کار، نیکو کردن از پر کردن است !
کار، نیکو کردن از پر کردن است !
تعهد در برابر مسئولیت و انجام درست آن ، یکی از نشانه های سلامتی جامعه ، کشور و حکومت است. راز پیشرفت و ترقی آن دسته از جوامعی که امروز توانسته مدارج ترقی را پیوسته بپیمایند یکی در اینست که ، وجدان کاری و تعهد در برابر آن به مثابه یک فرهنگ اجتماعی ، در آن جوامع نهادینه شده است. بطور مثال اگر فردی در حکومت یا بخش خصوصی استخدام می گردد ، مهم ترین و اولین چیزی که به ذهن وی خطور می نماید اینست که چگونه به نحو شایسته انجام وظیفه نماید. از جانب دیگر دستگاههای نظارتی و اجرایی نیز بگونه ای از سلامت ساختاری و اعتماد برخوردار اند که در کوچکترین مورد ، مسئله مکافات در برابر خدمت انجام یافته و نیز مجازات در برابر تخطی های صورت گرفته پوشیده نمی ماند. در مجموع چنین وضعیتی باعث می گردد که جامعه و حکومت ، در یک دایره قابل اعتماد و متکی به فرهنگ اعتماد و برخوردار از وجدان ملی و کاری چرخ ترقی کشور را بسوی آینده مطلوب و مطمئن به پیش ببرند.
به همینگونه یکی از علل عقب ماندگی و عدم توسعه در جوامع عقب مانده اینست که موضوع وجدان کاری و تعهد در برابر آن ، یک مسئله فراموش شده می باشد. مجموعه دستگاههای نظارتی و اجرائی در ساختار قدرت ، نظام اجتماعی و روحیه جمعی بگونه ای است که هیچ اهتمامی نسبت به انجام درست وظیفه و مسئولیت وجود ندارد. حتی در مورد امور شخصی و نفع شخصی هم آنگونه که بایست اهتمام صورت نمی گیرد. ممکن است که از لحاظ زمان و سرمایه ، هزینه سنگین و کلان صورت گیرد ، ولی برآیند و نتیجه لازم را به دلایلی که گفته شد در پی ندارد. چنین وضعیتی در نهایت سبب می گردد که موضوع مکافات در برابر خدمت و مجازات در برابر تخطی های صورت گرفته یا پاداش از عمل خویش ،مفهوم خود را از دست بدهد. وقتی در جامعه ای و دستگاهی نظارت و اجرا برای ارائه مکافات در برابر خدمت وجود نداشته باشد یا در برابر تخطی ها هیچگونه مجازات و پی گردی صورت نگیرد ، طبیعی است که انگیزه های خدمت نیز کاهش یافته و بالعکس انگیزه های خلاف کاری و گریز از مسئولیت تقویت می شود. بطور مثال بر اساس آمار های بدست آمده در اکثر کشور های توسعه نیافته و جهان سومی کار مفید اداری از هشت ساعت به نیم ساعت هم نمی رسد! حال می توان این وضعیت را به سایر عرصه ها و برنامه ریزی ها و مقابله با موانع پیشرفت و بهبود زندگی در جامعه تعمیم داد.
در این میان افغانستان از جمله کشور هایی است که در آخرین مدارج از لیست کشور های عقب مانده قرار گرفته است. طبیعی است که این فقر مفرط علل و زمینه های متعددی دارد. اما بدون شک یکی از این عوامل فقدان وجدان کاری و تعهد در برابر مسئولیت در جامعه و حکومت است. وقتی هیچ فردی و نهادی رسمی یا غیررسمی ، به وظیفه و مسئولیت خود اهمیت لازم را قایل نگردد ، چگونه می توان انتظار داشت که انکشاف و توسعه در امور فردی و اجتماعی و حکومت داری رونما گردد. در بررسی وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور در رابطه با موضوع طرح شده ، از یاد آوری سالهای پار میگذریم و فقط به همین چند سال اخیر توجه می کنیم. آغاز بررسی موضوع را برای ملموس بودن و عینی تر بودن آن به مسئله زراعت و مقابله با کشت کوکنار معطوف می سازیم.
چندی قبل در خبرها آمده بود که یکی از زعفران کاران کشور به دلیل موفقیت در کار خود مدال موفقیت ( وزیر اکبرخان ) را از رئیس جمهور دریافت داشته است . بخش های از گزارش بدین شرح است : به دليل ترويج كشت زعفران صورت گرفت؛
اهداي مدال وزير محمد اكبرخان به " باباي زعفران" ! رئیس جمهور به خاطر ترویج کشت زعفران در ولایت هرات، مدال عالی دولتی وزیر محمد اکبرخان را به حاجی اکبر، یکی از زارعین این ولایت تفویض کرد.
به نقل از بيانيه مطبوعاتي دفتر سخنگوي رياست جمهوري، حاجی اکبرخان مشهور به بابای زعفران در جلسه شورای وزیران دعوت شد و از تلاش های موصوف به خاطر ترویج کشت زعفران در ولایت هرات قدردانی صورت گرفت.
حاجی اکبر یکی از مبتکرین کشت زعفران در کشور است که صدها دهقان را تشویق کرده است به جای کوکنار، زعفران زرع کنند تا عاید خوب و حلال به دست آورند. موصوف همچنان روش کشت زعفران را به بیش از 600 دهقان آموزش داده و در ترویج این کشت به دهقانان دیگر ولایات نیز کمک کرده است. رئیس جمهور و اعضای کابینه با قدردانی از فعالیت های حاجی اکبر فیصله کردند تا در آینده آن عده از زارعینی که در ترویج کشت های مفید و عنعنوی افغانستان تلاش میکنند، تشویق گردند.قابل یادآوری است که حاجی اکبر کشت زعفران را در ولسوالی پشتون زرغون ولایت هرات از 300 متر مربع زمين آغاز کرد و اکنون به اندازه بیست جریب زمین را تحت کشت زعفران قرار داده است.
از یادآوری نمونه فوق می توان چند برداشت و یا یادآوری را ذکر نمود. برداشت اول اینست که متاسفانه طی چند سال بحران در کشور و فقدان یک حاکمیت مرکزی و برنامه ملی در زمینه های مختلف از جمله زراعت ، ساختار های زیربنایی کشور، یعنی زراعت کاملا متلاشی و نابود گردیده است. کشت کوکنار بصورت گسترده از بزرگترین آفتی است که دامنگیر زراعت کشور گردیده است. این آفت تا بدانجا وسعت و عمق یافته است که کشور را بصورت بزرگترین و اولین تولیدکننده و صادرکننده موادمخدر در جهان قرار داده است. پدیده شوم کشت کوکنار نه تنها اعتبار و حیثیت کشور و مردم افغانستان را خدشه دار ساخته است ، بلکه بزرگترین آسیب و زیان را به مردم افغانستان نیز وارد نموده است. در طی چند سال گذشته تلاش بسیار جدی صورت گرفته است که با این آفت کشنده مقابله صورت گیرد. اما تاکنون نه تنها این مقابله به نتیجه مطلوب منجر نگردیده است بسا میزان کشت و صدور مواد مخدر افزایش سرسام آوری هم یافته است. بنا براین نابودی زراعت اصلی کشور ، دامنگیر شدن جامعه به پدیده شوم کشت کوکنار با تمام پیامد های اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی آن ، اختصاص یافتن انرژی عظیم انسانی و سرمایه اقتصادی و نیروی اداری و رسمی در جهت مبارزه با آن و مخدوش شدن اعتبار بین المللی کشور از پیامد های شوم آن بشمار می آید.
برداشت دوم اینست که راههای مبارزه و مقابله با چنین پدیده شوم تاکنون نتوانسته است که موفقیت آمیز باشد. یعنی نتایج و انتظارات قابل توجه را نه تنها برای جهان و مردم افغانستان ، حتی برای دست اندرکاران این مبارزه نیز ببار نیاورده است. ناکامی در این زمینه نه تنها موجودیت وزارتی بنام وزرات مبارزه با مواد مخدر را زیر سوال قرار داده است ،بلکه کفایت و مدیریت مجموعه ساختارها و نهادهای حکومت را در رابطه با موضوع یاد شده زیر سوال قرار داده است. در باب ریشه یابی این ناکامی بازهم می توان علل و زمینه های متعددی را جستجو نمود و بازگو کرد. اما آنچیزی که در اینجا می توان بیشتر برجسته ساخت دو مورد عمده می باشد که بگونه ای با همدیگر در ارتباط می باشند. مورد اول اینکه برنامه مبارزه با موادمخدر بصورت درست و اساسی برنامه ریزی نگردیده است. جنبه ها و زوایای مختلف آن ، بخصوص در جهت تقویت انگیزه های احیاء زراعت اصلی کشور و تضعیف انگیزه های روی آوردن به کشت مواد مخدر توجه صورت نگرفته است و یا در عرصه عمل و اقدام هماهنگی نبوده است. مورد دوم اینست که فقدان روحیه کاری و یا وجدان مسئولیت پذیری هم در جامعه و هم در حکومت وجود دارد. نفع طلبی افراطی و سودجویی های شخصی موجب گردیده است که بسیاری از اقدامات مثبت و سازنده ، بویژه در زمینه نابودی مزارع کوکنار و احیای زراعت اصلی کشور نافرجام باقی بماند. مقامات ارشد حکومت نیز به دلایل مختلف از توجه بیشتر غافل مانده و فقط به ارائه کلیات اکتفا ورزیده اند. حال اگر برنامه های اساسی ، از جمله تقویت زراعت اصلی و نابودی اشتغال های کاذب و مضر هم چون کشت کوکنار در پرتو یک برنامه دقیق و هماهنگ شده با سایر بخش ها و زمینه ها و یا حمایت جدی و قاطع حکومت به اجرا گذاشته شود یقینا می توان چشم انداز دست آورد های چنین تلاش هایی را زودتر و بهتر شاهد بود.
برای تمثیل دقیق تر در مورد کشت زعفران بعنوان جای گزین کشت کوکنار و تشویق زارعین زعفران ، می توان گفت علاوه بر آنچه که در مورد حاجی اکبر زراعت کار زعفران صورت گرفت اقدامات دوامدار و جدی دیگری را نیز می طلبد. ایجاد کارگاههای مجهز برای پاک نمودن و صنعت بسته بندی ، بکار گرفتن تعداد بیشتری از کسانی که اکنون بیکار بوده و یا به شغل های کاذب سرگرم اند می تواند این صنعت را تقویت نماید. حمایت های مالی و قانونی از این صنعت و توجه به رشد آن ، بخصوص در زمینه صدور و بازاریابی آن در کشور های خارجی باید همت و توجه عالی صورت گیرد. سعی گردد چنین مدل هایی از طریق رسانه های جمعی بیش از پیش معرفی و تشویق گردند. چنین رویکردی این حسن را خواهد داشت که ثابت می سازد می شود از کشت کوکنار روی گرداند و به شغل یا کشت بدیل آن روی آورد که دارای سود و منافع کافی و قانع کننده مادی هم همراه داشته باشد.
برداشت سوم و نهایی اینست که تاکنون متاسفانه حکومت قادر نگردیده است که میان دستگاههای ذیربط در قسمت مبارزه با مواد مخدر و هم چنین جامعه جهانی و جلب حمایت جدی آنان یک هماهنگی لازم و موثری را بوجود آورد. تجربه ای که از کشت زعفران بعنوان بدیل کشت کوکنار بدست آمده است یک تجربه بسیار با اهمیت و قابل توجه بوده و می تواند این روش در زمینه سایر کشت های زراعتی هم تعمیم یابد. بطور مثال توجه و همت به کشت گندم می تواند افغانستان را که دارای آب و زمین مساعد می باشد تبدیل به صادر کننده گندم سازد. منافع بدست آمده از این رهگذر هم کافی و وافی خواهد بود و هم معیشتی است حلال و سالم. از قدیم در ضرب المثل های وطنی گفته اند که :
کار، نیکو کردن از پر کردن است. اگر واقعا دل به کار سپرده شود و این پرداختن به کار و امور از اعماق دل و وجدان مسئولیت پذیر سرچشمه بگیرد ، می توان بر بسیاری از نابسامانی ها و کاستی های جامعه فایق آمد. تجلیل از کسانی که در این راه پیشگام بوده می تواند یک اقدام موثر و پسندیده و سر آغاز نیک شمرده شود. ولی نباید این تجلیل ها بدل به یک امر تشریفاتی و تبیلغاتی بدون پشتوانه تبدیل گردد. ایجاد سیستم مکافات و مجازات برای خادمین و خاطئین می تواند انگیزه های سازندگی را در کشور بیش از پیش تقویت سازد. تا زمانیکه این سیستم در ساختار قدرت و نظام اجتماعی فعال و نهادینه نگردیده و بدل به یک فرهنگ عامه نشود ما را از چالش های پیش روی مصئونیت نخواهد بود.
مطالب مشابه :
پر درآمد ترین سایت های اینترنتی
ایجاد تصویر مناسب در E.Bay یک تصویر مناسب و عالی به اندازه جهان به کاری مولد و پر سود
به نظر شما با 5 میلیون تومان چه کسب و کار پر سودی رو میتوان راه اندازی کرد ؟؟؟؟
به نظر شما با 5 میلیون تومان چه کسب و کار پر سودی کسب و کارهای پر سود کاری رو و چه
مدیریت سود و کیفیت سود
مدیریت سود و پنهان کاری و سود یک نتیجه پر سرو صدا می باشد، و
چرا پرورش قارچ ؟
پر سود و پردرآمد دیگر نیز اقدام نمائید و از این مسیر به سود تزایدی و عالی کاری ها و
مقاله: تبیین رابطه محافظه کاری و هموارسازی سود
تبیین رابطه محافظه کاری و هموارسازی سود عالی رجاء قزوین بخواب غفلت آلوده و دیده ای پر
تولیدی های سود آور ایران کدامند؟
تولیدی و سود آوری آنها پر اینها و کسب و کاری که راه هست ، و هم سود عالی داره
با چنین دقت عالی همه جا پُر موش است
با چنین دقت عالی همه جا پُر معروف شده سوء استفاده کرده و کاری می کنند بر علیه ملت و
کارآفرینی و اشتغال زایی (با نگاه به فرصتهای شغلی موجود در کشور.........)
نوعی کود عالی با بازدهی به یک کاری پر سود در یک کار پر سود و با
وزیر محترم نفت جناب آقای مهندس زنگنه لطفا هرچه سریعتر وضعیت کارکنان رسمی شاغل در شرکتهای خصوصی را رو
خدمت مقام عالی وزارت و نوپا و پر سود پتروشیمی و اختلافات و ندانم کاری هیئت
کار، نیکو کردن از پر کردن است !
مورد دوم اینست که فقدان روحیه کاری و یا همت و توجه عالی دارای سود و منافع
برچسب :
کاری پر سود و عالی