الشتر
اَلَشْتَر، شهري از شهرستان سلسله در استان لرستان. نام الشتر در مآخذ اسلامى به صورتهاي لاشتر (اصطخري، 197؛ ابن حوقل، 2/358، 360)، ليشتر ( حدود العالم، 407؛ ابن اثير، 10/398؛ راوندي، 209، 229) و اشتر (ظهيرالدين، 55) آمده است. ياقوت آن را به دو گونة اشتر و لاشتر آورده، ولى تلفظ محلى آنجا را ليشتر دانسته است (1/276، 341). وجه اشتقاق آن را، برخى با كلمة ايشتار (عشتر) ممكن دانستهاند (باستانى، 286-287)، ولى مبناي علمى براي اين گفته وجود ندارد.
الشتر در 48 و 15 طول شرقى و 33 و 51 عرض شمالى، و در ارتفاع 600 ،1متري از سطح دريا قرار گرفته است. اين شهر در 48 كيلومتري شمال خرم آباد (مركز استان) و 11 كيلومتري راه خرمآباد به نورآباد واقع شده كه ادامة اين راه پس از عبور از هرسين، به كرمانشاه منتهى مىشود ( فرهنگ جغرافيايى آباديها، 34؛ نقشة راهها).
شهر الشتر در دشتى به همين نام قرار گرفته است و كوههاي گرين و خرگوشناب از رشته كوههاي زاگرس ميانى از دو سوي شمال و خاور آن را در برگرفتهاند. همچنين كوه بازگيران، نثار پهن و سياهدل در فاصلة كمتري در شمال خاوري، خاور و جنوب خاوري آن قرار دارند ( فرهنگ جغرافيايى آباديها، 33؛ نقشة عمليات). آب و هواي اين ناحيه از لرستان، معتدل و نيمه خشك است و حداكثر دماي آن در تابستان به 39 و حداقل آن در زمستان به 7- سانتىگراد مىرسد. رودهاي فصلى متعددي از ارتفاعات شمالى و خاوري به سوي دشت الشتر جاري است كه از ميان آنها تنها مسير رودخانة فصلى كَهمان از مركز بخش مىگذرد ( فرهنگ جغرافيايى آباديها، 33-34). دامنههاي شمالى كوه گرين، سرچشمة آبهاي جاري به سوي نهاوند است (نقشة عمليات). بنابر افسانهاي كهن، اين سرچشمه (كوهها) طلسمى داشته (در متن: دو طلسم) به نقش گاو ماهى بر تودة برف و يخ كه گويا حامى و نگهبان آن بوده است (ياقوت، 1/276، به نقل از ابن فقيه).
برخى خاورشناسان سرزمين كهن الشتر را همان «نسا» دانستهاند كه داريوش در كتيبة بيستون از آن ياد كرده است، ولى پورداود در اين نظريه ترديد كرده است، زيرا نساي ياد شده متعلق به دورة ماد، و از مكانهاي مهم پرورش اسب بوده است (ص 288-290). آثاري چون سفالهاي منقوش و اشياء برنزي كه در دشت الشتر كشف شدهاند، نشانة آبادانى اين سرزمين در دورههاي كهن است (استاين، 291 -277 ؛ گدار، 25، 26؛ واندنبرگ، 95). حمدالله مستوفى به وجود آتشكدة اروخش (يا اردخش، اردحش، اروحش) كه قبلاً در آنجا وجود داشته، اشاره كرده است (ص 107). اصطخري به موقعيت مكانى الشتر اشاره كرده، و آنجا را از شهرهاي جبال دانسته كه در 10 فرسخى نهاوند و 12 فرسخى شاپورخواست بوده است (ص 197). ابن حوقل الشتر را در ميان راه ري به شاپورخواست نوشته است (2/358).
در حدود سدة 6ق، الشتر از تختگاههاي برسقيان بوده است (ظهيرالدين، 56؛ راوندي، 229). در نيمة نخست همان سده در الشتر، گروهى از اميران با برسقِ الشتر بر ضد مسعود بن ملكشاه سلجوقى هم عهد شدند. سلطان پس از آگاهى به الشتر رفت و اميران از كردة خويش پشيمان شدند و سلطان نيز از گناه آنان درگذشت (همانجا)، اما طغرل پس از شكست از برادرش مسعود هنگام فرار به سوي خوزستان، وزير خويش خواجه قوام الدين درگزينى را در الشتر به دار آويخت (ظهيرالدين، 55). در دورة صفويه حكومت الشتر به اميران كرد سپرده شد (اسكندربيك، 141). در اواخر سدة 13ش، دژ استواري كه قلعة مظفري نام گرفت، در خاور الشتر، توسط مهري خان اميرالعشاير و مهرعلى خان امير منظم ساخته شد ( فرهنگ جغرافيايى ايران، 6/21). مدتى مهرعلى خان در اين قلعه حكمرانى كرد و موجبات ناامنى در شمال لرستان را فراهم آورد، ولى سرانجام توسط حاكم نظامى لرستان دستگير و اعدام شد (استارك، 21، 22). مىتوان گفت كه اين ناامنيها مانع آبادانى الشتر در سدههاي اخير بوده است (ظل السلطان، 608؛ استارك، 22). اين آبادي مدتى به نام قلعة مظفري و مركز دهستان الشتر شناخته مىشد ( فرهنگ جغرافيايى ايران، همانجا؛ اسامى...، 276، 278؛ گزارش...، 10). همچنين در آغاز سدة حاضر به اين نواحى «سلسله» نيز گفته مىشده است و ييلاق برخى ايلات و طوايف لک مانند حسنوند و يوسفوند و كولىوند بوده كه بيشتر آنها در 1312ش تختهقاپو شدند (كريمى، 160؛ رزم آرا، 96 ، 97، 107، 112).
هم اكنون الشتر تنها شهر شهرستان سلسله شمرده مىشود، ولى تا 1372ش نام الشتر به يكى از بخشهاي هشت گانة شهرستان خرم آباد اطلاق مىشد. از 1373ش دهستانهاي آن، زير نام بخش مركزي شهرستان سلسله از شهرستان خرم آباد جدا شده است ( آمارنامه، 1372ش، 16-17، 19). در 1355ش، الشتر 751 ،5نفر ( 084 ،1خانوار) جمعيت داشته است و در سرشماري 1365ش، جمعيت آن به 146 ،14نفر ( 491 ،2خانوار) افزايش يافته بود ( سرشماري، 1355ش، 1/ل؛ سرشماري، 1365ش، 19). آخرين برآورد در 1373ش، جمعيت الشتر را 079 ،23نفر ( 523 ،3خانوار) با بعد خانوار بيش از 6 نفر نشان مىدهد ( آمارنامه، 1373ش، 86).
ساكنان الشتر بيشتر به زبان لکی و گويش لري سخن مىگويند و تقريباً همگى شيعهاند ( فرهنگ جغرافيايى آباديها، 33، 34). 2/81% از جمعيت فعال الشتر، شاغل، و بقيه بيكارند ( آمارنامه، 1373ش، 73). فعاليت اقتصادي آنان به ترتيب در گروههاي عمدة ساختمان، كشاورزي و دامپروري و صنعت متمركز شده است ( سرشماري، 1365ش، همانجا). زمينها و باغهاي اطراف شهر بيشتر به كشت غلات و حبوبات، تره بار، سويا، چغندرقند، سيب، گلابى، هلو، زردآلو، گردو و گيلاس اختصاص يافته است ( فرهنگ جغرافيايى آباديها، 33). همچنين 3/78% از جمعيت 6 ساله و بيشتر الشتر باسواد، و بقيه بىسوادند ( آمارنامه، 1373ش، 86). در الشتر، افزون بر مدرسة ابتدايى، مدرسة راهنمايى و دبيرستان،مدرسة فنى و حرفهاي و يك واحد دانشگاه پيام نور وچندرشته دانشگاهازاد به همراه چندرشته دولتی نيز داير است ( فرهنگ جغرافيايى آباديها، 35).
آثار بر جاي مانده در نزديكى الشتر اينهاست: پلى بزرگ منسوب به ابوالنجم بدربن حسنويه (حك 369- 405ق) و نيز گورهاي متعدد منسوب به خاندان برسقيان (گلزاري، 1/226؛ ايزدپناه، 1/58).
مآخذ: آمارنامة استان لرستان (1372ش)، سازمان برنامه و بودجة استان لرستان، تهران، 1373ش؛ همان (1373ش)، تهران، 1374ش؛ ابن اثير، الكامل؛ ابن حوقل، محمد، صورة الارض، ليدن، 1939م؛ اسامى دهات كشور، وزارت كشور، تهران، 1323ش؛ استارك، فريا، سفري به ديار الموت، لرستان و ايلام، ترجمة على محمد ساكى، تهران، 1364ش؛ اسكندربيك منشى، عالم آراي عباسى، تهران، 1350ش؛ اصطخري، ابراهيم، مسالك الممالك، ليدن، 1927م؛ ايزدپناه، حميد، «خاندان برسقيان لرستان»، نامة مينوي، به كوشش حبيب يغمايى و ديگران، تهران، 1350ش؛ باستانى پاريزي، محمد ابراهيم، خاتون هفت قلعه، تهران، 1344ش؛ پورداود، ابراهيم، فرهنگ ايران باستان، تهران، 1356ش؛ حدود العالم، به كوشش مينورسكى، كابل، 1342ش؛ حمدالله مستوفى، نزهة القلوب، به كوشش گ. لسترنج، ليدن، 1331ق/1913م؛ راوندي، محمد، راحة الصدور و آية السرور، به كوشش محمد اقبال، تهران، 1333ش؛ رزمآرا، على، جغرافياي نظامى ايران، لرستان، تهران، 1320ش؛ سرشماري عمومى نفوس و مسكن (1355ش)، استان لرستان، مركز آمار ايران، تهران، 1359ش؛ سرشماري عمومى نفوس و مسكن (1365ش)، نتايج تفصيلى، شهرستان خرمآباد، مركز آمار ايران، تهران، 1367ش؛ ظل السلطان، مسعود ميرزا، خاطرات، تهران، 1368ش؛ ظهيرالدين نيشابوري، سلجوقنامه، تهران، 1332ش؛ فرهنگ جغرافيايى آباديهاي كشور (خرمآباد)، سازمان جغرافيايى نيروهاي مسلح، تهران، 1373ش، ج 58؛ فرهنگ جغرافيايى ايران (آباديها)، استان ششم، دايرة جغرافيايى ستاد ارتش، تهران، 1330ش؛ كريمى، بهمن، راههاي باستانى و پايتختهاي قديمى غرب ايران، تهران، 1329ش؛ گدار، آندره، هنر ايران، ترجمة بهروز حبيبى، تهران، 1358ش؛ گزارش مشروح حوزة سرشماري خرمآباد، وزارت كشور، تهران، 1338ش؛ گلزاري، مسعود، كرمانشاه - كردستان، تهران، 1357ش؛ نقشة راههاي جمهوري اسلامى ايران، تهران، سحاب، شم 506؛ نقشة عمليات مشترك (زمينى)، سازمان جغرافيايى نيروهاي مسلح، تهران، 1371ش، گ 9- 39 ؛ NI واندنبرگ، لويى، باستان شناسى ايران باستان، ترجمة عيسى بهنام، تهران، 1348ش؛ ياقوت، بلدان؛
مطالب مشابه :
خلاصه بیوگرافی شهر الشتر
وبلاگ دانشگاه پیام نور الشتر دانشگاهی ، یک واحد دانشگاه پیام نور و یک واحد دانشگاه
پذیرش دانشجو در دانشگاه پیام نور لرستان در 150 رشته بدون کنکور
خود با واحد دانشگاه پیام نور لرستان( خرم آباد ، الیگودرز،الشتر
افتتاح سالن سردارشهید جلال ابراهیمی
افتتاح و بهره برداری از 7450 متر مربع فضای ورزشی دانشگاه پیام نور لرستان در دهه فجر
الشتر از نگاه امار
الشتر از و حرفهای و یك واحد دانشگاه پیام نور وچندرشته نۆیر =نور
الشتر
وبلاگ دانشگاه پیام نور الشتر و حرفهاي و يك واحد دانشگاه پيام نور وچندرشته
اسامی دانشگاه هایی که مهندسی صنایع در آن ها تدریس می شود
انجمن علمی صنایع دانشگاه پیام نور مراکز و واحد های دانشگاه پیام دورود : الشتر
كد ونام واحدهاي دانشگاه پيام نور
دانشگاهپيامنور مركز الشتر (واحد اهر) 416 : دانشگاهپيامنور مركز تبريز
در همه استان به جز بروجرد
دانشگاه پیام نور جزء 10 واحد برتر دانشگاه پیام دانشگاه پیام نور الشتر از
برچسب :
دانشگاه پیام نور واحد الشتر