نقطه سر به سر
بررسی نقطهی سربهسر (Break-Even Analysis)
نقطهی سربهسر: عبارت است از میزان فروشی که در آن نقطه، نه سودی عاید فعالیت کارآفرینانه میشود و نه متحمل ضرر میگردد.
در مراحل اولیهی فعالیت کارآفرینانهی نوپا، برای کارآفرین مفید است که بداند چه زمانی به سود دست پیدا میکند. این آگاهی شناخت بیشتری از امکانات مالی برای راهاندازی فعالیت اقتصادی در دسترس او قرار میدهد. آنالیز نقطهی سربهسر روش مفیدی برای تعیین این که چند واحد باید فروخته شود یا به چه مقدار حجم فروش باید دست یافت تا به نقطهی سربهسر رسید، است. برای آن که شرکت به نقطهی سربهسر برسد باید این تعهدات، یا هزینههای ثابت از طریق حجم فروش تأمین گردد. بنابراین نقطهی سربهسر مقدار فروشی است که در آن فعالیت اقتصادی نه سود خواهد کرد و نه ضرری متحمل میشود.
نقطهی فروش سربهسر حجم فروشی که برای پوشش کل هزینههای ثابت و متغیر احتیاج است را برای کارآفرین مشخص میکند. فروش اضافه بر نقطهی سربهسر منجر به سود میشود.
فرمول نقطهی سربهسر به صورت زیر است:
تا زمانی که قیمت فروش بیش از هزینههای متغیر برای هر واحد است، جهت پوشش هزینههای ثابت میتوان کمکهایی کرد. این کمکها برای پرداخت همهی هزینههای ثابت کافی خواهد بود و آن زمانی است که شرکت به نقطهی سربهسر میرسد.
مشکل عمده در محاسبهی نقطهی سربهسر، تعیین ثابت یا متغیر بودن هزینههای مختلف است. برای فعالیتهای کارآفرینانهی نوپا این تصمیم احتیاج به کمی کارشناسی دارد. با این وجود احتساب هزینههایی همچون استهلاک، حقوق و دستمزد، اجاره، و بیمه به عنوان هزینهی ثابت منطقی است. مواداولیه، هزینههای فروش مانند کارمزد و کارگر بیشتر محتمل است که مخارج متغیر به حساب آیند. هزینههای متغیر برای هر واحد معمولاً میتواند به وسیلهی اختصاص دادن هزینهی کار، مواد، و دیگر هزینههای مستقیم که با تولید یک واحد ایجاد میشوند، تعیین گردند.
بنابراین، اگر ما مشخص کنیم که شرکت هزینههای ثابتی معادل 250000 دلار دارد، هزینههای متفرقه برای هر واحد 4.5 دلار، و قیمت فروش 10 دلار، نقطهی سربهسر 45.454 خواهد بود.
هر تعداد واحدی بیش از 45.454 که به وسیلهی شرکت فروخته شود، سودی معادل 5/5 دلار به ازای هر واحد خواهد داشت. نتیجهی فروشهای کمتر از 45.454 ضرر شرکت خواهد بود. در مواردی که شرکت بیش از یک نوع کالا تولید میکند، نقطهی سربهسر ممکن است برای هریک از کالاها جداگانه محاسبه شود. هزینههای ثابت میباید برای هر کالا به تنهایی تخصیص داده شود یا به وسیلهی همآهنگ کردن هزینهها به عنوان نتیجهی برنامهریزی فروش معین گردد. بنابراین ممکن است فرض شود که 40 درصد فروش جهت محصول x است، به همین دلیل 40 درصد جمع کل هزینههای ثابت به آن محصول اختصاص داده خواهد شد. اگر کارآفرین احساس کند که محصول احتیاج به تبلیغ، هزینهی بالاسری، یا دیگر هزینههای ثابت دارد، باید در محاسبات لحاظ شود.
مطالب مشابه :
نقطه سربه سر
نقطه سربهسر یا نقطه سربهسری اصطلاحی است که برای بررسی ارتباط میزان تولید یک بنگاه
نقطه سربه سر
نقطه سربهسر یا نقطه سربهسری اصطلاحی است که برای بررسی ارتباط میزان تولید یک بنگاه
نقطه سر به سر
بررسی نقطهی سربهسر (Break-Even Analysis) نقطهی سربهسر: عبارت است از میزان فروشی که در آن نقطه
تجزیه و تحلیل بانک ها پیش از واگذاری و خصوصی شدن
در ادامه تجزیه و تحلیل نقطه سر به سر و نرخ سر به سری رویکرد اصلی در تعیین نرخ سربه سری
اقتصاد معدنی
نقطه سربه سری تولید (Min, Max تولید اقتصادی) در آمد و هزینه تعیین کننده سود آوری یک پروژه هستند .
نمونه سوالات درس ریاضیات امور مالی پایان ترم خرداد1391هنرستان فنی حرفه ای
یک سری دریافت یا پرداخت های پولی مساوی است که در پایان نقطه سربه سر نقطه ای است که در
پخش فیلم
معمولا نقطه سربه سری فیلم را 5/2 برابر هزینه تولید تعیین می کنند ، به این معنی که اگر هزینه
دانلود پروژه کارآفرینی کارخانه تولید دستگاه آبمیوه گیری
تعیین نقطه سربه سری
فرآیند بودجه ریزی در سازمان تامین اجتماعی
به نظر می رسد با توجه به رسیدن سازمان به نقطه سربه سری منابع و مصارف، لازم است که مسائل
بانک موفق
تجزیه و تحلیل نقطه سر به سری. بانکها محصولات و خدمات متفاوتی ارائه میکنند.
برچسب :
نقطه سربه سری