پایان نامه بررسی عدم استقبال سوادآموزان از کلاسهای نهضت سوادآموزی
چکیده تحقیق
بی سوادی یکی از مسائل عمده اکثر کشورهای جهان سوم است که ریشه و اساس بسیاری از مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را تشکیل می دهد.
بررسی های اخیر سازمان یونسکو و بسیاری از سازمانهایی که در ارتباط با سوادآموزی یا آموزش بزرگسالان در کشورهای مختلف فعالیت می کنند نشان می دهد که این مسئله مشکلی همگانی است و محدود به کشورهای جهان سوم نیز نمی شود. این بررسی ها بیانگر این واقعیت تلخ هستند که بی سوادی و کم سوادی گرچه مسئله حاد و لاینحل اکثر کشورهای جهان سوم است ولی مشکل جدید کشورهای پیشرفته صنعتی نیز هست. اما مسئله بی سوادی به دلیل افزایش بی سوادان روز به روز اهمیت بیشتری می یابد.
با توجه به اینکه کسب مهارتهای سواد اولیه پله های نردبان دانش و آگاهی است، بی سواد ماندن درصد بالایی از افراد جامعه وسیله ای برای عدم آگاهی و فقدان تخصص و مهارتهای لازم برای ایجاد جامعه ای مستقل، آگاه و تواناست.
با وجود اینکه ی سالهای متمادی، برنامه های مبارزه با بی سوادی به صور مختلف در اغلب کشورهای جهان سوم رونق داشته ولی به دلیل رشد جمعیت بر تعدد بی سوادان جهان افزوده شده است. بدین وسیله لازم است از افرادی که در تهیه این پروژه من را یاری نموده اند قدردانی شود. ابتدا از ریاست محترم نهضت سوادآموزی شهرستان نیشابور و راهنمایان تعلیماتی و کادر اداری نهضت قدردانی می شود و و پس از آن از آموزشیارانی که صادقانه پاسخ دادند و سوادآموزان و نوسوادان که همکاری کردند سپاسگذاری می شود.
مقدمه
معمولاً برای پدیده هایی چون عقب ماندگی اقتصادی، فقر، جهل و وابستگی دلایلی متفاوت بیان می شود. این پدیده ها در دایره بسته ای فرض می شوند که هر کدام تشدید کننده دیگری است. نقطه آغاز همه این پدیده ها بیسوادی و جهل است که از بزرگترین معضلات هر جامعه محسوب می شود.
با اندکی تعمق و تفحص در سرنوشت جوامع بشری از ادوار دور تا کنون، می توان به این نتیجه رسید که قسمت اعظم مسائل بشری که تنها بخشی از آن در این جا عنوان گردید، نه تنها از بی سوادی که از سواد نیز هست، چرا که مسائل و مشکلات جوامع به اصطلاح عقب افتاده و کشورهای جهان سوم حتی فقر و جهل آنها نیز معلول عواملی است که در اثر سیاست گذاریها، مدیریت ها و برنامه ریزی ها جوامع پیشرفته که غنی و باسواد نیز هستند به وجود آمده است.
پس آنچه در این ماجرا حائز اهمیت است، تعهد اخلاقی و وجدان آگاه سیاسی حکومتها و دولتها و اتخاذ خط مشی های بشردوستانه، اصولی، واقع بینانه بر اساس شرایط موجود در هر جامعه است.
همچنان که شاهدیم در محافل و جوامع مختلف از هر طریق وسائل ارتباط جمعی و رسانه های گروهی به طور مداوم از انسانیت، بشردوستی، آزادی دموکراسی، زدودن فقر و جهل و بی سوادی داد سخن به میان می آید که در اصل هدف جز نقض حقوق بشر، از میان برداشتن و دموکراسی، استثمار و در نتیجه فقر و نادانی، بردگی، جنگ و مسائل گوناگون دیگر نیست. به همین دلیل ملتهایی که با تلاش و از خودگذشتگی بسیار و پس از مبارزات طولانی، خود را از زیر سلطه استعمار و استثمار رها می سازند در اولین مرحله پس از کسب آزادی و استقلال، به ایجاد دگرگونی های اساسی در روابط اقتصادی و اجتماعی جامعه می پردازند و به عنوان اساسی ترین رکن این تغییر به اجرای برنامه های سوادآموز و آموزش بزرگسالان می پردازند. زیرا این حقیقت را نمی توان نادیده گرفت که جهل و نادانی خود عاملی است که به بازگرداندن دست جنایتکاران و استثمارگران جهانی کمک می کند. در واقع هرگونه تحول و تغییر سازنده بدون توجه کافی به برنامه های سوادآموزی و آموزشی بزرگسالان مخصوصاً در کشورهای جهان سوم که دارای درصد بالای بی سوادی هستند، غیرممکن است.
از سوی دیگر گسترش آموزش بزرگسالان و ریشه کن کردن بی سوادی یک ضرورت اخلاقی برای جامعه بین المللی محسوب می شود. بی سوادی با فقر پیوند مستقیم دارد و در محروم ترین مناطق کشورهایی که دچار کمبود منابع طبیعی هستند، در بین فراموش شده ترین گروه های انسانی، در میان کسانیکه از نارسایی ها و کمبودهای مهم و اساسی مانند غذا، بهداشت، مسکن و بی کاری رنج می برند و به گسترده ترین شکل ممکن وجود دارد تداوم بی سوادی سدی عظیم در راه توسعه است و مانع از آن می شود که میلیون ها نفر مرد و زن عنان زندگی خویش را در دست بگیرند. بی سوادی عاملی است که مبارزه علیه فقر، نابرابری ها و تلاش برای پایه گذاری روابط برابر و منصفانه در برابر افراد و ملتها را محکوم به شکست می کند. اگر شرایط و ویژگیهای کشورهای محروم را مورد بررسی دقیق قرار دهیم، ملاحظه می کنیم که بی سوادی هرچند خود معلول نارسایی های اقتصادی و اجتماعی است ولی در ایجاد و تشدید آنها نقش تعیین کننده ای دارد. استعمار جهانی که آگاهی و خلاقیت انسان ها را مانعی برای حضور و سلطه خویش در کشورهای جهان سومی می داند نیز از دیرباز سعی خود را بر این معطوف داشته است که با طرحهای درازمدت مانع رشد و شکوفایی استعدادهای مردم شود و برنامه های رنگارنگش از رواج سیستم های غلط آموزشی و طبعاً شیوع بیماری مدرک گرایی تا کمیته به اصطلاح پیکار یا بی سوادی و نظایر آن شامل این مدعاست.
اهمیت موضوع:
بررسی مسائل و مشکلات سوادآموزی از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که عدم موفقیت در باسواد کردن بی سوادان جامعه در طی سالیان دراز علی رغم صرف هزینه گزاف و تأسیس سازمانهای مختلف سوادآموزی با مدیریت های متفاوت و به کارگیری منابع مادی و نیروی انسانی قابل توجه، عدم توجه کافی به تجربیات قبلی مسائل و مشکلاتی است که از گذشته همواره موجود بوده و در هر دوره به هر شکلی خاص بر سر راه این پیکار بزرگ قد علم کرده است.
مسئله تحقیق
آیا بین برخی از شاخص های اجتماعی، فرهنگی و بیکاری و... با عدم استقبال سوادآموزان از کلاس های نهضت سوادآموزی در شهرستان نیشابور رابطه وجود دارد؟ و تحلیل و مسائل مشکلات سوادآموزی در شهرستان نیشابور می باشد.
بیان موضوع:
خیل مسائل و مشکلات سوادآموزی در ایران موضوع این پژوهش است. مشکلات مربوط به آموزش بزرگسالان، به ویژه سوادآموزی در جامعه ما در سابقه تاریخی و طولانی برخوردار است که طی دورانهای مختلف به شکلی خاص تکرار شده و ادامه یافته است. قانون فرهنگ ایران در سال 1290 تصویب گردید و بر طبق آن مقرر شده که تعلیمات ابتدایی برای همه اطفال از 7 سالگی اجباری است و در سال 1332 قانون تعلیمات اجباری به تصویب رسید. به عبارتی دیگر در طول 80 سال گذشته طبق قوانین مختلف، سازمان های دولتی ملزم به اجرای برنامه های سوادآموزی شدند و اما در واقع از سال 1315 شمسی بود که کلاس های اکابر رسماً شروع به کار کردند. در آغاز تأسیس جمهوری اسلامی ایران هنوز حدود 15 میلیون از جمعیت بالای 7 سال جامعه یعنی 70 درصد جمعیتی که می توانست بالقوه باسواد باشد بی سواد بودند. به عبارت دیگر در هر دوره برنامه های گوناگون و بودجه سنگین به سوادآموزی بزرگسالان بی سواد اختصاص می یافت که به دلایل گوناگون از جمله تحمیلی بودند اکثر برنامه ها و طرح های سوادآموزی و در نظر نگرفتن نیازهای آموزشی و شغل بزرگسالان و عدم تطبیق محتوا و مواد آموزشی با مسائل فرهنگی و منطقه ای و علایق و انگیزه های بی سوادان، عدم احساس مسئولیت و تعهد اخلاقی از سوی برخی از مسئولین و جنبه تبلیغاتی یافتن طرح ها و برنامه های مبارزه با بی سوادی و بسیاری عوامل دیگر سبب گردید که بی سوادان همکاری لازم را با برنامه های سوادآموزی نداشته باشند و از شرکت در کلاسها خودداری کنند. یا قبل از اتمام کلاسهای دوره ای آموزشی را رها سازند.
هدف تحقیق:
هدف تحقیق بررسی رابطه برخی از شاخصهای (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و...) یا عدم استقبال سوادآموزان از کلاسهای نهضت سوادآموزی در شهرستان نیشابور می باشد.
فرضیات تحقیق:
1- بین وضع اقتصادی سوادآموزان با عدم استقبال آنها از کلاسهای نهضت سوادآموزی رابطه وجود دارد.
2- بین باورهای فرهنگی مردم با عدم استقبال آنها از کلاسهای نهضت سوادآموزی رابطه وجود دارد.
3- بین تبلیغات دولت در مورد نهضت با عدم استقبال آنها از کلاسهای نهضت سوادآموزی رابطه وجود دارد.
4- بین برخوردهای آموزشیار با سوادآموز با عدم استقبال آنها از کلاسهای نهضت سوادآموزی رابطه وجود دارد.
5- بین علاقه سوادآموزان به یادگیری با استقبال آنها از کلاسهای نهضت سوادآموزی رابطه وجود دارد.
6- بین اوقات فراغت سوادآموزان با سوادآموز با عدم استقبال آنها از کلاسهای نهضت سوادآموزی رابطه وجود دارد.
7- بین سن سوادآموزان با عدم استقبال آنها از کلاسهای نهضت سوادآموزی رابطه وجود دارد.
سئوال تحقیق:
آیا علاوه بر موارد یاد شده از قبیل (باورهای فرهنگی، وضع اقتصادی، محدودیت های زمانی، سن، علاقه) عوامل دیگری هم در عدم استقبال سوادآموزان از کلاسهای نهضت سوادآموزی مؤثرند یا خیر؟
روش انجام تحقیق:
برای انجام این تحقیق از روش «همبستگی» جهت بررسی رابطه شاخصهای (اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و...) با عدم استقبال سوادآموزان از کلاسهای نهضت سوادآموزی استفاده می شود.
جامعه آماری:
جامعه: کلیه سوادآموزان در شهرستان نیشابور و آموزشیاران نهضت سوادآموزی خواف.
نمونه: 100 نفر از سوادآموزان در روستای زرداب شهرستان نیشابور و 25 آموزشیار نهضت سوادآموزی نیشابور انتخاب شده اند.
روش جمع آوری اطلاعات:
اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است که دربرگیرنده مواردی مثل وضع اقتصادی، اوقات فراغت، ویژگیهای آموزشیار، تبلیغات دولت، تشویق های نهضت و خوش اخلاقی آموزشیاران، باورهای فرهنگی و حاوی 15 سئوال می باشد و در اختیار سوادآموزان قرار گرفته است.
تعریف علمی مفاهیم و متغیرهای مورد مطالعه:
سواد: (Literacy)
سواد به معنی مهارت در خواندن، نوشتن و ریاضیات پایه است. میزان این مهارتها طبق ضوابط برابر است با مهارت ها و معلومات تدوین شده در برنامه های آموزشی ابتدایی تا آخر سال چهارم.
آموزش بزرگسالان: (Adult Education)
روندی است که در آن افرادی که به گونه ای دوره آموزشی آنان قطع شده است، آگاهانه برای دگرگونی یا پیشرفت اطلاعات دانش و مهارتهای خویش فعالیتهای سازمان یافته و پی در پی داشته باشند.
نهضت سوادآموزی
مکانی است که در آن افرادی که از خواندن و نوشتن در مدرسه محروم بودند یا می باشند به آنجا می آیند و به سوادآموزی مشغول می باشند.
با سواد: باسواد به کسی گفته می شود که بتواند مطالبی را که می خواند درک کند و بتواند وقایع ساده روزانه زندگی خود را بنویسد کسی که فقط خواندن بداند. نیمه باسواد شناخته شده است.
خودشکوفایی: (Self-Actualization)
واژه ای است که روند توسعه توانایی ها و استعدادهای فرد و قبول خویشتن، هماهنگ کردن و با تکمیل محرکها را نشان می دهد.
بالغ و رشید (Alult)
شخصی که به سن تمیز رسیده و کاملاً رشد کرده است و معمولاً به بعد از 21 سالگی اطلاق می شود ولی این سن در همه جوامع یکسان نیست.
انگیزه پیشرفت (Achierement motire)
تمایل شدید در فرد که هدفهای دشواری را به منظور تحقق بخشیدن به آنها برای خود در نظر بگیرد و واکنشی انفعالی نسبت به موقعیت ها و شکست خود نشان می دهد.
آموزش بزرگسالان:
دلالت بر مجموعه فراشدهای آموزشی سازمان یافته ای می کند که با صرف نظر از چگونگی محتوا، سطح، روش، رسمی بودن یا نبودنشان، و اعم از آنکه دنباله آموزشی دبستانی، دبیرستانی، دانشگاهی باشد جایگزین آنها شوند- به مدد آنها کسانی که از دید جامعه خود بزرگسال شناخته می شوند استعدادهایشان را رشد می دهند، دانش خویش را غنی تر می سازند. چشم انداز شکوفایی تمام شخصی و چشم انداز مشارکت در رشد متوازن و مستقل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متحول می سازند.
آموزش پایه بزرگسالان (Adult Basie Education)
آموزش هایی در زمینه دانش پایه مثل خواندن و حساب، مهارتهای اولیه مربوط به زندگی و اجتماع و درک زندگی اجتماعی که برای شرکت مسئولانه فرد در جامعه ضروری است.
آموزش مداوم آموزش پیگیر (Lifelong Education, Permanent Education)
تعلیم و تربیت اولین و آخرین تجربه ای نیست که به آموزشهای اساسی که در دوران کودکی شروع می شود محدود باشد بلکه جریانی است که باید در طول زندگی ادامه یابد. زندگی به خودی خود یک روند یادگیری مداوم است اما هرکس به فرصتهایی برای یادگیری هدفدار و مداوم نیاز دارد تا بتواند از تغییرات اجتماعی و صنعتی آگاه شود و خود را برای روبرو شدن با تغییراتی که در محیطش اتفاق می افتد (ازدواج، زندگی خانوادگی، موقعیت شغلی) مجهز کند و به این ترتیب برای رشد خویش توانایی لازم را به دست آورد.
« فصل دوم »
بررسی پیشینه تحقیق
ادبیات تحقیق
سابقه پژوهشی موضوع
اولین بررسی: ارزیابی سالانه پیشرفت نوآوران و چگونگی موقعیت نوسوادان
دومین بررسی: مقایسه میزان کارایی برنامه سوادآموزی تابعی یا پیکار با بی سوادی
سومین بررسی: علل عدم استقبال سوادآموزی از کلاسهای سوادآموزی
تعلیمات اکابر
آموزش سالمندان
آموزش بزرگسالان
کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی
بخش دوم:سابقه پژوهش موضوع
امروزه در زمینه های گوناگون آموزش بزرگسالان از جمله سوادآموزی، مدیریت و برنامه ریزی آن کمیت و کیفیت یادگیری بزرگسالان میزان یادآوری و فراموشی در افراد بزرگسال و مشکلات مربوط به آنان در سطح بین المللی، تحقیقات وسیعی انجام شده است. این تحقیقات در جوامع تحت پوشش، مخصوصاً در کشورهای صنعتی، در ارتباط تنگاتنگ با شرایط و موقعیت و مشکلات خاص آن جوامع قرار دارد.
اولین بررسی: ارزیابی سالانه پیشرفت نوآموزان و چگونگی موقعیت نوسوادان
این بررسی درباره چگونگی موقعیت نوسوادان، میزان کیفیت مهارتهای سواد در افرادی است که طی سالهای 47-1346 به فراگیری مشغول بوده اند.
این پژوهش که گزارش ارزشیابی سالانه پیشرفت سوادآموزان است توسط گروهی از اساتید دانشگاه و مسئولین امر و با همکاری مرکز مطالعه و تحقیق و آمار کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی انجام شد و از دو قسمت تشکیل شده است:
1- بررسی و سنجش نتایج کار در کلاسهای پیکار با بی سوادی.
2- بررسی وضع نوسوادانی که در سال 1346 از نظر میزان فراموشی احتمالی و نحوه استفاده از مهارتهای سواد، مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفتند. نتایجی که پژوهشگران از این بررسی ارائه کرده اند به شرح زیر جمع بندی می شود:
1- نتیجه سنجش سال 1374 با این که در ساده تر از آزمون 1346 نبوده است ولی به مراتب رضایت بخش تر از آن بوده است.
2- جمع امتیاز زنان و مردان به طور متوسط و یکسان بوده است یعنی هر دو جنس به نسبت مساوی در کلاسهای پیکار با بی سوادی موفق بوده اند.
3- گرچه همه گروه های سنی به طور کلی موفق بوده اند لیکن کمترین امتیاز به دست آمده مربوط به گروه سنی تا 12 سال است یعنی کلاسهای پیکار تا آن حد که برای بزرگسالان مفید بوده برای کودکان کم سن و سال مفید نبوده است.
4- در مورد درک مفاهیم کلی، مجموع نمرات زنان و مردان مشابه است.
5- در زمینه درک مفاهیم جزئی، زنان موفقیت بیشتری نسبت به مردان کسب کرده اند.
از بررسی موارد فوق می توان چنین استنباط نمود که جو فشار و اختناق حاکم بر جامعه در زمان اجرای این پژوهش نقش بسزایی در استخراج نتایج داشته است. زیرا این بررسی از یک سو نتایج کار کلاسهای پیکار با بی سوادی را موفقیت آمیز می داند که گذشت زمان و تاریخ عدم صحت این مدعا را ثابت می کند چرا که در طی این دوره نه تنها از رقم بی سوادان کاسته نشده است بلکه همواره افزایش نیز داشته است. این امر کمیت پایین نتایج کار را آشکار می سازد. از نظر کیفیت نیز عدم کارایی بزرگسالان نوسواد در جامعه بخصوص در زمینه حل مشکلات شخصی و حرفه ای، کیفیت ضعیف برنامه ها را عیان می سازد.
پژوهش به عمل آمده در شهرستان نیشابور به مسائل و مشکلات بزرگسالانی مربوط می شود که در فاصله سالهای 1348 تا 50 در کلاسهای سوادآموزی تابعی شرکت داشتند. مهمترین نتایجی که از این پژوهش حاصل شده در شهرستان نیشابور به قرار زیر است:
1- حدود 48 تا 56 درصد از مشکلات بزرگسالان در زمینه حضورشان در کلاس بود. مهمترین عامل غیبت مواردی از قبیل گرفتاریهای شغلی، هم زمان بودن ساعات کلاس با ساعات کار، مسئولیتهای خانوادگی و کمبود وقت که حدود 67 تا 84 درصد از پاسخها را خود اختصاص داده بودند.
نحوه مدیریت و سازمان دهی برنامه ها، بعد مسافت و کمبود وسایل نقلیه از عوامل دیگری بودند که درصدی از مشکلات مربوط به عدم حضور و غیبت بزرگسالان در برنامه ها را به خود اختصاص دادند. در برخی موارد نظر منفی پدر یا همسر در مورد شرکت زنان در کلاس درس دلیل غیبت آنها در کلاس درس بود.
2- بخش دیگری از این بررسی نشان می دهد که مشکلات یاددهی- یادگیری نیز در 34 تا 39 درصد موارد به علت عدم حضور افراد در کلاس بوده است و همچنین از عوامل عدم استقبال سوادآموزان از کلاسهای درس کار و مسئولیت زیاد و بالا رفتن سن بوده اند. یعنی در گروه سنی 54 تا 56 ساله افزایش سن دلیل یک سوم از عدم مراجعات بزرگسالان به کلاسهای سوادآموزی شده است در حالی که گروه سنی 31 تا 32 ساله، کار زیاد و مسئولیتهای مختلف دلیل عمده برای کاهش انگیزه حداقل یک سوم افراد نمونه بوده است.
دومین بررسی: مقایسه میزان کارایی برنامه سوادآموزی تابعی با بیکار یا بی سوادی
این بررسی به مقایسه میزان یادگیری فارغ التحصیلان کلاسهای پیکار با بی سوادی و کلاسهای تعلیم سواد توأم با حرفه (سوادآموزی تابعی) می پردازد.
موضوع پژوهش درباره وجه تمایز طرح سوادآموزی تابعی با سوادآموزی سنتی است که همزمان برای مدت سه سال (تا سال 1350) در شهرستان نیشابور به اجرا درآمد و میزان موفقیت هر یک مورد بررسی قرار گرفت.
در طرح پیکار با بی سوادی، تعلی مهارتهای سواد به روش سنتی و از طریق تدریس تاریخ، جغرافیا، مسابقه فرهنگی و اجتماعی ایران و همچنین مذهب و آموزشهای اجتماعی صورت می گرفت. محتوا بر اساس ضوابط کلاس اول تا چهارم ابتدایی در تهران تهیه و به مناطق مختلف کشور فرستاده می شود تا حداقل برای مدت آماده (حدود 450 ساعت) تدریس شود.
در حالی که در طرح سوادآموزی تابعی، تعلیم مهارتهای سواد هدف اساسی برنامه آموزشی به شمار نمی آید و هدفهایی دیگر نظیر افزایش کارایی و مهارت حرفه ای بزرگسالان از اهمیت خاص برخوردار است.
سومین بررسی: علل عدم استقبال بی سوادان از کلاسهای سوادآموزی
این مورد یک بررسی اجمالی درباره علل عدم استقبال بزرگسالان بی سواد از شرکت در کلاسهای نهضت سوادآموزی است. نمونه این پژوهش 4 نفر از آموزشیاران نهضت سوادآموزی شهرستان نیشابور هستند که نظراتشان از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است و در اینجا به چند عامل که در پرسشنامه مطرح شده بود اشاره می کنم:
1- عوامل شخصی
ضعف جسمانی و روانی، سن، جنس، ترس از تمسخر دیگران و عدم اطمینان نسبت به نتیجه کار و ویژگیهای شخصیتی و فکر افراد.
2- عوامل خانوادگی
نبودن شرایط مساعد برای مطالعه، مخالفت اعضای خانواده، مسئولیتهای شغلی در خانواده
3- عوامل خارجی
فقدان وسایل و امکانات برای شرکت در کلاس، مخالفت کارفرما، خستگی ناشی از کار، شغل و ساعات کار، مناسب نبودن زمان کلاس، جنگ و مسائل آن، عدم برخورد صحیح مسئولین، کمبود تبلیغات، نقل مکانها، عدم امنیت و عدم تغییر درآمد.
4- عوامل هوشی
عقب ماندگی ذهنی، اضطراب برای یادگیری، مطالب درسی فشرده و نامأنوس، عدم اعتماد فرد به حافظه خود، عدم انگیزه برای سوادآموزی کاهش سرعت یادگیری، عدم توجه مسئولین نسبت به تفاوتهای فردی بزرگسالان، احساس عدم امنیت و ترس از محیط های ناشناخته با توجه به نتایجی که از این تحقیق به دست آمده، عوامل عمده و اصلی که در عمد استقبال بزرگسالان بی سواد شرکت در کلاسهای نهضت سوادآموزی نقش اساسی داشته اند به ترتیب زیر طبقه بندی شده اند:
1- کثرت وظایف و مسئولیت های خانوادگی
2- مطالب درسی فشرده و نامأنوس
3- نداشتن انگیزه کافی
4- بی اطلاعی از مزایای باسوادی
5- کار زیاد و خستگی ناشی از آن
چهارمین بررسی: میزان نگهداشت سواد
این پژوهش در زمینه میزان نگهداشت سواد توسط نوسوادان در نیشابور است. هدف بررسی در گزارش تحقیق ذکر شده است. مشخص کردن وجود یا عدم ارتباط بین عوامل چون گذشت، زمان، سن، جنس و درآمد نوسوادان با میزان فراگیری و نگهداشت سودی یعنی نگهداری مهارتهایی است که در کلاسهای نهضت سوادآموزی آموخته اند. در این تحقیق وضعیت اقتصادی و شاخص آن یعنی درآمد و همچنین جنسیت، گذشت زمان و سن و نوسوادان به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شده است. یادگیری و میزان نگهداشت سواد نزد آنان، متغیر وابسته است. جامعه آماری فارغ التحصیلان دوره تکمیلی نهضت سوادآموزی در نیشابور هستند که حداقل یک سال و نیم از فارغ التحصیل شدنشان گذشته است. نمونه های تحقیق 131 نفرند که به روش تصادفی و به نسبت 1 درصد از کل جامعه انتخاب شده اند. وسیله سنجش آزمونی است که پرسشهایی در زمینه ریاضی، فارسی و املاء دارد و از نهضت سوادآموزی دریافت شده است و مشابه سئوالاتی است که قبلاً فارغ التحصیلان نهضت سوادآموزی با پاسخگویی به آنها موفق به دریافت کارنامه قبولی شده اند.
در این تحقیق، نوسوادان از نظر سواد قبلی به 3 دسته تقسیم شده اند:
الف) افرادی که هیچ گونه سواد قبلی نداشته اند.
ب) افرادی که حروف را می شناخته اند و قادر به خواندن کلمات ساده بوده اند. در بین این افراد کسانی بوده اند که دوره های پیکار با بی سوادی و یا کلاسهای اول و دوم ابتدایی را در رژیم گذرانده بودند.
ج) افرادی که سواد قرآنی داشتند و یا قادر به خواندن و نوشتن به مقدار قابل توجهی بوده اند. در بین این افراد حتی کسانی بودند که کلاس پنجم ابتدایی را در نظام پیش گذرانده یا چندین یا دوره پیکار با بی سوادی را طی کرده بودند.
بررسی مسائل سوادآموزی ایران قبل از انقلاب اسلامی
مبارزه با بی سوادی در ایران سالهاست که موضوع برنامه های مختلف است و دولتهای وقت، سوادآموزی جمعیت بی سواد کشور را همواره یکی از اولویتهای ملی اعلام کرده اند. از این رو طی سالیان متمادی با وجود صرف بودجه سنگین و بهره گیری از نیروی انسانی و امکانات مختلف نه تنها جهل و نادانی ریشه کن نشد، بلکه روز به روز بر تعداد افراد بی سواد جامعه نیز افزوده شد. در طی این مدت سازمانهای مختلفی برای باسوادکردن بی سوادان تشکیل شدند. این سازمانها هر یک با مشکلات متعددی روبرو بودند و با تأسیس هر سازمان جدید مشکلات مربوط به سازمانهای سابق نیز به آن افزوده شد. در این بخش مروری کوتاه بر سازمان های سوادآموزی قبل از انقلاب خواهیم داشت.
تعلیمات اکابر
تعلیمات اکابر، اولین سازمانی بود که به طور رسمی مسئولیت آموزش بزرگسالان را در ایران به عهده گرفت. این سازمان در سال 1351 تأسیس شد و مقرر گردید در تمام مدارس روزانه، کلاسهای شبانه مخصوص باسواد کردن بزرگسالان تشکیل شود. اداره تعلیمات اکابر یکی از ادارات وزارت معارف محسوب می شد و رئیس آن از طرف وزیر معارف انتخاب می شد. وظایف این اداره به شرح زیر به ظاهر بسیار منطقی و مؤثر تعیین شده بود.
1- تهیه و طرح برنامه تعلیمات اکابر
2- تعیین میزان نیاز کشور به کلاسهای اکابر و پیش بینی آن در بودجه های سالانه
3- تشکیل و اداره کلاسهای اکابر در تمام نقاط کشور
4- بازرسی مداوم از کلیه کلاسهای اکابر توسط بازرسهای ثابت و سیار و تهیه دستورالعملهای لازم برای آنان
طبق اساسنامه وزارت معارف موظف بود در تمام نقاط کشور در هر یک از دبستانهای شش یا چهار کلاسه دولتی، مدرسه اکابر تأسیس کند. این مدارس در هفته شش شب و هر شب دو ساعت دایر و متناوباً هر سه شب مخصوص آموزش یک گروه از بزرگسالان بود به نحوی که در هر مدرسه دو دوره کلاسهای شبانه دایر شد.
بررسی مسایل و مشکلات سوادآموزی در این دوره نشان می دهد که مدیریت و برنامه ریزی سواد آموزی دارای نقایص کلی و اساسی بود از جمله بسیاری از بندهای اساسنامه تعلیمات اکابر اصلاً به اجرا درنیامد و برخی ناقص و محدود اجرا شد.
محتوای آموزشی حاوی مطالبی بود که با نیازها و علایق بزرگسالان فاصله زیادی داشت و چون روش تدریس کتاب روش تحلیلی با تأکید بر یادگیری حروف الفبا بود هیچ گونه علاقه و انگیزه ای را نمی توانست در بزرگسالان بی سواد ایجاد کند. به علاوه این روش برای آموزش زبان فارسی بسیار نامناسب بود.
فعالیت کلاسهای اکابر تا شهریور ماه سال 1320 یعنی تا زمان سقوط رضاخان ادامه داشت و در این تاریخ کلاً منهل شدند.
آموزش سالمندان
با در نظر گرفتن جو سیاسی- اجتماعی آن زمان و وقوع جنگ جهانی، فعالیت های سوادآموزی برای مدت طولانی متوقف شد ولی در سال 1322 پس از یک رکورد بلندمدت، کلاسهای سوادآموزی بزرگسالان تحت عنوان «آموزش سالمندان» شروع به کار کرد.
این کلاسها وابسته به وزارت آموزش و پرورش بودند.
در فاصله سالهای 1320-1335 برداشت تازه ای از آموزش بزرگسالان تحت عنوان تعلیمات اساسی در جهان مورد توجه قرار گرفت. بنیانگذار این تفکر و مجری آن سازمان علمی- فرهنگی- تربیتی سازمان ملل متحد یعنی یونسکو بود که برای اولین بار برنامه ای آزمایشی را در کشورهای مصر- هندوستان، فیلیپین و مکزیک به اجرا درآورد از این رو هیأتی به هندوستان اعزام شد. پس از مراجعت این هیأت با استفاده از اطلاعات آنان برنامه ای به طور آزمایشی در چند استان کشور به مرحله اجرا گذاشته شد. برای اجرای این برنامه از هر استان چهار شهرستان و از هر شهرستان یک روستا در نظر گرفته شد.
پس از انتخاب روستاهای مورد نظر، افرادی با نام «مربی تعلیمات اساسی» از میان معلمان محلی هر استان انتخاب شدند تا پس از کارآموزی به روستاهای محل مأموریت خود بروند. سرپرستان این برنامه از میان کارکنان آموزش هر استان انتخاب می شدند که وظایفشان به شرح زیر بود:
1- نظارت بر حسن اجرای برنامه.
2- انتخاب مربیان تعلیمات اساسی
3- انتخاب مراکز فعالیت در شهر و روستا
4- تشکیل کنفرانسهای سالیانه جدید
5- تشکیل کلاس کارآموزی مربیان جدید
6- جلب همکاری سازمانها و موسسات دولتی جهت اجرای برنامه
طبق آمار موجود برنامه تعلیمات اساسی با شرکت 114 سرپرست، 209 مربی و 88 آموزگار زن و مرد در 731 روستای انتخابی به مرحله اجرا گذاشته شد.
این برنامه با توجه به هزینه اجرایی سنگینی که در برداشت، در سال 1320 متوقف شد و اداره آن به «بنگاه عمران» وزارت کشور محول شد. «بنیاد خاور نزدیک» فعالیت های خود را از سال 1328 در منطقه ورامی متمرکز ساخت.
تعلیمات این بنیاد بر پایه آگاهی های شغلی و اجتماعی بنا گذارده شده و هدفش این بود که از حدود خواندن و نوشتن فراتر رود و به رشد آگاهی مردم در زمینه بهداشت و تندرستی، کشاورزی، خانه داری و تربیت کودک و صنایع دستی بپردازد. اگرچه کلیه این اهداف به نتیجه نرسید و در عمل آموزش سواد با همان اهداف گذشته ادامه یافت ولی حداقل برای اولین بار مفهوم آموزش بزرگسالان به مفهوم واقعی خود نزدیک شد.
یکی از مسائل عمده این برنامه وابستگی های فرهنگی با کشورهای پیشرفته بود علاوه بر این اجرای این برنام هزینه سنگینی در بر داشت و در نتیجه گسترش آن در همه مناطق امکان پذیر نبود.
آموزش بزرگسالان
سومین سازمان رسمی و وابسته به دولت که مسئولیت سوادآموزی بزرگسالان را در ایران به عهده گرفت سازمان «آموزش بزرگسالان» بود در سال 1335 با استفاده از تجارب گذشته، فعالیتهای کلاسهای آموزش بزرگسالان از سر گرفته شد و به ظاهر کوشش جدید و دامنه دار برای گسترش و هماهنگی سوادآموزی بزرگسالان آغاز شد.
در این دوره علاوه بر وزارت فرهنگ اجرای برنامه های آموزش بزرگسالان را به عهده داشت. وزارتخانه های دیگری مثل کشاورزی کار، جنگ و سازمانهایی از قبیل بنیاد خاور نزدیک، اداره کل امور اجتماعی و عمران روستایی، ارتش، بانک عمران و سازمان پیشاهنگی نیز در امر سوادآموزی بزرگسالان مشارکت داشتند.
کلاسهای آموزش بزرگسالان تا سال 1345 به کار خود ادامه داد ولی افزایش سریع جمعیت کشور و رقم چشمگیر بزرگسالان بی سواد و همچنین عدم توانایی دولت و کلاسهای در تحت پوشش گرفتن بی سوادان، خود گویایی عدم موفقیت برنامه های مبارزه با بی سوادی بود. به همین جهت به ویژه به دلیل طرح مسأله بی سوادی ایران در سطح بین المللی، اقدامات ظاهراً دامنه داری با نامهای ابتکاری فریبنده از جمله سپاه دانش، کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی و جهاد ملی سوادآموزی به مرحله عمل درآمد.
کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی
در سال 1343 یعنی دو سال پس از تشکیل سپاه دانش، کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی تشکیل شد. در این تاریخ هنوز تعداد بی سوادان، مخصوصاً در میان طبقات فعال جامعه از جمله کشاورزان و کارگران و اصناف بسیار زیاد بود. این امر بر معضلات اقتصادی کشور می افزود.
از این رو بدون استفاده از تجارب گذشته، تنها راه حل، تشکیل سازمان جدید به نام کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی تشخیص داده شد تا مسئولیت از بین بردن بی سوادی را در میان اقشار مختلف جامعه به عهده داشته باشد.
به موجب اولین اساسنامه مصوب سال 1343 وظایف و اختیارات کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی به شرح زیر تعیین شد.
1- تهیه طرح های لازم برای تعمیم سواد در کشورت و اجرای آنها راساً با توسط سازمانهای دیگر.
2- تشکیل کمیته های محلی پیکار با بی سوادی
3- تشکیل کنفرانسها و سمینارهای مربوط به پیکار با بی سوادی و همکاری با سازمانهای یونسکو و سایر مراکز آموزشی جهان
4- بازرسی و نظارت در حسن انجام وظیفه و اقدامات کمیته های محلی پیکار با بی سوادی و صدور تعلیمات لازم
5- بسیج مردم، روشن کردن افکار عمومی، ایجاد محیط مساعد، جلب همکاری و شرکت مؤثر عموم مردم در امر پیکار با بی سوادی
6- اقدام در زمینه تأسیس مرکز تحقیقات و مراکز تربیت معلم و هرگونه تشکیلات و سازمانهای آماری و اداری که برای اجرای هدفهای مورد نظر گرفته باشد.
فعالیتهای کمیته پیکار جهانی با بی سوادی به سه دوره تقسیم شده است:
الف) دوره آزمایشی که از دی ماه 1343 تا شهریور 1344 ادامه داشت.
ب) دوره گسترش فعالیتها که از شهریور 1344 تا مهر 1349 ادامه داشت.
ج) دوره واگذاری فعالیتها.
به این ترتیب فعالیت های اصلی کمیته ملی پیکار جهانی به بی سوادی از سال 1345 و همزمان با برنامه عمرانی چهارم آغاز شد. در این دوره چندین طرح به تصویب رسید و بودجه قابل ملاحظه ای را به خود اختصاص داد که یکی از مهمترین آنها «طرح پیکار با بی سوادی» بود. به موجب این طرح قرار بود طی 5 ساله 1347 تا 1351 در حدود 5/4 میلیون نفر از طریق سپاه دانش و کمیته پیکار با بی سوادی با سواد شوند تا درصد جمعیت باسواد در گروه سنی 10-45 ساله از 35 درصد به 60 درصد افزایش می شدند. هدفهای کیفی این طرح، تعلیم خواندن و نوشتن و ریاضیات پایه افراد بی سواد و ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار اجتماعی و اقتصادی افراد با استفاده از کتابها و نشریات ذکر شده است.
در سال 1348 با توجه به عدم موفقیت در امر سوادآموزی تصمیمی گرفته شد که وظایف اجرایی کمیته پیکار با بی سوادی به سازمانهای مربوط محول شد و کمیته تنها نقش ستاد هماهنگی و برنامه ریزی، نظارت و ارزشیابی را به عهده داشته باشد.
از این رو سوادآموزی بزرگسالان (افرادی که در سنی 35-13) سال بودند و سوادآموزی کودکان واجب التعلیم به وزارت آموزش و پرورش، سوادآموزی روستاییان به وزارت تعاون و امور روستاها، آموزش کارگران بی سواد به وزارت کار و امور اجتماعی و سوادآموزی زنان به سازمان زنان واگذار شد.
در طی مدتی که کمیته ملی پیکار جهانی با بی سوادی مستقیماً مسئولیتهای اجرایی را بر عهده داشت بیش از 3 میلیون نفر در کلاسهای پیکار نام نویسی کردند و از این تعداد تنها حدود یک میلیون نفر موفق به گذراندن امتحانات دوره اول شدند.
بخش دوم: بررسی مسائل و مشکلات سواد آموزی ایران پس از انقلاب اسلامی
مسائل و مشکلاتی که نهضت سوادآموزی به شکلی با آن درگیر بوده است و در بسیاری از موارد سبب پایین آمدن کارایی و کیفیت سوادآموزی شده است طی چند بند به ترتیب زیر خلاصه و جمع بندی می شود:
1- عدم استقبال مطلوب بی سوادان از مشارکت در امر فراگیری سواد و دانش که این مسئله می توان معلول علل بسیار از جمله عوامل ذیل باشد.
الف) فقر مادی و معنوی
ب) بر دوش داشتن مسئولیت سنگین خانواده و تأمین معیشت آنان.
ج) درگیربودن با مسائل اقتصادی و اجتماعی و شغلی
د) آثار سوء سیاستهای رژیم گذشته و بی اعتمادی نسبت به کلاسهای سوادآموزی
هـ ) عیب و عار دانستن شرکت در کلاسها در سنین بالا به خاطر سرزنشها با تمسخر دیگران
و) بی اعتمادی بزرگسالان نسبت به تواناییها و استعدادهای خود و این اندیشه که دیگر زمان آموزش و یادگیری آنان گذشته است و فایده ای در باسوادشدنشان نیست.
ز) وجود این توهم و انتظار که پست و مقام و ثروت الزاماً بایستی به دنبال سواد حاصل شود و طبیعتاً چون همیشه این امر میسر نیست امر آموزش و تحصیل را نیم کاره رها می سازند.
ح) کمبود امکانات مادی و نیروی انسانی لازم در امر آموزش و پروش کودکان واجب التعلیم و در نتیجه دلسرد شدن والدین نسبت به سوادآموزی و پیگیری آموزش خویش چرا که تحصیل فرزندانشان را بر خود مقدم می دانند و انتظار دارند اگرنیرو و هزینه ای صرف می شود ابتدا برای آموزش کودکانشان می باشد.
ت) مهمتر از همه این که هنوز در بی سوادان این باور به وجود نیامده است که بی سوادی چه نقیصه بزرگی است و تا چه میزان در عدم پیشرفت جامعه از ابعاد مختلف اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی تأثیر دارد و سبب به وجود آمدن چه مسائل و مشکلات عمده ای برای خود و خانواده آنان و در نهایت برای جامعه خواهد شد تا در صدد مقابله با آن برآیند.
2- پراکندگی جمعیت، شرایط جغرافیایی متفاوت، وجود زبان و فرهنگهای قومی گوناگون.
3- کمبود نیروهای آموزشی مخصوصاً در استانهای محروم و به ویژه در روستاها و مناطق دورافتاده و همچنین عدم توانایی نهضت در جذب و نگهداری نیروی انسانی لازم به دلیل پایین بودن میزان حقوق و مزایای آموزشیاران و کادر نهضت سوادآموزی و عدم ثبات شغلی آنان به حدی که اعضای این نهاد اطمینانی نسبت به آینده شغلی خود ندارند. در نتیجه با فراهم شدن امکان جذب و استخدام در سازمانهای دیگر، به فعالیت خود در نهضت سوادآموزی خاتمه می دهند.
این امر به طور مداوم سبب جذب و استخدام افراد جدید و بی تجربه در نهضت سوادآموزی می شود و این نهاد را از وجود نیروها و کادرهای مجرب محروم می سازد.
4- اولویت نداشتن امر سوادآموزی در برنامه ها به دلیل این که جامعه درگیر مسائل و مشکلات عمده تری بوده است.
5- عدم توفیق در برنامه ریزی دقیق آموزشی، پژوهشی و تبلیغی
6- عدم هماهنگی ارزش تحصیلی دوره های آموزشی نهضت سوادآموزی با آموزش و پرورش که ادامه تحصیل نوآموزان را در بسیاری موارد غیرممکن می سازد. از سوی دیگر برای ایجاد نسبی، سطح آموزش دوره تکمیلی و کتب مربوط نسبتاً مشکلتر از حد انتظار و مهارتهای آموخته شده قبل بزرگسالان است.
7- به دلیل عدم وجود امکانات و تسهیلات لازم برای پیگیری آموزش بزرگسالان، اکثر سوادآموزان، پس از مدت کوتاهی مطالب آموخته شده را فراموش می کنند و با وجود صرف هزینه، امکانات مادی و نیروی انسانی جامعه از یک سو و تلاشها و از خودگذشتگی بزرگسالان در زمینه سوادآموزی و رسیدن به مرحله باسوادی از سوی دیگر. گرچه نمشان در فهرست اسامی باسواد جامعه رقم می خورد ولی عملاً بی سوادند و نمی توانند از مهارتهای آموخته شده قبلی خویش در حل مسائل و مشکلات اجتماعی- اقتصادی، فرهنگی و شغلی استفاده کنند. این امر سبب ایجاد نگرشهای منفی بسیاری در بزرگسالان می شود. از جمله این که اولاً اعتماد آنان را نسبت به تواناییها و مهارتهای خویش به حداقل می رساند. ثانیاً نظر منفی نسبت به برنامه های سوادآموزی و آموزش بزرگسالان پیدا می کنند، ثالثاً اثرات سوئی در بزرگسالان بی سوادی که هنوز به کلاسهای سوادآموزی راه نیافته اند خواهد داشت، چرا که خود را با افراد دوره دیده یکسان و مشابه می بینند و شرکت در کلاسهای سوادآموزی را بی فایده و غیرضروری ارزیابی می کنند.
8- کمبود امکانات نهضت سوادآموزی نیز سبب بروز مسائل و مشکلات از جمله موارد زیر است که در نهایت از کیفیت و کارآیی برنامه های سوادآموزی می کاهد.
الف) یکسان بودن کتابها، محتوا و مواد و روشهای آموزش در شهر و روستا برای کلیه افراد بدون در نظر گرفتن اختلاف موجود در سن، جنس، قشر اجتماعی و فرهنگی، زبان و غیره.
ب) عدم جذب نیروهای متخصص چه در داخل تشکیلات از جهت ادامه خدمت و چه در خارج از تشکیلات از نظر همکاری و هماهنگی در امر سوادآموزی.
ج) عدم توجه به همگن بودن گروه وجود اختلاف چشمگیر از جمله تفاوتهای بسیار زیاد سنی، سبب کاهش انگیزه و رغبت بزرگسالان برای شرکت در دوره های سوادآموزی و استفاده بجا و مناسب آنان از برنامه های آموزشی است.
« فصل سوم »
روش پژوهش
در این فصل روش تحقیق، جامعه نمونه و روش نمونه گیری، روش جمع آوری اطلاعات و روشهای آماری مورد بررسی قرار می گیرد. این تحقیق با روش همبستگی انجام گرفته است. بدین معنی که رابطه برخی از شاخص ها (باورهای فرهنگی، وضع اقتصادی، سن، علاقه و)
جامعه نمونه و روشهای نمونه گیری
کلیه سوادآموزان و آموزشیاران شهرستان نیشابور در سال 82-81 می باشد.
بر اساس جامعه تحقیق، نمونه ها نیز از دو گروه تشکیل می شوند. گروه اول نمونه هایی هستد که از میان مسئولین نهضت سوادآموزی و همچنین آموزشیاران انتخاب و مورد پرسش قرار گرفته اند. گروه دوم از میان سوادآموزانی که در دوره مقدماتی و تکمیلی به امر آموزش و یادگیری اشتغال داشتند، انتخاب شدند و نمونه های گروه دوم نیز با استفاده از روش تصادفی انتخاب شده اند. به این صورت که از میان سوادآموزان نهضت سوادآموزی در روستای زرداب 100 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند.
روشهای جمع آوری اطلاعات
برای گردآوری اطلاعات و داده های تحقیق از روشهای مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. نمونه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات برای این بخش از تحقیق مورد استفاده قرار گر فتند گروهی از آموزشیاران و مسئولین سوادآموزی از یک سو گروهی از بزرگسالان بی سواد و نوسواد از سوی دیگر بودند. برای کسب اطلاعات از نوسوادانی که در دوره تکمیل به فراگیری اشتغال داشتند از روش پرسشنامه ای استفاده شد. اما نمونه های انتخابی از دوره مقدماتی، به دلیل این هنوز باسواد نشده بودند و مشکلات زیادی در خواندن و نوشتن پرسشنامه داشتند که از طریق مصاحبه و با کمک آموزشیاران خود پرسشنامه را تکمیل نمودند.
روشهای آماری
در هر بررسی، برای تجزیه و تحلیل یافته ها متناسب با روشی که اجرای آن بررسی انتخاب شده است، از روشهای آماری متفاوت استفاده می شود، علاوه بر این برای به کار بردن مقایسه های آماری و تبدیل کیفیبات به کمیات که جهت بررسی یافته ها ضروری است، از روش نمره گذاری که در این محاسبات به کار می رود استفاده شده است.
روش نمره گذاری در مورد پرسشنامه هایی که گونه های آن دارای گزینه هایی هستند که می توان آن را بر روی یک «پیوستار» (زیاد-کم) نشان داد به کار می رود. به این ترتیب که می توان به گزینه زیاد عدد 3 و به گزینه های «متوسط» و «کم» به ترتیب 2 و 1 داد. به عنوان مثال اگر 100 پاسخ دهند به سئوالی به شکل زیر پاسخ داده باشند.
جدول شماره (1) روش نمره گذاری
گزینه ها
زیاد
متوسط
کم
جمع کل
تعداد
3
2
1
تعداد
60
30
10
100
نمره آن به شرح زیر از جاصل جمع نمرات گزینه ها به دست می آید:
180= 3 * 20
مجموع نمرات فوق عدد 250 می باشد. حال با توجه به این که حداکثر نمره ای که این پرسش می تواند به دست آورد عدد 300 است (3*100) یعنی اگر تمامی پاسخ دهندگان گزینه زیاد را انتخاب کرده باشند، می توان بین نتیجه به دست آمده از سئوال فوق (250) و حداکثر نمره ممکن (300) مقایسه به عمل می آورد. برای تسهیل امر مقایسه، نتایج به دست آمده به مقیاس 1 تا 100تبدیل شده است. در مثال فوق حاصل در مقیاس 1 تا 100 استفاده از روش (تناسب) به شرح زیر به دست می آید.
100
300
X
250
این نمره نهایتاً پس از گرد شدن به 83 تغییر و مبنای محاسبه و مقایسه قرار می گیرد.
« فصل چهارم »
یافته های پژوهشی
در این بخش با استفاده از پاسخ هایی که نوسوادان به سئوالات پرسشنامه داده اند و همچنین پاسخ سوادآموزان به پرسشهایی که در مصاحبه مطرح شده است. بخشی از مشکلات مربوط به آموزش و یادگیری آنان آشکار می شود.
جدول شماره 1 زمانی را که بزرگسالان با توجه به مشغولیتها و محدودیتهای خود برای تشکیل کلاسها مناسب می دانند نشان می دهد.
جدول شماره 1- زمان مناسب برای تشکیل کلاسها و ضرورت تغییر کلاس با تغییرفصل
فراوانی
12-11
15-13
16-14
17-13
جمع کل
بلی
خیر
تعداد
79
20
99
25
74
درصد
80
20
100
25
75
تطبق اوقات فراغت سوادآموزان با ساعت تشکیل کلاس
بلی
تاحدودی
خیر
جمع کل
11
32
56
99
همانطور که جدول فوق نشان می دهد اکثر بزرگسالان زمان مناسب برای رفتن به کلاس را ساعات 14 الی 16 بعد از ظهر می دانند ضمناً یک چهارم آنان معتقدند که با تغییر فصل که در نتیجه آن بعدازظهرها طولانی تر یا کوتاه تر می شود لازم است ساعات کلاسهای درس نیز تغییر می کند.
جدول شماره 2- تأثیر ویژگیهای آموزشیار بر یادگیری سوادآموزان.
نوع پاسخ
بلی
خیر
جمع کل
فراوانی
درصد
فراوانی
درصد
فراوانی
درصد
تأثیر سن آموزشیار
17
17
82
83
99
100
تأثیر محلی بودن آموزشیار
85
86
14
14
99
100
تأثیر خوشرویی و خوش اخلاقی آموزشیار
99
100
-
-
99
100
با اینکه سن آموزشیار تأثیر زیادی بر یادگیری اکثر نمونه ها نداشته است اما 17% از سوادآموزان اشاره می کردند که آموزشیاران، مسن تر هماهنگی بیشتری با آنان دارند اما در زمینه محلی بودن آموزشیار اکثر نمونه ها (86) درصد معتقد بودند که محلی بودن آموزشیار و هماهنگ بودن او از نظر ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی با آنان تأثیر غیرقابل انکاری بر یادگیریشان دارد و سبب تفاهم بیشتر و سهولت ارتباطشان با او می شود. ضمناً کلیه پاسخ دهندگان اعتقاد داشتند که برخورد صحیح و خوشرو بودن آموزشیاران یادگیری آنان را تسهیل می کند.
جدول شماره 3- گرایش نمونه ها به آموختن مواد مختلف
نوع
بلی
تاحدودی
خیر
جمع کل
فراوانی
درصد
فراوانی
درصد
فراوانی
درصد
فراوانی
درصد
مهارتهای حرفه ای
59
60
16
16
14
24
99
100
مهارتهای خواندن و نوشتن
95
96
4
4
-
-
99
100
مطالب مذهبی
91
92
8
8
-
-
99
100
مطالب سرگرم کننده
50
51
28
28
21
21
99
100
مطالب اجتماعی
86
86
11
11
2
2
99
100
بررسی نظارت نمونه ها در مورد محتوا و مطالب مورد علاقه شان نشان می دهد که آنان در درجه اول به فراگرفت مهارت های خواندن و نوشتن گرایش دارند.
مطالب مذهبی، مطالب اجتماعی، مهارتهای حرفه ای به ترتیب از اهمیت و اولویت بیشتری برخوردار بوده اند. نتایج نشان می دهند ضمن آن که نیمی از پاسخ دهندگان به مطالب سرگرم کننده اظهار علاقه کرده بودند ولی بقیه برای مطالب سرگرم کننده اهمیت کلی قائل بودند.
مطالب مشابه :
نمونه نامه عدم نیاز در ادارات و شرکت ها
نمونه نامه عدم نیاز در ادارات و شرکت
متن نامه های اداری و رسمی
===== نمونه نامه عدم نیاز و اخراج
تفویض اختیار تصمیم گیری بخش دیگری از آیین نامه آموزشی پیام نور به استان ها
تفویض اختیار تصمیم گیری بخش دیگری از آیین نامه نمونه سوال و با عدم رعایت پیش نیاز،هم
گواهی عدم حضور
طرف سردفتر درزمينه علت عدم انجام معامله در نمونه اي كه به ضميمه اين نیاز خریدار
پاسخ نامه ی جناب آقای زمانی فر در خصوص عدم اجساس نیاز به جلسه انجمن
پاسخ نامه ی جناب آقای زمانی فر در خصوص عدم اجساس نیاز به مجتمع آموزشی نمونه مردمی
نمونه سؤالات «خلاصه سازی نوشته ها و مکاتبات اداری»
ضمن اعلام عدم نیاز به خدمات آن، از نمونه امضای نامه ج- عدم رعایت
پایان نامه بررسی عدم استقبال سوادآموزان از کلاسهای نهضت سوادآموزی
پایان نامه بررسی عدم استقبال و مداوم نیاز دارد تا عدم رضایت نمونه ها می شد
فرم هاي قضايي
و شرایط صوری آن نمونه فرم گواهی نامه عدم پرداخت چک علت نیاز شخصی مالک یا
برچسب :
نمونه نامه عدم نیاز