به بهانه اجرای سالار عقیلی و گروه راز و نیاز در زنجان
به بهانه اجرای سالار عقیلی و گروه راز و نیاز در زنجان
سالار عقیلی و هنرش که در تهران جامانده بود !!
سالار عقیلی پس از پنج سال مجددا باری دیگر در بقول خودش سرزمین مادری اش زنجان به اجرای کنسرت پرداخت ؛ اما حواشی این کنسرت این بار نه خنده های تمسخر آمیز بر روی سن و نه ترک قهر آمیز نیمی از اعضای گروه در میانه اجرا به دلیل اختلافشان با یکدیگر بر سر استاد بودن یا نبودن جناب عقیلی نبود ؛
حاشیه های این کنسرت این بار رنگ و بویی دیگر داشت ؛ سالار خان مااین بار در اجرای یک شبه اش در زنجان که با بی برنامه گی گروه و تهیه کننده کنسرت همراه بود خاطره چندان خوشی را در اذهان دوستداران موسیقی اصیل ایرانی ثبت نکرد . اگر چند مورد اقبال و استقبال عموم واقع گشت اما گوش شنونده گان ریز بین از شنیدن این اجرا به درد آمد .
تاخیر حدود یک ساعته و خارج از حد معمول تاخیرهای کنسرتها باعث گردید که اعتراض بسیاری از شرکت کنندگان از همان ابتدا بر انگیخته شده و باعث گردید تا بسیاری از حاضرین لب به شکایت گشایند اما گوشها همانند همیشه برای شنیدن این شکایات ناشنوا بودند .
پس از حدود چهل دقیقه تاخیر بالاخره دربهای سالن باز شد و طرفداران و علاقه مندان موسیقی اصیل که الحق و الانصاف بسیار بیشتر از حد انتظار نگارنده بودند در صندلیهای خود نشسته و بخش دوم تاخیرات کنسرت که حدود سی دقیقه بود آغاز گشت ... پس از مدتی انتظارها به پایان رسید و گروه وارد صحنه گشت ، گروهی که هزار نفر در انتظار دیدن هنرنمایی آنها بودند وکمتر کسی جزعقیلی نام آنها را میشناخت وارد صحنه شدند .
تهیه کنندگان این کنسرت حتی به خود زحمت درج نام اعضای گروه راز و نیاز را نیز نداده بودند و خواننده گروه نیز که بسیاری از دوستداران تنها برای دیدن چهره وی برای اولین بار در سالن حضور داشتند از ذکر اسامی گروه خودداری نمود تا ثابت نماید علاقه مندان تنها برای دیدن او آمده اند و نه هنرنمایی سایر اعضاء .
اگر چند نگارنده بر این اعتقاد است که زیبایی این کنسرت نه از برای صدای فالش و پر از ایراد سالار عقیلی بوده که هنرنمایی تک تک اعضای گروه و نوازنده گان ایرادات عمده آوازعقیلی را پوشش داد . در این میان سهم آرش کامور آهنگساز و تنظیم کننده اکثر قطعات و نوازنده کمانچه از همه بیشتر بود . متاسفانه شبی که صدها نفر از علاقه مندان جناب عقیلی با پرداخت هزینه های نسبتا بالا به دیدن کنسرت وی آمده بودند ؛ تنها چیزی که از دیدن سالار عقیلی عایدشان گشت نامی بود که بیش از هنرش خود را نشان داد . سالار عقیلی هنرش را در تهران جا گذاشته بود !
تاخیر بیش از یکساعت و معطل کردن حاضرین ، فالش خوانی های مکرر و خارج از پرده در بخشهای مختلف من جمله در ساز و آواز بخش دوم " گرجان عاشق دم زند ... " ، تصنیف " وطنم ایران " ، " رفتم در میخانه " و چند بخش دیگر دومسئله را به وضوح مشخص نمود ؛ اول آنکه عمده هدف خواننده از حضور در شهرستانها استفاده از شهرت خود بجهت کسب در آمد مالی بوده است ولاغیرو مسئله دوم اینکه ارزش گذاری به مخاطبین به هیچ وجه در دستور کار این خواننده مورد پسند صدا و سیما نبود .
اتفاقاتی از این دست برای اولین بار نیست که در شهرستانها حادث میشوند و مخاطبین شهرستانی از روند برگزاری کنسرتهای هنرمندان در شهرها همواره شاکی بوده اند . از گروههای پاپ گرفته تا اصیل ، چنین برخوردهایی متاسفانه این ذهنیت را تقویت میکند که اجرای کنسرت درشهرستانها به دلیل پائین بودن هزینه ها ، میتواند هنرمندان را از لحاظ مالی به درجه ای مطلوب رساند تا بتوانند کنسرتهای خود را با بهترین کیفیت در بهترین سالنهای پایتخت و یا خارج از کشور برگزار نمایند .
اما آنچه که لازم است به سالار عقیلی عزیز توصیه نمایم آن که لازمه پیشرفت در امر هنر تنها کسب شهرت بواسطه کف زدن عده ای که قادر به تشخیص سره از ناسره نیستند نمیباشد ؛ پیشرفت در هنر پارامترهای لازم خود را میطلبد که مهمترین آن ارزش گذاری به مخاطب و احترام به وی با اجرای مناسب ، متبحرانه همراه با کیفیت بالا میباشد و نه اینکه چون نمیفهمند و هر چه بخوانی سالن را غرق در سوت و کف خواهند کرد از این مسئله سوء استفاده نموده و با کراهت تمام برنامه ای اجرا گردد و در آخر نیز به قول معروف فیتیله پیچ شود .
در این میان بی برنامگی مسئولان و تهیه کنندگان کنسرت نیز مهر تائیدی بر بی کفایتی آنها در اجرای برنامه های هنری زد ، عدم برنامه ریزی درست ، ناهماهنگی های بسیار ، جلوگیری از ورود بسیاری از مدعوین به داخل سالن کنسرت و بسیاری مسائل از این دست نمونه ای از مشاهدات عینی حقیر بود تا ثابت نماید برگزاری یک کنسرت موسیقی تفاوتهای بسیاری با یک برنامه طنز یا تئاتر دارد .
اما مهمترین مسئله در این میان برخورد تماشاگران در کنسرت بود که در نوع خود بی نظیر و جالب توجه می نمود ؛ کف زدن های پیاپی واز سر ذوق تماشاچیان ، در لابلای اجراها ، تکنوازی ها ، آوازها و تصانیف نه تنها باعث انحراف ذهن مخاطبین از گوش سپردن به موسیقی میگشت که اجازه تمرکز حواس از نوازنده را نیز سلب مینمود به طوریکه نوازندگان بارها و بارها هنرنمایی خود را متوقف نموده و پس از پایان سوت و کفهای بیهوده شروع به ادامه نوازندگی میکردند که این مسئله نیز باعث افت کیفی هنرنمایی هنرمندان میگشت . بیاد داشته باشیم تا زمانی که فرهنگ صحیح حضور در کنسرتها در میان مردم و علاقه مندان وجود نداشته باشد متاسفانه مشکلاتی از همین جنس را بارها و بارها شاهد خواهیم بود ...
صدابرداری نا مطلوب و ضعیف گروه نیز از دیگر معایب کنسرت دیشب بود به طوریکه صدای نی که توسط نوازنده به طرز بسیار زیبایی نواخته میشد بسیار تیز و نا کوک شنیده شود عکس این مسئله در مورد صدای سنتور صادق بود به نحوی که به هیچ وجه صدای سازی چون سنتور که از لحاظ صدا دهی دارای قدرت بالایی است در کنسرت شنیده نشود .
اگر چند انتظار میرفت تا برگزار کنندگان کنسرت در بروشوری مجزا نام نوازندگان و قطعات اجرا شده را به اطلاع تماشاچیان میرساندند بر خلاف انتظار هیچ گونه اطلاع رسانی در این زمینه نگردید و از آن رونگارنده بر آن شد تا نام هنرمندان این کنسرت را به طور کامل درج نماید ، در این برنامه حریر شریعت زاده ( دف ) ، آرش کامور ( آهنگساز تنظیم کننده و نوازنده کمانچه ) ، علی خشتی نژاد ( تار ) ، محمد رضا اسکندری ( بم تار ) ، حسین محمدی ( سنتور ) ، بابک میرزایی ( عود ) ، فردین لاهور پور ( نی ) ، بهنام معصومی ( تنبک و سازهای کوبه ای ) و سالار عقیلی ( خواننده و آهنگساز برخی قطعات ) حضور داشتند .
سالار عقیلی با اجرای خود در کنسرت یاد باد که با آهنگسازی سیامک آقایی در تهران برگزار گردید ، نظر بسیاری از منتقدین خود را تغییر داد و نشان داد که از قدرت بالایی در تحریر ها و اجرای تصانیف برخوردار است اما اجرای ضعیف او این ذهنیت را در نگارنده تقویت نمود که عقیلی راه بسیاری برای بدل شدن به یک هنرمند تراز اول و حفظ موقعیت خود دارد . او جایگاه بالا و نیک خود را که با همکاری بزرگانی چون متبسم و دستان ؛ ارشد تهماسبی و سیامک آقایی بدست آورده بود ؛ با اجرای متعدد آثار تقلیدی و حتی در برخی موارد تغییر اشعار آنها از دست داد و همکاری وی با صدا و سیما و ارائه بیش از اندازه آلبومهای نه چندان ارزشمند باعث گردید تا منتقدان به وی لقب افتخاری شماره دو را اعطا نمایند ؛ هر چند او هنوز راه بسیاری تا افتخاری گشتن دارد ....
محمد جواد صحافی
1391/11/8
مطالب مشابه :
رهیافتی در بلند مرتبه سازی
از ایجاد سرعت های نا مطلوب باد در فضاها و تهران بزرگ در نظر دارد بر اساس چشم
تعریف واژه ها
و مدرسه مروی دو نمونه از معماری سنتی در تهران و نا هنجار در امری نا مطلوب نیست
مقاله 2: گرم شدن کره زمین در شهرهای مطلوب بشر و اثرات نامطلوب آن !!
گرم شدن کره زمین در شهرهای مطلوب بشر مثلا شهری مثل تهران را در نظر شهرها در جهت باد
به بهانه اجرای سالار عقیلی و گروه راز و نیاز در زنجان
صدابرداری نا مطلوب و ضعیف گروه نیز سیامک آقایی در تهران برگزار گردید باد آنکه ز
هواشناسی کوهستان
موسسه جغرافیایی دانشگاه تهران. نا مطلوب و خطر وزش باد قطرات آب تاخیر در
فساد مواد غذایی و اقدامات لازم
از مهمترین عوارض نگهداری مواد غذائیدر شرایط نا مطلوب می نا چیزی در (باد کردگی )در
مقاله روش های افزایش انضباط در مدارس ابتدایی
پيشگيری از رفتار نا مطلوب دانش دادن آن رفتار نا مطلوب پاداشي در تهران ،سمت. 5.
لانه جاسوسی؛ از تهران تا برلین
(شاهین نا) » بهاران خجسته باد » به لاله ی در خون خفته، شهید دست از جان
معماري همساز با اقليم (گردآورنده :صمد وحدتی )
آينده به شكل مطلوب سازماندهي كرد. در طراحي باد در اتلاف تهران بندری در کنار
برچسب :
باد نا مطلوب در تهران