جزوه درس انسان در اسلام
انسان در اسلامتعریف انسان:انسان یک حیوان ناطق است که درعرفان انسان موجودی متصل به خدامی باشد .دردنیا3200دین دین وجوددارد. انسان دارای دورویکرد می باشد : 1-توحید(اسلامی ) برمبنای وجودمی گردد(خدا)انسان در خدمت خداست که همان خدامحوراست. 2-غیرتوحیدی (غیراسلامی )که همه عالم درخدمت انسان است از جمله خدا در نظر اومانیسم اماانسان محوری وانسان سرپرستی می باشد . اهمیت انسان شناسی :مقوله انسان شناسی درحوزه انسان شناسی دارای اهمیت زیادی است از انسان به عنوان (ام امعارف ) یادمی کنند کسی که به هر معرفتی می خواهدباید برسد .دلايل اهميّت انسان شناسي: 1-تآثير انسان شناسي بر جهان بينيطیف وسیعی ازمولفه هاو مقولات که درقالب اعتقادات درموردهستی خدا،انسان ،طبیعت نمایان می شود ودر عین اینکه مولفه های جهان بینی دارای تنوع و گستردگی هستند امابایکدیگردرارتباطتنگاتنگی هستند.مثال:خداحکیم است یعنی کاربیهوده انجام نمی دهد.جان بینی 3 ضلع مثلث دارد : 1- خدا 2- انسان 3-جهان طبیعتالف :تاثیر انسان شناسی بر خداشناسی : انسان پس از شناخت درست و دقیق خودپی می بردکه موجودی است نیازمندو بالاترین این نیازهانیاز انسان بعلت بوجودآورنده است . شعر حافظ پس از کجاآمده ام آمدنم بهرچه بود به همین سوال به حوزه خداشناسی است .2:تاثیرانسان شناسی بر معادشناسی :انسان اگر به درستی به شناسایی خودبپردازد خودراموجودی دوبعدی می یابدو تکلیف جسم پس ازمرگ روشن است . این سوال پیش می آید که سرنوشت روح به عنوان بعدغیر مادی انسان که تابع قوانین ماده نیست چه می شود؟این سوال دریچه ورودانسان به بحث معادشناسی است .ج: تاثیر انسان شناسی برجهان شناسی : 1-انسان به شناخت هرپدیده ای اگر بخواهدبرسد باید از قوای ادراکی خودشامل عقل ، تجربه و تجربه حسی و شهوداست استفاده کند . در شناخت جهان هم ازاین ابزارکمک می گیریم .این که انسان چه ابزارهایی برای شناخت دارد و هرکدام هم ازاین بین چه توان و عملکردی دارند در بحث انسان شناسی آشکاراست پس انسان شناسی تاثیرمستقیم برجهان شناسی دارد . 2-انسان در شناخت خ.دپی می بردکه موجودی است جسمانی و روحانی این نتیجه ماحصل شناخت انسان نسبت به خوداست به او این تلنگررامیزندکه جهان فقطجسم و ماده نیست . 2- تاٌثيرانسان شناسي در بهره برداري از زندگي دنيويزندگي دنيوي فرصت محدودي است كه به هرانساني فقط يكبار داده شده است وبايد بهترين وبيشترين استفاده را از اين فرصت بدست آورد. شاخصهً اصلي سودو زيان و بهره برداري از اين زندگي چيست پول زياد زندگي مرفه تحصيلات و...؟اصلي ترين قاعده اي كه در تعيين مصداق سود وزيان تاًثير دارد چگونگي تاٌليف و تفسير انسان وانسانیت است.1-انساني كه انسان را صرفاٌ مادي وماده تعريف مي كند ----› رفاه بيشتر،پول بيشتر به هرقيمتي حتي به قيمت ضرر ديگران.2-اما انساني كه انسان را مخلوق خدا وموجودي در مسير كمال و دوبعدي تعريف مي كند ----› هدف انسان رسيدن به كمال است.درنتيجه ملاك اوسود و زيان مادي نيست. سود ميبرد اما نه به زيان ديگران.در نگاه دوم تاًثير يك پديده دررساندن انسان به كمال ويا دور كردن اوازكمال است.3-تاثیرانسان شناسی دریافتن هویت واقعی اشخاص :انسانيت و انسان شناسي با ساير مقولات عالم و شناسائي آنها تفاوت دارد انسان يك امر كلي است كه داراي مصاديق وافراد است كه مانيز يكي از آن مصاديق هستيم.شناخت صفات انسان در شناخت بهتر خودمان و تشخيص هويت ما تاًثير دارد. بطورمثال كسي كه در سايهٌ انسان شناسي پي به وجود فطرتي پاك و خداجو در انسان مي برد نوع نگاهش نسبت به خودش متفاوت مي شود. شيوهٌ شكل گيري شخصيت وهويت فرد تاًثير مهمي بر سرنوشت او ميگذارد در نتيجه انسان شناسي از اساسي ترين عوامل موثردر تعيين سرنوشت است زيرا باعث يافتن هويت واقعي او مي شود،هويتي كه شغل، روابط و تعاملات اجتماعي،اهداف ر ا در بر مي گيرد.رويكردهاي مختلف درانسان شناسي1-رویکردانسان شناسي عرفاني2-رویکردانسان شناسي عقلي وفلسفي3-رویکردانسان شناسي تجربي و تاريخي4-رویکردانسان شناسي ديني (تركيبي)1-رویکردانسان شناسي عرفاني-علم يا معرفت حصولي (تصوير يك شي كه ديده مي شود)-علم يا معرفت حضوري (خوشحالي يا ناراحتي كه ديده نمي شود)ابزار دست عرفاست، مهمترين وسيله در اين روش دل يا قلب و يا نفس استنقطهً اتكاي اين روش اتكا به باطن و احوالات اين دل ونفس است.انسان اشياء پيرامون خود را باعلم حصولي مي شناسد اما در روش عرفاني شناخت فقط به مدد علم حضوري حاصل مي شود.بسياري از صاحبنظران معتقدند كه در بحث انسان شناسي بدون در نظر گرفتن روش عرفاني نمي توان به نتيجه رسيد.عرفا به طور كلي در شناخت هر پديده اي از همين شيوه استفاده مي كنند. در روش عرفاني در سايهٌ كشف شهود كه نتيجهٌ تزكيهٌ نفس است به شناخت واقعي انسان مي رسند همانگونه كه بيان شد نكتهٌ اتكا در اين روش دل وادراكات قلبي است.نكته : روش عرفاني يكي از مشكلترين و پرخطرترين روشهاي شناخت است.2-رویکردانسان شناسي عقلي وفلسفيبیشترابزاردست فلاسفه است ، در این روش عقل محوراصلی مباحث است و همه موضوعات از جمله انسان از منظر عقل موردبررسی قرارمی گیرد.ديدگاه ملاصدرا در مورد انسان: ملاصدرا معتقد است كه انسان داراي سه وجه يا سه بعداست:•انساني است حسي: ايشان معتقد است كه اين بعد انسان فناپذير است•انساني است عقلاني: حقيقت وجودي انسان اين بعدش است وجاودانه است•وجود شبحي برزخي: حدوسط فاصلهٌ بين انسان حسي وعقلاني است.ديدگاه دوم: انسان مانندقرآن داراي دو وجه است 1- بطن 2- ظهرظهر: موجود ودر عالم ماده استبطن : موجود در عالم آخرتدر عرفان هم انسان داراي دو وجه ظاهر وباطن مي دانند. درعرفان انسان چكيدهً عالم است و به آن لقب عالم صغير داده اند.عالم به چهار طبقه تقسيم مي شود:1-لاهوت 2-جبروت (عقل) 3-ملكوت (مثال) 4-ناسوت (ماده) 5-عالم صغير----›انسان انسان كبير‹---عالم3-رویکردانسان شناسي تجربي وتاريخيانسان همواره از مناظر مختلف مورد بررسي قرار ميگيرد كه يكي از اين رويكردها انسان شناسي تجربي وتاريخي است ماحصل علومي چون روانشناسي، انسان شناسي، انسان شناسي جغرافيائي ومواردي از اين دست مي باشد. هريك از علوم مذكور با متد وروش خاصي انسان را مورد مطالعه قرار مي دهد.در سايهٌ نگاه تجربي وتاريخي به انسان اطلاعات ارزشمندي در مورد انسان بدست مي آيد البته اين اطلاعات كه در سايهٌ آزمايش و مشاهده بدست مي آيد با اطلاعاتي كه در بحث هاي جهان بيني از انسان بدست مي آيد فرق دارد. نبايد توقع داشت كه در جهان بيني هم انسان به وضوح علوم تجربي تحليل شود.نكته: علوم تجربي وتاريخي در بحث انسان شناسي نقش ابزاري را ايفا مي كند.4-رویکردانسان شناسي ديني يا تركيبيفلسفهٌ پيدايش دين وجود انسان است پس علي القاعده در مورد انسان و شناسائي او حرفها ومطالب گسترده اي در اديان (توحيدي) وجود دارد.انسان بعد از خدا در مباحث ديني اصلي ترين محور است.
مهمترين ويژگيهاي انسان شناسي ديني تركيبي1-منشاً آن وحي است2-دومين ويژگي اين روش گستردگي ودر نظر گرفتن همهً ابعاد انسان استهم جنبهً معنوي وهم جنبهً مادي انسان دراين روش مورد توجه است در هيچيك از راهها ورويكردهاي انسان شناسي به اندازهً انسان شناسي ديني به همهً ابعادوجود انسان توجه نشده است.3-در انسان شناسي ديني روشهاي قبل رد نمي شود بلكه به عنوان ابزار درشناخت انسان استفاده مي شود.4-اختلافاتي كه در نظريات وآراء سايرروشها وجود دارد درانسان شناسي ديني وجود ندارد. نكته: اكثر روشهاي انسان شناسي فقط به يك جنبهً انسان توجه دارند كه اين خود باعث پيچيده ترشدن شناخت انسان است.ماكس شلر فيلسوف آلماني در تآئيد اين نكته در مورد علوم تجربي ميگويد:"علوم تخصصي كه پيوسته تعدادشان روبه افزايش است وبا انسان سروكار دارند بيشتر بيانگر ذات انسان در پردهً حجاب بندي روشنگرآن است". ارنست كاسيرر ميگويد: فقط از يك راه ميتوان به رمز طبيعت بشر پي برد و آن راه دين است. شاخصهً اصلي براي شناخت انسان وسنجش صحت وسقم روشهاي ديگر انسان شناسي فقط دين است.آفرينش انسان از منظر قرآن:آياتي كه به منشاء آفرينش انسان اشاره كرده اند به 4 دستهً اصلي تقسيم مي شوند:1-آياتي كه آفرينش انسان را ازخاك يا گل مي دانند2-آياتي كه منشاء آفرينش انسان را آب مي دانند3-آياتي كه پيدايش انسان را ازنطفه ميدانند4-آياتي كه پيدايش همهً انسانها را ازنسل حضرت آدم مي دانند1)آياتي كه آفرينش انسان را از خاك يا گل مي دانند1-آياتي كه به حضرت آدم اختصاص دارد.مثال سوره آل عمران آيه 592-آياتي كه به همهً انسانها اختصاص دارند مثال سوره غافر آيه 67 آياتي كه منشاء آفرينش انسان را خاك يا گل و امثال آن مي دانند متعدد هستند وبا عباراتي چون زمين، خاك،گل،گل سياه بدبو،گل چسبنده و امثال اين عبارتها به منشاء خلقت انسان اشاره كرده است. اين اختلاف برمي گردد به اينكه در هر عبارت به وجه خاصي از آفرينش انسان توجه شده است بعبارت ديگر هركدام از اين عبارتها يك مرحله از خلقت انسان است. بايد توجه داشت كه خلقت از گل بطور مستقيم از حضرت آدم و بطور غيرمستقيم به همهً افراد بر مي گردد.2)آياتي كه منشاءآفرينش انسان را آب مي داننددر آيهً 54 سورهً فرقان آمده است ( وهوالذي من الماء بشراً)در مورد واژهً ماء به معناي آب سه تعبير وجود دارد: الف: منظورازآب همان آبي است كه درخلقت اوليه باخاك مخلوط وگل بوجود آمده است. ب: منظور از اين واژه اشاره به مفهوم آياتي ديگر از قرآن است كه خلقت همهً موجودات را از آب مي دانند. سورهً انبياء آيهً 30 (وجعلنا من الماء كل شي حي) ج: مقصود آفرينش انسان از نطفه است.مفسران معتقدند نظر سوم به واقعيت نزديكتر است.3)آياتي كه پيدايش انسان را از نطفه مي دانندخود اين آيات به دو دسته تقسيم مي شوند: 1-آياتي كه فقط به همين مرحله از آفرينش انسان توجه دارد (سورهً نمل آيهً4)خلق الانسان من نطفه و آياتي كه به مراحل قبل از نطفه نيز يعني خلقت انسان از خاك اشاره دارند (سورهً حج آيهً 5) فاًنا خلقناكم من تراب ثم من نطفه 2-در مورد دستهً دوم دوتفسير وجود دارد:الف: از آنجاكه نطفهً اوليهً انسان از موادغذايي است كه از خاك بوجود آمده.ب: اين آيات ابتدا به خلقت حضرت آدم اشاره دارد وبعد بقيهً انسانها.4)آياتي كه انسانها را از نسل حضرت آدم مي دانند در اين آيات از آدم وحوا بعنوان والدين انسان ياد شده است مثلاٌ در آيهً 189 سورهً اعراف آمده است : اوست آنكس كه شمارا از نفس واحدي آفريد وجفت وي را از آن پديد آورد تا بوسيلهً آن به آرامش برسيد.شگفتيهاي علمي قرآناعجاز بودن قرآن از جنبه هاي مختلفي قابل بررسي است ويكي از اين وجوه جنبهً علمي آن است. بسياري از مطالب علمي قبل از آنكه علم به آن برسد در قرآن مطرح شده است.مي توان از اين جمله به موارد زير اشاره كرد:كروي بودن زمين وحركت آن- زوجيت در گياهان و جانوران- مراحل رشد جنين مثلاٌ تا قبل از شكل گيري ميكروسكوپ دانشمندان معتقد بودند كه جنس نر نقش اصلي را در بوجود آوردن جنين ايفا مي كند وجنس ماده فقط پرورش دهندهً نطفه است اما قرآن پيدايش انسان را معلول هر دوجنس مي داند.در قرآن ده مرحله از بوجود آمدن تارشد جنين مطرح شده است كه عبارتند از 1- مني 2- نطفه 3- علقه 4- مضغه 5- تصويرو تسويه 6- تشكيل استخوانها 7- رويش گوشت بر استخوانها 8- تعيين جنسيت 9- دميدن روح 10- تولد قرآن طوري نازل شده است كه در هر عصري دليل جديدي براي اعجاز داشته باشد. امروزه نيز اعجاز علمي قرآن بسيار مورد توجه است. شخصي از امام صادق (ع) پرسيد چرا قرآن هرچقدر مي گذرد ومفاهيمش گسترش مي يابدتكراري نمي شود و هميشه تازه است؟ ايشان فرمودند: خداوند قرآن را براي زمان خاص يا مردم خاصي قرارنداده است پس در هر زماني جديد است وبراي همهً ملل تاروز قيامت داراي تازگي وطراوت است. دلايل اثبات دوبعدي بودن انسان (اثبات روح) 1-دلايل قرآني اثبات روح 2-دلايل عقلي اثبات روح 3-دلايل تجربي اثبات روح 4-دلايل قراني اثبات روح 1-دلايل قرآني اثبات روح: آياتي كه در قرآن به وجود روح اشاره دارند به سه گروه تقسيم مي شوند: الف ) آياتي كه به نحوهً آفرينش انسان اشاره دارندو درآخرين مرحلهً آفرينش به دميدن روح اشاره مي كنند. ب ) آياتي كه در مورد مسئلهً مرگ وگرفتن روح اشاره دارند. ج ج) آياتي كه موضوع آنها عذاب وپاداش در عالم پس از مرگ است. دستهً اول آيات : در آيات گروه اول نحوهً آفرينش انسان از ابتدا مطرح و در نهايت به مرحله اي اشاره مي شود كه كاملاٌ با مراحل قبل متفاوت است. مثال: سورهً مومنون آيهً 14 " ...وآنگاه آفرينش ديگري پديد آورديم آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است" سورهً سجده آيهًٌ 9 "خداوند اندام انسان را موزون آفريد وسپس از روح خود درآن دميد" توضيح : همانگونه كه در اين آيات مشخص مي شود نحوهً آفرينش جسم انسان از روح او كاملاٌ مجزاشده است. دستهً دوم آيات دستهً آياتي كه به قبض روح اشاره دارند 0:مثال:سورهً زمر آيهً42 "...خدا روح مردم را هنگام مرگشان به تمامي باز مي ستاند" آنچه از ظاهر اين آيه استنباط مي شود اين است كه انسان موجودي است دوبعدي كه هنگام مرگ روح از آن جدا مي شود.سورهً انعام آيهً 93 " فرشتهً مرگ خطاب به ظالمان مي گويد كه جانهايتان را بيرون دهيد". تمام اين نوع آيات اثبات كنندهً وجود روح بعنوان غير مادي در انسان است . دستهً سوم آيات :آياتي كه به كيفيت عذاب وپاداش در عالم برزخ اشاره دارند مبتني بر اصل وجود روح هستند بدون وجود روح بررسي اعمال انسان پس از مرگ ممكن نيست زيرا جسم در دنيا باقي مي ماندواز بين مي رود پس اين روح است كه متحمل عذاب يا پاداش در عالم برزخ مي شود. مثال:سورهً بقره آيهً 154 ويا درسورهً آل عمران آيهً 169 به زنده بودن شهدا و روزي گرفتن آنها اشاره دارد كه اين قضيه اثبات كنندهً وجود روح است. 2-دلايل عقلي اثبات روح : مي توان دلايل عقلي اثبات روح را به سه دستهً اصلي تقسيم كرد:الف) ثبات شخصيت در افراد ب ) نسبت دادن اعضاء بدن به خود ج )غير مادي بودن برخي از امور مربوط به انسانالف) ثبات شخصيت در افراد :علم اثبات كرده كه سلولهاي بدن هرچند سال -7سال- بطور كامل عوض مي شوند.اگر انسان بعد غير مادي بغير از جسم نداشته باشد علي القاعده پس از چند سال بايد احساس كند آدم ديگري است در حالي كه اينگونه نيست بطور مثال ديدن عكسهاي سالهاي گذشته اين احساس را به انسان نمي دهد كه اين شخص درون عكس از بين رفته است.ب) نسبت دادن اعضاء بدن به خود : يكي ديگر از دلايل اثبات روح نسبت دادن اعضاء و جوارح بدن به يك واژهً من است اگر من انسان با بدن اومساوي باشد پس چرا ديگر اين اندام را به من نسبت مي دهد.واژهً من حاكي از وجود بعد ديگري غيراز جسم در انسان است كه همان روح است.ج) غيرمادي بودن بعضي از امور مربوط به انسان : در وجود انسان پديده هايي وجود دارد كه هيچيك ماهيت مادي ندارند مانند شوق، درد،احساس، عشق، ترس وامثال آن. خوداين امور نشان دهندهً بعدغير مادي انسان در اين روح است.3)دلایل تجربی اثبات روح1-تله پاتی 2- قرارگرفتن در آستانه مرگ و تجربه افرادازاین لحظات 3- ارتباط با ارواح 4-تصرف در عالم طبیعت1-تله پاتی :شیوه ای از ادراک است که در آن فرد و اندیشه ذهنی خودرابدون هیچ واسطه ای به شخص دیگری منتقل می کند.بطورمثال فردی طرحی روی یک کاغذترسیم می کندو شخص دیگری همان طرح رادرهمان زمان ودرمکان دیگری عینا"ترسیم می کندجالب این است که آزمایش های گوناگون برای اثبات تصادفی نبودن این اتفاق صورت گرفته است خوداین ارتباط نشان دهنده وجودروح با بعد غیرمادی است .2- قرارگرفتن درآستانه مرگ :بارهااتفاق افتاده است که درطول تاریخ روح یک شخص از جسم اوجدا و بعد دوباره به جسمش بازگشته است ، عمدتا"این افرادپس از بازگشت ادراکات خودراازاین حالات این گونه بیان می کنند : شنیدن صداهای بلند و دیدن بدن خود، قرارگرفتن درفضای پرازنور، دیدن نزدیکان که قبلا مده اند و مواردی ازاین قبیل . 3- ارتباط با ارواح:از ديگر عواملي كه دلايل تجربي در اثبات روح مي توان بيان كرد ارتباطي است كه در شرايط خاصي با ارواح مردگان برقرار شده است معمولاٌ در يك چنين جلسه اي اين ارتباط بين روح يك مرده و جمع حاضر توسط يك فرد كه به آن واسط يا مديوم مي گويند صورت مي گيرد. 4- تصرف درعالم طبيعتيكي ديگر از دلايل اثبات وجود روح در مجموعه دلايل تجربي تصرفي است كه توسط بعضي از انسانها در عالم طبيعت مي شود مثل حركت دادن اشياءبسيار سخت و بزرگ بدون هيچ وسيله اي يا عمل جراحي بدون تماس جسمي. اين اتفاقات نشان مي دهد كه عامل ديگري غير از جنس انسان در وجود او محقق است كه به آن روح مي گوئيم.
مطالب مشابه :
تابوت
دانشجویان کارشناسی تبلیغات فرهنگی واحد31; دانشگاه جامع انتشارات علمي دانشگاه فرهنگ و
جزوه درس انسان در اسلام
دانشجویان کارشناسی تبلیغات واحد31 دانشگاه جامع بسياري از مطالب علمي قبل از آنكه
امید به زندگی
دانشجویان کارشناسی تبلیغات فرهنگی واحد31; دانشگاه جامع انتشارات علمي دانشگاه فرهنگ و
جامعه شناسی تبلیغات در جهان امروز
دانشجویان کارشناسی تبلیغات واحد31 دانشگاه جامع مديراني كه از مشورت و روشهاي علمي
ریشه یابی علل و عوامل فقر فرهنگی
دانشجویان کارشناسی تبلیغات فرهنگی واحد31; دانشگاه جامع انتشارات علمي دانشگاه فرهنگ و
تأثیر تکنولوژی اینترنت و تلفن همراه بر فرهنگ
دكتر ديويد شفيلد روانشناس از دانشگاه فرهنگی واحد31; دانشگاه جامع علمي فرهنگي
تهاجم فرهنگی چیست؟
دانشجویان کارشناسی تبلیغات فرهنگی واحد31; دانشگاه جامع انتشارات علمي دانشگاه فرهنگ و
ما لیاقت آزادی را نداریم
دانشجویان کارشناسی تبلیغات فرهنگی واحد31; دانشگاه جامع انتشارات علمي دانشگاه فرهنگ و
علل کاهش جذابیت تیزرهای انیمیشن
دانشجویان کارشناسی تبلیغات فرهنگی واحد31; دانشگاه جامع انتشارات علمي دانشگاه فرهنگ و
برچسب :
دانشگاه جامع علمي -كاربردي واحد31