آيه خمس چيست

 

آیهء خمس چیست و چرا یك بار در قرآن آمده است , ولى زكات بیشتر تكرار شده است ؟

آیهء خمس در سورهء انفال است : <و اعلموا أنّما غنمتم من شىءٍ فأنّ لله خُمسه و للرسول ولِذى القربى والیتامى و المساكین و ابن السبیل
(انفال 8 آیهء 41)
مورد این آیه غنایم جنگى است كه متعلق خمس واقع مى شود, ولى مورد باعث نمى شود دیگر موارد مانندسودكار و گنج و معادن و غیره از غنائم محسوب نشود, بلكه در روایات فراوانى هر استفادهء مالى كه از مؤونه ءسال اضافه بیاید, غنیمت حساب شده و خمس آن واجب است
(وسائل الشیعه , ج د, ص 348 حدیث 5)
امّا زكات به موارد متعددى تعلق مى گیرد, مانند گوسفند و گاو و شتر و غلاّت و خرما و انگور و طلا و نقره .

مردم آن زمان این گونه اشیا را داشتند; از این روى گرفتن زكات براى جبران كمبودهاى اجتماعى تكیهء بیشترى شده است , امّا خمس غنایم جنگى , هنگامى بود كه جنگى رخ مى داد. اگر غنایمى به دست مسلمانان مى رسید, پیامبر یا امیرالمؤمنین یا صحابه ابتدا یک پنجم آن را كنار مى گذاشتند و بقیه را بین مسلمانانى كه در جبهه شركت كرده بودند, تقسیم مى كردند.
موارد دیگر خمس , گنج و غوّاصى و تجارتى بود كه در آمد آن از خرجى سال بیشتر باشد. اما موارد دیگرتعلق خمس یعنى گنج و غوّاصى كه بسیار نادر بود و تجارت ها در آن زمان اضافه تر از خرج نبود و غالباً باكمبودهاى فراوانى همراه بود و اصلاً تجارت آن چنانى نبود و هر خانواده اى با چند عدد مرغ و گوسفند ومقدارى كشاورزى , خود را اداره مى كرد. بنابراین خمس , موردش كم بود, ولى زكات زیاد بود ; از این جهت آیات خمس كمتر از آیات زكات است .

 ثانیاً: كلمهء زكات بر صدقات مستحبى بر انفاقات و رسیدن به بیچارگان هم اطلاق مى شود
(
سید على اكبر قرشى , قاموس قرآن , ج 3 ص 170)
ثالثاً: حكم الهى و دستور و قانون خدا چه یك بار گفته شود و چه چند بار, در وجوب آن فرقى نیست ونمى توان گفت : خمس را چون یك بار مطرح كرده , پس درجهء وجوبش كمتر از درجهء وجوب زكات است .
رابعاً: اغلب استعمالات كلمهء زكات در قرآن به معناى طهارت و نمو و پاكى نفس آمده و همهء آن ها مربوط به زكات واجب نیست .

چرا یك دوم خمس به افراد سیّد تعلّق مى گیرد و صدقه بر آن ها حرام است؟ چرا دادن زكات در قرآن بیشتر از خمستأكیده شده، اما كسانى كه شامل زكات مى شوند، كمتر هستند؟

 از آیة شریفة «واعلموا أنّما غنمتم من شیءٍ فانّ لله خمسه و للرسول ولذى القربى والیتامى و المساكین وابن السبیل»،[1] استفاده مى شود كه خمس به شش قسمت تقسیم مى شود: الله، رسول، خویشاوندان پیامبر(ص)، یتیم هاى فقیر كه سید باشند، مساكین و ابن سبیل (در راه مانده ها) از سادات.

سه قسم اوّل سهم امامت و رهبرى پیامبر(ص) و امامان(ع) است، چون سهم الله نیز مال پیامبر(ص) است. این سه سهم، سهم مقام پیشوایى و زعامت است كه با وجود و حضور آن بزرگواران در اختیار آنان قرار مى گرفت.

در زمان ما كه زمان غیبت حضرت مهدی(ع) است، این سه سهم كه از آنِ حضرت(ع) است به نائب عام ایشان كه مجتهد جامع الشرائط باشد، اختصاص مى یابد. او باید این اموال را در مصارف صحیحى كه مربوط به جامعة اسلامى است هزینه كند. پس سهم امام(ع) كه نیمى از خمس است در ابتدا از آنِ امام(ع) و حقّ امام زمان(ع) است. او نیز سیّد است، ولى نوّاب خاص یا عامّ حضرت لزومى ندارد كه سیّد باشند. حق امامت به آنان منتقل مى شود، گرچه سیّد نباشند.[2]

امّا سه قسم دوم (یتیم ها و مساكین و ابن السبیل) باید از سهم سادات پرداخت شود.

بنابراین كلّ خمس به شش قسم تقسیم مى شود. سه قسم حق امامت است و سه قسم حق فقرا از سادات است.

در باب خمس مى گویند خمس به دو قسم تقسیم مى شود؛ نیمى از آن سهم امام(ع) و نیمى سهم سادات است. در حقیقت تمام خمس مال سادات است ولى نیمى از آن كه سهم امام است به مرجع تقلید كه نائب عام امام است پرداخت مى شود و او در راه نشر مقام امامت و تبلیغ دین از آن استفاده مى كند.

علّت این كه صدقة واجب یعنى زكات مال و زكات فطرة غیر سید بر سید حرام است، روایاتى است كه زكات را چرك دست مردم دانسته و سادات را از گرفتن آن برحذر كرده است تا این كه سادات احترام خود و رسول الله(ص) را حفظ كرده و به عنوان گرفتن زكات سر این زمین و ‌آن زمین به این سرا و آن سرا به گدایى نیافتند. چون بر اساس آیة شریفة «خذ من أموالهم صدقةً تطهرهم و تزكیهم»،[3] (از اموال مردم زكات بگیر تا آنان را پاك گردانی) استفاده مى شود كه زكات دادن موجب پاك شدن اموال مى شود. به سادات گفته شده كه زكات چرك است[4] تا از توجه سادات به زكات جلوگیرى شود، در نتیجه احترام سادات محفوظ بماند.

علت این كه در قرآن زكات بیشتر مطرح شده ولى خمس كمتر مطرخ شده، این است كه متعلق زكات بیشتر است. زكات به نُه چیز كه تمامى آن ها در دست مردم فراوان بوده است و استفاده آن در مصارف هشت گانه و تعمیم بر غیر سادات كه میلیون ها برابر سادات اند مى تواند علّت طرح بیشتر زكات در قرآن باشد.

[1] انفال(8) آیة‌41.

[2] مستمسك العروه الوثقی، ج 9، ص 567 به بعد.

[3] توبه (9) آیة 103.

[4] مستمسك العروه الوثقی، ج 9، ص 307.                                                                                                                                                            چرا در قران به زكات بیشتر از خمس تأكید شده است، در حالى كه افراد واجد شرایط خمس بیشتر هستند؟ مگر زكات چه فرقى با خمس دارد؟


 
واژه زكات در قرآن ده‏ها بار ولى واژه خمس تنها یك بار آورده است، لیكن باید توجه داشت كه زكات در لغت دو معنا دارد: یكى نمو و رشد و زیادتى، و دیگرى طهارت و پاكى.
این مفهوم در معناى خاص شرعى به كار رفته و آن عبارت است از مالى كه انسان به عنوان وظیفه شرعى با یك سرى شرایط و ضوابط پرداخت مى‏كند.
                                         
همان گونه كه برخى از پژوهشگران اسلامى گفته‏اند «زكات» دو معنا دارد، یكى معناى خاص كه در عرف اسلامى به آن زكات گفته مى‏شود كه در نُه چیز یا بیشتر با نصاب خاص، پرداخت آن فرض ولازم است. دیگر معناى عالم كه شامل تمامى پرداخت‏هاى واجب مالى مانند صدقه، خمس و... مى‏گردد.
دلیل این سخن نامه پیامبر(ص) به پادشاهان حیره است كه فرمود: بپردازید زكات را از غنیمت‏ها، خمس خدا و رسول و آن چه خداوند از صدقه بر مؤمنان واجب گردانیده است».(
5)
با توجه به این سخن گرچه در یك مورد از عنوان خمس سخن به میان آمده است. امّا در موارد دیگر كه عنوان زكات به طور مطلق و عام به كار رفته، این هم به گونه‏اى وظیفه خمس را بیان داشته است.

5. سید مرتضى عسكرى، معالم المدرستین، ج 2، ص 97.                                       
 

چرا در قرآن و حدیث فقط مسئله زكات مطرح است، ولى از اهمیّت خمس خبرى نیست، در حالى كه امروزه زكات براى كشاورزان و دامداران است، ولى خمس همه را شامل مى‏شود؟

 


 این كه بگوییم در قرآن و حدیث فقط زكات مطرح شده و از خمس خبرى نیست، صحیح نمى‏باشد، زیرا این مسئله هم در قرآن بیان شده و هم احادیث فراوان بر واجب بودن خمس دلالت دارد.
قرآن كریم مى‏فرماید: »واعْلموا أنّما غنمتم مِن شى‏ء فأنّ‏للَّه خمس و للرسول والذى القربى والیتامى والمساكین وابن السبیل إنْ كنتم آمنتم باللَّه؛ بدانید هرگونه غنیمتى به دست آورید، خمس آن براى خدا و براى پیامبر و براى ذى القربى و یتیمان و مسكینان و درماندگان در راه است، اگر به خدا ایمان آورده‏اید«.(
6)
این آیه كه براى بیان وجوب خمس نازل گردیده، با تأكیداتى همراه است كه كاملاً اهمیت خمس را مى‏رساند: در احادیث در مورد خمس به تفصیل سخن گفته شده است، كه چند روایت را ذكر مى‏كنیم:
امام باقر(ع) فرمود: »بر احدى حلال نیست كه در خمس تصرّف كند و چیزى با آن بخرد مگر این كه حق ما را به ما برساند«.(
7)                                          
حضرت صادق(ع) فرمود: »من با این كه نیازمند نیستم، از شما درهم (خمس) را مى‏گیرم، به خاطر آن كه مى‏خواهم با دریافت خمس، مال شما را پاكیزه گردانم«.(
8)                                            
امام باقر(ع) فرمود: »خمس بسیار مهم است. عمل نمى‏كند به آن مگر كسى كه قلبش با ایمان مورد آزمایش قرار گرفته باشد«.(
9)                                   
حضرت صادق(ع) فرمود: »خداوند صدقه (زكات) را بر ما حرام نموده و به جایش خمس را حلال فرموده است«.(
10)
پس مسئله خمس به عنوان یك واجب دینى در قرآن و حدیث مطرح شده، آن هم به گونه‏اى كه كاملاً حكایت از عنایت شرع انور به این واجب الهى مى‏كند. بلى زكات در قرآن بیشتر مطرح شده و در 32 آیه از زكات نام برده شده، ولى باید توجه داشت كه اوّلاً وجوب زكات فقط در یك آیه آمده:(
11) بقیه آیات زكات یا درباره صدقات مستحبى است،(12) یا پرداخت زكات به عنوان صفتى از صفات مؤمنان و مردان خدا ذكر شده،(13) یا در مورد زكات در ادیان گذشته است.(14) در برخى آیات »زكات« به معنى پاكى به كار رفته،(15) نه به معناى زكات واجب؛ بنابراین معناى زكات گسترده بوده و شامل انواع مختلف كمك مالى و غیر مالى، واجب یا مستحب مى‏شود، در حالى كه معناى خمس یك چیز بیشتر نیست.
ثانیاً ممكن است علت كثرت آیات زكات این باشد كه در زمان نزول قرآن و محیطى كه قرآن نازل گردید، عمده ثروت مردم آن زمان، چیزهایى بود كه زكات در آن‏ها واجب است، مثل جو و گندم و خرما و گاو و گوسفند و شتر. غالباً مردم غیر از این‏ها چیزى نداشتند تا در قرآن گفته شود.
ثالثاً شاید بتوان گفت كه چون موارد مصرف زكات بیشتر بوده، تأكید بیشترى بر زكات و پرداخت آن شده است. مصرف خمس فقط براى پیامبر و ذوى القرباى بوده و اینان بخششى كوچك از جامعه بودند، ولى مصرف زكات بسیار وسیع‏تر بود، زیرا تمامى فقرا و مساكین وابن السبیل و فى سبیل اللَّه و غارمین (بدهكارن) مشمول گرفتن زكات مى‏شدند.
                                             
رابعاً: چون مصرف خمس، مخصوص پیامبر و خویشان حضرت بود، كمتر به آن گوشزد شد، تا كسى توهم نكند پیامبر براى خود و خویشان دست و پا زده است، ولى چون زكات براى عموم مردم بود، بسیار در قرآن و روایات نسبت به پرداخت آن تأكید شده است، بنا بر نقل تاریخ، سیره و روش مسلمانان و حاكمان صدر اسلام در گرفتن زكات با اجبار بوده است. پیامبر پنج نفر را از مسجد به خاطر عدم پرداخت زكات اخراج كرد و فرمود: »تا زكات مالتان را پرداخت نكرده‏اید، در مسجد نماز نخوانید«.(
16) بدین جهت زكات از بیت المال مسلمین محسوب مى‏شود كه مورد مصرف آن مردم فقیر و بدهكار و كارهاى به زمین مانده مربوط به مسلمین مى‏باشد. البته این مطلب مورد بحث است كه آیا زكات فقط به نُه چیز تعلق مى‏گیرد یا به كل اموال (اعم از مال التجاره، انواع میوه، محصولات كشاورزى و غیره)؟                                   
اگر به كلّ اموال زكات تعلق بگیرد، بودجه بسیار عظیمى خواهد شد كه صدها برابر خمس خواهد گشت.

6. انفال (8) آیه 41.                                 
7 و 8 و 9. وسائل الشیعه، ج 6، ص 337 و 338 و 350.                                        
10. همان، باب 29، از ابواب مستحققین زكات، حدیث 7.                                               
11. توبه (9) آیه 103.                                        
12. نمل (27) آیه 3؛ روم (30) آیه 39 و... .                                            
13. حج (22) آیه 41؛ لقمان (31) آیه 4؛ نور (24) آیه 37.                                                  
14. مریم (19) آیه 31 و 55؛ انبیا (21) آیه 73.                                             
15. كهف (18) آیه 81؛ مریم (19) آیه 13.                                                            
16. وسائل الشیعه، ج 9، ص 24.                                                      

پى نوشت‏ها:

 

انفال(8) آیة‌41.

مستمسك العروه الوثقی، ج 9، ص 567 به بعد.

توبه (9) آیة 103.


 مستمسك العروه الوثقی، ج 9، ص 307.                                                                              چرا در
سید مرتضى عسكرى، معالم المدرستین، ج 2، ص 97
قران به زكات بیشتر از خمس


انفال (8) آیه 41.
                                 
 وسائل الشیعه، ج 6، ص 337 و 338 و 350.
                                        
همان، باب 29، از ابواب مستحققین زكات، حدیث 7.
                                               
توبه (9) آیه 103.
                                        
نمل (27) آیه 3؛ روم (30) آیه 39 و... .
                                           
حج (22) آیه 41؛ لقمان (31) آیه 4؛ نور (24) آیه 37.
                                                  
مریم (19) آیه 31 و 55؛ انبیا (21) آیه 73.
                                             
 كهف (18) آیه 81؛ مریم (19) آیه 13.
                                                            
وسائل الشیعه، ج 9، ص 24.
                                                      

 


مطالب مشابه :


انگور

باغبان 89 - انگور - داشت . هرس : وقتیکه طول شاخه های درخت انگور بیش از حد باشد از قدرت ریشه




روکش مربا(روبان دوزی)

مربای توت فرنگی. مربای آلبالو. مربای انگور خمس. مربای به. مربای بهار نارنج. مربای پوست پرتقال




«خمس»

پاسخگویی به سوالات شرعی و دینی - «خمس» (مثلا زیتون وشور بامیه و شیره انگور)




خمس ، زکات و مالیات:

تفاوت خمس وزکات با مالیات: ما که به دولت اسلامى مالیات مى‏دهیم، دیگر خمس و زکات براى چه؟




آیا خمس دادن واجب است؟

احکام دختر و پسر - آیا خمس دادن واجب است؟ - شبهه ای داری ؟ مسئله شرعی داری ؟ خب ! بنویس ، می




آيه خمس چيست

آيه خمس چيست آیهء متعددى تعلق مى گیرد, مانند گوسفند و گاو و شتر و غلاّت و خرما و انگور و طلا




سوغاتی های این سو و آن سوی ایران زمین

پاچ باقلا، گندمین، رشته خشکار، انگور خمس ، دوشاب، مغزحلوا، خکاره دبیج، کدو مربا، اخته




برچسب :