آشنایی با چند اصطلاح آرایه های ادبی
آشنایی با چند اصطلاح
بیت : کم ترین مقدار شعر و به عبارت دیگر ، واحد شعر است. اگر شاعر مقصود خود را تنها در یک بیت بیان کند ، به آن بیت «فرد» می گویند.
مصراع : مصراع یا مِصْرَع : کمترین مقدار سخن موزون ، یک مصراع است. یک بیت از دو مصراع تشکیل می شود.
وزن : آنچه باعث تمایز شعر از نثر می شودوزن یا آهنگ است.
ردیف : کلماتی که عیناً در پایان دو مصراع و با توجه به قالب های شعری که بعداً توضیح خواهیم داد. در پایان مصراع های زوج تکرار می شوند ردیف نامیده می شوند که شرط ردیف بودن آنها هم معنی بودنشان است. شعری که ردیف داشته باشد «مُرَدَّف» نامیده می شود. ردیف اختیاری است.
قافیه : کلماتی که در پایان دو مصراع (یا قبل از ردیف) در تعدادی از حروف خصوصاً حروف پایانی مشترک باشد را قافیه می گویند. در شعر سنتی قافیه اجباری است. شعری که دارای قافیه باشدا «مقَفی» نامیده می شود.
قالب : شکلی که قافیه به شعر می بخشد قالب نام دارد. تفاوت قالب ها ، تفاوت در چگونگی قافیه ی آنها است.
تخَلُّص : در بخش آرایه ها تخلص در دو معنا کاربرد دارد. یکی نام شعری شاعر که معمولاً در بیت پایانی می آید و دیگر رابط بیت تغزل و تنه ی اصلی در قصیده است.
هجا ( بخش) : مقدار آوایی است که دهان با یکبار باز شدن آن را ادا می کند.
هجاهای زبان فارسی از نظر امتداد به سه دسته تقسیم می شوند:
1- هجاهای کوتاه : صامت + مصوت کوتاه چو ، که ، تو و ......
2- هجای بلند:
- صامت + مصوت بلند با ، مو ، سی
- صامت + مصوت کوتاه + صامت بَر ، دَر ، پُر و ....
3- هجای کشیده :
- صامت + مصوت بلند + صامت بار ، کار
- صامت + مصوت کوتاه + صامت + صامت گُفت ، بُرد و ......
علامت هجای کوتاه U / علامت هجای بلند ـــ / علامت هجای کشیده U__
*******************************
بخش دوم : قالب های شعری
قصیده : شعری است که از نیمه ی قرن سوم هـ . ق در ادبیات فارسی به تقلید از شعر عربی پدپد آمد. رواج فوق العاده ی آن قرون سوم تا ششم هـ.ق است.
شکل هندسی قصیده:
-------------* -------------*
------------- -------------*
------------- -------------*
------------- -------------*
------------- -------------*
------------- -------------*
------------- -------------*
------------- -------------*
مصراع اول با مصراع های زوج هم ردیف و هم قافیه است.
قسمت های تشکیل دهنده ی قصیده:
1- مطلع : بیت نخست قصیده را گویند.
2- تَغَزُّل : مقدمه ی قصیده با موضوعاتی مانند عشق ، یادجوانی ، وصف طبیعت و ....
3- تخلّص : رابط بین تغزل و تنه ی اصلی قصیده که زیباترین نوع آن تخلص یک بیتی است.
4- تنه ی اصلی : اصلی ترین قسمت قصیده است ،مقصود اصلی شاعر را در بر دارد .
محتوای آن : مدح ، ثنا ، وصف ، پند و اندرز ، حکمت و عرفان و ....
5- شریطه و دعا : شاعر با بیان شرط هایی ، برای ممدوح خویش عمر جاودانه خواسته و او را دعا کرده است.
6- تجدید مطلع : این کار زمانی صورت می گیرد که شاعر بخواهد از مطلبی به مطلب دیگر برود و از طرف دیگر بتواند از قافیه های قبلی استفاده کند.
7- مقطع : بیت آخر قصیده است که برای شاعر موجب حُسن ختام است.
معروف ترین قصیده سرایان:
رودکی، فرخی سیستانی، منوچهری، ناصرخسرو، مسعودسعد، سنایی، انوری، خاقانی، سعدی، ملک الشعرای بهار، مهدی حمیدی، مهرداد اوستا
2- غزل : شعری است حداقل در پنج بیت که مصراع اول و مصراع های زوج آن هم قافیه اند. موضوع آن عشق ، عرفان و آمیزه ای از این دو اما از زمان مشروطه مضامین اجتماعی هم به غزل راه یافته است. غزل از قرن ششم رواج یافته است. با ظهور سنایی مضامین عرفانی وارد شعر فارسی مخصوصا غزل شد.
غزل سرایان : مولوی ، سعدی ، حافظ ، صائب
-----------------* ------------------*
----------------- ------------------*
----------------- ------------------*
----------------- ------------------*
تفاوت قصیده و غزل در تعداد ابیات و موضوع می باشد. قصیده ، بین 15 تا 150 بیت و غزل بین 5 تا 15 بیت است.
3- قطعه: حداقل دو بیت است وقافیه ها معمولاًدرپایان مصراع های زوج می آید. علت نامگذاری آن این است که گویی پاره ای از یک قصیده است. موضوع آن : اخلاقی ، تعلیمی ، حکایت ، شکایت ، مدح ، هجو و تقاضا و ..........
قطعه سرایان : انوری ، ابین یمین ، پروین اعتصامی
-------------- ----------------*
-------------- ----------------*
-------------- ----------------*
-------------- ----------------*
4- ترجیع بند : غزل هایی است هم وزن با قافیه ایی متفاوت که بیت یکسان مُصَرّعی به هم پیوند می دهد. به هر غزل یک خانه و به بیت تکراری ترجیع می گویند.
موضوع آن : مدح – عشق و عرفان
قدیمیترین ترجیع بند از فرخی سیستانی است و زیباترین آنها از سعدی و هاتف اصفهانی است.
-------------* -------------*
------------- -------------*
------------- -------------*
---------×
---------×
-------------﷼ -------------﷼
------------- -------------﷼
------------- -------------﷼
---------■
---------■
5- ترکیب بند : شعری است چند بخشی که هر بخش آن از نظر قافیه و درون مایه مانند قصیده و غزل است. این بخشی ها را بیت مصّرع متفاوت و نامکرری به هم می پیوندد و تفاوت آن با ترجیع بند در همین نکته است. قدیمیترین ترکیب بند از قطران تبریزی است.
سرایندگان مشهور این قالب : عبدالرزاق اصفهانی ، محتشم کاشانی و وحشی بافقی است.
-------------* -------------*
------------- -------------*
------------- -------------*
---------○
---------○
-------------♦ -------------♦
------------- -------------♦
------------- -------------♦
---------■
---------■
6- مسمّط : شعری است که از رشته های گوناگون پدید می آید. قافیه ی رشته ها متفاوت است و در هر رشته مصراع ها به جز مصراع آخر هم قافیه اند مصراع آخر هر رشته را بند گویند.
موضوع آن : تغزل و مدح ، اشعار سیاسی ، ملی ، میهنی
سرایندگان این قالب: منوچهری ، قاآنی
-------------* -------------*
-------------* -------------*
---------×
---------♦
-------------﷼ -------------﷼
-------------﷼ -------------﷼
---------×
---------♦
7- مثنوی : شعری که قافیه های مستقل دارد اما هر بیت مصرّع است. یعنی دو قافیه ی یکسان دارد. مثنوی مناسبترین قالب برای داستان ها و مطالب طولانی است زیرا هر بیت قافیه جداگانه دارد و شاعر می تواند پس از چند بیت ، از قافیه قبلی نیز استفاده کند.
موضوع آن :
1- حماسی تاریخی : شاهنامه فردوسی و اسکندرنامه ی نظامی
2- اخلاقی و تعلیمی : بوستان سعدی
3- عاشقانه و بزمی : خسرو و شیرین نظامی ، ویس و رامین
4- عارفانه : مثنوی مولوی ، حدیقه الحقیقه سنایی و منطق الطیر عطار
مثنوی سرایان معروف : فردوسی ، اسدی ، نظامی ، عطار ، سنایی ، سعدی ، مولوی و جامی ، پروین اعتصامی ،حمیدی شیرازی و شهریار
-------------* -------------*
-------------♦ -------------♦
-------------○ -------------○
----------------﷼ -------------﷼
8- رباعی : شعری چهار مصراعی است که مصراع سوم آن معمولاً قافیه ندارد.
موضوع آن : عارفانه ، عاشقانه ، یا فلسفی است. مناسب ترین قالب برای ثبت لحظه های کوتاه شاعرانه است و در همه ی دوره ها رواج داشته است.
خیام ، عطار ، مولوی معروف ترین سرایندگان این قالب است.
----------- * ----------- *
----------- ----------- *
9- دو بیتی : شعری است که مشتمل بر دوبیت که مصراع اول ، دوم و چهارم آن قافیه دارد.
موضوع آن : عاشقانه و عارفانه و رایج ترین قالب در میان روستاییان است.
باباطاهر و فایز معروفترین شاعران دوبیتی هستند.
----------- * ----------- *
----------- ----------- *
تفاوت رباعی و دوبیتی در وزن آنها است:
رباعی با یک هجای بلند شروع می شود ولی دوبیتی با یک هجای کوتاه شروع می شود.
جامی است که عقل آفرین می زندش صد بوسه ز مهر بر جبین می زندش
این کوزه گر دهر چنین جام لطیف می سازد و باز بر زمین می زندش
رباعی است چون با یک هجای بلند آغاز می شود. جامی ـــ ـــ
اما ،
ز دست دیده و دل هر دو فریاد که هر چه دیده بیند دل کند یاد
بسازم خنجری نیشش ز پولاد زنم بر دیده تا دل گردد آزاد
دو بیتی است. زیرا با یک هجای کوتاه شروع شده است.
10- چهار پاره : شعری است که شامل چند دوبیتی با قافیه های مختلف که از نظر معنی با هم ارتباط دارند. در چهار پاره معمولاً مصراع های زوج هم قافیه اند. این نوع شعر در روزگار معاصر ( از دوره ی مشروطه ) بوجود آمده است.
شاعرانی مانند : فریدون توللی ، خانلری ، مشیری ، مهدی حمیدی از معروفترین سرایندگان این قالب هستند.
------------- -------------*
------------- -------------*
♦ ♦
------------- -------------﷼
------------- -------------﷼
♦ ♦
------------- -----------○
------------- -----------○
11- مستزاد : شعری است که به آخر هر مصراع آن کلمه یا کلماتی افزوده شود. افزوده ها معنی مصراع قبل یا بعد خود را تکمیل می کنند.
قدیم ترین مستزاد در دیوان مسعود سعد آمده است. اهمیت این قالب شعر در آن است که از منابع الهام نیما در پیدایش شعر نو بوده است.
12- شعر نیمایی ( آزاد ) : شعری است با وزن عروضی ، تنها مصراع های آن مانند شعر سنتی محدود به دو و سه و چهار رکن نیست. قافیه در این شعر جای منظم و مشخص ندارد.
اشعار نیما ، اخوان ثالث ، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری در این قالب است.
13- شعر شاملویی (سپید) : وزن و آهنگ دارد منتها عروضی نیست و قافیه جای ثابتی ندارد. شعرهای احمد شاملو از این نوع است.
14- شعر موج نو : نه تنها وزن عروضی ندارد بلکه آهنگ و موسیقی آن حتی مانند شعر سپید هم آشکار نیست. منطق غیر نثری آن و تشبیهات و استعارات نوین آن یعنی مجموعا زبان شعری ، بدان آهنگ معنوی می بخشد که در نثر دیده نمی شود، مانند اشعار احمدرضا احمدی.
بخش سوم : بیان
تشبیه : آن است که چیزی را به چیزی یا کسی را به کسی دیگر به واسطه داشتن صفت یا صفاتی مانند کنند.
ارکان تشبیه : مشبه ، مشبه به ، ادات تشبیه و وجه شبه.
مشبه : چیزی یا کسی است که قصد تشبیه کردن آنرا داریم.
مشبه به : چیزی یا کسی است که مشبه ، به آن تشبیه می شود.
ادات تشبیه : کلمه ایست که نشان دهنده پیوند شباهت است. این کلمه می تواند حرف ، فعل و ....... باشد.
وجه شبه : ویژگی یا ویژگی های مشترک یک مشبه و مشبه به است. وجه شبه معمولاً در مشبه به ، بارزتر و مشخص تر باشد.
مشبه و مشبه به را طرفین تشبیه می نامند و در تشبیه باید حضور داشته باشند و قابل حذف نیستند. اما ادات تشبیه را می توان حذف کرد.
بلم آرام چون قویی سبکبار به نرمی بر سر کارون همی رفت
مشبه ادات تشبیه مشبه به وجه شبه
انواع تشبیه :
1- مُرسَل : تشبهی که ادات در آن ذکر شود.
چو نه ماه بگذشت بر دخت شاه یکی پورش آمد چو تابنده ماه
2- مؤکد : تشبیهی که ادات در آن ذکر نشود.
حکمت اندام عالم است و دوام شعر در وی تناسب اندام
3- مفصل : تشبهی که وجه شبه در آن ذکر شود.
چو پشت آینه پیش تو حلقه در گوشم ز من چو آینه ی زنگ خورده روی متاب
4- مجمل : وجه شبه در این نوع تشبیه ذکر نمی شود.
روی چو صبحش مرا از الم دل رهاند عیسی و آنگه الم جنت و آنگه عذاب
5- بلیغ : ادات و وجه شبه هر دو حذف می شوند.
بر دو نوع است:
بلیغ اسنادی: که در آن مشبه به به مشبه اسناد داده می شود. مانند عــلــم نــور است.
مشبه مشبه به اسناد (فعل ربطی)
بلیغ اضافی (اضافه تشبیهی) : بین مشبه و مشبه به رابطه مضاف و مضاف الیه وجود دارد. مانند: درخت دوستی – مس وجود – قد سرو
دوستی مـانـنـد درخت سودمند است.
شبه ادات تشبیه مشبه به وجه شبه
استعاره:
در اصل به معنی عاریت خواستن و عاریت گرفتن است.
در اصطلاح : عبارت است از آنکه ، یکی از دو طرف تشبیه را ذکر و طرف دیگر را اراده کرده باشند.
اقسام استعاره : 1. مُصرّحه ( آشکار) 2. مکنیه (بالکنایه)
استعاره مصرحه: مشبه به در لفظ آمده ولی منظور گوینده مشبه است.
بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد بهار عارضش خطی به خون ارغوان دارد
بت : استعاره از یار و معشوق : معشوق من مانند بت زیبا و قابل پرستش است.
گل : استعاره از چهره و صورت : صورت و چهره ی معشوق مانند گل زیباست.
سنبل : استعاره از زلف : زلف معشوق مانند سنبل زیباست.
استعاره مکنیه : خود دو نوع است : 1. غیر تشخیص 2. تشخیص
تعریف : مشبهی است که به همراه یکی از اجزا یا ویژگی های مشبه به می آید. این ویژگی وجه شبه یا یکی از وجه شبه های بین مشبه و مشبه به است. این جز یا ویژگی می تواند به مشبه اضافه گردد یا به آن اسناد داده شود. استعاره مکنیه ای که از اضافه شدن چیزی به مشبه ، به دست آید همان است که اضافه ی استعاره ای خوانده اند.
به صحرا رفتم عشق باریده بود.
عشق استعاره مکنیه است. زیرا در اصل مشبه یک تشبیه بوده که به همراه وجه شبه آمده است.
عشق مانند باران باریده بود.
مشبه ادات مشبه به وجه شبه
قضا چون ز گردون فرو هشت پر همه زیرکان کور گردند و کر
قضا مانند پرنده ای پر فرو هشت
مشبه ادات مشبه به وجه شبه
2- تشخیص : استعاره مکنیه ای که مشبه به آن انسان باشد تشخیص یا انسان انگاری نام دراد:
دیده ی عقل مست تو ، چرخه ی چرخ پست تو گوش طرب به دست تو ، بی تو به سر نمی شود
طرب مانند انسانی است که گوش دارد.
عقل مانند انسانی است که دیده دارد.
مشبه ادات مشبه به وجه شبه ( از لازم مشبه به)
اضافه ی استعاری از نوع تشخیص است.
حقیقت و مَجاز :
حقیقت: اولین و رایج ترین معنایی است که از یک واژه به ذهن می رسد:
ایران بسیار وسیع است : ایران = درمعنای حقیقی (کشور ایران)
مجاز : به کار بردن واژه ای است در غیر معنی اصلی و حقیقی خود به شرط وجود علاقه و قرینه.
علاقه: پیوند و رابطه ای است که میان حقیقت و مجاز وجود دارد اگر علاقه نباشد مجازی هم وجود نخواهد داشت.
قرینه: نشانه ایست که ذهن را از معنی حقیقی باز می دارد و به معنای غیر حقیقی راهنمایی می کندو بر دو نوع است : 1- لفظی 2- معنوی
بیشتر قریه ها لفظی هستند یعنی در کلام به کار می روند.
قرینه ی معنوی به واسطه ی شرایط زمان و مکان و ... قابل تشخیص است.
در مسابقات کشتی ایران به مقام اول رسید. ایران : مجازاً تیمی که از کشور ایران در این مسابقات شرکت کرده بود. علاقه محلیه زیرا ایران محل زندگی تیم ایران و قرینه به مقام اول رسیدن لفظی است.
مهمترین علاقه ها : 1- محلیه 2- جزئیه 3- کلیه 4- مشابهت 5- لازمیه که از بین آنها علاوه بر محلیه که توضیح داده شد جزئیه و کلیه را نیز مثال می زنیم و توضیح می دهیم:
الف) ذکر کل و اراده ی جزء : سرم درد می کند = مراد جزیی از سر است.
ب)ذکر جزء و اراده ی کل : به سوره ی فاتحه الحمد گویند= که الحمد جزیی از آن است.
مثال برای قرینه ی معنوی:
به طور مثال برای دانش آموز سال سوم تجربی کلمه دکتر را به کار ببریم.
علاقه ی لازمیه : راه می بینم در ظلمت ، من پراز فانوسم ( یعنی من پر از نور و رشنی هستم)
علاقه ی مشابهت : به این نوع مجاز استعاره می گویند.
کنایه :
پوشیده سخن گفتن درباره ی امری.
در اصطلاح عبارت است از بیان لفظ و اراده ی معنی غیر حقیقی آن ، آن گونه که بتوان معنی حقیقی آن را نیز اراده کرد.
تفاوت مجاز و کنایه : در مجاز نمی توان معنی حقیقی را اراده کرد ولی در کنایه اراده ی معنی حقیقی امکان دارد.
مرد باید که در کشاکش دهر سنگ زیرین ، آسیا باشد
برای کسی که تحمل سختی ها و شداید را ندارد.
دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حال و درماندگی
برای دوستی که هرگز از کسی دستگیری نمی کند.
قیمت مقطوع است : کنایه از چانه نزدن و تخفیف نگرفتن
ریش سفید بودن : کنایه از پیری و با تجربگی و ........
*******************************
بخش چهارم : بدیع
آرایه های لفظی – آرایه های معنوی
آرایه های لفظی : در درجه ی اول مستقیما مربوط و متوجه به الفاظ می شودو اگر زیبایی بدیعی اثری هم در معانی بخشید به خاطر الفاظ است نه به استقلال ( شامل واج آرایی ، سجع ، موازنه ، ترصیع ، جناس ، اشتقاق ، تکرار و تصدیر)
واج آرایی یا نغمه ی حروف : تکرار یک واج ( صامت یا مصوت ) است. در کلمه های یک مصراع یا بیت یا جمله به گونه ای که آفریننده ی موسیقی درونی باشد و بر تاثیر شعر بیفزاید باید توجه داشت که موسیقی برخاسته از واج آرایی صامت ها محسوستر است.
مثال1: جان بی جمال جانان میل جهان ندارد هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد
واج آرایی صامت «ج» و مصوت بلند «آ»
مثال2 : خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد که تا ز خال تو خاکم شود عبیرآمیز
واج آرایی صامت «خ»
مثال 3 : شب است و شاهد و شمع و شراب و شیرینی غنیمت است چنین شب که دوستان بینی
واج آرایی صامت «ش» مصوت « ُ» در حرف عطف «و»
مثال 4 : صدای سنگین سکوت در سر سرا پیچیده بود
صامت «س» چند بار تکرار شده.
سجع: در لغت آواز کبوتر و فاخته است. در اصطلاح آهنگ پایانی جمله های نثر را گویند به عبارت دیگر سجع در نثر همان قافیه در شعر است.
انواع سجع:
1. متوازی : دو کلمه در حرف آخر و وزن یکسان باشند.
مثال 1: هنر چشمه ی زاینده است و دولت پاینده.
مثال2: گره گشای هر بندی آموزنده ی هر پندی.
2. متوازن: دوکلمه فقط در وزن مشترک باشند و حرف آخر آنها متفاوت باشد.
مثال1: مال از بهر آسایش عمر است ، نه عمر از بهر گرد کردن مال.
مثال2: فلان را اصلی است پاک و طینتی است صاف، دارای گوهری است شریف و صاحب طبعی است کریم.
3. مُطرَّف: دو کلمه در حرف آخر مشترک ولی در وزن متفاوت
مثال 1 : خبری که دانی دلی بیازارد ، تو خاموش تا دیگری بیارد.
مثال2: هر که را زر در ترازو ست زور در بازو ست.
نکته: سجع همواره در پایان جمله های نثر می آید نه وسط و اول جمله، اگر سجع ها در یک جمله در کنار هم به کار روند «تضمین المزدوج» خواهد بود.
مثال: به گوش هوش نیوش از من و به عشرت کوش که این سخن از هاتفم به گوش آمد
سجع در شعر: سجع بیشتر در نثر به کار می رود اما گاه شاعران برای افزایش موسیقی درونی شعر یک مصراع را به دو بخش تقسیم می کنند و در پایان هر بخش سجع می آورند که امروزه این عمل را در شعر « قافیه ی میانی یا درونی» می گویند که رایج ترین نوع سجع در شعر است.
مثال :هنگام تنگ دستی در عیش کوش و مستی کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را
تنگ دستی با دو واژه ی مستی و هستی سجع مطرف می سازد ولی مستی و هستی سجع متوازی دارند.
موازنه: تقابل سجع های متوازن در دو یا چند جمله است که به هماهنگی آنها می انجامد.
مثال 1: هم عقل دویده در رکابت
هم شرع خزیده در پناهت
بین تمام کلمات به جز عقل و شرع سجع متوازی وجود دارد که آرایه ی موازنه ایجاد می کند.
مثال2: گر عزم جفا داری ، سر در رهت اندازم
ور راه وفا گیری ، جان در قدمت ریزم
ترصیع : موازنه ای که همه ی سجع های آن متوازی باشد ترصیع نام دارد.
مثال 1 : ما برون را ننگریم و قال را
ما درون را بنگریم و حال را
مثال2: دانه باشی مرغکانت برچنند
غنچه باشی کودکانت برکنند
جناس: یکسانی و همسانی دو یا چند واژه است در واج های سازنده با اختلاف در معنی . دو کلمه ی هم جنس ، گاه جز معنی هیچ گونه تفاوتی با هم ندارند و گاه علاوه بر معنی در یک مصوت یا صامت با هم متفاوتند . جناس در شعر و نثر به کار می رود.
انواع جناس : 1. جناس تام 2. جناس ناقص
1. جناس تام : دو کلمه در تلفظ و نوشتار یکسان ولی در معنی متفاوتند.
مثال : بر دوخته ام دیده چو باز از همه عالم تا دیده ی من بر رخ زیبای تو باز است
پرنده باز گشوده
2. جناس ناقص : خود انواعی دارد.
1. جناس ناقص حرکتی : دو کلمه ی جناس فقط در مصوت کوتاه َ ِ ُ با هم اختلاف دارند.
مثال : گرم باز آمدی محبوب سیم اندام سنگین دل گَُل از خارم برآوردی و خار از پای و پای از گِل
2. جناس ناقص افزایشی :
الف: افزایش یک حرف در اول
مثال 1: شرف مرد به جود است و کرامت به سجود هر که این هردو ندارد عدمش به ز وجود
جود و سجود / جود و وجود
مثال 2: موج ها خوابیده اند آرام و رام طبل طوفان از نوا افتاده است
ب: افزایش یک حرف در وسط
مثال 1: جان بی جمال جانان میل جهان ندارد هرکس که این ندارد حقا که آن ندارد
مثال2: سرو چمان من چرا میل چمن نمی کند همدم گُل نمی شود یاد سَمن نمی کند
ج: افزایش یک حرف در آخر
مثال1: اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد
مثال2: ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
3. جناس ناقص اختلافی :
الف: اختلاف در حرف اول
مثال 1 : ساقی به نور باده برافروز جام ما مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
مثال 2: شرف مرد به جود است و کرامت به سجود هر که این هردو ندارد عدمش به ز وجود
ب: اختلاف در حرف وسط
مثال1 : باغبان همچو نسیمم ز در خویش مران کاب گلزار تو از اشک چو گلنار من است
مثال2 : سوزد مرا سازد مرا در آتش اندازد مرا وز من رها سازد مرا بیگانه از خویشم کند
ج: اختلاف در حرف آخر
مثال1 : سررشته ی جان به جام بگذار کاین رشته از او نظام دارد
مثال2 : ساقی به نور باده برافروز جام ما مطرب بگو که کار جهان شد به کام ما
اشتقاق: هم ریشه بودن دو یا چند واژه را اشتقاق می گویند.
مثال1: لب میالای به شعری که ندارد شوری شاعری قدر تو داند که شعوری دارد
شعر ، شاعر ، شعور : اشتقاق ، در حروف «ش» ، «ع» ، «ر» مشترک هستند.
مثال2: گل خندان که نخندد چه کند؟ علم از مشک نبندد چه کند؟
خندان و نخندد در حروف «خ» ، «ن» ، «د» مشترک هستند.
تکرار: اگر یک واژه دو یا چند بار به یک معنا در شعر تکرار شود آنرا آرایه ی تکرار می گویند.
مثال1: خیال روی کسی در سر است هر کس را مرا خیال کسی کز خیال بیرون است
خیال و کس هرکدام سه بار تکرار شده.
مثال2: هم نظری هم خبری هم قمران را قمری هم شکر اندر شکر اندر شکر اندر شکری
کلمات شکر ، اندر و هم تکرار شده.
تصدیر: اگر نخستین کلمه ی بیت در پایان بیت تکرار شود آرایه ی تصدیر خواهد بود.
مثال1 : آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست عالمی بباید ساخت وز نو آدمی
مثال2: گل آن جهانی است نگنجد در این جهان در عالم خیال چه گنجد خیال گل
آرایه های معنوی: مستقیما مربوط به معنی است و اگر بهره ای از زیبایی ادبی نصیب الفاظ شود تابع معانی است. این آرایه ها شامل مراعات نظیر ، تضاد تلمیح ، تضمین ، تناقض ، حس آمیزی ، ایهام ، ایهام تناسب ، لف و نشر ، اغراق ، حسن تعلیل ، استخدام ، اسلوب معادله ، تمثیل و تنسیق الصفات.
مراعات نظیر:
آوردن کلماتی از یک مجموعه که با هم نوعی تناسب دارند. این تناسب می تواند از نظر جنس ، نوع ، مکان ، زمان ، همراهی و .... باشد. مراعات نظیر سبب تداعی معانی است.
مثال1: ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری
مراعات نظیر از نظر همراهی
مثال2: حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست؟
مراعات نظیر از نظر همراهی
مثال3: سر من مست جمالت دل من رام خیالت گهر دیده نثار کف دریای تو دارد
مراعات نظیر از نظر نوع ، گهر و دریا از نظر همراهی
تلمیح: اشاره است به تاریخ ، اسطوره ، قرآن یا حدیث. ارزش تلمیح به میزان تداعی آن بستگی دارد. تلمیحات گاه مراعات نظیر نیز هستند.
مثال1: مرا شکر منه و گل مریز در مجلس میان خسرو و شیرین شکر کجا گنجد؟
خسرو و شیرین و شکر : اشاره به عشق خسرو پرویز به شیرین و معشوقه ی دیگرش شکر اصفهانی
مثال2: پدرم روضه ی رضوان به دو گندم بفروخت من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
به ماجرای حضرت آدم و خوردن میوه ی ممنوعه و رانده شدن او از بهشت دارد.
لازمه ی بهره مندی از تلمیح آگاهی از دانسته ای است که شاعر یا نویسنده بدان اشاره می کند. جهت اطلاعات بیشتر در زمینه ی تلمیحات زبان فارسی می توانید به کتاب فرهنگ اشارات و تلمیحات اثر دکتر محمدجعفر یاحقی مراجعه کنید.<
مطالب مشابه :
حافظ = sherha
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر همه را با هم بصورت یک مجموعه یک غزل بیان شعر ازحافظ
چند غزل از حافظ: بخش1
ترنــم تنهــایی - چند غزل از حافظ: بخش1 - شعــر ، ادبیـات ، فیض یک شمه ز بوی خوش عطار من
حافظ؛ شاعر بیت الغزل معرفت
یادداشت هایی برای یک مخاطب غزل گیجه 68 خشت
قالب های شعری
غزل : شعری است که به هر غزل یک«خانه» وبه بیت تکراری «ترجیع» می گویند.
دمی با حافظ
سی غزل ازحافظ مطابق با آیات قرآنی (فقط مطلع غزلها ذکر شده) ۱)الا یاایّها السّاقی ادرکأسا
غزلی ازحافظ...
به نام خداوند آسمانها و زمین - غزلی ازحافظ - شعر و سخن
تحقیقی در باره’ حافظ
غزل دیگر را که به ارتباط شکست شاه شیخ اما حافظ نکته سنج عماد را با یک غزلی آبدار فاش
آشنایی با چند اصطلاح آرایه های ادبی
2- غزل : شعری است به هر غزل یک خانه و به بیت تکراری ترجیع می گویند. موضوع آن : مدح – عشق و
چند شعر عاشقانه سعدی شیرازی
Sherhaُُ - چند شعر عاشقانه سعدی شیرازی - -شعر-ترانه Sher -taraneh
نگاهي به چند نمونه از پركاربردترين آرايه هاي ادبي
و حافظ در غزلی مصراع اول این غزلرا در جایی که واژه های کلام اجزائی از یک کل باشند و از
برچسب :
یک غزل ازحافظ