بابک زنجانی و ساعت 100 میلیون تومانی روی مچش+تصویر/میلیاردر معروف ایران
دو سال پیش رسانهها پر شده بودند از خبرهایی که ردپای یک آدم مرموز به اسم «ب. ز» در همه آنها دیده میشد. مرد مرموزی که هیچ اطلاعاتی به غیر از اسم مخففش در دست رسانهها نبود.
کمکم چند عکس خبرساز هم به دست رسانهها رسید. عکسهایی که خبرنگار هر رسانهای داستانی برایش میساخت. ابهامات لحظه به لحظه درباره او شدت میگرفت. هر کسی که پیگیر اخبار «ب. ز» بود، تصویری از او در ذهنش ساخته بود.
در همین مدت کم حرفهای زیادی علیهاش زده و حاشیههای بیشتری برایش ساخته شد. حالا شما این آدم قدرتمند و البته گرفتار را تصور کنید که خبرنگارها شهر به شهر و خانه به خانه دنبالش میگردند. فکر میکنید اولین مواجههاش با خبرنگار یک شبکه خبری تلویزیونی که در فرودگاه گیرش میاندازد چگونه است؟
خبرنگار یک آقای زنجانی میگوید و آقای زنجانی سرش را سمت خبرنگار میچرخاند، حرکتش را متوقف میکند و شروع میکند به جواب دادن به سوالات سراسر پرحاشیه خبرنگار هیجانزده. آرامش مولتی میلیاردر اقتصاد ایران که سرمایهاش با بحثهای سیاسی مخلوط شده است غافلگیرکننده است. بدون استرس و ناراحتی به یک یک سوالات جواب میدهد.
در نهایت هم خداحافظی میکند و دوباره چمدان کوچک دستیاش را به حرکت درآورد. اولین رویارویی را آقای خاص برده است. او توانسته تصویر پر از خشاش را کمی ترمیم کند. رویارویی دوم ما با بابک زنجانی حکایت خبرنگاری است که به دفتر زنجانی رفته. آقای خاص برای اولین بار روی جلد یکی از نشریات وطنی مینشیند آن هم با این تیتر: «جوان ۲۵هزار میلیارد تومانی!» در آن مصاحبه زنجانی، از ریزترین موضوعات زندگیاش تا داراییها و بدهیهای کلانش حرف میزند.
از هواپیماهایی که خریده و بانکی که در تاجیکستان دارد و تجارت نفتیاش. خبرنگار هر چی که پرسیده او هم جواب داده و نکته عجیب ماجرا اینکه در انتهای مصاحبه او به خبرنگار گفته: «اگر سوال دیگری دارید بپرسید» و خبرنگار که انگار آچمز شده یک نه میگوید و «تمام». بعد از این مصاحبه زنجانی سروکلهاش بیشتر پیدا میشود و نشان میدهد از دیده شدن هراسی ندارد.
برای همین صفحه فیسبوکش را هم ایجاد میکند و از عکسهای مسکو تا رم و افتتاح پروژههای میلیاردیاش در کیش و قشم و تهران و ترکیه و تاجیکستان همه و همه را به اشتراک میگذارد. حضور در برنامههای متنوع افتتاحیه پروژههایش با حضور عکاسان انجام میشود.
او دیگر آنقدر خودمانی شده که خودش را یک پرسپولیسی دوآتشه نشان میدهد و در آستانه بازی مهم تیمش «راه آهن» با پرسپولیس، انگشتانش را به نشانه عدد ۶معروف جلوی دوربین عکاسان میگیرد و هیچ ترسی هم از اتهام «غش و مش» ندارد. در عکسها، لباسهای گران قیمتش توی چشم میزند و هیچ ملاحظهای ندارد که بگوید برای هرکدامشان چقدر هزینه کرده؛ او حتی گاهی کلاه لبهدار معروف را سرش میکند و یکطوری راه میرود که اتفاقا بیشتر شبیه پدرخواندهها به نظر برسد.
زنجانی، این روزها تلاش میکند که به جای جنگ و جدل با این و آن، زندگیاش را «شیشهای» کند تا حساسیتها خود به خود از اطرافش دور شوند؛ جوان میلیاردر تا حدودی هم توانسته به این خواستهاش برسد، اما این زندگی کمی تا قسمتی شیشهای باعث نشده او همچنان از عرش خبرهای اقتصادی کنده شود. او همچنان چهره محبوب خبرنگارها برای تیترهای درشت و پر از حاشیه است.
پروندهای که میخوانید تلاشی است که همشهری جوان کرده تا بخشی از زندگی شخصی و داراییهای بابک زنجانی را نشان دهد. همه مطالبی که در این پرونده میخوانید از منابع رسمی نقل شده است. البته جاهایی هم بوده که مردم خیالاتی افسانههایی در مورد زندگی او ساختهاند که همه اینها را هم نقل کردهایم. در انتها هم همه دارایی این جوان میلیاردر را با پولدارهای سرشناس جهان مقایسه کردهایم و دیدهایم که خیلی اتفاقی زنجانی و آبراموویچ روس دارایی تقریبا یکسانی دارند و در جدول پولداران جهان کنار هم قرار گرفتهاند.
این روزها بابک زنجانی، نقل محافل است. میگویند او تنها مولتی میلیاردر ایرانی است و صاحب یک باغ وحش خصوصی با حیوانات نادر است. همچنین به نظر میرسد که علایق جوانانهای مانند موتور سواری هم داشته باشد. عکسی که از او در صفحه اینترنتیاش و سوار بر موتور «بیام و» آخرین مدل منتشر شد، این موضوع را تایید میکند.
گفته میشود او از بین چندین موتور گرانقیمتی که دارد، یکی را انتخاب میکند و هر روز نیم ساعت سوارش میشود. نیویورک تایمز هم در گزارشی که از زنجانی منتشر کرد گفت که این جوان ایرانی ساعت ۳۰هزار دلاری دستش میکند. موضوعی که خودش هم در یکی از مصاحبههایش آن را تایید کرد و گفت ساعتی که بر دست دارد، حداقل ۱۰۰ میلیون تومان قیمتش است!
راستی بابک زنجانی از کجا سروکلهاش پیدا شد؟ طبیعتا بهترین روش مصاحبه با خود زنجانی است. اما زنجانی که اینجا و آنجا و همه جا هست، گاهی طوری میشود که هیچ جا نیست و حتی خبرنگار سمج همشهری جوان هم نمیتواند ردپایی از او پیدا کند.
برای گرفتن وقت مصاحبه از او، به تمام جاهایی که احتمال دارد آنجا باشد سرک میکشیم. از باشگاه سورینت راه آهن گرفته تا شیرینیفروشی و رستوران VIP در مهستان شهرک غرب، تا هواپیمایی قشم، اما نتیجهای حاصل نمیشود؛ اثرش هست و خودش نیست. صفحه فیسبوکش مدام دارد بهروز میشود.
برایش شرح میدهیم که بیاید و مصاحبه کند و قرار است برود روی جلد، اما جواب همین یک جمله است: «خیلی دلم میخواهد مصاحبه کنم اما اجازه بدهید باشد برای بعد از جلسه کمیسیون اصل نود مجلس!» حتی اینکه قرار است روی جلد برود هم وسوسهاش نمیکند تا بیاید و بنشیند پشت میز مصاحبه و جواب سوالهای ما را بدهد که چه حسی دارد از این همه پول؟ چه حسی دارد از اینکه میلیاردر هست؟ بیاید راه ۲۵هزار میلیارد، نه ۱۰۰ میلیون تومان در آوردن را به جوانها یاد بدهد که بگوید اصلا به خرج کردن این همه پول فکر کرده یا نه؟ یا اینکه مثل خیلی از جوانها تا به حال درگیر وام و پرداخت قسط لیزینگ پراید سر ماه شده است یا خیر؟
پیام به پیام و گام به گام با آقای زنجانی جلو میرویم. گاهی آنقدر به سایهاش نزدیک میشویم که انگار اگر کمی بلندتر صدایش کنیم برمیگردد و جوابمان را میدهد اما دوباره خیلی زود دور و دورتر میشود؛ آخرین پیام از طریق فیسبوکش بابک زنجانی به همشهری جوان منتقل میشود: «فعلا خیر. رسانهها به قدر کافی حساسیت ایجاد میکنند، باشد برای بعد از جلسه مجلس!»
شماره دفترش را یک آدمک سکرتی در اختیارمان میگذارد. ظاهرا آخرین تلاشی است که میتوانیم برای پیدا کردن زنجانی بکنیم. خانم مودبی گوشی را برمیدارد و میگوید: «من به آقای زنجانی اطلاع میدهم؛ اگر راضی بودند به شما خبر میدهم.» احتمال پیچش زیاد است.
کدام خبرنگاری است که از هر منشی دفتری چنین جملهای نشنیده باشد. تا عصر خبری نمیشود. دوباره به خانم منشی زنگ میزنیم و او این بار بیخیال همه ملاحظات میگوید: «ایشان تمایل به مصاحبه ندارند. خدا نگهدار!» دوباره شرح ماوقع را برایش در صفحه فیس بوکش پیام میگذاریم. بلکه تیر آخر جواب بدهد.
پاسخی میدهد که دیگر جایی برای اصرار نمیگذارد: «سلام ممنون از لطف شما اما من تصمیم دارم مصاحبه نکنم شما از همان مصاحبههای قدیم استفاده کنید. البته اگه صلاح میدونید. هفته آینده هم در کیش مراسم افتتاحیه هتل داریم از آن هم میتونید گزارش بگیرید، اما موضوع نفت را نمیخواهم دوباره بالا بیارم.» دوست ندارد مصاحبه کند، زور نیست.
در تاکسی نشستهایم و با موبایل دنبال بابک زنجانی میگردیم. از ابراهیم شیبانی تا امیر جعفری، همه و همه را پیدا میکنیم. اما مورد اصلی در دسترس نیست. راننده تاکسی سن و سالش خیلی بیشتر از بابک زنجانی است میپرسد: «بابا جان این بابک زنجانی، خیلی پولداره؟» بعد مِن و مِن میکند و میگوید: «قدرت خدا من با این پراید لکنته از صبح دنبال یک کرایه ۵۰۰ تومنی میدوم اما بابک زنجانی که هممحلی هم هستیم، ببین به کجا رسیده! راسته یک شهر به اسم خودش در فرنگ داره؟! البته نوش جونش حتما عرضه داشته که به اینجا رسیده. هان؟ میگن میلیارد میلیارد پول داره، پسرم تو کامپیوتر خونده. والا من هنوز نمیدونم میلیارد چندتا صفر داره!»
13 هزار میلیارد چقدر است؟
اولین چراغ شائبههای مالی بابک زنجانی را بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت روشن کرد و در پایان یکی از جلسات هیات دولت اعلام کرد زنجانی 2میلیارد دلار به خزانه کل کشور بدهکار است. البته بعد از زنگنه موارد دیگری هم علیه زنجانی شکل گرفت. مثلا پای برخی از اعضای هیات دولت محمود احمدینژاد هم به ماجرا باز شد. همین اتفاق باعث شد تا نمایندگان مجلس هم وارد گود شوند.
مثلا علی مروی به عنوان عضو کمیسیون انرژی مجلس گفته است: «تخلف زنجانی قطعی است و در این تخلف، وزارت نفت و شرکت نفت هم سهیماند.» و البته در بخشی از حرفهایش پای رئیس سابق بانک مرکزی در دولت احمدینژاد را هم وسط کشید. به هر حال بعد از این صحبتها کمیته ویژهای در خصوصی بدهیهای زنجانی در کمیسیون انرژی مجلس تشکیل شد؛ هر چند که خود زنجانی در میانه این بحثها در گفتوگویی منکر بدهیاش به خزانه نشد ولی دلیل تاخیر در واریز بدهیهایش را به گردن تحریمها انداخت.
بعد از این ماجرا، یکی دیگر از نمایندگان مجلس و یکی از پیگیران تحقیق و تفحص از وزارت نفت، وارد ماجرا شد و رقم بدهی استاد را بالا برد: «در مجلس صحبت از بدهی 13 هزار میلیارد تومانی زنجانی به وزارت نفت است. » امیرعباس سلطانی در پاسخ به حرفهای زنجانی گفته: «زنجانی فرافکنی میکند؛ اما فرافکنی پاسخ نمیشود.
زنجانی نه تنها ادعا میکند بدهی ندارد، تازه ادعای طلب هم دارد. مدعی است تمام سرمایهاش را به خاطر کشور گرو گذاشته و حالا بخشی از آن را از دست داده. جمعبندی درباره پرونده او نیازمند برگزاری چند جلسه متمرکز با حضور بانکهایی است که اسامیشان به میان آمده و هنوز در این پرونده شفافسازی لازم صورت نگرفته.» حالا میگویند قرار است زنجانی به مجلس برود و بابت همه این اتهامها پاسخ بدهد.
همشهری جوان
مطالب مشابه :
بابک زنجـانی و رویانیـان در شیرینیفروشی VIP زنجانـی/تصویــر
آيا مي دانيد که ؟ ? Do you know - بابک زنجـانی و رویانیـان در شیرینیفروشی VIP زنجانـی/تصویــر
بابک زنجانی و ساعت 100 میلیون تومانی روی مچش+تصویر/میلیاردر معروف ایران
از باشگاه سورینت راه آهن گرفته تا شیرینیفروشی و رستوران vip در مهستان شهرک غرب، تا
دانلود کارتون جدید وزیبای سرگذشت تخم مرغ عید دوبله فارسی فقط در دنیای کارتون
از مغازه شیرینی فروشی باسی در شهر دزدی می شود و چون یک تکه کیک در زمان دزدی بروی شنل دزد
معرفی معمار
به ایالات متحده مهاجرت کردند و در فیلادلفیا ساکن شدند.پدرش مغازه شیرینی فروشی ادكلن VIP
سفرنامه مالزی (دومین بار)
گشت و گذار و کمی هم خرید در کشور کوچک و زیبای سنگاپور با یک اتوبوس vip فروشی دریاچه
برچسب :
شیرینی فروشی vip