آموزش و جايگاه آن در مديريت منابع انساني
آموزش و جايگاه آن در مديريت منابعانساني
مديريت منابع انساني و اداره كاركنان اصطلاحي نسبتاً جديد است كه از دهه 1970 به بعد مطرح گرديده است. صاحبنظران مديريت در ميان مسائل انساني سازمانها از واژههاي مختلفي مانند: كارگزيني، مديريت نيروي انساني، اداره امور كاركنان، مديريت منابع انساني و ... استفاده نمودهاند و بسياري از محققان هماكنون نيز از اين رشته علمي با عنوان قديمي و سنتي آن مانند كارگزيني، اداره امور كاركنان در نوشتههاي خود نام ميبرند. اما جديدترين نظريه در اين باره در دهه 1980 تحت عنوان مديريت منابع انساني و اداره كاركنان مطرح شده است. براساس اين ديدگاه مديريت منابع انساني و اداره كاركنان عبارت است از شناسايي اهميت نيروي كار سازمان به عنوان يك عنصر حياتي در كسب اهداف سازماني و استفاده چندگانه از فعاليتها و كاركردهاي منابع انساني به گونهاي كه به طور مؤثر و منصفانه منافع فردي كاركنان، سازمان و جامعه را تضمين نمايد. اگرچه هنوز هم در بعضي از سازمانها از واژه اداره كاركنان جهت فعاليتهايي مثل استخدام، انتخاب، جبران خدمات و آموزش استفاده ميكنند اما اصطلاح مديريت منابع انساني و اداره كاركنان به دليل نقش حياتي منابع انساني در بقاء سازمانها و رشد اين رشته علمي امروزه كاملاً متداول شده است.
فعاليتهاي وظيفهاي مديريت منابع انساني و اداره اموركاركنان: فعاليتهاي وظيفهاي مديريت منابع انساني در بردارنده دو دسته وظايف مشخص ميباشد كه عبارتند از: الف) وظايف مديريتي اين دسته از وظايف جايگاه منابع انساني را در فرايند اعمال مديريت براساس برنامهريزي، سازماندهي، هدايت، كنترل، بسيج منابع و امكانات در جهت نيل به اهداف سازماني نشان ميدهد، كه در اينجا به تشريح هر يك از مفاهيم فوقالذكر ميپردازيم: 1. برنامهريزي: در اين فرايند به پيشبيني و تجسم اقدامات آتي و چگونگي رسيدن به اهداف پرداخته ميشود. ضمن آنكه انجام صحيح ديگر وظايف مديريت مانند سازماندهي، رهبري و سرپرستي، ارزيابي و همچنين انجام وظايف عملياتي منابع انساني نيز به فرايند برنامهريزي بستگي دارد. 2. سازماندهي: بعد از تعيين اهداف و فعاليتهاي سازمان، مديريت منابع انساني بايد قادر به ايجاد ساختار رسمي، تعيين شرح وظايف براساس ارتباط مشاغل و واحدها، حدود اختيارات شاغلان مشاغل، تشخيص پيچيدگيهاي سازمان باشد تا زمينه نيل به اهداف فراهم گردد. به طور خلاصه سازماندهي به فرايند تقسيم كار، تنظيم روابط و تعيين مراتب اطلاق ميگردد. 3. رهبري و سرپرستي: مديران با ايجاد نظام ارتباطات مناسب زمينه نفوذ خود را در كاركنان فراهم نموده و در نتيجه آنها را جهت نيل به هدف برميانگيزانند. رهبري اثربخش موجب خواهد شد كه حداكثر توان كاركنان در خدمت اهداف مديريت و سازمان قرار گيرد. 4. ارزيابي: سنجش عملكردها براساس برنامه از جمله وظايف همه مديران در هر رده و سطح سازماني است. مديران با انجام اين وظيفه توان جلوگيري از انحراف برنامهها را پيدا كرده و به انجام اقدامات اصلاحي در راستاي برنامه قادر خواهند شد.
ب) وظايف عملياتي مديريت منابع انساني اين دسته از وظايف عبارتند از: 1. استخدام: كه به وظايف تدارك تعداد نيرو و كيفيت داوطلبان استخدام، انتخاب و به كارگماري داوطلبان و نظاير آن اطلاق ميشود و به فنوني نظير تنظيم پرسشنامه استخدامي، آزمونهاي رواني، مصاحبه، شناخت نوع و جايگاه مشاغل و برنامهريزي نيروي انساني نياز است. 2. آموزش و توسعه منابع انساني: بعد از انتخاب داوطلبان، توجيه و جامعهپذيري كاركنان جديد، بايد طرحي مشخص براي آموزش مداوم كاركنان طراحي شود. به روشني ميتوان دريافت كه قابليتها، تواناييها و مهارتهاي كاركنان در يك سازمان كليد موفقيت و كاميابي در انجام هر كاري است. توسعه منابع انساني از طريق آموزش به عنوان فرايندي براي بهبود و اعتلاي قابليت و توانايي، افزايش دانش و آگاهي، تغيير گرايش و نگرش انسانها اهميتي اساسي و نقش تعيين كننده دارد و شايد بتوان گفت بهرهوري يك سازمان به توانايي و كاميابي آن در شناسايي و تأمين نيازهاي آموزشي كاركنان بستگي دارد. بنابراين هدايت و راهبري فرايند آموزش در هر سازمان جنبه مهمي از عملكرد مديريت منابع انساني را تشكيل ميدهد كه از مسؤوليتهاي اصلي مديران عالي سازمان به شمار آمده و قابل تفويض و انتقال به ديگران نميباشد. دير زماني است كه امر آموزش در سازمانهاي كشورهاي توسعه يافته مورد توجه جدي قرار گرفته و همين امر پيشرفتها و دستاوردهاي قابل توجهي را به همراه داشته است. تدارك انواع برنامههاي آموزنده از قبيل تشكيل سمينارها، برنامههاي آموزشي كوتاه مدت (ضمن خدمت) و بلند مدت موجب پيشرفت شغلي كاركنان و به روز نگهداشتن آنها در سازمان ميگردد. ضمناً در آييننامه اجرايي نظام جديد آموزش كاركنان دولت مصوب هيأت محترم وزيران نسبت به برقراري ارتباط بين نظام آموزش كاركنان با ساير نظامهاي پرسنلي نظير طبقهبندي مشاغل، حقوق و دستمزد و ارزشيابي كاركنان تأكيد گرديده است. 3. جبران خدمات (حقوق و دستمزد): مديريت منابع انساني و امور كاركنان بايد تلاش كند با استفاده از مطلوبترين شيوههاي جبران خدمات، رضايت كاركنان را كسب نمايد تا آنها با حداكثر توان خود جهت نيل به اهداف سازماني گام بردارند. استفاده از فنون ارزشيابي مشاغل، تنظيم سياستهاي پرداخت حقوق و دستمزد و برنامههاي پاداش و مزاياي مناسب و نظاير آن، مديريت منابع انساني را در ايفاي اين وظيفه ياري خواهد داد. 4. نظام روابط كار (حقوق كارگر و كارفرما): مديران اداره امور كاركنان تلاش مي كنند با استفاده از فعاليتهاي انظباطي، شناخت حقوق و مسؤولیت اتحاديهها و چگونگي حل و فصل دعاوي و شكايات به اثربخشي سازماني بيفزايند. بنابراين روابط كاركنان به فرايند طراحي حقوق كار، برنامههاي مربوط به مذاكره فردي و جمعي كاركنان و كارفرما و چگونگي انضباط در سازمان اطلاق ميشود. 5. نظام نگهداري كاركنان (بهداشت، ايمني و خدمات رفاهي): مدير اداره كاركنان به طور مستمر بايد به فعاليتهاي مربوط به ايمني و بهداشت رواني و فيزيكي كاركنان تحت نظارت خود توجه داشته باشد. تدابير ايمني كاركنان را از آسيبهايي كه ناشي از حوادث و رويدادهاي مربوط به كار ميشود مصون نگاه ميدارد. همچنين توجه به برنامههاي رفاهي نظير اياب و ذهاب، غذاخوري، تسهيلات مسكن و غيره اثرات مهمي در جلب رضايتشغلي كاركنان دارد. 6. جدا شدن كاركنان از سازمان (اخراج، بازخريد، بازنشستگي): تغييرات سريع اجتماعي همراه با تغييراتي كه در روابط بين كاركنان و مشاغل آنها به وجود ميآيد، موجب تغيير نگرشها و پيامدهاي رواني متفاوت ميگردد. بررسي چگونگي جدا شدن كاركنان از سازمان از مهمترين نقاط راهبردي مديريت منابع انساني بوده و با معيارهاي زير سنجيده ميشود: - تقاضاي بازخريد و بازنشستگي زودرس توسط كاركنان - نرخ خروجي بالا و تعداد اخراجها - تقاضاي فراوان براي استعفا و تمايل بر انتقال و اعزام به مأموريت از ديگر محورهاي كليدي در اين بخش ميباشد.
منابع و مآخذ 1. ميرسپاسي، ناصر، مديريت منابع انساني و روابط كار، نگرش راهبردي (استراتژيك)، تهران: انتشار امير، 1377. 2. سيدجوادين، سيدرضا،مديريت منابع انساني و اموركاركنان، تهران: نگاه دانش، 1381. 3. سيدجوادين، سيدرضا، برنامهريزي نيروي انساني، تهران: دانشكده مديريت دانشگاه تهران، 1374. 4. دولان، شيمون، و ال ورند الاس. شولد، مديريت اموركاركنان و منابع انساني، ترجمه محمدعلي طوسي و محمد صائبي، تهران: مركز آموزش مديريت دولتي، 1373. 5. اقتداري، علي محمد، سازمان و مديريت: سيستم و رفتار انساني، تهران: دانشكده علوم اداري و مديريت بازرگاني دانشگاه تهران، 1353. 6. بخشنامه سازمان مديريت و برنامهريزي كشور به شماره 22554/105 مورخ 28/12/80 پيرامون نظام آموزش كاركنان دولت. |
مطالب مشابه :
رضایت شغلی معلملن
در واقع آموزش و پرورش ركن رضايت شغلي معلمين است در روحيه و رضايت شغلي كاركنان
موضوعات پايان نامه رشته مديريت بازرگاني - مالي
بررسي روابط جو سازماني و رضايت شغلي در آموزش ضمن خدمت كاركنان (آموزشوپرورش
موضوعات پايان نامه رشته مديريت بازرگاني - مالي
بررسي روابط جو سازماني و رضايت شغلي در آموزش ضمن خدمت كاركنان (آموزشوپرورش
موضوع پایان نامه مدیریت بازرگانی- گرایش مالی
بررسي روابط جو سازماني و رضايت شغلي در آموزش ضمن خدمت عملكرد كاركنان (آموزشوپرورش
آموزش و جايگاه آن در مديريت منابع انساني
وبلاگ گروه مشاوران آموزش وپرورش آموزش كاركنان دولت در جلب رضايتشغلي كاركنان
ويژگي هاي آموزش وپرورش كار آمد
ويژگي هاي آموزش وپرورش و مربوط به احساس رضايت كاركنان از رضايت شغلي كاركنان
بازاريابي داخلي Internal marketing
گروه آموزشی حسابداری بازرگانی آموزش وپرورش (كاركنان) و رضايت شغلي آموزش كاركنان در
برچسب :
رضايت شغلي كاركنان اموزش وپرورش