بناهاي تاريخي تهران
|
|
|
|
باغ فردوس: آدرس : خيابان وليعصر، نرسيده به ميدان تجريش، خيابان باغ فردوس به دستور محمدشاه قاجار در 1264 ق، قصري براي او در نزديكي تجريش ساخته شد، اما با بيماري و مرگ او، قصر نيمه تمام ماند و او در همان قصر نيمه تمام محمديه (در محل محموديه فعلي) از دنيا رفت. هم زمان با ساخت قصر محمديه، درباريان نزديك به او نيز در همان حوالي اقدام به احداث باغ يا عمارت ييلاقي كردند. از جمله، حسينعليخان معيرالممالك باغي احداث كرد كه به باغ فردوس مشهور شد. عمارت باغ فردوس در دو طبقه به سبك قاجاريه و معروف به گوش فيل بنا گذاشته شد. زمينهاي قسمت جنوبي و سراشيبي باغ نيز با سنگ چينهايي به صورت هفت قطعه مسطح و مطبق در آمد و روي هريك از قطعات، استخري با فوارههاي متعدد احداث شد. استخرها به گونهاي ساخته شده بودند كه از فواصل دورتر، بزرگتر به نظر ميآمدند. سپس، دوستعليخان، پسر حسينعليخان، به همت معماران اصفهاني و يزدي، ساختماني در قسمت جنوبي باغ برپا كرد و نام آن را رشك بهشت گذاشت. پلكان و بخشهاي ديگري از ساختمان از مرمر اعلاي يزد و ديوارهاي داخل اتاق با كاغذهاي طلايي برجسته پوشانده شده بود. اما دوستعليخان اعتناي چنداني به باغ و ساختمان آن نكرد و با گذشت زمان ساختمان رو به خرابي گذاشت تا حدي كه سنگهاي مرمر آن كنده و به عمارت اميريه (مدرسهنظام) برده شد. بعد از آن مالكيت باغ چند بار دست به دست شد. سرانجام در 1318 ق، در زمان سلطنت مظفرالدين شاه قاجار، محمدوليخان سپهسالار تنكابني آن را از ورثه امينالملك خريد. سپهسالار، علاوه بر ايجاد فواره و استخرهاي مطبق، قنات باغ فردوس را نيز احيا كرد و سر دري با شكوه در مظهر قنات (ميدان گاه فعلي باغ فردوس) ساخت. ولي به دليل بدهي به تجارتخانه طومانيانس، باغ را به او داد و طومانيانس نيز باغ را در ازاي بدهي، به دولت رضاخان واگذار كرد. سرانجام، در 1316 ش، وزارت معارف (آموزش و پرورش) آنجا را خريد و ساختمان را مرمت و دبيرستان شاپور تجريش را در آن تأسيس كرد. در 1350 ساختمان موجود در باغ به مركز فرهنگي و هنري و نمايشگاهي تبديل شد و پس از انقلاب نيز در اختيار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي قرار گرفت. مساحت باغ فردوس 20000 متر مربع و طول آن 280 متر وشيب آن از شمال غربي به جنوب شرقي است. همچنين، دكترمحمود افشار يزدي در 1316، قسمتي از باغ و ساختمان اندروني را كه حدود 6000 متر مربع بود، خريد و به تدريج با خريدن قطعات اطراف، مساحت باغ را به 12000 متر مربع رسانيد. سپس در 1337، باغ و ساختمانهاي داخل آن را وقف امور فرهنگي كرد; از جمله در 1352، قسمتي از آن براي استقرار مؤسسه لغت نامه دهخدا و مؤسسه باستان شناسي به دانشگاه تهران واگذار شد كه همچنان داير است. باشگاه بانک ملي: آدرس : خيابان فردوسي ساختمان سردار اسعد يا باشگاه بانك ملي در 1292 ساخته شده است. ساختمان منزل مسكوني جعفرقلي خان سردار اسعد و معمارش استاد محمد معمار باشي، مشهور به بابا، بوده است. معمار باشي، معمار ساختمان موزه گنجينه نيز بوده است. اين ساختمان مدتي باشگاه بانك ملي بوده، اما هم اكنون فعاليتي در آن انجام نميشود و قرار است كه به موزه بانك ملي تبديل شود. اشياي موزه را هدايايي تشكيل ميدهد كه از سوي بانكهاي ايراني و خارجي به مناسبت پنجاهمين سال تأسيس بانك ملي (1357) اهدا شده است. باغ نگارستان: آدرس : خيابان بهارستان باغ نگارستان از باغهاي قديمي تهران است كه در 1222 ق، به دستور فتحعليشاه به شكل هشت گوش با شاهنشينهايي به سبك دوره زنديه ساخته و به گچ بريهاي زيبايي مزين شده است. اين باغ از غرب تا خيابان صفيعليشاه و از شرق تا دروازه دولت امتداد داشت و درب بزرگ آن به ميدان بهارستان فعلي باز ميشد. در اين باغ، دو عمارت با نامهاي قلمدان و دل گشا به دستور فتحعليشاه و به دست هنرمندان عصر قاجار ساخته شده بود. اتاقهايي با درهاي چوبي و دو تالار بزرگ در طرفين ساختمان مركزي اين باغ وجود دارد. اين باغ داراي 64 اتاق، چهار تالار، كتابخانه با چهار سالن و 600 متر زيربنا است. تالارها با آينه كاري، نقوش طلايي، فرشهاي گرانبها و چلچراغهاي با ارزش مزين شده و تابلوهاي آن به دست هنرمنداني چون ميرزا جاني نقاش، ميرزا بابا نقاش و عبداللهخان نقاشباشي كشيده شده است. در 1307 ش، دكتر عيسي صديق، وزير معارف وقت، با تعدادي از فارغ التحصيلان آن زمان كه در فرانسه تحصيل كرده بودند، تصميم گرفتند تا يك دانشسراي عالي همچون مدارس فرانسه تأسيس كنند. براي تبديل عمارت به دانشسرا، از معمار و مهندس مهاجر روس، الكسي ماركف، كمك گرفته شد. سپس با رعايت اصول معماري ايراني، نقشه تبديل عمارت به دانشسرا تهيه گرديد. باغ نگارستان نيز به دست سيد علي اكبر باغبان طراحي شد. اين باغ در واقع اولين مركز آكادميك كشور است كه به عنوان دارالمعلمين عالي براي پسران و دارالمعلمات براي دختران تأسيس شد. در زمان سلطنت مظفرالدين شاه (1318 ق)، مدرسه فلاحت (كشاورزي) و در 1329، مدرسه صنايع مستظرفه (هنرهاي زيبا) به رياست محمد غفاري (كمال الملك) در عمارت جنوبي و همچنين، مدرسه علميه در عمارت شمالي به وجود آمد. سپس دو آپارتمان در شمال نگارستان براي سكونت معلمان فرانسوي و در قسمتي ديگر، يك ساختمان سه طبقه براي شاگردان تأسيس كردند. در 1315 ش، كتابخانه باغ ساخته شد كه معاونت آن را پروين اعتصامي به عهده داشت. در 1335، مؤسسه لغت نامه دهخدا، كلاسهاي زبانهاي خارجي، جغرافيا و كلاسهاي عمومي دانشكده ادبيات داير شد و در 1337 نيز مؤسسه تحقيقات اجتماعي در اين مكان آغاز به كار كرد. از 1341 تا 1370، دانشكده علوم اجتماعي در اين محل داير بود و پس از انتقال آن، زماني كه در 1371 قصد واگذاري و تخريب آن را داشتند، دكتر روح الاميني مقالهاي با عنوان <حسب حال> در روزنامه اطلاعات نوشت و به واگذاري و تخريب آن اعتراض كرد. اين محل نزديك به دو سال مخروبه بود تا اين كه در آبان 1374 دكتر حبيبي، معادل اول رئيسجمهور وقت، از اين مكان ديدن و يكي از كارشناسان ميراث فرهنگي به نام مهندس دانشور را براي تهيه نقشه و بازسازي باغ معرفي كرد. او نيز با هماهنگي دانشگاه، نقشه اوليه را به دست آورد و تغييرات انجام شده را اصلاح كرد. از جمله افراد شاخصي كه در دارالمعلمين تحصيل كرده و در فرهنگ ما نقش مهم و بسزايي داشتهاند، ميتوان به استاد شهيد آيتالله مطهري، آيت الله طالقاني، پروين اعتصامي (كتابدار باغ نگارستان) و دكتر حسن حبيبي، معاون اول رئيس جمهوري، اشاره كرد. دكتر محمود حسابي نيز از محصلان و مدرسان اين مكان به شمار ميآيد و گفتهاند كه بعدها براي تدريس درس فيزيك به دانشجويان، اولين دستگاه هواشناسي را در اين محل نصب كرد. همچنين، دكتر محمد حسن گنجي، بنيان گذار هواشناسي و جغرافيا، دكتر محمود روح الاميني، كاظم عصار، بديعالزمان فروزان فر، دكتر محمد معين، دكتر قريب و... نيز دانش آموختگان و مدرسان اين مؤسسه بودهاند. در مقابل درب ورودي ساختمان مركزي، از شمال، مجسمه شاعر حماسهسراي ايران، فردوسي، مشاهده ميشود كه در 1315، توسط دانشجويان ايراني كه در اروپا تحصيل ميكردند ساخته و به اين مكان منتقل شده است. اين مكان از قديم به گل گشت فردوسي نيز معروف بوده است. بانک ملي بازار: آدرس : خيابان پانزده خرداد، بعد از ميدان ارگ، روبهروي سبزه ميدان بناي بانك ملي بازار با طراحي و معماري محسن فروغي، مهندس و معمار ايراني، ساخته شده است كه رضا شاه از او براي ساخت برنامههاي سازندگي دعوت كرده بود. بناهايي كه او ساخته است هرچند مدرن، داراي ظرافت و سنت اسلامي است. ساختمان بانك ملي بازار شايد در ميان بناهاي عمومياي كه وي ساخته است، به بهترين وجه نشان دهنده سبك او باشد. اين بنا در دهه 1320 ش آغاز شد، ولي به دليل مشكلات متعدد ناشي از وضعيت خاك، ساخت آن چند سال به طول انجاميد. اين ساختمان با 4110 متر مربع مساحت، در دو طبقه و با دو طبقه زير زمين با استفاده از بتون مسلح، آجر و ملات و سيمان ساخته شده است. هر چند طرح بنا عقلاني و مدرن است، از اسلوب معماري سنتي خردمندانه در آن استفاده شده است. ورودي اصلي بانك از كاشي كاري رنگارنگ بهره برده تا با بازار اصلي تهران در همسايگي آن هماهنگ شود. اين خردمندي در استفاده او از عناصر سايه ساز و ايوانها، به ويژه در ضلع جنوبي بنا، كه ايواني با 24 ستون بر پا شده، آشكار است. تزيين برخي سطوح با كاشي كاري نيز موجب تأكيد بر نماها و وروديهاي اصلي بنا شده است. در سمت چپ مدخل ورودي، يك تخته سنگ حجاري شده حدود 1/5*2 متر و در سمت راست نيز، نقش چند دنده و كارگر به عنوان نماد صنعت و كار حجاري شده است. سمت چپ نيز نقش چند كشاورز گندم در دست كه در واقع نماد زندگي و كار است، وجود دارد كه هر دو باهم در ميآميزند تا صنعت و كار و زندگي نويني را به وجود آورند. برج آب بانک ملي: آدرس : خيابان فردوسي برج آب توسط گروهي از كارگزاران آلماني و زير نظر مهندس ليندن بلات و در تاريخ 1315 ساخته شد. اين تاريخ بر روي كاشي موجود در نماي شرقي حك شده است. اين برج به منظور استفاده از ذخيره آب چاهها براي آبياري فضاي سبز و همچنين فشار آب در لولهها با ارتفاع هفت طبقه ساخته شده است. بناي کلاه فرنگي: آدرس : خيابان شريعتي، نرسيده به پل سيدخندان بناي گنبددار بيسيم قصر با توجه به اين كه از اولين فرستندههاي تلگرافي كشور است و در زمان خود از فنآوريهاي وارداتي غرب بهره ميجست، از جهت استحكام و استواري كه از مشخصههاي بناهاي سالهاي 1300 تا 1320ش، محسوب ميشود، عملكرد انحصاري خاص، موقعيت جغرافيايي و فرهنگي، ارتباط آن با ساير بناهاي پيرامون و ... قابل بررسي و تأمل است. بناي بيسيم قصر قاجار، بيسيم پهلوي، بيسيم قصر يا كلاه فرنگي از جمله بناهاي واقع در اراضي قصر قاجار است. ساخت بنا در 1303 ش، به اتمام رسيد و در 1306/12/3، به طور رسمي افتتاح شد. ساخت عمارت راديو ايران نيز در 1317 ش شروع و در 4/2/1319 افتتاح شدهاست. معمار آن احتمالاً ابراهيم معمار باشي، از معماران وزارت پست و تلگراف در اواخر قاجار، بوده و معمار عمارت راديو ايران نيز احتمالاً پل آبگار و پيمانكار آن شركت هوختيف آلماني است. بيسيم قصر در محوطهاي در حدود 17/5 هكتار قرار گرفته است. مساحت كل زمين 211544 مترمربع و مساحت بنا 650 متر مربع است. بناي كلاه فرنگي چه از نظر معماري و چه عملكرد آن، در سري بناهاي سالهاي اوليه دوره پهلوي اول قرار ميگيرد كه بيشتر اقتباسي از سبكهاي معماري غربي است. اين شيوه در بناي اداره پست ميدان مشق و ساير بناها نيز قابل رؤيت است. بناي بيسيم قصر با توجه به قدمت 78ساله و بيتوجهيهاي سالهاي اخير، دچار آسيبهاي جدي شده است. فتحعليشاه قاجار در 1213 ق، در تقاطع جاده قديم شميران و خيابان عباسآباد، قصر زيبايي كه بعدها به قصر قاجار معروفشد، پيافكند. بناي آن يكي از قديميترين قصرهاي پادشاهان قاجار به شمار ميآيد. اين بناي وسيع كه در بالاي تپهاي واقع بود، داراي چهار برج مراقبت و دفاع، ولي فاقد پنجرههاي بيروني بود. به همين جهت بيشتر به قلعه نظامي شباهت داشت تا كاخ شاهي. باغها به وسيله استخرها و نهرهايي از هم مجزا و روي قطعه زمينهاي مطبقي احداث شده بودند. ورودي قصر داراي بالا خانهاي بود كه چشم انداز زيبايي از صحرا، شميران، تهران، خرابههاي ري و نجفآباد، كاخهاي اشرفآباد و دوشان تپه داشت و اطراف و بناها از آن بالا به خوبي ديده ميشدند. بر ديوارهاي جايگاه مخصوص بالا خانه، تصاوير شاهزادگان قاجار نقاشي و نقوش برجستهاي از چهار زن سر تا پا مسلح حجاري شده بود. ساختمانها از يك حياط چهارگوش داخلي كه در وسط آن حوض بزرگي قرار داشت، نور ميگرفتند. تزيينات داخلي اتاقها نظير اغلب ساختمانهاي مجلل ايراني عبارت بود از آيينهكاري، گچكاري، اكليل كاري و نقاشيهاي عجيب و ساده با هنرهاي حماسي ايران. اين نقاشيها با تصاويري از زندگي چنگيزخان و تيمورلنگ به هم آميخته بودند. قصر در ابتدا به شكل هرم ساخته شده بود، اما در 1286 ق، در زمان ناصرالدين شاه، تغييراتي در آن به وجود آمد و ملحقاتي به آن افزوده شد، و در نهايت در دهة 1370 ق / 1330 ش، تخريب گرديد. قبل از آن، در دوره پهلوي، قصر به عنوان زندان مورد بهرهبرداري قرار ميگرفت. ساختمان بيسيم قصر از نظر معماري، از جمله بناهايي است كه با سبك معماري اوايل دوره پهلوي اول و به دنبال ورود فنآوريهاي لازم احداث گرديده است. از مشخصات بارز اين دوره به مانند دوره قبل (قاجاريه)، اقتباس و الگوبرداري از سبكهاي معماري اروپايياست. بناي بيسيم قصر داراي نمايي متقارن است، اما در طراحي پلانها اين تقارن رعايت نشده است. ورودي بنا محور اين تقارن است و كلاه فرنگي در محل تقاطع محورهاي تقارن پلان قرار گرفته است و به طوركلي سلسله مراتب نما بدون توجه به پلان پشت آن صورت گرفتهاست. ورودي بنا در ضلع غربي واقع شده و سردري مزين دارد. ورودي در مركز نماي غربي قرار گرفته و در هر طرف آن سه رديف پنجره تعبيه شده است. اين نما داراي تزيينات حجاري، گچبري و نما آجر است. نماي جنوبي و شمالي هم هركدام داراي سه رديف پنجره است. تزيينات و يا عناصر اصلي تزييني بنا آجر است كه جزء اصلي سازه بنا محسوب ميشود. در نماسازي، قابهاي پنجرهها و وروديها به صورت نيم دايره خود نمايي ميكند، كه از مشخصههاي بارز معماري دوره قاجار است. در پيشاني بنا هم از آجر به صورت تزييني استفاده شده است. در نماي غربي، بالاي برخي از پنجرهها گچبري به صورت نقوش اسليمي ديده ميشود. تزيينات سنگي كنار ورودي شمالي نيز حايز اهميت است. به طوركلي، منبت كاري و سنگبري در تزيين بنا نقش داشته است. تزيينات چوبي درب ورودي مقابل ملاحظه است. پنجرهها چوبي و تزيينات فلزي موجود روي شيرواني و كلاه فرنگي و دستگيرههاي درب ورودي مشخص هستند. در فضاهاي داخلي، عنصر تزييني خاصي به چشم نميخورد. پلهها سنگي، نما عموماً آجري، نقش برجستهها گچي، ابزارها آجري، پنجرهها چوبي و پوشش بام به صورت فلزي و شيبدار است. سقفها متشكل از تيرهاي چوبي و گچي شده هستند. در محل اتصال ديوارها با سقف، گوشه سازيهايي اجرا شده است. پوشش بام به صورت شيرواني است كه توسط خرپاهاي چوبي نگه داشته شده است. پوشش كلاه فرنگي نيز به شكل گنبد فلزي (مس) ساخته شده است. درقسمت شرقي بعدها (احتمالاً 1316) الحاقاتي به جنوب و شمال بنا اضافه شده است. نياز به ايجاد تشكيلات بيسيم در اولين سالهاي قرن چهاردهم ش، به جهت ارتباط مستقيم و سريع ايران با ديگر كشورهاي جهان، در زمان پهلوي اول احساس ميشد و براي اين امر مهم، اجراي آن به وزارت جنگ محول گرديد.وزارت جنگ نيز در 1303، ساخت بناي دستگاههاي بيسيم ايران را در اراضي قصر قاجار به اتمامرسانيد. نخستين دكل 120 متري موج بلند اواخر 1303 در اراضي قصر قاجار با حضور پهلوي اول افراشته گرديد. به موازات پيشرفت كارهاي فني شرايط تربيت كارمندان فني هم آماده شد و مدرسه بيسيم نظامي در ابتداي 1304 تأسيس گرديد تا در موقع شروع مخابرات، تمام كارها به دست ايرانيان باشد. از نيمه سال 1304، نصب دستگاه 20 كيلوواتي موج بلند آغاز شد. در فروردين 1305، نصب دستگاه 20 كيلوواتي موج بلند خاتمه يافت و آزمايشهاي مقدماتي آن شروع شد. در ساعت 15 روز 6 ارديبهشت 1305، دستگاه 20 كيلوواتي موج بلند با حضور پهلوي اول افتتاح و گشايش آن به دنيا اعلام شد. در سالهاي 1304 تا اواسط 1305، دستگاههاي بيسيم در شهرهاي تبريز، مشهد، شيراز، كرمان، خرمشهر و كرمانشاه نصب و فعالشد. در اواخر دي 1305، كلية دستگاههاي بيسيم تهران و شهرستانها با كارمنداني كه براي اداره آنها تربيت شده بودند، در اختيار وزارت پست و تلگراف قرار گرفتند و در 25 بهمن ماه، مخابرات عمومي به صورت بيسيم آغاز گرديد. در 1307، دو دستگاه موج بلند به مناقصه گذاشته و پيشنهادهاي كمپانيهاي فرانسوي پذيرفته شد. در 3 آبان 1309، ميرزا قاسم خان صوراسرافيل، وزير پست و تلگراف و تلفن، دستگاه موج كوتاه را افتتاح كرد. در آستانه جنگ جهاني دوم و از آنجا كه تهيه دستگاه بسيار نيرومند راديو ميسر نميشد، وزارت پست و تلگراف و تلفن تصميم گرفت كه تأسيسات راديويي ايران را تكميل كند. در 1318، يك دستگاه دو كيلو واتي موج متوسط براي راديو خريداري شد. در اين سال، يك دستگاه موج كوتاه 25 كيلوواتي نيز خريداري گرديد. در ساعت 19 روز چهارم ارديبهشت ماه 1319، پس از گزارش ابراهيم اعلم، وزير پست و تلگراف و تلفن، با حضور پهلوي دوم، راديو ايران آغاز به كار كرد. با آغاز جنگ جهاني، راديوي بزرگ نيز تأسيس شد، اما در همان فرصت كوتاه، وزارت پست و تلگراف و تلفن يك دستگاه فرستندة موج كوتاه به قدرت هفت و نيم كيلووات و يك دستگاه موج كوتاه به قدرت دو كيلووات و آنتنهاي لازم را خريداري كرد كه بر اثر قطع راههاي ارتباطي، تكميل آن تا خاتمه جنگ ميسر نگرديد، اما پس از شروع دوران صلح و آرامش، در 14 مهرماه 1327 نصب و آماده كارشد. پس از جنگ جهاني دوم، يعني از 1325 تا 1335، حدود 210 دستگاه بيسيم از 17 وات تا 5 كيلووات خريداري و براي ارتباط تلگرافي به كار گرفته شد. 44 دستگاه موج كوتاه از 400 وات تا 20 كيلووات نيز خريداري و در نقاط لازم نصب شد. در 1332، استوديوي شماره دو نيز با موج متوسط 240 متر به كار افتاد. در تاريخ 29 ارديبهشت 1335، قرارداد خريد دستگاه موج كوتاهي كه 100 كيلووات آنتن قدرت داشت و در تمام عالم شنيده ميشد، مبادله گرديد و يك سال بعد به كار افتاد. دستگاه فرستنده 50 كيلووات با موج متوسط 335 متر ساخت كارخانه وسترن الكتريك آمريكا بود كه آنتن آن بر روي دكل 120 متري نصب شد سپس براي تأمين برق فرستنده 50 كيلو وات، چهار دستگاه موتور از نوع يودا، ساخت آمريكا، تحويل گرديد كه قدرت هريك از آنها 75 كيلووات آمپر بود. دستگاه فرستنده موج متوسط با 50 كيلووات نيروي آنتن براي تكميل پخش صدا نيز از طرف دولت آمريكا به ايران واگذار شد و نصب آن با همكاري و مشاركت وزارت پست و تلگراف و تلفن ممكن شد. بعد از انتقال ايستگاه راديو به ميدان ارگ، مدتي بنا در اختيار كاركنان گذاشته شد و واحدهايي نظير قرضالحسنه، نقليه، سمعي و بصري، روابطعمومي و درمانگاه، هريك براي مدتي در آن مستقر بودند و بخشهايي از آن صرفاً به عنوان انبار وسايل نظافت و وسايل اضافه استفاده ميشد. خانقاه صفي علي شاه: ميرزا حسنبن محمدباقر اصفهاني، ملقب به صفي علي نعمتاللهي، در سوم شعبان 1251 ق، در اصفهان به دنيا آمد و بعد از چند سال به تهران كوچ و در محل فعلي خانقاه اقامت و از همان زمان آنجا را به خانقاه تبديل كرد. در حال حاضر خانقاه از سه بخش تشكيل شده: دو تالار براي مجالس آقايان و خانمها در طرفين و مقبره، كه از تالارها در مجالس مذهبي و ترحيم استفاده ميشود و مقبره نيز زيارتگاه مريدان است. اصل ساختمان به جز مرمتهايي كه در قسمتهاي لازم انجام گرفته، تغييري نكرده است، اما بعد از مرگ صفيعليشاه، تزيينات داخلي بسيار زيبايي انجام شد. حدود يك متر پايين ديوارهاي مقبره به طرز زيبايي كاشي كاري شده كه متشكل از طبيعت، حيوانات و چهرههاي افرادي چون حافظ، سعدي و ديگر نامداران است. در بالاي تصاوير نيز اشعار صفيعليشاه نوشته شده است. در قسمت بالاي كاشيكاري، آينه كاري زيبايي انجام گرفته و همهجا با كلمات <يا علي> و تصويرهايي از اين حضرت پوشيده شده و سازهاي مخصوص مراسم، صندليهاي مفروش و منبر چوبي بزرگي در انتهاي آن قرار گرفته است. در سمت راست در ورودي مقبره كشكول طلايي بزرگي به چشم ميخورد كه اشعار صفي عليشاه روي آن نوشته شده است. سر در باغ ملي: آدرس : خيابان امام خميني سردر باغ ملي طي سالهاي 1301 تا 1304 ش، به عنوان دروازه ورود به ميدان مشق، كه محوطهاي نظامي و در اختيار قشون بود، احداث شد. مدتي پس از ساخت دروازه، فكر ايجاد اولين باغ عمومي شهر تهران به نام باغ ملي در اراضي داخل ميدان مشق، مطرح و طرح آن تهيه شد و به اجرا درآمد و نام دروازه ميدان مشق به سردرباغ ملي تغيير يافت. باغ ملي چند سالي بيشتر به جا نماند و در محوطه آن وزارت امور خارجه، كتاب خانه ملي و موزه ايران باستان را ساختند. اما نام اين باغ بر سردر ميدان مشق باقي ماند و مردم سردر باغ ملي را به عنوان نماد تاريخ معاصر تهران و معماري خاص تهران قديم ميشناسند. اين بنا كار استاد جعفر خان معمار كاشاني است. سفت كاريهايش توسط استاد اسماعيلي، ستونها به دست استاد كريم منيژه و كاشيهاي آن نيز توسط مرحوم استاد خاك نگار مقدم ساخته شده است. در نماي خارجي، بر كتيبه كاشيكاري سردر، اشعاري از نديم الملك به چشم ميخورد. سردر داراي نقوش كاشيكاري شده با نقش دو شير كه تاجي را در ميان گرفتهاند، پلنگ، شير و خورشيد و مسلسل است. سردر داراي يك سوارهرو و دو پيادهرو در طرفين آن است، كه هر سه آنها داراي دروازههاي چدني است. دروازههاي چدني بنا نيز در قورخانه تهران توسط استاد محمد علي كرماني، از صنعتگران بنام، ساخته شده است. اداره كل ميراث فرهنگي استان تهران برحسب وظيفه قانوني حفظ ميراث فرهنگي، با مشاركت شهرداري منطقه 12 درصدد است با آزاد سازي و مرمت دروازهها سنگ فرش اين محوطه را به شكل اوليه احيا كند. از ميدان مشق قديم تهران كه در زمان خود از بزرگترين ميدانهاي (نظامي) تهران بود، امروزه اثري نمانده و فقط سردر زيبايي از آن دوران باقي مانده است. سردر باقي مانده از آن دوران اگرچه در زمان پهلوي اول تجديد شده، در نوع خود تنها بناي سبك دروازهاي كلاه فرنگي به جا مانده از گذشته تهران است، كه آن را در زمره بناهاي تاريخي خاص و در خور توجه قرار ميدهد. اين بناي تاريخي داراي سه چشمه دروازه دار و دو لنگه آهني (فولاد برنج) است كه حكم ورودي خروجي پادگان نظامي را داشته كه محل مشق و تمرين و مانور سربازان بوده است، و در زمان خود از بهترين مصالح (سنگ، آجر، چوب، آهن و برنز)، به بهترين شكل معقول و كارا ساخته شده است. اين بناي زيبا كه يادآور دروازههاي دوازده گانه تهران قديم است، از جنبههاي مختلف معماري، نظامي، تاريخي، فرهنگي، و زيبايي شناختي و... قابل بررسي است. اين ميدان در زمان فتحعلي شاه قاجار (12501212ق)، بنياد نهاده و در دوره ناصرالدين شاه (1264 1313) تجديد بنا شد و توسعه يافت كه در 1278، به اهتمام محمد حسين خان سپهسالار، به صورت ميداني مربع شكل درآمد و ديواري با طاقهاي آجري گرداگرد آن ايجاد شد و داراي دروازهاي زيبا با يك درب دو لنگه و دو طاق نماي مسدود مجاور آن به صورت پخي، بر شمالي خيابان و ميدان سپه (امام خميني فعلي) گرديد، كه گاهي ناصرالدين شاه از بالاي آن به تماشاي مشق نظاميان مشغول ميشد. موقعيت مكاني سردر، با توجه به قراين و بررسي طرحها و نقشههاي تهران زمان ناصرالدين شاه، به احتمال قريب به يقين بر شمالي خيابان سپه، در محدوده بانك سپه تا كوچه پست بوده است و در سالهاي بعد، در 1280، بنايي به شيوه معماري روسي در شمال غربي آن ساخته شد كه مركز قزاق خانه دولتي بود. اما در پايان دوران قاجار به اين ميدان كمتر اهميت داده شد و مورد بي مهريهاي زيادي قرار گرفت، به طوري كه به ميداني بلااستفاده مبدل گشت و حتي به نظافت و پاكيزگي آن توجه نشد، اما در نخستين سالهاي وزارت جنگ پهلوي اول، ابتدا قسمت غربي ميدان به باغ و سپس بناهاي ديگر به باغ ملي تبديل شد و سردر بزرگ الماسيه را كه در قورخانه ساخته شده بود، براي آن در نظر گرفتند و بر سردرباغ ملي نصب گرديد. هم چنين نيم تنه رضا پهلوي كه به دستور سردار اعتماد، رئيس كل قورخانه ريخته شده بود، در 1340 ق، بر بالاي سردر قرار گرفت كه تا آخر دوره پهلوي دوم پا بر جا بود. اين نيم تنه در دوران انقلاب سرنگون و به احتمال قريب به يقين در فضاي باز بانك ملي مقابل سردر دفن گرديده است. به اين ترتيب، به غير از مرمت جزئي بر روي كلاه فرنگي و رطوبت زدايي ناقص در پي بنا، تغييري جز تخريب ناشي از رطوبت و عدم توجه نداشته است. اين ميدان كه سربازخانه مركزي در آن واقع بود و نظاميان در آن مشق نظام ميكردند، از شمال به خيابان سرهنگ سخايي (سوم اسفند سابق)، از شرق به خيابان فردوسي (علاء الدوله سابق)، و از غرب به خيابان سي تير (قوام السلطنه سابق) ختم ميشود. به طور كلي از ابتداي شمالي خيابان سپه (باغ شاه يا سپه سابق) در محدوده ميدان مشق قرار داشت كه بناهاي كنوني اداره پست (شامل موزه وزارت پست و تلگراف و تلفن)، شهرباني كل كشور (نيروي انتظامي فعلي)، وزارت امور خارجه، موزه ملي ايران (موزه ايران باستان سابق)، موزه و كتاب خانه ملي ملك، اداره كل ثبت اسناد و املاك كشور، و بناي اوليه شركت ملي نفت (ساختمان شماره 3 وزارت امور خارجه فعلي) را در بر ميگرفت، به طوري كه سردر فعلي بين ساختمان پست خانه (در محل حاضر موزه وزارت پست و تلگراف و تلفن) و بناي قديمي شركت ملي نفت (ساختمان شماره 3 وزارت امور خارجه فعلي) قرار دارد و به عبارتي در محل تلاقي خيابان ملل متحد و خيابان امام خميني (سپه سابق) قرار دارد. بنا به نوشتهاي در سفرنامه جكسن ، اين محوطه كه از بزرگترين ميدانهاي نظامي تهران بوده، در حدود 400 متر طول و عرض داشته است. در دوره خاكي بودن ميدان، كودكان نيز در آن جا بازي ميكردند. در سالهاي بعد مكان تمرين دوچرخه و موتور سيكلت و مانند آن بود، به گونهاي كه دو پسر بچه انگليسي در آنجا آن قدر نمايش دوچرخه سواري دادند تا سرانجام آن را رواج دادند. ميدان هم چنين جايي بود براي پرواز بالنها و نشان دادن آن به مردم و باز در اين ميدان بود كه اولين بار وسيلهاي به نام طياره به هوا فرستاده شد. در زمان جنگ بين الملل اول نيز نخستين هواپيمايي كه در ايران به زمين نشست، در ميدان مشق بود كه مردم تهران سه روز تمام به ديدن آن ميرفتند. ويژگي ديگر ميدان مشق آن بود كه زمستانها و هنگام برف ريزان، شيخ شوريدهاي ميآمد و چون برف سطح ميدان را ميپوشانيد و رفت و آمد در آن كم ميشد، او كه ظاهراً داراي اختلال حواس و باطناً از هنرمندان و هوشمندان بود، پارويي به دست ميگرفت و بر روي برف تمرين خط درشت ميكرد و با اين عمل خود نام ميدان مشق را به نوعي تأييد ميكرد. ميدان مشق هم چنين محل به دار آويختن ميرزا رضا عقدايي، فرزند ملاحسين، معروف به ميرزا رضا كرماني، قاتل ناصرالدين شاه در 1314 ق، است. مراسم اعدام وسط ميدان مشق با حضور 5000 نفر انجام شد. ميگويند جسد وي دو روز بر دار ماند. بناي سردر از نظر معماري نيز مانند ديگر بناهاي هم عصر خود، از سبكي خاص پيروي كرده كه به سبك رضا خاني مشهور است. اين سبك در معماري ايران كه تلفيقي از معماري دورانهاي مختلف تاريخي ايران و سبكهاي اروپايي است، در هر بنايي به شيوهاي خاص اعمال شده، به طوري كه هم تركيب و تقليد به وضوح قابل تشخيص است; به خصوص در بناهاي ميدان مشق، از جمله بناي موزه ايران باستان (13161312 ش) به سبك ساساني و به تقليد از طاق كسري و ايوان مداين، بناي كاخ شهرباني 13141311، به سبك هخامنشي، بناي كاخ وزارت امور خارجه (13161312)، به سبك هخامنشي و به تقليد از دستگاه زرتشت در نقش رستم و بناي سازماني ثبت اسناد و املاك (13141313)، با تلفيقي از سبك معماري هخامنشي، ساساني، اسلامي و اروپايي كه به روشني قابل تشخيص است. استفاده يا تقليد از سبكهاي معماري ايران باستان با قالب و عملكرد امروزي از مشخصههاي بارز اين دوره به شمار ميرود. در مورد سردرباغ ملي، تلفيق سبك ايراني اروپايي به خصوص در كاشي كاري و كلاه فرنگي به طور مشخص اجرا شده و به طور كلي تركيب و تقليد آن براساس معماري امروزي قالبگيري شده است. پي بنا و پايه و شال ستونهاي هشت گانه سنگي و بدنه بنا و ساق ستونها آجري است و قسمت بالاتر سردر كاشي كاري است به رنگهاي لاجوردي، فيروزهاي، كرم، زرد، قهوهاي، طلايي، قرمز، سفيد و سبز با طرحهاي اسليمي، مسلسل، صحنه نبرد، تخريب قلعه به وسيله توپ، رضاخان با تفنگ شصت تير، دو فرشته پيروزي، پرچم ايران، تفنگ شصت تير، گلوله توپ به شكل هرم (هرم 21 عددي)، طرح سه بعدي نوري، پلنگ و اشعار و آيات قرآن و اسماء اهل بيت به صورت كتيبه زير كلاه فرنگي. بيشتر كاشي كاريها به ويژه پرچم ايران، گلولههاي توپ و مسلسل ماكزيمم، كار حاج حسين كاشي كار است و نقوشي چون رودخانه، پلنگ و خانه روستايي بي گمان از كاشي كاري دروازه قدسي ميدان مشق اقتباس شده است. اين بنا داراي سه ورودي است. سردر دوره ناصرالدين شاه داراي يك ورودي دو لنگه است كه به صورت دو لنگه در آهني و طرحهاي برنز كاري شده شامل طرحهاي گل و مرغ شبيه اژدها يا پرنده خيالي هما، طرح اسليمي، شير و خورشيد، و سر شير است كه به شكل زيبايي مشبك كاري شده است. در بالاي درهاي ورودي نيز طرحهاي طبل، پري، تاج، تبرزين، شمشير، نيزه، شيپور، توپ و گلوله به چشم ميخورد. هم چنين، در بالاي دو ورودي كناري به شكل حصيري آجر كارهاي طرح و خيلي زيبا به كار گرفته شده است. اين بنا داراي 2 نماي بيروني و دروني است. نماي بيروني (خ امام خميني) از هشت ستون آجري به صورت جفت تشكيل شده است كه در اطراف وروديهاي سه گانه، نسبت به ديگري به اندازه يك قطر ستون عقب نشيني دارد; يعني در اطراف هر در، از چهار ستون دو تاي آن كمي عقبتر قرار گرفتهاند كه به جهت سايه و روشن نو جلوهاي خاص به بنا داده است. پهناي دروازه باغ ملي از شرق به غرب كمتر از 27 متر است. اين پهنا در گذشته به خاطر وجود دو اتاق بازرسي يا نگهباني واقع در سمت شرق و قسمت غربي بنا، بيشتر هم بوده است (حدوداً 45 متر). اين دو اتاقك با توجه به تصاوير اوليه ميدان مشق، داراي عرضي هم چون دروازههاي هلالي و البته با ارتفاع كمتر از قسمتهاي مجاور خود بود. بعدها اتاق غربي قسمتي از بناي شركت نفت ايران و انگليس و اتاق شرقي به بناي اداره پست تهران متصل شد و بعد از آن نيز تخريب گشت. نماي دروني به استثناي ستونها، تفاوت چنداني با نماي بيروني ندارد. از نقوش و طرحهاي نماي داخلي ميتوان به صحنه تسخير تهران در كودتاي 1299، دروازه و برج و باروهاي تهران (احتمالاً دروازه قزوين)، نقوش تمام قد لژيون قزاق در دو طرف ورودي اصلي، و نقوش فرشته پيروزي كه كم و بيش از حجاريهاي طاق بستان اقتباس گرديده است، اشاره كرد. سردر باغ ملي علاوه بر نقارهزني، ديده باني و دروازه تردد نظامي، در واقع حكم بناي يادبود فتح تهران در كودتاي سوم اسفند 1299 ش توسط رضاخان را دارد، كه در كاشيكاري بدنه سردر به وضوح قابل مشاهده است; از جمله تخريب برج و بارو با گلولههاي توپ، رضاشاه در حال تيراندازي، دو فرشته پيروزي و كتيبهها، همه نشانههايي از فتح و پيروزي در كودتاي سال 1299 و تسخير تهران است. به طور كلي، كتيبههاي سردر باغ ملي شامل 45 كتيبه روي كاشي و دو كتيبه فلز كاري به صورت نيم برش دايره و ديگري در قسمت بيضي شكل بالاي سردر اصلي است. كتيبههاي نماي دروني شامل كتيبههاي اشعاري در بالاي دروازههاي كوچك است. بالاي هر دروازه كوچك شش كتيبه اشعاري وجود دارد و البته در سمت غربي به علت تعبيه ناودان و حذف پلكان قرينه شرقي، دو مورد آن تا حدي مخدوش شده است. بالاي هر دروازه كوچك، سيزده كتيبه اشعاري كاشي كاري موجود است، اما كتيبههاي انتهايي قسمت غربي و شرقي بنا به علت ساخت بناهاي اداره پست و شركت نفت مخدوش و تخريب شده است. اين كتيبهها به صورت كمربندي دور بنا و در قسمت عرضي آن هم امتداد داشته كه با ساخت بناهاي مجاور مخدوش شده است. كاشي كار بنا حاج حسين كاشي كار و اشعار كتيبهها از نديم الملك صنعتگر و محمد علي كرماني است. سقاخانه ظهير الاسلام: آدرس : تقاطع خيابان ظهيرالاسلام و كوچه آزاديخواه گفته ميشود كه حدود 100 سال پيش، حاج ميرآخور زماني كه از نزديكي اين محل عبور ميكرد، نوري در اين محل ديد و همان موقع نيت كرد كه اگر حاجتش برآورده شد، در همان مكان سقاخانهاي بنا كند. بعد از تغييرات انجام شده، در حال حاضر سقاخانه محل مراجعه عموم است. از زمان ساخت تا 1348، سقاخانه به همان شكل قديم به صورت ديگ نسبتاً بزرگي باقي مانده بود، اما در 1348، به دليل تعريض خيابان، سقاخانه به داخل كوچه منتقل شد. در آن زمان حاج سيدعلي ارديبهشت متولي سقاخانه بود. در حال حاضر حاج محمدعلي ملكوتيخواه متولي سقاخانه است. سقاخانه به شكل آب سردكن در آمده است و در دو طرف آن جعبهاي گذاشته شده تا مردم نذورات خود را به داخل آن بيندازند. در بالاي جعبه شمايلي از حضرت عباس قرار دارد. نام سقاخانه مثل تمام سقاخانهها به حضرت ابوالفضل بر ميگردد. عمارت مسعوديه: آدرس : ميدان بهارستان، خيابان اكباتان عمارت مسعوديه در ميان باغ عمارتهاي واقع در محله دولت (تهران ناصري) قرار داشت. باغ عمارت مسعوديه به دستور مسعود ميرزا، ملقب به ظل السلطان، فرزند ناصرالدين شاه، در 1295 ق، و به سركاري رضا قلي خان (ملقب به سراج الملك) در زميني به وسعت حدود 4000 مترمربع و مركب از بيروني (ديوان خانه) و اندروني و ديگر ملحقات بنا شده است. آنچه كه امروز تحت عنوان باغ عمارت مسعوديه باقي مانده و بيش از 75 سال در تملك وزارت آموزش و پرورش (فرهنگ سابق) بود در واقع مشتمل بر نيمه غربي مجموعه، يعني زميني بالغ بر 1/5 هكتار مساحت است. اين محل از سالهاي 1290 ق به بعد، كه باغ عمارت نظاميه توسط مسعود ميرزا خريداري و در آن عمارات مفصلي ساخته شد، به مسعوديه شهرت يافت. تمام كتيبههايي كه بر بناهاي امروز مسعوديه به چشم ميخورد، تاريخ 1295ق را دارد و سال 1290 ق، كه مسعودميرزا از آن به نام سال ايجاد بنا يا بناهاي باشكوهش ياد ميكند، قابل رؤيت نيست. هر چند ميتوان تصور كرد كه بناهاي موجود كه تاريخ 1295 ق را بر خود دارند، تنها بخشي از عمارتي هستند كه ظل السلطان طي سنوات توانمندي خود از 1290 ق به بعد در اين محل (نظاميه و بعداً مسعوديه) بر پا كرده است. بناهاي معروف به مشيريه و سيد جوادي، واقع در بخش شرقي مجموعه، با تقدم بر بناهاي ديوان خانه و سفره خانه (حوض خانه) پس از عمارت ديوان خانه و عمارت سر در اصلي (پياده) پيش از ساختمان جنوبي آن (واقع در شمال حياط خلوت) ايجاد شده است و تا كنون مشخص نشده است كه فاصله زماني (كه زياد هم نيست) ايجاد اين عمارتها چقدر بوده است. به هر حال، تنها تاريخي كه در بناهاي سردر اصلي، ديوان خانه، و احتمالاً ديوان شرقي عمارت مشيريه كه هر سه نام ظل السلطان را بر خود دارند، وجود دارد 1295 ق است. جمع تعداد بناهاي مسعوديه 40 باب بوده است. با اين تفصيل، هنوز مشخص نيست كه محدوده مسعوديه فضاي باغ نظاميه را نيز شامل ميشده است يا خير، يا اين كه آنچه در نقشه عبدالغفار با باغ عمارت ظل السلطان مشخص و معين شده است بخشي از باغ نظاميه بوده كه ظل السلطان از نظام الملك خريداري كرده است. ظل السلطان در 1327 ق به پسر خود وكالت داد كه خانهاش (عمارت مسعوديه) را به هر كس كه مايل باشد بفروشد. همدم السلطنه، همسر جلال الدوله، دختر ميرزا يوسف مستوفي الممالك صدر اعظم، در 1328 عمارت مسعوديه را به ازاي 50000 تومان خريداري كرد، كه در اين معامله وكيل همدمالسلطنه شخص مستوفي الممالك بود. در اين سند متأسفانه چهار جهت ملك مشخص نگرديده است، ولي همان گونه كه ذكر شد، از واحدهاي مورد معامله در عمارت مسعوديه و خارج از آن ياد شده است. در سند مصالحهاي به تاريخ جمادي الاخر 1337 بين همدمالسلطنه و معينالممالك (تمامي كل شش دانگ، يك باب عمارت معروف به عمارت سردرب از عمارات مسعوديه به انضمام يك باب حياط خلوت منظم به آن و زيرزمين كه سابقاً جزء عمارت بوده و فعلاً داخل عمارت مشيرالدوله شده...) چند مطلب روشن است: اين كه رضا خان سردار سپه (رئيس الوزرا و فرمانده كل قوا) واحدهاي خريداري شده را يك سال بعد، يعني در 1343 ق، به وزرات فرهنگ، اوقاف و صنايع مستظرفه هديه كرد. در واقع آنچه امروز از عمارات مسعوديه باقي مانده و به آن معروف است بخشي است كه رضا خان در 1342 ق براي دولت از همدم السلطنه خريداري كرد. در يك نگاه ميتوان چنين اظهار داشت كه عمارات اصلي، يعني دو بناي واقع در جبهه جنوبي (ديوان خانه و حوضخانه يا سفرهخانه) و عمارت سردر، دچار تغييرات عمدهاي نشده، ولي بدنه غربي (هم جوار خيابان ملت) و بدنه شرقي (هم جوار حياط و باغ و باغچه يعني حد فاصل بيروني و اندروني) به طور كلي تخريب شده است عمارت مشيريه و عمارت سيد جوادي نيز دچار تغييراتي شده است كه بيشتر نشئت گرفته از تغييرات سليقه زمان (احتمالاً دوره پهلوي اول در حدود سال 1310) است، به طوري كه بازگرداندن آنها به شكل اصلي چندان پيچيده نيست. سردر كالسكه رو اصالت خود را جز در موردي ناچيز محفوظ داشته است. در فاصله سالهاي 1342 و 1343 ش، از عمارت مسعوديه براي مدت كوتاهي به عنوان دانشكده افسري استفاده شده است. دسترسي به محوطه از دو جبهه خيابانهاي اكباتان و ملت ميسر است. دسترسيهاي اصلي (كالسكهروي قديم و ماشينروي امروزي و پياده) از خيابان اكباتان و دسترسيهاي فرعي از خيابان ملت است. محوطه مجموعه در اصل به دو بخش كاملاً مشخصي قابل تقسيم بوده است: محوطه شرقي كه عبارت از باغ حياط ديوان خانه و عمارت ديوان خانه بوده و محوطه غربي كه توسط ديواري مشبك از بخش شرقي مجزا ميشده است و به ترتيب عمارت سر در اصلي، حياط خلوت، عمارت مشير الملكي (مشيرالدوله) و حياط مشيري، عمارت و حياط سيد جوادي و عمارت (سفره خانه يا خوض خانه) در آن واقع شده و در امتداد آن ساختمان آبدارخانه قرار داشتهاست. بدنه غربي (يعني بخش غربي محوطه) را بنايي سراسري و يك طبقه با زيرزمين تشكيل ميداده كه مشرف به خيابان ملت بوده است كه احتمالاً در دهه 1340 ق، تخريب گرديده است. جاي آن درخت كاري شده و نردهاي محوطه را از خيابان ملت جدا ميكند. وزارت آموزش و پرورش از 1302 تا 1377 در اين مجموعه قرار داشته است. هيئت وزيران در جلسه 10/12/76 بنا به پيشنهاد وزارت آموزش و پرورش و با استفاده از ماده 114 قانون محاسبات عمومي كشور مصوب 1362، تصويب كرد كه حق استفاده از عرصه و اعيان ساختمان قديمي وزارت آموزش و پرورش، واقع در خيابان اكباتان به سازمان ميراث فرهنگي كشور واگذار شود. اين مصوبه در واقع براساس توافق وزارت خانههاي فرهنگ و ارشاد اسلامي (كه سازمان ميراث فرهنگي وابسته به آن است) و وزارت آموزش و پرورش صورت گرفت و پس از انجام نقشه برداري و تهيه مدارك لازم، مجموعه به شماره 2190، در تاريخ 27/10/1377در فهرست آثار ملي به ثبت رسيد و حريم و ضوابط آن در تاريخ بهمن ماه 1377 تعيين و تصويب و به مراجع قانوني اعلام شد. عرصه مجموعه به مساحت 15600 متر مربع و به صورت زمين كشيدهاي در جهت شمال شرقي جنوب غربي و به شكل ذوزنقه است. ضلع شرقي آن 188/5 متر، ضلع غربي138/5 متر و ضلع جنوبي 86 متر است، با زايدهاي (حياط آبدارخانه) در جنوب غربي كه چاپ خانه آموزش و پرورش در آن قرار دارد. اين عرصه به خيابان اكباتان (معروف به درب مسعوديه) از شمال (شمال غربي)، خيابان ملت (ظلالسلطان، پستخانه) از غرب، بناهاي ايجاد شده در عرصه حياط و اندرون در شرق و بناهاي ايجاده شده در اراضي باغ وقفي در جنوب محدود ميشود. مجموعه داراي هفت كتيبه است كه دو كتيبه در سردر اصلي، يك كتيبه در سردر كالسكهرو، دو كتيبه در عمارت ديوانخانه و دو كتيبه نيز در عمارت مشيريه قرار دارد. عمارتهاي اصلي عبارتند از: عمارت ديوان خانه، عمارت سفره خانه (وجه تسميه آن بر حسب قرينهاي است كه در كاخ گلستان و در جوار تالار سلام كاخ موزه و تالار آيينه است)، حياط سيد جوادي، عمارت سيد جوادي، حياط مشيري، عمارت مشيرالدوله، حياط خلوت، عمارت حياط خلوت عمارت سر در پيادهرو، عمارت سر در كالسكهرو، باغ ديوانخانه و بناهاي جديد از شمال به جنوب; ساختمان آجري يك طبقه مركب از قسمت كارت زني، حراست، نگهباني، بانك ملي، پست برق، گلخانه، سرويس بهداشتي; ساختمان سه طبقه آجري (گزينش); ساختمان سه طبقه آجري (شوراي آموزش و پروش); ساختمان يك طبقه آجري واقع در شمال عمارت سيد جوادي (سمعي و بصري); ساختمان يك طبقه آجري ايوان دار (عكاسي و...); انبارهاي موقت، بناهاي جديد يك طبقه، چاپ خانه واقع در شرق حياط و آبدارخانه، ساختمان جنوب غربي مجموعه. قصر فيروزه: آدرس : بزرگراه اسب دواني احداث قصر فيروزه در 1320 ق، در دهكده فرح آباد، واقع در حومه شرقي تهران آغاز شد و در 1322 به پايان رسيد. فرح آباد دهكده بي آب و خشكي بود كه بر بلندي آن به دستور مظفرالدين شاه كاخي بنا كردند. كاخ به شكل نيم دايره است و چند رديف ايوانهاي روباز دورادور ساختمان را فرا گرفته است. بناي كاخ براساس مدل كاخ تروكادرو پاريس ساخته شده، كه هر طبقه داراي يك اتاق مركزي و چند اتاق عجيب و غريب است. باغ و كاخ در اصل از سه محوطه مختلف تشكيل شده است: محوطه اول محل سكونت مستخدمان قصر و يك اصطبل آجري، محوطه دوم باغ كوچك و محوطه سوم نيز باغ و استخر بسيار بزرگي بوده است. باغ بدون توجه به صنعت قرينه سازي طراحي شده و نيمه شرقي آن بيشتر مورد توجه واقع شده است. معماري كاخ كاملاً اروپايي است. در زمان محمد علي شاه توجه زيادي به قصر نشد و به همين جهت در دوره او قصر از رونق افتاد. در دوره سلطنت احمد شاه قصر رونق گذشته خود را بازيافت و عمارت اندروني به آن اضافه شد. بعد از قاجاريه، رضا شاه اهميتي به كاخ نداد، اما در دوره محمد رضا شاه در كاخ تعميرات اساسي صورت گرفت و به قصر فيروزه معروف شد. سپس در محوطه سرسبز منطقه نيز خانههاي ويلايي اعيان و اشراف ساخته شد. بعد از انقلاب اسلامي، با تصرف منطقه از سوي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، آن منطقه به صورت نظامي در آمده است، اما كاخ با گنبد فيروزهاي آن هم چنان پا برجا است. کاخ امير سليمانيه: آدرس : ميدان بسيج، بزرگراه آزادگان، جنب پارك آبي آزادگان امير سليمان از شاهزادههاي قاجار است كه عمارت خود را در باغي وسيع به مساحت 10000 مترمربع در جنوب شرقي تهران و نزديك كوههاي بيبي شهربانو بنا كرد. در اين باغ كه حدود 40 باغبان در آن خدمت ميكردند، انواع ميوه و زعفران و برنج كشت ميشد. در حال حاضر، عمارت از سوي شهرداري به فضاي سبز تبديل شده است. بازسازي مطالب مشابه :بناهاي تاريخي تهراناز نقوش و طرحهاي نماي داخلي ميتوان به صحنه تسخير اين عرصه به خيابان اكباتان (معروف تاریخچه ی شهر ها(قسمت5)اين بنا همانند يك برج آجري است كه نماي خارجي گنبد و هاي فضاي داخلي اكباتان - هگمتانه جغرافياي تاريخي شهر همداننسبت مي دهند هرودت مي گويد پادشاه ماد اين محل را كه اكباتان نماي آرامگاه از داخلي برج آثار تاریخی شهر همداننماي آرامگاه درياچه پشت سد اكباتان . كاشي كاري معرّق و تزئينات قسمت هاي داخلي مقبره ارامگاههای استان همداندانستنیها ی تاریخ وجغرافیایی ایران وجهان - ارامگاههای استان همدان - اشنایی کامل با شهرهای مروری بر معماری معاصر جهان- نماي ازاد در هنرهاي داخلي ومعماري داخلي شروع به اكباتان در تهران مثال بسيار وركانه همدان تجسم عيني سادگي و صفاي روستاييملاير منشعب ميشود و پس از عبور از سد اكباتان نماي ساختمان اين مسجد به لحاظ معماري معماری مدرنهنر نو نام سبكي در اروپا بود كه ابتدا در هنرهاي داخلي در اين ساختمان نماي اكباتان در معماری مدرن متاخردر اين ساختمان نماي نمايان بتن اكباتان در تهران به فضاي داخلي ـ داده است و برچسب : نماي داخلي اكباتان |