پلــــوار - 4233 متر - (92.07.19)


گزارش برنامه:

براي صعود به پلوار با همنوردان خوبم در کرمان تماس داشتم و با هماهنگي با سرپرست برنامه راهي کرمان شدم. پيش از صعود در جلسه گروه اماوند به عنوان مهمان حضور داشتم و در جلسه، پس از خوش و بش با دوستان خوبم مطالبي در خصوص برنامه هفته گذشته اين گروه و برنامه صعود به پلوار و همينطور مطالبي در مورد مناسبت هاي فرهنگي اين هفته ارائه شد.

ظهر پنجشنبه ساعت 14:30 در محل قرار حاضر شديم و با رسيدن همه همنوردان ساعت 15 با يک دستگاه ميني بوس به سمت ماهان حرکت کرديم. در ميان راه سرپرست برنامه نکاتي در مورد اصول کمپينگ بيان کردند. پس از حدود 30 کيلومتر در جاده قديم ماهان و نرسيده به پمپ بنزين در جهت شرق وارد جاده خاکي روستاي دره بر ميشويم. از اينجا تا روستاي دره بر 15 کيلومتر مسافت به صورت جادی خاکی داريم که در اطراف کوه ها و ديواره هاي زيباي پلوار خودنمايي ميکنند.


%2802%29.JPG

کوه های و صخره های زیبا

%2801%29.JPG


%2877%29.JPG

خوش آمد گویی درخت چنار بسیار زیبایی که سالهاست پذیرای کوهنوردان است


ساعت 16:35 به دره بر ميرسيم. با پياده شدن از ميني بوس، درخت چنار کهنسالي به شما خوش آمد ميگويد. آبادي کوچک و صميمي. آب مورد نياز صعود بايد از همينجا تهيه شود. کمي بعد گروه کوهنوردي اوج رفسنجان هم به روستاي دره بر ميرسد و چادرهاي خودشون رو برپا ميکنند. ما هم با برداشتن آب مورد نياز همراه با کوله هاي نيمه سنگين آماده صعود ميشويم. هدفمان شب خواب در محل تابلو يادمان شهداي پلوار. زمستان 76 ، اين کوه باشکوه روي ديگرش را نشان داد و چهار تن از کوهنوردان کرمان در بازگشت از قله گرفتار برف و بوران شديد شدند و پس از چهار روز جانشان را تقديم اين کوه کردند. يادشان هميشه گرامي


%2803%29.JPG


%2804%29.JPG

شروع صعود

%2805%29.JPG


ساعت 17:15 حرکتمان را از کنار يال مقابل آغاز ميکنيم و پس از پيمايش کمي از مسير به روي يال ميرويم. شيب ملايمي رو بايد طي کنيم که در بعضي جاها شيب تندتر ميشود. يال طولاني و بلنديست و هوا رو به سردي. بيشتر اعضاي تيم نخستين برنامه پلوار رو تجربه ميکردند و آنهايي هم که پيشتر به اين کوه زيبا آمده بودند، از آخرين حضورشان سالها ميگذرد و بايد حواسمان به مسير صعود باشد. در جلسه گروه تصميم گرفته شده بود تا از gps براي شناسايي مسير کمک بگيريم که با تلاش يکي از همنوردان، از محل صعود تا تابلوي يادمان، نقاطي ثبت شده بود و ما هم در مسير اين نقطه ها حرکت ميکرديم. کم کم خورشيد در حال غروب کردن بود که غروب خورشيد در ميان ابرها و از روي يال باعث شده بود همه ما لحظاتي تماشاگر اين زيبايي باشيم. غروبي بسيار زيبا....


%2806%29.JPG


%2807%29.JPG

غروبی زیبا و چشم نواز

%2808%29.JPG


مسيرمان را در زير نور مهتاب ادامه ميداديم و کم کم به نزديکي آخرين نقطه ثبت شده gps ميرسيديم که در اينجا روي يال مکاني هموار و مناسب برای برپايي چادرها بود. کمي جلوتر هم تابلود يادمان بود که با نظر سرپرست در همين مکان هموار چادرها برپا شد. ساعت 19:15 بود و نسيم خنکي ميوزيد و به همين دليل لباس گرم پوشيديم. آسمان زيبا و نمايي از شهر ماهان. به همراه دوست و همنورد خوبم کاوه بساط شام رو آماده کرديم و با مرتب کردن کوله ها و وسايل مورد نياز صعود، به کيسه خواب هايمان رفتيم.ساعت بيدار باش 4 اعلام شد و ساعت حرکت 4:30. انتظار داشتيم با وجود باد شب سردي رو پيش رو داشته باشيم که اينطور نبود و شب آرامي رو گذرونديم. ساعت 00:30 بامداد به بيرون چادر اومدم و لحظاتي رو به ديدن آسمان پرستاره و شهر ماهان پرداختم.


%2809%29.JPG

دوست و همنورد خوبم کاوه عزیز


%2810%29.JPG

ماهان در شبی زیبا


ساعت 4 بيدار شديم و با توجه به اينکه اعلام شده بود صبحانه رو در ميان راه خواهيم بود، بلافاصله آماده شديم و با کمي تأخير همنوردان، ساعت 5 و در تاريکي هوا صعودمان را آغاز کرديم. چند قدمي جلوتر به تابلوي يادمان کوهنوردان ميرسيم که به زمين افتاده. لحظاتي به احترام اين عزيزان توقف ميکنيم و اداي احترام و سپس ادامه مسير. در تمام مدت، اين کوه رو در زمستان و شرايط برفي تجسم ميکردم و اينکه اون چهار تن چه شرايطي رو تجربه کردند! حس عجيبي داشتم...


%2811%29.JPG

آماده حرکت


%2812%29.JPG

همچون پرستو، رهــــا - یادشاد همیشه گرامی


%2813%29.JPG


مسیرهای زیبا و دست به سنگهای زیباتر


%2814%29.JPG


مسير رو به سمت چپ ادامه داديم و از يک شيب نه چندان تند بالا رفتيم و از اينجا به بعد بايد مراقب مسير صعود باشيم چرا که پاکوب خيلي مشخصي ندارد و با توجه به سنگچين ها بايد مسيرمان را پيدا کنيم. مسير در دل کوه و در ميان صخره ها ادامه پيدا ميکند و کم کم آسمان در حال روشن شدن. يکي از همنوردان که شب گذشته کمي سرگيجه داشت، اينجا هم سرگيجه داشت و با اعلام سرپرست کمي توقف کرديم. خوشبختانه سرگيجه اين همنوردمان خيلي زود خوب شد و مشکلي براي صعود نداشتند. به محلي رسيديم که از اينجا در صورت اشتباه رفتن مسير به مشکل برميخوريم. شکافي در ميان صخره مسير صعود بود و بايد دست به سنگ ميشديم. ديواره مهرداد هم مقابلمان خودنمايي ميکرد و بايد از جلوي اين ديواره عبور ميکرديم. با نظر سرپرست من و يکي از همنوردان که راهنماي مسير هم بودند بالا رفتيم تا وضعيت مسير رو بررسي کنيم؛ چرا که مسير ديگري نيز وجود داشت که در نهايت به هم ميرسيدند.

%2815%29.JPG


%2816%29.JPG


%2817%29.JPG


%2819%29.JPG


%2820%29.JPG

درخشش نور خورشید بر پیکر سه شاخ جوپار هنگام طلوع


%2821%29.JPG

درخشش نور خورشید بر پیکر جفتان هنگام طلوع

با توجه به وجود سنگريزه هاي زياد (در تمامي مسير صعود) با احتياط حرکت کرديم و به کنار ديواره رسيديم. مسير باريک در دل سنگها و صخره ها. مسير سختي نيست ولي بسيار خطرناک است که اشتباهي کوچک جا براي هيچ اشتباه ديگري نخواهد گذاشت! تجسم اين مسير باريک در زمستان و شرايط بد جوي؛ به نظر من بسيار هولناک خواهد بود! (خيلي دلم ميخواد روزي صعودي زمستاني در اين کوه باشکوه داشته باشم). در مورد ديواره؛ "ديواره مهرداد" به ياد "مهرداد قلي زادگان" که در اثر ناراحتي قلبي در سال 63 در مسير اين قله جان باخت نامگذاري شده است. یادش همیشه گرامی


%2822%29.JPG


%2864%29.JPG

دیواره مهرداد (هنگام بازگشت)


%2823%29.JPG


%2824%29.JPG


%2825%29.JPG


%2826%29.JPG

توقف برای صرف صبحانه


با عبور از ديواره مهرداد و صخره هاي بزرگ و چندين دست به سنگ شدن، براي صرف صبحانه در محلي مناسب توقف کرديم. حدود 45 دقيقه اي توقف داشتيم. تيم رفسنجان هم که ساعت 4 از محل توقف ماشينها صعودشون رو آغاز کرده بودند به ما رسيدند خوش و بشي با اين عزيزان داشتيم. اين تيم راهشون رو به سمت پل صراط ادامه دادند و ما هم با جمع کردن وسايل و پشت سر اين تيم به راهمون ادامه داديم. باز هم مسير نياز به دست به سنگ شدن داشت و به همين دليل با سرعت کم حرکت ميکرديم. فرياد سنگ سنگ تيم رفسنجان هشدار خوبي بود تا از برخورد سنگهاي رها شده از زير پاهايشان در امان بمانيم. مسير به صورت شن اسکي همراه با شيب نه چندان تند. اين رخ از کوه در بالا به تيغه اي معروف به پل صراط ميرسد که طول اين تيغه 200 متر ميباشد و با توجه به اينکه محل برخورد دو توده هواي سرد و گرم است، جريان تند بادها رو بوجود مي آورد که عبور از اين تيغه رو دشوارتر ميکند. توده هوای سرد که از سمت غرب و ماهان میوزد و توده هوای گرم که از سمت شرق و کویر شهداد. دو تيم به پل صراط ميرسند. پلي که اسمش همه رو به ياد آخرت و پل صراط ديگري مي اندازد؛ و به گفته يکي از همنوردان؛ اي کاش عبور از پل صراط آخرت هم همانند اين پل مي بود!


%2827%29.JPG

پایین تیغه صخره ای پل صراط (پلی بسیار زیبا با چشم اندازی خیره کننده)

%2828%29.JPG

ابتدای پل صراط


%2829%29.JPG

باید مراقب پرتگاه های سمت چپ بود


%2830%29.JPG


%2831%29.JPG


%2832%29.JPG

تیغه صخره ای معروف به پل صراط

%2833%29.JPG

کوه های زیبای اطراف

%2835%29.JPG


مسير روي تيغه اي صخره اي که در بعضي جاها تنها محل عبور يک نفر است. سمت چپ (رخ غربي) شيب بسيار تند و پرتگاه هاي عميق و سمت راست رخ ديگر کوه همراه با شيب تند و سنگريزه هاي زياد که در صورت بي احتياطي و سر خوردن، مسير زيادي رو به پايين بهمراه خواهد داشت! پشت سر تيم رفسنجان با سرعتي کم از اين پل عبور ميکنيم. در اينجا تيم رفسنجان در محل مناسبي توقف ميکنند و ما هم به راهمون ادامه ميدهيم. بايد باز هم شيب تند ديگري رو صعود کنيم که اين مسير هم در بعضي جاها داراي سنگريزه هاي زياديست و بايد احتياط کرد. تيم يکپارچه و منظم از اين شيب بالا ميرود و اکنون به محلي ميرسيم که همچون مرغزاريست زيبا؛ دشتي از آويشن که عطرش همه جا را فرا گرفته بود. مسير شيب ملايم و کمي داشت و از اينجا، مسير به صورت 7 لاتين تا قله ادامه دارد؛ يعني بايد مستقيم ادامه مسير دهيم تا به روي گردنه برسيم و سپس 90 درجه به سمت چپ تغيير مسير داده و شيب پاياني که به قله ميرسد رو طي کنيم. مسيري طولاني و شايد نزديک به 700 يا 800 متر تا روي گردنه


%2836%29.JPG

با عبور از پل صراط، خوش آمد گویی زاغ ها بر بلندای پلوار که به استقبالمان آمده بودند


%2834%29.JPG


پيش از حرکت توقفي براي نوشيدن آب و خوردن خوراکي داريم. اگر اشتباه نکنم چهار کوهنوردي که در زمستان سال 76 گرفتار توفان و بوران و برف شده بودند در اين محل جانشان را از دست داده اند. حس عجيبي داشتم و تا قله نيم ساعتي راه بود. با رسيدن تيم رفسنجان، آنها هم توقفي ده دقيقه اي داشتند و سپس راهشون رو ادامه دادند. يکي از همنوردان که احساس خستگي ميکرد تصميم گرفت ادامه مسير ندهد و در همين جا بماند. با اينکه تا قله راهي نمانده بود و به نظرم با ريتمي آهسته ميتوانستند اين نيم ساعت باقي مانده رو هم طي کنند، اما ادامه ندادند. برام جالب بود که ميگفتند من آنچه ميخواستم بدست آوردم و خيلي از اين برنامه لذت بردم، به قله نرسم مهم نيست، تا همينجا براي کافيه. يکي از همنوردان قديمي تيم که شب گذشته به تنهايي راهي پلوار شده و شب در کنار چادرهاي ما و مهمان بچه ها بودند و صبح بخشي از مسير رو همراه ما طي کردند و به تنهايي به قله رفته بودند، در اين محل از قله بازگشتند و با اعضاي تيم اماوند و اوج رفسنجان خوش و بشي داشتند؛ با نظر سرپرست، همنورد خوبمان همراه اين عزيز، راه بازگشت رو پيش گرفتند و ما هم به سمت گردنه حرکت کرديم.


%2837%29.JPG

توقف پایانی در نزدیکی گردنه


%2838%29.jpg

آویشن


%2839%29.JPG

نمایی از خط الرأس زیبا و البته خطرناک قله گلچین (قله در سمت چپ نمایان است)


%2840%29.JPG

شیب ملایم تا قله


%2841%29.JPG

نزدیکی قله پلوار


%2842%29.JPG

و این هم قله پلــــوار


با رسيدن به گردنه، سمت ديگر پلوار نمايان شد. قله زيباي گلچين هم به کوهنوردان خوش آمد ميگفت و خط الرأس زيبايش رو به رخ ميکشيد که هر کوهنوردي رو براي پيمايش اين خط الرأس زيبا و خطرناک فريب ميداد. شايد روزي و در فرصتي به اين قله زيبا رفتم. پس از کوله کشي شبانه و شب خوابي در پلوار، پس از دست به سنگ شدنهاي زيبا و عبور از تيغه صخره اي و باريک پل صراط و مسيرهاي ريزشي، با پيمايش شيب پاياني، ساعت 9:45 بر بلنداي قله 4233 متري پلوار ايستاديم.


%2846%29.JPG

بلندای پلوار


%2844%29.JPG

جای بهترین همنوردان خالی


با رسيدن به قله، اين صعود رو به هم تبريک ميگفتيم و خوش و بشي با همنوردان رفسنجاني داشتيم. آنها پانزده دقيقه پيش از ما روي قله بودند. قله اي زيبا و باشکوه، قله اي که احساس ميکردم مهربانتر از حرف هاييست که پشت سرش شنيده بودم! ميدانستم پذيراي ما خواهد بود. از روي قله پيامي به مربيان خوبم آقايان گنجي و همينطور همنوردان خوبم در گروه اماوند که در اين برنامه نبودند دادم و شيريني صعود را با اين عزيزان تقسيم کردم. جاي همه خالي بود.


%2845%29.JPG


%2843%29.JPG

بگیر آسوده بخواب بی درد و غصه!


نزديک به 45 دقيقه روي قله بوديم و عکسهايي به يادگار گرفتيم. از جمله عکسهاي تکي!! سرپرست برنامه همان لحظه رسيدن به قله از اعضاي تيم خواستند باتوم هايشان را در جايي فرو برند و انتهاي سايه رو علامتگذاري کنند تا هنگام بازگشت آموزش جهت يابي از اين طريق داده شود. شب گذشته هم جهت يابي از طريق ستارگان و ماه ارائه شد.

لحظه هاي بيادماندني رو روي قله داشتيم و چند تن از دوستان هم تصميم گرفتند دقايقي رو به خواب روند. کم کم بايد آماده بازگشت ميشديم. دل کندن از قله ها هميشه سخت است. يادمه با وجود بوران و برف شديد روي قله آرارات، در حاليکه چشمهام از شدت طوفان باز نميشد، دلم ميخواست باز هم روي قله بمانم ولي اگر ميمانديم سرما کار خودش را ميکرد. آزادکوه هم خيلي زود به پايين بازگشتيم و من پس از دیگران راه بازگشت رو پیش گرفتم! اينبار يک دل سير روي قله بوديم ولي باز هم دل کندن سخت بود.


%2847%29.JPG

جفتان از بلندای پلوار


%2848%29.JPG

کوه های اطراف و در دوردست ها و سمت راست عکس جفتان - از بلندای پلوار


%2849%29.JPG

رشته کوه خشمگین جوپار از بلندای پلوار - سه ساخ بزرگ در میانه عکس نمایان است


%2850%29.JPG

گلچین از بلندای پلوار


ساعت 10:30 راه بازگشت رو پيش گرفتيم. مسير بازگشت را از همان مسير صعود ادامه داديم. نرسيده به پل صراط بچه هاي رفسنجان توقف داشتند و به ايشان رسيديم و با خوش و بشي دوباره، راهمون رو ادامه داديم. اينبار بجاي عبور از تيغه صخره اي، کمي پايينتر و در کمر کوه تراورسي طولاني و فرود رو انجام داديم که با دست به سنگ شدن و احتياط زياد همراه بود. بچه هاي رفسنجان هم پشت سر ما همين مسير رو طي کردند تا از بادهاي روي تيغه در امان بمانيم. از مهمترين نکاتي که در هنگام فرود بويژه در همين بخش مسير بايد مورد نظر قرار بگيرد اين است که شيب تند مسير رو بايد با احتياط طي کنيم و از مسيرهاي تعيين شده عبور کنيم و خوشبختانه وجود سنگچين هاي زياد در مسير راهنماي خوبي هستند. هرگونه جابجايي در مسير فرود ممکن است ما رو به سمت دره ها و پرتگاه هاي زيادي بکشونه که عبور از اونها غير ممکن است.


%2853%29.JPG

در مسیر بازگشت

%2852%29.JPG


%2854%29.JPG


%2855%29.JPG


%2856%29.JPG


%2857%29.JPG


%2859%29.JPG

بچه های اوج رفسنجان

هنگام تراورس و سپس فرود در کمرکش اين ضلع از کوه ياد بچه هاي تيم برودپيک افتادم که هنگام صعود مسيري رو در ضلع جنوب غربي برودپيک تراورس کرده بودند و هنگام بازگشت درگير ديواره هاي بزرگي شده بودند و بايد دوباره مسير رو صعود ميکردند و از سمت ديگري فرود مي آمدند و شد آنچه نبايد ميشد! اينجا هم در صورتيکه مسير ديگري رو به اشتباه پايين برويد به گونه اي خودتون رو درگير ديواره هاي اين ضلع کوه خواهيد کرد و خودتون رو در شرايط سختي قرار خواهيد داد! به نظرم صعود زمستانه اين کوه ميتونه صعود شاخص و فني باشه بويژه هنگام فرود!


%2860%29.JPG


%2861%29.JPG

دیواره زیبای مهرداد


مسير رو ادامه داديم که بخش پاياني اين تراورس و فرود نياز به دست به سنگ شدن خوبي داشت که تخته سنگهاي صاف و بزرگ ما رو به سمت خودشون فرا ميخوندند. با توجه به حضور دو تيم و تعداد زياد همنوردان و ريزشي بودن مسير، تعدادي از بچه هاي تيم ما با سرعت بيشتري به سمت پايين حرکت کرديم تا ايمني بيشتري داشته باشيم. اين بخش از مسير رو فرود آمديم و در نزديکي ديواره مهرداد منتظر ساير همنوردانمان شديم. با رسيدن اعضاي تيم به سمت ديواره حرکت کرديم و با تراورس مسير به شيب انتهايي و نزديکي تابلو يادمان کوهنوردان رسيديم. با تلاش همنوردان دو تيم تابلوي يادمان کوهنوردان که بر روي زمين افتاده بود، برافراشته شد و عکسي به يادگار همراه چند تن از بچه هاي اوج رفسنجان انداختيم و ساعت 14 در محل چادرها بوديم.


%2862%29.JPG

عبور از دیواره مهرداد


%2863%29.JPG


%2865%29.JPG


%2866%29.JPG


بچه هاي رفسنجان هم راهشون رو به سمت پايين ادامه دادند و ما هم يک ساعتي رو صرف خوردن ناهار و جمع کردن وسايل کرديم. ساعت 15 به سمت پايين به راه افتاديم و من هم هر چند قدمي که ميرفتم بازميگشتم و نگاهي به اين کوه باشکوه مي انداختم. هوا ابري بود و کمي ورزش باد. ساعت 16:30 به دره بر رسيديم و چاي مهمان راننده ميني بوس بوديم که خيلي چسبيد.

%2867%29.JPG


برافراشتن تابلو یادمان پرستوهای عاشق


%2868%29.JPG


%2869%29.JPG


%2870%29.JPG


%2871%29.JPG

بفرما ناهار

%2872%29.JPG

آماده بازگشت

%2875%29.JPG

زوج دوست داشتنی که هنگام بازگشت هم رو به قله در حرکت بودند!

%2878%29.JPG

هنوز فرمون قفل بود گازشو گرفت و این شد که میبینید!

%2851%29.JPG

خانم یوسفی پور سرپرست خوب این برنامه


چند قطره باران هم هنوز به زمين نرسيده به پايان رسيدند! لحظاتي رو در دره بر بوديم و گپ و گفتي در مورد برنامه داشتيم و پس از يک برنامه بسيار عالي و دلچسب به سمت کرمان حرکت کرديم. در ميني بوس نقاط ضعف و قوت برنامه مطرح شد و سرپرست برنامه هم توضيحات لازم رو در مورد برنامه ارائه کردند و در نهايت با رسيدن به کرمان با همنوردان خوبم در گروه اماوند بدرود گفتيم.


%2876%29.JPG
تا دیداری دوبار بدرود ای چنار زیبا

از همنوردان خوب اماوندي بسيار سپاسگزارم که باز هم منو پذيرفتند و صعودي ديگر رو با اين عزيزان تجربه کردم. جاي عزيزاني که نبودند از جمله آقاي کاظمي عزيز و همينطور همنوردان خوبم در باشگاه بلنداي کوهستان واقعاً خالي بود
و سپاس خداي نازنينم که اين برنامه هم پشت و پناهم بود

هميشه شاد و بر بلنداي مهرباني ها باشيد


مطالب مشابه :


اس ام اس برای تبریک سال نو

∞∞∞∞∞∞∞ متن نرم نرمک میرسد اینک بهار ، خوش به حال روزگار آمد بهار خرم با رنگ




بنیامین بهادری و دخترش نوروز امسال مهمان برنامه کلاه قرمزی

سلام خوش آمد گویی مرا پذیرا باشید نوشته های روی شن مهمان اولین موج دریا هستند، اما حکاکی های




پلــــوار - 4233 متر - (92.07.19)

با عبور از پل صراط، خوش آمد گویی زاغ ما و مهمان بچه متن ها، تصاوير مربوط به اين




الیزابت تیلور به عنوان خوش عکس ترین شخصیت

سلام خوش آمد گویی مرا پذیرا باشید نوشته های روی شن مهمان اولین موج دریا هستند، اما حکاکی های




برچسب :