دور ایران در هشتاد روز: نیاز به یک همسفر

دور ایران در هشتاد روز: نیاز به یک همسفر

mo915343.jpg

وقتی آقای پارسایی و بعدش ریاست محترم دانشگاه، پیشنهاد مدیریت گروه را به من دادند، نخستین دغدغه­ام، به هم خوردن برنامه سفرم بود. برنامه­ای که خیلی وقت است طرحش را در ذهنم پایه­ریزی کرده­ام. اینکه بتوانم دور تا دور ایران را، در کنار مرزها طی کنم. دقیقا همه نقاط مرزی را. و بنابراین، نخستین و مهمترین شرطم این بود که تابستان را در دانشگاه حضور نخواهم داشت. بالاخره با لطایف­الحیلی توانستیم با هم کنار بیاییم. در این­باره، پیش از آغاز سفر و ترک دانشگاه، نوشتاری جداگانه برای رفع دغدغه­های دانشجویان بر روی وبلاگ قرار خواهم داد. به گونه­ای که مایه اختلال در امور گروه نشود. اما درباره این سفر.

کشور ایران دارای «؟» کیلومتر مرز سیاسی است. بله؛ دقیقا «؟» کیلومتر. اگر منابع مختلف مکتوب و اینترنتی در این زمینه را مطالعه بفرمایید، کاملا متوجه خواهید شد که هر کسی برای خودش یک عدد و رقمی را عنوان کرده است. این عدد از 7.050 کیومتر در پایین­ترین میزان دیده می­شود تا 8.731 کیلومتر در بیشترین میزان. از آنجا که حافظ­نیا به­عنوان چهره­ای شناخته­شده در عرصه جغرافیای سیاسی ایران، پس از برشمردن این تفاوتها، برآورد اخیر را دقیق­تر می­داند، من نیز از ایشان پیروی می­کنم. بخش عمده­ای از این مرز، خاکی و با 7 کشور همسایه است. بخشی هم مرزهای آبی دریای مازندران (که به اشتباه آنرا دریای خزر می­نامند) و خلیج همیشه فارس و دریای عمان است. اگر بخواهیم دقیقا میزان مرزهای مشترک خاکی و آبی را بیان کنیم، از شمال و استان مازندران (که نقطه آغاز حرکتم خواهد بود) نخستین مرز ما آبی است.

657 کیلومتر مرز آبی شمالی دریای مازندران؛

767 کیلومتر با آذربایجان؛

40 کیلومتر با ارمنستان؛

486 کیلومتر با ترکیه؛

1609 کیلومتر با عراق؛

2043 کیلومتر مرز آبی جنوبی با اروندرود، خلیج همیشه فارس و دریای عمان؛

978 کیلومتر با پاکستان؛

945 کیلومتر با افغانستان؛

1206 کیلومتر با ترکمنستان؛ (حافظ نیا. 1381: 8- 306)

 

سفر من از شهر نور آغاز خواهد شد؛ و شهرهای بزرگ و نقاط مهمی که خواهم پیمود، اینهاست:

در استان مازندران: نور، نوشهر، چالوس، تنکابن و رامسر.

در استان گیلان: کلاچای، رودسر، چاف و چمخاله، کیاشهر، بندر انزلی، تالش، و آستارا.

در استان اردبیل: بیله­سوار، پارس­آباد و اصلاندوز.

در استان آذربایجان شرقی: حدودا چهل کیلومتر از مرز فاصله خواهم گرفت تا از قلعه بابک در کلیبر نیز بازدید کنیم، سیه­رود و جلفا.

در استان آذربایجان غربی: پلدشت، چشمه ثریا (شمالی­ترین نقطه ایران)، به فاصله سی کیلومتر از مرز، چالدران و قره کلیسا را بازدید خواهیم کرد، قطور، سرو، پیرانشهر و سردشت.

در استان کردستان: بانه، برده رشه، مریوان و درکی.

در استان کرمانشاه: نوسود، ازگله، قصر شیرین و سمار.

در استان ایلام: مهران، موسیان و فکه.

در استان خوزستان: بستان، طلائیه قدیم، شلمچه، مقاومت، خرمشهر، مینوشهر، آبادان، جزیره آبادان و اروندکنار، بندر امام خمینی، بندر ماهشهر، هندیجان؛ و همچنین جزایر قبر ناخدا، بونه و دارا.

در استان بوشهر: بندر دیلم، امام حسن، بندر گناوه، بندر ریگ، بندر بوشهر، دلوار، بندر دیر، بندر کنگان، بندر سیراف، نخل تقی، عسلویه، و همچنین جزایر خارک، خارگو، عباسک.

در استان هرمزگان: کوشکنار، بندر چارک، بندر لنگه، بندر کنگ، بندر خمیر، بندر شهید رجایی، بندر شهید باهنر، بندرعباس، سیریک، بندر جاسک و همچنین جزیره­های هندورابی، کیش، قشم، هنگام و لارک (درباره سایر جزیره­های این استان در ادامه توضیح خواهم داد).

در استان سیستان و بلوچستان: بندر تنگ، خلیج پزم، کنارک، خلیج چابهار، چابهار، گواتر و خلیج گواتر، پیشین، شش تلان (به­عنوان شرقی­ترین نقطه ایران)، پشت­شهر، کوهک، جالق، میرجاوه، زاهدان (با 25 کیلومتر فاصله از مرز)، ملک سیاه کوه، شهر سوخته (20 کیلومتری مرز)، دریاچه هامون هیرمند (40 کیلومتری مرز)، زهک، زابل (با حدودا 30 کیلومتر فاصله از مرز)، دوست­محمد، قرقری، دریاچه هامون صابری.

در استان خراسان جنوبی: چاه ذغال، چاه سگک، یزدان، دق پترگان و کال نمکزار.

در استان خراسان رضوی: تایباد (20 کیلومتری مرز)، صالح­آباد، سرخس، کلات، دره­گز و باجگیران.

در استان خراسان شمالی: کوه کپه­داغ و کله­قوز.

در استان گلستان: مراوه­تپه (25 کیلومتری مرز)، رودخانه اترک، اینچه برون، شوره­زار آلاگل، دریاچه آلاگل، مخدوم قلی، گمیش تپه، بندر ترکمن و بندر گز.

و دوباره در استان مازندران: خلیج گرگان، شبه جزیره میانکاله، جزیره آبسکون، بابلسر، فریدونکنار، محمودآباد و نور.

بنابراین مجموعا 16 استان را خواهم پیمود. به­دلایل متعدد، برای این سفر [استثنائاً] نیاز به یک همسفر به اصطلاح پایه دارم. این همسفر باید دارای شرایط زیر باشد:

     1-     از نظر جسمی، کاملا توانمند و آب­بندی شده! باشد. با این وجود، ترجیحا دارای دفترچه بیمه نیز باشد. ضمن آنکه پیش از سفر، باید هر دو نفرمان خودمان را بیمه حوادث کنیم.

     2-     در برابر گرما، مقاوم باشد. سفر ما در طول تابستان بوده و بیشتر مناطق نیز در این دوره بسیار گرم است (استانهای خوزستان، بوشهر، هرمزگان، سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و رضوی بسیار گرم هستند).

      3- بسیاری از نقاط مرزی، کوهستانی است و باید کوهنوردی کنیم. ضمن آنکه برخی قله های شناخته شده نیز در نزدیکی مرزها هستند که باید آنها را فتح کنیم. پس کوهپیما بودن هم لازمه همسفر راه شدن است.

     4- حتما باید شنا کردن بلد باشد. برخی از نقاط ناچاریم از رودخانه ها یا دریاچه ها عبور کنیم. ضمن آنکه آنچنانکه در ادامه توضیح خواهم داد، بخشهایی از سفر را با قایق شخصی بادی خواهیم پیمود.

     5-     حتما دارای گواهینامه رانندگی، و مهارت کافی و تسلط کامل در رانندگی باشد. تقریبا رانندگی نیمی از مسیر بر عهده وی خواهد بود.

      6-     دارای گذرنامه باشد. در بخشی از نقاط مرزی (همچون آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و عراق) می­توان از مرز به سادگی عبور کرد. البته این کار را نه برای گردش در آن کشورها، بلکه برای بازدید از نقاط مرزی مهم (همچون شهر جولفا در نزدیکی جلفای خودمان) انجام خواهیم داد.

      7-     در کلیه هزینه­های سفر، شریک باشد. این هزینه­ها را می­توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • هزینه بنزین خودرو. از آنجا که بخشهای عمده­ای از این مسیر، خاکی و کوهستانی است و بنابراین نیاز به یک خودروی شاسی بلند است، برای این سفر حتما یک خودرو ارزان­قیمت شاسی بلند و البته مطمئن (مانند تویوتا لندکروز 2 اف) تهیه خواهم کرد. بیشتر خودروهای شاسی بلند به­طور متوسط در هر یکصد کیلومتر، 15 لیتر بنزین مصرف می­کنند. با توجه به طول مرزها و این نکته که در بسیاری از موارد نمی­توانیم دقیقا از روی مرزها عبور کنیم و یا آنکه برای تهیه مایحتاج یا اقامت شبانه، باید به نزدیکترین روستا یا شهر برویم و بنابراین مسیرمان کمی طولانی­تر خواهد شد، 11هزار کیلومتر را در نظر گرفتیم که مصرف بنزین برای این مسیر، 1650 لیتر می­شود که اگر در 700 تومان (به­عنوان قیمت هر لیتر بنزین) ضرب کنیم، می­شود 1.155.000 تومان. نیمی از این هزینه بر عهده همسفر خواهد بود.
  • هزینه خوراک روزانه. چنانچه سایر سفرنامه­های مرا خوانده باشید، نیک می­دانید که سفرهایم بسیار کم­هزینه است. طبیعتا در این سفر نیز که در نقاط مرزی و عمدتا به دور از امکانات رفاهی است، باید از خوراکهای کنسرو (ماهی، لوبیا، قارچ، بادمجان، میرزا قاسمی و...) استفاده کرد. البته در بسیاری از موارد هم می­توان از چایخانه­ها و قهوه­خانه­های سر راه، غذای سفارشی دریافت کرد. اما با یک حساب سرانگشتی، من روزی 6 هزار تومان برای خوراکم در نظر گرفته­ام که برای هشتاد روز می­شود 480 هزار تومان. بنابراین کسی که قصد دارد در این سفر همراه من باشد، می­تواند با 500 هزار تومان، هزینه خوراکش را تأمین نماید. بهتر است عادات غذایی­مان با هم سازگار باشد تا برنامه خوراک را بهتر مدیریت کنیم.
  • هزینه­های خودرو: چنانچه خودرو بر اثر این مسافرت خراب شده یا آسیب ببیند، هزینه تعمیرش نیز بطور مساوی بر عهده من و همسفرم خواهد بود.
  • بنابراین هزینه­های قابل پیش­بینی این سفر برای همسفر احتمالی، حدودا 600 هزارتومان برای بنزین و 500 هزار تومان برای خوراک خواهد بود. اما هزینه­های پیش­بینی نشده­ای همانند تعمیر خودرو، درمان بیماریهای احتمالی، اقامت در اقامتگاههای بین­راهی و... ایجاب می­کند که دو میلیون تومان برای هر نفر در این سفر در نظر گرفته شود.

      8-     از آنجا که باید به همراه بودن این همسفر در همه طول راه مطمئن باشم، لازم است مبلغ یک میلیون تومان را پس از توافق در همراهی این سفر، در قبال دریافت رسید به حساب من واریز کند. این مبلغ در طول سفر برای بنزین و سایر مخارج احتمالی هزینه خواهد شد. اما چنانچه در هر جای سفر، از ادامه سفر منصرف شود، به هیچ­وجه حتی یک ریال از آن پول را به وی باز نخواهم گرداند.

      9-     پیش از سفر، حتما باید تعهدنامه محضری پر کند که همه مسئولیتهای خودش در این سفر را با آگاهی کامل بر عهده خواهد گرفت. توضیح آنکه بسیاری از مناطق مرزی ایران، به­ویژه در استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و رضوی، کردستان و ایلام ناامن بوده و اشرار در موارد بسیاری اقدام به سرقتهای مسلحانه از رهگذران و یا گروگانگیری می­نمایند. در این­باره راستش خودم هم کلی دلهره دارم و خلاصه از شما چه پنهان، می­ترسم. اما بدجوری کرم این سفر هیجان­انگیز، درونم رخنه کرده است. همچنین بسیاری از مناطق مرزی، کوهستانی و صعب­العبور است و امکان رخدادهای ناگوار وجود دارد. خدا را چه دیدی؟! شاید دانشجویان از دستم راحت شدند! البته تدابیری برای این موارد اندیشیده­ام (منظورم آسودگی دانشجویان نیست؛ بلکه کاستن از خطرات این سفر است)، اما دانستن این نکات برای همسفر احتمالی، ضروری است.

     10-     اگر من و متقاضی همسفر شدن، همدگیر را نمی­شناسیم، بهتر است چند جلسه مانند یک زوج منطقی! با هم صحبت کنیم تا نقاط تفاهم را شناسایی کرده و در صورت عدم تفاهم، از یکدیگر جدا شویم. بالاخره هشتاد روز قرار است رفیق گرمابه و گلستان یکدیگر باشیم. من واقعا حال و حوصله کتک خوردن توی سفر را ندارم. چندین ماه می­شود که درست و حسابی کتک نخورده­ام و بدنم در حال استراحت است تا خودش را برای کتک خوردنهای اساسی بازسازی کند. خیلی زشت است که توی سفر از همسفرم کتک بخورم. به قول یکی از دوستان، «حرکت چیپی است!». البته این به آن معنا نیست که دستِ بزن نداشته باشد. اتفاقا باید دست بزنش خوب باشد تا اگر جایی لازم شد، بتوانیم از خودمان در برابر مسائل احتمالی دفاع کنیم.

      

 

توضیحات دیگر:

الف) با وجودی که چندین ماه است دارم برای این سفر برنامه­ریزی می­کنم، اما هنوز بنا به دلایلی قطعی نشده است. عمده­ترین دلیل، لزوم هماهنگی با برخی از ارگانها، به­ویژه پلیس مرزبانی کشور است. چه اینکه عبور از کنار بسیاری از مرزها و نقاط مرزی، نیاز به هماهنگی با پلیس مرزبانی دارد. متأسفانه این روند کمی طولانی خواهد بود. در این زمینه شاید بد نباشد تجربه­ای را بیان کنم. اوایل زمستان سال 1388، نامه­ای اداری به استانداری هرمزگان نوشته و در آنجا ضمن اشاره به مقالاتی که درباره جزایر سه­گانه ایرانی ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک نوشته­ام کردم، درخواست نمودم که اجازه بدهند با هزینه خودم از این جزایر بازدید کنم. این جزایر همانگونه که می­دانید، محل مناقشه بین ایران و امارات است و بنابراین کاملا امنیتی و سیاسی است. من در همه نوشته­هایم، با برشمردن اسناد تاریخی و سیاسی فراوان، از حق حاکمیت ایران بر این جزایر دفاع کرده­ام. به­هرحال گمان می­کردم تا فرجه­های پس از امتحانات دانشجویان، استانداری هم به من پاسخ می­دهد و بنابراین در آن زمان می­توانم به این جزایر بروم. غافل از آنکه درخواستم پس از کلی این اتاق و آن اتاق رفتن در استانداری، به وزارت امور خارجه در تهران ارجاع داده شد و آنها هم پس از چند ماه، به امور کل خلیج فارس ارجاع دادند و پس از کلی این اتاق و آن اتاق رفتن، از اواخر اردیبهشت 1389 تاکنون، نامه من روی میز یکی از مدیران این اداره دارد خاک می­خورد. هرچقدر از طریق تماس تلفنی و مراجعه حضوری پیگیر شدم، پاسخ می­دادند که باید بررسی شود. در حالی که در آخرین پارافی که پایین نامه نوشته شده بود، موافقت ضمنی با این سفر اعلام شده و نهایتا نظر آن مدیر را آخرین گزینه اعلام کرده بودند. حالا آن مدیر برای چه رسیدگی نمی­کند، نمی­دانم. حالا می­ترسم این سفر هم به همان درد مبتلا شود. اما به­هرحال من برنامه­ریزی­هایم را انجام می­دهم.

ب) برای بازدید از دریاچه­ها و جزیره­ها، از قایق بادی خودم استفاده خواهیم کرد. در حال تهیه یک موتور مخصوص قایقهای بادی هستم تا دیگری مشکلی در این زمینه وجود نداشته باشد.

ج) دوستانی که اهل استانهای مرزی هستند، می­توانند در همه یا بخشی از استان خودشان، همسفر ما باشند تا هم در لذتها و هیجانهای سفر با هم شریک شویم، و هم راهنمای ما باشند.

د) ژول ورن، دور دنیا را در هشتاد روز به روایت کشید و من می­خواهم دور تنها یک کشور، هشتاد روز بگردم. اختلاف اینجاست که شخصیتهای داستان ژول ورن، هدف­شان تنها دور دنیا گشتن بود و آشنایی با جاذبه­های طبیعی، فرهنگی و تاریخی آن منطقه برای­شان اهمیتی نداشت. در حالیکه من، به طور متوسط برای هر استان مرزی، پنج روز وقت صرف می­کنم تا بتوانم تنها نقاط مرزی­اش را بشناسم. ضمن آنکه در برخی جاها (همچون جولفای آذربایجان در کنار جلفای ایران، زرنج افغانستان که زمانی پایگاه عیاران بود در نزدیکی زابل ایران، و...) از مرزهای سیاسی ایران خارج خواهیم شد تا به سرزمینهایی پا بنهیم که بدون بررسی و مطالعه آنها، بررسی نقاط داخلی نزدیک به آنها بی­معنا خواهد بود.

هـ) در گردشگری­ها و مسافرتهایم، آنچه بیش از خود سفر برایم اهمیت دارد، سفرنامه­نویسی در وبلاگ است. خیلی دوست دارم شرایط به گونه­ای باشد که هر شب بتوانم سفرنامه همان روز را بنویسم و هر دو سه روز یکبار، وبلاگم را به­روزرسانی کنم.


حالا هر کسی مرد میدان است، این گوی و این میدان! در بخش دیدگاه­ها، خودش را معرفی کرده، نظرش را اعلام نماید.

 

پایه­ها:

تکمیل همایون، ناصر (1380)، مرزهای ایران در دوره معاصر، تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی. چاپ دوم.

حافظ­نیا، محمدرضا (1381)، جغرافیای سیاسی ایران، تهران: سمت.

«مرزهای جغرافیایی و سیاسی ایران» در پایگاه پژوهشی اینترنتی آریابوم، به آدرس:

http://www.aariaboom.com/index.php?option=content&task=view&id=695

دانشنامه ویکیپدیا فارسی، ذیل اصطلاح «مرزهای ایران» به آدرس:

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86


مطالب مشابه :


احتمال تعطیلی شهر تهران در دو روز آینده

سهند نیوز - احتمال تعطیلی شهر تهران در دو روز آینده - وبلاگ خبری تحلیلی




آموزش خصوصی تضمینی شنا در استخر منزل

آموزش تضمینی شنا از مبتدی تا نجات غریق در استخر منزل تهران. قیمت روز دلار طلا و سکه بازار




مراحل انجام معاملات در بورس تهران

بورس تهران در هر دو صورت ممكن است معامله ی سهم مورد نیاز چندین روز طول بكشد.




دور ایران در هشتاد روز: نیاز به یک همسفر

شوخی با فرهنگ و اجتماع - دور ایران در هشتاد روز: نیاز به یک همسفر - انتقاداتی همراه با طنز و




تقاضای مسئول فنی -معرفی فرصتهای شغلی برای داروسازان و دانشجویان 140 واحدی

با عرض سلام نسخه پیچ ماهر آشنا به قیمت زدن و با تجربه برای منطقه 19 تهران روز هفته ، نیاز




برچسب :