استمداد خانواده های جان باختگان انفجار گاز در کارون 4 از رییس جمهوری

جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد رییس جمهور محترم: با سلام و تحیات، لطفا با وجود اینکه پیامبر (ص) بر دست های پینه بسته کارگر بوسه زده است از مسئولین بپرسید: چه کسی دست های پینه بسته و پیکر سوخته در آتش فرزندان ما را قدر می نهد؟ چه کسی جوانان کارگری را که پروانه وار در حین کار جان سپرده اند؛ به یاد می آورد؟ چه کسی اشک جبین ماتم زدگان را پاک می کند؟ و آه، حسرت و حرمان و ضجه های پدر و مادر داغدیده و همسر و نامزد به سوگ نشسته آنان را تفقد می نماید؟ آیا بیداد بر این ستمدیدگان، ستم بر جمهوری اسلامی نیست؟! کدام بی پروایی برای مقصرین و مسامحه گران چنین حاشیه ی امنی فراهم آورده است که خون 3 جوان سوخته در آتش نادیده گرفته می شود؟! کدام بی پروایی، خوف از گناه را بدین سان کمرنگ کرده که گناه کبیره ی تضییع حق میت و حق یتیم روا شمرده می شود؟ چرا از 10/10/1388 که جوانان کارگر شاغل در کارون 4 بر اثر بی احتیاطی محض مسئولان مربوطه در آتش سوزی دهشتناک انفجار گاز سوخته اند و 3 تن از آنان جان سپرده و چندین نفر مجروح شده اند تا کنون دادگاه احقاق حق بر پا نگشته، کسی بازجویی نشده و بر آلام خانواده های داغدار مرهم گذاشته نمی شود؟! می گویند اگر کارگری در حین ساختن دیوار چین جان می باخت او را همچون ملات و آجر در آن دیوار می گذاشتند، آیا دیواره ی سدها، دیوارچین شده است یا عده ای فکر می کنند می توانند زمان را آنقدر عقب ببرند که مرگ کارگران در سدها، کارکردی همچون ساخت دیوار چین بیابد؟!

ما که برای مسلمانان افغانی، عراقی و غزه ای رسالت مسلمانی، همدردی، دلجوئی و همدلی را فراموش نمی کنیم چرا همدردی ، همدلی و دلجوئی از این هم میهنان شیعه ، زحمت کش وجان سوخته را از یاد برده ایم؟!

جناب رییس جمهور ما با توکل به خداوند تبارک وتعالی ، به عدالت اسلام امید بسنه ایم ومنتظرمی مانیم تا بافرمان حضرت عالی عدالت در رسیدگی به خون فرزندانمان اجراگردد انشاءالله که با توجهات جناب عالی واجرای عدالت دردهای جانکاه ما خانواده های داغدیده التیام یابد

با سپاس فراوان: خانواده های مرحومان سروش شاهولی ،

سید عسکر حسین نژاد و ظهزاب نامرادی ـ جان باختگان در آتش

 

شرح وقوع حادثه   بنابه گزارش یک کارشناس مسوول :آقای م.الف.  نماینده شرکت احیا گاز در مورخ 10/10/88 جهت تعمیر و تعویض شیرهای مخازن 500 گالنی (6 مخزن) شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران واقع در سد کارون 4 به محل عزیمت و کار خود را شروع می کند که پس از انجام قسمتی از امور محوله کامیون شارژ مخازن متعلق به شرکت بوتان و به رانندگی آقای ع. ف   در محل مستقر شده و اقدام به شارز مخازن 1و2 می نماید. هنگام تعویض شیر تخلیه اضافی (check –Lock VaIves) مخزن شماره 6 توسط تعمیر کار شارژ گاز مایع مخازن موقتا قطع و کامیون خاموش می شود و دلیل معیوب شدن شیر نشت شدت می یابد و آقای م  ا.لف جهت جایگزینی در پوش و جهت جلوگیری از خروج گاز مایع ( در زیر شیروانی فلزی مستقر بر مخازن) با دست مسیر را می بندد که فشار بالای مخزن حاوی گاز باعث سوزش دست های نامبرده گردیده و به علت عدم تحمل ایشان، گاز مایع به فضای محبوس پشت مخازن و اطراف منشر شد که با عبور از مسیر به آشپزخانه وارد شد و پس از طی مسیری حدود 10 متر به اجاق های گاز روشن رسید. اشتغال مایع سریعا رخ داده و به بیرون و اطراف مخازن رسید همچنین باعث آتش گرفتن چرخهای خودرو آتکو و کابین آن شده در اثر اشتغال ایجاد شده تعداد هفت نفر از کارگران آشپزخانه شرکت آنزان دچار سوختگی شدند که متاسفانه آقای سید عسگر حسین نژاد دلیل شدت سوختگی فوت نمود حال دو نفر از کارگران وخیم بوده (ظهراب تامرادی و سروش شاه ولی) و چهار نفر دیگر نیز دچار سوختگی شدند. اقدامات اطفاء حریق شرکت ها و پرسنل ایمنی و بهداشت آنها از شدت خسارات و صدمات احتمالی دیگر جلوگیری کرد.

علل وقوع حوادث و خسارات

1ـ بی احتیاطی نماینده شرکت احیا گاز در تعویض و اصلاح شیر تخلیه اضافی مخازن دارای گاز مایع.

2ـ بی مبالاتی راننده شارژ  در خارج کردن خودرو حمل گاز مایع از محل حادثه

3ـ عدم نظارت کافی شرکت آب نیرو بر عملکرد پیمانکاران زیر مجموعه

4ـ عدم نظارت کافی شرکت بوتان گاز بر اعمال مامور توزیع خود  در رعایت مقررات ایمنی و اخذ آموزشهای کارا.

5ـ عدم رعایت فاصله مناسب محل انبار سیلندر های گاز مایع از آشپزخانه و اماکن عمومی (نقض مواد 26 و 128 آیین نامه حفاظت حمل و نقل، ذخیره و توزیع گاز مایع از طرف شرکت بوتان و آب و نیرو).

نامه پدریکی ازفوت شدگان به رهبرمعظم انقلاب

بسم الله الرحمن الرحیم

حضور محترم: رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی حضرت آیت الله سید علی خامنه ای ولی امر مسلمین جهان

با سلام و دعای خیر

احتراما: به استحضار و اطلاع آن رهبر گرانقدر و سید بزرگوار می رساند اینجانب سیروس شاه ولی کوه شوری فرزند پرویز اهل و ساکن خوزستان- شهرستان ایذه- متاهل دارای چهار فرزند و از همه مهمتر مستاجر نیز می باشم. اولین فرزند اینجانب پسر بود که بعد از دوران خدمت مقدس سربازی خود با توجه به مشکلاتی که در پیش داشتیم به عنوان آشپز در آشپزخانه سد و نیروگاه کارون 4 مشغول کار شده بود. از آنجایی که مخازن گازی آن شرکت بدون در نظر گرفتن مسائل ایمنی با فاصله خیلی کم زیر 5 متر روبروی درب ورودی آشپزخانه نصب شده بود و مدت زیادی بود که آن مخازن دچار مشکل نقص فنی بوده که چندین بار از طرف پرسنل آشپزخانه و پیمانکار غذا مسئله خرابی مخازن را به مسئولین شرکت آب و نیرو و واحد ایمنی چه کتبی و چه شفاهی عنوان کرده اما متاسفانه  هیچ اقدام و توجهی به این مشکل عظیم نشد ماه ها این مخازن دچار نشتی بوده تا اینکه بعد از گذشت چند ماه از این موضوع در تاریخ 10/10/1388 یک نفر از طرف شرکت گاز خوزستان جهت تعمیر مخازن گاز در محل حاضر می شود و بدون در نظر گرفتن مسائل ایمنی از آنجایی که می بایست نیروهای واحد ایمنی در محل حاضر و محیط آشپزخانه نوار خطر کشیده شده و محل کار را تعطیل و نیروهای آشپزخانه را از محل کار خود خارج کرده تا اینکه بتوانند بدون حادثه کار خود را به اتمام برسانند. حال بدون در نظر گرفتن قوانین کار و ایمنی و عدم حضور مامورین واحد ایمنی نماینده گاز شروع به کار کرده و چند دقیقه بعد به علت بی احتیاطی شرکت گاز و شرکت آب نیرو و عدم حضور واحد ایمنی مخازن گاز منفجر و تمامی پرسنل آشپزخانه دچار سوختگی شدید شده و مامورین واحد ایمنی ضمن اینکه در محل حضور نداشتند در حین آتش سوزی که باید خود را به محل حادثه رسانده و مصدومین را به نزدیکترین بیمارستان رسانده اولین کسانی بودند که پا به فرار گذاشتند و افرادی که دچار سوختگی شده بودند خودشان با تلاش خود از شعله های آتش بیرون زده و خود را در چمن فضای سبز اطراف آشپزخانه رسانده و خود را خاموش کردند که بعد از ساعتها آنها را به درمانگاه شهرستان دهدز انتقال داده و آن درمانگاه به علت نبود امکانات مصدومین را به شهرستان ایذه انتقال داده و ایذه هم به علت نبود امکانات و نبود آمبولانس و با آماده کردن آمبولانس شخصی آنها را به بیمارستان آبت الله طالقانی اهواز اعزام و مجددا بعد از سه روز به علت کمبود جا و تخت خالی با همکاری خود شرکت آب نیرو و پیمانکار طبخ غذای آن شرکت تعدادی را به اصفهان و سه نفر از آنان از جمله پسر اینجانب را به بیمارستان مهر تهران اعزام و در آن جا بستری نمودند و بعد از گذشت حدود 25 روز بستری شدن در تهران به علت سهل انگاری و نداشتن بخش سوختگی در آن بیمارستان و عفونت شدید به ناچار به بیمارستان سوانح سوختگی اصفهان انتقال نمودند و هنگام رسیدن به بیمارستان اصفهان پزشکان آن بیمارستان مدعی بودند که پزشکان بیمارستان مهر تهران ضمن اینکه هیچ گونه درمان مثبتی انجام نداده بلکه بیمار را بدتر و عفونی کرده و احتمال زنده ماندن آنها خیلی کم است و با توکل به خدا پسر اینجانب را تحویل و در آنجا بستری نمودند و بعد از گذشت حدود چهل روز بستری در بیمارستان اصفهان و چندین عمل، پزشکان و پرستاران اعلام کردند که خدا را شکر تمام سوختگی های بیمار شما خوب شده و در آینده نزدیک مرخص می باشد و باید مدتی هم نزدیک بیمارستان خانه ای اجاره نمایید و چند روزی هم با تعویض پانسمان پی در پی و استفاده از پمادهای مخصوص و بعد از آن بدون هیچ گونه مشکلی با خیال راحت بیمار خود را ببرید،دقیقا پنج روز بعد از اعلام مرخص بودن بیمار به دلیل نامعلومی به بخش ICUانتقال دادند و با گذشت حدود 5 روز در بخش ICU در تاریخ 25/12/1388 ساعت 6:30 دقیقه بعد از ظهر وقت ملاقات خانواده اینجانب و بیش از 10 نفر از فامیل و دوستان به ملاقات پشت شیشه رفته و آنجا حضور داشتند تا اینکه این حقیر ساعت 6:50 دقیقه به ملاقات پسرم پشت شیشه حاضر شدم که دیدم پسرم هر چند ثانیه یکبار نفس می زند، با کنجکاوی که به خرج دادم متوجه شدم که از طرف پرستار یا دکتر بخش شیلنگ کمک نفس را از جا کنده بودند و با داد زدن اینجانب که چرا شیلنگ کمک نفس پسرم را کشیدید خانم پرستاری که متوجه صحنه شده بود شیلنگ را جا زده و هر چه دکتر و پرستار مربوطه را صدا زده بود کسی در بخش حضور نداشت و پسرم در مقابل چشمان من و خانواده و تعدادی از بستگانم جان خود را از دست داد.

حال به عرض رهبر بزرگوار می رسانم که سوگند یاد می کنم به خدا و کلام خدا، سوگند یاد می کنم به جد بزرگوارتان ... تا ... درصد مرگ و میر در بیمارستان ها به علت عدم حضور به موقع پزشکان و بی توجهی پرستاران و پزشکان وقت اکثر بیماران جان خود را از دست می دهند و در نهایت  مدعی می شوند که تقدیر و سرنوشت چنین بود و نکته مهمی که باید به عرض حضرت عالی برسانم این است که در طول مدتی که به عنوان همراه بیمار در بیمارستان ها حضور داشتم به خصوص بیمارستان اصفهان ساعت 11:30 دقیقه به بعد به جز پزشک کشیک اورژانس هیچ پزشکی در بیمارستانی که صدها بیمار سوختگی در حال مرگ در آنجا بستری می باشد، وجود ندارد.

رهبر بزرگوار، رهبر عالیقدر سوالی از حضرت عالی دارم: آیا بیمارستانی که مرکز یک استان بزرگ باشد و دارای صدها بیمار سوختگی در حال مرگ در آن بستری باشد ولی 11:30 دقیقه به بعد هیچ پزشکی در آن وجود نداشته باشد. به عنوان مثال یک روز از بخش ICU ساعت 11 ظهر با این حقیر تماس گرفته شد که هر چه سریعتر جهت گرفتن نسخه دارو در بیمارستان حاضر شوم ساعت 11:30 دقیقه خود را به بیمارستان رساندم دفترچه را به بنده داد که به پزشک متخصص داخلی بیمارستان مراجعه کنم تا فلان آمپول را برای بیمارم نسخه کند که هر چه سریعتر تهیه و تحویل بخش نمایم. به خدا قسم هیچ پزشکی در بیمارستان وجود نداشت الا پزشک اورژانس که آن هم اظهار داشتند این نوع آمپول را حتما باید دکتر فلانی باشد و نسخه و مهر من برای داروخانه قبول نیست، فلان دکتر هم ساعت 11:30 دقیقه به استراحت رفته و باید صبر می کردم تا فردای روز بعد پزشک را زیارت کنم و برای بیمارم فلان آمپول را نسخه کند.

سید بزرگوار به خدا خیلی سخت است یک انسانی که به علت بی احتیاطی و سهل انگاری دچار حادثه شود و با ماهها زحمت و تلاش و صدها میلیون هزینه مجددا  به علت سهل انگاری و بی توجهی و عدم حضور به موقع پزشکان و پرستاران مربوطه جان خود را از دست بدهد.

با توجه به اینکه غیر از هزینه های سنگین بیمارستان و تهیه دارو، در هر 24 ساعت بابت پرستار خصوصی در بخش 150هزار تومان و در ICU 250 هزار تومان وجه نقد با دادن تعهد کتبی از اینجانب دریافت می کردند در صورتی که هر موقع با بیمار خود نسبت به پرستار خصوصی وی صحبت می کردم خدا بداند که راضی نبود و مدام از اکثر پرستاران شاکی بود و به عرض حضرت عالی برسانم که به جرات سوگند یاد می کنم که ... درصد ...ها وظایفی که به عهده دارند به درستی عمل نکرده و نمی کنند.

در پایان خود و خانواده داغدیده ام از رهبر بزرگوار ،عالی قدر و دلسوز انتظار و استدعای عاجزانه داریم در خصوص رفع این معضل بزرگ که در بیمارستان ها و پروژه های سد سازی و غیره وجود دارد از مسئولین ذیربط دستوراتی عنایت بفرمایند که در مقابل حقوق های کلانی که در پایان هر ماه به جیب می زنند برای رضای خدا و جلوگیری از حوادثی که عمدتا بر اثر بی احتیاطی و بی توجهی و سهل انگاری به وجود می آید جلوگیری و حوادث احتمالی را به حداقل برسانند.

از خداوند منان عمری با عزت و سلامتی کامل برای حضرت عالی و دیگر مسئولان دلسوز و خانواده های محترمتان خواهان و خواستارم.

از طرف پدر جوان ناکام زنده یاد سروش شاه ولی- سیروس شاه ولی

 

 


مطالب مشابه :


استمداد خانواده های جان باختگان انفجار گاز در کارون 4 از رییس جمهوری

نفر از کارگران آشپزخانه شرکت آنزان نوار خطر شرکت گاز و شرکت




آيين‌نامه ايمني در صنايع آهنگري

شدن ناگهاني گاز فشرده ايجاد نوار نقاله جهت احقاق حقوق کاررمندان و کارگران




با حضور مسئولين کشوري و استاني مجتمع فرهنگي رفاهي اقامتگاهي خانه کارگر تبريز با 3 هزار مترمربع زيربن

کانون کارگران مديران عامل شرکت هاي گاز و برق سوي ديگر قشر حقوق بگير را در




پزشکی قانونی و انواع پرده بکارت (محل، تعاریف، جراحی و ترمیم)

جدیدترین اطلاعات، مطالعات و تحقیقات تخصصی در زمینه حقوق شرکت گاز در این جراحی، نوار




اخبار شمال

وارش نيوز/تغذیه گاز مازندران تا سال 94 کامل مانع اخراج کارگران شرکت حفاری شمال بهشهر می




اماری در مورد تولیدات محصولات پتروشیمی در ایران و اشنایی مختصری با مهندسی شیمی

است، زيرا شرکت گاز با تقاضاي کارمندان و کارگران شرکت نيز در حدود 4 حقوق اين




دستمزد یا حقوق و قانون مالیات و بیمه (2)

حداقل دستمزد سال 94 کارگران . حقوق 000ر000ر4 فوق العاده جذب فوق العاده نوار مرزی 000ر150 فوق




فرآیند و خط تولید و بسته بندی سبزی خشک

بر روی نوار نقاله های مخصوصی پهن می شود تا کارگران سبزی های شرکت مفتخر است که




برچسب :