قوه قضائیه؛ گذشته و آینده
سخنی با رییس آینده قوه قضائیه<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
قوه قضائیه؛ گذشته و آینده
هنگامی که سید محمود شاهرودی در ابتدای کار خویش در مقام ریاست قوه قضائیه از قوه مزبور به عنوان یک ویرانه یاد کرد این امید در دل مردم و به ویژه جامعه حقوقی زنده شد که رییس جدید قوه قضائیه برخلاف رییس پیشین نگاهی واقعبینانه و شناختی درست از قوه مزبور دارد. رییس پیشین قوه قضائیه، محمد یزدی، با پشتیبانی و حمایت همه جانبه از حذف دادسرا از نظام قضایی بزرگترین آسیب به قوه مزبور را وارد نمود. این در حالی بود که جامعه حقوقی تمام قد در برابر طرح حذف دادسرا از نظام قضایی ایستادگی و مقاومت نمود و این طرح را از نظر علمی و عملی گامی به عقب در دسترسی به عدالت قضایی اعلام نمود (دادگاههای عام، پیشینه، ساختار و تشکیلات، آیین دادرسی، بهمن کشاورز، تهران: نشر حقوقدان، 1376، صص. 328-324) محمد یزدی نه تنها هیچ توجهی به این اعتراضها نکرد بلکه برخلاف ماده 34 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب (مصوب 15/4/1373) که از تشکیل تدریجی دادگاههای عمومی و انقلاب و حذف دادسراهای عمومی و انقلاب طی مدت پنج سال سخن به میان آورده بود، بیدرنگ اقدام به حذف دادسراهای عمومی و انقلاب و تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب نمود تا نشان دهد هیچ ارزشی برای دغدغههای جامعه حقوقی قائل نیست.
سید محمود شاهرودی یک چهره ناآشنا برای جامعه حقوقی بود. در حافظه جامعه حقوقی هیچ نشانهای از سید محمود شاهرودی وجود نداشت و همان طور که قوه قضائیه برای او ناشناخته بود او نیز برای جامعه حقوقی چنین بود. موضعگیری ابتدایی شاهرودی درباره قوه قضائیه و به کار بردن تعبیر ویرانه برای قوه مزبور شروع خوبی برای وی و آشنایی جامعه حقوقی با او بود! جامعه حقوقی با تلقی مثبت از چنین موضعگیری خود را آماده یک انقلاب بزرگ در قوه قضائیه نمود. تنها قوهای که قدرت اصلی در آن در دست روحانیت بوده و بنا بر نقطهنظرهای مقام رهبری هنوز تا رسیدن به وضعیت شایسته خود فاصله زیادی دارد.
سید محمود شاهرودی در مدت ده سال ریاست خود بر قوه قضائیه نشان داد رییس قوه قضائیه میتواند نقش مهمی در پیشرفت و توسعه قضایی و نیز فرهنگ حقوقی جامعه ایفاء نماید. تلاش شاهرودی در استفاده از ظرفیتهای علمی و پژوهشی کشور در توسعه و ارتقاء قوه قضائیه، حمایت و پشتیبانی وی از حقوق شهروندی، تأکید بر استفاده از فنآوریهای رایانهای در قوه قضائیه و … از جمله مهمترین اقدامهای وی در طول ده سال گذشته میباشد. همچنین رویکردهای نوین وی در قضازدایی، حبسزدایی، بهداشت قضایی و … میتوانند در صورت جدی گرفته شدن و اجرای درست نقش مهمی در آینده قوه قضائیه داشته باشند.
سید محمود شاهرودی در مدت ریاست خود بر قوه قضائیه تلاش زیادی برای رسیدن این قوه به جایگاه واقعی خود انجام داد اما واقعیت آن است که این تلاشها در عمل به نتیجه مورد نظر نرسید. قوه قضائیه قوهای تحولگریز است. دگرگونی و تغییر در این قوه کندتر از سایر قوا است و بدون کمک و همراهی دیگر قوا امکانپذیر نیست. با این حال، اگرچه هاشمی شاهرودی در عمل نتوانست قوه قضائیه را به جایگاه واقعی خویش برساند، اما توانست صرفنظر از برخی دستاوردهای چشمگیر، روح دگرگونی و تغییر را در قوه مزبور نهادینه سازد. بیتردید رییس بعدی قوه قضائیه نمیتواند خارج از این فضای دگرگونی و تغییر عمل نماید.
رییس بعدی قوه قضائیه، از قرار معلوم محمد صادق لاریجانی[1]، به مانند سید محمود شاهرودی چهرهای ناشناخته برای جامعه حقوقی است. بررسی نشان میدهد که وی فاقد هر گونه سابقه کار قضایی میباشد. تعیین رییس قوه قضائیه از میان افراد خارج از قوه قضائیه[2] از دو حال خارج نیست: یا بدین معنا است که این قوه در سی سال گذشته هنوز نتوانسته است چهرهای برجسته و قابل اطمینان از داخل خود برای کسب مقام ریاست قوه مزبور پرورش دهد یا این که ریاست قوه مزبور یک مقام سیاسی تلقی میگردد که باید یک شخص دارای پشتوانه سیاسی و نه قضایی آن را برعهده بگیرد. تردیدی نیست که حضور افرادی خارج از قوه قضائیه و به طور طبیعی ناآشنا با قوه مزبور در مقام ریاست آن قوه نقش و جایگاه گروه مشاوران رییس قوه مزبور را تقویت میسازد در حالی که تعیین فردی از میان قوه قضائیه، با تجربه کافی قضایی در سمتهای متفاوت، از چنین امری جلوگیری مینماید. محمد صادق لاریجانی در حوزه علمیه قم به عنوان یک چهره برجسته علمی شناخته میشود و به نظر نمیرسد تفاوت رویکردی چندانی میان وی و هاشمی شاهرودی باشد. با این حال، به نظر میرسد رییس جدید قوه قضائیه در حرکت رو به جلوی خود در قوه قضائیه باید چند نکته اساسی را بیشتر مورد توجه خود قرار دهد. نکته نخست، توجه به استقلال قوه قضائیه است. واقعیت آن است که قوه مزبور به دلایل مختلف فاقد استقلال کافی و لازم به ویژه در برابر قوه مجریه و جریانهای سیاسی است. البته شاید انتظار پشتیبانی و پاسداری از استقلال قوه قضائیه از کسی که هیچ سابقه کار قضایی نداشته و با پشتوانه سیاسی در مقام ریاست قوه قضائیه قرار گرفته منطقی نباشد چنان که روسای پیشین قوه مزبور نیز تلاش خاصی در این زمینه انجام ندادند. نکته دوم، توجه به ارتقای سطح کیفی رسیدگیهای قضایی میباشد که بیتردید بدون افزایش کمی و کیفی نیروی انسانی امکانپذیر نیست. نکته سوم، مبارزه با فساد در قوه قضائیه است. بدون هیچ تردیدی میتوان گفت که بیشتر نیروهای قضایی و اداری قوه قضائیه انسانهای به معنای واقعی کلمه شریف و پاک هستند، اما این بدین معنا نیست که دامن قوه مزبور از فساد پاک میباشد. برای مبارزه با فساد مهمترین اقدام شفافسازی فرایندهای قضایی و امکان نظارت مردمی بر آن میباشد. هیچ کس بهتر از اصحاب دعوی علاقهمندتر و شایستهتر برای نظارت بر فرایندهای قضایی به منظور جلوگیری از سوء جریان قضایی نیست. فقط کافی است ابزارهای این نظارت از جمله شفافسازی فرایند رسیدگی قضایی در دسترس آنها قرار بگیرد. نکته چهارم، نظارت موثر بر نیروی انسانی قضایی و اداری میباشد. تجربه نشان میدهد هر جایی که نظارت موثر وجود دارد روند و جریان امور نیز بهتر و سالمتر است. نظارت موثر بدون ناظرهای مستقل امکانپذیر نیست. رییس جدید قوه قضائیه بدون جدی گرفتن این موضوع نتیجه شایستهای از تلاشها و اقدامهای هر چند خوب خود نخواهد گرفت. نکته پنجم، پایبندی حداکثری به قانون در پیشبرد اهداف و برنامههای خود است.در یک نظام قانونمدار پیشرفت و توسعه پایدار جز در پرتو قانون امکانپذیر نیست. مقامهای عمومی نباید قانون را غل و زنجیری بر پای خود ببینند و چنین تصور کنند که با کنار گذاشتن قانون با سرعت بیشتری به هدف خود، هر چند درست، میرسند! یکی از ایرادهای غیر قابل انکار اقدامها و برنامههای هاشمی شاهرودی عدول از قانون در برخی از موارد مانند تشکیل شوراهای حل اختلاف (پیش از تصویب قانونی در مجلس شورای اسلامی) یا تشکیل مرکز حفاظت اطلاعات قوه قضائیه و اجازه نقشآفرینی غیر قانونی به این مرکز به عنوان ضابط قوه قضائیه بود که هنوز این وضعیت غیر قانونی در مورد مرکز حفاظت اطلاعات قوه قضائیه وجود دارد. نکته ششم، توجه به جایگاه و استقلال کانون وکلاء به عنوان یکی از پایههای انکارناپذیر عدالت قضایی و نیز توسعه قضایی است. در دوره آقای شاهرودی اقدامهای زیادی برای از بین بردن استقلال کانون وکلاء انجام گرفته است که رییس جدید قوه قضائیه باید ضمن کنار گذاشتن اقدامهای مزبور زمینه همکاری و همکنشی میان قوه قضائیه و کانونهای وکلاء را فراهم نماید. رییس قوه قضائیه باید بداند برای توسعه و پیشرفت قوه قضائیه هیچ دوست و مشاوری خردمندتر، آگاهتر و واقعبینتر از وکلای دادگستری نخواهد داشت!
[1]برای خواندن زندگینامه لاریجانی اینجا را کلیک کنید.
[2]در نامهای خواندنی و لازم که کانون وکلای دادگستری مرکز به مقام رهبری نوشته است، کانون مزبور پیشنهاد نموده است رییس آینده قوه قضائیه از میان افراد شایسته قوه مزبور انتخاب گردد و اعلام داشته است در صورت اعلام مقام رهبری آمادگی معرفی چنین فردی را دارد.
مطالب مشابه :
قوه قضائیه؛ گذشته و آینده
انديشههای حقوق عمومی - قوه قضائیه؛ گذشته و آینده - این وبلاگ به موضوعهای حقوقی به ویژه
نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه
حقوق بان - نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضائیه - - حقوق
آشنایی با تشکیلات و سازمان کار قوه ی قضائیه و امر قضا در ایران
روابط عمومی - آشنایی با تشکیلات و سازمان کار قوه ی قضائیه و امر قضا در ایران (پشتیبانی)
دستورالعمل اجرائی تبدیل وضع کارکنان قوه قضائیه از اداری به قضائی
دستورالعمل اجرائی تبدیل وضع کارکنان قوه قضائیه از اداری به قضائی ماده 1- هیئت سه نفره منتخب
آیا لایحه جامع وکالت قضایی است؟
قوه قضائیه مدعی است که دولت لایجه مذکور را تغییر داده است به نظر شما دولت این کار را کرده
معرفی کتاب
اداره کل پشتیبانی قوه قضائیه. دانشگاه مرکز امور مشاوران حقوقی و وکلای قوه قضائیه.
معرفی کتاب
اداره کل پشتیبانی قوه قضائیه. آرشیو نظرات مشورتی اداه حقوقی قوه قضائیه. معرفی سایت های
نظریههای مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
نظریههای مشورتی اداره کل حقوقی قوه نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه.
طرحهای در دست اقدام برنامة دوم توسعة قضایی:
قوة قضائیه سایر دستگاههای کشور بکار میرود؛ از جمله، سیستمهای اداری، مالی و پشتیبانی.
قانون ارتقاء بهره وری کارکنان بالینی نظام سلامت
کارشناس رسمی قوه قضائیه - قانون ارتقاء بهره وری کارکنان بالینی نظام سلامت - سعید خسروی
برچسب :
پشتیبانی قوه قضائیه