4- آموزش بايد از سطحي از سلسله مراتب يادگيري كه در آن كودك مشكل دارد شروع شود.

5- آموزش بايد انفرادي و بر اساس توانايي‌هاي كودك و با توجه به نارسايي‌هاي او تهيه و ارائه گردد.

6- برنامه‌هاي آموزشي بايد حاصل نتايج آزمون‌هاي رواني و جسمي فرد مورد نظر  باشد.

7- آموزش بايد براساس آمادگي و انگيزش كودك انجام شود.

8- از نظريه‌هاي گوناگون موجود در اين زمينه مانند نظريه غلبه طرفي مغز، نظريه كوتاهي دامنه توجه، نظريه روان كاوي، بازي درماني، نظريه فرابري آگاهي‌ها و تاخير در رشد مي‌توان بهره برد.

9- با روش‌هاي مناسب، اعتماد به نفس و خود پنداره‌‌ي مثبت در دانش آموزان ايجاد و افزايش يابد.

10- از برچسب زدن‌هاي نامناسب و نابجا و خرد كننده پرهيز شود.

11- تهيه‌ي برنامه‌هاي آموزشي به صورت بازي و القاي مطالب به طور غير مستقيم صورت گيرد.

12- در آموزش اين كودكان، از روش‌هاي چند حسي به خصوص روش فرنالد، روش بازي درماني، و مصاحبه درباره‌ي فضاي زندگي استفاده شود.

 

·   چگونه توانستم توجه وتمركز دانش آموزبيش فعال كلاس اوّلي را از طريق رفتار درماني به ويژه بازي درماني تقويت نمايم؟

·        حمیدرضاوزینی اطهر/آموزشگاه مهر امام ، ناحیه4قم

بیان مساله

دانش آموزان بیش فعال ، دانش آموزانی هستند که نسبت به سایر دانش آموزان فعالیت بیشتری دارند. فعالیتهایشان فاقد نظم و هدف و بدون تفکر است.فعالیت در حال انجام را به پایان نمی رسانند و به فعالیت دیگر می پردازند.

اینجانب حمیدرضاوزینی اطهردر سال 88-87 به عنوان مشاور دانش آموزان طرح تلفیقی (دانش آموزان استثنایی که در مدارس عادی مشغول به تحصیل می باشند) بادانش آموز بیش فعالی روبرو شدم که طبق نظر آموزگار و مدرسه و والدین مشکلات زیادی را برای خود و سایرین در کلاس و مدرسه بوجود آورده بود ، برای حل این مشکل تصمیم گرفتم از طریق بازی درمانی ، ضمن افزایش توجه و تمرکز ایشان ، مشکلاتی که بوجود آورده بودرا کاهش دهم .

شواهدیک:

شکایت وگزارش منفی آموزگار ، کادر اجرایی ،والدین و ئسایر دانش آموزان کلاس و مدرسه از مشکلاتی که ایجاد کرده بود. مشاهده رفتار دانش آموز در کلاس ، مدرسه و خیابان. نمرات بسیار پایین و یادگیری ضعیف

نظر کارشناس سنجش هوش و پزشک متخصص و دفترچه سنجش دانش آموزان بدو ورود به دبستان

جمع آوری اطلاعات

از روش های علمی از جمله مشاهده ، پرسشنامه و مصاحبه

راه حل ها به سه گروه تقسيم شد:

اول: راه حل هايي كه والدين بايد انجام دهند.

دوّم : راه حل هايي كه مدرسه يعني آموزگار ، مدير و معاون و هم كلاسي ها انجام دهند.

سوّم : راه حل هايي كه بايد بنده به عنوان درمانگر انجام دهم.

از جمله مهم ترین آنها ارجاع به روانپزشک ، مشورت با کارشناسان و مشاوران ، مطالعه کتب و تحقیقات سایر همکاران

در این زمینه ، انجام مشاهده رفتار ، مصاحبه و پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات ، بکارگیری  معلم خصوصی  در منزل ،

استفاده از بازیهای مختلف محلی و نمایشی ،انجام تست هوش ، استفاده از جداول و فرم های اصلاح رفتارو...

اجرای راه حل های پیشنهادی :

برای اصلاح رفتار و افزایش توجه و تمرکز این دانش آموز ، با کمک سایرهمکاران و متخصصان امر، برنامه ریزی شد.  پس از ارجاع به روان پزشک و دارو درمانی و نظر کارشناس سنجش ، بهترین راه درمان ، بازی درمانی انتخاب شد .

با مطالعه کتب مختلف بازی درمانی ، اصلاح رفتار ، آموزش و پرورش کودکان استثنایی و مطالعه پزوهش های پیشین در این زمینه، در ابتدا بازیهای مختلف لیست شد.و به ترتیب با در نظر گرفتن قوانین کلی از جمله ساده به مشکل ،بازیهای مجسم بعدذهنی و هوشی ،زمان کوتاه بعد افزایش زمان بازیها،بازی انفرادی بعد بازی گروهی و...به اجرای بازیها پرداخته شد.در این بین والدین نیز آموزش دیدند تا در اجرای بازیها در خانه کمک کنند.

تعدادی کتاب برای مطالعه آموزگار ووالدین معرفی شد و جزوه ای تهیه ودر اختیار آنان قرار گرفت.از نمودار ها و فرم های اصلاح رفتار استفاده شد تا برای استخراج نتایج مستنداتی در درس باشد.بازیها کم کم سخت تر می شد و زمان آنها افزایش و میزان خطا کاهش می یافت. با کمک آموزگار مربوطه بازیهای گروهی در مدرسه انجام شد که دانش آموز مورد نظر ضمن شرکت در این بازیها با قبول مسئولیت ، با اهداف گروه و اجتماع آشنا شد.در طول انجام این پزوهش با نظرپزشک مربوطه ، از میزان دارو کاسته شد.

شواهددو:

مشاهده و مقایسه جداول اصلاح رفتار و نمودارها ،نشان از موفقیت این پزوهش داشت. طبق نظر متخصصان تعلیم و تربیت دانش آموزان استثنایی ؛ بازی درمانی به عنوان یکی از راههای اصلاح رفتار ، در این پزوهش به کار گرفته شدکه به نتایج بسیار مثبتی رسید. کاهش دارو، رضایت مندی والدین و آموزگار و سایردانش آموزان ، پیشرفت تحصیلی ، کاهش پرخاشگری و رفتارهای نا هنجار و از همه مهم تر کارنامه پایان سال تحصیلی ،حاکی از افزایش میزان توجه و تمرکز این دانش آموز داشت و در نهایت او موفق شد به کلاس بالاتر راه پیدا کند.

  

·   چگونه توانستم دانش آموزان کم توان ذهنی مدرسه فرشته را به بهداشت حیاط مدرسه علاقمند سازم .

·        ناهید علی اکبری ( معاون مدرسه فرشته )

 بیان مساله :

این اقدام پژوهی در سال تحصیلی  1388-1387 در مدرسه  استثنایی دخترانه فرشته ،  ناحیه 2 ،  استان قم به تعداد 114 دانش آموز انجام شده است .

کار با دانش آموزان کم توان ذهنی مشکلات زیادی دارد کوچکترین کار معمولی باید با تمرین و تکرار به این دانش آموزان تفهیم شود با وجود روشهای زیادی که در زمینه رعایت بهداشت و نظافت مدرسه،  اول سال تحصیلی انجام  داده بودیم  ولی باز حیاط مدرسه ،  زنگهای تفریح توسط بعضی از دانش آموزان کثیف می شد و این باعث اعتراض مدیر محترم و مستخدم مدرسه و بحث معلمان در شورای آموزگاران بود . این موضوع از آبان ماه مطرح شد و من هر بار راه حلهایی را برای رفع این مشکل انتخاب می کردم تا به نتیجه ای برسم .

ارائه اطلاعات مربوط به وضع موجود ( شواهد یک ) :

حیاط مدرسه بسیار کثیف بود .  مقداری خوراکی  مثل نان خشک ، پشت پنجره ها بود . مقدار زیادی آشغال کنار سطل های زباله ریخته شده بود . تقریبا همه ی دانش آموزان عقیده داشتند که فقط مستخدم باید مدرسه را تمیز کند . بیشتر بچه ها ،  نان خشک را در سطل زباله یا پشت پنجره ها می ریختند . معلمان نیز عقیده داشتند ، سطل های زباله در حیاط کافی نیست . مکان سطل های زباله ، مناسب نیست .

راه حل های پیشنهادی و اجرای آنها :

پس از اعتباریابی با اجرای راهکارهای عملی که شامل :  درخواست نیروی مربی بهداشت از اداره استثنایی در آبان ماه ، خواندن کتاب داستانهای  بهداشتی در کلاسها ، دادن جایزه به دانش آموزانی که بهترین نقاشی یا 10 تا جمله از نتیجه داستان بنویسند ، تهیه و نصب پوستر آموزشی و نوشتن پیامهای بهداشتی روی ماکت قطار بهداشت ، خرید سطل زباله درب دار و چسبانیدن عکس روی سطل ها ،  خرید سطل نان خشک و چسبانیدن عکس روی آن  ، اجرای   نمایش عروسکی در زمینه بهداشت  توسط دانش آموزان  ، انتخاب  بهداشتیار از میان دانش آموزان ، تشویق  دانش آموزان   با انضباط  با  نصب عکس  یا  اسم آنها روی  تابلوی اعلانات و .....        میزان  علاقمندی دانش آموزان به بهداشت محیط افزایش پیدا کرد .

ارائه اطلاعات مربوط به تغییرات ایجاد شده ( شواهد 2) :

از 35 نفر دانش آموز از آزمودنی های پژوهشی (50 نفر) که در ابتدای سال تحصیلی می دانستند ،  نباید    پفک ، چیپس و تخمه به مدرسه بیاورند به 50 نفر ارتقا پیدا کرد . از 50 نفر ، 49 نفر عقیده داشتند نظافت مدرسه فقط بعهده ی  مستخدم مدرسه است در آخر سال همه ی 50 نفر فهمیدند که باید در نظافت مدرسه همه به مستخدم کمک کنند .از 50 نفر ، 32 نفر در  ابتدای  سال  تحصیلی ، نان  خشک ها را در سطل  زباله  می ریختند ،   آخر   سال  همه ی دانش آموزان ، نان خشک را در سطل زباله ریختند . دراوایل سال تحصیلی 60% آموزگاران ،  نظافت مدرسه راضعیف می دانستند و در آخر سال 45% آموزگاران ،  عالی و 40% خوب می دانند.

اوایل سال هیچکدام از آموزگاران از نظافت حیاط بعد از زنگ تفریح ،راضی نبودند ولی آخر سال 60% آموزگاران از نظافت راضی بودند . دراوایل 65% آموزگاران ،سطل های زباله در حیاط را کافی نمی دانستند ولی در آخر سال همه آموزگاران تعداد سطل ها را کافی می دانستند .

در پایان این نتیجه بدست آمد که در مدرسه می توان شرایطی فراهم کرد تا دانش آموزان کم توان ذهنی ،  بهتر مفهوم  بهداشت محیط را درک کنند . حتی می توان به آنان  مسئولیتهایی داد  و با کمک دانش آموزانی که آموزش پذیر بالا هستند شورای دانش آموزی تشکیل داد تا در حل مشکلات مدرسه به کادر مدرسه کمک کنند .

  

·   افزايش مداخله ما در جهت بهبود آموزش، و كاهش رفتارهاي نامطلوب در دانش آموز، علي شكوهي، مبتلا به سندرم داون و تحت آموزش در مقطع آمادگي دبستان استثنايي بلال حبشي

 ·        سپيده بهمني حيدر آبادي/ بلال حبشي

بيان مسئله:

اقدام پزوهي انجام شده توسط اينجانب در زمينه دانش آموز سندرم داون پايه پيش دبستان، علي شكوهي است .وي مبتلا به مشكل لجبازي و عدم همكاري در آموزش بوده و رفتارهاي سرسختانه اي به هنگام ورود به كلاس نشان مي دهد و به آموزش بي توجهي نشان داده و كنترل ادرار ندارد و اختلال زيادي در روند آموزش كلاس ايجاد مي كند .رفتارهاي نامناسب وي توسط ساير دانش آموزان تقليد مي گردد بنابراين به اين فكر افتادم كه به گونه اي به وي كمك كنم تا سازگاري لازم را با محيط پيدا كند.

ارائه اطلاعات ( شواهد 1)

لجبازي و نه گفتن علي در هر زمينه اي ، عدم كنترل ادرار (نياز به دفع ادرار بيش از حد طبيعي به علت ابتلا به بيماري ديابت)، عدم تمايل وي به حضور در كلاس ، عدم همكاري در حين آموزش و انجام تكليف، تقليد رفتارهاي علي توسط ساير دانش آموزان كلاس، اتلاف وقت ساير دانش آموزان به دليل رفتارهاي علي ، عدم پذيرش علي توسط مادرش، انجام ندادن فعاليت هايي را كه توانايي انجام آنها را دارا بود كلاس را در وضعيت بحران قرار داده بود بنابراين به فكر حل اين مشكل افتادم.

راه حل هاي پيشنهادي :

پس از بررسي هاي فراوان به اين نتيجه  رسيديم كه دليل رفتارهاي علي جلب توجه مادر است از انجا كه  مادر علي  هنوز مشكل عقب ماندگي ذهني وي را نپذيرفته بود بنابراين بايد راهي پيدا مي كردم كه  پيشرفت را در كودك خود ببيند . از سوي ديگربراي تغيير علي ، مادرش بايد تغيير مي كرد . بنابراين برنامه هاي مختلف جهت تغيير رفتار ايشان بررسي و طراحي  و در نهايت پس از بررسي هاي فراوان روش هايي چون تقويت متوالي  روش شكل دهي رفتار، كنترل محرك، الگو سازي ، ايفاي نقش ، اشباع و خاموشي  مورد استفاده قرار گرفته و در عين حال راهكارهايي از قبيل گزارش از پيشرفت هاي علي براي والدين وي ، درگير كردن وي در فعاليتها آموزشي مربوط به فرزندش، مقايسه تكاليف علي ، اشنايي مادر با انجمن حمايت از كودكان عقب مانده ، شركت دادن والدين وي در جلسه مشاوره انفرادي و گرو هي در مورد مادر وي اجرا شد . همچنين با ديدن پيشرفت علي مادرش نيز دلگرم تر شده و فعاليت ها به نتيجه رسيد.

اجراي راه حل ها:

همان گونه كه اشاره شد پس از بررسي به اين نتيجه  رسيدم كه ريشه ي اصلي مشكل علي  در رفتارهاي مادر وي نهفته است بنابراين همزمان با استفاده از تكنيك هاي اصلاح رفتار جهت رفع مشكلات رفتار علي فنوني را هم در مورد مادري به كار بردم مثلا با توجه به علايق علي از شيوه شرطي  سازي  كنشگر و ساير روش ها كه شرطي سازي كنشگر را به همراه داشت استفاده كردم. ان روش ها شامل : تقويت متوالي شيوه شكل دهي رفتار (اموزش نحوه صحيح توالت رفتن)، كنترل محرك ( كنترل ادرار) ، الگوسازي و ايفاي نقش ( آموزش مهارتهاي اجتماعي) ، خاموشي( كاهش لجبازي و عدم همكاري  )، اشباع يا سيري.در حيني كه براي علي اقداماتي جهت اصلاح رفتار وي اجرا شد برنامه هايي هم براي مادر علي تدارك ديده شد.مهمترين اين برنامه ها  شامل گزارش از پيشرفت هاي علي براي والدين وي ، درگير كردن وي در فعاليتها آموزشي مربوط به فرزندش، مقايسه تكاليف علي ، اشنايي مادر با انجمن حمايت از كودكان عقب مانده ، شركت دادن والدين وي در جلسه مشاوره انفرادي و گرو هي در مورد مادر وي بود. ابتدا مادر علي همكاري چنداني نمي كرد ولي به تدريج به همكاري هاي او افزوده شد . درواقع برنامه هايي كه در مورد تغيير نگرش مادر علي اجرا مي شد جزء برنامه هايي بود كه هدف اصلي آن كمك به اصلاح رفتار علي بود.

ارائه اطلاعات ( شواهد 2)

ورود بي دغدغه علي به كلاس و علاقمندي وي به حضور در مدرسه ، توجه وي به معلم و فعاليت هاي آموزشي ، كمك به دوستانش در صورت نياز ، همكاري وي در فعاليتهاي آموزشي خواسته شده چه به صورت انفرادي و چه گروهي ، كسب نمرات قابل قبول در امتحانات پايان سال و كنترل ادرار از جمله تغييراتي بود كه تا پايان سال علي موفق به كسب آن شد البته در زمينه نحوه صحيح توالت رفتن به استقلال كامل نرسيد، براي جمع آوري داده ها از شيوه مصاحبه و مشاهده استفاده شد .از اين مشاهدات تعدادي تصوير و فيلم از زمان شروع مطالعه تا نتيجه تهيه شده و موجود است ،اما نكته اي كه از نظر اينجانب مهم ترين نتيجه اين اقدام پژوهي محسوب مي گردد بازگرداندن علي به آغوش گرم مادر است.

 

الگوي مصرف بچّه­ها را چگونه اصلاح نمايم؟

اينجانب آموزگار كلاس اول مدرسه اي برخوردار در ناحيه يك آموزش وپرورش استان قم هستم.آموزگاري كه با طلوع خورشيد مهر ،دست دانش­آموزان را با هر نوع فرهنگ و توانايي­هاي ذهني و هوشي و با هر مقدار وسع مالي و فرهنگي ،مي­گيرم و در كوچه هاي آبان و آذر مي­گردانم تا خداي را بشناسند و به پاسش در جويبار دي ، بهمن را جستجو كنند و چشم به راه بهار در خنكاي نسيم باشند.داشتن نعمت هاي الهي و مسئوليت در قبال مصارف آن خواه مي خواهد كه استعداد كودكان اين مرز و بوم باشد و خواه منابع الهي و خدادادي .دانش­آموزان كلاسم را سعي مي كنم با خدا دوست كنم ونعمت هايش را به آنان متذكرشوم.اين راه سخت است و در عين حال وظيفه­اي سنگين.بارها  شاهد رويدادهاي واقعي عبور از حد مصرف توسط دانش آموزان كلاسم شده بودم و سعي نمودم دنبال راههاي ملموس وعيني در خور فهم كودكان كلاس اول پيدا نمايم تا وجود نعمات را به ايشان متذكر شوم و راه درست مصرف كردن را تا مرز فرهنگ سازي و دروني كردن ارزش ،پيش ببرم.در اين راه از روش هاي ساده شروع كردم و آنان را نسبت به مصارف معمولي نان، آب، برق و در نهايت لوازم التحرير حساس نمودم و بهترين شيوه در شناساندن وجود منابع الهي ،راه درست مشاهده كردن و تحقيق هاي كوتاه مدت بود.از طريق مسئوليت هاي ساده در حياط آموزشگاه،آشپزخانه ي خانه و محيط هاي آشناي ديگر ،توانستم دقت مشاهده و حساس بودن نسبت به وجود چنين منابعي را آموزش دهم ودر ادامه كار من شروع مي شد كه با وجود در دسترس بودن هميشگي اين گونه منابع الهي ، نحوه ي درست مصرف را در وجودشان نهادينه نمايم.تقارن نام گذاري اين سال با كلام شيواي مقام معظم رهبري مرا به ادامه ي كار مصمم نمود و تا اخذ نتيجه ي نهايي از تلاش در پيدا كردن شيوه هاي نو و جذاب براي كودكان ،دست از كار نكشيدم و آن چه را كه لازم مي ديدم از جمله (تحقيق، مطالعه،جستجو و برنامه هاي بازديدي آموزشي و...) را به اجرا رساندم .در پايان نتيجه ي جالبي از عملكرد خودم ديدم و ديگران از جمله خانواده ها هم به اين نكته اذعان داشتند كه توجه و تكرار شما در زمينه ي مصرف ،كودكان مان را منضبط كرده و او به خوبي در ارتباط با مصرف بهينه  يك انسان با ويژگي امر به معروف و نهي از منكر شده است .خودم نيز شاهد رشد فكري كودكان 7 ساله ي كلاسم شدم كه با استدلال هاي درست به مصرف كنندگان واقعي و كامل تبديل شده بودند.

آنان به معناي واقعي با وجود و فوايد نعمت هاي الهي آشنا شده و به صورت عيني و ساده راه به دست آمدن  مواهب و وسايل را ديده بودند و خودشان به يك تفكر درست در زمينه ي مصرف درست رسيده بودند .و اين پايان تلاش و ثمره ي اين كار پژوهشي من بود.اميد  كه خداوند روزي ده بخشايشگر ما را بر خوان نعمت خود و در سايه ي الطافش مهمان بگرداند.


مطالب مشابه :


مشکل کم رویی در دانش آموزان

این امر با همکاری اولیاي دانش‌آموز، مشاوران آموزش و پرورش ناحیه4قم. آموزش و انجام




برچسب :