اسناد خانواده ملکی ـ هاشمی، بخشی از تاریخ سراب

 البته نگارنده هیچ قضاوتی در مورد رفتار اقتصادی حاج رضا شریعتمدار ننموده و فقط نظرات گفته شده را ثبت و منکس نموده است و اکنون نیز قضاوتی نمی کند. ممکن است برخی رفتارها و معاملات در نظر برخی اشکالاتی می داشت چنان که اکنون نیز چنین است و یا سوء برداشت شده و یا مسائل و چیزهایی بوده که اکنون پس از دهها سال نمی توان در موردشان نظر مثبت یا منفی اظهار داشت. اما آنچه در این میان بیشتر قابل اعتنا و تکیه است اسناد کتبی به جا مانده و استفادة تاریخی از آنها می باشد. امید است به عنایت پروردگار از لغزش و دروغ به دور باشیم و ایمان خود بر باد ندهیم و مشمول ذمة گذشتگان و شریک گناه آیندگان نگردیم.

پس از انتشار کتاب، دو تن از برادران ملکی سرابی که مرحوم آقای سید رضا شریعتمدار پدر بزرگ مادری و عموی پدری ایشان بوده است نسبت به موارد یاد شده از رفتار اقتصادی آن مرحوم اعتراض کردند و با توجه به اسناد خانوادگیشان نادرست دانستند. نگارنده با احترام به نظرات ایشان، خواستار اجازه رویت اسناد مذکور گردید. البته خبر وجود این اسناد پرارزش را جناب آقای سید باقر ملکی متولد 1307شمسی و بازنشسته اداره کار و امور اجتماعی، در تاریخ 4/8/1389 به نگارنده اعلام داشت و همچنین خاطرات کتبی خود از فرقه دمکرات و نیز موارد توضیحی و اشکالی کتاب«فرقه دمکرات در سراب» را به لطف به نگارنده مرحمت کردند که به امید خداوند در چاپ دوم کتاب لحاظ خواهد شد.

دید و بررسی اسناد

در تاریخ جمعه 14/8/ 1389 با هماهنگی و اجازه قبلی به منزل جناب آقای سید ابراهیم ملکی که اسناد در اختیار ایشان است مراجعه گردید. ایشان مانند بار نخست به لطف و محبت نگارنده را پذیرفته و حدود چهار ساعت به دید و بررسی اسناد پرداختیم. مجموع اسناد خانوادگی آنها که بخش مهمی از تاریخ سراب را تشکیل می دهد چند صد برگ را شامل می گردد. به گفته آقای سید ابراهیم ملکی ( که فیلم آن نیز گرفته شد):« اسناد در صندوقی قدیمی نکهداری می شد که متأسفانه زمانی به دلیل آب گرفتگی زیر زمین خانه، بخشی از اسناد خیس و از بین رفته اند. بخشی از این اسناد که نوشته هایشان محو شده هنوز موجود است». باقی اسناد را در پوشه های جداگانه قرار داده بودند که نگارنده ضمن صحبت از اهمیت و ارزش تاریخی اسناد مذکور،  پیشنهاد اهدا یا واگذاری اسناد به مراکزنگهداری اسناد را نمودم .

   بیش از صد برگ سند مورد بررسی قرار گرفت که شامل نامه های شخصی، قولنامه های خرید و فروش ملک ، وصیت نامه های شرعی و چند فرمان از ناصرالدین شاه قاجار بود. البته فرصتی جهت بررسی بقیه اسناد که در پوشه های بزرگ جای داشتند وجود نداشت.

خاستگاه خانواده، آقا سید حسن

بر اساس اسناد کتبی خانوادة ملکی- هاشمی، آنان از سلسلة سادات موسوی ( فرزند زادگان امام موسی کاظم علیه اسلام) بوده وجد بزرگ هر دو خانواده به نام آقا سید حسن در زمان سلطنت فتحعلی شاه قاجار یکی از ساکنین شهر سراب و از محترمین آن به حساب می آمد.

حاجی میر آقا

آقا سید حسن فرزندی به نام حاجی میرآقا داشت که او نیز از محترمین و متولین زمان خود بود. دارایی میرآقا در آن زمان به اندازه ای بود که در سال های 1220 قمری/1184 شمسی یعنی هفتمین سال سلطنت فتحعلی شاه قاجار، مقداری ملک  خریده (سند شماره 1) و در 1241 قمری /1204 شمسی یعنی بیست و هشتمین سال سلطنت فتحعلی شاه یکباب طویله  و در 1255 قمری/1218 شمسی یعنی پنجمین سال سلطنت محمد شاه قاجار یکباب خانه در شهر سراب  اجاره داده است. ( سند شماره2و 3)همچنین به حکم حکومتی ناصرالدین شاه قاجار، سه دانگ از خالصجات(زمین های دولتی) روستای چقوش واقع در چهار کیلومتری سراب به آقایان عبدالوهاب قاضی و میرآقا واگذار گردید که باید همه ساله 70 تومان و 5036 دینار و مقدار 24 خروار غله کارسازی(تحویل) می دادند. (سند شماره4) میرآقا املاک و آسیاب هایی نیز در روستاهای سراب مانند  روستای سهزاب( واقع در شمال شرق سراب) خرید.(سند شماره 5). وی به داد و ستد و تجارت نیز می پرداخت.

 مدتی بعد از فوت میرآقا، در سال 1297 قمری/1258 شمسی ظاهرا در مورد املاک و ثروت او اعتراض یا شبهه های پیش آمد(ازجزئیات آن آگاهی نداریم) و لذا استشهاد نامه ای از جمعی از معمرین و معروفین سرابی تهیه گردید که در آن به تمول و ثروت زیاد میرآقا آشکارا اشاره شده است. این سند در چهار صفحه و با اسامی اشخاص و نظر آنها تنظیم گردیده و جالب این است که بیشتر آنان با لقب« کربلایی» مشخص شده اند و این امر، نشان از معروفیت آنها و هم درجة اجتماعی آنان دارد. زیرا به یقین رفتن به کربلا مخارج زیادی طلب می کرد و هر کسی را توان آن نبود. در این سند پس از لقب«کربلایی»، لقب « مشهدی» زیاد تکرار شده است. جالب این است که دو نفر در مورد مقدار ثروت میرآقا رقم های سی هزار تومان و 45 هزار تومان را بیان داشته اند که 150 سال قبل رقم هنگفتی به حساب می آمد. برخی از این شهادت ها چنین است:

- کربلایی محمد صالح ولد مشهدی محمد شهادت داده مرحوم میرآقا بسیار دولت مند بود و در سراب قرینه(همانند) نداشت.

- حسین ولد کربلایی نوروز علی شهادت داده مرحوم حاجی میرآقا در این محال رکن بود و داد و ستد مردم با او بود و در سراب قرینه نداشت.

- کربلایی حسن شهادت داده که حاجی میرآقا 45 هزار تومان دولت داشت.( سند شماره 6)

میرآقا پسرانی به اسامی: حاج میر هاشم، حاج میر محمد و حاج میر زین العابدین و دخترهایی به اسامی: گوهر خانم و ربابه خانم داشت.

حاج میر هاشم

معروف ترین و فعال ترین پسر میر آقا، حاج میر هاشم بود که اسناد زیادی از خرید و فروش املاک و دکان از او به جای مانده است. وی علاوه بر ملک داری به تجارت نیز می پرداخت و با در دست داشتن  بخش زیادی از ثروت هنگفت پدر و با لقب ملک التجاری یکی از تجار معروف و ثروتمند سراب به حساب می آمد. وی املاکی در سراب و روستاهای آن از جمله روستای اسبقران(اسبگران) خرید.(سند شماره 7) حاج میر هاشم علاوه بر سراب در شهر تبریز(محلة نوبر) نیز املاک و باغچه داشت و طبق وصیتش آنها را به دو پسرش سید رضا و میر محمد واگذار نمود.( سند شماره 8)

حاج میر محمد ملک التجار

همان گونه که گفته شد حاج میرهاشم دو پسر به اسامی سید رضا و میر محمد داشت و طبق سند مورخ 26 شوال 1336/1296 شمسی  عدلیه ایالتی آذربایجان همة دارایی و املاک خود که شامل: خانه، باغچه، اجناس، اثاث خانه، مطالبات، فرش، پول نقد، املاک، حمام، دکان های شهری، طلا و نقره در سراب و روستاها و نیز شهر تبریزمی شد  به آن دو واگذار کرد. وی سهم سه دخترش از این ثروت هنگفت را فقط 150 تومان مقرر نمود که البته در زمان خود رقم بزرگی بود. (سند شماره 9)

حاج محمد مشهور به حاج ملک التجار که پس از فوت پدرش لقب او را گرفته بود نیز مالک و تاجر بسیار ثروتمندی بود. او نیز املاک زیادی خرید.( سند شماره 10) وی که پسر بزرگ پدرش بود چهار پسر به اسامی: سید صادق، سید مرتضی، سید رضی و سید اصغر داشت. سید صادق با خانم علویه دخترِعمویش آقا سید رضا شریعتمدارازهمسرش کوکب السلطنه تبریزی ازدواج کرد که برادران ملکی آقایان: سید اکبر(مرحوم شده)، سید علی ( پدر آقای دکتر محمود ملکی از پزشکان خوش اخلاق سراب) سید باقر، سید ابراهیم و سید اسماعیل نتیجة این ازدواج هستند. پس آقا سید رضا شریعتمدار عموی پدری و پدر بزرگ مادری برادران ملکی محسوب می شود. به این ترتیب برادران هاشمی ( پسران خانم کوکب السلطنه) دایی های برادران ملکی هستند. حاجی محمد ملک التجار در سال 1299 وفات یافت. جنازه وی به شهر قم حمل و در جوار حرم مطهر دفن گردید.

حاجی سید رضا شریعتمدار

حاجی سید رضا شریعتمدار که لقب فخرالعلما داشت در تبریز و سپس نجف تحصیل علوم دینی نمود و در اسناد با عنوانهای فقیه و مجتهد از او نام برده شده است. به احتمال وی در ایام تحصیل  درمحضر میرزا محمد رفیع طباطبایی از علمای بزرگ و صاحب فتوای تبریز در عهد ناصرالدین شاه ( استفتاهایی به خط و مهر میرزا محمد رفیع طباطبایی در مجموعه اسناد خانواده ملکی موجود است) با دختر برادر او فضل الملک که از بزرگان دولتی و مقامات وزارت خارجة وقت بود ، به نام خانم کوکب السلطنه ازدواج کرد. خود میرزا رفیع نیز از متمولین و مالکین بزرگ زمان به شمار می رفت. حشمت الدوله والاتبار از مقامهای پرنفوذ دربار فاجار و پهلوی فرزند وکیل الملک بود. سهراب از فرزندان میرزا رفیع ، پدر فرح دیبا همسر سوم محمد رضا پهلوی بود.

البته نظر آقای سیدباقر ملکی بر این است که خانم کوکب السلطنه خواهر حشمت الدوله والاتبار نبود ، بلکه خواهر والاتبار به نام خانم بدرالسلطنه زوجة دیگر حاج سید رضا شریعتمدار بود. وی اضافه می کند: « خانم کوکب السلطنه مادربزرگ مادری ما خواهر آقای موسی خان شاهرخ رئیس امور مالی دربار و خزانه دار ملکه پهلوی مادر محمد رضا پهلوی و دایی آقایان سید حسین(دکتر فاخر) و سید یوسف و سید مهدی هاشمی می باشد».( خاطرات خطی آقای سید باقر ملکی، ص 3)

آقا سید رضا شریعتمدار صاحب ثروت زیادی از ارثیه پدرش بود. همین ثروت که خرید املاک و دکان های شهری و مزارع و باغهای روستایی را در پی داشت ( سند شماره11) به مرور ثروت او را می افزود. در این زمینه سندی در مورد فهرست دکانهای بازار سراب که در تحت مالکیت مشترک حاجی میر محمد ( حاجی ملک پدر برادران ملکی)  و حاجی سید رضا شریعتمدار قرار داشت و پس از فوت حاجی میر محمد بین پسران او و حاجی رضا شریعتمدار تقسیم گردید موجود است. در پایین سند، مهر حاجی سید رضا شریعتمدار به این صورت دیده می شود: السید رضا الهاشمی الموسوی. ( سند شماره 12)

حاجی رضا شریعتمدار همسران عقدی و صیغة متعددی داشت. برخی از آنان مانند خانم کوکب السلطنه تبریزی و خان قیزی دختر حاجی نقی خان تفنگدار همایونی( از اربابان منطقة گرمرود میانه)  از خانواده های بزرگان و اعیان و خوانین بودند. به یقین ادارة املاک و مزارع به ارث رسیده به این زنان در دست حاج رضا شریعتمدار قرار می گرفت و درآمدهای خاص خود را داشت. در سندی مربوط به تقسیم ارثیة هنگفت حاجی نقی خان مذکور، از پانزده سهم یک سهم به دختر وی  و به وکالت از او به شوهرش حاج رضا شریعتمدار تعلق گرفت .( سند شماره 13)

حاج رضا شریعتمدار و یرادر بزرگش حاج میر محمد بخشی از ثروت خود را در امور خیریه خرج می کردند. در این مورد سندی در دست است که هر دو نفر در سال 1338 قمری/1298 شمسی ششدانگ مزرعة دیزج را به مدت سی سال برای برگزاری تعزیة حضرت سید الشهدا (ع)، یاری به زوار ائمة معصومین، مراسم ختم قرآن و احسان اختصاص داده اند.( سند شماره 14)

حاج رضا شریعتمدار در دورة حکومت مخبر السلطنه هدایت بر آذربایجان بعد از سقوط حکومت محمدعلی شاه قاجار، در تبریز به سر می برد. مخبرالسلطنه در کتاب معروف «خاطرات و خطرات» گفت و گوی خود با حاج سید رضا را چنین بازگو می سازد:

« فخرالسادات سرابی روزی از من سوال کرد که این طرز حکومت تو مشروطه است یا استبداد؟ گفتم امر بین امرین و به استبداد نزدیک تر است . گفت می گویند حاکم مشروطه ای؟ گفتم مردم حاظر نیستند و مشروطه نمی فهمند، من لابد هستم به استبداد حفظ نظم کنم لیکن مردم را به سوی مشروطه سوق می دهم، حاکم مستبد شما را از مشروطه منصرف می خواهد. سید مرد شریفی است، در سراب مورد تعدی خوانین واقع شده است. گفتم صبر باید کرد تا نظمی در کار بیاید. شنید عنایت السلطنه از خوانین سراب سر به راه تر است، او را نفوذی دادم و کار سید اصلاح شد.» مخبرالسلطنه هدایت: خاطرات و خطرات، تهران، زوّار، 1363، ص 210.

حاج رضا شریعتمدار در سال 1305 یا 1306 درگذشت و در قم در جوار حرم مطهر دفن گشت.


مطالب مشابه :


نحوه تنظیم و نوشتن استشهادیه محلی

16 مارس 2008 ... بدين وسيله استشهاد و استعلام مي گردد از كليه مطلعين و معتمدين اهالي محل ... ولی استشهادیه محلی را بایستی به سازمانی که از شما خواسته تا آنرا تهیه




فرم خام استشهاد محلی

شركت تعاوني مسكن مهرشماره 80 دزفول - فرم خام استشهاد محلی - تهیه زمین باکاربری مسکونی واحداث ساختمان شماره ثبت :3363 تاریخ ثبت :1387/11/30.




نمــــــونه «استشهاد محلـی»

حـــــق اوجـــــــاقی - نمــــــونه «استشهاد محلـی» - - حـــــق اوجـــــــاقی.




نمونه استشهاد و دادخواست اعسار از پرداخت محکومٌ به

14 سپتامبر 2009 ... دلایل و منضمات دادخواست : 1 – استشهاد محلی 2 – تصویر مصدّق فیش ... طرح جامع رفع اطاله دادرسی و ماده 8 شیوه نامه اجرایی پرونده های مطالبه مهریه و اعسار




فرم های مورد نیاز برای دانشجویان افغانی برای اخذ اقامت

18 مه 2013 ... ... مزار شریف وبازگشت به ایران باید برای دریافت اقامت یک سری فرم ها رو پر کنید که برای بدست آوردن مثلا فرم استشهاد نامه در صورت نداشتن گواهی




خدمات مشاوره تلفنی خانواده حقوقی

5, نامه نگاری اداری. 1025. 6, نمونه نامه اداری. 1022. 7, نوشتن نامه اداری. 983. 8, نمونه رزومه کاری. 871. 9, استشهاد محلی. 813. 10, نامه درخواست وام. 718. 11, نگارش نامه اداری.




درخواست تغییر نام افراد (نمونه دادخواست و لایحه تجدیدنظرخواهی)

30 سپتامبر 2010 ... مقدمتاً معروض مي دارد، مطاوي پرونده از جمله استشهاد محلي پيوست آن، ... در باره آن، محدوديت و ممنوعيت صريح در مادتين 97 و98 آئين نامه سجل احوال به چشم




روش قبول درخواست ثبت ملک

ابتدا متقاضی بایستی تقاضای خود را همراه با یک برگ استشهاد محلی که به تأیید اهالی محل و همسایگان و مجاورین و معمرین رسیده باشد منضم به فتوکپی شناسنامه خود و




اسناد خانواده ملکی ـ هاشمی، بخشی از تاریخ سراب

مدتی بعد از فوت میرآقا، در سال 1297 قمری/1258 شمسی ظاهرا در مورد املاک و ثروت او اعتراض یا شبهه های پیش آمد(ازجزئیات آن آگاهی نداریم) و لذا استشهاد نامه ای از جمعی از




زندگي نامه - مقتل - روضه امام هادي (ع)

13 مه 2013 ... وبلاگ رسمي هيات مكتب الذاكرين - زندگي نامه - مقتل - روضه امام هادي (ع) - متوسلين به چهارده معصوم(ع) - استان البرز ، شهركرج.




برچسب :