خلاصه ای از قوانين سقط جنين در اروپا و آمریکا
قوانين سقط جنين در اروپا
سقط جنين در اكثر كشورهاي اروپايي كه قانون فوق را به مرحله اجرا گذاشته اند شرايط بارداري خاص را مي طلبد و معمولاً اگر سن جنين از ۱۲ هفته گذشته باشد ديگر امكان سقط ميسر نخواهد بود. در ۱۷ كشور اروپايي كه سقط جنين را به طور كلي آزاد اعلام كرده اند. سن ۱۲ هفته براي جنين، نهايت زماني است كه سقط طي آن امكان پذير است و پس از عبور از اين مرحله، سقط جنين به مراتب غير قانوني كشيده خواهد شد. در كشور فرانسه ۱۰ هفته بارداري، در ايتاليا ۹۰ روز، در كشور سوئد ۱۸ هفته و در هلند ۲۴ هفته پس از تشكيل جنين آخرين مهلتي است كه مي توان سقط جنين را اعمال كرد. لازم به ذكر است كه تمامي كشورهاي ذكر شده به انضمام بلژيك و انگلستان و به استثناي ايرلند، حتي پس از گذشت مدت زمان هاي مشخص شده، در صورت به خطر افتادن سلامت و جان مادر و حتي بروز اختلالات جسمي در جنين، عمل سقط را بلامانع و حتي امري ضروري اعلام مي كنند. در خصوص مكان و روشي كه شرايط سقط جنين را مهيا مي سازند، قيد و بندهايي در قانونگذاري سقط جنين در هر كشور اعمال شده است. به طور مثال در تعداد كثيري از كشورهاي CEE ۱ قانون حكم مي كند كه فرآيند سقط جنين تنها در بيمارستان هاي دولتي و يا كلينيك هايي كه مجوز دارند و توسط متخصصان زنان و زايمان و ماماها انجام گيرد.
كشور اتريش جزو معدود كشورهايي است كه به قوانين فوق پاي بند نيست و سقط جنين را در هر مكاني و نه فقط توسط پزشكان زنان و زايمان و ماماها اعمال مي كند. در كشورهاي فرانسه و ايتاليا نيز كلينيك و يا درمانگاه ويژه اي تنها به سقط جنين اختصاص داده شده باشد وجود ندارد و فرآيند سقط در همه بيمارستان ها و درمانگاه هاي دولتي و غير دولتي اعمال مي شود.
تركيه تنها كشوري است كه براي سقط جنين به رضايت همسر نيازمند است حتي اگر سقط برروي زني انجام شود كه سومين و يا چهارمين تجربه بارداري اش را پشت سر مي گذارد. در كشورهاي اتريش، جمهوري چك، دانمارك، فرانسه، يونان، ايتاليا، نروژ، پرتغال، سوئد و تركيه رضايت والدين در مورد دختران مجردي كه از راه تجاوز، باردار شده اند لازم و ضروري است. در تعدادي از كشورهاي اروپايي مانند دانمارك، ايتاليا و نروژ، دختران جوان در سنين زير ۱۶ و يا ۱۴ سال مي توانند از گرفتن رضايت والدين صرفنظر كرده، با رجوع به دادگاه هاي قضايي و كيفري، مجوز اعمال سقط جنين را دريافت نمايند كه گاهي اوقات چنين امري از سوي كميته رفاهي بيمارستان ها با دستور پزشك نيز قابل اجرا خواهد بود.
در كشور فرانسه، مقوله كسب رضايت والدين مدت ها موضوع مورد بحث بود تا اينكه بالاخره با اختلاف نظرهاي بسيار زياد اين نتيجه حاصل شد كه دختران جوان، زير سن ۱۶ سال، در شرايطي كه تمايلي به كسب رضايت والدين خود جهت سقط جنين نداشته باشند _ معمولاً زماني اتفاق مي افتد كه دختران به دور از چشم والدين و احياناً به دليل ترس از آنها بارداري ناشي از تجاوز را پنهان مي كنند _ مي توانند از كميته رفاهي بيمارستان ها درخواست كنند تا آنها از طريق دادگاه، مجوز سقط جنين را برايشان مهيا سازند، كه در اين صورت نيز حضور يك بزرگسال همراه دختران باردار، لازم و ضروري است.
- موانع و محدوديت ها
وارد كردن مواد قانوني به قانون اصلي سقط جنين مي تواند سير طبيعي اعمال سقط را به عنوان امري قانوني، دچار اختلال سازد. زماني كه پزشك متخصص سقط جنين، به دلايل عقيدتي _ مذهبي، اخلاقي و يا اجتماعي، از انجام عمل سقط سر باز مي زند در حقيقت مانعي به وجود مي آورد كه سقط جنين را اندكي به تعويق انداخته و يا آنرا محدود مي سازد. در بسياري از كشورها زنان باردار بايد به بيمارستان هاي عمومي و يا كلينيك هاي ويژه اي مراجعه نمايند كه غالباً چنين امري تحقق نمي يابد. همان پزشكان و متخصصاني كه سقط را امري غير اخلاقي و خلاف مذهب مي دانند در كلينيك هاي خصوصي كه خود ترتيب داده اند، بدون كوچك ترين مشكلي سقط را اعمال مي كنند و محدوديت هاي عقيدتي _ مذهبي تنها مختص مراكزي است كه از سوي سازمان هاي دولتي به منظور اعمال سقط جنين مشخص شده اند.تعداد زيادي از كشورهاي طرفدار آزادي سقط جنين، اين قانون را در سيستم بيمه سلامت ملي خود گنجانده اند. كشورهاي اتريش و ليتواني در شرايطي كه سقط به هنگام بروز مشكلات پزشكي انجام گيرد، در بلژيك، هنگامي كه بارداري ناشي از تجاوز باشد و رژيم صهيونيستي زماني كه دختران جوان، زير سن ۱۶ سال باردار مي شوند، هزينه انجام سقط جنين توسط دولت به طور كامل پرداخت مي شود.چند سالي است كه از تصويب قوانين ذكر شده در كشورهاي اروپايي مي گذرد و به غير از كم كردن و يا افزودن تبصره هاي جديد، در ماهيت قوانين تغيير و تحولي رخ نداده است. اما بحث امضاي مصوبه مجلس سناي آمريكا توسط جورج بوش، ممكن است در آينده اي نه چندان دور، وضعيت قوانين سقط جنين در كشورهاي اروپايي را نيز دچار اختلال كرده، اين كشورها را به سوي تغيير قوانين قبلي و تثبيت قوانين جديد سوق دهد.
سقط جنین در آمریکا
براساس گزارش سایت «آپریشن رسکیو»، تحقیقات صورت گرفته «مرکز ملی آمار سلامت آمریکا» در سال ۲۰۰۷ نشان داد که سالانه ۴ میلیون و 317 هزار نوزاد در این کشور به دنیا می آیند؛ اما حدود نیمی از حاملگی ها ناخواسته هستند و قابل توجه است که از تعداد بارداری های ناخواسته، از هر ۱۰ زن ۴ نفر از آنها به سقط جنین مبادرت می کنند.
این مرکز همچنین اعلام می دارد که حدود ۱.۲۱ میلیون سقط جنین در هر سال وجود دارد. از هر سه زن آمریکایی تا سن ۴۵ سال حداقل یک زن سقط جنین انجام داده است. همچنین بر اساس گزارش منبع مذکور، میزان سقط جنین در کشور ایالات متحده آمریکا بیش از بقیه کشورهای صنعتی غرب (حدود ۱۹.۴ از هر ۱۰۰۰ نفر) است.
*قانون آمریکا درباره سقط چه می گوید
در سال ۱۹۸۲ دیوان عالی کشور اعلام کرد که قانون اساسی هیچ قانونی را به طور مستقیم در مورد سقط جنین مشخص نمی کند؛ ولی سنا و کنگره براساس قانون اساسی می توانند در این مورد تصمیم بگیرند.
در سال ۱۹۸۴ دولت ریگان قانون مکزیکوسیتی را تصویب کرد که به موجب آن کمک مالی دولت را به موسسات بین المللی که در برنامه های کنترل جمعیت به سقط جنین نیز می پرداختند، ممنوع کرد. این قانون در زمان کلینتون لغو، در زمان بوش پسر دوباره تصویب و در اولین روزهای ریاست جمهوری اوباما به طور مجدد لغو شد.
در دوره ریگان تلاش های متعددی از دو طرف برای انتصاب قضات طرفدار خود برای پست دیوان عالی انجام شد؛ ولی در مجموع برداشتن قانون رووید که موردنظر طرفداران حق حیات بود، محقق نشد. در طول سال های دهه ۱۹۹۰ تظاهرات چند صد هزار نفری زیادی توسط طرفداران حق حیات در واشنگتن دی سی انجام شد.
در سال ۱۹۹۲ سرانجام ۱۲ سال فرمانروایی مخالفان سقط جنین بر کاخ سفید به پایان رسید و بیل کلینتون نامزد حزب دموکرات که طرفدار سقط جنین بود به ریاست جمهوری انتخاب شد.
کلینتون به فاصله کوتاهی پس از انتخاب قانون مکزیکوسیتی را لغو کرد و اجازه داد تا به سازمان های بین المللی فعال در زمینه سقط جنین کمک شود. او همچنین به بیمارستان های دولتی اجازه داد که دوباره در فعالیت های سقط جنین فعال شوند.
در سال ۱۹۹۳ سرانجام کمیته ملی دفاع از حق حیات توانست قانون آزادی انتخاب را (که برای الحاق به قانون اساسی پیشنهاد شده بود) از دستور کار خارج کند.
در سال 1995 قانون ممنوعیت سقط جنین دارای حیات به وسیله کنگره و سنا تصویب شد؛ ولی کلینتون برای اولین بار در دوره ریاست خود از حق وتو علیه این قانون استفاده کرد، اما پس از این وتو مخالفان سقط جنین تلاش زیادی را برای تصویب مجدد این قانون به کار بردند و بار دیگر این قانون را با وجود وتوی کلینتون به سنا بردند ولی در آنجا در حالی که به سه رأی دیگر برای بی اثر کردن وتوی رئیس جمهور احتیاج داشتند، از این کار باز ماندند.
فعالیت های کمیته ملی دفاع از حق حیات علیه سقط جنین در آمریکا به حدی بود که در سال ۱۹۹۹ «مجله فورچون» این کمیته را به عنوان هشتمین نهاد قدرتمند غیردولتی در آمریکا اعلام کرد.
*تعالیم دینی
با توجه به تعالیم دینی متفاوت، میزان سقط جنین در مذاهب و فرقه های دینی نیز تفاوت دارد. به طوری که بیشترین آمار سقط جنین در بین پروتستان ها و سپس کاتولیک ها است.
تحقیقات نشان می دهد که 55 درصد از زنان در هشت هفته بعد از سقط جنین، احساس گناه کرده اند؛ 44 درصد از اختلالات عصبی شکایت کرده اند؛ 36 درصد از اختلالات مربوط به خواب رنج برده اند و 31 درصد در تصمیم گیری دچار مشکل شده اند؛ به طوری که 11 درصد به روان درمانی تجویز شده اند.
*بررسی دلایل موافقان و مخالفان سقط جنین
سقط جنین یا پایان بخشیدن به بارداری پیش از موعد، جزء مباحث بسیار حساس با بار سیاسی، اخلاقی و مذهبی به شمار می رود.
مخالفان که عنوان «طرفدار حق حیات» را دارند، معمولاً بر این باورند که زندگی از لحظه شکل گرفتن نطفه آغاز می شود و چنین در هر مقطعی از حقوق یک انسان کامل برخوردار بوده و سقط جنین را معادل قتل نفس می شمارند. ایشان به گزینه ها و آلترناتیوهای پیش روی مادر، همچون واگذاری سرپرستی و حضانت کودک به دنیا آمده به افرادی که به دنبال فرزند هستند، اشاره می کنند و بر این باورند مادرانی که از عهده نگهداری فرزندان خود بر نمی آیند می توانند نوزاد تازه به دنیا آمده را به چنین خانواده هایی بسپارند.
کسانی که از حق مادر برای پایان دادن به بارداری استفاده می کنند، طرفدار «حق انتخاب» خوانده می شوند. البته باید در نظر داشت که این افراد به طور لزوم از عمل سقط جنین دفاع نمی کنند، بلکه اولویت حق انتخاب را با مادر می دانند و بر این باورند که قانونگذار یا دیگر نهادهای حکومتی مجاز به ورود به این حریم نیستند.
به علاوه، حامیان به این نقطه نظر معتقدند که در هر کجا سقط جنین با موانع قانونی رو به رو باشد، بازار سقط غیرقانونی رونق می گیرد و شرایط پایین بهداشتی چنین رویه هایی، سلامتی و حتی جان زنان و دختران را با خطر جدی مواجه می کند. براساس نظر آنها، اولاً شواهدی وجود ندارد که نشان دهد سقط جنین آسیب زاتر از تولد یک بچه است و دوم این که هر زن به طور شخصی بهترین قاضی برای تصمیم گیری در مورد خویش می باشد.
مسأله دیگر در مورد توجه دو گروه فوق، موضوع افزایش درآمد خانواده ها به علت سقط است. آماری که در این مورد وجود دارد آن است که چون سقط باعث می شود که مادر کار خود را از دست ندهد، برای بازده یک ساله حول و حوش زایمان، درآمد خانواده ۴۰ درصد بیش از وقتی است که این فرزند ناخواسته متولد می شود. از طرف دیگر چون تعداد فرزندان خانواده کم می شود، به طور متوسط حدود ۱۵ تا ۲۰ درصد به طور دائمی به درآمد هر یک از افراد خانواده افزوده می شود که این به معنای رفاه بیشتر است.
در این مورد هر یک از دو گروه تفسیر خاص خود را دارند. گروه طرفداران حق انتخاب می گویند که این افزایش درآمد در ۳۰ سال گذشته وضعیت رفاهی جامعه آمریکا را به شدت بهبود داده و در نتیجه چنان وضعیتی مطلوب است. در طرف دیگر طرفداران حق حیات عقیده دارند که این رفاه به بهای کشتار نزدیک به ۳۵ میلیون نوزاد بی گناه به دست آمده که برای جامعه آمریکا بسیار شرم آور است و اگر این افراد زنده می ماندند امروز می توانستند یک نیروی کار بزرگ برای کشور ایالات متحده محسوب شوند.
به طور کل، در سایه شواهد تجربی به نظر می رسد که سقط جنین نه تنها به توان بخشی زنان منجر نمی شود و زنان را غنیتر، شادتر و موفقتر نمی گرداند، بلکه به طور عمده در جهت عکس اهداف متقابل عمل می کند.
آمارهای ملی در مورد سقط جنین در این کشور حاکی از آن است که ۱۰ درصد از زنانی که به سقط جنین ارادی اقدام می کنند از عوارض آن رنج می برند که از این میان، ۲۰ درصد عوارض برجسته تر از سایر عوارض هستند.
عوارض جزیی این اقدام شامل عفونت های جزیی، خونریزی، تب، درد مزمن شکمی، اختلالات گوارشی، استفراغ، حساسیت و شایع ترین عوارض عمده آن نیز عفونت و خونریزی شدید و انسداد جریان خون، سوراخ شدن یا ایجاد شکاف در رحم، تشنج، جراحت های گردن رحمی و آسیب های مربوط به غدد می باشد. عوارض آنی سقط جنین قابل علاج هستند؛ اما عوارض بلندمدت آن اغلب به خطرات عقیم شدن منجر می شود.
تحقیقات نشان داده است که ۳ الی ۵ درصد از زنانی که سقط جنین کرده اند، عقیم شده اند. براساس تحقیقی که در مجله «انستیتوی ملی سرطان» در سال ۱۹۹۴ منتشر گردید، مشخص شد که خطر ابتلا به سرطان سینه در میان زنانی که حداقل یک بار سقط داشته اند، ۵۰ درصد بیشتر از سایر زنان است.
روی هم رفته، صرف نظر از بعد آسیب پذیری جسمانی، اختلالات روانی نیز در کسانی که سقط جنین انجام می دهند افزایش چشمگیری می یابد. تحقیقات نشان می دهد که ۵۵ درصد از زنان در هشت هفته بعد از سقط جنین، احساس گناه کرده اند؛ ۴۴ درصد از اختلالات عصبی شکایت کرده اند؛ ۳۶ درصد از اختلالات مربوط به خواب رنج برده اند و ۳۱ درصد در تصمیم گیری دچار مشکل شده اند؛ به طوری که ۱۱ درصد به روان درمانی تجویز شده اند.
با وجود مضرات بسیار زیاد ناشی از عمل سقط جنین حمایت دولتمردان ایالات متحده از این اقدام جای شگفتی دارد.
منبع:
ویکیپدیا
اینترنت
مطالب مشابه :
خلاصه ای از قوانين سقط جنين در اروپا و آمریکا
سقط جنین - خلاصه ای از قوانين سقط جنين در اروپا و آمریکا - بررسی عمیق و به روزتر موضوع سقط
سقط جنین
طرح گسترده ديدگاه صاحب نظران و انديشمندان طرفدار جواز بي قيد و شرط سقط جنين، بسياري از
سقط جنينهاي پنهاني زنان با آمپولهاي مرگبار
وبلاگ تخصصی سقط جنین - سقط جنينهاي پنهاني زنان با آمپولهاي مرگبار - این وبلاگ سعی
سقط جنين
سقط جنين از دست رفتن كودك متولد نشده (جنين يا رويان) قبل از هفته 24 بارداري
سقط جنين و سقط درماني در حقوق ايران
مقالات دانشجویی - سقط جنين و سقط درماني در حقوق ايران - مقالات(کاشی و سرامیک,جرایم علیه بشریت
سقط جنین
انواع سقط جنين. سقط جنين بر چهار نوع است : سقط جنين خود به خودي، سقط جنين درماني ياطبي، سقط
معضل فروش داروهاي سقط جنين
وبلاگ تخصصی سقط جنین - معضل فروش داروهاي سقط جنين - این وبلاگ سعی دارد آگاهی شما را در مورد
برچسب :
سقط جنين