کدامیک؟ ماهیگیری بگیرو رهاکن، ماهیگیری ورزشی یا ماهیگیری برای خوردن؟
سلام
دراین مطلب بحثی متفاوت به شکلی متفاوت شامل دوبخش تقدیم حضور شما خوانندگان عزیز وبلاگ میگردد.
بخش اول این مطلب نوشته ای از جناب اقای فخرایی می باشد که لطف کرده و قبل از انتشار آنرا در اختیار بنده قرار دادند. بنده نیز مطلبی جداگانه را به ان افزوده و در نهایت مطلب حاضر بدین شکل تقدیم حضور میگردد.
بدون شک مشارکت خوانندگان عزیز در این بحث نتایج خوبی به همراه خواهد داشت.
نوشتار اول : حسن فخرایی
قبل از هر چیز باید اذعان کنم بنده در زمینه بگیر و رهاکن دارای هیچگونه تجربه ای نیستم. این اواخر با تاثیراتی که از دوستان وبلاگ کلوپ ماهیگیری ارم (اسطوره ماهیگیری بگیر و رها کن کشورمان) پذیرفتم سعی در تمرین این امر دارم و امیدوارم در معیت یکی از پیشکسوتان بگیر و رها کن ایران،جناب مهندس فتحی، بتوانم اندک تجربه و دانشی در این زمینه کسب نمایم. در این پست هدفم چیز دیگری است و الا بنده صاحب هیچ صلاحیتی در خور آموزش یا توصیه در این مورد نیستم. حتی در مطلبی هم که در زیر مینویسم ادعای برخورد علمی با مقوله را ندارم. فقط به دنبال پاسخی برای سوالات خودم بودم که سوالات دیگری برایم مطرح گردیدند. اکنون این فرصت را مغتنم دانسته سوالات پبش آمده را در اینجا مطرح میکنم. و امیدوارم اگر دوستان اطلاعاتی دارند بنده را نیز مطلع سازند. و اگر روزی خودم جوابی برای این سوالات یافتم برای اطلاع عموم در وبلاگ قرار خواهم داد.
هر موضوعی که وارد جمعی می شود ابتدا نیاز به تعریف دارد. آیا ماهی بزرگ با کوچک، خسته و فرسوده با ماهی سرزنده، کپور با قزل آلا یا زردپر همه در یک گروه قرار میگیرند؟ تعریف شما از "ماهیگیری بگیر و رها کن" چیست؟ آیا به تعریفی همه پسند در کشورمان رسیده ایم؟ آیا این نوع ماهیگیری فقط به معنی صید ماهی و رها ساختن آن است؟
باید قبول کنیم که این نوع ماهیگیری در کشورهای خارجی سالهای سال انجام شده است اما در کشور ما بسیار نوپا است. دلیل وجود ماهیهای بسیار بزرگ و دریاچه های غنی و نیز علوم مربوط به این نوع ماهیگیری، همین سابقه طولانی این ورزش است. و به گمانم باز همه تصدیق می کنند که بگیر ورها کن الگو برداری از همان Catch and Release خارجی هاست. البته ایرادی هم ندارد چراکه سرمشق قرار دادن کارهای خوب همیشه پسندیده بوده است حال این الگو هر کس که باشد جای بحث نیست. و سوال دوم بنده: آیا اروپاییهایی که الگوی ما در ماهیگیری بگیر و رهاکن هستند ماهی نمیخورند؟ در اینجا روی سخنم با کسانی است که بعضی را از نزدیک میشناسم. کسانی که تا دو سال قبل به ماهی ۱۰۰ گرمی هم رحم نمیکردند و آن را مناسب توستر میخواندند. و اکنون اینان کسانی هستند که در نظر آنان خوردن گوشت ماهی گناهی نابخشودنی است.
در خوشبینانه ترین آمار مصرف ماهی در کشورمان بر اساس خبر مندرج در سایت اداره کل دامپزشکی استان خراسان شمالی (http://www.ivo-nkh.ir/news/show_detail.asp?id=6142) به نقل از رییس سازمان شیلات ایران آمده است:" سرانه مصرف ماهی در کشور به 11 کیلو افزایش مییابد." البته این چیزی است که امید نیل به آن در برنامه پنجم توسعه می رود. به نقل از همین صفحه خبری:" وی سرانه مصرف ماهی در جهان را ١٧ کیلو گرم و درایران٧/٥ کیلو گرم و در این استان را ٤کیلوگرم اعلام کرد." خبرگزاری فارس نیوز (http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901270536) : "رئيس سازمان شيلات كشور سرانه مصرف ماهي در ايران را حدود 10 كيلوگرم پايينتر از سرانه مصرف آن در دنيا اعلام كرد." بر اساس آمار منتشر شده در سایت http://www.greenfacts.org/en/fisheries/l-2/06-fish-consumption.htm متوسط سرانه مصرف ماهی در سال 2005 در اروپا 1/24 و در آمریکای شمالی 5/24 کیلوگرم است.پس اروپاییهای بگیر ورها کن کار نیز ماهی میخورند. تقریبا چهار برابر ما هم میخورند. با سرانه مصرف کاری نداریم فقط خواستم بگویم آنها هم ماهی میخورند. تفاوتی که در این بین از حیث ورزش ماهیگیری قابل بررسی است نحوه خوردن ماهی است یا به عبارت بهتر خوردن چه گونه هایی از ماهی. به عنوان مثال، بیایید کمی هم دنبال مطالب آشپزی بگردیم. مواد لازم برای درست کردن غذای ماهی! به جرات میگویم شاید در کل سایتهای معتبر خارجی به شمار انگشتان دست غذا درباره کپور پیدا نخواهید کرد. اما تا دلتان بخواهد غذاهای لذیذ طبخ شده از سوف و قزل آلا و ماهی سفید و ... در این سایتها معرفی میشوند. چرا؟
شاید بگویید ماهی مصرفی اینها از طریق شرکتهای پرورش ماهی تامین میشود و این آقایان آنقدر با فرهنگ هستند که اصلا ماهی مناطق طبیعی را نمیخورند. اگر اینگونه است محدودیت صید از لحاظ تعداد و وزن ماهیها بی معنی خواهد بود. حال آنکه در همه مجوزهای ماهیگیری آنها وزن و تعداد ماهی در روز قید میشود. به هشدار زیر از سایت فروش مجوز ماهیگیری انگلستان (http://www.environment-agency.gov.uk/homeandleisure/recreation/fishing/31497.aspx) دقت کنید: "اگر بدون مجوز ماهیگیری نمایید تقلب در قبال ماهیگیران دیگر تلقی میشود. صید ماهی آب شیرین و مارماهی بدون مجوز توهین و قانون شکنی است. اگر بدون مجوز در حین صید دستگیر شوید تا 2500 پوند جریمه خواهید شد." با این دلایل آیا بازهم میشود گفت که آنها به هیچ وجه از ماهیهای صید خودشان نمیخورند؟
ماهیگیران اروپایی و آمریکایی ماهیان بخصوصی را به عنوان ماهی زباله، ماهی سخت و الفاظی از این قبیل تلقی میکنند و از خوردن آن امتناع میکنند. در سایتهای خارجی جستجو کنید. اکثر ماهیگیران اولین صیدشان را با سوف یا ماهی سفید آغاز کرده اند و در کنار اکثر مقالات مربوط به این دو نوع ماهی حتما از مزه خوب آنها سخن رفته است. اما کسی از خوردن کپور سخن به میان نمی آورد. و فقط بیان میشود که اگر در آبهای چشمه ها پرورش یابد شاید خوشمزه شود. و البته این نکته نیز بیان میشود که در آسیا این نوع ماهی به عنوان غذا پرورش می یابد. قصد من دفاع از سخن غربیها و رد کردن کارهای آسیایی نیست. کدام عمل درست است؟ اروپاییها کدام گونه های ماهی را ماهی زباله میدانند؟ چرا؟ حتی بعضی ماهیگیران اروپایی که مبادرت به بگیر و رها کن میکنند در صورت صید ماهیانی از دسته زباله آنها را کنار آب رها میکنند تا بمیرند و جمعیتهایی برای آگاهی بخشی به مردم جهت پرهیز از این امر فعالیت میکنند. ماهیان زباله باید بمیرند؟ آیا وقتی خدا ماهیها را آفرید تعدادی را زباله نام نهاد؟!!
تفاوت ماهیگیری تجاری، ماهیگیری ورزشی، ماهیگیری بگیر و رها کن و ماهیگیری برای خوردن چیست؟ آیا ماهیگیری ورزشی میتواند ماهیگیری برای خوردن را نیز شامل شود؟ آیا ماهیگیری ورزشی فقط به معنی بگیر و رها کن است؟ آیا همهماهیانصید شده باید رهاسازی شوند؟ ماهی زباله کدام گونه ها هستند و چرا؟ آیا ماهی زباله خوردنی است؟
سوالات بالا و پرسشهایی از این دست، که بیشترشان برای بنده بی جوابند، دلیل نگارش این نوشته است. فکر نمیکنید قبل از اقدام به کاری باید تعریفی از آن داشته باشیم؟ و باید برای این تعریف دلایل معقول در میان باشد؟
نوشتار دوم :بهزاد فتحی
به نام خدا
اگر عقیده مخالف، شما را عصبانی میکند، نشانه آن است که شما ناخودآگاه میدانید که دلیل مناسبی برای آنچه فکر میکنید، ندارید.
اگر کسی مدعی باشد که دو بعلاوه دو میشود پنج، یا این که ایسلند در خط استوا قرار دارد، شما به جای عصبانی شدن، احساس دلسوزی میکنید، مگر آن که اطلاعات حساب و جغرافی شما آن قدر کم باشد که این حرفها در افکار شما تزلزل ایجاد کند
برتراند راسل
با مطالعه مطلب جالب دوست عزیزم جناب فخرایی ، بر آن شدم تا نکاتی چند را در این زمینه مطرح کنم . بی شک شرکت دوستان در این بحث نتیجه گیری را برای همه ما مفید تر و آسانتر خواهد کرد
از آغاز خلقت تا کنون ، کمبود و سختی دستیابی به منابع جهت ادامه حیات، تمامی مخلوقات را به پدیده ای به نام "رقابت " رهنمون کرده است. نتایج رقابتهای بی شمار در زمینه های گوناگون ، بودن و نبودن و چگونه بودن چگونه ماندن موجودات را رقم زده است. تعداد بی شماری از گونه های مختلف از جانداران در طول تاریخ در اثر نتایج این رقابت به انقراض نسل دچار شده اند
انسان به عنوان پیشروترین موجود خلقت ،از این قائده مستثنا نبوده است و در طول تاریخ بشریت برای بقای خود با هم نوعان و همچنین موجودات و پدیده های گوناگون به مبارزه و رقابت پرداخته است. رقابت با حیوانات برای کشتن و تغذیه از انها و رقابت با انسانهای دیگر برای بهره مند شدن بیشتر از منابع شکار و هزاران موضوع دیگر که بشر رادر طول تاریخ حیات خود به رقابت واداشته است.
ورزیدگی و آمادگی جسمانی در طول تاریخ از بارز ترین مصادیق رقابت بوده اند که نقش بسزایی در بقای بشر داشته اند .هرچند پیشرفت جوامع و گسترش مدنیت، نیاز بشر را به این موارد کاسته است ولی حس رقابت و سلامت در پدیده بسیار جذابی به نام "ورزش" و "رقابت ورزشی " متجلی گردیده که هم اکنون یکی از بزرگترین علایق بشری را تشکیل داده است .
روزی از یکی از دوستانم – که اتفاقا ماهیگیر هم نیست – سوال کردم : به عقیده تو ماهیگیری یک ورزش است؟ پاسخ داد وقتی شطرنج ورزش باشد چرا ماهیگیری نباشد.
بدون شک ماهیگیری ،در اثر نیاز غذایی انسان به گوشت ماهی برای رفع گرسنگی و ادامه حیات بوجود امده است. اما سوال بزرگ این است : ایا هم اکنون نیز برای ادامه حیات خود نیازمند استفاده از گوشت ماهی صید شده در برنامه های ماهیگیری ورزشی خود هستیم؟.
روی بحث من با ماهیگیرانی که اقدام به ماهیگیری از منابع ماهیگیری مجاز برای تامین مواد غذایی خانواده خود می کنند ، نیست.
قطعا هیچکدام از خوانندگان این وبلاگ در اثر نخوردن گوشت ماهی صید شده از برنامه های ماهیگیری خود آسیبی نخواهند دید و باز هم قطعا هیچکدام از مخاطبین این نوشتار لوازم ماهیگیری خود را – با هر قیمتی که خریداری کرده اند- برای تامین پروتئین خود و خانواده محترم خود تهیه نکرده اند و تنها برای پرداختن به تفریح و ورزش مورد علاقه خود این هزینه را متقبل شده اند : "" ماهیگیری ورزشی ""
نظر شخصی ام شاید خاطر برخی دوستان را مکدر کند . ولی اجازه میخواهم مطرحش کنم . گلادیاتورها، به عقیده من بزرگترین ورزشکاران تاریخ بودند که نتیجه موفقیت هرکدام از انان ، مرگ رقیب را در پی داشت . چون به ان نیاز داشتند . اگر نمیکشتند ، کشته میشدند. بسیاری از ورزشهای رزمی از جمله کشتی و کاراته و کونگ فو . . . ورزشهایی بازمانده از ان نوع رقابتند ولی ایا هم اکنون کشتی گیران ، همدیگر را به قتل میرسانند؟ چقدر لذت بردیم ازاقدام کشتی گیر چینی، زمانی که پس از کشتی خود با حریف ایرانی در حالی که حریف را مصدوم می بیند او را با احترام به دوش کشیده وبه رختکن می برد تا تمامی دنیا را تحت تاثیر خود قرار دهد ( نفر سوم بازی جوانمردانه در سال 2010 ) و یا مانند امین متوسل زاده زمانی که دروازبان حریف را مصدوم می بیند توپ را در مقابل دروازه حریف به بیرون میزند تا مقام اول بازی جوانمردانه سال 2010 را از ان خود بکند.
از ورزش مثال زدم چون روی سخنم با ماهیگیران ورزشی است .
بدون شک این بحثها نیز زمانی در جوامع توسعه یافته شروع شده وبا برخورد اصولی اکثریت ماهیگیران ورزشی ، به وضعیت مناسب کنونی رسیده است. شک نداشته باشیم که همچون هر پدیده ای در هر جامعه ای نظرات مخالف وجود دارد و بدین سبب است که از قوانین بازدارنده ای از ان دست که در مطلب جناب فخرایی اشاره گردیده است گریزی نیست. ولی انچه مسلم است عملکرد حداکثری ماهیگیران ورزشی جوامع توسعه یافته ، در رها سازی ماهی صید شده به عنوان اصل مترقی "ماهیگیری ورزشی" نه در اثر قوانین بازدارنده ،که ناشی از دور اندیشی و رعایت اصول جوانمردانه این ورزش مفرح و دوست داشتنی است.
با تخلیه ماهی های منابع مناسب برای ماهیگیری ورزشی ، تنها برنامه های اتی خود را بی اثر خواهیم کرد بدون انکه تاثیری در سرانه مصرف ماهی داشته باشیم . برای افزایش این سرانه می توان از مراکز معتبر فروش ماهی ، که ازمنابع ماهیگیری تجاری تامین میگردند استفاده کنیم و پروتئین لازم را به صورت بهداشتی و اصولی و به میزان مورد نیاز برای رسیدن به سرانه ای با استانداردهای جهانی تهیه کنیم .
و اماعقیده شخصی خودم: رها سازی ماهی صید شده ، کمترین سپاسگزاری از موجودی است که لذتی وصف ناپذیر را به شما ارزانی داشته است . با ماهی صید شده به عنوان حریف مغلوب خود ، به مهربانی و احترام برخورد کنیم تا روزی دیگر و در وضعیتی متفاوت امکان یک زور آزمایی مجدد جوانمردانه مهیا گردد.
به امید فردای بهتر
فتحی
مطالب مشابه :
عکس های ارسالی ماهیگیری ورزشی بگیرو رها کن توسط ماهیگیران اصفهانی
ولی متأسفانه هنوز برای دوستان این لذت ماهیگیری بگیرو رها کن تعریف نشده اگه بدانید که لذت
فیلم سینمایی catch and release (بگیرو رها کن)
(بگیرو رها کن) دوستان عزیز امید وارم که یه روز فرهنگ ماهیگیری بگیرو رها کن را همه
کدامیک؟ ماهیگیری بگیرو رهاکن، ماهیگیری ورزشی یا ماهیگیری برای خوردن؟
ماهیگیری بگیرو رهاکن، ماهیگیری ورزشی یا ماهیگیری (اسطوره ماهیگیری بگیر و رها کن
فرق بین صیادی و ماهیگیری ورزشی
با افتخار اعلام می کنم که زمانی بگیرو رها کن را لذت ماهیگیری بگیرو رها کن تعریف
فلای فیشینگ در برکه Carp House قسمت - 1
مکانی زیبا و آرام برای ماهیگیری بگیرو رها کن و تمرین یمان از سیستم بگیرو رها کن
روش های صحیح رها سازی ماهی قزل آلا
در هنگام صید ماهی قزلالا در برنامه های بگیرو رها کن ماهیگیری باید بگیرو رها کن
بگیر و رها کن بقلم آقای مهندس یزدانی
که این چه کار سختی است ، من هم با شما هم عقیده هستم و گفتم که بگیرو رها کن از ماهیگیری به
آنچه در مورد صید ماهی کپور باید بدانیم!
همه چیز در مورد ماهیگیری در کشور ما هنوز فرهنگ بگیرو رها کن جایگاهی نداره و به نظر من تا
برچسب :
ماهیگیری بگیرو رها کن