جامعه شناسی فرهنگی(برای دانشجویانم دردانشکده شهید مدنی قم-ترم سوم)
نخست به توضیح جامعه شناسی فرهنگ در کاربرد اوّل آن می پردازیم. ایده های بنیانگذاران جامعه شناسی مبنای اصلی بخش اعظم نظریه پردازیها و پژوهشهایی بوده اند که در عرصه جامعه شناسی دربارۀ فرهنگ به انجام رسیده اند؛ مثلاً مفهوم ایدئولوژی «مارکس»، ایده های «دورکیم» دربارۀ مناسک و نمادها و امر مقدس، مطالعات «وبر» در این باره که چگونه معناهای ذهنی به کنش جهت میدهند و یا نظریۀ «مید» تحت عنوان «نمادهای مهم در تعامل».
به طور کلی، در ادبیاتِ جامعه شناسی، فرهنگ در دو معنا به کار رفته است: الف) در معنای شیوۀ کلی زندگی ب) در معنای قلمروی مجزا که خاصِ فعالیتهای ناب و والای بشری است. در معنای نخست، فرهنگ آن چیزی است که ما را به همگروه هایمان پیوندمیزند و از غریبه ها دور می کند: جهان نگری ها و عادات و رمزگان و پنداشت های مشترک در میان اعضای یک فرهنگ یا خرده فرهنگ. نقطه مقابل این وضعیت، وضعیت تفاوت فرهنگی است؛ این تلقی از فرهنگ در قرن نوزدهم در اروپا شکل گرفت و حاصل آشنایی اروپاییان با فرهنگ های مختلف در جهان بود و همین تلقی بود که امکان مقایسه فرهنگها و شکل گیری رشته انسان شناسی را فراهم ساخت. در این معنا، شیوۀ کلی زندگی یک ملت در فرهنگ آن ملت متجلی و متجسد می شود.
فرهنگ در همه چیز، از ابزارهای مادی گرفته تا دین، نمود می یابد و فرهنگ های متفاوت موجوداتی متفاوت هستند. در این جا محققان مختلف بر سویه های مختلفی از معنا و ارزش، هنجارها، عرف ها، عادات، فعالیتها، مناسک، نمادها، مقولات، رمزگان، ایده ها، گفتارها، جهان نگریها، ایدئولوژیها و اصول تأکید نهاده اند و همین امر بر ابهام و پیچیدگی معنای فرهنگ در این نوع تحقیقات افزوده است(میلر و مک هَول، 1998: 5).
در معنای دوم، مقصود از اصطلاح فرهنگ نزد جامعه شناسان فعالیتهایی خاص یا مصنوعاتی مادی است که ذیل عنوان فرهنگی دسته بندی می شوند: مثلاً آوازهای مردمی و سبکهای معماری. این جا فرهنگ از دیگر عرصههای زندگی اجتماعی تفکیک می شود و می توان از مصنوعات و فعالیتهای فرهنگیِ با ارزش و مورد نیاز و سازندۀ هویت گروهی صحبت کرد. این برداشت از فرهنگ برآمده از تغییرات اجتماعی دوران انقلاب صنعتی در انگلستان بود. در این دوران به تدریج این مضمون شکل گرفت که فرهنگ همان فعالیتها و محصولات مجموعۀ خاصی از نهادها در جامعه است. تمایزپذیری اجتماعیِ حاصل از گذار از پیشامدرن به مدرن سبب تمایز و حتی تضاد دو قلمرو شد: قلمرو پراگماتیک و پر تناقض و مادیِ اقتصاد و سیاست، و قلمرو نابترِ هنر و اخلاق که بیانگر قابلیتها و ارزشهای والای انسانی بود. این قلمرو دوم معیار قضاوت دربارۀ امور سطحی و مخرب جامعه مدرن بود. زمانی که دربارۀ هنر، فرهنگ عامه (popular culture)، فرهنگ مردمی (folk culture )و فرهنگ توده ها (mass culture )بحث می کنیم ایده هایی را منعکس می کنیم که نخستین بار جهت تفسیر تحولات اجتماعی عظیمی به کار رفت که هم زمان با پیدایش نهادهای سیاسی و اقتصادی مدرن، در جوامع اروپایی در حال وقوع بود. در جوامع سنتیتر که فاقد تمایزپذیری بودند، فرهنگ به هیچ رو قلمرو مجزایی نبود. وقتی که یکسری کردارها و اُبژه های فرهنگی را ذیل مقولۀ فرهنگِ والا (high culture) دسته بندی میکنیم در واقع آنها را به سبک و سیاق قرن نوزدهم از زندگی اقتصادی و سیاسی جدا می کنیم. نقد فرهنگ توده ها به عنوان فرهنگی تجاری شده مبنایی جز استناد به مفهوم فرهنگ والا ندارد.
خلاصه، جامعه شناسی فرهنگ در این معنای کلی و گستردۀ فرهنگ را در هر دو معنای فوق و به مثابه پدیدهای که واجد ابعاد و پیامدها و شاخ و برگهای مختلف است، مورد پژوهش قرار داده است. این نوع جامعه شناسی فرهنگ مبتنی بر نظریهای خاص درباره فرهنگ نیست و در تحقیقاتش از روش شناسی واحدی تبعیت نمی کند.
اما جامعه شناسی فرهنگ کاربرد دیگری نیز دارد که خاص تر و تعریف شده تر است. موضوع اصلی مورد مطالعه این شاخه (که اسم دیگر آن جامعه شناسی هنر هاست) فرایندهای نهادی و سازمانیِ تولید و مصرفِ فرهنگی است. یکی از کارهای کلاسیک در این عرصه مقاله «هاوارد بکر» ((Howard Becker )با عنوان «هنر به مثابه کنشی جمعی» (Art As Collective Action) است که در سال 1974 به چاپ رسید. این کار و کارهایی که به پیروی از آن انجام شدند هدفشان مطالعه روابط اجتماعی حاکم بر تولید فرهنگی بوده است. پژوهشهای علمی در این حوزه غالباً بر مفروضات پوزیتیویستی و غیر انتقادی مبتنی اند. لذا برخی منتقدان معتقدند که این حوزه هنوز بر اساس یکسری مقولات ناپخته، تئوریزه نشده و ناآزمودۀ تحلیل اجتماعی کارهایش را پیش می برد. مطالعات این محققان بدین ترتیب است که مثلاً به بررسی یک نهاد هنری(مدرسه هنر یا یک گالری) میپردازند و سلسله مراتب اجتماعی درون آن، فرایندهای تصمیم گیری در آن و پیامدهای زیبایی شناختی این عوامل غیر هنری را تحلیل می کنند. اما از آن جا که تحلیل آنها در سطح جامعه شناسی خُرد است، آن نهاد هنری را در بافت تاریخی و اجتماعی اش بررسی نمی کنند و حاصل کار به طور طنزآلودی غیر تاریخی و غیر جامعهشناختی خواهد بود. افزون بر این، پایبندی سفت و سخت محققان این حوزه به عینیت (objectivity ) ،حتی در کارهای کیفی، آنها را از پرداختن به مسایل مربوط به تفسیر و بازنمایی و ذهنیت باز میدارد. (مکگوان، 2007)
فرهنگ
فرهنگ عبارت است از ارزش هایی که اعضای یک گروه معین دارند، هنجارهایی که از آن پیروی می کنندو کالاهای مادی که تولید می کنند. ارزش ها آرمان های انتزاعی هستند، حال آن که هنجارها اصول و قواعد معینی هستند که از مردم انتظار می رود آن ها را رعایت کنند. هنجارها نشان دهنده ی بایدها و نبایدها در زندگی اجتماعی هستند. بدین سان تک همسری- وفادار بودن به تنها یک شریک زناشویی- ارزش مهمی در اکثر جوامع دارد. در برخی از فرهنگ های دیگر شخص مجاز است در یک زمان بیش ازیک زن داشته باشد. هنجارهای ازدواج، به عنوان مثال، شامل چگونگی رفتارزن وشوهر نسبت به وابستگان شان است. در بعضی از جوامع، از شوهر یازن انتظار می رود که با پدر ومادر همسران شان رابطه ی نزدیکی را برقرار کنند، در فرهنگ های دیگر از آن ها انتظار می رود آشکارا از یکدیگر فاصله بگیرند.
گوناگونی فرهنگی
گوناگونی فرهنگ انسانی بسیار چشمگیر است. ارزشها و هنجارهای رفتار از فرهنگی به فرهنگ دیگر بسیار فرق می کنند و اغلب به شیوه ای اساسی با آنچه مردم جامعه ما طبیعی می پندارند تفاوت آشکار دارند. به عنوان مثال، ما در جوامع امروزی قتل عمدی نوزادان یا کودکان خردسال را یکی از زشت ترین جنایات می دانیم. اما در فرهنگ سنتی چین، نوزادان دختر را غالباً در هنگام تولد خفه می کردند، زیرا آنها به جای اینکه دارایی خانواده به شمار آیند سربار خانواده تلقی می گردیدند. مسلمانان گوشت خوک نمی خورنداما گوشت گاو می خورندحال آنکه هندوها گوشت خوک را می خورند اما از خوردن گوشت گاو خوداری می کنند. همه ی این ویژگی های گوناگون رفتار جنبه های تفاوت های فرهنگی گسترده ای هستند که جوامع را از یکدیگر متمایز می کنند.
خرده فرهنگ
جوامع کوچک مانند (جوامع شکار و گردآوری) معمولاً از نظر فرهنگی یکسان هستند، اما جوامع صنعتی از نظر فرهنگی متنوع بوده، خرده فرهنگهای گوناگون بسیاری را در بر می گیرند، به عنوان مثال، در شهرهای امروزی اجتماعات خرده فرهنگی زیادی در کنار یکدیگر زندگی می کنند. جرالد ساتلز پژوهشی میدانی در یکی از محلات فقیرنشین غرب شیکاگوانجام داده است. وی تنها در این یک محله گروهبندی های خرده فرهنگی متعدد گوناگونی را یافت: پورتوریکوییها، سیاهان، یونانیها، یهودیان، کولی ها، ایتالی ها، مکزیکیها و سفید پوست های جنوبی، همه ی این گروهها قلمروهاو شیوه های زندگی خاص خود را داشتند.
قوم مداری
هر فرهنگی الگوهای رفتاری منحصر به خود را داردکه برای مردمی که از زمینه های فرهنگی دیگری هستند بیگانه می نماید. جامعه شناسان تلاش می کنند تا آنجا که ممکن است از قوم مداری که قضاوت درباره ی فرهنگ های دیگر در مقایسه با فرهنگ خویشتن است، اجتناب کنند. ازآنجا که فرهنگ های انسانی بسیار متفاوتند،شگفت انگیز نیست که مردم متعلق به یک فرهنگ همدردی کردن با عقاید ویا رفتار افراد متعلق به فرهنک دیگر را اغلب دشوار می یابند. در جامعه شناسی، باید مراقب باشیم که عینک فرهنگی خود را برداریم تا بتوانیم شیوه های زندگی اقوام مختلف را در پرتوی عاری از تعصب مشاهده کنیم.
ویژگی های عام فرهنگی
درمیان دگرگونی رفتار فرهنگی انسان برخی ویژگی های مشترک وجود دارند. هرگاه که این ویژگی ها در همه یا تقریباً همه جوامع یافت شوندویژگیهای عام فرهنگی نامیده می شوند. هیچ فرهنگ شناخته شده بدون یک زبان از نظر دستوری پیچیده وجود ندارد. همه ی فرهنگها دارای شکل مشخصی از نظام خانوادگی هستندکه درآن ارزشها وهنجارهایی در ارتباط با مراقبت کودکان وجود دارند. نهاد ازدواج یک ویژگی عام فرهنگی است. همان گونه که شعایر دینی و حقوق مالکیت چنین هستند. همچنین، در همه ی فرهنگ ها شکلی از ممنوعیت زنا با محارم وجود دارد. انواع دیگری از ویژگی های عام فرهنگی توسط انسان شناسان تشخیص داده شده اند- از جمله وجود هنر، بازیها، هدیه دادن، شوخی کردن و قواعد بهداشت.
نشانه شناسی و فرهنگ مادی
نمادهایی که در گفتار و نوشتارپدیدار می شوند شیوه های اصلی تشکیل وبیان معانی فرهنگی هستند اما تنها شیوه ها نیستند. اشیامادی و جنبه های رفتار هردو می توانند برای تولید معانی مورد استفاده قرار گیرند. دال عبارت از هر حامل معنی است- هر مجموعه عناصری که برای انتقال معنا مورد استفاده قرار می گیرد. صداهایی که در گفتار ایجاد می شود، همانند علامت هایی که روی کاغذ یا مواد دیگر در نوشتار گذاشته می شود، دال هستند. اما، دال های دیگر، لباس، تصاویر یا نشانه های دیداری، شیوه های خوردن، شکل های ساختمان یا معماری، بسیاری از ویژگی های مادی دیگر را شامل می شوند. به عنوان مثال، سبکهای لباس پوشیدن، معمولاٌ به فهماندن تفاوتهای دو جنس کمک می کنند.
انواع جوامع انسانی
جوامع شکار و گردآوری
از افراد کمی تشکیل می شوند که از راه شکار، ماهیگیری و گردآوری گیاهان خوراکی زندگی می کنند. در این جوامع نابرابریها اندک بوده، تفاوت مرتبه یا مقام محدود به سن و جنس است. دوره زندگی این جوامع، از 50،000سال پیش تا امروزاست گر چه اکنون در شرف اضمحلال کامل هستند.
جوامع کشاورزی
جوامع مبتنی بر اجتماعات کوچک روستایی بدون شهرهای کوچک و بزرگ شیوه ی اصلی تأمین معیشت از راه کشاورزی و اغلب همراه با شکار و گردآوری است. این جوامع با نابرابریهایی شدیدتر از آنچه در میان شکارگران و گردآورندگان وجود دارند مشخص می شوندو تحت فرمانروایی رؤسا قرار دارند. دوره زندگی این جوامع، از12،000 سال پیش تا به امروزاست. اکثر این جوامع اکنون روبه کاهش هستند.
جوامع شبانی
جوامعی که برای تأمین معیشت خود وابسته به نگهداری حیوانات اهلی هستند جمعیت آنها از چند صد نفر تا هزاران نفر متغیر است جوامع شبانی معمؤلاٌ با نابرابریهای آشکارمشخص می شوند ورؤسا یا شاهان جنگجو بر آن ها فرمانروایی می کنند. دوره زندگی این جوامع، همان دوره ی زمانی جوامع کشاورزی است، جوامع شبانی نیز امروز اکثراٌ بخشی از دولت های بزرگتر هستند، و شیوه های زندگی سنتی آنها به تدریج ضعیف می شوند.
دولت ها یا تمدن های سنتی
در این جوامع ، کشاورزی هنوز پایه ی اصلی نظام اقتصادی است، اما شهرها وجود دارند و تجارت وصنعت در شهرها متمرکز گردیده است. دولتهای سنتی ممکن است گاهی بسیار بزرگ بوده، میلیونها نفر داشته باشند، گرچه اکثراٌ در مقایسه با جوامع صنعتی بزرگ امروز کوچک بودند. دولتهای سنتی دستگاه حکومتی مشخصی دارند که دررأس آن شاه یا امپراطور قرار دارد. نابرابریهای شدیدی بین طبقات مختلف وجود دارد. دوره زندگی این جوامع، از حدود 6000 سال پیش از میلاد تا قرن نوزدهم. همه ی دولتهای سنتی اکنون ازمیان رفته اند.
مطالب مشابه :
برنام سال تحصیلی 92 -91 دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید مدنی
گروه علوم پایه دانشگاه فرهنگیان قم - برنام سال تحصیلی 92 -91 دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید مدنی
آخرین جلسه گروه در سال 91
شرح فعالیتهای گروه پایه دانشگاه فرهنگیان قم آموزش عالی شهید مدنی قم نیز حضور
جامعه شناسی فرهنگی(برای دانشجویانم دردانشکده شهید مدنی قم-ترم سوم)
(برای دانشجویانم دردانشکده شهید مدنی قم-ترم سوم) دانشگاه قم دانشگاه تهران پردیس
راه اندازی سامانه مروارید
شرح فعالیتهای گروه پایه دانشگاه فرهنگیان قم دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید مدنی قم.
108- نامه سرگشاده دانشجویان دانشگاه تربیت معلم آذربایجان به اعضای دو نهاد مهم کشور
وبلاگ اخبار ، نوشته ، مقاله و تحلیل ، حاشیه ، فیلم ، صوت و عکس دانشگاه شهید مدنی قم و خرم
رحيم نوبهار -استادیار گروه حقوق جزا و جرمشناسي, دانشكده حقوق
حوزۀ علمیۀ قم. دانشگاه شهید بهشتی. متون فقه مدنی حقوقی دانشگاه شهید
کلاس های علوم تجربی
شرح فعالیتهای گروه پایه دانشگاه فرهنگیان قم علوم تجربی در مرکر شهید مدنی و پردیس
حریم خصوصی در مناسبات و روابط اعضای خانواده
فقه و حقوق90 شهید مدنی حقوق90 دانشگاه شهید مدنی ثواب الاعمال، قم، منشورات شریف
دانشگاه صنعتی قم؛ در انتظار شهید، در حسرت زمین
دانشگاه صنعتی قم؛ در انتظار آيت الله مدنی. رسیدن شهید، دانشگاه صنعتی قم پر از
برچسب :
دانشگاه شهید مدنی قم