"کوپو - پدر تئاتر مدرن"

"ایستادن بر شانه های بزرگان"آن بوگارت

"كوپو پدر تئاتر مدرن"

درسال 1913 در فرانسه، "ژاك كوپو ""تئاتر ويو – كلمبيه" را بنيان نهاد. او قصد داشت صحنه را از شر ماشين هاي سنگين و تأثيرهاي ظاهر فريب برهاند.ادامه مطلب..

وي همچنين عليه اجراهاي اغراق آميز، تصنعي و كلاسيك در كمدي فرانسز و طبيعت گرايي افراطي آنتوان در تئاتر آزاد طغيان كرد. تقريبا نماد نقطه ي عزيمت "كوپو"، جهت بازگشت به منابع اوليه ،تئاترش بود كه به طور حيرت آوري ساده، باز و بدون نورهاي جلو ياقاب صحنه بود. دكور خيلي مقتصدانه به كار مي رفت و تمام فضاي هر "نمايشنامه" تقريبا با نورپردازي و يك دو وسيله ي صحنه آفريده مي شد. "كوپو" به "آوان گارد" بودن جنبه ي انقلابي داد.به آن نوعي زيبايي حساب شده ، سخت گيرانه و با انضباط بخشيد. او چنان كه "هارولد هاپسن" به درستي گفت، سنت نگهدار تئاتر فرانسه بود.

در سال 1913 "كوپو" بيانيه اش را با اين عبارت معروف به پايان رساند:" براي كار تازه اي كه به خاطر آفرينشش فقط يه نيمكت خالي به ما مي دهند." يك صحنه ي عريان ،يك فضاي خالي؛ پنجاه سال بعد اين فكر در كارهاي "پيتر بروك" و ديگران همچنان دنبال شد.

براي "كوپو"، همچنان كه در "تئاتر كابوكي" معمول است ،يك سكو مي توانست نشان دهنده ي اندروني يك خانه ،يك قصر، يك چادر جنگي و نواحي اطراف آن،حياط  يك خانه،درياچه ي پيرامون يك جزيره ،يا سطح هاي پاييني يك خانه باشد. باز هم به مانند"تئاتر كابوكي"، اين گونه صحنه پردازي حركت و سرعت بازيگران را اينجاب مي كرد؛ يك نوع بازيگري واقعي جسماني.

"كوپو" ذوق سرشاري در "طراحي رقص" داشت،اما اين ذوق چون ابتكار يك نمايشگر درخشان، از ناحيه ي درون نبود،بلكه به طور همه جانبه از متن نمايشنامه بر مي خاست. او نسبت به ريتم هاي زمينه اي متن، فواصل زماني و عناصر موجود در نمايشنامه كه شبيه به موسيقي بود ،حساسيت عميق داشت.

حيات" ويو – كلمبيه" تحت سرپرستي "كوپو" خيلي كوتاه بود. اما همين دوره ي كوتاه تأثير فراواني بر تئاتر فرانسه  و نيز تئاتر اروپا و امريكا داشت. "ژان لويي بارو" در مرگ او گفت: "كوپو بذري بود كه ما همه از آن بار آمديم."

انديشه ي استفاده از "كمديا دلارته" به منزله ي حركت براي دستيابي به يك شكل "دراماتيك نوين" را نخستين بار "گوردون كريگ" در ذهن كوپو انداخت.او به چنين پژوهشي جنبه ي ديداري داد،پژوهشي كه به آفرينش شكلي از كمدي مدرن مي انجاميد كه مي توانست مردم را در يك اجتماع سرشار از خنده و تفاهم گرد هم آورد. اين شكل تئاتري بود كه عاقبت "پيتربروك "در سال 1980 ،در اجراي "منطق الطير" آن را عملي ساخت.

كوپو هنگامي كه در سال هاي 1917تا 1918 در سفر هنري به امريكا بود، در اجراي كمدي هاي "مولير" آغاز به استفاده از "ماسك" كرد. اين استفاده از ماسك بعدا به بخش اساسي برنامه اش براي پرورش بازيگران تبديل شد. بازيگران "پيتربروك" نيز در "منطق الطير" به همين مقياس از ماسك هاي باليايي استفاده ي درخشان كردند.

دوره ي بين سال هاي 1921تا 1924 نمايانگر تحقق يافتن كامل "مكتب كوپو" براي بازيگران است.او باشاگردان جوانش مثل بچه ها رفتار مي كرد و اميدوار بود با آنها ، بركنار از روابط پيچيده و خشك اعضاي يك گروه، بتواند به كشف دوباره ي اسرار بازيگري نايل شود. تأكيد زيادي بر مهارت جسماني و فني بازيگر داشت و مي خواست شاگردانش در استفاده ي از ميم، رقص،آكروبات،بديهه سازي، به عنوان وسايل بيان دراماتيك ، احساس آزادي كنند.او بيش از همه در پي يك دگرگوني انقلابي، يك تئاتر همگاني تر و يك جامعه ي اشتراكي تر بود. نقش خود را در اين مي ديد كه يك راهنماي معنوي براي "از صافي گذراندن، انتخاب كردن، توضيح دادن، متوازن ساختن، هماهنگي بخشيدن"باشد.

در سال 1929"كوپو" ناگهان با اعلام بازنشستگي اش همه را متعجب كرد. آن تصميم گرچه برايش دردناك بود ولي در ژرفاي خود اين معنا را نيز داشت كه او دريافته بود كارش به پايان رسيده است.

"ميشل سن دني"آماده بود تا كوپوها را به صورت گروه كنز متشكل كند. سن دني، صحنه ي "ويو- كلمبيه" را دوباره سازي كرد و حتي بيش از كوپو نسبت به واقع نمايي پيش پا افتاده ي تئاتري بي اعتنايي نشان داد.

"جستجو براي يك تئاتر بي چيز با كوپو شروع شد." خود كوپو دريافت كه يك گروه ارگانيك تئاتري بايد هم با هم زندگي كنند هم كار. بازيگران بايد زندگي سخت خوديابي را بردوش بگيرند. آنان بايد منش هاي ظاهري، شيوه گرايي ها، عادات، بيهوده گيها ،عصبيت ها، ترفندها، كليشه ها و واكنش هاي ساختگي را به دور بريزند تا به حالتي از ادراك ژرف دست پيداكنند. تمام تلاش ها و تمرين هاي "گروتوفسكي"،"بروك"،"باربا" و بسياري گروه هاي ديگر براي يافتن تئاتر بي چيز ، هدف واقعي شان را بيشتر يك هدف معنوي دانستند تا يك هدف مادي. جستجو براي يك هنر بي زحمت است، هنري كه ايجاب مي كند بازيگر " خود" خويش را فراموش كند."ژان لويي بارو" مي گويد: "كوپو از نظر ما پدر تئاتر مدرن بود."

برگرفته از كتاب: تئاتر تجربي( از استانيسلاوسكي تا پيتر بروك) جيمز روز – اونز ترجمه : رضا اسلاميه


 

 

 


مطالب مشابه :


اولين فراخوان متون نمايشي مديريت توليد تئاتر كودكان ونوجوانان

متن کامل این فراخوان از نظرتان می گذرد. موضوعات بخش تئاتر سیار:




پست مدرنیسم در تئاتر

تئاتر - پست مدرنیسم در تئاتر «آنتونن آرتو»، در پی اقتدار زدایی از تئاتر متکی بر متن بود.




کارگردانی تئاتر

اصول کارگردانی تئاتر, تهیه و تدارک در کارگردانی, کار عملی با بازیگران, ب- تجزیه و تحلیل متن




نمایشنامه

با رشد تئاتر و به موازات آن جشنواره ها و قوانین مربوط به متن نمایشنامه ها خصوصا اورژینال




چه متن نمایشی برای اجرا‌ انتخاب کنیم‌؟

آن چه می‌خوانید یادداشت یکی از کاربران سایت ایران تئاتر است که با موضوع"چه متن نمایشی را




"کوپو - پدر تئاتر مدرن"

تئاتر - "کوپو او نسبت به ريتم هاي زمينه اي متن، فواصل زماني و عناصر موجود در نمايشنامه كه




متن نمایشنامه نفس

12تئاتری - متن نمایشنامه نفس - به نام کارگردان تئاتر متن نمایشنامه نفس . اثر : ساموئل




اصول و مقدمات نمایشنامه خوانی

وبلاگ تخصصی تئاتر سه بازیگر اصلی در حالیکه متن هایشان را بدست گرفته بودند بر روی




تئاتر پست مدرن چسیت؟

زيرا او در پی اقتدار زدایی از تئاتر متکی بر متن، کلیه پايه ها و چهارچوب‌های سنتي تئاتر




برگزاری جشنواره ی تئاتر 13 و درخشش گروه تئاتر فراسو

تئاتر - نان و دیگر هیچ - برگزاری جشنواره ی تئاتر 13 و درخشش گروه ۱- متن نمایشی برگزیده




برچسب :