متن قانون مجازات جدید مصوب 1392
فصل ششم ـ تعلیق اجرای مجازات
ماده 46- در جرائم تعزیری درجه سه تا هشت دادگاه میتواند در صورت وجود شرایط مقرر
برای تعویق صدور حکم، اجرای تمام یا قسمتی از مجازات را از یک تا پنج سال معلق
نماید. دادستان یا قاضی اجرای احکام کیفری نیز پس از اجرای یکسوم مجازات میتواند
از دادگاه صادرکننده حکم قطعی، تقاضای تعلیق نماید. همچنین محکوم میتواند پس از
تحمل یکسوم مجازات، در صورت دارا بودن شرایط قانونی، از طریق دادستان یا قاضی
اجرای احکام کیفری تقاضای تعلیق نماید.
ماده 47- صدور حکم و اجرای مجازات در مورد جرائم زیر و شروع به آنها قابل تعویق و
تعلیق نیست:
الف- جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور، خرابکاری در تأسیسات آب، برق، گاز، نفت
و مخابرات
ب- جرائم سازمانیافته، سرقت مسلحانه یا مقرون به آزار، آدمربایی و اسیدپاشی
پ- قدرتنمایی و ایجاد مزاحمت با چاقو یا هر نوع اسلحه دیگر، جرائم علیه عفت عمومی،
تشکیل یا اداره مراکز فساد و فحشا
ت- قاچاق عمده مواد مخدر یا روانگردان، مشروبات الکلی و سلاح و مهمات و قاچاق
انسان
ث- تعزیر بدل از قصاص نفس، معاونت در قتل عمدی و محاربه و افساد فیالارض
ج- جرائم اقتصادی، با موضوع جرم بیش از یکصد میلیون (100.000.000)ریال
ماده 48- تعلیق مجازات با رعایت مقررات مندرج در تعویق صدور حکم، ممکن است بهطور
ساده یا مراقبتی باشد.
ماده 49- قرار تعلیق اجرای مجازات بهوسیله دادگاه ضمن حکم محکومیت یا پس از صدور
آن صادر میگردد. کسی که اجرای حکم مجازات وی بهطورکلی معلق شده است، اگر در
بازداشت باشد فوری آزاد میگردد.
ماده 50- چنانچه محکومی که مجازات او معلق شده است در مدت تعلیق بدون عذر موجه از
دستورهای دادگاه تبعیت نکند، دادگاه صادرکننده حکم قطعی میتواند به درخواست
دادستان یا قاضی اجرای احکام، برای بار اول یک تا دو سال به مدت تعلیق اضافه یا
قرار تعلیق را لغو نماید. تخلف از دستور دادگاه برای بار دوم، موجب الغای قرار
تعلیق و اجرای مجازات میشود.
ماده 51- تعلیق اجرای مجازات محکوم نسبت به حق مدعی خصوصی تأثیری ندارد و حکم
پرداخت خسارت یا دیه در این موارد اجراء میشود.
ماده 52- هرگاه محکوم از تاریخ صدور قرار تا پایان مدت تعلیق، مرتکب جرم عمدی موجب
حد، قصاص، دیه یا تعزیر تا درجه هفت نشود، محکومیت تعلیقی بیاثر میشود.
ماده 53- در صورتی که قسمتی از مجازات یا یکی از مجازاتهای مورد حکم معلق شود،
مدت تعلیق از زمان خاتمه اجرای مجازات غیرمعلق محاسبه میگردد.
تبصره ـ در مواردی که به موجب قوانین اداری و استخدامی، محکومیت کیفری موجب انفصال
است در صورت تعلیق، محکومیت معلق، موجب انفصال نمیگردد، مگر آنکه در قانون تصریح
یا قرار تعلیق لغو شود.
ماده 54- هرگاه محکوم از تاریخ صدور قرار تا پایان مدت تعلیق، مرتکب یکی از جرائم
عمدی موجب حد، قصاص، دیه یا تعزیر تا درجه هفت شود، پس از قطعیت حکم أخیر، دادگاه
قرار تعلیق را لغو و دستور اجرای حکم معلق را نیز صادر و مراتب را به دادگاه
صادرکننده قرار تعلیق اعلام میکند. دادگاه به هنگام صدور قرار تعلیق بهطور صریح
به محکوم اعلام میکند که اگر در مدت تعلیق مرتکب یکی از جرائم فوق شود، علاوه بر
مجازات جرم أخیر، مجازات معلق نیز درباره وی اجراء میشود.
ماده 55- هرگاه پس از صدور قرار تعلیق، دادگاه احراز نماید که محکوم دارای سابقه
محکومیت کیفری مؤثر یا محکومیتهای قطعی دیگری بوده است که در میان آنها محکومیت
تعلیقی وجود داشته و بدون توجه به آن اجرای مجازات معلق شده است، قرار تعلیق را
لغو میکند. دادستان یا قاضی اجرای احکام نیز موظف است درصورت اطلاع از موارد فوق،
لغو تعلیق مجازات را از دادگاه درخواست نماید. حکم این ماده در مورد تعویق صدور
حکم نیز جاری است.
فصل هفتم ـ نظام نیمه آزادی
ماده 56- نظام نیمه آزادی، شیوهای است که بر اساس آن محکوم میتواند در زمان اجرای
حکم حبس، فعالیتهای حرفهای، آموزشی، حرفهآموزی، درمانی و نظایر اینها را در خارج
از زندان انجام دهد. اجرای این فعالیتها زیر نظر مراکز نیمهآزادی است که در
سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی تأسیس میشود.
ماده 57- در حبسهای تعزیری درجه پنج تا هفت دادگاه صادر کننده حکم قطعی میتواند
مشروط به گذشت شاکی و سپردن تأمین مناسب و تعهد به انجام یک فعالیت شغلی، حرفهای،
آموزشی، حرفهآموزی، مشارکت در تداوم زندگی خانوادگی یا درمان اعتیاد یا بیماری که
در فرآیند اصلاح یا جبران خسارت وارد بر بزهدیده مؤثر است، محکوم را با رضایت خود
او، تحت نظام نیمه آزادی قرار دهد. همچنین محکوم میتواند در طول دوره تحمل مجازات
در صورت دارا بودن شرایط قانونی، صدور حکم نیمه آزادی را تقاضا نماید و دادگاه
موظف به رسیدگی است.
فصل هشتم ـ نظام آزادی مشروط
ماده 58- در مورد محکومیت به حبس تعزیری، دادگاه صادر کننده حکم میتواند در مورد
محکومان به حبس بیش از ده سال پس از تحمل نصف و در سایر موارد پس از تحمل یکسوم
مدت مجازات به پیشنهاد دادستان یا قاضی اجرای احکام با رعایت شرایط زیر حکم به
آزادی مشروط را صادرکند:
الف- محکوم در مدت اجرای مجازات همواره از خود حسن اخلاق و رفتار نشان دهد.
ب- حالات و رفتار محکوم نشان دهد که پس از آزادی، دیگر مرتکب جرمی نمیشود.
پ- به تشخیص دادگاه محکوم تا آنجا که استطاعت دارد ضرر و زیان مورد حکم یا مورد
موافقت مدعی خصوصی را بپردازد یا قراری برای پرداخت آن
ترتیب دهد.
ت- محکوم پیش از آن از آزادی مشروط استفاده نکرده باشد.
انقضای مواعد فوق و همچنین مراتب مذکور در بندهای(الف) و(ب) این ماده پس از گزارش
رئیس زندان محل به تأیید قاضی اجرای احکام میرسد. قاضی اجرای احکام موظف است مواعد
مقرر و وضعیت زندانی را درباره تحقق شرایط مذکور بررسی و در صورت احراز آن،
پیشنهاد آزادی مشروط را به دادگاه تقدیم نماید.
ماده 59- مدت آزادی مشروط شامل بقیه مدت مجازات میشود، لکن دادگاه میتواند مدت
آن را تغییر دهد و در هر حال آزادی مشروط نمیتواند کمتر از یکسال و بیشتر از پنج
سال باشد جز در مواردی که مدت باقیمانده کمتر از یک سال باشد که در این صورت مدت
آزادی مشروط معادل بقیه مدت حبس است.
ماده 60- دادگاه میتواند با توجه به اوضاع و احوال وقوع جرم و خصوصیات روانی و
شخصیت محکوم، او را در مدت آزادی مشروط، به اجرای دستورهای مندرج در قرار تعویق
صدور حکم، ملزم کند. دادگاه، دستورهای مذکور و آثار عدم تبعیت از آنها و نیز آثار
ارتکاب جرم جدید را در حکم خود قید و به محکوم تفهیم میکند.
ماده 61- هرگاه محکوم در مدت آزادی مشروط بدون عذر موجه از دستورهای دادگاه تبعیت
نکند برای بار اول یک تا دو سال به مدت آزادی مشروط وی افزوده میشود. در صورت
تکرار یا ارتکاب یکی از جرائم عمدی موجب حد، قصاص، دیه یا تعزیر تا درجه هفت،
علاوه بر مجازات جرم جدید، مدت باقیمانده محکومیت نیز
به اجراء در میآید، در غیر این صورت آزادی او قطعی میشود.
ماده 62- در جرائم تعزیری از درجه پنج تا درجه هشت، دادگاه میتواند در صورت وجود
شرایط مقرر در تعویق مراقبتی، محکوم به حبس را بارضایت وی در محدوده مکانی مشخص
تحت نظارت سامانه(سیستم)های الکترونیکی قرار دهد.
تبصره- دادگاه در صورت لزوم میتواند محکوم را تابع تدابیر نظارتی یا دستورهای ذکر
شده در تعویق مراقبتی قرار دهد.
ماده 63- آیین نامه اجرائی مواد مربوط به نظام نیمهآزادی وآزادی مشروط ظرف شش ماه
از تاریخ لازمالاجراء شدن این قانون بهوسیله سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و
تربیتی کشور تهیه میشود و به تصویب رئیس قوه قضائیه میرسد.
فصل نهم ـ مجازاتهای جایگزین حبس
ماده 64- مجازاتهای جایگزین حبس عبارت از دوره مراقبت، خدمات عمومی رایگان، جزای
نقدی، جزای نقدی روزانه و محرومیت از حقوق اجتماعی است که در صورت گذشت شاکی و
وجود جهات تخفیف با ملاحظه نوع جرم و کیفیت ارتکاب آن، آثار ناشی از جرم، سن،
مهارت، وضعیت، شخصیت و سابقه مجرم، وضعیت بزهدیده و سایر اوضاع و احوال، تعیین و
اجراء میشود.
تبصره- دادگاه در ضمن حکم، به سنخیت و تناسب مجازات مورد حکم با شرایط و کیفیات
مقرر در این ماده تصریح میکند. دادگاه نمیتواند به بیش از دو نوع از مجازاتهای
جایگزین حکم دهد.
ماده 65- مرتکبان جرائم عمدی که حداکثر مجازات قانونی آنها سه ماه حبس است بهجای
حبس به مجازات جایگزین حبس محکوم میگردند.
ماده 66- مرتکبان جرائم عمدی که حداکثر مجازات قانونی آنها نود و یک روز تا شش ماه
حبس است بهجای حبس به مجازات جایگزین حبس محکوم میگردند مگر اینکه به دلیل ارتکاب
جرم عمدی دارای سابقه محکومیت کیفری به شرح زیر باشند و از اجرای آن پنج سال
نگذشته باشد:
الف- بیش از یک فقره سابقه محکومیت قطعی به حبس تا شش ماه یا جزای نقدی بیش از ده
میلیون (10.000.000)ریال یا شلاق تعزیری
ب- یک فقره سابقه محکومیت قطعی به حبس بیش از شش ماه یا حد یا قصاص یا پرداخت بیش
از یکپنجم دیه
ماده 67- دادگاه میتواند مرتکبان جرائم عمدی را که حداکثر مجازات قانونی آنها بیش
از شش ماه تا یکسال حبس است به مجازات جایگزین حبس محکوم کند، در صورت وجود شرایط
ماده(66) این قانون اعمال مجازاتهای جایگزین حبس ممنوع است.
ماده 68- مرتکبان جرائم غیرعمدی به مجازات جایگزین حبس محکوم میگردند مگر اینکه
مجازات قانونی جرم ارتکابی بیش از دو سال حبس باشد که
در این صورت حکم به مجازات جایگزین حبس، اختیاری است.
ماده 69- مرتکبان جرائمی که نوع یا میزان تعزیر آنها در قوانین موضوعه تعیین نشده
است به مجازات جایگزین حبس محکوم میگردند.
ماده 70- دادگاه ضمن تعیین مجازات جایگزین، مدت مجازات حبس را نیز تعیین میکند تا
درصورت تعذر اجرای مجازات جایگزین، تخلف از دستورها یا عجز از پرداخت جزای نقدی،
مجازات حبس اجراء شود.
ماده 71- اعمال مجازاتهای جایگزین حبس در مورد جرائم علیه امنیت داخلی یا خارجی
کشور ممنوع است.
ماده 72- تعدد جرائم عمدی که مجازات قانونی حداقل یکی از آنها بیش از شش ماه حبس
باشد مانع از صدور حکم به مجازات جایگزین حبس است.
ماده 73- در جرائم عمدی که مجازات قانونی آنها بیش از یک سال حبس است در صورت
تخفیف مجازات به کمتر از یک سال، دادگاه نمیتواند به مجازات جایگزین حبس حکم نماید.
ماده 74- مقررات این فصل در مورد احکام قطعی که پیش از لازمالاجراء شدن این قانون
صادرشده است اجراء نمیشود.
ماده 75- همراه بودن سایر مجازاتها با مجازات حبس، مانع از صدور حکم به مجازات
جایگزین حبس نیست. در این صورت دادگاه میتواند به مجازاتهای مذکور همزمان با
مجازات جایگزین حبس حکم دهد.
ماده 76- ملاک تعیین صلاحیت دادگاه و تجدیدنظرخواهی از حکم محکومیت به مجازات
جایگزین حبس، مجازات قانونی جرم ارتکابی است.
ماده 77- قاضی اجرای احکام میتواند با توجه به وضعیت محکوم و شرایط و آثار اجرای
حکم، تشدید، تخفیف، تبدیل یا توقف موقت مجازات مورد حکم را به دادگاه صادرکننده
رأی پیشنهاد کند.
قاضی مذکور به تعداد لازم مددکار اجتماعی و مأمور مراقبت در اختیار دارد.
ماده 78- محکوم در طول دوره محکومیت باید تغییراتی نظیر تغییر شغل و محل اقامت را
که مانع یا مخل اجرای حکم باشد به قاضی اجرای احکام اطلاع دهد.
ماده 79- تعیین انواع خدمات عمومی و دستگاهها و مؤسسات دولتی و عمومی پذیرنده
محکومان و نحوه همکاری آنان با قاضی اجرای احکام و محکوم، بهموجب آییننامهای است
که ظرف سه ماه از تاریخ لازمالاجراء شدن این قانون بهوسیله وزارتخانههای کشور و
دادگستری تهیه میشود و با تأیید رئیس قوه قضائیه بهتصویب هیأت وزیران میرسد.
مقررات این فصل پس از تصویب آییننامه موضوع این ماده لازمالاجراء میشود.
ماده 80- چنانچه رعایت مفاد حکم دادگاه از سوی محکوم حاکی از اصلاح رفتار وی باشد
دادگاه میتواند به پیشنهاد قاضی اجرای احکام برای یکبار بقیه مدت مجازات را تا
نصف آن تقلیل دهد.
ماده 81- چنانچه محکوم از اجرای مفاد حکم یا دستورهای دادگاه تخلف نماید، به
پیشنهاد قاضی اجرای احکام و رأی دادگاه برای بار نخست یک چهارم تا یکدوم به
مجازات مورد حکم افزوده میشود و در صورت تکرار، مجازات حبس اجراء میگردد.
تبصره- دادگاه در متن حکم آثار تبعیت و تخلف از مفاد حکم را بهطورصریح قید و به
محکوم تفهیم میکند. قاضی اجرای احکام نیز در ضمن اجراء با رعایت مفاد حکم دادگاه و
مقررات مربوط، نحوه نظارت و مراقبت بر محکوم را مشخص مینماید.
ماده 82- چنانچه اجرای تمام یا بخشی از مجازاتهای جایگزین حبس با مانعی مواجه
گردد، مجازات مورد حکم یا بخش اجراءنشده آن بعد از رفع مانع اجراء میگردد.
چنانچه مانع مذکور به واسطه رفتار عمدی محکوم و برای متوقف کردن مجازات ایجاد گردد
مجازات اصلی اجراء میشود.
ماده 83- دوره مراقبت دورهای است که طی آن محکوم، به حکم دادگاه و تحت نظارت قاضی
اجرای احکام به انجام یک یا چند مورد از دستورهای مندرج در تعویق مراقبتی به شرح
ذیل محکوم میگردد:
الف- در جرائمی که مجازات قانونی آنها حداکثر سه ماه حبس است، تا
ششماه
ب- در جرائمی که مجازات قانونی آنها نود و یک روز تا شش ماه حبس است و جرائمی که
نوع و میزان تعزیر آنها در قوانین موضوعه تعیین نشده است، شش ماه تا یک سال
پ- در جرائمی که مجازات قانونی آنها بیش از شش ماه تا یک سال است، یک تا دو سال
ت- در جرائم غیرعمدی که مجازات قانونی آنها بیش از یک سال است، دو تا چهار سال
ماده 84- خدمات عمومی رایگان، خدماتی است که با رضایت محکوم برای مدت معین به شرح
ذیل مورد حکم واقع میشود و تحت نظارت قاضی اجرای احکام اجراء میگردد:
الف- جرائم موضوع بند(الف)ماده(83) تا دویست و هفتاد ساعت
ب- جرائم موضوع بند(ب)ماده(83)دویست و هفتاد تا پانصد و چهل ساعت
پ- جرائم موضوع بند(پ)ماده(83) پانصد و چهل تا هزار و هشتاد ساعت
ت- جرائم موضوع بند(ت)ماده(83) هزار و هشتاد تا دو هزار و صد و شصت ساعت
تبصره1- ساعات ارائه خدمت عمومی برای افراد شاغل بیش از چهار ساعت و برای افراد
غیرشاغل بیش از هشت ساعت در روز نیست. در هر حال ساعات ارائه خدمت در روز نباید
مانع امرار معاش متعارف محکوم شود.
تبصره2- حکم به ارائه خدمت عمومی مشروط به رعایت همه ضوابط و مقررات قانونی مربوط
به آن خدمت از جمله شرایط کار زنان و نوجوانان، محافظتهای فنی و بهداشتی و ضوابط
خاص کارهای سخت و زیانآور است.
تبصره3- دادگاه نمیتواند به بیش از یک خدمت عمومی مقرر در آییننامه موضوع این فصل
حکم دهد. در هر حال در صورت عدم رضایت محکوم، به انجام خدمات عمومی، مجازات اصلی
مورد حکم واقع میشود.
تبصره4- قاضی اجرای احکام میتواند بنا به وضع جسمانی و نیاز به خدمات پزشکی یا
معذوریتهای خانوادگی و مانند آنها، انجام خدمات عمومی را به طور موقت و حداکثر تا
سه ماه در طول دوره، تعلیق نماید یا تبدیل آن را به مجازات جایگزین دیگر به دادگاه
صادرکننده حکم پیشنهاد دهد.
ماده 85- جزای نقدی روزانه عبارت است از یک هشتم تا یک چهارم درآمد روزانه محکوم
که بهشرح زیر مورد حکم واقع میشود و با نظارت اجرای احکام وصول میگردد:
الف- جرائم موضوع بند(الف) ماده(83) تا یکصد و هشتاد روز
ب- جرائم موضوع بند(ب) ماده(83) یکصد و هشتاد تا سیصد و شصت روز
پ- جرائم موضوع بند(پ) ماده(83) سیصد و شصت تا هفتصد و بیست روز
ت- جرائم موضوع بند(ت) ماده(83) هفتصد و بیست تا هزار و چهارصد و چهل روز
تبصره- محکوم موظف است در پایان هر ماه ظرف ده روز مجموع جزای نقدی روزانه آن ماه
را پرداخت نماید.
ماده 86- میزان جزای نقدی جایگزین حبس به شرح زیر است:
الف- جرائم موضوع بند(الف) ماده(83) تا نه میلیون (9.000.000)ریال
ب- جرائم موضوع بند(ب) ماده(83) از نه میلیون(9.000.000)ریال تا هجده
میلیون(18.000.000)ریال
پ- جرائم موضوع بند(پ) ماده(83) از هجده میلیون(18.000.000)ریال تا سی و شش
میلیون(36.000.000)ریال
ت- جرائم موضوع بند(ت) ماده(83) از سی و شش میلیون(36.000.000)ریال تا هفتاد و دو
میلیون (72.000.000) ریال
ماده 87- دادگاه میتواند ضمن حکم به مجازات جایگزین حبس، با توجه به جرم ارتکابی
و وضعیت محکوم، وی را به یک یا چند مورد از مجازاتهای تبعی و یا تکمیلی نیز محکوم
نماید. در این صورت مدت مجازات مذکور نباید بیش از دو سال شود.
فصل دهم ـ مجازاتها و اقدامات تأمینی و تربیتی اطفال و نوجوانان
ماده 88- درباره اطفال و نوجوانانی که مرتکب جرائم تعزیری میشوند و سن آنها در
زمان ارتکاب، نه تا پانزده سال تمام شمسی است حسب مورد، دادگاه یکی از تصمیمات زیر
را اتخاذ میکند:
الف- تسلیم به والدین یا اولیاء یا سرپرست قانونی با أخذ تعهد به تأدیب و تربیت و
مواظبت در حسن اخلاق طفل یا نوجوان
تبصره- هرگاه دادگاه مصلحت بداند میتواند حسب مورد از اشخاص مذکور در این بند تعهد
به انجام اموری از قبیل موارد ذیل و اعلام نتیجه به دادگاه در مهلت مقرر را نیز
أخذ نماید:
1- معرفی طفل یا نوجوان به مددکار اجتماعی یا روانشناس و دیگر متخصصان و همکاری با
آنان
2- فرستادن طفل یا نوجوان به یک مؤسسه آموزشی و فرهنگی به منظور تحصیل یا حرفهآموزی
3- اقدام لازم جهت درمان یا ترک اعتیاد طفل یا نوجوان تحت نظر پزشک
4- جلوگیری از معاشرت و ارتباط مضر طفل یا نوجوان با اشخاص به تشخیص دادگاه
5- جلوگیری از رفت و آمد طفل یا نوجوان به محلهای معین
ب- تسلیم به اشخاص حقیقی یا حقوقی دیگری که دادگاه به مصلحت طفل یا نوجوان بداند
با الزام به انجام دستورهای مذکور دربند(الف) در صورت عدم صلاحیت والدین، اولیاء
یا سرپرست قانونی طفل یا نوجوان و یا عدم دسترسی به آنها با رعایت مقررات
ماده(١١٧٣)قانون مدنی
تبصره- تسلیم طفل به اشخاص واجد صلاحیت منوط به قبول آنان است.
پ- نصیحت به وسیله قاضی دادگاه
ت- اخطار و تذکر و یا أخذ تعهد کتبی به عدم تکرار جرم
ث- نگهداری در کانون اصلاح و تربیت از سه ماه تا یک سال در مورد جرائم تعزیری درجه
یک تا پنج
تبصره 1- تصمیمات مذکور در بندهای(ت) و(ث) فقط درباره اطفال و نوجوانان دوازده تا
پانزده سال قابل اجراء است. اعمال مقررات بند(ث) در مورد اطفال و نوجوانانی که
جرائم موجب تعزیر درجه یک تا پنج را مرتکب شدهاند، الزامی است.
تبصره 2 - هرگاه نابالغ مرتکب یکی از جرائم موجب حد یا قصاص گردد درصورتی که از
دوازده تا پانزده سال قمری داشته باشد به یکی از اقدامات مقرر در بندهای(ت)ویا(ث)
محکوم میشود و در غیراین صورت یکی از اقدامات مقرر در بندهای(الف) تا (پ) این
ماده در مورد آنها اتخاذ میگردد.
تبصره 3- در مورد تصمیمات مورد اشاره در بندهای(الف) و(ب) این ماده، دادگاه اطفال
و نوجوانان میتواند با توجه به تحقیقات به عمل آمده و همچنین گزارشهای مددکاران
اجتماعی از وضع طفل یا نوجوان و رفتار او، هر چند بار که مصلحت طفل یا نوجوان
اقتضاء کند در تصمیم خود تجدیدنظر نماید.
ماده 89- درباره نوجوانانی که مرتکب جرم تعزیری میشوند و سن آنها در زمان ارتکاب،
بین پانزده تا هجده سال تمام شمسی است مجازاتهای زیر اجراء میشود:
الف- نگهداری در کانون اصلاح و تربیت از دو تا پنج سال در مورد جرائمی که مجازات
قانونی آنها تعزیر درجه یک تا سه است.
ب- نگهداری در کانون اصلاح و تربیت از یک تا سه سال در مورد جرائمی که مجازات
قانونی آنها تعزیر درجه چهار است.
پ- نگهداری در کانون اصلاح و تربیت از سه ماه تا یک سال یا پرداخت جزای نقدی از ده
میلیون(10.000.000)ریال تا چهل میلیون(40.000.000)ریال یا انجام یکصد و هشتاد تا
هفتصد و بیست ساعت خدمات عمومی رایگان در مورد جرائمی که مجازات قانونی آنها تعزیر
درجه پنج است.
ت- پرداخت جزای نقدی از یک میلیون(1.000.000)ریال تا ده میلیون (10.000.000)ریال
یا انجام شصت تا یکصد و هشتاد ساعت خدمات عمومی رایگان درمورد جرائمی که مجازات
قانونی آنها تعزیر درجه شش است.
ث- پرداخت جزای نقدی تا یک میلیون (1.000.000)ریال در مورد جرائمی که مجازات
قانونی آنها تعزیر درجه هفت و هشت است.
تبصره 1- ساعات ارائه خدمات عمومی، بیش از چهار ساعت در روز نیست.
تبصره 2- دادگاه میتواند با توجه به وضع متهم و جرم ارتکابی، به جای صدور حکم به
مجازات نگهداری یا جزای نقدی موضوع بندهای(الف) تا(پ) این ماده، به اقامت در منزل
در ساعاتی که دادگاه معین میکند یا به نگهداری در کانون اصلاح و تربیت در دو روز
آخر هفته حسب مورد برای سه ماه تا پنج سال حکم دهد.
ماده 90- دادگاه میتواند با توجه به گزارشهای رسیده از وضع طفل یا نوجوان و
رفتار او در کانون اصلاح و تربیت یک بار در رأی خود تجدیدنظر کند و مدت نگهداری را
تا یک سوم تقلیل دهد یا نگهداری را به تسلیم طفل یا نوجوان به ولی یا سرپرست
قانونی او تبدیل نماید. تصمیم دادگاه مبنی بر تجدیدنظر درصورتی اتخاذ میشود که
طفل یا نوجوان حداقل یکپنجم از مدت نگهداری در کانون اصلاح و تربیت را گذرانده
باشد. رأی دادگاه در این مورد قطعی است. این امر مانع استفاده از آزادی مشروط و
سایر تخفیفات قانونی با تحقق شرایط آنها نیست.
ماده 91- در جرائم موجب حد یا قصاص هرگاه افراد بالغ کمتر از هجده سال، ماهیت جرم
انجامشده و یا حرمت آن را درک نکنند و یا در رشد و کمال عقل آنان شبهه وجود داشته
باشد، حسب مورد با توجه به سن آنها به مجازاتهای پیشبینی شده در این فصل محکوم
میشوند.
تبصره- دادگاه برای تشخیص رشد و کمال عقل میتواند نظر پزشکی قانونی را استعلام یا
از هر طریق دیگر که مقتضی بداند، استفاده کند.
ماده 92- در جرائمی که مستلزم پرداخت دیه یا هر ضمان مالی دیگری است، دادگاه اطفال
و نوجوانان مطابق مقررات مربوط به پرداخت دیه و خسارت حکم میکند.
ماده 93- دادگاه میتواند درصورت احراز جهات تخفیف، مجازاتها را تا نصف حداقل
تقلیل دهد و اقدامات تأمینی و تربیتی اطفال و نوجوانان را به اقدام دیگری تبدیل
نماید.
ماده 94- دادگاه میتواند در مورد تمام جرائم تعزیری ارتکابی توسط نوجوانان، صدور
حکم را به تعویق اندازد یا اجرای مجازات را معلق کند.
ماده 95- محکومیتهای کیفری اطفال و نوجوانان فاقد آثار کیفری است.
فصل یازدهم ـ سقوط مجازات
مبحث اول ـ عفو
ماده 96- عفو یا تخفیف مجازات محکومان، در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رئیس
قوه قضائیه با مقام رهبری است.
ماده 97- عفو عمومی که به موجب قانون در جرائم موجب تعزیر اعطاء میشود، تعقیب و
دادرسی را موقوف میکند. در صورت صدور حکم محکومیت، اجرای مجازات موقوف و آثار
محکومیت نیز زائل میشود.
ماده 98- عفو، همه آثار محکومیت را منتفی میکند لکن تأثیری در پرداخت دیه و جبران
خسارت زیاندیده ندارد.
مبحث دوم ـ نسخ قانون
ماده 99- نسخ قانون، تعقیب و اجرای مجازات را موقوف میکند. آثار نسخ قوانین کیفری به
شرح مندرج در ماده(10) این قانون است.
مبحث سوم ـ گذشت شاکی
ماده 100- در جرائم تعزیری قابل گذشت، گذشت شاکی یا مدعی خصوصی حسب مورد موجب
موقوفی تعقیب یا موقوفی اجرای مجازات است.
تبصره 1- جرائم قابل گذشت، جرائمی میباشند که شروع و ادامه تعقیب و رسیدگی و اجرای
مجازات، منوط به شکایت شاکی و عدم گذشت وی است.
تبصره 2- جرائم غیر قابل گذشت، جرائمی میباشند که شکایت شاکی و گذشت وی در شروع
به تعقیب و رسیدگی و ادامه آنها و اجرای مجازات تأثیری ندارد.
تبصره 3- مقررات راجع به گذشت، شاکی در مورد مجازاتهای قصاص نفس و عضو، حدقذف و
حدسرقت همان است که در کتاب دوم«حدود» و سوم«قصاص» این قانون ذکر شده است. گذشت
شاکی در سایر حدود تأثیری در سقوط و تخفیف مجازات ندارد.
ماده 101- گذشت باید منجّز باشد و به گذشت مشروط و معلق درصورتی ترتیب اثر داده میشود
که آن شرط یا معلقٌعلیه تحقق یافته باشد. همچنین عدول از گذشت، مسموع نیست.
تبصره 1- گذشت مشروط یا معلق مانع تعقیب، رسیدگی و صدور حکم نیست، ولی اجرای
مجازات در جرائم قابلگذشت منوط به عدم تحقق شرط یا معلقٌعلیه است. در این صورت،
محکومٌعلیه با قرار تأمین مناسب آزاد میشود.
تبصره2- تأثیر گذشت قیم اتفاقی، منوط به تأیید دادستان است.
ماده 102- هرگاه متضررین از جرم، متعدد باشند تعقیب جزائی با شکایت هر یک از آنان
شروع میشود ولی موقوفی تعقیب، رسیدگی و اجرای مجازات موکول به گذشت تمام کسانی
است که شکایت کردهاند.
تبصره- حق گذشت، به وراث قانونی متضرر از جرم، منتقل و در صورت گذشت همگی وراث حسب
مورد تعقیب، رسیدگی یا اجرای مجازات موقوف میگردد.
ماده 103- چنانچه قابل گذشت بودن جرمی در قانون تصریح نشده باشد، غیرقابل گذشت
محسوب میشود مگر اینکه از حقالناس بوده و شرعاً قابل گذشت باشد.
ماده 104- علاوه بر جرائم تعزیری مندرج در کتاب دیات و فصل حدقذف این قانون و
جرائمی که به موجب قوانین خاص قابلگذشت میباشند، جرائم مندرج در قسمت أخیر ماده
(596) و مواد (608)، (622)، (632)، (633)، (642)، (648)، (668)، (669)، (676)،
(677)، (679)، (682)، (684)، (685)، (690)، (692)، (694)، (697)، (698)، (699) و
(700) از کتاب پنجم «تعزیرات» نیز قابل گذشت محسوب میشوند.
مبحث چهارم ـ مرور زمان
ماده 105- مرور زمان، در صورتی تعقیب جرائم موجب تعزیر را موقوف میکند که از
تاریخ وقوع جرم تا انقضای مواعد زیر تعقیبنشده یا از تاریخ آخرین اقدام تعقیبی یا
تحقیقی تا انقضای این مواعد به صدور حکم قطعی منتهی نگردیده باشد:
الف- جرائم تعزیری درجه یک تا سه با انقضای پانزدهسال
ب- جرائم تعزیری درجه چهار با انقضای دهسال
پ- جرائم تعزیری درجه پنج با انقضای هفتسال
ت- جرائم تعزیری درجه شش با انقضای پنجسال
ث- جرائم تعزیری درجه هفت و هشت با انقضای سهسال.
تبصره 1- اقدام تعقیبی یا تحقیقی، اقدامی است که مقامات قضائی در اجرای یک وظیفه
قانونی از قبیل احضار، جلب، بازجویی، استماع اظهارات شهود و مطلعان، تحقیقات یا
معاینه محلی و نیابت قضائی انجام میدهند.
تبصره 2- در مورد صدور قرار اناطه، مرور زمان تعقیب از تاریخ قطعیت رأی مرجعی که
رسیدگی کیفری منوط به صدور آن است، شروع میشود.
ماده 106- در جرائم تعزیری قابلگذشت هرگاه متضرر از جرم در مدت یک سال از تاریخ
اطلاع از وقوع جرم، شکایت نکند، حق شکایت کیفری او ساقط میشود مگر اینکه تحت سلطه
متهم بوده یا به دلیلی خارج از اختیار، قادر به شکایت نباشد که در این صورت مهلت
مزبور از تاریخ رفع مانع محاسبه میشود. هرگاه متضرر از جرم قبل از انقضای مدت
مذکور فوت کند و دلیلی بر صرفنظر وی از طرح شکایت نباشد هر یک از ورثه وی در مهلت
شش ماه از تاریخ وفات حق شکایت دارد.
تبصره- غیر از مواردی که شاکی تحت سلطه متهم بوده، درصورتی به شکایت وی یا ورثه او
رسیدگی میشود که جرم موضوع شکایت طبق ماده (105) این قانون مشمول مرور زمان نشده
باشد.
ماده 107- مرور زمان، اجرای احکام قطعی تعزیری را موقوف میکند و مدت آن از تاریخ
قطعیت حکم به قرار زیر است:
الف- جرائم تعزیری درجه یک تا سه با انقضای بیستسال
ب- جرائم تعزیری درجه چهار با انقضای پانزدهسال
پ- جرائم تعزیری درجه پنج با انقضای دهسال
ت- جرائم تعزیری درجه شش با انقضای هفتسال
ث- جرائم تعزیری درجه هفت و هشت با انقضای پنجسال
تبصره 1- اگر اجرای تمام یا بقیه مجازات موکول به گذشتن مدت یا رفع مانعی باشد،
مرور زمان از تاریخ انقضای آن مدت یا رفع مانع محاسبه میشود.
تبصره 2- مرور زمان اجرای احکام دادگاههای خارج از کشور درباره اتباع ایرانی در
حدود مقررات و موافقتنامههای قانونی، مشمول مقررات این ماده است.
ماده 108- هرگاه اجرای مجازات، شروع ولی به هر علت قطع شود، تاریخ شروع مرور زمان،
تاریخ قطع اجرای مجازات است و در مواردی که بیش از یک نوبت قطع شود شروع مرور زمان
از تاریخ آخرین انقطاع است مگر اینکه اجرای مجازات براثر رفتار عمدی محکوم قطع شده
باشد که در این صورت مرور زمان اعمال نمیشود.
ماده 109- جرائم ذیل مشمول مرور زمان تعقیب، صدور حکم و اجرای مجازات نمیشوند:
الف- جرائم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور
ب- جرائم اقتصادی شامل کلاهبرداری و جرائم موضوع تبصره ماده(36) این قانون با
رعایت مبلغ مقرر در آن ماده
پ- جرائم موضوع قانون مبارزه با مواد مخدر
ماده 110- هرگاه در مورد یک شخص به موجب حکم یا احکامی محکومیتهای قطعی متعدد
صادر شود، شروع به اجرای هر یک از محکومیتها، نسبت به دیگر محکومیتها، قاطع مرور
زمان است.
ماده 111- در موارد تعلیق اجرای مجازات یا اعطای آزادی مشروط در صورت لغو قرار
تعلیق یا حکم آزادی مشروط، مبدأ مرور زمان، تاریخ لغو قرار یا حکم است.
ماده 112- قطع مرور زمان، مطلق است و نسبت به کلیه شرکا و معاونان اعم از آنکه
تعقیب شده یا نشده باشند، اعمال میشود هر چند تعقیب فقط درباره یکی از آنها شروع
شده باشد. همچنین شروع به اجرای حکم در مورد برخی از شرکا یا معاونان جرم قاطع
مرور زمان نسبت به دیگر محکومان است.
ماده 113- موقوف شدن تعقیب، صدور حکم یا اجرای مجازات، مانع از استیفای حقوق مدعی
خصوصی نیست و متضرر از جرم میتواند دعوای خصوصی را در مرجع صالح اقامه نماید.
مبحث پنجم ـ توبه مجرم
ماده 114- در جرائم موجب حد به استثنای قذف و محاربه هرگاه متهم قبل از اثبات جرم،
توبه کند و ندامت و اصلاح او برای قاضی محرز شود، حد از او ساقط میگردد. همچنین
اگر جرائم فوق غیر از قذف با اقرار ثابت شده باشد، در صورت توبه مرتکب حتی پس از
اثبات جرم، دادگاه میتواند عفو مجرم را توسط رئیس قوه قضائیه از مقام رهبری
درخواست نماید.
تبصره 1- توبه محارب قبل از دستگیری یا تسلط بر او موجب سقوط حد است.
تبصره 2- در زنا و لواط هرگاه جرم به عنف، اکراه و یا با اغفال بزهدیده انجام
گیرد، مرتکب درصورت توبه و سقوط مجازات به شرح مندرج در این ماده به حبس یا شلاق
تعزیری درجه شش یا هر دوی آنها محکوم میشود.
ماده 115- در جرائم تعزیری درجه شش، هفت و هشت چنانچه مرتکب توبه نماید و ندامت و
اصلاح او برای قاضی محرز شود، مجازات ساقط میشود. در سایر جرائم موجب تعزیر
دادگاه میتواند مقررات راجع به تخفیف مجازات را اعمال نماید.
تبصره 1- مقررات راجع به توبه درباره کسانی که مقررات تکرار جرائم تعزیری در مورد
آنها اعمال میشود، جاری نمیگردد.
تبصره 2- اطلاق مقررات این ماده و همچنین بند(ب) ماده(7) و بندهای(الف)و(ب)
ماده(8) و مواد(27)، (39)، (40)، (45)، (46)، (93)، (94) و (105) این قانون شامل
تعزیرات منصوص شرعی نمیشود.
ماده 116- دیه، قصاص، حد قذف و محاربه با توبه ساقط نمیگردد.
ماده 117- در مواردی که توبه مرتکب، موجب سقوط یا تخفیف مجازات میگردد، توبه،
اصلاح و ندامت وی باید احراز گردد و به ادعای مرتکب اکتفاء نمیشود. چنانچه پس از
اعمال مقررات راجع به توبه، ثابت شود که مرتکب تظاهر به توبه کرده است سقوط مجازات
و تخفیفات درنظر گرفته شده ملغی و مجازات اجراء میگردد. در این مورد چنانچه
مجازات از نوع تعزیر باشد مرتکب به حداکثر مجازات تعزیری محکوم میشود.
ماده 118- متهم میتواند تا قبل از قطعیت حکم، ادله مربوط به توبه خود را حسب مورد
به مقام تعقیب یا رسیدگی ارائه نماید.
ماده 119- چنانچه دادستان مخالف سقوط یا تخفیف مجازات باشد، میتواند به مرجع
تجدیدنظر اعتراض کند.
مبحث ششم ـ اعمال قاعده درأ
ماده 120- هرگاه وقوع جرم یا برخی از شرایط آن و یا هریک از شرایط مسؤولیت کیفری
مورد شبهه یا تردید قرار گیرد و دلیلی بر نفی آن یافت نشود حسبمورد جرم یا شرط
مذکور ثابت نمیشود.
ماده 121- در جرائم موجب حد به استثنای محاربه، افساد فیالارض، سرقت و قذف، به صرف
وجود شبهه یا تردید و بدون نیاز به تحصیل دلیل، حسب مورد جرم یا شرط مذکور ثابت
نمیشود.
بخش سوم ـ جرائم
فصل اول ـ شروع به جرم
ماده 122- هر کس قصد ارتکاب جرمی کرده و شروع به اجرای آن نماید، لکن بهواسطه
عامل خارج از اراده او قصدش معلق بماند، بهشرح زیر مجازات میشود:
الف- در جرائمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، حبس دائم یا حبس تعزیری درجه یک
تا سه است به حبس تعزیری درجه چهار
ب - در جرائمی که مجازات قانونی آنها قطع عضو یا حبس تعزیری درجه چهار است به حبس
تعزیری درجه پنج
پ - در جرائمی که مجازات قانونی آنها شلاق حدی یا حبس تعزیری درجه پنج است به حبس
تعزیری یا شلاق یا جزای نقدی درجه شش
تبصره- هرگاه رفتار ارتکابی، ارتباط مستقیم با ارتکاب جرم داشته، لکن به جهات مادی
که مرتکب از آنها بیاطلاع بوده وقوع جرم غیرممکن باشد، اقدام انجامشده در حکم
شروع به جرم است.
ماده 123- مجرد قصد ارتکاب جرم و یا عملیات و اقداماتی که فقط مقدمه جرم است و
ارتباط مستقیم با وقوع جرم ندارد، شروع به جرم نیست و از این حیث قابل مجازات
نمیباشد.
ماده 124- هرگاه کسی شروع به جرمی نماید و به اراده خود آن را ترک کند به اتهام
شروع به آن جرم، تعقیب نمیشود لکن اگر همان مقدار رفتاری که مرتکب شدهاست جرم
باشد به مجازات آن محکوم میشود.
فصل دوم ـ شرکت در جرم
ماده 125- هر کس با شخص یا اشخاص دیگر در عملیات اجرائی جرمی مشارکت کند و جرم،
مستند به رفتار همه آنها باشد خواه رفتار هر یک به تنهایی برای وقوع جرم کافی باشد
خواه نباشد و خواه اثر کار آنان مساوی باشد خواه متفاوت، شریک در جرم محسوب و
مجازات او مجازات فاعل مستقل آن جرم است. در مورد جرائم غیرعمدی نیز چنانچه جرم،
مستند به تقصیر دو یا چند نفر باشد مقصران، شریک در جرم محسوب میشوند و مجازات هر
یک از آنان، مجازات فاعل مستقل آن جرم است.
تبصره- اعمال مجازات حدود، قصاص و دیات در مورد شرکت در جنایت با رعایت مواد
کتابهای دوم، سوم و چهارم این قانون انجام میگیرد.
فصل سوم ـ معاونت در جرم
ماده 126- اشخاص زیر معاون جرم محسوب میشوند:
الف- هرکس، دیگری را ترغیب، تهدید، تطمیع، یا تحریک به ارتکاب جرم کند یا با دسیسه
یا فریب یا سوءاستفاده از قدرت، موجب وقوع جرم گردد.
ب- هرکس وسایل ارتکاب جرم را بسازد یا تهیه کند یا طریق ارتکاب جرم را به مرتکب
ارائه دهد.
پ- هرکس وقوع جرم را تسهیل کند.
تبصره- برای تحقق معاونت در جرم، وحدت قصد و تقدم یا اقتران زمانی بین رفتار معاون
و مرتکب جرم شرط است. چنانچه فاعل اصلی جرم، جرمی شدیدتر از آنچه مقصود معاون بوده
است مرتکب شود، معاون به مجازات معاونت در جرم خفیفتر محکوم میشود.
ماده 127- در صورتی که در شرع یا قانون، مجازات دیگری برای معاون تعیین
نشدهباشد، مجازات وی به شرح زیر است:
الف- در جرائمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات یا حبس دائم است، حبس تعزیری درجه
دو یا سه
ب- در سرقت حدی و قطع عمدی عضو، حبس تعزیری درجه پنج یا شش
پ- در جرائمی که مجازات قانونی آنها شلاق حدی است سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه
شلاق تعزیری درجه شش
ت- در جرائم موجب تعزیر یک تا دو درجه پایینتر از مجازات جرم ارتکابی
تبصره 1- در مورد بند(ت) این ماده مجازات معاون از نوع مجازات قانونی جرم ارتکابی
است مگر در مورد مصادره اموال، انفصال دائم و انتشار حکم محکومیت که مجازات معاون
به ترتیب جزای نقدی درجه چهار، شش و هفت است.
تبصره 2- در صورتی که به هر علت قصاص نفس یا عضو اجراء نشود، مجازات معاون بر اساس
میزان تعزیر فاعل اصلی جرم، مطابق بند(ت) این ماده اعمال میشود.
ماده 128- هرکس از فرد نابالغ بهعنوان وسیله ارتکاب جرم مستند به خود
استفاده نماید به حداکثر مجازات قانونی همان جرم محکوم میگردد. همچنین هرکس در
رفتار مجرمانه فرد نابالغی معاونت کند به حداکثر مجازات معاونت در آن جرم محکوم میشود.
ماده 129- هرگاه در ارتکاب رفتار مجرمانه، مرتکب به جهتی از جهات شخصی
مانند صغر و جنون، قابل تعقیب نباشد یا تعقیب یا اجرای مجازات او به جهتی از این
جهات، موقوف گردد تأثیری در تعقیب و مجازات معاون جرم ندارد.
فصل چهارم ـ سردستگی گروه مجرمانه سازمان یافته
ماده 130- هرکس سردستگی یک گروه مجرمانه را برعهده گیرد به حداکثر مجازات شدیدترین
جرمی که اعضای آن گروه در راستای اهداف همان گروه مرتکب شوند، محکوم میگردد مگر
آنکه جرم ارتکابی موجب حد یا قصاص یا دیه باشد که در این صورت به حداکثر مجازات
معاونت در آن جرم محکوم میشود. در محاربه و افساد فیالارض زمانی که عنوان محارب
یا مفسد فیالارض بر سردسته گروه مجرمانه صدق کند حسب مورد به مجازات محارب یا مفسد
فیالارض محکوم میگردد.
تبصره1- گروه مجرمانه عبارت است از گروه نسبتاً منسجم متشکل از سه نفر یا بیشتر که
برای ارتکاب جرم تشکیل میشود یا پس از تشکیل، هدف آن برای ارتکاب جرم منحرف میگردد.
تبصره2- سردستگی عبارت از تشکیل یا طراحی یا سازماندهی یا اداره گروه مجرمانه است.
فصل پنجم ـ تعدد جرم
ماده 131- در جرائم موجب تعزیر هرگاه رفتار واحد، دارای عناوین مجرمانه متعدد
باشد، مرتکب به مجازات اشد محکوم میشود.
ماده 132- در جرائم موجب حد، تعدد جرم، موجب تعدد مجازات است مگر در مواردی که
جرائم ارتکابی و نیز مجازات آنها یکسان باشد.
تبصره 1- چنانچه مرتکب به اعدام و حبس یا اعدام و تبعید محکوم گردد، تنها اعدام
اجراء میشود.
تبصره 2- چنانچه دو یا چند جرم حدی در راستای هم و در یک واقعه باشند، فقط مجازات
اشد اجراء میشود؛ مانند تفخیذ در هنگام لواط که تنها مجازات لواط اجراء میشود.
تبصره 3- اگر مرد و زنی چند بار با یکدیگر مرتکب زنا شوند، چنانچه مجازات اعدام و
جلد یا رجم و جلد ثابت باشد، تنها اعدام یا رجم حسب مورد اجراء میشود.
تبصره 4- چنانچه قذف، نسبت به دو یا چند نفر باشد، دو یا چند مجازات اجراء میگردد.
ماده 133- در تعدد جرائم موجب حد و قصاص، مجازاتها جمع میشود. لکن چنانچه مجازات
حدی، موضوع قصاص را از بین ببرد یا موجب تأخیر در اجرای قصاص گردد، اجرای قصاص،
مقدم است و در صورت عدم مطالبه فوری اجرای قصاص یا گذشت یا تبدیل به دیه، مجازات
حدی اجراء میشود.
ماده 134- در جرائم موجب تعزیر هرگاه جرائم ارتکابی بیش از سه جرم نباشد دادگاه
برای هر یک از آن جرائم حداکثر مجازات مقرر را حکم میکند و هرگاه جرائم ارتکابی
بیش از سه جرم باشد، مجازات هر یک را بیش از حداکثر مجازات مقرر قانونی مشروط به
اینکه از حداکثر به اضافه نصف آن تجاوز نکند، تعیین مینماید. در هر یک از موارد
فوق فقط مجازات اشد قابل اجراء است و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل
یابد یا تبدیل یا غیرقابل اجراء شود، مجازات اشد بعدی اجراء میگردد.
در هر مورد که مجازات فاقد حداقل و حداکثر باشد، اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم
نباشد تا یکچهارم و اگر جرائم ارتکابی بیش از سه جرم باشد تا نصف مجازات مقرر
قانونی به اصل آن اضافه میگردد.
تبصره 1- در صورتیکه از رفتار مجرمانه واحد، نتایج مجرمانه متعدد حاصل شود، طبق
مقررات فوق عمل میشود.
تبصره 2- در صورتی که مجموع جرائم ارتکابی در قانون عنوان مجرمانه خاصی داشته
باشد، مقررات تعدد جرم، اعمال نمیشود و مرتکب به مجازات مقرر در قانون محکوم میگردد.
تبصره 3- در تعدد جرم در صورت وجود جهات تخفیف، دادگاه میتواند مجازات مرتکب را
تا میانگین حداقل و حداکثر و چنانچه مجازات، فاقد حداقل و حداکثر باشد تا نصف آن
تقلیل دهد.
تبصره 4- مقررات تعدد جرم در مورد جرائم تعزیری درجههای هفت و هشت اجراء نمیشود.
این مجازاتها با هم و نیز با مجازاتهای تعزیری درجه یک تا شش جمع میگردد.
ماده 135- در تعدد جرائم موجب حد و تعزیر و نیز جرائم موجب قصاص و تعزیر مجازاتها
جمع و ابتداء حد یا قصاص اجرا میشود مگر حد یا قصاص، سالب حیات و تعزیر، حقالناس
یا تعزیر معین شرعی باشد و موجب تأخیر اجرای حد نیز نشود که در این صورت ابتداء تعزیر
اجراء میگردد.
تبصره- درصورتی که جرم حدی از جنس جرم تعزیری باشد مانند سرقت حدی و سرقت غیرحدی
یا مانند زنا و روابط نامشروع کمتر از زنا، مرتکب فقط به مجازات حدی محکوم میشود
و مجازات تعزیری ساقط میگردد، مگر در حد قذف که اگر قذف نسبت به شخصی و دشنام به دیگری
باشد، مرتکب به هر دو مجازات محکوم میشود.
فصل ششم ـ تکرار جرم
ماده 136- هرگاه کسی سه بار مرتکب یک نوع جرم موجب حد شود و هر بار حد آن جرم بر
او جاری گردد، حد وی در مرتبه چهارم اعدام است.
ماده 137- هر کس به موجب حکم قطعی به یکی از مجازاتهای تعزیری از درجه یک تا شش
محکوم شود و از تاریخ قطعیت حکم تا حصول اعاده حیثیت یا شمول مرور زمان اجرای
مجازات، مرتکب جرم تعزیری درجه یک تا شش دیگری گردد، به حداکثر مجازات تا یک و نیم
برابر آن محکوم میشود.
ماده 138- مقررات مربوط به تکرار جرم در جرائم سیاسی و مطبوعاتی و جرائم اطفال
اعمال نمیشود.
ماده 139- در تکرار جرائم تعزیری در صورت وجود جهات تخفیف به شرح زیر عمل میشود:
الف- چنانچه مجازات قانونی دارای حداقل و حداکثر باشد، دادگاه میتواند مجازات
مرتکب را تا میانگین حداقل و حداکثر مجازات تقلیل دهد.
ب- چنانچه مجازات، ثابت یا فاقد حداقل باشد، دادگاه میتواند مجازات مرتکب را تا
نصف مجازات مقرر تقلیل دهد.
تبصره- چنانچه مرتکب دارای سه فقره محکومیت قطعی مشمول مقررات تکرار جرم یا بیشتر
از آن باشد، مقررات تخفیف اعمال نمیشود.
بخش چهارم ـ شرایط و موانع مسؤولیت کیفری
فصل اول ـ شرایط مسؤولیت کیفری
ماده 140- مسؤولیت کیفری در حدود، قصاص و تعزیرات تنها زمانی محقق است که فرد حین
ارتکاب جرم، عاقل، بالغ و مختار باشد به جز در مورد اکراه بر قتل که حکم آن در
کتاب سوم«قصاص» آمده است.
ماده 141- مسؤولیت کیفری، شخصی است.
ماده 142- مسؤولیت کیفری به علت رفتار دیگری تنها در صورتی ثابت است که شخص به طور
قانونی مسؤول اعمال دیگری باشد یا در رابطه با نتیجه رفتار ارتکابی دیگری، مرتکب
تقصیر شود.
ماده 143- در مسؤولیت کیفری اصل بر مسؤولیت شخص حقیقی است و شخص حقوقی در صورتی
دارای مسؤولیت کیفری است که نماینده قانونی شخص حقوقی به نام یا در راستای منافع
آن مرتکب جرمی شود. مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی مانع مسؤولیت اشخاص حقیقی مرتکب جرم
نیست.
ماده 144- در تحقق جرائم عمدی علاوه بر علم مرتکب به موضوع جرم، باید قصد او در
ارتکاب رفتار مجرمانه احراز گردد. درجرائمی که وقوع آنها براساس قانون منوط به
تحقق نتیجه است، قصد نتیجه یا علم به وقوع آن نیز باید محرز شود.
ماده 145- تحقق جرائم غیر عمدی، منوط به احراز تقصیر مرتکب است. در جنایات غیرعمدی
اعم از شبهعمدی وخطای محض مقررات کتاب قصاص و دیات اعمال میشود.
تبصره- تقصیر اعم از بیاحتیاطی و بیمبالاتی است. مسامحه، غفلت، عدم مهارت و عدم
رعایت نظامات دولتی و مانند آنها، حسب مورد، از مصادیق بیاحتیاطی یا بیمبالاتی
محسوب میشود.
فصل دوم ـ موانع مسؤولیت کیفری
ماده 146- افراد نابالغ مسؤولیت کیفری ندارند.
ماده 147- سن بلوغ، در دختران و پسران، به ترتیب نه و پانزده سال تمام قمری است.
ماده 148- در مورد افراد نابالغ، براساس مقررات این قانون، اقدامات تأمینی و
تربیتی اعمال میشود.
ماده 149- هرگاه مرتکب در زمان ارتکاب جرم دچار اختلال روانی بوده بهنحوی که فاقد
اراده یا قوه تمییز باشد مجنون محسوب میشود و مسؤولیت کیفری ندارد.
ماده 150- هرگاه مرتکب جرم در حین ارتکاب، مجنون باشد یا در جرائم موجب تعزیر پس
از وقوع جرم مبتلا به جنون شود چنانچه جنون و حالت خطرناک مجنون با جلب نظر متخصص،
ثابت و آزاد بودن وی مخل نظم و امنیت عمومی باشد به دستور دادستان تا رفع حالت
خطرناک در محل مناسب نگهداری میشود.
شخص نگهداری شده یا خویشاوندان او میتوانند در دادگاه به این دستور اعتراض کنند که
در این صورت، دادگاه با حضور معترض، موضوع را با
مطالب مشابه :
متن كامل طرح اصلاح قانون نظام وظيفه
تفاهم، گروه پارلمان: همانطور كه پيش از اين در جريان قرار گرفتيد، طرح اصلاح قانون نظام وظيفه
دنبال کد نظام وظیفه برای ثبت نام کنکور 92 هسیتد؟ به ما سر بزنید!!
دنبال کد نظام وظیفه برای ثبت نام کنکور 92 به روز شده دردی ماه سال 93. کد نظام وظیفه در
متن قانون مجازات جدید مصوب 1392
متن قانون مجازات جدید را از یک تا پنج سال حسب وظیفه یا قانون مکلف به
محشای قانون مجازات جدید
آخرین اخبار خدمت نظام وظیفه; متن نهایی قانون اسلامی جدید و کتاب قانون
نوآوری های قانون جدید مجازات اسلامی
اگر قرار باشد یك قانون را به عنوان قانون مادر نظام قانون جدید قانون تا اواخر سال
آخرين مصوبات سازمان نظام وظيفه +این خبر به روز میشود
ضرورت برابر قانون جدید شش سال با قانون جدید نظام وظیفه متن دستورالعمل
اجرای قانون جدید شوراهای حل اختلاف از مهر 92
اجرای قانون جدید آیین نامه اجرایی قانون خدمت وظیفه از مهرماه سال 92 قانون جدید
متن کامل لایحه بودجه سال 93
بر این اساس بودجه عمومی دولت نسبت به آنچه در سال 92 و سال آینده طرح جدید قانون نظام
مشاهده نتایج آزمون وکالت سال 92
مشاهده نتایج آزمون وکالت سال 92 متن کامل قانون جدید نظام صنفی; قانون حمایت
برچسب :
متن قانون جدید نظام وظیفه سال 92