آشنایی با آرایه های ادبی و شاعران و نویسندگان
آشنایی با آرایه های ادبی :تعریف آرایه های ادبی : به تناسب های آوایی یا معنایی گفته می شود که رعایت آن ها در ادبیات فارسی بر زیبایی و جنبه هنری اثر می افزاید.برای درک بهتر تعریف بالا به نمونه ی زیر توجه کنید :هر گوشه یکی مستی دستی زده بر دستی / وان ساقی هر هستی با ساغر شاهانه «مولوی»در این بیت تناسب آوایی (لفظی) میان سه واژه مستی ، درستی و هستی طنین موسیقیایی زیبایی را پدید آورده است ؛همچنین تناسب آوایی میان ساغر و ساقی نیز در مصراع دوم گوش نواز است ؛ افزون بر این ها تكرار مداوم واج /س/ در طول این بیت ، بر موسیقی درونی و یكپارچگی آوایی آن افزوده است.به آن دسته از آرایه های ادبی كه از تناسب های آوایی و لفظی میان واژه ها پدید می آیند ، آرایه های ادبی لفظی و به دسته دوم كه بر پایه تناسب های معنایی واژه شكل می گیرد ، آرایه های ادبی معنوی گفته می شود.آرایه های ادبی لفظی :۱-واج آرایی (نغمه ی حروف):به تكرار یك واج (صامت یا مصوت ) در یك بیت یا عبارت گفته می شود به گونه ای كه طنین آن در گوش بر جای بماند و باعث پیدایش موسیقی آوایی در آن بخش از كلام شود ؛ برای نمونه در این بیت حافظ : رشته ی تسبیح اگر بگسست معذورم بدار/دستم اندر ساقی سیمین ساق بودصامت /س/ چندین بار تكرار شده است و در گوش طنین انداز است.۲- سجع (تسجیع) : هر گاه واژه های پایانی دو قرینه ی كلام در واج آخر مشترك باشند ، آرایه ی سجع پدید می آید و آن دو جمله مسجّع خوانده می شوند. معمولاً هر قرینه از یك جمله تشكیل می شود اما گاهی نیز یك قرینه از دو یا چند جمله كوتاه پدید آمده است. همچنین در اغلب نمونه های نثر مسجّع ، واژه های پایانی دو جمله ، در بیش از یك حرف مشترك اند و در واقع هم قافیه می باشند ؛برای مثال :ای عزیز ! در در رعایت دلهاكوش و عیب كسانمی پوشهمان گونه كه می بینید در این عبارت می توان دو قرینه یك جمله ای در نظر گرفت كه واژه های پایانی این دو قرینه در مصّوت /و/ و صامت /ش/ مشترك هستند.۳- ترصیع : هر گاه اجزای دو بخش از یك بیت یا عبارت ، نظیر به نظیر ، هم وزن و در حرف آخر مشترك باشند ، آرایه ی ترصیع پدید می آید ؛ برای مثال ؛ ای منوّر به تو نجوم جلال / وی مقرّر به تو رسوم كمالای - وی ، منوّر - مقرّر ، به تو - به تو ، نجوم - رسوم ، جلال - كمال تمام این زوج ها با یكدیگر هم وزن و هم قافیه هستند.۴- جناس : آرایه ی جناس را باید به دو نوع اصلی تقسیم كرد :۱)جناس تام۲)جناس های غیر تام (ناقص)- جناس تام : هر گاه واژه ای دوبار در یك بیت یا عبارت به كار رود و هم بار معنایی متفاوت از آن برداشت شود ، آرایه ی جناس تام پدید می آید ؛ به نمونه زیر توجه كنید :خرامان بشد سوی آب روان / چنان چون شده ، باز یابد روانهمانطور كه ملاحظه می شود جناس تام بین روان بر قرار است ولی در مصراع نخست به معنی جاری است و در مصراع دوم به معنی جان و روح است.- جناس های ناقص : هر گاه دو واژه در یكی از موارد آوایی زیر با هم اختلاف جزیی داشته باشند و در یك بیت یا عبارت به كار روند ، یكی از انواع جناس غیر تام یا ناقص پدید می آید :الف ) اختلاف دو واژه در صداهای كوتاه ( اِعراب ) است ؛ چند نمونه :كَند - كُند ، منكِر - منكَر ، مَلِك - مُلك و ... . به این نوع جناس ، جناس ناقص حركتی می گویند .ب ) اختلاف واژه تنها در یك حرف : ( حرف در اینجا معادل صامت ها و مصوت های بلند است )- اختلاف در حرف آغازین : ناز - باز ، راد - باد - داد و ... - اختلاف در یكی از حروف میانی : آستین - آستان ، بیزار - بازار و ... - اختلاف در حرف آخر : با - بو ، بار - باز و ... . به این نوع جناس ،جناس ناقص اختلافی ( مُطَرّف ) می گویند .پ ) یك واژه ، یك حرف ، بیش از دیگری دارد :- در ابتدا یك حرف بیشتر دارد : كمین - مین ، شما - ما و ...- در میانه یك حرف بیشتر دارد : مین - میان ، خاص - خلاص و ...- در آخر یك حرف بیشتر دارد : قیام - قیامت ، نام - نامی و ... . به این نوع جناس ، جناس ناقص افزایشی ( زائد ) گویند.ت ) یك واژه از تركیب دو واژه دیگر پدید می آید . مانند :دل خلوت خالص دلبر آمد / دلبر زكرم به دل بر آمد. ( در انتهای مصراع دوم ،دل و بر به صورت دو جز مستقل از هم به كار رفته اند اما در مصراع نخست و در ابتدای مصراع دوم ، دلبر از تركیب این دو پدید آمده است . )ث ) اختلاف دو واژه در جابه جایی حروف است :بنات - نبات ، قلب - لقب ، امهال - اهمال و ... . به این نوع جناس ، جناس ناقص قلب می گویند .آرایه های ادبی معنوی1- مراعات نظیر ( تناسب ) : یکی از رایجترین آرایه های ادبی در ادبیات کلاسیک و معاصر ایران و جهان به شمار می آید و عبارت است از آوردن دو یا چند واژه در یک بیت یا عبارت که د ر خارج از آن بیت یاعبارت نیز رابطه ای آشنا و خاص میان آن ها بر قرار باشد. برای نمونه هر گاه واژه های گل و بلبل ، شمع و پروانه ، خسرو و شیرین ، لیلی و مجنون ، اجزای بدن انسان یا عناصر طبیعت در یک بیت یا عبارت به کار روند ، تناسب واژه ها در آن بیت یا عبارت رعایت شده است . به نمونه زیر توجه کنید : ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند / تا تو نانی به کف آری و به غفلت نخوری ملاحظه می شود که در این بیت ابر و باد و ماه و خورشید و فلک همگی جز عناصر و پدیده های طبیعت هستند. 2- تضاد ( طباق ) : هر گاه دو واژه با معنای متضاد در یک بیت یا عبارت به کار رود ، آرایه ی تضاد پدید می آید؛ به نمونه زیر توجه کنید : که رحم اگر نکند مدّعی ، خدا بکند. در این عبارت بکند و نکند با هم متضاد هستند. 3- متناقض نما یا تناقض ( پارادوکس ) : هر گاه دو مفهوم متضاد را به هم نسبت دهیم یا آن دو را در یک چیز جمع کنیم ، آرایه ی متناقض نما شکل می گیرد. البته این تناقض ظاهری است و معمولاً معنایی عمیق و پر مغز در آن نهفته است ؛ این شگرد کلامی گاهی در حرف های روزمره نیز به کار می رود ؛ مثلاً وقتی می گوییم جیب هایم پر از خالی است پر بودن و خالی بودن را به جیب هایمان نسبت داده ایم و به ظاهر سخنی متناقض بر زبان آورده ایم ، اما هر کسی به مفهومی که در پس آن است پی می برد. در واقع ما به کمک این آرایه در خلاصه ترین شکل ، فقر و نداری خود را همراه با مایه هایی از طنز و اغراق بیان کرده ایم. برای درک بهتر به مثال زیر توجه کنید : جامه اش شولایِ عریانی است ملاحظه می شود که عریانی به شولا نسبت داده شده است اما شولا نوعی جامه است و ضّد عریانی. 4- عکس ( قلب ) : هر گاه د ریک بیت یا عبارت ، بین دو مورد ( مثلاً « الف » و « ب » ) رابطه ای برقرار کنیم ( رابطه ای اضافی ، اسنادی ، فاعل و مفعولی و ... ) و آن گاه در بخش دیگری از همان بیت یا عبارت ، بین آن دو مورد همان رابطه را برقرار کرده اما جای آن دو را با هم عوض کنیم ، آرایه عکس شکل می گیرد. برای مثال : بهرام که گور می گرفتی همه عمر / دیدی که چگونه گور بهرام گرفت 5- تلمیح ( اشاره ) : هر گاه با شنیدن بیت یا عبارتی به یاد داستان و افسانه ، رویدادی تاریخی و مذهبی یا آیه و حدیثی بیفتیم ، بدون آن که آن موضوع مستقیماً تعریف شده باشد آن بیت یا عبارت دارای آرایه تلمیح است . به نمونه زیر توجه کنید : پدرم روضه ی رضوان به دو گندم بفروخت / نا خلف باشم اگر من به جوی نفروشم . این بیت اشاره به داستان آدم و حوا و رانده شدن او از بهشت به خاطر خوردن گندم دارد. 6- تضمین : هر گاه شاعر یا نویسنده ای ، بخشی از شعر یا نوشته ی دیگر را در میان اثر خود جای دهد ، آن شعر یا نوشته را تضمین نموده است. برای نمونه : چه خوش گفت فردوسی پاکزاد / که رحمت بر آن تربت پاک بادمیازار موری که دانه کش است / که جان دارد و جان شیرین خوش است این دو بیت بخشی از بوستان سعدی است و همان گونه که می بینید ، سعدی بیتی معروف از فردوسی را در میان شعر خود عیناً نقل کرده است. 7- اغراق ( مبالغه ، غلو ) : هنگامی كه شاعر یا نویسنده ، صفتی را در فرد یا پدیده ای آن چنان برجسته نشان دهد كه در عالم واقع امكان دست یابی به آن صفت در آن حّد و اندازه وجود نداشته باشد ، آرایه ی اغراق آفریده می شود. البته این ادعای غیر ممكن باید به گونه ای بیان شده باشد كه باعث افزایش جاذبه ی سخن گردد و شعار گونه و غیر واقعی جلوه نكند ؛ به مثال زیر توجه كنید ؛ یارم به یك لا پیرهن خوابیده زیر نسترن / ترسم كه بوی نسترن مست است و هوشیارش كند همان طور كه ملاحظه می شود شاعر در این بیت خواب یارش را چنان لطیف و سبك توصیف می كند كه حتی بوی خوش گل نسترن هم می تواند آن را آشفته سازد. 8- حُسن تعلیل : هر گاه شاعر و نویسنده برای موضوعی ، دلیل غیر واقعی و تخیلی بیان ،اما دلپذیر و قانع كننده بیان كند ، به حسن تعلیل دست می یابد. به این مثال از اخلاق ناصری كه در آن دلیل غیر واقعی اما نسبتاً جالب برای كم سخنی افراد دانا ذكر شده است ، دقت كنید : از حكیمی پرسیدند كه : چرا استماع تو از نطق ، زیادت است ؟ زیرا كه مرا دو گوش داده اند و یك زبان 9- مَثَل : هر گاه شاعر یا نویسنده در سخن خود از ضرب المثلی استفاده كند و یا بخشی از سخن او آنقدر معروف شده باشد كه امروزه به عنوان ضرب المثل به كار رود آن بخش از كلام دارای آرایه ی «مَثَل» است. به مثال زیر توجه كنید : به آب می برد و تشنه باز می آرد / هزار جگر تشنه را چه زنخدانش مصراع اول این بیت معادل ضرب المثل آدم را تشنه تا لب آب می برد و بر می گرداند دارد.
معرفی اشخاص و آثار مربوط به آنها قرن چهارم الف – شاعران :- کسایی مروزی ، شیعه مذهب ، دارای اشعاری در پند و موعظه ؛ شاعر اواخر سامانی و اوایل غزنوی .- شهید بلخی ، شاعر متکلّم ، دارای اشعاری حکیمانه و پند آموز.- ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی ، مهمترین شاعر تا زمان خود که در کثرت شعر معروف بوده است و او را پدر شعر فارسی می خوانند.او کلیله و دمنه را به شعر در آورد . در دربار سامانیان بود و مدّاح سامانیان و صفاریان . در مورد این که او کور مادر زاد بود یا بعدها کور شد اختلاف نظر وجود دارد .- فردوسی ، سراینده شاهنامه ، حماسه ی ملی و بزرگ ایران . فردوسی تا اوایل قرن 5 ( 411 ) زنده بود ولی شاهنامه ، اثر قرن چهارم است . فردوسی ، اصل شاهنامه را از کتاب های موجود مانند شاهنامه ی ابومنصوری انتخاب کرد . ب – نویسندگان :- محمد بن جریر طبری ، نویسنده ی تفسیر طبری و تاریخ طبری به نام ( الرسل و الملوک )- ابو علی بلعمی ، تاریخ طبری را به نام « تاریخ بلعمی » ترجمه کرد ، اما ترجمه ای که کم و زیاد بسیار دارد و به همین دلیل ، نام مستقلی بر آن نهاده شده است .- محمد بن زکرّیا رازی ( قرن 3 و 4 ) نویسنده کتاب حاوی ؛ نوعی دایرة المعارف پزشکی است ) طب ابو منصور . او نظریات بقراط و جالینوس را نیز آزمایش کرد .- ابو ریحان بیرونی متولد کاث در خوارزم ، نویسنده ی آثار الباقیه عن القرون الخالیه.-الجماهر فی معرفة الجواهر – ماللهند – قانون مسعودی در نجوم - التفهیم لاوائل صتاعه التنجیم .... .- ابوعلی سینا ( که 38 سال در قرن 9 زندگی می کرد ) ، 0 شفا – نجات – اشارات ) در حکمت و قانون در طب و نیز معراج نامه و الرسالة العشق و تنها کتاب فارسی : دانشنامه ی علایی _ کتاب المباحث که در جواب سوالات شاگردش ، بهمنیار نوشته است .
قرن پنجم الف – شاعران- بابا طاهر – سراینده دو بیتی ها عرفانی که به زبان لری محلی است و فهلویات نام دارد . در همدان طغرل سلجوقی به دیدارش رفت و او طغرل را نصیحت کرد .- ابوسعید ابی الخیر – عارف معروف از میهنه ی خراسان کتاب اسرار التوحید در حالات اوست .- اسدی توسی ، نویسنده ی قدیمی ترین فرهنگ بازمانده ی فارسی به نام ( لغت فارس ) و گرشاسب نامه .- ناصر خسرو و قبادی بلخی ، قصیده سرای شیعی که مذهب اسماعیلی و لقب حجت داشت ، او به کلی مخالف غزل سرایی بود و ادبیات را در خدمت مکتب و اعتقاد خود به کار برد . آثارش به نظم : دیوان شعر شامل اشعار فلسفی و پند . اشعارش ، فلسفی و حکمی است و خود او متکلم اسماعیلی بود . ب – نویسندگان - خواجه عبدالله انصاری – مناجات نامه – زاد العارفین – منازل السائرین – کنز السالکین - نصایح – قلندر نامه - محبت نامه – محبت نامه – الهی نامه – رساله ی واردات – رساله ی دل و جان .- عنصر المعالی کیکاووس بن اسکندری – قابوس نامه ، کتابی به نثر ساده و روشن در 44 باب در نصیحت فرزندش گیلان شاه .- ابوالفضل بیهقی _ تاریخ بیهقی که در اصل 30 جلد بوده است .- ابوالحسن علی بن زید بیهقی ملقب به - تاریخ بیهق .- امام محمد غزالی فقیه و حکیم که در آخر عمر به عرفان روی آورد . او در نظامیه نیشابور تدریس کرد . آثارش : احیا علوم الدین کیمیای سعادت – نصیحة الملوک . قرن ششم - سید حسن غزنوی- اثیر الدین اخسیکتی از ماوراءالنهر – قصیده سرا .- انوری ، در قصیده سرایی ، خصوصا قصاید مدح استاد بود و قطعات معروف نیز دارد ، غزل هایش خوب و شعرش دشوار است .- خاقانی شروانی – اهل شروان بود و از مادری که ابتدا عیسوی نسطوری بود و به همین دلیل اصطلاحات دین مسیح در اشعار او بسیار است .اشعارش آمیخته با اصطلاحات علمی و لغات و تشبیهات و دشوار است .- ابوالمجد ، مجدود بن آدم سنایی غزنوی - نخستین عارفی که مثنوی عرفانی ساخت ، آثارش حدیقة الحقیقه .- نظامی گنجوی ، اهل گنجه و در سرودن داستانها عاشقانه استاد بود . امیر خسرو دهلوی و جامی از او تقلید کرده اند ، مهمترین آثارش خمسه و پنج گنج است شامل : مخزن الاسرار – شیرین و خسرو – لیلی و مجنون – هفت پیکر اسکندر نامه و دیوان شعر او حاوی انواع شعر است .- شیخ عطار ، آثارش مثنوی منطق الطیر – مثنوی الهی نامه – مثنوی مصیبت نامه – مثنوی اسرار نامه- مختار نامه _ رباعیات – جواهر نامه – شرح القلب – تذکرة الاولیا در شرح حال عارفان به نثر . وی در حمله مغولان کشته شد .- شمس الدین محمد بردسیری کرمانی – مصباح الارواح . قرن هفتم الف – شاعران :- سعدی –شاعر و نویسنده ی بزرگ متولد شیراز . او در نظامیه ی بغداد به تحصیل پرداخت و بعدها پس از سفرهای بسیار به شیراز برگشت . آثارش : بوستان به شعر و گلستان به نثر مسجع مصنوع -دیوان ، شامل انواع شعر ، به ویژه غزل .- جلال الدین محمد مولوی – عارف نامدار که در کودکی از بلخ به قونیه در ترکیه آمد و در همان جا وفات یافت .آثارش به شعر : مثنوی معنوی – دیوان کبیر – رباعیات .آثارش به نثر : فیه ما فیه – مکاتیب – مجالس سبعه .- فخر الدین عراقی – سراینده ی غزل های عرفانی .- شیخ محمود شبستری – گلشن راز عارف خراسانی شامل شرح اصطلاحات عرفانی .ب – نویسندگان- سدید الدین محمد عوفی : جوامع الحکایات و لوامع الروایات دارای حکایات ادبی و مثالها – لباب که شرح حال شعر است .- رفیع الدین اسحق همدانی ، قاضی ابرقو مترجم سیرة النبی دارای نثری شیوا و استوار به فارسی از کتاب عربی سیره ی ابن هشام .- خواجه نصیر الدین توسی ریاضیدان حکیم و منجم معروف ، وزیر هلاکوخن و مامور ساختن رصد خانه مراغه دارای کتابهای : اخلاق ناصری – شامل سخنان افلاطون و ارسطو و اخلاق عملی – اوصاف اشراف و .... است . دو شاگرد معروف او قطب الدین شیرازی و علامه حلی بودند . قرن هشتم الف – شاعران- حافظ غزلسرای معروف که غزل عرفانی را با مسائل انتقادی و اجتماعی همراه کرد .- ابن یمین فریومدی ، در سرودن قطعه استاد بود و پیرو انوری بود .- عبید زاکانی ، سراینده و نویسنده طنز ، آثارش : موش و گربه – اخلاق الاشراف - رساله ی دلگشا –صد پندب – نویسندگان- ابن اخوه – آیین شهرداری . کتابی درباره ی نحوه ی اداره ی شهر و مشاغل و اصناف و اطلاعات گرانبها درباره ی فرهنگ اسلامی و جامعه ی آن روز است .- شهاب الدین عبدالله شیرازی – تاریخ وصاف که بسیار مصنوع است .- ضیاء نخشبی ، چهل طوطی . قرن نهم الف – شاعران- مهمترین شاعر، نورالدین عبدالرحمن جامی عارف بزرگ که آثارش عرفانی است اما از لحاظ فرم تقلیدی از داستان های نظامی است . ب – نویسندگان- قطب الدین محمد شیرازی ملقب به قطب محیی ، عارف مشهور که فلسفه و کلام و علوم انسانی می دانست .- دولتشاه سمر قندی – تذکرة الشعرا . قرن دهم - محتشم کاشانی ، مرثیه سرای معروف که ترکیب بند 12 بندی او در مورد شهدا کربلا معروف است . قرن یازدهمالف – شاعران : - محمد علی صائب تبریزی که اصفهانی بود و در غزلسرایی استاد و در سبک هندی از همه بالاتر بود- ملا محسن فیض ، فقیه و دانشمند و شاعر و شاگرد ملاصدرا . آثارش :تفسیر صافی – وافی – محجة البیضاء – الفت نامه – کلمات مکنونه . موضوع آثارش بیشتر در مورد اخلاق و عرفان است . ب – نویسندگان :- شیخ بهایی – جامع عباسی – خلاصة الحساب – تشریح الافلاک – نان و حلوا –شیر و شکر – کشکول .- محمد مومن مشهدی : تفسیر مومن .- ملا صدرا ملقب به صدرالمتألهین : اسفار اربعه – مشاعر – مبدا و معاد . قرن دوازدهم الف – شاعران :- هاتف اصفهانی ، سراینده ترجیح بند عرفانی معروف . در غزل پیرو سعدی و حافظ بوده است .ب – نویسندگان :- میرزا مهدی خان استر آبادی ، نویسنده دره نادره و تاریخ جهان گشای نادری .
مطالب مشابه :
تعریف برخی از آرایه های ادبی(پایه سوم)
نثر های ادبی ، تصاویر هنری ، کمک به دانش آموزان درسوالات تعریف برخی از آرایه های ادبی
آرایه های ادبی
آرایه های ادبی. تشبیه : ویزگی یا ویزگی های مشترک میان مشبه و مشبه به است . ژاله
آرایه های ادبی در ادبیّات فارسی
مهمترین آرایه های ادبی در ادبیّات فارسی که در کتب درسی دوره متوسطه از آن بحث شده است
آرایه های ادبی
آرایه های ادبی بیفتیم، بدون آنکه آن موضوع مستقیماً تعریف شده باشد، آن بیت یا عبارت
آموزش آرایه های ادبی به طور کامل
آموزش آرایه های ادبی به طور وبلاگ ادبی آقای علی
آرایه های ادبی
آرایههای از آرایههای ادبی که از تناسب موضوع مستقیماً تعریف شده باشد، آن
آرایه های ادبی
آرایه های ادبی دانسته اند واژه ای است که از تعریف ارسطو از عناصر زیبا بخشی به شعر
ارایه های ادبی
ارایه های ادبی آرایههای آنکه آن موضوع مستقیماً تعریف شده باشد، آن بیت یا
آرایه های ادبی+کنایه+چیستان
به آن دسته از آرایههای ادبی که از تناسب آرایههای تعریف شده باشد، آن بیت یا
آشنایی با آرایه های ادبی و شاعران و نویسندگان
تعریف آرایه های ادبی : به تناسب های آوایی یا معنایی گفته می شود که رعایت آن ها در ادبیات
برچسب :
تعریف آرایه های ادبی