تحقیق
باسمه تعالی<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
بررسی تعاریف نظارت و راهنمایی تعلیماتی
معنی لغوی نظارت و راهنمایی تعلیماتی
واژه نظارت از« نظر» به معنی نگاه کردن گرفته شده است که البته منظور دیدن سطحی و معمولی نیست ، بلکه نگاه توأم با دقت و تفکر و تدبیر، نگاهی که حاصل آن بصیرت و بینش و آگاهی است و به طور کلی نظارت و راهنمایی عبارتست از بررسی مستمر و دقت ، کنترل و ارشاد و هدایت در امور. واژه نظارت در فرهنگ معین به معنای زیرکی ، فراست ، نظر کردن ، نگریستن و نگرش به کار برده شده است. نظارت که معادل کلمه supervision است از لغات لاتین super به معنی بالای ، بالای سر ، در بالا و لغت videre به معنی مواظب بودن ، برکسی نظارت کردن ، مراقبت کردن ، دیدن با مشاهده کردن ترکیب یافته است.
از ترکیب مفاهیم فوق این طور استنباط می شود که رسیدن به بینش بالا در وضعیت و موقعیت خاصی میسر است و در سیستم آموزشی به کلیه تلاش های برنامه ریزی شده مسئولین مدرسه در جهت رهبری معلمان و سایر کادر آموزشی به منظور پیشبرد اهداف تربیتی که رشد حرفه ای معلم را در رسیدن به اهداف آموزشی و پرورشی و کمک به معلم به منظور تضمین تدریس کیفی را بدنبال دارد گفته می شود ، که در آموزش و پرورش جامعه ما و در این کتاب به متصدیان این شغل « معلم راهنما » گفته می شود.
تعاریف و راهنمایی تعلیماتی
آموزش و پرورش ، یک سیستم پیچیده متشکل از سیستم های فرعی مختلف در تعامل با یکدیگر می باشد که نظارت و راهنمایی تعلیماتی ، بخشی از این سیستم پیچیده و گسترده است که باید نقش و ماهیت و فعالیت هایش اعم از آن چه که مورد عمل است و آنچه که مورد انتظار است به منظور اعمال کنترل کیفیت و رشد حرفه ای معلمان در این سیستم شناخته شود. « نظارت و راهنمایی تعلیماتی در آموزش و پرورش اهمیت و ویژگی خاصی دارد که با نظارت و راهنمایی در مدیریت های تجاری و صنعتی متفاوت است. اگر چه راهنمایان قدرت خود را از مدیران صف می گیرند ولی عمدتاً نفوذ آنها به لحاظ صلاحیتشان در علم و عمل است. لذا عاملین این نقش در درجه اول باید بیشتر متکی به نفوذ برانگیزاننده و ترغیب کننده ناشی از صلاحیت علمی و عملی خویش باشند تا قدرت و اختیار اداری».
یکی از روش های بررسی و نقش و کارکردهای نظارت و راهنمایی تعلیماتی در نظام آموزش و پرورش ، بازنگری تعاریف مختلفی است که توسط صاحب نظران ارائه شده است. آی(Eye ) و کری ( Krey) نظارت را متمرکز بر مدیریت اداری دانسته و معتقدند که نظارت ، آن مرحله ای از مدیریت اداری مدرسه است که عمدتاً حصول انتظار آموزشی متناسب با سیستم آموزش و پرورش را مورد توجه قرار می دهد. کوگان با تأکید بر نظارت متمرکز بر برنامه تحصیلی می گوید نظارت در بردارنده ی فعالیت هایی چون برنامه نویسی ، بازنگری برنامه های تحصیلی، آماده سازی مطالب آموزشی و واحدها ، استفاده بارز از جریانات و ابزارها ، تهیه گزارش به والدین و توجه وسیع به ارزشیابی کلی برنامه ها است. استوپز نظارت را متمرکز بر تدریس بیان می کنند و می گویند نظارت عملکرد و تجربه ای است که به قصد بهبود تدریس و برنامه آموزشی انجام می گیرد.
پیترالیوا نظارت و راهنمایی تعلیماتی را با سادگی و ظرافت توصیف می کند و می گوید که « نظارت و راهنمایی تعلیماتی به عنوان خدمتی فردی و گروهی به معلمان تلقی شده و وسیله ای برای ارائه کمک تخصصی به معلمان جهت
آموزش می باشد که در این تعریف دو کلمه خدمت و کمک مورد تأکید قرار می گیرد.» و بالاخره سرجوآنی راهنمایی
تعلیماتی را مشتمل بر نگرشها ، کوششها و رفتارهایی می داند که به منظور تحقق اهداف مدرسه ابراز می گردد.
در مجموع تعریف واقعی نظارت و راهنمایی تعلیماتی عبارتست از حمایت ، تقویت، یاری ، مساعدت و سرانجام همکاری کردن با معلمان برای بهبود تدریس و برنامه آموزشی نه دستور دادن و هدایت کردن کلیشه ای.
پیدایش نظارت در جهان و ایران
الف) در جهان :
نظارت و راهنمایی تعلیماتی از آغاز تاکنون ، دستخوش تغییرات و تحولات عمده و اساسی شده است. در نیمه دوم قرن 19 ، نظارت در واقع زیر چتر تئوری مستبدانه بازرسی دیده می شد. در این دوران کارکنان نظارتی در حقیقت بازرسان غیر حرفه ای بودند که برای کنترل استانداردها از مدارس بازدید می کردند. این شیوه نظارتی ، ناشی از این دیدگاه نظارتی در مورد انسان و سازمان بود که معلمان برای این که کارشان را درست انجام بدهند باید به شدت و از نزدیک تحت نظارت قرار بگیرند تاروشها و رویه های تعیین شده توسط مدیریت سازمان به درستی انجام بگیرد. لذا تأکید این روش بیشتر بر مقررات انضباطی و نگهداشت معیارهای حاکم بر آموزش و پرورش بود تا خود آموزش.
در دهه 1920 تئوری « نظارت علمی » در صحنه نظام های آموزشی پدیدار شده و بازدید از مدارس توسط مدیران و ناظران خاص به منظور مشاهده و تحقیق انجام می گرفت . در این سالها اکثر صاحب نظران و نویسندگان معتقد بودند که اصلاح و بهبود وضع آموزش و ارزیابی از کار معلمان و طرح و تدوین دروس یکی از اصلی ترین وظایف ناظران به شمار می آید.
با شروع سال های 1930 تأکید اساسی بر « نظارت و راهنمایی آزاد منشانه » قرار گرفت. بر اساس این مفهوم ناظریان با معلمان به گونه ای رفتار می کردند که از طریق نوع روابطی که عموماً دوستانه بود، معلمان مجبور می شدند فعالیت هایی را که راهنمایان بر عهده آنها می گذاشتند انجام دهند. حتی اگر با فلسفه و دیدگاه تعلیم و تربیتی معلمان در تضاد بود. به عبارت دیگر در این دوره بیشتر مهارت در ترغیب و هدایت معلمان به انجام دادن آنچه را که مدیر یا رهبر آموزشی می خواسته ، بوده است. در این دوره عمل غالب نظارتی بیشتر سعی بر اصلاح فرآیند یاددهی – یادگیری از طریق تشریک مساعی بوده است.
در سال های 1940 تا 1950 اکثر نویسندگان و علمای تعلیم و تربیت که در زمینه راهنمایی تعلیماتی تحقیق می کردند، تحت تأثیر نهضت روابط انسانی ، نظارت را امری تعاونی دانستند و اعتقاد داشتند کسانی که در یک سیستم آموزشی کار و فعالیت می کنند می بایستی یکدیگر را در امور آموزشی راهنمایی و هدایت کنند و از تجربیات یکدیگر در حل مسائل و مشکلات آموزشی کمک بگیرند. لذا عباراتی از قبیل کمک متقابل ، مشورت کردن با هم ، طرح ریزی به کمک هم ، گفتگو کردن در باب اصلاح و بهبود وضع آموزش و یادگیری در این دوره از جمله عبارت های متداول بوده اند. در این مفهوم وظیفه ناظر و راهنمای تعلیماتی فراهم آوردن موجبات استفاده معلمان از تجارب یکدیگر می باشد و معلم راهنما می بایستی جوّ غالب بر واحدهای آموزشی را به گونه ای هدایت کنند تا معلمان بتوانند یکدیگر را در رسیدن به اهداف آموزشی کمک نمایند.
به تدریج ایراد و انتقاداتی که بر هر یک از شیوه های نظارت یاد شده به عمل می آمد و نارسائیهایی که هر یک از این مفاهیم در وضع آموزشی به وجود آودند و زمانی که مدیران آموزشی هم صدا با طرفداران نظارت و راهنمایی تعلیماتی علمی ،روش های آزادمنشانه و مشارکتی در عرضه ی خدمات راهننمایی تعلیماتی را موجب خدشه دار شدن اداره امور مدرسه دانستند، تدریجاً مفهوم جدیدی از نظارت و راهنمایی تعلیماتی خلاق در آموزش و پرورش شکل گرفت که تلفیقی از هر دو بوده است . این نوع از نظارت و راهنمایی تعلیماتی براساس این فرض منطقی استوار بود که معلمان در حین خدمت نیاز به بهبود و اصلاح وضع تدریس خویش را دارند. لذا هر گونه تسهیلات و وسایلی که هر یک از آنها را در این امر یاری کند بایستی برایشان فراهم شود لذا تغییراتی در اصول و مبانی نظارت و راهنمایی تعلیماتی بتدریج به وجود
آمد که یکی از تغییرات این بود که معلم به جای راهنمایی تعلیماتی ، منشاء خلاقیت و نوآوری قرار گرفت و تأکید بر بکار بردن شیوه های گونا گون تدریس توسط معلمان به جای یک روش خاص تدریس از مفاهیم جدید است که راهنمایی تعلیماتی خلاق به ارمغان آورده است.
در اوایل دهه 1960 به راهنمایان تعلیماتی لقب نمایندگی رشته های درسی داده شده است. ناظران در این نقش بجای تأکید بر نقاط ضعف معلم، وظایفی چون تفسیر طرح های برنامه تحصیلی ، سازمان دادن مطالب درسی، درگیر ساختن معلمان در تدوین برنامه های آموزشی و در نقش مرجع علمی و آموزشی برای معلمان انجام وظیفه می کردند.
در اواخر دهه 1960 نخستین علائم کاهش پیشرفت تحصیلی همراه با افزایش هزینه های آموزش و پرورش و آثار نامطلوب ناشی از افت آموزشی و تغییرات سریع در زمان کوتاه و افزایش تقاضای اجتماعی برای ورود به مدرسه ، فشارهای زیادی را برای بازنگری برنامه های درسی ایجاد کرد، در نتیجه مدیران برای انتظام امور مدرسه سرگرم انجام نقشهای اداری شدند. « در این دوران موضوعاتی چون قرارداد برحسب عملکرد، تعیین هدفهای خاص و رفتاری، میزان کردن برنامه های تحصیلی، آزمون سازی و تدوین مقررات قانونی برای فارغ التحصیلان رواج یافت. در چنین شرایطی نظارت در تلاش بود تا ماهیتی متناسب با شرایط جدید برای خود پیدا کند که مفهوم نظارت کلینیکی نقش تحلیلگری جریان یاددهی – یادگیری، تبحر در استفاده از نوار و ضبط ویدئویی، ابزار تحلیل تعامل و استفاده از تحقیق عمل نگر برای کشف امکانات جدید تدریس در حوزه وظایف ناظران قرار گرفت.
در نیمه دوم دهه 1980 ناظران و راهنمایان تعلیماتی بیشتر علاقه مند به درگیر شدن در اداره امور آموزشی شدند. در این دوره نظارت ، مفهوم رهبری آموزشی به خود می گیرد و صاحب نظرانی چون جان وایلز و ژوزف باندی معتقدند که نظارت و راهنمایی تعلیماتی بخشی از کارکرد عمومی رهبری آموزشی و آن قسمت از فعالیت های مدرسه است که امور مربوط به یادگیری را اداره و هماهنگ می کند. از آنجاتیکه رهبری سازمانی یکی از کاربردهای مدیریت آموزشی است و با توجه به اینکه فرایند رهبری آموزشی متوجه بهبود و پیشرفت امور آموزشی است. بنابراین امروزه نظارت و راهنمایی تعلیماتی با عنوان رهبری آموزشی یکی از کارکردهای ضروری مدیریت آموزشی محسوب می شود که مستقیماً به امر آموزش ، تدریس و یادگیری مربوط می شود.
ب) تاریخچه نظارت در ایران:
نظارت و راهنمایی تعلیماتی در آموزش و پرورش کشور ما اگر چه از نظر وظایف و مسئولیت هایی در اداره فرهنگ آن زمان فعالیت هایی که بیشتر جنبه تفتیش و بازرسی داشته صورت می گرفته ولی در بررسی و مطالعه منابع کتبی و اسناد مربوط به آموزش و پرورش در ایران شرح وظایف و یا دستورالعمل هایی که نشان دهنده کلمه یا اصطلاحی به نام نظارت و راهنمایی تعلیماتی باشد برخورد نشده است و حتی از شرح موارد دستورالعمل ها نیز مفهوم راهنمایی آموزشی یا نظارت آموزشی به دست نیامده است. حتی در قانون آموزش و پرورش عمومی اجباری و رایگان مصوب مرداد 1322 که تعلیمات شش ساله را اجباری و در تربیت خاص اخلاقی و تقویت حس دینی کودکان تأکید کرده بود، اشاره ای به نظارت و راهنمایی نشده است و تا قبل از سال 1344 چند نفر از دبیران و مدیران با سابقه و پیشکسوت به عنوان بازرس منصوب می شدند که کار اصلی آنها سرکشی، بازرسی از مدارس و بازدید از کلاس درس بوده است و معمولاً در جریان بازرسی از مدارس از کلاس درس نیز بازدید می کردند و به طور اتفاقی جایی از کتاب را از دانش آموزان سؤال می کردند و از این طریق اشراف نظارتی خود را اعمال می نمودند که نتیجه آن بیشتر ناراحتی های روحی و روانی معلمین را به دنبال
داشته است کن نمونه ای از فرم گزارش بازدید بازرسان از مدارس حوزه مأموریت آنها به شکل زیر می باشد.
شماره: ................................... دبیرستان: ...............................
دبستان:...................................
نام بازرس |
تاریخ بازجویی |
نظریات و دستوراتی که داده می شود |
نقائصی که مشاهده شده است |
|
|
|
|
|
|
|
|
در سال 1344 همگام با شکل گیری نظام جدید آموزش و پرورش در کشور و تفکیک دو دوره ابتدائی « شش ساله » و متوسطه « شش ساله » نظام آموزشی قبلی به سه دوره ابتدائی « پنج ساله » راهنمایی « سه ساله » و متوسطه « چهار سال » فعلی ، واژه « راهنمایی تعلیماتی » جایگزین « بازرس تعلیماتی » شد و شرح وظایف خاصی برای این عنوان تدوین گردید که جنبه نظارت و راهنمایی انور آموزش و تدریس را داشت و شاید بتوان گفت که کاملترین آئین نامه در آن زمان در سال 1355 تهیه شد و طی بخشنامه شماره 101 – 26/5/1355 وزارت آموزش و پرورش به ادارات تابعه اعلام گردید.بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، به لحاظ کمبود آموزگار و دبیر که خود علل گوناگونی دارد، پست راهنمایی تعلیماتی همچون پست های مشاوره و راهنمایی تحصیلی از تشکیلات ادارات آموزش و پرورش مدارس حذف شد و صاحبان این پست ها جهت تدریس به کلاس درس اعزام گردیدند و بدین ترتیب آئین نامه مصوب سال 1355 مورد راهنمایی تعلیماتی عملاً بلا اثر ماند.
در سال 1358 بنا به ضرورت وزارت آموزش و پرورش بخشنامه ای را در زمینه چگونگی انتخاب و شرح وظایف معلم راهنمای روستایی صادر کرد که کار آن جنبه نظارت و راهنمایی تعلیماتی داشته و این در حالی است که هنوز پست سازمانی خاصی با همین عنوان در تشکیلات سازمان آموزش و پرورش منظور نگردیده است و معلم راهنمای روستایی با حفظ پست خود و حکم داخلی مأمور به این کار شد.
بتدریج پس از گذر از سالهای فوق در محافل مختلف آموزش و پرورش کشور صحبت از ضرورت راه اندازی خدمات راهنمایی تعلیماتی برای مدارس شهری مطرح شد تا این که در بهمن 1372 بخشنامه و دستورالعمل نسبتاً مبسوطی در این زمینه با شماره 6900/314 – 3/11/ 72 صادر گردید که در صدر ابلاغیه این بخشنامه آمده است : « به منظور ارتقا ء کیفیت آموزشی و هدایت معلمان به کارگیری معلمان راهنمای شهری امری ضروری است. » که این امر امید و نوید تازه ای را در عرصه خدمات نظارت و راهنمایی تعلیماتی به وجود آورده است.
نمونه هایی از شرح وظایق معلم راهنما که در ماده 10 فصل سوم دستورالعمل فوق آمده به شرح ذیل می باشد.
1- راهنمایی آموزگاران در مسائل آموزشی و پرورشی به صورت انفرادی و عنداللزوم گروهی.
2-آماده ساختن مدیران مدارس از نارسائیهای موجود مدرسه و راهنمایی و همکاری لازم در جهت رفع آنها.
3-اقدام به تشکیل جلسات درس نمونه و نحوه کاربرد صحیح وسایل کمک آموزشی برای آموزگاران بر حسب ضرورت به ویژه از طریق گروه های آموزشی.
4-معرفی آموزگاران و مدیران و سایر کارکنان که نیاز به دانش آفزای دارند.
5-نظارت بر کلیه فعالیت های پژوهشی مربوط به آموزشگاه های در موارد لازم از قبیل اجرای آزمون های علمی و تحقیقاتی.
6-شرکت در شورای معلمان هر یک از مدارس تحت تصدی ، حداقل سه بار در طول سال تحصیلی.
7-نظارت مستمر بر پیشرفت مواد برنامه درسی در طول سال تحصیلی متناسب با تقویم اجرایی.
8-نظارت بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و سایر اقدامات ضروری مربوط به امور پرورشی ، بهداشتی.
9-همکاری در تشکیل گروه آموزشی در هر دوره آموزشی و هدایت این گروه ها و شرکت در جلسات آنها.
10- سعی و تلاش در جمع آوری اطلاعات و آخرین داده های علمی در زمینه آموزش دوره ها و انتقال آن به معلمان البته فرایند نظارت و راهنمایی تعلیماتی فقط مختص دوره ابتدایی نیست. بلکه یک جریان و فراگرد آموزشی است که مدیران و معلمان هم می توانند این نقش را به شکل علمی و هدفمند و اصولی ایفا نمایند.
در تمامی دوره های تحصیلی از پیش دبستانی تا پیش دانشگاهی و حتّی در دانشگاه ها با تقویت فرایند مدیریت آموزشی و برنامه ریزی درسی و آموزشی قوت و جایگاه پیدا می کند.
باسمه تعالی
نگاهی به
نقش راهنمایان آموزشی
در راهنمایی معلمان
گردآوری:
سیدموسی ریاضی
آذر 1386
مطالب مشابه :
تحقیق
سید موسی ریاضی. در مورد انسان و در زمینه راهنمایی تعلیماتی تحقیق می
یک تحقیق عالی در مورد فیثاغورس
یک تحقیق عالی در مورد فیثاغورس همه چیز در مورد ریاضی. ریاضی راهنمایی.
مقاله ای در باره ی آموزش ریاضی
های جهان، به تدریس و تحقیق در موفقیت آمیزی در ریاضی کسب کنند در مورد نتایج
رشته ریاضی ( ریاضی کاربردی و ریاضی محض )
آموزش ریاضی راهنمایی تحقیق در عملیات چندین ساعت در مورد یک مساله ریاضی فکر
روش تحقیق
مقالات مشاوره و راهنمایی. بر عمکرد ریاضی (متغیر وابسته) مورد که در تحقیق
+پروژه آمار سال دوم دبیرستان رشته ریاضی فیزیک +دانلود پروژه برای آمار سال دوم رشته ریاضی +تحقیق آمار
دوم رشته ریاضی +تحقیق آمار و +تحقیق در مورد آمار سال دوم راهنمایی +تحقیق در مورد
موضوع تحقیق
اموزش ریاضیات دوره راهنمایی و کاربرد ریاضی در تحقیق دایره این دانش آموزان مورد قبول
تحقیق در عملیات
همه چیز در مورد ریاضی. ریاضی راهنمایی. ریاضی تحقیق در
دانلود کتب و جزوات تحقیق در عملیات
همه چیز در مورد ریاضیات ریاضی راهنمایی نکات و خلاصه تحقیق در عملیات1;
اعداد حقیقی سال سوم راهنمایی
گروه ریاضی راهنمایی خراسان در ریاضی اگر عدد طبیعی n مجذور کامل نباشد ، آن گاه عددی اصم
برچسب :
تحقیق در مورد ریاضی راهنمایی