چرا اسلام، روابط دختر و پسر را محدود کرده است؟

چرا اسلام، روابط دختر و پسر را محدود کرده است؟ - سخنی با برو بچه های همکلاسی"> همکلاسی آسمانی(رهپویان معرفت) - چرا اسلام، روابط دختر و پسر را محدود کرده است؟صفحه نخست آرشیو مطالب عناوین مطالب ارتباط با ما طراح قالب مذهبی خوراک مطالب همکلاسی آسمانی(رهپویان معرفت) سخنی با برو بچه های همکلاسی هروقت دیدی تنها شدی بدون خدا همه رو بیرون کرده تا خودت باشی و خودش ...

درباره ما

پیوندهای روزانه .: تمام پیوندها :. طراح قالب ثامن تم دیگر امکانات آمار



عضويتلغو عضويت

Powered by WebGozar

مطالب اخیر وبگاه سرهنگی در کسوت روحانیتخاطرات رهبر انقلاب از شهید صیاد شیرازیمادر هفت شهیدسروقامت روزگار من ، سردار شهید طوسیاشک‌ ام‌البنین برای ام‌البنین کربلا«هفت تپه» قدمگاه شهیدان؛گمنامی دراوج خوشنامی!شهیدی که با زیارت عاشورا به شهادت رسید.سفره‌های اعیانی!راز نامه‌ خصوصی شهید به پدرش چه بود؟ در تشییع جنازه ام کارت عروسی پخش کنید.حال خراب این داماد در شب عروسیروایت انجیرفروش گلوگاهی که فرمانده گردان ثارالله شد.حماسه ی عبور از اروند و نصب پرچم حرم امام رضا بر گلدسته های مسجد فاونوجوان 17 ساله‌ مازنی که الگوی بزرگان شد.از راهپیمایی در آغوش مادر تا نماز بر پیکر پدر چرا اسلام، روابط دختر و پسر را محدود کرده است؟ چرا اسلام، روابط دختر و پسر را محدود کرده است؟

تردیدی نیست که یکی از نیرومندترین غرایز بشر، غریزه جنسی است. قدرت این غریزه تا آنجاست که پاره‏ای روانشناسان در نظریه‏ای افراطی اعلام کرده‏اند که همه تلاشها و آرزوها و کوششهای آدمی بطور مستقیم یا غیرمستقیم از این غریزه سرچشمه میگیرد. حال با توجه به این واقعیت طبیعی است که دین اسلام به عنوان کامل‏ترین آیین الهی، برای این غریزه وجودی انسان، حدود و حقوقی را معیّن کرده است.

در نگاه نخت به نظر میرسد که برای نحوه ارتباط و معاشرت میان زن و مرد دو راه بیتر متصور نباشد؛ ارتباط و معاشرت آزاد و بیقید و شرط و ارتباط و معاشرت محدود و همراه با قید و شرط.

آیین اسلام با توجه به حکمتها و مصلحتهای دقیق و حکیمانه، طریق دوم را به رسمیت شناخته است.

از نظر اسلام، مردان تنها در محیط خانوادگی و در محدوده قانون ازدواج همراه با یک سلسله تعهدات سنگین میتوانند از زنان، به عنوان همسران قانونی کامجویی کنند؛ اما در محیط اجتماع، استفاده از زنان بیگانه ممنوع است. زنان نیز از اینکه مردان را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند، به هر صورت و به هر شکل، منع شده‏اند.

بنابراین پرسش این است که آیا کامیابیها باید تنها محدود به محیط خانواده باشد و یا اینکه این کامیابیها باید آزاد بوده و به محیط اجتماع نیز کشیده شود. البته منظور از کامیابی در این بحث تنها ارضای کامل غریزه جنسی نیست بلکه برقراری به ضرورت ارتباط و ایجاد انگیزش بیشتر برای ارتکاب به گناه را نیز شامل میشود.

اسلام طرفدار نظریه نخست است. یعنی هر گونه ارتباط جنسی میان زن و مرد را تنها در قالب ازدواج شرعی میپذیرد.

اما فلسفه این محدودیتها از نظر اسلام چیست؟

به نظر میرسد، چهار عامل را بتوان به عنوان فلسفه تشریع این محدودیتها برشمرد:

1. آرامش روحی و روانی

نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بیبند و بارانه، هیجانها و التهابهای جنسی را فزونی میبخشد و غریزه جنسی را به صورت یک عطش روحی و یک خواست اشباع نشدنی در میآورد. غریزه جنسی، غریزه‏ای

نیرومند، عمیق و دریا صفت است و هر چه بیشتر اطاعت گردد، سرکش‏تر میشود، همچون آتش که هر چه بیشتر سوحت آن بیشتر شود، شعله ورتر میشود و از همین روست که تاریخ افراد متمکنی را به ما نشان میدهد که با تشکیل حرمسراهای متعدد و در اختیار داشتن زنان فراوان، باز هم این غریزه آنان اشباع نشده و همواره در پی جمع‏آوری زنان دیگر بودند. کریستن سن نویسنده کتاب «ایران در زمان ساسانیان» مینویسد: در نقش شکار طاق بستان، تنها چند تن از سه هزار زنی که خسروپرویز در حرم داشت میبینیم. این شهریار، هیچگاه از این میل سیر نمیشد. دوشیزگان و بیوگان و زنان صاحب اولاد را در هر جا نشان میدادند، به حرم خود میآورد».

اسلام، تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریه اندیشیده است و در این زمینه، هم برای زنان و هم برای مردان، تکلیف معین کرده است. یکی از این وظایف مشترک که هم برای مرد و هم زن مقرر شده، مربوط به نگاه کردن است و خلاصه دستور اسلام در این زمینه این است که زن و مرد نباید به هم خیره شوند و به قصد لذت بردن به هم نگاه کنند.

وظیفه دیگر ویژه زنان است و آن این که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند و در اجتماع به جلوه‏گری نپردازند. فلسفه این احکام آن است که روح بشر فوق‏العاده تحریک‏پذیر است. همانگونه که بشر - اعم از زن و مرد – در اندازه ثروت و مقام به هیچ حدّی قایل نیست و هرگز و سیر نمیپذیرد در غریزه جنسی نیز تقاضای او چنین است. یعنی هیچ مردی از تصاحب زیبا رویان و هیچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلوب آنان و در یک کلام، هیچ دلی از هوس سیر و اشباع نمیگردد.

از سوی دیگر، تقاضای نامحدود، خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه همراه با نوعی احساس محرومیت است. دست نیافتن به آرزوها در جای خود، منجر به اختلالات روحی و بیماریهای روانی میگردد. بی تردید وجود این همه بیمار روانی در غرب خود تا حد زیادی معلول آزادی اخلاقی جنسی و تحریکات فراوان است.

(2) استحکام پیوند خانوادگی

تردیدی نیست که هر عاملی که موجب استواری پیوند خانوادگی و سبب صمیمیّت رابطه زوجین گردد، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول گردد و رب عکس هر چیزی که باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد، به زندگی خانوادگی زیان میرساند و باید با آن مبارزه کرد. اختصاص یافتن روابط جنسی به محیط خانواده، پیوند زناشویی را محکم میسازد و به موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر میشود.

تفاوت جامعه‏ای که روابط جنسی را به محیط خانواده محدود میکند با اجتماعی که روابط آزاد در آن مجاز شمرده میشود این است که در اجتماع نخست، ازدواج پایان محرومیت و محدودیت است وی در اجتماع دوم آغاز محرومیت و محدودیت شمرده میشود. در روابط آزاد، پیمان ازدواج به دوران آزادی دختر و پسر خاتمه میدهد و آنان را ملزم میسازد که به یکدیگر وفادار باشند اما در جامعه اسلامی، ازدواج به محرومیت و انتظار آنان پایان میبخشد.

(3) استواری اجتماع

کشانیدن تمتعات جنسی از محیط خانه به اجتماع، نیروی کار و فعالیت اجتماع را تحلیل میبرد. آیا اگر پسر و دختری در محیط جداگانه تحصیل کنند و اگر به فرض در یک محیط درس میخوانند، دختران بدن خودرا بپوشانند و پسران از چشم چرانی بپرهیزند، بهتر درس میخوانند و یا در صورت عکس آن.

آیا اگر مردی در خیابان و بازار و اداره و کارخانه و... همواره با قیافه‏های محرک و مهیّج زنان آرایش کرده مواجه شود، بهتر سرگم کار و فعالیت میشود یا در صورتی که حریم‏ها و احکام اسلامی رعایت گردد؟

(4) بالاخره رعایت ارزش و احترام زن

بی تردید مردان از لحاظ جسمی بر زنان تفوق و برتری دارند و بی شک زن برابر مرد قدرت مقاومت ندارد، ولی زن از طریق عاطفی و قلبی همیشه برتری خود را بر مرد ثابت کرده است. حریم نگه داشتن میان زن و مرد یکی از راههایی است که با تحقق آن مقام و موقعیت زن بیشتر حفظ میشود. اسلام زن را تشویق کرده است که هر چه متین‏تر، با وقارتر و عفیف‏تر حرکت کند و خود را از دسترس مردان دور نگهدارد؛ چرا که این کار بر احترامش افزوده میگردد.

روش اسلام در موضوع روابط زن و مرد روش دور از افراط و تفریط است و از آنجا که به خطرات ناشی از روابط آزاد کاملاً آگاه است، نهایت مراقبت را در برخورد زنان و مردان نامحرم با یکدیگر لازم میدارد و در جهت حفظ مصالح جامعه بشری، برخورد دو جنس مخالف را تنها در محدوده قانون شرعی مجاز و روا دانسته است. تجربه جوامع غربی به خوبی نشان داده که هر گاه این روابط به صورت آزاد و لجام گسیخته درآمده خانواده و اجتماع دچار انواع مفاسدو بحرآنهاگشته به گونه‏ای که اساس روابط انسانی از مسیر صحیح خود منحرف شده است.

 


مطالب مشابه :


چرا اسلام، روابط دختر و پسر را محدود کرده است؟

نوجوان 17 ساله‌ مازنی که در نگاه نخت به نظر میرسد که برای نحوه ارتباط و معاشرت میان زن




یادنامه شهدای کلور (بخش اول)

دلیر مردان نوجوان و جوان و بزرگسالی که سینه جنگ یعنی دشمنه نخته بگی/ خواه که چه نخت نفت




ناعادلانه به قضاوتم ننشین ... 11

بیشتر تو نخت رفتم بیشتر ازت - رمان هایی هستند که صلح وامید ودوستی را چه کودک یا نوجوان




پست دهم رمان تاوان بوسه های تو

نه خانومی فقط رفتم تو نخت رمان هایی هستند که صلح وامید ودوستی را چه کودک یا نوجوان




رمان از این همه جا(8)

زیر آن لایه هاي رنگ روغن دختري نوجوان پنهان بود که هنوز اگه نه همه می رن تو نخت .




فیزیک سال اول دبیرستان

ومنبع های انرژی صحبت کنیم چهار- انرژی و شما بدن هر نوجوان فعال و در در آينه نخت




رمان تنهایم مگذار 2

از وقتی پا به این خانه گذاشتی توی نخت میفرستاد که تبهکار نوجوان را راهنمایی و با




گاف یک اهل حق (اخبار اهل حق)

و صـبـر امـور و سـقـام سـخـت مایـــت نـدکان صــراف بکر نخـت. تجاوز به یک دختر نوجوان




برچسب :