حسابرسی چیست؟
800x600
حسابرسی چیست؟
تعریف و هدف حسابرسی
حسابرسی یعنی بازرسی جستجو گرانه
مدارک حسابداری و سایر شواهد زیر بنای صورتهای مالی .حسابرسان از راه کسب آگاهی از
سیستم کنترل
داخلی و بازرسی مدارک،مشاهده داراییها،پرسش از منابع داخل و خارج شرکت و اجرای
سایر روشهای رسیدگی ،شواهد لازم را برای تعیین این که صورتهای مالی، تصویری مطلوب
و به نسبت کامل از وضعیت مالی شرکت و فعالیتهای آن در طول دوره مورد رسیدگی ارائه
می کند یا خیر،گردآوری می کنند.
یااینکه حسابرسی فرایندی است منظم
و با قاعده جهت جمع آوری و ارزیابی بیطرفانه شواهد درباره ادعاهای مربوط به
فعالیتها و وقایع اقتصادی،به منظور تعیین درجه انطباق این ادعاها با معیارهای از
پیش تعیین شده و گزارش به افراد ذینفع.
پیشینهٌ مختصر حسابرسی در
ایران
حسابرسی
به مفهوم نظارت و بازرسی، در ایران و اسلام به زمانی باز می گردد که منبعی (اعم از
مالی یا غیر مالی) در جایی وجود داشته است. هرگاه انتقال ثروت مطرح شده، نوعی
نظارت و بازرسی نیز با خود به همراه داشته است. خصوصاً نظارت حکومت بر اعضاء
وکارکنان خود و تفتیش اعمال و رفتار والیان و ماٌمورین دولتی از دیرباز وجود داشته
و شاید بتوان گفت سابقهٌ آن نزدیک و همراه سابقهٌ تشکیل جوامع اولیه و حکومتها است
فلسفه و جایگاه حسابرسی
برای اینکه فلسفه حسابرسی روشن شود لازم است نقش
حسابرسی که بیان کننده عوامل موثر در تعیین نقش حسابرسی است بیان گردد . این نظریه
ها که در مجموع فلسفه حسابرسی را تشکیل می دهند بطور موثر از اوائل دهه 1960
میلادی شکل گرفته اند و بتدریج تکامل یافته اند . مدلهای نقش حسابرسی ریشه در
جامعه شناسی دارند . به اعتقاد جامعه شناسان موقعیت و وظیفه هر شخص در اجتماع توسط
انتظارات جامعه تعیین می شود .
انواع حسابرسی
صاحبنظران تقسیم بندی های مختلفی از انواع حسابرسی ارائه
کرده اند. به عنوان مثال آقای آرنز(arens) در کتاب
نگرش جامعی بر حسابرسی، حسابرسی را به 3 نوع عملیاتی، مالی و رعایت تقسیم بندی
کرده است.
تقسیم بندی دیگری نیز در این رابطه وجود دارد که یکی در
این جا ذکر می شود:
- انواع حسابرسی از نظر تابعیت سازمانی:
حسابرسی مستقل: این نوع حسابرسی توسط افرادی مستقل از شرکت صورت می
پذیرد که کارکنان واحد مورد رسیدگی نمی باشند و انتخاب آنها به عهده واحد مورد
رسیدگی نیست.
- حسابرسی داخلی: معمولاً
این نوع حسابرسی در مؤسسات بزرگ مشاهده می شود. حسابرسان داخلی در ارکان مؤسسات
مورد حسابرسی هستند و در چارت سازمانی مؤسسه جایی برای آنان در نظر گرفته شده و
حدود وظایف و اختیارات آنان روشن شده است.
هدف اصلی حسابرسی داخلی، ارزیابی نحوه انجام وظایف محول
بر واحدهای مختلف مؤسسه است. کارکنان حسابرسی داخلی معمولاً زیر نظر مدیر عامل یا
مقام ارشد دیگری می باشند. این موقعیت بالا در ساختار سازمانی مؤسسه، اطمینان می
دهد که حسابرسان داخلی به اکثر واحدهای مؤسسه دسترسی داشته باشند. لازم است
حسابرسان داخلی مستقل از رؤسای قسمتها و مدیرانی باشند که کار آنان را حسابرسی می
کنند.
- انواع حسابرسی از نظر دلیل ارجاع کار:
حسابرسی الزامی: مانند حسابرسی شرکت های سهامی عام مطابق مقررات بورس
اوراق بهادار تهران.
حسابرسی اختیاری:
در چنین حالتی انجام حسابرسی یک کنترل اختیاری است و می
تواند توسط صاحبان سهام مورد درخواست واقع نشود.
-انواع حسابرسی از نظر نوع رسیدگی:
- حسابرسی صورت های مالی: عبارت است از اظهار نظر تخصصی نسبت به مطلوبیت صورت
های مالی در چارچوب اصول پذیرفته شده حسابداری. این نوع حسابرسی که توسط مؤسسات
حسابرسی صورت می پذیرد، بررسی صورت های مالی شامل ترازنامه،صورت های سود و زیان یا
سود (زیان) انباشته و گردش وجوه نقد و یادداشت های همراه را شامل می شود.
حسابرسی رعایت: حسابرسی رعایت عبارت است از جمع آوری و ارزیابی شواهد به
منظور دستیابی به یافته هایی در خصوص رعایت قوانین و دستور العمل ها و ارئه گزارش
در این رابطه. لازم به ذکراست که معیار در
حسابرسی رعایت از پیش تعیین شده است . این معیار می تواند در قالب قوانین
مالیاتی و از این قبیل باشد. از اینرو حسابرسی هیچ گونه نقشی در رابطه با
تعیین وتشخیص معقول با مناسب بودن معیار ندارد.
حسابرسی ویژه: نوع خاصی از حسابرسی است که موضوعی مشخص و از پیش
تعیین شده را در بررسی می کند و ممکن است به درخواست صاحبان سهام مؤسسه حسابرسی
شونده و یا غیر از آن صورت پذیرد. از جمله مواردی که این نوع حسابرسی انجام می
گیرد عبارت است از:
- کشف تقلب و سوء استفاده کارکنان یا مدیریت در شرکت
- مطابقت صورت های مالی با قرادادهای منعقده.
حسابرسی عملیاتی: فرایندی
است منظم و با قاعده که به ارزیابی کارآیی، اثر بخشی، و رعایت صرفه های اقتصادی یک
سازمان چارچوب کنترل های مدیریتی و گزارش نتایج ارزیابی همراه با ارائه پیشنهادات
و توصیه های اصلاحی به افراد ذیصلاح می پردازد و نهایتاً منجر به استفاده بهینه از
منابع سازمانی و ارتقاء بهره وری آن خواهد شد.
عموماً حسابرسان در حسابرسی عملیاتی در مورد کلیه علمیات
شرکت اظهار نظر نمی کنند، بلکه یافته ها و نتیجه گیریهای خود را در مورد عملکردها،
فرایندها و روش های کنترل داخلی خاص که می تواند بطور کاراتر و اثر بخش تر انجام
گیرد بیان می کنند.
تا کنون در ایران حسابرسی عملیاتی به شکل گسترده انجام
نمی پذیرد در صورتیکه امکانات اجرای این نوع حسابرسی فراهم آید، انتظار می رود
مزایای زیر که نتیجه این نوع حسابرسی است فراهم آید:
1- شناسایی آن دسته از هدف ها، سیاست ها و روش های
سازمانی که تا کنون تعریف نشده باقی مانده اند.
2- ارزیابی اثر بخشی سیستم های کنترل مدیریت
3- ارزیابی میزان قابلیت اطمینان و فایده گزارش های
مدیریت
4- شناسایی تواناییها و فرصت های بالقوه به منظور بهبود
سودآور، افزایش درآمدو کاهش هزینه ها.
5- ارزیابی میزان رعایت هدف ها، سیاست ها و رویه های
سازمانی
6- شناسایی معیارهای اندازه گیری میزان نیل به هدف های
سازمان.
7- شناسایی راهکارهای جایگزین.
8- ارزیابی مستقل و بیطرفانه عملیات مشخص
9- شناسایی اشکالات نقاط ضعف و دلایل بروز آنها
حسابرسی مبتنی بر سیستم:
ویژگی اصلی این نحوه عمل، اتکاء بر سیستم کنترل داخلی به
عنوان مبنایی جهت حصول اطمینان از قابلیت اعتماد اطلاعات منعکسه در حساب هااست. در
این روش، کنترل های داخلی به منزله یک منبع جدید شواهد حسابرسی در کنار آزمون های
تفصیلی، نقش اساسی پیدا می کنند. بدین لحاظ هر گاه کنترل های داخلی صاحبکار موثر
ارزیابی گردد، حسابرس قادر خواهد بود برای کسب بخشی از اطمینان لازم در مورد صحت
سوابق حسابداری به کنترل های مزبور اتکا نماید.
حسابرسی مبتنی بر ریسک: «در این
روش با استفاده از روش های آماری، میزان شواهد مورد لوزم جهت ارائه اظهار نظر
تعیین می شود و با در نظر گرفتن سطح اطمینان و پیش بینی زمان و هزینه، استراتژی
کلی حسابرسی پایه ریزی می شود. استفاده از روش مذکور مزایایی چون کاهش هزینه و
زمان عملیات جسابرسی را به همراه خواهد داشت».
قابل ذکر است که هم اکنون روش حسابرسی مورد استفاده در
ایران، حسابرسی مبتنی
بر سیستم می باشد.
حسابرسی مبتنی بر سند رسی یا" حسابرسی رویدادهای
مالی":
این نحوه عمل حسابرسی ، سندرسی را مبنای اصلی کار قرار
می دهد و معاملات را به طور نمونه یا کامل از نقطه نظر مستندات و شواهد اعتبار و
دقت ثبت های حسابداری مورد سند رسی قرار می دهد. کنترل محاسبات، بررسی طبقه بندی
رویدادهای مالی و تطبیق صورت های مالی با دفاتر، بخشی از بررسی های این نحوه عمل
است.
حسابرسی مبتنی بر ترازنامه:
در این نحوه عمل حسابرسی، حسابرس کوشش خود را بر اثبات
اقلام مندرج در ترازنامه متمرکز می نماید. در این روش فرض بر این است که وجود
دارایی ها و بدهی ها مؤید وقوع معاملات و نقل وانتقالات مالی
مربوط است. مزیت این نحوه عمل، صرفه جویی در مدت زمان حسابرسی و انجام آن در یک
مرحله بعد از پایان سال مالی است. این روش هر چند وجود دارایی ها و بدهی ها را
اثبات می کند، لیکن شواهدی حاکی از اعتبار معاملات ثبت شده بدست نمی دهد.
وظیفه حسابرس خارجی
همانگونه که از محتوای دو هدف فوق الذکر استنباط می شود
وظیفه حسابرس خارجی صرفاً رسیدگی به صورتهای مالی و ارزیابی عملکرد مالی شرکت
مزبور در چارچوب قوانین و مقررات پذیرفته شده و مواد اساسنامه شرکت است . در حقیقت
هدف حسابرس از رسیدگی به صورتهای مالی طبق استانداردهای پذیرفته شده حسابرسی عبارت
است ازاظهار نظر نسبت به اینکه آیا صورتهای مالی و نتایج و تغییرات در وضعیت مالی
را طبق اصول مورد قبول حسابداری که بطور یکنواخت اعمال شده است بنحو مطلوب نشان می
دهد یا خیر .
تحول هدف های حسابرسی
هدف اصلی از حسابرسی در سال های قبل از ابتدای قرن بیستم
کشف تقلب بود. در نیمه اول این قرن، هدف حسابرسی از کشف تقلب فاصله گرفت و به سوی
هدف جدید یعنی این که آیا صورت های مالی را منصفانه ارئه می
دهد یا خیر تغییر کرد. به عبارت صحیح تر: «هدف از حسابرسی صورت های مالی این است
که حسابرس بتواند درباره این که صورت های مزبور از تمام جنبه های با اهمیت طبق
اصول متداول حسابداری تهیه شده است اظهار نظر کند».
کشف تقلب هنوز به عنوان یکی از هدف های جزئی حسابرسی
مطرح است، چرا که وجود تقلب یا اشتباه به طور مؤثری بر اظهار نظر حسابرس نسبت به
صورت های مالی تأثیر می گذارد.
نقش اصلی حرفه حسابرسی
دلیل اصلی وجود حرفه حسابرسی مستقل افزایش اعتبار صورت
های مالی است. اجرای این نقش، حسابرسان را در موقعیتی منحصر به فرد در جامعه قرار
می دهد. اعتبار دادن به صورت های مالی به معنای ایجاد اطمینان از مطلوبیت ارائه و
قابیلیت اتکای آنها ست. افرادی صلاحیت افزایش صورت های مالی را دارند که:
اولاً: صلاحیت فنی لازم برای اجرای یک رسیدگی را داشته
باشند.
ثانیاً: مستقل از شرکت مورد رسیدگی باشند تا جامعه نسبت
به واقع بینی و بی طرفی آنان اطمینان حاصل کند.
استفاده از عبارت حسابرسی شده در صورت های مالی به این
معناست که ترازنامه، صورت سود و زیان، سود و زیان انباشته و صورت گردشی وجود نقد
شرکت همراه یک گزارش حسابرسی است که توسط حسابرسان مستقل تهیه شده که در آن نظر
حرفه ای خودر را نسبت به مطلوبیت ارائه صورت هایمالی شرکت اظهار کرده اند.
آشنایی
با سازمان حسابرسی
دومین سازمان مهم
حسابرسی پس از دیوان محاسبات کشور ، سازمان حسابرسی کشور است .این سازمان بر اساس
مصوبه قانونی از مجموع شرکت های سهامی حسابرسی وزارت امور اقتصادی و دارائی، شرکت
سهامی حسابرسی بنیاد امور جانبازان ، شرکت سهامی حسابرسان سازمان برنامه و شرکت
سهامی حسابرسی صنایع ملی تشکیل شده است .(سال 1362).
اساسنامه سازمان
حسابرسی در سال 1366 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید که در اینجا به برخی از مواد
قانونی آن برای روشن شدن هدف ها و چگونگی اجرای وظایف سازمان اشاره خواهد شد .
سازمان حسابرسی که به صورت شرکت سهامی اداره می
شود ، دستگاهی است که نقش نظارتی داشته و به عنوان مؤسسه کنترل کننده فعالیتهای
مالی کلیه بانک ها ، مؤسسات
و شرکتهای بیمه و سایر شرکتها را
زیر نظر دارد و به این طریق کمک شایانی به اجرای وظایف دیوان محاسبات کشور می کند
. دیوان محاسبات کشور زیر نظر قوه ی مقننه بوده و مکلف به ارائه گزارشهای خود به
مجلس شورای اسلامی است. لیکن سازمان حسابرسی زیر نظر قوه مجریه فعالیت دارد و از
مؤسسات وابسته به وزارت امور اقتصادی و دارائی است و عمدتاً گزارش های خود را برای
مجامع عمومی و هیأت مدیره شرکت ها ارسال می دارد.
سازمان
حسابرسی در جهت تدوین اصول استانداردهای
حسابداری و حسابرسی و همچنین تدوین موازن
اخلاقی و رفتار حرفه ای منطبق بر موازین اسلامی حسابرسان به تحقیق می پردازد و سعی
در تأمین نیازهای اساسی دولت در زمینه حسابرسی دستگاه های دولتی دارد و یگانه مرجع
تخصصی و رسمی تدوین ضوابط حسابداری و حسابرسی در سطح کشور است . موضوع تشکیل و
وظایف و اختیارات سازمان حسابرسی طبق ماده 6 و 7 اساسنامه به شرح زیر است :
ماده
6- موضوع سازمان حسابرسی عبارت است از تأمین نیازهای اساسی دولت در زمینه حسابرسی
و ارائه خدمات مالی لازم به بخش های دولتی و تحت نظارت دولت و تدوین و تعمیم اصول
و ضوابط حسابداری و حسابرسی منطبق با موازین اسلامی و تحقیق و تتبع در درسهای علمی
و عملی به منظور اعتلای دانش تخصصی منطبق با نیازهای کشور.
ماده
7- وظایف و اختیارات سازمان حسابرسی عبارت است از:
الف-
انجام وظایف بازرسی قانونی و امور حسابرسی کلیه دستگاه هایی که بر طبق اصول 44 و
45 قانون اساسی که مالکیت عمومی برآنها مترتب است از قبیل : بانک ها ، شرکت های
دولتی ، مراکز تهیه و توزیع وابسته به وزارت بازرگانی ، بنیاد مستضعفان و بنیاد
شهید و سایر نهادهای انقلاب اسلامی و مؤسسات و شرکت های تحت پوشش آن ها و شرکت ها
و کارخانه ها و مؤسساتی که صرفنظر از چگونگی مالکیت سرمایه آنها به موجب قوانین و
مقررات مربوط توسط مدیریت منتخب دولت و یا تحت پوشش دستگاه های اجرایی اداره می
شوند و یا سایر دستگاه های عمومی که طبق اساسنامه و مقررات مورد عمل ، مکلف به
تعیین بازرسی قانونی و انجام حسابرسی هستند.
ب-
انجام وظایف بازرسی قانونی و امور حسابرسی شرکت ها ، مؤسسات و دستگاه هایی که در
مجموع بیش از 50 درصد سرمایه آن ها به طور مستقیم و غیر مستقیم متعلق به دستگاه
های بند الف فوق است .
ج-
حسابرسی طرح های عمرانی (تملک دارایی های سرمایه ای) مورد اجرا توسط دستگاه های
بند الف و ب.
د-
انجام حسابرسی و خدمات مالی مورد ارجاعی توسط وزیر امور اقتصادی و دارایی درصورت
امکانات سازمان.
ه-
ارائه خدمات و مشاوره مالی با وزراتخانه ها و مؤسسات دولتی و دستگاه های مذکور در
بند الف و ب فوق الذکر ،درصورت نیاز ودرخواست دستگاه های مزبور.
و-
تربیت و آموزش و جذب افراد متخصص برای
تأمین کادر متخصص مورد نیاز آموزش های حسابداری و حسابرسی دستگاههای دولتی و مراکز
آموزشی.
ز-
مرجع تخصصی تدوین استانداردهای حسابداری و حسابرسی در سطح کشور به طوری که تمام
گزارشات حسابرسی قانونی ملزم به رعایت آن هستند.
ح-
تدوین موازین اخلاقی و رفتار حرفه ای حسابرسان بر اساس اصول اسلامی.
ط-
افزایش مستمر سطح دانش تخصصی حسابداری و حسابرسی از طریق تحقیقات.
البته
سازمان حسابرسی می تواند امکانات و مقررات به تقاضای کتبی سایر سازمان ها نیز
جواب مثبت دهد .
ارکان
سازمان حسابرسی کشور
ارکان
سازمان حسابرسی طبق اصل 18 اساسنامه به شرح زیر است :
v
مجمع
عمومی
v
هیأت
عامل
v
مدیر
عامل
v
هیأت
عالی نظارت
مراقبت
حرفه ای حسابرسی
سازگاری مستمر یک حرفه و تغییرات محیط اجتماعی آن با روشها و رویه های مورد عمل، نیاز به تغییر ، اصلاح و یه هنگام رسانی مستمر روابط آن حرفه با
صاحبکاران و دیگران دارد. مشکل افراد غیر حرفه ای در درک امکانات و محدودیت های یک
حرفه نیز نقش مهمی در دشوار ساختن و استمرارتعیین مسئولیتهای مشخص دارد.عامل دیگر
، عدم تمایل کارورزان در توجه به این مشکل است.کارورزان که فرصتهای خوبی برای
ارائه خدمات به صاحبکاران دارند و ممکن است در همان زمان با دادخواهی بسیار وقت
گیری در مورد نتایج کار حرفه ای خود با ذی نفعان روبرو شوند.در این شرایط از او
انتظار می رود که با همکاران خود در کمال خونسردی ،همفکری کرده و مشکل مذکور را به
صورت واقع بینانه و فلسفی حل و فصل کند، بویژه در زمانی که نتایج دادخواهی مستقیما
به زیان او باشد.
بدین ترتیب از حسابرسان مستقل انتظار می رود که نه تنها به عنوان افراد حرفه
ای ،به نحوی کارآمد و مسئولانه رفتار کنند، بلکه قادر به توجیه عملیات رسیدگی خود
در انطباق با استانداردهای مربوط به کارآیی و مراقبت حرفه ای نیز باشند.لذا آگاهی
از این استانداردها و به کار گیری آنه به نحو مناسب ضرورت دارد.
موضوع مراقبت حرفه ای حسابرسان، موجب تغییر در مسئولیت مدیریت صاحبکار در خصوص
تهیه و ارائه دقیق صورتهای مالی نمی شود.اما این موضوع، حسابرسان را ملزم می سازد
تا نسبت به حد و مرز دقیق مسئولیتشان در برابر اشخاص و
سازمانهایی که به صورتهای مالی اتکا کرده و بر مبنای اظهار نظر حسابرسان و
استانداردهایی که منجر به این اظهار نظر شده است،عمل میکنند آگاه باشند.
یک فعالیت حرفه ای مانند حسابرسی، تنها زمانی میتواند از دیدگاه منافع عمومی
کارآمد تلقی شود که افراد شاغل در ان از استانداردهای رفتاری تجویز شده آگاهی
داشته و نسبت به بکارگیری آنها در عمل نیز متمایل و توانا باشند.البته نمیتوان
از این حسابرسان انتظار برخورداری از مسئولت نامحدود در زمینه مراقبت حرفه ای داشت ، زیرا چنین توقعی هم غیر منطقی و هم غیر
منصفانه است.
اما ازسوی دیگر نیز نمیتوان آنها را بر اعمال مهارتهایشان از هر گونه مسئولیت مبرا
دانست. بنابراین ،مسئله اصلی برقراری موازنه ای منطقی و منصفانه بین این نقاط تضاد
است. برقراری چنین موازنه ای فرایند مستمر خواهد بود ، فرایندی که در ان غیر از
حسابرسان ومجامع حرفه ای ذی ربط، جامعه نیز استانداردهایی را که اعمال آن از سوی حسابرسان مورد انتظار است تعیین
میکند.این مهم ، از طریق تصمیمات دادگاه ها و سایر روشهای اعمال قدرت عمومی از
قبیل اظهار نظرها و انتقادهای رسانه ای تحقق مییابد.بدون تردید ،نیاز به حفظ
اعتبار حسابرسی به عنوان فعالیتی حرفه ای که منافع اجتماعی و مالی
معقولی را تامین میکند مستلزم داشتن رویکرد مثبت تری نسبت به وظیفه مراقبت حرفه ای
از سوی حسابرسان است. از طرف دیگر ،استدلالهای منطقی اقتصادی بیان میکند که
حسابرسان تنها زمانی به مسئولیتهای حسابری خود توجه میکنند که منافع اقتصادی
این توجه ،از هزینه های اقتصادی آن(از جمله هزینه های دادخواهی )بیشتر
باشد.بنابراین مسئولیت حسابرسان در خصوص مراقبت حرفه ای در هر مقطعی از زمان بر اساس ترکیبی از اسانداردهای
رفتاری ، قانونی و حرفه ای در چارچوبی از تغییرات انتظار عمومی قابل تغییر است.
بر اساس تلقی «موتز و شرف» مفهوم مراقبت حرفه ای بر محتاط بودن افراد شاغل د
رحسابرسی مبتنی است. این نکته رویکردی است که مورد اقبال «فلینت» نیز قرار گرفته و
برای تشریح موضوع مورد نظر ، در این متن نیز مورد اقتباس واقع شده است.بر اساس
استدلال موتز و شرف در خصوص حسابرسان مستقل، مفهوم حسابرس محتاط، تصویری است از یک
کارشناس که قضاوت حسابرسی خود را حتی المقدور براساس هنجارهای حرفه و انتظارات
زمان خود و همچنین بر اساس تجارب حسابرسی پیشین خویش اعمال میکند.
مفهوم عملی حسابرسی محتاط، به تدریج از طریق به کار گیری استانداردهای حسابرسی مشخص توسط نسل های مختلف حسابرسان در شرایط گوناگون شکل گرفته است.اما ازآنجا که انتظارات جامعه از حسابرسان در طول تاریخ تغییر یافته و لزوما در استاندارهای تعریف شده نیز انعکاس پیدا نکرده است،
ممکن است حسابرسان شغل خود را همواره در معرض چالش در دادگاهها تلقی کنند.به ویژه
زمانی که از طرف فردی زیان دیده شکایتی مطرح میشود.لذا به نظر میرسد که عملکرد
حسابرسان باید در پرتو شناخت از نیازها و انتظاراتی که از آنان وجود دارد، تفسیر
شود.
بدین ترتیب تمرکز مستمر حسابرسان بر وظیفه مراقبت های حرفه ای در رابطه با
انتظارات جامعه از آنان ضروری به نظر میرسد. درچنین شرایطی استانداردهای صریح حسابرسی برای افراد شاغل در حسابرسی که باید مراقبت حرفه ای کاملی داشته
باشند ، چیزی بیش از رهنمودها به شمار نمی رود.اگر چه استانداردها از صلاحیت قدرت
کافی برای رعایت کردن برخوردارند ، اما آنها را نباید به عنوان شواهدی قاطع و مسلم برای کارایی عملیات حسابرسان تلقی کرد.لذا ، حسابرسان باید به
عنوان افراد حرفه ای و کارشناس توجه داشته باشند که د رمحیط تخصصی فعالیت می کنند که استانداردها ثابت نبوده
و کم و بیش از پویایی برخوردار می باشد و نهایتا در دادگاهها که متولی منافع عمومی
هستند ، تعیین می شوند.
حسابرس ، به طور مشخص باید همواره در فعالیت هایش ، در هر شرایطی مهارت و مراقبت
معقولی را به کار گیرد. بر این مبنا درتعیین آنچه به عنوان مهارت و مراقبت معقول
تلقی می شود باید به رویکرد قضایی و احکام صادره د راین رابطه، وظایف خاص حسابرسی
بر اساس قرارداد فی ما بین ، استانداردهای صریحی که توسط مجامع حرفه ای و سایر
نهادها ی قانونی تدوین شده اند، درجه اعتماد به مدیریت صاحبکار، احتمال عملیات
متقلبانه ، قابلیت و کفایت شواهد و آزمون های حسابرسی و بالاخره نقاط قوت و ضعف موجود در کنترل های داخلی نیز توجه داشت .
در ایفای هر کدام از وظایف حسابرسی ، حسابرسان برای رسیدن به اهداف مورد نظر ،
مراقبت حرفه ای لازم را به طور کارآمد اعمال میکنند.با این حال درک
نادرست ذهنی یا عینی این موقعیت، به کژ فهمی افراد و سازمانها از اهداف و مسئولیت
حسابرسان خواهد شد. این موضوعی است که معمولا از آن به فاصله انتظارات تعبیر میشود
و به تفاوت های بین آنچه دلایل و انگیزه حسابرسان از حسابرسی و آنچه افراد و
سازمانهای استفاده کننده از گزارشهای حسابرسی از آن انتظار دارند مربوط میشود.
انتظار عمومی از حسابرسان در مورد تقلب و اشتباه ، معمولا بر اساس این تلقی
بیان میشود که وظیفه حسابرسان تایید عاری بودن صورتهای مالی از این عوامل است .از
طرف دیگر ، در جامعه حسابرسان اعتقاد بر این است که طراحی عملیات حسابرسی به گونه
ای که تمام اعمال غیر قانونی را کشف کند غیر ممکن است .اما حسابرسان
مذکور باید نسبت به عملیات و تصمیم گیری های خود در خصوص احتمال وجود تقلبب و
اشتباه با اهمیت حساسیت به خرج دهند.
بدین ترتیب میتوان گفت که این مسئله زمانی ظاهر میشود که انتظارات عمومی از
حسابرسان فراتر از قابلیت هایی باشد که حسابرسان در حال حاضر برای دستیابی به
اهداف از پیش تعیین شده حسابرسی به کار می بندند.با این وجود حسابرسان میدانند که
استنکاف کامل از چنین مسئولیتی معقول و منطقی نیست . بر این اسا س ملاحظه می شود
که وضعیت کنونی استانداردهای حسابرسی انتشار یافته، تایید تلویحی
چنین مسئولیتی از سوی حسابرسان است.
در مورد اعلام خطر در زمان ورشکستگی، از حسابرسان انتظار میرود به عنوان افراد
حرفه ای اظهار نظری عینی که دارای بار اطلاعاتی لازم برای تصمیم گیری افراد باشد ،
ارائه کنند.به ویژه این که، حسابرسان در جایگاهی قرار دارند که به شواهد و مدارک
خصوصی در مورد عملیات واحد مورد رسیدگی و همچنین توان مالی آن از منظر تداوم
فعالیت ، دسترسی دارند.البته مواردی وجود دارد که از نظر تاثیر بر تصمیم گیری های
مختلف بسیار با اهمیت هستند، اما به دلیل کمی نبودن و لذا عدم انعکاس در صورتهای
مالی، در معرض رسیدگی حسابرسان قرار نمی گیرند.انتظاری که از حسابرسان وجود دارد
این است که کارشناس در زمینه حسابداری باشند نه کارشناسی در زمینه تمام موارد
عمومی کسب و کار.
به طور خلاصه مسائلی که از منظر حسابرسان مطرح میشود ، اما در عملیات حرفه
ای آنها به عنوان بخشی از وظایف حسابرسی ظاهر نمی شود وصور مختلفی را
از فاصله بین انتظارات عمومی و آنچه به عنوان وظیفه مراقبت حرفه ای در حسابرسی
تلقی می شود و نشان میدهند به شرح زیر میباشند:
-اطمینان دادن از اینکه تمامی الزامات قانونی موثر بر شرکت، رعایت شده اند.
- تضمین صحت محتوای حسابداری صورتهای مالی حسابرسی شده
-قضاوت در خصوص اثر بخشی و کفایت عملیات و مدیریت
درباره موضوع مسئولیت در قبال اشخاص ثالث باید گفت، موضوع مورد حسابرسی حسابرسان،
مجموعه صورتهای مالی است که در هر سال برای ارائه مستقیم به سهامداران تهیه
میشود.اما این صورتها، به مثابه یک کالای عمومی برای طیف های مختلفی از سایر استفاده
کنندگان نیز قابل استفاده و دسترسی هستند. مشکل اساسی حسابرسان د راین زمینه این است
که آیا آنان در مقابل اشخاص ثالث نیز که ممکن است در اثر اتکا به صورتهای مالی
حسابرسی شده و در رابطه به اعمال مراقبت حرفه ای مسئولیت دارند یا خیر؟
در طی سالیان متمادی ، دادگاهها در سایر کشورهای مختلف تلاش کرده اند که با تلقی
مراقبت حرفه ای به عنوان وظیفه نانوشته غیر قابل انکار ، پاسخ این سوال را
بدهند.البته هیچ گاه توافق همگانی در مورد این مساله وجود نداشته است.
بنابراین تشخیص انتظارات و ومنافع مورد نظر اشخاص در هر مقطع زمانی و بر
اساس شرایط ویژه هر فرد و سازمان برای حسابرسان بسیار دشوار است.وضعیت همواره در
حال تغییر است و لذا شگفت آور نیست اگر ببینیم که حرفه حسابرسی به عنوان نهاد
اجتماعی در صدد چارچوب بندی و محدود سازی مسئولیت اعضای خود است.
یک توجیه برای چنین رویکرد محتاطانه ای میتواند مراجعه به تعدادی از احکامی باشد
که در دادگاهها، در مقاطع زمانی مختلف و در رابطه با حسابرسان، و به طور کلی حرفه
حسابداری صادر شده ات، برخی از این موارد عبارتند از:
رکس علیه کیلسنت(1932) - اسکات و دیگران علیه شرکت ساختمانی بارکرایس(1968) - ایالات متحده علیه سایمون(1969) – شرکت گواهی حوالجات پیسیفیک
علیه فوریسث و دیگران(1970) –ایالات متحده علیه وی نر(1978)
نکته آخر این که وظیفه مراقبت حرفه ای حسابرسان در زمینه شواهد حسابرسی تنها به
مقدار شواهد کسب شده توجه ندارد . حسابرس باید بیشتر از مقدار ، به کیفیت شواهد و
به ویژه کیفیت منبع کسب شواهد اهمیت دهد.
امروزه مسئله اصلی تعیین قابلیت اعتماد منابع کسب آنها برای فراهم آوردن مبنای اظهار نظر در مورد کیفیت مورد انتظار صورتهای مالی
تهیه شده است.
خدمات
متقابل مدیریت و حسابرسی داخلی در سازمان
حسابرسی داخلی و حسابدراری
مدیریت
به دلیل ویژگیهای کاری و عملیاتی حسابرسی
داخلی و حسابداری مدیریت دارای نقاط مشترک فراوانی هستند. حسابرسی داخلی نوین به
دلیل مهارت حسابرسانش، ارائه پیشنهاد برای همه جنبههای سازمان، اختیارات و
استقلال تاریخیاش در موقعیت خوبی برای ایجاد مشارکتی سازنده با سایر قسمتهای
سازمان، قرار گرفته است. وسعت آموزشها، حسابرسان را قادر به درک فرایندهای تجاری و
تولید و مشارکت در امر بهبود آن کرده و اختیار حسابرسی برای کمک به سازمان در جهت
نگهداری و بهبود مستمر محیط کنترلی موجب ایجاد فرصتی برای حسابرسی داخلی در ایفای
نقش فعال برای بهبود سازمانها شده است. حسابرسی داخلی دائماً نسبت به علائم هشدار
دهنده ساختار هزینه یابی و مراکز هزینه از طریق رسیدگی به آنها حساسیت نشان میدهد
و از این طریق آشکارا در استفاده بهینه از منابع و کارایی سازمان مشارکت میکند.
حسابرسان داخلی می بایست بر تمامی مراحل پیادهسازی و استفاده از سیستم های هزینهیابی
نظارت کنند. آنها میبایست از همان مراحل ابتدائی پیاده سازی سیستم ها و در جلسات
طراحی محصول، جلسات مهندسی تولید و جلسات برنامهریزی و کنترل تولید شرکت کنند.
علاوه بر این، حسابرسان داخلی با ردیابی شاخصهای ضایعات ، ارزیابی اثربخشی و
کارایی، حسابرسی عملیاتی را گسترش می دهند و به طور کلی بهعنوان یک ارزیاب مستقل،
حسابرسان میتوانند مشاهده کنند، درخواست نمایند و فرصتهای حذف اتلاف و ساده سازی
عملیات را بشناسانند.
حسابرسان داخلی محرکی برای پذیرش سیستم های
جدید توسط مدیران بوده و در پیاده سازی موفقیتآمیز و نگهداری مؤثر سیستم های
اطلاعاتی نقش دارند و نیاز به تغییرات سیستم های اطلاعاتی را تشخیص میدهند.
بنابراین، برخی اطلاعات به دست آمده در طول حسابرسی داخلی ممکن است مورد استفاده
مراجع و نهاده های بررسی کننده ای چون ارائه کنندگان خدمات مشاوره مدیریت و
حسابداران مدیریت (وبالعکس) قرار گیرد که در جست جوی راهکارهایی برای بهبود عملکرد
سازمان هستند.
از سوی دیگر، بسیاری از نوشتارهای مربوط به مضامین مدیریت در 30 سال گذشته در بارة
مفهوم کنترل بحث کرده اند. بزرگان و نظریه پردازان علم مدیریت همگی به شکلها و
تعاریف متفاوت کنترل را به عنوان یکی از وظایف مدیریت شناسایی کردهاندو مدتها است
که مدیران سازمان موفق دریافتهاند که کنترل بدون جانبداری و اغماض مکمل سازماندهی
و هدایت بوده و میتواند عملکردها را سنجش، ارزیابی و اصلاح کند و از انجام کامل
برنامه ها اطمینان دهد. در سازمانهای کشورمان کنترل مؤثر و بدون جانبداری حلقه گم
شده در فعالیتهای اجرائی مدیران است و اثربخشی عملکردها را با چالش جدی روبه رو
ساخته است و از آنجا که حسابرسی داخلی نقش مهمی در فرایند کنترل ایفا می کند توجه
و استفاده بهینه از توانائی و قابلیتهای حسابرسی داخلی مزایای فراوانی برای مدیران
دارد.
آنچه که مدیران باید از آن آگاهی داشته باشند این است که حسابرسی داخلی با داشتن
چهار شرط کلی اثر بخش خواهد بود که این شروط عبارتند از: 1) برطرف کردن نیازهای
ذینفعان، 2)دستیابی به ظرفیتهای بهترین سطح(کلاس)، 3) به کارگیری استانداردهای
حرفهای قابل اجرا، 4) اندازهگیری نتایج. البته این شروط بسیار کلی در نظر گرفته
شده اند. رویکرد حسابرسی داخلی باید اصولی , منطقی و شامل روشهای کنترل و بررسی
نهایی کار باشد. حسابرس داخلی باید شواهد و مدارک کافی را برای همه نتیجه گیریها و
قضاوتهای خود به دست آورد.
رابطه سازمانی مدیران و
حسابرسی داخلی
جایگاه حسابرسی داخلی باید به گونهای باشد
که بتواند بطور اثر بخش عمل کند. از این رو، پشتیبانی مدیریت سازمان از حسابرسی
داخلی، یک ضرورت است. حسابرسی داخلی باید با مشورت با مدیریت، ضرورتها و اولویتهای
کار خود را تعیین کند. بنابراین، رییس حسابرسی داخلی باید آزادانه به مدیران ارشد،
دسترسی داشته باشد و به آنها گزارش کند. نتایج یک تحقیق نشان میدهد که عملکرد
حسابرسی داخلی بیشتر به جایگاه مستقل آن بستگی دارد و حسابرسی داخلی با جایگاه
سازمانی مناسب و مستقل از واحدهای مورد حسابرسی از لحاظ ویژگی استقلال همانند
حسابرسی داخلیِ برون سپار شده است. با تامین جایگاه مناسب حسابرسی داخلی در
ساختار سازمانی، میتوان نسبت به استقلال واحد حسابرسی داخلی اطمینان لازم را به
دست آورد. موقعیت سازمانی حسابرسی داخلی به توانایی و اثر بخشی آن بستگی دارد. در
بیشتر سازمانها وظایف حسابرسی داخلی در بخش مالی و زیر نظر مدیر اجرایی است. این
موقعیت تا حدی قابل قبول و رضایت بخش است ، زیرا حسابرسی داخلی باید به کسی گزارش
دهد که کل بخش عملیاتی را بررسی می کند.
داشتن استقلال سازمانی کافی و بی طرفی باعث می شود که خدمات حسابرسی داخلی به
بهترین شکل ارائه شود هر چند برخی معتقدند که بیطرفی در عمل یک افسانه است و
دستیابی به یک بیطرفی واقعی به دلیل ویژگیهای اقتصادی و فشارهای موجود دستنیافتنی
است. ولی موضوع اینجاست که باید سعی شود تا در بهترین موقعیت ممکن قرار گرفت.
از آنجایی که دامنة اثر بخشی فعالیتهای حسابرس داخلی به میزان پذیرفتگی مافوقش
بستگی دارد، موقعیت سازمانی نسبتاً بالا و حمایت بی چون و چرای مدیریت مافوق برای
حسابرسی داخلی لازم و ضروری است. حسابرسان داخلی باید موقعیتی هم تراز با مدیران
اجرایی داشته باشند و جزو کارکنان آنها نباشند. همچنین باید توجه داشت که اگر
حسابرسان داخلی توانستند وظایف خود را به طور مؤثری انجام دهند به دلیل حمایت
مدیریت است زیرا که آنها دارای هدف مشترکی هستند. اما داشتن موقعیت انحصاری، ممتاز
و نسبتاً بالا در نمودار سازمانی به طور خودکار، مسائل را به طرز اثربخشی حل نمیکند.
معمولاً حسابرس داخلی به حمایت مدیر عامل نیاز دارد. در سازمانهای پیشرو معمولاً
یک مدیر اجرایی قوی حامی نیروهایش است و آنها را هدایت میکند. در گام نخست حسابرس
به حمایت او نیاز دارد. در نقطة مقابل نیز مدیر می تواند منافع قابل توجهی را از
خدمات حسابرسی انتظار داشته باشد. مدیران معمولاً یک زمینة تخصصی دارند. شایسته
است حسابرس داخلی فعالیت خود را در زمینه ای شروع کند که مدیر با آن آشنا باشد و
این بهترین فرصتی است که میتواند توانایی خود را نشان دهد.
در مرحله اجرا نیز رئیس واحد حسابرسی داخلی باید طرح حسابرسی داخلی را با مشورت و
نظر مدیریت ارشد سازمان تهیه کند. حسابرس داخلی باید زمان بندی اجرای حسابرسی
داخلی را با هماهنگی و مشورت مدیریت واحدهای مورد رسیدگی، تنظیم کند, مگر در موارد
نادری که رسیدگی بدون اعلام قبلی , از ضروریات حسابرسی است . مشورت با مدیریت
سازمان می تواند زمینه هایی را برای حسابرسان داخلی روشن کند که مورد توجه خاص
مدیریت است. یافته های حسابرسی داخلی باید محرمانه تلقی و تنها با مدیرانی در میان
گذاشته شود که مسئول مستقیم واحد مورد رسیدگی هستند، مگر اینکه آنان، با مطرح کردن
گسترده تر موضوع, به روشنی موافقت کرده باشند. همچنین گزارش حسابرس باید پس از
مذاکره با مدیریت تهیه شود . این گونه مذاکرات برای برقراری رابطه خوب و صمیمانه
بین حسابرس داخلی و مدیریت، ضروری است .
حسابرسی داخلی یکی از ارکان سازمانهای امروزی است که شناخت متقابل کارکردها و
نیازهای کارکنان حسابرسی داخلی و مدیران سطوح سازمان را در رسیدن به اهدافش یاری
می کند.
شناخت کافی مدیران و تفاهم
متقابل
متأسفانه مدیران تمایلی به استفاده از خدمات
حسابرسان داخلی ندارند مگر آنکه متقاعد شوند که خدمات آنها با ارزش است. بنابراین،
حسابرسان نیز باید نشان دهند که قادرند اموری را انجام دهند که از آنها انتظار می
رود. همة مدیران موفق در پی کسب نتایج خوب به خصوص در مقوله هایی هستند که اثر
بخشی آنها اندازه گیری می شود. مدیر فروش علاقه مند به بهبود عملکرد فروش، مدیر
تولید خواهان حداکثر کردن تولید و مدیر عامل خواستار حداکثر کردن سود است. یکی از
ویژگیهای مدیران خوب، دانستن این مورد است که چگونه بایستی پیش رفت، آنها خواستار
اجرای منظم وظایفی هستند که در مورد آن مسئولیت دارند، یا هنگامی که مشکلی نیست میخواهند
بدانند نقاط مشکل آفرین کجاست و چگونه می توان آنها را حذف کرد یا حداقل ثابت نگه
داشت. درک این موضوع که یکی از هدفهای حسابرسی داخلی ، کمک به مدیریت در دستیابی
به هدفها و برنامه های آنها است کمک بزرگی به تفاهم و همکاری متقابل مدیران سطوح
مختلف سازمان و حسابرسان داخلی می کند. عدم شناخت کافی مدیران از نقش و اهمیت
حسابرسی داخلی و عملکرد آن در راستای اهداف سازمان و مسئولیتهای آنان یکی از
مهمترین عوامل سازمانی عدم توسعه به کارگیری حسابرسی داخلی در سازمانهاست. مدیران
نیز باید بدانند که دامنه فعالیت واحد حسابرسی داخلی بدون هیچ گونه محدودیتی، تمام
فعالیتهای سازمان بوده و حسابرس داخلی از اختیار لازم برای دسترسی به کلیه اسناد و
مدارک ، داراییها و کارکنان سازمان برخوردار است تا حسابرسی ، به طور اثر بخش
انجام پذیرد و حسابرس بتواند مسئولیتهای خود را به گونهای درست و مناسب ، انجام
دهد. حسابرسی داخلی نیز باید توانایی آن را داشته باشد که نیازهای ذینفعان خود را
بشناسد و در این راه باید نیازهای ذینفعان خود را بشنود.
مدیریت سازمان باید اطمینان یابد که به طور کافی و مناسب به گزارشهای حسابرسی
داخلی توجه میشود . حسابرس داخلی باید اطمینان یابد که درباره پیشنهادهای حسابرسی
داخلی ، اقدامات لازم صورت گرفته است یا مدیریت ، از میزان خطر ناشی از اعمال نشدن
آنها آگاهی داشته و آن را پذیرفته است. عدم وجود پشتوانه اجرائی برای پیگیری
گزارشهای حسابرسی داخلی یکی از مهمترین موانع سازمانی عدم توسعه حسابرسی داخلی در
سازمانهاست. حسابرس داخلی برای اینکه بتواند کلیه وظایف خود را به نحو شایسته
انجام دهد نیاز به اعتماد اشخاصی دارد که با وی ارتباط دارند. روابط کاری صمیمانه
این امکان را به وجود می آورد که کار حسابرسی داخلی مورد پذیرش قرار گیرد و
پیشنهادهای حاصل از آن را نیز به کار گرفته شود، اما حسابرس داخلی نباید اجازه دهد
که بی طرفی او در این ارتباط، خدشه دار شود.
ارزیابی کنندگان چه کسانی هستند ؟ از آنجا که خدمات حسابرسی داخلی همه بخشهای
سازمان را در بر می گیرد، گروههای مختلفی وجود دارند که مجاز به ارزیابی عملکرد
حسابرسی داخلی هستند. به جز رئیس حسابرسی داخلی که الزاماً با همه جنبه های عملکرد
حسابرسی داخلی سروکار دارد، هر یک از این گروهها دارای انتظارات و منافع گوناگونی
هستند و بنابر این , عملکرد حسابرسی داخلی را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار می
دهند . هیئت مدیره ( یا عامل ) سازمان, با نفوذترین گروهی است که عملکرد حسابرسی
داخلی را ارزیابی می کند.
هیئت مدیره به خاطر مسئولیتهای کلی که به عهده دارد همواره میخواهد یک واحد
حسابرسی داخلی اثر بخش در اختیار داشته و در سیستم کنترل داخلی سازمان نیز نقاط
ضعف با اهمیتی وجود نداشته باشد. بسیاری از سازمانها بنابر مقررات, موظفند کمیته
حسابرسی یا شکل دیگری از واحد بررسی کننده غیر اجرایی داشته باشند یا خود تصمیم به
داشتن آن گرفته اند. یکی از وظایف اصلی این کمیته یا واحد, ارزیابی عملکرد حسابرسی
داخلی است. واحد بررسی کننده غیر اجرایی به همان نکات و جزییات پشتوانه ای توجه
دارد که هیئت مدیره (یا عامل ) سازمان، مورد توجه قرار می دهد . برای مثال, واحد
مزبور میخواهد پیشرفت کار سازمان را در مقایسه با برنامه ها، هزینه های انجام شده
و یافته های عمده و با اهمیت حسابرسی داخلی، بسنجد.
مدیران ارشد سازمان نیز عملکرد حسابرسی داخلی را از این دید ارزیابی می کنند که
مطمئن شوند عملکرد حسابرسی داخلی، کارایی و اثر بخشی فعالیتهای سازمان را افزایش
می دهد . مدیران ارشد برای انجام این کار، ارزش کار حسابرسی داخلی را با توجه به
نوع، تعداد و کیفیت گزارشهای حسابرسی، ارزیابی می کنند و به ویژه میخواهند
اطمینان یابند که پیشنهادهای حسابرسی داخلی, عملکرد سازمان را به گونه ای اثر بخش،
بهبود می بخشد. در هر صورت هزینه ها و بهرهوری حسابرسی داخلی را ارزیابی می کنند
تا از استفاده درست از منابعی که در اختیار حسابرسی داخلی قرار داده اند، اطمینان
یابند.
ارزیابی عملکرد واحد حسابرسی داخلی، به گروههای درون سازمانی منحصر نمی شود.
حسابرسان مستقل به منظور تعیین میزان اتکای خود بر کار حسابرسی داخلی، عملکرد آن
را می سنجند و همچنین, نقاط ضعف سیستم کنترل داخلی را که حسابرسان داخلی در طول
حسابرسی های خود کشف و گزارش کرده اند، مورد توجه قرار می دهند . علاوه برحسابرسان
مستقل، دیگر مقامات ذیصلاح قانونی، مانند اداره نظارت بر موسسات آموزش عالی، نیز
به عملکرد حسابرسان داخلی توجه دارند که تاکید این گروهها بیشتر بر رعایت
استانداردهای حرفه ای ( توسط حسابرسان داخلی ) است . سرانجام , رئیس حسابرسی داخلی
باید عملکرد حسابرسی داخلی را از همه جنبه ها ارزیابی کند تا به همه گروههای یاد
شده در بالا اطمینان دهد که عملکرد واحد حسابرسی داخلی، اقتصادی، کارآمد و اثر بخش
است .
نتیجه گیری
مدیران باید از
کارکردهای قسمتهای مختلف سازمان آگاهی داشته باشند تا خواستها و نیازهای مختلف
اجرائی و اطلاعاتی خود را از آنها مطالبه کرده و قسمتها را مورد ارزیابی قرار
دهند. حسابرسی داخلی یکی از ارکان مهم هر سازمان پیشروئی است که میخواهد در محیط
تجاری رقابتی و رو به گسترش امروزی با موفقیت به پیش برود. حسابرسی داخلی دارای
کارکردهای زیادی است و دستیابی آن به اهدافش و به بیان دیگر، برخورداری از یک
حسابرسی داخلی اثربخش، کمک شایانی است به سازمان در راه دستیابی به اهداف خود.
حسابرسی داخلی به عنوان یکی از ارکان سازمان بوده و در چارچوب تعریف شده جدید خود
برای اثر بخشی دارای ویژگیهائی است که شناخت این ویژگیها از یک طرف به مدیران در
راه ایجاد یک تعامل سازنده کمک می کند و از طرف دیگر، حسابرسان داخلی را متوجه
وظائف و حدود و اختیارات خود میسازد. حسابرسی داخلی باید از جایگاه سازمانی
متناسب با انتظارات مدیریت که تامین کننده استقلال و بی طرفی آن باشد، برخوردار
بوده و عملیات خود را بدون جانبداری و اغماض انجام دهد. اهداف و شرح کاری و محدوده
عملیات حسابرسی داخلی باید توسط مدیریت ارشد و با توجه نوع فعالیتهای سایر قسمتهای
سازمان تعیین و به کلیه قسمتهای سازمان معرفی و ارائه شود. آنها باید افرادی با
تجربه و دانش کافی بوده به صورتی که قابلیت بالائی در درک فرایندها و شناخت و
اصلاح سیستم ها داشته باشند. حمایت کافی مدیران باید پشتوانه محکمی برای ضمانت
اجرائی گزارشها، پیشنهادها و نتایج حاصل از رسیدگی باشد. مدیران سطوح مختلف و
حسابرسان داخلی باید با درک متقابل وظائف یکدیگر در ایجاد شناخت متقابل و روابط
کاری صمیمانه تلاش کنند. مدیرانی که می خواهند حسابرسی داخلی اثربخشی در اختیار
داشته باشند باید همواره نسبت به ارزیابی قسمت حسابرسی داخلی حساس بوده و در جهت
تقویت آن و بر طرف ساختن نقاط ضعفش اقدام کنند.
مطالب مشابه :
مالی رفتاری، نگرشی نو به سرمایه گذاری
دانش مالی رفتاری بمانند مالی کلاسیک مبتنی بر بازار سرمایه چیست؟ منابع مالی در شرکتهای
نظریههای مالی نوین (معرفی یک کتاب)
جام مقدس تئوریهای مالی چیست؟ مالی رفتاری در دوره شهیر دانش مدیریت مالی است که در
راه کارهای موثر در درمان اختلال کم توجهی و بیش فعالی
( مدیریت رفتار دانش چیست ؟ نشانه های به دنبال بی انضباطی و یا بد رفتاری دانش آموز
سود و زیان جامع
دانش مدیریت مالی . حسابداری چیست واژه «سود جامع» ابتدا در بیانیه مفاهیم حسابداری مالی
مدیریت اقتصادی و مالی
مالیات بر ارزش افزوده چیست مالی رفتاری به نظریه به واسطه دانش مالی پایین
طرح درس سال تحصیلی 88-87
دوم حسابداری – هنرستان کار دانش مالی و تأثیر آن چیست و به
حسابرسی چیست؟
حسابرسی چیست بنای صورتهای مالی .حسابرسان از راه و دانش کافی بوده به صورتی
حسابداری مدیریت چیست
حسابداری مدیریت چیست - کاری از دانش آموزان شاخص رفتاری: اطلاعات مالی میشود در
برچسب :
دانش مالی رفتاری چیست