آن یار کز او خانه ما جای پری بود - آن یار کزو خانه ما
فال حافظ آن یار کز او خانه ما جای پری بود
سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود | |
دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش |
بیچاره ندانست که یارش سفری بود |
تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد |
تا بود فلک شیوه او پرده دری بود |
منظور خردمند من آن ماه که او را |
با حسن ادب شیوه صاحب نظری بود |
از چنگ منش اختر بدمهر به دربرد |
آری چه کنم دولت دور قمری بود |
عذری بنه ای دل که تو درویشی و او را |
در مملکت حسن سر تاجوری بود |
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت |
باقی همه بیحاصلی و بیخبری بود |
خوش بود لب آب و گل و سبزه و نسرین |
افسوس که آن گنج روان رهگذری بود |
خود را بکش ای بلبل از این رشک که گل را |
با باد صبا وقت سحر جلوه گری بود |
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ |
از یمن دعای شب و ورد سحری بود |
اشعار حافظ با صدای دلنشین موسوی گرمارودی
تعبیر فال حافظ :
در مقطع زمانی، کمی دچار مشکلات می شوی که بسیار زود حل می شود گاهی اوقات خود را به بطالت می گذرانی و بعد پشیمان می شوی. قدر مال خود را ندانسته و بی خود آن را خرج کرده ای که حالا افسوس می خوری. حالا هم دیر نشده از خدا بخواه تا دوباره تو را از مال بی نیاز کند.
تفسیر فال حافظ 2:
از آرزو و هدف خود دور افتاده ای. از دوست عزیز خود دور مانده ای و آرزوی دیدن او را داری. نا امید نباش. باز هم می توانی با صداقت و صمیمیت و دعا، شاهد مقصود را در بر گیری.
فال حافظ آن یار کز او خانه ما جای پری بود
اختصاصی برگزیده ها
,