علوم قرآن
بسمه تعالی
جلسه اول علوم قرآن 1
وقتی علمای علوم قرآنی ترکیب علوم قرآنی را بکار می برند ، این معنایی که امروز از این ترکیب می کنیم نیست . در مجموع ادبیات قرآنی علماء وقتی این ترکیب بکار می رود سه تصویر و تصور علما ازش دارند که ما با دو موردش کاری نداریم. ما با علوم القرآن به معنای دانش های قرآنی کاری نداریم، از علوم قرآن به معنای مقدمات قریبه و بعیده ای که به نوعی در فهم آیات بکار می آید، با آن هم کاری نداریم. عملا در اینجا از دانش هایی سخن می گوییم که کلی هستند، متعلق به قرآن اند و وجهی از وجوه قرآن را تبیین می کنند یا به پرسشی از پرسش های مرتبط با قرآن جواب می دهند. دو تا سؤال جدی مطرح می شود؛ یکی اینکه پیشنیان ما همچین تعریفی هم کرده اند، یا نه عملاً این کار راکرده اند ؟ پیشنیان نوعا تعریفی ندارند و آقای صبحی صالح که اولین کسی است که این ترکیب را تعریف می کند، می گوید: از سبک کار برد آن ها ما این رو می فهمیم و گرنه آن ها تعریف نکردند. دوم اینکه ما در اینجا تاریخ این علم را می خوانیم نه واقعیتهای صحیح این علم را. بسیاری از کتاب هایی که به عنوان علوم قرآنی یاد می شوند و آن ها را در فهرست علوم قرآنی قرار می دهند به این دقتی که شما علوم قرآنی را تعریف کرده اید دیگر عملاً این ها علوم قرآنی نیستند ولی این لا اشکال فیه ولا شبهه. برای اینکه شما در تاریخ هر علمی ، اتفاق افتاده های آن علم را بحث می کنید نه درس های آن دانش را . ما در سیر نگارش ها یا سیر آثار مدون ، هر چیزی که در قالب این فهرستی که سیوطی دارد قرار می گیرد ، علوم قرآنی تلقی می کنیم ، هم از مؤلف سخن می گوییم هم از آثارشان مخصوصاً اگر اثر گذار باشند، چه تأثیر ملموس محسوس و چه غیرآن . چون بسیاری از علما دئبشان این بوده که قدیمی ها هم این کار را می کردند از روی هم می نوشتند و هیچ وقت هم نمی گفتند که به ما داریم از روی او می نویسیم . شاید یک دلیلش این باشد که آن ها هیچ وقت تصور نمی کردند کتابی که فلان آقا نوشته این را دو هزار نفر خواهند خواند. غالباً اینها سخن هایی بوده که برای خودشان می نوشتند ، در این اندیشه نبودند که این منتشر می شود. اگر کسی تفسیر نیشابوری را بردارد وبا فخر رازی مقایسه کند 80 % همان فخر رازی است ولی خودش نگفته من فخر رازی را تلخیص کردم . در شماره 100 آینه پژوهش، مقاله ای نوشتم ؛آسیب شناسی پژوهش های دینی معاصر. یکی از این آسیب ها دزدی است. مثلا فحررازی یک کتاب خیلی مهمی دارد به همین اسم ملاصدرا یکی دارد. کتاب ملاصدرا حالت مقدماتی دارد، تفسیر نیست مباحث کلی مرتبط با قرآن است. شما اگر چاپ جدیدش را نگاه کنید، محقق اش تلاش کرده همه منقولات ملاصدرا را در بیارد. می نویسد من هنا الی صفحه هنا. مثلا می بیند ملاصدرا 30 صفحه از فخر رازی به اسم خودش می آورد .آقای واعظ زاده یک مقاله درباره آقای مطهری نوشته، از بهترین مقالاتی که درباره آقای مطهری است. اولین یاد نامه ای که در ایران بعد از انقلاب مذهبی ها چاپ کردند، یادنامه آقای مطهری است . دو جلد زیر نظر عبدالکریم سروش انجام شده، فهرست اش را هم خود سروش نوشته، یک مقاله اش مال آقای واعظ زاده است که خود به اندازه یک رساله است. حدود صد وخورده ای صفحه تحلیل شخصیت آقای مطهری . فرید اراکی، شخصی ضد فلسفه به شهید مطهری می گفت : قریب به اتفاق کتاب اسفار کتاب فخر رازی است و این اصلاً مال خودش نیست. فخر رازی دو جلد کتاب دارد؛ المباحث المشرقیه. این هاهمه دزدی از مباحث المشرقیه است . ما یک کتاب حدیثی داریم؛ عوالم العلوم .این اگر همه اش چاپ شود 120 جلد می شود عین بحار است .به بحارالانوار ترتیب داده به ترتیب ائمه، بیاناتش هم بیانات علامه مجلسی است .
آیت الله بروجردی می گفت: اخیراً یک دلیل بر ادله اربعه اضافه شده، اینکه می گویند چاپ شده .
در مورد کتاب کامل الزیارات گفته شده توثیق عام دارد ولی این مال ابن قولویه نیست.
زندگانی حضرت زهرا در جلد ده بحار است.
امروزه ادب و اخلاق تحقیق به شما می گوید اگر حتی تکه کلام ها را برداشتید باید اسم ببرید .
ما تا زمان آقای بروجردی توضیح المسائل نداشتیم. مثلاً برای آقای سّید ابوالحسن اصفهانی اسم اش ذخیره العباد بود . هرکسی مسائل شرعی را در قالبی برای مقدانش می نوشت برای اولین بار مرحوم کرباسچیان، حواشی مرحوم آقای بروجردی را در عروه الوثقی برداشت و با کمک علی اصغر نقیهی توضیح المسائل کردند. . عرف جامعه هر چیزی را هر طور تلقی کند، شرع رویش یک امضایی می زند اگر عرف عاقلانه باشد. دایره علوم قرآن محدود نیست، چون قرآن کتاب زندگی است، مرتب در موردش سؤال ایجاد می شود و پاسخ دادن به این پرسش ها می شود علوم قرآنی . خود قرآن می گوید ما تاریخ را می گوییم لنثبت به فوادک آیا فقط این یک کار اخلاقی است که بگوید موسی استقامت کرد شما هم استقامت کنید، نوح مقاومت کرد ،شما هم بکنید. یا نه فراتر از این است . از دل این شما می توانید حکم وجوبی یا حرام در بیارید بگویید این یک بحث علوم قرآنی می شود. این را علمای ما مخصوصاً شیعه مطرح نکردند فقط در قالب یک بحثی در اصول به نام شرایع سابقه که آیا نسخ شده است یانه؟ لذا فقها نوعاً از داستان های امت های پیشین حکم استخراج نمی کنند. مباحث الفاظ اصول را باید بخوانید . یک سری چیزها مقدمات بعید ه است، یک سری چیزها مقدمات قربیه. قرآن و حدیث مقدماتش مقدمات قربیه است. این ها را باید از نزدیک یاد بگیرید . در اصول اهل سنت، هم قرآن خیلی جدی است هم سنت. اما برای ما اینگونه نیست ؛ مثلاً شما اصول مظفر را بخوانید سه چهار صفحه بحث درباره سنت دارد دو سه صفحه در مورد قرآن.
اعلام الموقعین ابن قیم یا الموافقات شاطری شاید به اندازه کل کتاب بحث در مورد قرآن است . از نزولش گرفته تا قصه هایش، حتی مثل هایش . ابن قیم مثل ها را بحث کرده که از آن می شود حکم استخراج کرد یا نه ؟ واقع این است که به نظر می رسد می شود، جالب آنکه شما اگر به فقه واجعه کنید فقها عملاً این کار را کرده اند ولی به لحاظ تئوری این کار را نمی کنند . معروف است که ما 500 تا آیات الاحکام داریم ولی اگر کسی جواهر را از اول تا آخر آیه هایی که صاحب جواهر به آن ها استناده کرده و حکم استخراج کرده بشمارد، قطعاً از 1000 تا بیشتر می شود. من این کار را با مجمع الفائده والبرهان از محقق اردبیلی کرده ام. خود ایشان آیات الاحکام دارد که به 400 تا آیه نمی رسد اما وقتی مجمع الفائده را نگاه کنید، بیش از 800 آیه مورد استناد قرار گرفته، این هم نقص آیات الاحکام نویسی ماست.
در تمدن اسلامی احکام القرآن ها را به لحاظ سبکی و روشی چطور می نویسند ؟ تمام شیعه ها براساس موضوع می نویسند، تمام اهل سنت براساس ترتیب سورقرآن . دو تا ابن عربی داریم. هردو اندلسی هستند، یکی فقیه و متکلم، یکی عارف . آنکه بین ما خیلی معروف است همین عارف است .ابن عربی فقیه و متکلم دو تا احکام القرآن دارد؛ کبیر و صغیر که 894 تا 896 آیه را به عنوان آیات الاحکام بحث کرده است.
اولین معجم فقهی را در کتابخانه آقای گلپایگانی درست کردند . فقها هزاروششصد واندی آیه استناد کردند. برای اینکه شما در یک روایتی داریدکه قرآن چهاربخش است. یک بخش اش احکام است، این روایت هم متعدد هست به حد استفاضه نمی رسد ولی تعدد دارد .
می شود اینگونه جواب داد که قصص قرآن در متن زندگی شماست. در بهبوهه زندگی و در چالش با زندگی شماست.کتاب مسائل حرجیه فی فقه امرئه، نوشته رئیس مجلس اعلای لبنان، شیخ محمد مهدی شمس الدین است . اولین کسی است که درباره حکومت در اسلام کتاب نوشته ، کتاب نامبرده (4) جلد است .
عروه که از سید محمد کاظم یزدی است، بعد از سید کاظم مرکز فقه آقایون می شود، یعنی هر کس ادعای فقاهت می کند ، حاشیه می نویسد بر عروه . اتمام جلسه
مطالب مشابه :
منابع کارشناسی ارشد - علوم قرآن و حدیث
ارشد علوم قرآنی و حدیث پاسخ علم الحدیث دانشگاه تهران+ جزوات دانشکده علوم حدیث;
معرفی تقریرات دوره فشرده علوم و معارف حدیثی دانشکده حدیث
دوره فشرده علوم و معارف حدیثی. اولین دوره فشرده علوم و معارف حدیثی که سال 1382 در دانشکده حدیث
مفردات قرآن1 (جلسه سوم 8مهر1393)
بولتن جامع علوم قرآن و حدیث. دانشکده اصول دین دروس فی علم اللغه از صبحی صالح در
معرفی تقریرات حدیثی مقطع ارشد دانشکده علوم حدیث قم
ویژگی اصلی این درس استفاده مناسب آن از مباحث علم اصول فقه و حدیث و تطبیق دانشکده حدیث
احادیث پیامبراکرم(ص) در مورد علم و علم آموزی و تعلیم آن
در مورد علم و علم آموزی و تعلیم آن - رشته فقه و حقوق اسلامی دانشکده. رشته فقه و حقوق اسلامی .
علوم قرآن
بولتن جامع علوم قرآن و حدیث. دانشکده اصول دوم اینکه ما در اینجا تاریخ این علم را می
راهاندازی دوره فوق دکترای علوم قرآن و حدیث
تفاهمنامه امضاء شده میان انجمن علوم قرآن و حدیث و دانشکده و تولید علم و نظریه
جلسه چهارده سیره پیشوایان دینی(اصل شرح صدر)
دانشجویان دانشکده مجازی علوم حدیث. انسانی که نور علم و حکمت دارد وبه توحید و معرفت اللهی
مصطلحات حدیثی
دانشکده الهیات ومعارف (از کتاب علم تتبع و جستجوی طرق حدیث در کتب دیگر ـ تا حدیث اگر
برچسب :
دانشکده علم و حدیث