سفربه مالزی
درسفرنامه کیش آن قدربه ریزه کاری هاپرداختم وحتی نوع لیوان آبی راکه درهواپیمابه تشنگان آب می رساندندراتوضیح دادم که بعدازمدتی متوجه شدم خسته کننده شده است. اگرچه هدف این بودکه بتوانم راهنمای کسانی باشم که قصدرفتن به کیش دارند.
قبل ازرفتن به مالزی، اطلاعات زیادی درمورداین کشورازاینترنت گرفتم وعزیزی برایم جمع آوری کردولی وقتی به مالزی رفتم وازنزدیک آن جارادیدم بسیاری ازگفته هارانگفته بودندوبسیاری ازگفته هاهم اضافه بود.
باپرداخت خروجی 25هزارتومن به ازای هرنفر،تحویل باروگذرازتونل کنترل ،تحویل بار،بلیت وگذرنامه ودریافت کارت پروازواتیکت برای چمدان ، ساعت یک ونیم مشهدرابه قصدبحرین ترک کردیم.آسمان آبی باچندقطعه ابر،دریای نیلگون خلیج فارس وکشتی های درحال حرکت ،اولین زیبایی بودکه درلحظه نشستن هواپیماچشم نوازبود.
مسیرایران تامالزی تصویری که بارهادرمانیتورپشت صندلی جلویی هواپیماچک خواهیدکرد
برای این که سفرنامه خسته کننده نباشدجزتوضیحی درموردپروازازبحرین تامالزی مسائل داخل هواپیماوتوضیحات اضافی راحذف می کنم وبیشتربه شرح اماکن دیدنی مالزی خواهم پرداخت .برای کسانی که بیشتراین سئوال رادارندکه چقدرهزینه سفرمی شودبه این سئوال جواب می دهم که توربه ازای هرنفرازمابرای 8روز800هزارتومان وبه ازای هرکودک 600هزارتومان دریافت کرد.
هواپیمای Pershian golfهواپیمایی بودکه ازمشهدبه بحرین وازآن جابه مالزی مارامی برد.
جالب بودکه هیچ کجادرفرودگاه بحرین خلیج عربی نوشته نشده بود.ازمشهدتابحرین 2ساعت وازبحرین تامالزی 8ساعت پروازرابایدتحمل می کردیم . درقسمتی ازسالن فرودگاه که خیلی درمعرض دیدقرارداشت ماکت خانه ای مخروبه رابه شکل زیبایی ساخته بودنددروسط حیاط خانه ،چاه آبی بودکه سرچاه پوشیده شده بودومانندقلکی شکاف داشت که وقتی زیراین خانه رادیدم باانبوه اسکناس هایی روبروشدم که ازسرپوش شکاف دارهمان چاه ریخته شده بودوبرروی بنری که درکناراین ماکت بوددرخواست کمک برای مردم محروم کرده بودند..اگربرای توقف سه چهارساعته درفرودگاه بحرین یاعده ای که به قطرمی روندبرنامه ریزی صورت بگیردکه تورهای مسافرتی برای مسافران منتظرپروازگشتی درشهربگذارندفکرمی کنم بدنباشدکه هم تبایغی برای آمدن گردشگربه کشورآن هاست وهم ازهدردادن وقت جلوگیری می شود.
مهماندارانی که لبخندازلبانشان محونمی شد، پذیرایی های ساعت به ساعت مهمانداران ازسویی سفررادلپذیرمی کردوازسویی مانیتوری که مقابل روی هرمسافربرپشت صندلی فردجلویی نصب شده بودمی توانست برای کسانی مثل من که درمسافرت اهل خواب نیستندسرگرم کننده باشد.زیباترین صحنه ، وقتی است که اراده می کنیدموقعیت هواپیمارادرروی کره زمین مشاهده کنید.برای این کاردرروی مانیتورمی توانیدعلاوه برموقعیت اطلاعاتی ازقبیل ارتفاع هواپیما، ساعت به وقت محلی ، دماو...رامشاهده کنید.
روی نقشه جهان نما،کلمه «خلیج فارس»نوشته شده بود.
زنان ومردان مهماندارازجنوب شرقی آسیاوعرب باتسلط به زبان انگلیسی برای راهنمایی وپذیرایی مهمانان تلاش می کردند.نوشته های پشت صندلی مانند:
under your seat Life vest
ستره النجاه تحت المقعد
Fasten seat belt whil seated
لطفااربط الخرام اثناآالجلوس
اولین مطالبی است که انسان می خواندوبعدبه سراغ مجله هایی مانند«gulf» و«duty free)»(shop (می رودکه درکیف پشت صندلی قرارداده اندوبرای ماکه درانگلیسی ازبیخ عربیم عکس هادیدنی است.
البته من مطالبی انگلیسی رادرهرکتابی علمی ، تارخی ،رمان، شعر،ریاضیات و...باشدمی توانم بخوانم ولی معنی اش رانمی فهمم؟؟؟؟؟ وگویابابسیاری ازهمسفران دراین موردهم زبانم چراکه ازهم می پرسندنوشابه به انگلیسی چی میشه؟قندچی میشه ودر زبان انگلیسی به پتوچی گفته می شود؟
قبل ازهرچیزبایدبگم ممکن است هرکس بتوانددررفع نیازهای اولیه خودباانگلیسی شکسته وبسته موفق باشدولی زمانی که می خواهیداطلاعات بیشتری کسب کنیدکمبودهاحس می شودممکن است ازکسی بخواهیدشمارابه ایستگاه تله کابین کوالالامپورراهنمایی کندولی زمان گرفتن اطلاعات درموردسرعت ، تعدادکابین ها، تعدادمسافرانی که هرروزسوارمی شوندو... باورتسلط نداشتن برزبان انگلیسی، غم بزرگی است که به سراغت می آیدبه خصوص اگربخواهی سفرنامه هم بنویسی.
4ساعت توقف درفرودگاه بحرین داشتیم که فرصتی بوددرداخل فرودگاه به توریست های کشورهای دیگرنگاه کردتیپ،لباس،رنگ چهره ونوع آرایش و...ساعت هامی تواندانسان رامشغول کند.ماکتی ازیک قایق که دوعرب برآن سواربودندوفروشگاه های بزرگ باقیمت های بزرگ نوشته شده به دینارودلاردیدنی بود.
درقسمتی ازسالن نیزتابلونقاشی های آبرنگی به چشم می خوردکه خشونت عربی رادرزمختی تابلوهامی شددیداگرچه آبرنگ بودولی درکمترتابلویی لطافت دیده می شد.
نیازی به تحویل گرفتن بارازهواپیمایی که مارابه بحرین رسانده بودنداشتیم چراکه گویاآن هاازمابیشتربرای رسیدن عجله دارندوازهواپیمایی که سوارشده بودیم به هواپیمای دیگری منتقل شده بودنداگرچه برای احتیاط ازکارمندعربی که انگلیسی راازعربی غلیظ ترتلفظ می کردم سئوال کردم که فرمودند:
«NO PROBLEM»(مشکلی نیست)،«NO NEED»(نیازی نیست)
قبل ازما به هواپیمایی که بایدمارابه مالزی می بردمنتقل کرده بودند.
بزرگترین مشکل من اینجاجواب دادن به سئوالات سپیده بودکه مرتب می پرسید:باباچرااین خانوما، روسری ندارند؟ چراناف اون خانمه دیده میشه؟چرادوطرف دامن اون خانومه پاره شده ندوخته ، چرااون خانمه لختی پختی شده و...که باجواب هایی ازکتاب «توجیه المسائل» این جوری سروته قضیه رابه هم آوردم که «اون خانمه که نافش دیده میشه بلوزش راشسته چون هنوزخشک نشده لباس خواهرکوچیکه روپوشیده ،اون خانوم که دوطرف دامنش بازه چون عجله داشته خیاط گفته بعدابیارم برات می دوزم و...
ساعت 7و40دقیقه دوخانم مهماندارکه کت های خودرادرآورده بودندبابلوزسفیدآستین کوتاه وپیش بند،پذیرایی راآغازکردندموهای جمع شده وتوپ شده درپشت سرولبخندی که لحظه ای قطع نمیشدتنهاتصویری بودکه دراین لحظات ،بدون برفک می شددید.
کنترل مانیتورکنارصندلی،دردست همه مسافران قرارداشت ومدام درحال عوض کردن تصویروصداهابودندومطمئن بودم که همراهان من به سراغ فیلم هاوشوهای هندی میروندکه وقتی کنترل نامحسوس ازلابلای صندلی خودم ویاسمن داشتم دیدم ازهر4صندلی جلوفیلم هندی پخش می شدویاسمن وسپیده هم که درکنارم نشسته بودندبه سراغ بازی هارفتندووقتی باهیچکدام نتوانستندبازی کنندسراغ فیلم های هندی رفتند.
پتووکیف کوچک آبی رنگی که درآن جورابی آبی وچشم بندی برای خواب گذاشته شده بودهمه رابه خواب بعدشام دعوت می کردمتاسفانه جزخودم که باهرغذای خام یاخمیر، تندیاشور، شیرین یابی مزه سازگارم هر6همراهم ازغذاگلایه مندبودندوهمان میوه ودسرش راترجیح دادند.به خصوص ازبرنج نپخته وتندش می نالیدند.
خانم مهمانداری ساعت 8وبیست دقیقه برای بچه مسافرها،کوله پشتی زیبایی که درآن کارت تبریک ، کتاب کارکودک ، کیف پول ،مدادرنگی وکارت بازی داشت آوردکه با«تنکیووری ماچ »یاسمن وسپیده لبخندزیبایی رابادست کشیدن به سرسپیده تحویل آن هاداد.
سرومشروبات الکلی وغیرالکلی هم ساعت به ساعت برقراربوداز آب پرتقال (جویس اورنج) وکوک(کوکا)تامشروبات الکلی که جزدوسه نفرروسی که درردیف مانشسته بودندکسی تقاضانکرد.درضمن ایرانی هایی که اهل «ماءالشعیریاهمان دلستر»هستندتوجه داشته باشندکه دلسترهای داخل هواپیما،الکل هم دارند.
پذیرایی ساعت به ساعت بابیسکویت ،چیپس بادام زمینی ، چای ،قهوه کیک ومیوه و... هم ازبی حوصلگی جلوگیری می کرد.
منوی اصلی مانیتورراچک کردم شامل مواردزیربود:
Films on demond short features
Music on demand
Games
about jet airways
flight path
magazine rack
نام ترانه هایی که توانستم برخی راترجمه کنم چنین بود:
من نمی توانم زندگی کنم
این آوازمن است
مراصدابزن
همیشه درقلب منی
توتکی
قسمتی ازاین آسمان
یک روزتومی آیی
تومرانمی شناسی
سال خوبی بود
خانه سبز
عشق
دخترخنده رو
باعشق بمیر
ساعت 10صبح به فرودگاه مالزی رسیدیم باپرکردن فورمی که شامل نام ،نام خانوادگی وشماره ،تاریخ صدوروپایان پاسپورت بودوتحویل آن به خانمی برای چک کردن ،راهی قسمتی دیگرشدیم که گذرنامه راگرفتندوویزای سه ماهه بدون دریافت مبلغی داده شد.
بارهاراتحویل گرفته وباقطاربرقی به بیرون فرودگاه رفتیم وسواراتوبوس تورشدیم .درهواپیمای مشهد- بحرین 2ظرف سربسته راکه آب وآب پرتقال داشت برای سپیده برداشتم که درفرودگاه اگرتشنه شدبه اوبدهم بخوردیادرست تربنوشدچراکه مطمئن بودم بانداشتن دینارودرهم امکان خریدچیزی برای مادرچهارساعت توقف درفرودگاه بحرین وجودنداردوتبدیل دلاربه پول بحرین هم برای خریدی مختصرصرف نمی کرد.زمانی که واردفرودگاه بحرین شدم چکیدن قطرات آبی ازته کیفی که برگردن انداخته بودم ازفاجعه ای خبرداد که آب پرتقال روی وسایل کیفم و دوربین فیلمبرداری ریخته شده بودکه پیام های دوربین نشانگراین بودکه بایدازخیرفیلمبرداری گذشت.
آقای امیدعلی نژاد بچه شیرازراهنمای توربودکه درفرودگاه باجمله «آخرین نفرشماهستیدسریع ترحرکت کنید»به استقبال ماآمدوتوضیحاتی درمسیرفرودگاه که درخارج ازشهربودتاهتل فلامینگو، محل استقرارماداد.قبل ازهرچیزی عذرخواهی کردکه من 8ماهه ازراهنمایی تورکناررفته بودم که شایدخیلی ازحرف هایادم رفته باشدوگفت :
درهمه هتل هاگاوصندوق داریدپاسپورت حمل نکنید. اگرنیازی به پاسپورت باشه ،پلیس، باشمابه هتل میاد.رمزدادن به گاوصندوق هم ساده است درگاوصندوق معمولابازاست پول، گذرنامه ، اشیاِ گرانبهارادرداخل آن بگذاریددرگاوصندوق راببندیدیک عددرابه گاوصندوق بدهیدوتکمه سمت راست پایین رافشاردهید.برای بازشدن هم به محض این که رمزرابدهیدبازخواهدش.
صبحانه 6ونیم تا10ونیم سرومیشه .
ازسیم کارت ایرانی استفاده نکنید،قیمت سیم کارت 3000یا4000تومان هست که درهمه جامی توانیدبخریدشماپیامک بزنیدکه ازایران به شمازنگ بزنندکه ارزون ترتموم بشه.
مالزی آب وهوای خوبی داره دوفصل داره تابستون وزستون که این فصل دومی باران بیشتری داره نوسان هوابین 22تا30درجه هواست بنابراین انتظاردیدن برف ،سرماخوردن دراین جاراازذهنتان به دورکنید.
درخت هایی شبیه درخت نخل دراطراف می بینیدکه میوه آن برای تولیدروغن درساخت لوازم آرایشی استفاده می شودویکی ازمنابع درآمدمالزی پس ازتوریست می باشد.
رستوران سالوما، امشب درانتظارشماست که حتماتشریف بیاوریدرقص های محلی وبومی رابادنیایی اززیبایی دررنگ ولباس خواهیددید. بازدیدازشهر«پوتراجایا»شهرجدیدوزیبا که گردش درروی دریاچه راداردبرنامه روزهای بعدی شماست به جزیک روزکه گردش ونهارازطرف تورتدارک دیده شده برای بقیه روزهابایدبرای بچه ها30دلاروبرای بزرگترها40دلارپرداخت کنید.
درضمن من عکاسم اگرنخواستیدازشماعکس بگیرم بگوئیدکه نگیرم چون درپایان سفریک سی دی ازعکس های شما،مناظری ازمالزی وموسیقی صوتی تقدیم می کنم.(البته هزینه اش هم 40دلاردریافت خواهدشد)
ایرانی های زیادی که موفقیت های بسیاری کسب کرده انددردانشگاه های مالزی مشغول تحصیلند.
مردم این کشور،به خارجی هافوق العاده احترام می گذارندبرخوردخوبی دارندوحتی اگردقت کرده باشیدراننده که مردمسن وحاجی هم هست خودش تمام ساک های شماراداخل صندوق بغل اتوبوس گذاشت بدون این که چشمداشتی داشته باشدبه خصوص که می داندشماتازه رسیدیدوپول مالزی ندارید.
مردم این جامسلمانندوشافعی مذهب (ازعربستان هم خط می گیرند)که 57درصدمالزیایی هستندکه دولت دردست آن هاست .
اقتصادمالزی راچینی هاقبضه کرده اندوهندی هاکه 8تا9درصدندافراددرجه سه مالزی به شمارمی آیندوبه طورمعمول کارهای سخت برعهده آن هاست.این هندی هاراانگلیسی هاآورده بوندکه درجنگل های کائوچوکارکنندکه ماندگارشدند.مالزی 51سال قبل استقلال یافت. زبان مالایی زبان رایج است وهمه مردم به انگلیسی مسلطندوفرهنگ انگلیسی هارادررفتارشان می توانیدببینیدخیلی خونسردهم هستند.
امیدبه جاده ای که روی آن درحال حرکت بودیم اشاره کردوگفت : این اتوبان 55کیلومتری رادرسه سال ساختندکه عظمت کاردرجایی دیده می شودکه 60درصدجاده درطبقه بالاست که به پل وپایه نیازداشته.مردم مالیات هم زیادمی دهند.ساخت عظیم ترین پروژه های مالزی ازسه سال بیشترتجاوزنمی کندکه اگرچنین اتفاقی بیفتدبایدازمردم عذرخواهی شودکه حتی آپارتمان های بالای 50طبقه هم کمترازدوسال ساخته می شود.
پرچم مالزی شبیه پرچم آمریکاست .از2سا ل پیش آمدن ایرانی هاخیلی سرعت گرفته وطبق آماررسمی هرروزبه طورمتوسط 12ایرانی برای تحصیل واقامت به این کشورمی آیند.واحدپول رینگت (ringet) می باشد که هررینگت معادل 300تومان ایران است .
شمامی توانیدبا1000رینگت (300هزارتومان) یک خونه سه خواب و مبله(شامل وسایل آشپزخانه ، مبل ، تختخواب ، کمد، کتابخانه، فرش و...) رادرهرقسمت شهرکه اراده کنیدبگیرید.این که می گویم درهرنقطه شهربدون اغراق گفته ام چون آن قدرخانه وخانه سازی زیادورونق داردکه می توانیددرهرجاکه دوست داشته باشیدخانه بگیرید.
مالزی 28میلیون جمعیت داره(دربیشتروبلاگ هاحداکثر24نوشته انداحتمالادراین 8ماه که امیدآقانبودندآمارازدستشان دررفته ) که یک ونیم میلیون درپایتخت زندگی می کنند. وسعت كل كشور 329.750 كيلومتر مربع است(اندازه استان خراسان)
عظمت وزیبایی پایتخت دربرج 2قولومشاهده می کنید88طبقه رادر3سال ساختندکه به عنوان طولانی ترین زمان اجرای یک پروژه معرفی شد.
ترافیک بسیارروان است سرعت درداخل شهر 90کیلومتروخارج ازشهر شهر110کیلومتراست وموتورسیکلت سوارهادربسیاری ازخیابان ها، خط ویژه دارند.اگرهم نباشدتصادف بسیارکم است .امیدادامه دادم: دوبارجریمه شدم برای پارک درمحل ممنوع ونداشتن کلاه کاست که هربار 100رینگت(30هزارتومان) جریمه شدم.
امنیت فوق العاده است یک سال پیش دخترنه ساله ای گم شده بودتمام شهر ،روی بیلبوردها،مغازه ها،دیوارخیابان هاو...راپرازعکس دخترک کردندوپیداشددرحالی که درکشورهای جنوب شرقی آسیاکودک دزدی بسیارعادی است ولی درمالزی خبری نیست.
یکی ازکشورهای همسایه مالزی ، کامبوج است درآن جا ازشهرکه خارج میشوی جاده هاخاکی است اتومبیل ندارند.البته شهرهای دیگه مانندکوالالامپورنیست ولی بازهم به مراتب بهترازشهرهای زیادی دردنیاست.همچنان که امیددرمقابل هرهتل جمعی راپیاده می کردتوضیح هم میدادکه:
تاچندی پیش ویزا14روزه بودکه به خاطرجذب بیشترتوریست 3ماهه شده است .درمالزی نزدیک به 30هزاردانشجوئی ایرانی دراین جاازتافل تادکترادرس می خوانندواین نشان اززیبایی این کشور،آسایش وامنیت آن دارد.
سرانجام پس ازنیم ساعت به هتل زیبای فلامینگورسیدیم که قرارشدتاساعت 6بعدازظهراستراحت کنیم وبعدازظهرباپرداخت نفری 40دلاربرای بزرگترهاو30دلاربرای بچه هابه رستوران سالومه برای شام وبه برج مخابراتی برویم.
جلب توريست گام مثبتي در روند اقتصادي كشور برداردوتصمیم دارنددرسال میلادی آینده به ازای هرفردمالزیایی (جمعیت حدود24میلیون )، یک توریست ازکشورشان بازدیدکند.واین نکته هم جالبه که فرودگاه کوالالامپورکه در هشتاد کیلومتری شهرواقع شده است درسال 2006تا2007ازلحاظ سرویس دهی بهترین فرودگاه جهان معرفی شد که خودبه تنهایی مشت نمونه خرواراست وجالب این جاست که ساختمان آن به تنهایی یک اثرهنری وشاهکارمعماری محسوب می شود.
درضمن به محض رسیدن به فرودگاه ، ساعت خودراباساعت فرودگاه تنظیم کنیدچراکه شمااگرساعت 6صبح رسیدیددرمالزی بااختلاف ساعت 4ساعته ، ساعت 10می باشد.
برای رفتن به مالزی حتمابایدبه فکردلارباشیدیاآزادتهیه کنیدیاباارائه بلیت هواپیماویاپاسپورت می توانیددلارازبانک ملی دریافت کنیددرضمن به محض ورودبه فرودگاه اگرصرافی یابانک بازبودتبدیل کنیدچون ممکن است به هتل برسیدبچه کوچکی یاخودتان بخواهیدچیزی بخریدپولی نداشته باشید.اگرچه ممکن است راهنمابه شمابگویدسرفرصت تبدیل خواهیدکرد.
واحد پول مالزی رينگيت مالزی Malaysia Ringgit می باشد که هررینگیت (رینگت)معادل 300تومان ماست که به 100 واحد کوچکتر به نام sen تقسيم شده است.اسکناس یک رینگتی شبیه اسکناس های برره ای است که مدتی درایران دست به دست می شداسکناس های متداول یک ، پنج، ده ، 20، 50و100رینگتی است.سکه های متداول هم یک ، پنج، ده ،20و50سنی است .جالب است که درتمامی مغازه هاوفروشگاه های بزرگ سکه به فراوانی دردسترس فروشنده قرارداردوتایک سن باقی مانده راهم می دهند.درضمن درمالزی فراموش نکنیدکه رعایت نوبت ،احترام به حقوق دیگران است انتظارنداشته باشیدکه برای خریدیک آدامس ورینگتی که دردست آماده داریدحق باشماباشدواین راهم بدانیدکه تمام اشیا، خوراکی هاو...برچسب قیمت دارندبرای خریدیک روزنامه هم به شمافاکتورخرید داده می شودکه نام فروشگاه، نوع جنس، قیمت ، تاریخ وساعت خریدو...روی آن مشخص است.
باتاخیرنیم ساعته باراهنمای توربه کارخانه شکلات سازی وبرج مخابراتی رفتیم .البته ازکارخانه شکلات فقط فروشگاهش مانده بودکه انبوه جعبه های رویهم چیده شده،نشان ازفروش فوق العاده شکلات داشت .قبل ازرفتن به فروشگاه شماره ای راکه پشتش چسب داشت به آستین لباس روی بازوومستقیم برروی بازوی آقایان وخانم هایی که گویادائم الوضوبودندوآستین کوتاه پوشیده بودندچسباندند.واردشدن همان ودیدن اژدهاوچراغ علاءالدینی که ازشکلات ساخته شده بودتوجه همه راجلب کردکه درویترینی به ابعادیک مترمکعب قرارداده بودند.خانم هاوآقایان باتیپ های افریقایی وجنوب شرق آسیامشغول تبلیغ بودندوباتکرار«سه تابخریکی مجانی ببر»وحتی یکی ازآن هابه زبان فارسی این عبارت راتکرارمی کردبازارگرمی درست کرده بودند.ازگرفتن فیلم وعکس هم بایدخودداری می کردیم که البته کسانی هم که عکس می گرفتندکسی مانع نمی شد.
گویارازاین شماره چسباندن هم دادن پورسانتی به تعداداعضای تور به راهنماست .برای اولین باراین جادلارهاتبدیل به رینگت شدوخریدهاآغازشد.همانطورکه گفتم تبدیل دلاربه رینگیت اگردربانک فرودگاه انجام شودمطمئن باشیدکه مبلغ بیشتری به شماداده می شودچون این فروشگاه هادرصدی راهم برای خودکم می کنند.
جعبه های شکلات بسیارزیباولی اصل بودن کاکائوی آن زیادتبلیغ می شدکه وقت یکی ازاعضای توردربیرون کارخانه جعبه را(اندازه جعبه گزهای اصفهان)بازکردمتوجه شدم که هیکل جعبه فریبنده است ودرداخل آن به اندازه یک سوم جعبه شکلات ندارد.یادآقای مهندس مصطفی هراتیان افتادم که دوسال پیش ازاصفهان گزخریده بودوتعریف می کردنددرروی جعبه به اندازه 4انگشت زرورق داشت که گزهای پرازپسته درآن دیده می شدوقتی به بجنوردرسیدم ودیدم درگزهای بقیه جعبه پسته وجودنداردبه اصفهان زنگ زدم وگلایه کردم فروشنده گفت :اگرهمه اون گزها، پسته داشت قیمتش بیشترازاین هابود.به طورحتم اگراین جعبه بیشترازاین شکلات داشت قیمتش بیشتربود. یک زمانی ازیک آقایی پرسیدم روزنامه ومجله می خونی یامی خری؟گفت :نه من فقط ایام عید، یامناسبت های خاص می خرم وحتماشماره های فوق العاده رامی خرم.به شوخی گفتم :«پس فوق العاده خری». این هم یک خریدفوق العاده بود.
زودترازدیگران خارج شدم تاگشتی دراطراف این فروشگاه بزنم خانمی درروی یک گاری دستی میوه ای شبیه انارمی فروخت تامرادیدیکی رادوتکه کردچیزی دروسطش، شبیه بوته سیربودکه یکی ازحبه هاراجداکردوبه من دادکه بخورم. مزه ای شیرین مایل به ترش داشت وباگفتن «ویتامین ث»مرابه خریدتشویق کرد. یک کیلوخریدم به 10رینگت (سه هزارتومان)که اسمش راازراهنمای تورپرسیدم نمیدانست چه نامی داردوجالب بودکه بسیاری ازشکلات خرهاازاین میوه خریدند.
برچسب های شماره ای بعدازخروج ازکارخانه به در،دیوار،کیوسک برق ، برگ درختان و... چسبیده شد.دراین جاباخانمی روبروشدیم که بالای 100کیلووزن داشت وبالباس زردوکارت درگردن آویخته اش خیلی تابلوبودو جزخندیدن کاری نداشت وقتی سمتش راپرسیدم گفتند:نماینده وزارت گردشگری مالزی است که همراه تورهامی آید.
درمالزی درهمان اولین لحظات ورودشاهدتنوع نژادهای مختلف خواهیدبودوبه قول یکی ازوبلاگ نویسان :« از خانه اي صداي اپراي چيني مي آيد، از خانه ديگر مسلمانان در حال نيايش هستند، در حالي كه در خانه بعد احتمال دارد كه دختري در حال آماده شدن براي كلاس رقص هندي باشد».جالب این جاست که 60% مردم این کشوراز نژاد مالائی. 30% چينی . 8% هندی و مابقی از نژادهای ديگرندودرتمام این سال هادرکمال وحدت ومسالمت آمیززندگی کرده اند.
مقصدبعدی برج مخابراتی بودکه قبل ازرفتن به آنجابایدبگویم که هزینه امروزماتاشام شب 40دلاربرای بزرگترهاو30دلاربرای بچه هابایدپرداخت شود.
برج مخابراتی کوالالامپور
ارتفاع برخی ازبرج هاوساختمان های معروف جهان :
برج دبی 512متر
برج تایپه 101، 508متر
برج سیرزشیکاکو442متر،
ساختمان جین مآو درشانگهای 421متر
ساختمان امپایر استیت (Empire State Building) در نیویورک با ارتفاع ۳۸۱ متر برج میلادتهران 435 متر
وبرج مخابراتی مالزی 453مترارتفاع دارد. (توضیح اضافه :برج میلادتهران پس از برج سيان تورنتو كانادا با 3/553 متر ارتفاع، برج مسكو با 3/533 متر ارتفاع و برج شانگهاي چين با 500 متر ارتفاع در مكان چهارم برجهاي مخابراتي جهان قرار دارد).
شمادرهرکجای کوالالامپورباشیدمی توانیدبرج های دوقولووبرج مخابراتی مالزی راببینیدشب هردوچون الماسی می درخشندوروز برای مسافران راه گم کرده حکم جهت نمارادارند.
این برج مخابراتی پس ازساخت برج میلادتهران به رتبه پنجم بلندترین برج های دنیاسقوط کرد.
امیدبلیت ورودی راگرفت وشیشه ای آب شبیه برج ، پرسشنامه وخودکاری شبیه قلم استنثیل بایک پرسشنامه به برخی ازافرادگروه دادندوواردراهرویی شدیم وباپله برقی به قسمت بالاهدایت شدیم دودخترخانم ودوآقاپسرمودب وخوش برخوردکه لباس فورم پوشیده بودندباخیرمقدم وتعظیم بااشاره دست به سمت آسانسورها،دعوت کردندبه بالای برج رسیدیم گنبدبالایش راکه مقرنس اسلامی است بامشورت وراهنمایی صاحب نظران معماری اصفهان ساخته اندوازبالای برج هرچه می بینیدعظمت وزیبایی است درروبروی پنجره هایی که شماکوالالامپوررامی توانیدببینیدچندین مغازه بافروشنده هایی شیک ومودب برای ارائه اجناسی که بیشترنمادهای برج های دوقولووبرج مخابراتی هستندشماراجذب می کنند.
خانمی بادادن هدفون ودستگاهی شبیه یک رادیوبه تک تک افرادمارابه دیدن مناظردورادوربرج راهنمایی می کند.وقتی راهنماتوضیح می دهدکه ایرانی هستیم همه آن هاروی توضیحات فارسی تنظیم می شودکه امیدگفت :گوینده ای که به زبان فارسی توضیح می دهدعرب است.
تمام برج پنجره پنجره است وجلوی هرپنجره که به ترتیب شماره می ایستیدساختمان های مهم وبزرگی راکه دردیدشماقراردارندمعرفی می کند :میدان استقلال ،درخت صدساله، سالن تئاتر، مسجد و... که باپایان هرقسمت شمابایدبه پنجره شماره بعدی بروید.
پرسش نامه چهارجوابی راکه ازعالی تاضعیف بودنگاه کردم برخی ازقسمت هاکه معنی اش رامی فهمیدم مانندبرخوردافراد، توضیحات ، تمیزی برج و...راعلامت زدم . جای خانم اسعدی خبرنگارویژه نامه خراسان شمالی اینجاخیلی خالی بودتامصاحبه ای رابارئیس این برج مخابراتی ترتیب می دادوچنان سئوال پیچش می کردکه تاچندسال دیگربرای هیچ خبرنگاری سئوالی نمی ماندکه بپرسدوجای اصغر آقای خسروی هم خالی وکاش ازپشت میزروزنامه میومداینجاوازاین بالاکه جنبیدن هرپشه عیان درنظرماست اطراف رامی دیدوچقدرسوژه گیرش می آمد که به خبرنگاران بدهدتاگزارش تهیه کنند.
درقسمتی ازبرج، باآکاسیت خرس های زیبا، خانه ای باپوشش برف ، ماکت حیوانات شهرقصه هاو...راساخته بودندکه بسیارزیبابودوعجیب بودبرایم که این هاکه درعمرشان برف ندیده اندچگونه خرس قطبی وبرف راتصویرکرده اند.گویادرقسمتی ازبرج بخشی شامل حیوانات (شامل حدود 15 تا 20 نوع مار؛ خرگوش؛ راکون و میمون می باشدو بخش شبیه سازی فرمول یک (که شامل سه ماکت ماشین مسابقه با بازی کامپیوتری فرمول یک می باشد داردکه برای دیدنش بایدبلیت مجددی می گرفتیم.
درقسمتی هم ازبرج، بزرگ وکوچک باچنگک هایی خودراازکابلی ضخیم آویزان می کردندو به پایین سرمی خوردند ،که خنده بچه هاوچهره شادشان نشان ازلذت بردنشان داشت.افرادی که توان آن راداشته باشندکه ازبرج های دوقولوتاپای برج مخابراتی راپیاده بیایندوبه قول خودمان خوش خوش قدم بزنندمی توانندطی یک ساعت ونیم به آن جابرسندکه یک روزاین کارراانجام دادم ووقتی جلوی درورودی برج رسیدم بایک اتومبیل ون مرابه پای برج بردندووقتی برگشتم بازباهمان ون تاجلوی درآمده وباتاکسی به برج های دوقولورفتم.
علت دوباره آمدنم این بودکه کوالالامپورازاین جابه خصوص بادوربین های چشمی که گذاشته بودندزیباتردیده می شد.جالب ترین کاری که انجام داده بودندازهرپنجره که بیرون رانگاه می کردیدممکن بودبه علت ابری بودن هواجایی دیده نشودو یالااقل برجک درمه فرورفته باشدنتوانیدمنظره بیرون راببینیدبه همین دلیل عکس های بزرگی ازمنظره روبروی هرپنجره رارابالای تک تک پنجره هازده بودندکه محل های دیدنی روی آن بافلش مشخص شده بود.
جالب ترین چیزی که دربازدیددوم دیدم این بودکه تمام شهررافضای سبزبسیارزیبایی فراگرفته است ولی دربالای آپارتمان های 40 ، 50طبقه شمامی توانیددرخت هاواستخرهای زیادی راببینید.حرکت اتومبیل هادرترافیک روان ، آسمانخراش های زیبابارنگ های متنوع وشادوزیبایی های شهرچنان تورامسحورمی کندکه فراموش می کنی مدتهاست صحبت های گوینده واکمنی که به گردن آویختی تمام شده وبایدمجددومکررگوش کنی.
شب رابایددررستوران سالومه) (Saloma slingباشیم برای ورودبه آنجاپس ازگذشتن ازخیابان هایی باترافیک روان ، راه باریکه ای رااتومبیل ماطی می کندجلوی دررستوران ،چهارپسرجوان باکوبیدن بردف ازمااستقبال می کنندودوخانم جوان بالباس سنتی مالزی که غلظت آرایش که آن هارابیشترشبیه عروسک هایی بزرگ یایک تابلوی مینیاتورکرده است دادمی زند.آن هاباخم وراست شدن وبابه هم زدن مژه های مصنوعی بلندی که اگراغراق نکرده باشم موقع بستن چشمانشان ، به روی نوک بینی آن هامی رسیدمهمانان رابه سالن دعوت می کنند.
درسالن بیش از10میزوجودنداردکه دورهرکدام به طورمتوسط 5تا10 صندلی چیده اندکه بعدمتوجه شدیم بایدقبلارزروکردوبه تعدادافرادصندلی هاچیده شده است . لحظه ای برجایمان نشستیم وسپس به سراغ شام رفتیم .اولین باربودکه می خواستیم غذای مالزیایی بخوریم .شایدبیش از30نوع پیش غذا،دسروسالادچیده بودندازانواع کیک وشیرینی گرفته تامیوه هایی که نه اسمشان رامی دانستیم نه مزه آن هاراوغذاهایی که شایدبیش از20نوع بودومی توانستی هرکدام رابخواهی بخوری .یک دیس باقاشقی ازهرغذاوتکه ای ازمیوه برداشتم وگویاهمه درهمین کاربودندوروی میزگذاشتم ویک ، دو، سه آزمایش می کنم رااجر اکردیم غذاهاباب طبع هیچکس نبود، تند، شوریانپخته بودندولی آن قدرخوراکی بودکه جای خوش خوراک هاخالی بود.مرتب لیوان های روی میزراپرازآب می کردندکه بعدفهمیدیم کمبودآب رابایدبالطفی این جوری جبران کرد. درضمن این آمارجالبه که مالایی ها به طور متوسط در هر روز ۲۴ قاشق چایخوری شکر مصرف می کنند. در حالی که در سال های دهه ۷۰ این رقم ۱۷ قاشق چایخوری در روز بوده است وشایدهم علت شیرین زبانی وشیرین رفتاری این هاهمین موضوع است .البته بایدبه دنبال آمارمبتلایان به دیابت هم رفت . نارگيل، گرد فلفل، طعم هاي ترش گياهي، پوست ليمو، ادويه و زردچوبه همراه با مواد اصلي غذايي ، مانند ماهي، گوشت و سبزيجات، مواد تشكيل دهنده اين غذاها مي باشند.شنیدم که حتی شیرینی هایی ازترکیب ماهی، میگو،باشکر ودیگرمواددرست می کنند.
به تعدادافرادهرمیز، دستمال سفره ای شبیه کلاه سنتی مردان مالزی گذاشته شده که دیدنی ست.درضمن فراموش نکنیددرمالزی مثل ایران که دربسیاری ازاماکن آب سردکن وجودداردخبری نیست بایدتن به نوشیدن آب معدنی به قیمت 600تومان به بالاتن بدهیدودرکیف تمامی دانش آموزانی که امروزهادیدم جایی برای تعبیه قمقمه آب تدارک دیده شده است که توضیح یکی ازدانش آموزان به خاطرتصفیه نبودن آب تاکیدبراین موضوع داشت.
مطالب مشابه : سفر به مالزی 46- لباس
دکتر رامبد باران دوست - سفر به مالزی 46- لباس - وبلاگ شخصی
رونق گرفتن پديده "تعويض همسر" در ايتاليا
هزار تعویض همسر نیز در اماکنی غیر کلوپها مانند یکی از کلوپهای شبانه که مخصوص مالزی
سفر دریائی با کشتی کروز
تیک تاک کلوپ. از کشورهای مالزی سنگاپور و و بار کلوپ شبانه و سالنهای رقص و
پاسخ نقد به ساخت ضریح امام حسین علیه السلام
و کلوپ های شبانه مالزی و ترکیه و هزینه می کنند! کاش می شد به ایرانی ها فهماند که پولشان را
سفرنامه سلیمانیه
سفرنامه مالزی این خیابان بسیار زیبا چندین کلوپ شبانه و بار وجود دارد چون قسمت مرفه شهر
ضریحی که دوست و دشمنش را می سوزاند !
کی می رسیم؟ - ضریحی که دوست و دشمنش را می سوزاند ! - اسلام، زیباترین دین خدا
مجله شماره 97
که می خواهند با ترانه سپيده دم ساعتی خوش باشند می توانند در يک کلوپ شبانه در مالزی اعلام
سفربه مالزی
کلوپ سنگنوردان مالزی آب یک روزازتورعقب باشیدولی ازکسانی که رفته اندموقع برگشت شبانه
برچسب :
کلوپ شبانه مالزی