راهکارهای اجرایی نمودن شعار اقتصاد وفرهنگ با عزم ملی ومدیریت جهادی
راهکارهای اجرایی نمودن شعار اقتصاد وفرهنگ با عزم ملی ومدیریت جهادی
1-چگونه می توان فرهنگ مدیریت جهادی را در دستگاه قضایی توسعه داد ؟
قبل از هر چیز باید مدیریت جهادی را تعریف کنیم واهمیت مدیریت جهادی را بشناسیم ومهمترین مؤلفه های مدیریت جهادی را بشناسیم وبا معیارها وملاکهای مدیریت جهادی آشنا شویم تا با این شناخت مدیرت جهادی را در دستگاه قضایی توسعه دهیم :
مدیریت جهادی به عنوان الگوی مدیریتی برآمده از بطن انقلاب اسلامی که مبتنی بر ارزش ها و آرمانهای ایرانی-اسلامی از یکسو و از سوی دیگر در پیوند با علم و دانش روز می باشد همواره مدنظر مقام معظم رهبری بوده است و از اهمیت و جایگاه ویژه ای نزد ایشان برخوردار است
معیار و ملاک تعریف «مدیریت جهادی» چیست؟
«یک معنای مدیریت جهادی، حرکت شتابان و عقلانی و علمی است و در دنیای پرسرعت کنونی چارهای جز برطرف کردن موانع و حرکت شتابان در مسیر توسعه وجود ندارد. «مدیریت جهادی، رقابت با سایر کشورها در زمینه پیشرفت و توسعه میباشد و لازمه چنین توفیقی به کاربردن تلاش مداوم، پیگیر و جامع توأم با ایثار و از خود گذشتگی است این تعریف از مدیریت جهادی یک وجهه آن حرکت شتابان به سمت توسعه پر کاری تنها بخشی از مدیریت جهادی است و همه آن نیست بلکه «مدیریت جهادی ریشه در تکلیف شناسی، واقع بینی و آرمان گرایی دارد. مدیریت جهادی یعنی همان روحیه انقلابی، هم ذاتی با اساس انقلاب و هم ذات پنداری با فرهنگی که امام خمینی (ره) با اسلام ناب در این کشور پایه گذاری کردند در واقع مديريت جهادي به مدیریتی اطلاق می شود که از يكسو با علم و دانش روز بشري سر و کار دارد و از سوي ديگر با مفهوم جهاد در، بار ه معنايي انقلابي و ارزشي آن، ارتباطي تنگاتنگ دارد. این نوع مدیریت ميتواند به عنوان منطقيترين و كارآمدترين الگوي مديريتي براي تحقق آرمانها و اهداف انقلاب و نظام اسلامي مورد توجه و تاكيد قرار گيرد. در این نوع مدیریت تاکید بر عقلانیت مکتبی به معنای بهرهمندی از جدیدترین و بهروزترین روشهای مدیریت اما با جهتگیری ارزشی و انقلابی از دیگر مولفههای الگوی مدیریت جهادی است. در الگوی «مدیریت جهادی»، نهادستیزی و تجربه ستیزی به اسم انقلابیگری و آرمانگرایی و عدالتطلبی هیچ جایگاهی ندارد. اجتناب از سیاستزدگی به معنای ارجحیت منافع و مصالح ملی بر منافع فردی و جناحی از دیگر شاخصههای «مدیریت جهادی» است. مدیریت جهادی غایت خود را اثبات کارآمدی دین در اداره جامعه میبیند و کارگزار اجرایی تحقق «الگوی ایرانی ـ اسلامی پیشرفت» است. از سوی دیگر توجه به مديريت داوطلبانه و بيمنت، تحول آفرين، پويا و انعطافپذير از دیگر مولفه هایی هستند که در بحث مدیریت جهادی از اهمیت بسزایی برخوردار می باشند. ÷س ملاکها ومعیارهای مدیریت جهادی یعنی کار برای رضای خدا وخدمت بی منت برای مردم ومدیرت همراه با علم روز ودر دستگاه قضایی نیز مسئولین قضایی می توانند خودرا به علم روز وحقوق جدید در ابعاد مختلف مجهز نموده وبرای کارکنان اداری وقضایی نیز در جهت دانش آفزایی ومهارت بر علم حقوق روز وآشنایی با مسائل حقوقی وفقهی وقواعد فقهی حقوقی واسلامی دوره های ضمن خدمت بر گزار نموده وهمچنین اعضاء وکارکنان شوراهای حل اختلاف را در جهت دانش آفزایی وعلم مدیرت جهادی وبا کسب رضای خداوند آماده نمایند ومی توان زمینه ادامه تحصیل در علم حقوق را هم برای کارکنان اداری دستگاه قضا ء وهم برای اعضای شوراهای حل اختلاف مهیا نمود تا این بعد از مدیریت جهادی همراه با علم روز تحقق یابد
مهمترین مولفه های مدیریت جهادی چیست؟
در مدیریت جهادی اصل بر خدمت رسانی به مردم و رفع مشکلات آنان است و مدیر جهادی در این راه از هیچ گونه اقدامی فروگذاری نمی کند و چونکه نیت او الهی و در جهت رضایت پروردگار است فعالیت خود را بدون هیچ گونه منتی انجام می دهد و در مقابل آن از مردم انتظاری ندارد. مدیریت جهادی به عنوان الگویی برآمده از دل انقلاب اسلامی و با تکیه بر مولفه های هویتی ایرانی- اسلامی امروزه به عنوان الگوی مطلوب مدیریت در کشور در برابر نمونه های غربی الگوهای مدیریتی مطرح است. اگر این مؤلفه در دستگاه قضایی وشوراهای حل اختلاف توسعه وادامه یابد وکارکنان واعضاء با این هدف قصد رضای خداوند خدمت نمایند کارها شتاب بیشتری خواهد گرفت ودر انجام رسالت خود به مادیات وفساد اداری ورانت خواری و...توجه نمی شود بلکه فقط رضای خداوند وخدمت به مردم را سر لوحه کار خود قرار می دهند
مهمترین مولفه ها و ارزش های هویت ساز گفتمان مدیریت جهادی عبارتند از :
خدمت با نیت الهی: در مدیریت جهادی خدمت رسانی به مردمی نه برای کسب مال و مقام دنیوی بلکه در جهت قرب الهی و رضایت پروردگار انجام می شود و مدیر جهادی در قبال خدمتی که به مردم ارائه می دهد هیچگونه چشمداشت مادی و دنیوی ندارد و هدف خود را رضایت پرودگار خویش می داند. برای توسعه این مهم در دستگاه قضایی باید با کلاسهای ضمن خدمت وآموزشهای مستمر هم کارکنان وهم قضات وهم اعضای شوراهای حل اختلاف را مجهز به علم دینی واسلامی وفقهی وعلم حقوق روز نمود تا مدیرت جهادی در دستگاه قضایی توسعه یابد زیرا تخصص، علم و درایت: تخصص می تواند افزایش بهره وری شود و توجه به علم زمینه را برای به روز رسانی خدمات و فعالیت ها آمده می کند و هر دوی اینها میسر نمی شود مگر در سایه درایت و کاردانی.
تداوم و استقامت در کار: مدیر جهادی به راحتی در برابر مشکلات دست ها را به نشانه تسلیم بالا نمی برد، بلکه از ناکامی ها و شکست ها پلی برای پیروزی می سازد و چونکه به درستی هدف و نیت خود ایمان دارد به حرکت خود ادامه می دهد تا به سر منزل مقصود برسد. اگر این امر در دستگاه قضایی توسعه یابد قطعاً در امنیت قضایی واجرای عدالت ورعایت حقوق شهروندی مؤثر خواهد بود
شوق خدمت و روحیه خدمتگزاری بی منت: در مدیریت جهادی اصل بر خدمت رسانی به مردم و رفع مشکلات آنان است و مدیر جهادی در این راه از هیچ گونه اقدامی فروگذاری نمی کند و چونکه نیت او الهی و در جهت رضایت پروردگار است فعالیت خود را بدون هیچ گونه منتی انجام می دهد و در مقابل آن از مردم انتظاری ندارد. در این راستا نیاز است نیاز مادی قضات وکارکنان اداری مورد توجه قرار گیرد یعنی دغدغه مالی نداشته باشند که خدای نخواسته دچار لغزش شوند وبرای اعضای شوراهای حل اختلاف نیز بایستی در میزان حق الزحمه وپاداش آنها تجدید نظر شود ونظارت مداوم بر عملکرد آنها وجود داشته باشد تا دچار لغزش نشوند واز کار برای رضای خدا وخدمت به مردم نا امید نشوند
انعطاف پذیری و سرعت عمل: در مدیریت جهادی سرعت عمل و رفع نواقص و کمبودها یکی از مولفه های مهم و حیاتی خدمت رسانی محسوب می شود. زیرا ایجاد وقفه در فعالیت ها و کار امروز را به فردا انداختن نتیجه ای جز نارضایتی مردم به همراه نخواهد داشت.
اعتماد به جوان ها در مدیریت: در مدیریت جهادی در کنار مدیران و چهره های با تجربه و کارآزموده سعی می شود که از جوانان نیز استفاده شود تا در آینده در صورت کنار رفتن مدیران با تجربه جامعه از نیروهای شایسته و کاردان تهی نشود و نیروهای جوان بتوانند جای آنها را پر کنند.
اعتماد به نفس و خودباوری: یک مدیر جهادی در درجه اول باید داری اعتماد به نفش و خودباوری باشد زیرا در غیر اینصورت نمی تواند برنامه های خود را پیش ببرد و تحت تاثیر فشارهای گروهی و جناحی از اهداف و برنامه های خود دور می شود.
ابتکار عمل و خلاقیت: خلاقیت و نوآوری داشتن در فعالیت ها و پرهیز از تکرار و الگو برداری از برنامه ها و راهکارهای دیگران یکی از مولفه های موفقیت در این نوع مدیریت محسوب می شود و مدیر جهادی باید شخصی خلاق و هوشمند باشد و در راه رسیدن به اهداف خود از روش های خلاقانه بهره بگیرد.
کارگروهی و مشارکت اجتماعی: در مدیریت جهادی سعی می شود که از تکروی و حرکت های انفرادی پرهیز شود و در مقابل بر کار گروهی و مشترک تاکید بسیار می شود.
پرهیز از فساد و مراقبت از انحراف: در مدیریت جهاید پاکدستی مدیران و مسئولان یک اصل مهم و حیاتی است و عامل تداوم و بقای این نوع مدیریت محسوب می شود. با توسعه مدیرت جهادی در دستگاه قضا می توان از رانت خواری وفساد اداری ورشوه خواری و...جلوگیری نمود
توجه به کیفیت و قانونمندی: رعایت قانون و خارج نشدن از مرزها و خط قرمزهای قانونی باید سرلوحه فعالیت های یک مدیر جهادی باشد و همیشه رعایت و احترام قانون را از یاد نبرد. برای اینکار حتماً لازم است مدیران قضایی وقضات شریف وکارکنان واعضای شوراهای حل اختلاف با شرکت در کلاسهای ضمن خدمت وادامه تحصیل در علوم مختلف فقهی وحقوقی هم خودرا با علم روز مجهز نمایند وهم اشرافیت خاصی بر مواد قانونی پیدا نمایند وهم با اجرای قانون وآگاهی دادن به مردم از وقوع جرم در جامعه پیشگیری نمایند
2-چگونه می توان عزم ملی را در راستای توسعه فرهنگ عمومی جامعه در حوزه حقوقی وقضایی ارتقاء بخشید ؟
برای پاسخ به این سئوال ابتدا بایستی فرهنگ عمومی را بشناسیم وتعریف نمائیم وابعا فرهنگ عمومی را درک کنیم ومؤلفه های فرهنگ عمومی را کاملاً شناخت داشته باشیم وتأثیر عزم ملی واراده مردم را در توسعه فرهنگ درک کنیم تا بتوانیم این امر مهم را در حوزه قضایی وحقوقی ارتقاء بخشیم لذا
فرهنگ تعيين كننده چگونگي تفكر و احساس اعضاي جامعه است. فرهنگ راهنماي اعمال انسانها و معرف جهان بينيهاي آنها در زندگي است. فرهنگ عمومي به معناي فرهنگ غالب و گستردهاي است كه در ميان عموم جامعه رواج و رسوخ دارد و حوزهاي از عقايد،ارزشها، جلوههاي احساسي و هنجارهاست كه اجبار اجتماعي غير رسمي از آن حمايت ميكند و فراتر از گروهها و اقشار خاص در كليت جامعه مورد قبول است. بر اين اساس فرهنگ عمومي از سه حوزه اصلي ارزشها، عقايد، باورها و هنجارها تشكيل يافته است.
بطور كلي ميتوان دريافت كه از ارزشها و اعتقادات و باورها گرفته، تا منش و خصائل و هنجارها و ادبيات و هنر و معماري، آئينها و افسانه و اسطوره همگي ذيل مجموعه فرهنگ ميگنجد.
فرهنگ عمومي
«فرهنگ عمومي عبارت است از محموعه منسجم و نظام يافتهاي از اهداف، ارزشها، عقايد، باورها، رسوم و هنجارهاي مردم متعلق به يك جامعه بزرگ، قوم يا ملت بنابراين فرهنگ عمومي، شامل تمامي فعاليتهاي مبتني بر انديشه و عادت است كه در جهت برآوردن نيازهاي بشري بسته به انواع جوامع از نظر تاريخي، سياسي، اقتصادي، مذهبي، رفتارهاي عمومی مردم را شكل ميدهد.
فرهنگ عمومي در كشور ايران
كشور ايران كه يك كشور اسلامي است و از دير باز داراي تمدن غني ايراني و ارزشهاي اصيل ميباشد، اهميت خاصي به مقوله فرهنگ و تعامل افراد با يكديگر نه تنها به عنوان اعضاي يك جامعه، بلكه به عنوان يك فرهنگ ويژه و شناخته شده جامعه اسلامي، ميدهد. فرهنگ عمومي در كشور ايران مبتني بر اصول و معارف اسلامي است. در دين مقدس اسلام غير از اينكه افراد به يك سلسله مباني فردي از نظر مسائل اخلاقي و فرهنگي معتقد هستند، يك سلسله قوانين و برنامههايي وجود دارد كه بر اساس روابط اجتماعي افراد را به يكديگر پايبند ميسازد. اما برنامنه ريزيهايي كه اسلام براي هر فرد دارد، جدا از برنامههايي نيست كه براي فرهنگ عمومي يك جامعه پيش بيني كرده است بديهي است كه در چنين ديني، فرهنگ عمومي نيز بر پايه همزيستي، مودت، محبت، همكاري، همياري و كمك و دستگيري از يكديگر است. مهرورزي و عدالت اجتماعي و ظلم ستيزي از محوري ترين اصول اسلام در فرهنگ عمومي جامعه است بنابراين اصليترين مسأله فرهنگ عمومي در ايران، كمال جويي است. و انديشههاي ديني كه وجه ارزشي دارند، بر رفتارها و مناسبات اجتماعي حاكم هستند به منظور اصلاح و توسعه تكاملي فرهنگ عمومي كشور بايد سطوح و زيربناهاي فرهنگي و اصول بنياني رفتارهاي فرهنگي را شناخت و زير بناها و ارزشهاي نامطلوب غیراسلامي را حذف كرد. به منظور ايجاد تغييرات مطلوب در فرهنگ عمومي جامعه ایران توجه به ابعاد سه گانه ارزشها، حوزه قوانین و ضوابط و حوزه اجرای قوانین در سطح جامعه ضروری است. در ايران اسلامي به دليل حاكميت ارزشهاي اسلام، رعايت عدالت اجتماعي و توجه به معنويات در پيشرفت و توسعه مادي جامعه و ترويج روحيه جمع گرايي و اعتقاد به اينكه دستيابي به حد اكثر منافع شخصي از طريق حداكثر شدن منافع جمعي امكان پذير است، از اولويتهاي اصلاح فرهنگ عمومي است. ارائه الگو به جامعه در انديشه و رفتار مردم، گام مؤثر ديگري در حاكميت معيارهاي اسلامي در فرهنگ عمومي است. در حوزه قوانين، بايد قوانين و مقرراتي در سطوح خرد و كلان وضع شوند كه با اصول اسلامي و فطرت انسانها هماهنگ باشد. از سوي ديگر پرورش ذهنيت جامعه و ارائه اطلاعات مناسب به مردم ميتواند صفات اسلامي را در فرهنگ عمومي كشور احيا نمايد. اعتقاد و عمل نمودن گروههاي مرجع و پايه در جامعه به مصاديق فرهنگ اسلامي ميتواند از جمله مهمترين ابزارهاي شيوع فرهنگ صحيح اسلامي و الگوهاي رفتار اسلامي در فرهنگ عمومي جامعه باشد. در بخش قوانين تبادل فرهنگي با جوامع ديگر و دريافت جنبههاي مثبت فرهنگ ديگران به تقويت و غناي فرهنگ عمومي كمك شاياني ميكند. تقويت فرهنگ عمومي در حوزه قوانين و ضوابط منحصر به امور اخلاقي و معنوي نيست و در ابعاد سخت افزاري هم با اهميت است؛
تعریف وحدود فرهنگ عمومی
آنچه كه شناخت فرهنگ ( بويژه فرهنگ عمومي ) را ضروري ميكند نقشي است كه فرهنگ جهت پويايي جامعه ايفا ميكند . اين مسئله در كشورما حائز اهميت است ، چرا كه در انقلاب اخير« فرهنگ » را محور قرار داده كه خويشتن خويش با زگشتيم . اكنون در آستانه انقلاب دوم ( پاسداري از فرهنگ خودي دربرابرفرهنگ ناخودي ) قرارداريم . آنچه محور كارو فروزنده اميد بود، اكنون دستخوش تهديد گشته است .دوباره بايد به مفاهيم انديشيد، دوباره بايد خود را كاويد تا درد را شناخت، تا درمان كرد . امروز، در دهه واپسين سده بيستم بسياري از واژگان رنگ باخته معني ومفهوم تازه مييابند. ما نيز به اقتضاي حال ، بايد آنچه را كه نشانگر روح قومي ما بوده است ، بار ديگر دريابيم .
فرهنگ و معني آن
فرهنگ شامل كليه راههاي تفكر و عمل جامعههاي انساني است كه براي آيندگان ذخيره شده است. به مفهومي نو از فرهنگ نياز داريم تا تكنولوژي كه غرب را فراگرفته در قالب فرهنگ خود بگنجانيم، و اگر چنين نكنيم فرهنگ ما از محتواي بنيادين خود تهي گشته چيزي جز رسوم، آداب، تشريفات و شعائر اجتماعي» نخواهد بود كه آن هم در گذر زمان از ميان رفته با فرهنگ وارداتي همساز خواهد شد. : فرهنگ ـ كه ارزشهاي پذيرفته شده و به كار بسته شده است ـ در جلوههايي چون دين، عرفان ، ادب ، هنر زيبا، آداب ، اخلاق ، علم ، فلسفه نمايان شده و در حوزه هاي گوناگون زندگي فردي و اجتماعي واقعيت مييابد . اما آنچه به اين ارزشها واقعيت ميبخشد همانا تربيت است .... كشاندن به سوي ارزشها معني حقيقي تربيتي انساني است . آنچه همواره مردم مارا ترسان كرده همانا زير پاگذاشتن ارزشها بوده است . عشق به ارزشها، مارا به انتخاب علي (ع) سوق داد و عشق به ارزشها مارا به انتظار مهدي (ع) نشاند. ارزشهاي ما از كجا برميخيزند؟در تمامي جلوههاي ارزشهايمان ـ دين ، عرفان، آداب ، اخلاق ، علم ، فلسفه ـ آنچه كه فصل مشترك است
فرهنگ عمومي
فرهنگ عمومي بواسطه دنباله« عمومي » بدين معنا نيست كه تمامي آحاد يك ملت صاحب ارزشهاي پذيرفته شده و به كاربسته شده عمومي و مشترك هستند، چرا كه با نگاهي به جامعه ، با ديدي واقعگرايانه، متوجه خواهيم شده، آنچه كه ميان اقشار و طبقات گوناگون جامعه ما مشترك است رسوم ، آداب ، تشريفات و شعائر اجتماعي است و نه ارزشها. بايد در ميان اقشار و طبقات گوناگون، قشر و طبقه اجتماعي خاصي را جسجو كرد كه پايبند، نگاهبان و مؤمن به ارزشهاي دینی واسلامی است. بايد به دنبال گروهي رفت كه به سود محوري افتاده باشد و نه آن چنان بيچيز كه فقط براي زنده ماندن تلاش كند، پس گروهي را بايد يافت كه نه توان سود اندوزي داشته باشد و نه چنان بيچيزكه فقط براي زنده ماندن تلاش كرده قادر به شناسايي و پاي بندي به ارزشها نباشد . هنگام مواجهه با ارزشها و پاسداري از آنان بامسئلهاي ديگر روبرو ميشويم كه آن ، مسئله جوانان است. در انقلاب اسلامي نسل جوان عمدهترين نقش را در شكل گيري و پيروزي انقلاب داشت . اين بدان دليل بود كه اين نسل خود دست به انتخاب زد واسلام را گزيد وبا دل و جان جهت تحقق ايده آلهاي دين مبارزه كرد، اين پديده در پيروزي جنگ هم خود را به روشني نماياند . آنچه در نسل جوان امروزي مشاهده نميگردد همين انتخاب آگاهانه و پرشور دين است. اكنون نظام ما به حياتي بودن مسئله جوانان پيبرده است . ما بايد دوباره روح دینی واسلامی واخلاق الهی را در كالبد جوانان بدميم و اين كار نخواهد شد مگر آنكه مؤلفههاي روح قومي خود را به نحوي ارائه دهيم كه جوانان عاشقانه دست به انتخاب آن بزنند . نسل جوان حال وهواي ويژه خود را دارد، اين حال را بايد درك كرد و پذيرفت .ديركرد درفهم اين مسئله راه را براي امپرياليسم فرهنگي باز ميكند . پس براي بوجود آوردن چنين جوي كه تعهد ديني ، سياسي، اجتماعي و ملي را به دنبال خود دارد بگذاريم انديشهها و طرز تلقيهاي گوناگون ، شكل نهادي بخود گرفته نسل جوان چون ديروز انقلاب ، نگران تعهد گردد. روح قومي ما چنان نيرومند و پر نفوذ است كه براي چندمين بار به ارزش و غناي فرهنگ شكوفاي خود پي برده باتمام وجود خدمتگزار آن باشيم .
پس با این شناخت از فرهنگ عمومی می توان گفت با عزم واراده راسخ ملت وعزم ملی وتلاش وهمکاری همه آحاد جامعه مخصوصاٌ تلاش وهمفکری ومساعدت قضات وکارکنان دستگاه قضا واعضای شوراهای حل اختلاف می توان فرهنگ عمومی را در حوزه حقوقی وقضایی ارتقاء بخشید یعنی مردم ما وجوانان ما تشنه شنیدن عدالت وتشنه شنیدن رعایت حقوق شهر وندی و در انتظار مبارزه همه جانبه با فرهنگ غربی وتهاجم فرهنگی با ارائه راهکارهای مقاومت فرهنگی در زمینه مبارزه با توطئه های شیطانی دشمنان در شبکه های ماهواره ای که جوانان ما وخانواده های نوپای جامعه مارا مورد هدف قرار داده اند لحظه شماری نمایند اگر ما با عزم ملی بتوانیم فرهنگ عمومی قانونمداری وفرهنگ اجرای عدالت وفرهنگ رعایت حقوق شهر وندی وفرهنگ مبارزه با تهاجم فرهنگی وفرهنگ آشنایی ومسلط بودن بر قوانین حقوقی وکیفری را در جامعه توسعه دهیم خیلی از مشکلات حقوقی وقانونی وناهنجاریهای اخلاقی ورفتاری در جامعه از بین خواهد رفت
3-به نظر شما چه بر نامه ها وپروژه هایی در راستای تحقق شعار سال 93 در حوزه معاونت فرهنگی قابلیت اجرایی دارند ؟
1- برنامه آگاهی بخشیدن به والدین وخانواده ها از توطئه ها وحیله ها وشیطنتهای دشمنان نظام در مورد ترویج ابتذال فرهنگی واز هم گسیختگی وپاشیدگی خانوده ها ومتزلل نمودن بنیاد خانواده ها
2- برنامه ریزی در جهت پیشگیری از وقوع جرم در جامعه با آگاهی بخشیدن به اقشار مختلف جامعه در مورد علل وعلتهای وقوع جرائم وریشه یابی جرائم موجود در جامعه
3- برنامه ریزی در جهت احیاء فرهنگ صلح وسازش واستفاده از آموزه های دینی در حل اختلافات مردم در جامعه
4- برنامه ریزی وارائه راهکارهای مناسب در جهت لزوم صرفه جویی واستفاده بهینه از امکانات موجود در جهت کمک به اقتصاد مقاومتی
5- ارائه راهکارهای لازم در جهت فرهنگ پیشگیری از اطاله دادرسی در مراجع قضایی وشوراهای حل اختلاف که یکی از معضلات دستگاه قضایی است واز لحاظ اقتصادی نیز خساراتی را به جامعه ودستگاه قضایی وارد می نماید
6- برگزاری مسابقات غیر حضوری در جهت دانش افزایی قضات وکارکنان اداری واعضای شوراهای حل اختلاف از لحاظ خود باوری وتقویت اعتماد به نفس وتقویت اعتقادات دینی واسلامی وترویج فرهنگ صلح وسازش وآشنایی آنان با آموزه های دینی واخلاقی در جهت خدمت بیشتر به مردم
7- آگاهی بخشیدن به قضات وکارکنان واعضاء وکارکنان شوراهای حل اختلاف در مورد شناخت از ارزشهای دینی واسلامی وفرهنگهای دینی وفرهنگ عمومی ورعایت حقوق شهروندی در جامعه در جهت پیشگیری از وقوع جرم
8- ارائه راهکارهای مناسب به مردم در جهت کاهش پرونده های ورودی به محاکم قضایی ودوری از تکرار پرونده های مکرر وتکراری وهمچنین برگزاری نشستهای قضایی در جهت آگاهی بخشیدن به مردم در مورد رعایت ارکان دعاوی حقوقی وعناصر جرائم کیفری در جهت پیشگیری از اطاله دادرسی بعلت مطرح نمودن پرونده های واهی وبدون شناخت از نحوه ارائه دادخواستهای حقوقی
9- بر گزاری سمینارها ومسابقات علمی وارزشی ودینی در جهت تقویت افکار ارزشی اعضاء وکارکنان شوراهای حل اختلاف
10- بر گزاری کلاسهای قانون مداری واشنایی با قوانین موجود وارتقاء بخشی سطح علمی ودانش اعضاء وکارکنان شوراها وکارکنان اداری
من ا...التوفیق
مطالب مشابه :
انشای سوم و دوم راهنمایی/کتاب قدیم/الیاس امیرحسنی
1- در مورد شهر یا مدرسه یا محله ی 8- شکفتن گل و دوره ی نوجوانی را با هم مقایسه کنید . 9
درس های انشا/ اوّل راهنمایی
قطعه ،شعری است که در آن به پند واندرز و مسائل اخلاقی و اجتماعی می 11- دوران نوجوانی را
راهکارهای اجرایی نمودن شعار اقتصاد وفرهنگ با عزم ملی ومدیریت جهادی
آگاهی بخشیدن به قضات وکارکنان واعضاء وکارکنان شوراهای حل اختلاف در مورد نوجوانی
زندگي نامه حضرت محمد رسول الله(ص)
بيش از هزار و چهار صد سال پيش در روز 17 که نوجوانی 15ساله بود پيوست و مورد لطف خاص
علل ضعف دانش آموزان در درس انشا
علل ضعف دانش آموزان در کمتر کودک یا نوجوانی می توان انجام تحقیقی در مورد انشا در
کرامت
( چهار مورد ) انسان نمایی پدیده ها سه سطر در مورد کتاب یکی را انتخاب کرده انشائی
بانک سوالات
زیر را انتخاب کرده و انشائی در مورد آن دو سطر (نوجوانی،ارتباط،دوستان
نقدی بر کتاب من زنده¬ام لفته منصوری
دوم با عنوان نوجوانی با 18 املایی و انشائی در مورد علت و چگونگی
برچسب :
انشائی در مورد نوجوانی