اداب ورسوم مردم استان مرکزی

نژاد

با توجه به مطالعات باستان شناسی و تاریخی سابقه سکونت در این نقطه از ایران زمین به هزاره دوم و سوم ق. م باز می گردد. بعدها تمدن هایی در این سرزمین شکل گرفت که هنوز آثاری از آن ها در تپه های باستانی و نقاط مختلفی از این سرزمین وجود دارد. که خود حکایت از رد پای اقوام مختلف است.
بعدها با ورود اقوام آریایی و اختلاط آنها این نژادها در هم آمیختند. پس از اسلام نیز اقوام دیگری از جمله ترکان و مغولان در این نجد سکنی گزیدند و با مردمان این نواحی در آمیختند.

زبان

بیشتر مردم استان مرکزی به زبان فارسی سخن می گویند. زبان ترکی نیز در اکثر روستاهای اطراف اراک، سربند و ساوه رایج است. در دلیجان مردم به زبان راجی حرف می زنند که ریشه در زبانها و واژه های دوره مادی دارد.
در خصوص زبان راجی باید گفت که این زبان بس شگفت که نشانه های آن در بخشی از مرکز ایران چون دلیجان و محلات و نراق و... برجای مانده است. داستان از یک زبان نیرومند ایرانی می گوید که به دلیل ویژگی های برتر خود نشان می دهد که روزگاری دراز در یک قلمرو گسترده، مرکزیت داشته است و روز به روز با یورش زبانی پر می شود و در هم آهنگ و بی ریشه، از سوی صدا و سیمای مرکزی پهنه آن کمتر و کمتر می شود البته باید گفت ( گویندگان ایرانی که در شهرها و روستاهای گوناگون، با زبان های شیرین و ریشه دار خویش زیر ستم زبان رسانه های گروهی هستند. بدان روی که این گفتارها از پایتخت ایران پخش می شود نام آن را فارسی نهاده اند و گمانشان بر این است که این سیستم از سوی زبان فارسی بر زبانشان می رود، باز آنکه این زبان یک زبان آمیخته از ده ها، شاید صدها گویش گوناگون پدیدار شده است که ریشه و مایه ایی ندارد و پایگاه آن را هم ندارد که با نام فارسی دری از آن یاد کنیم بلکه بهتر است آن را ً گویش تهرانی نو ً بنامیم زیرا که زبان تهران کهن نیز تا بدین پایه درهم ریخته نبوده است و برای خود زیبایی و پایه و مایه و دستور داشته است. چنانکه در برخی از جاها تنها اندک پیرمردان و پیر زنان واژه های آن را به یاد می آورند، و در برخی جاها تنها نام آن بر جای مانده است اما خوشبختانه دلیجان که به گویش راجی خود دلیگون خوانده می شود کانونی بنیرو است که هنوز آن را بر زبان فرزندان می گذارند و اگر از سوی ادارات فرهنگ و آموزش و پرورش کوششی اندک در این زمینه شود می توان امید بدان بست که در آینده باز هم به گونه یک زبان روان در آن شهرستان بکار رود و ما نیز از برتری ها و ویژگی های آن چنانکه بایسته و شایسته باشد برخوردار گردیم.
زبان ترکی : زبانی اصلی اکثریت نقاط روستایی شهر ساوه می باشد ولی فارسی تنها در شهر ساوه شهر مأمونیه و در روستاهای آوه و الوسجرد، زبان اصلی مردم می باشد و در سایر نقاط به عنوان زبان دوم با آن محاوره می شود. اما زبان کردی در روستای قره چای و شهر ساوه رایج می باشد. زبان ارمنی فقط در روستاهای چناقچی بالا و لار ساوه رایج است. گویش الویری از مشتقات زبان پهلوی میانه بوده و به گویش تاتی معروف است.
شهرستان محلات به زبان فارسی سخن می گویند. گویش اهالی روستای بزیجان محلات ترکی با لهجه محلی است تمامی اهالی به زبان ترکی صحبت می کنند و همچنین همگی اهالی کاملاً به زبان فارسی مسلط می باشند. اهالی دو روستای سعادت آباد و امیر آباد محلات به ترکی صحبت می کنند و این مردمان نیز فارسی را خوب می فهمند و گویش اهالی روستاهای خورهه محلات فارسی با لهجه محلی است. افغانی های ساکن خورهه به فارسی ً دری ً صحبت می کنند. اهالی روستای عیسی آباد محلات فارسی با لهجه محلی است. گویش اهالی کوه سفید محلات فارسی با لهجه محلی است که در گذشته به لری صحبت می کردند اما امروزه حتی افراد مسن نیز لری را به خاطر نمی آورند. نیم وری ها گویش رایج خودشان را فارسی می نامند و گویش اهالی همه نقاط اطراف را متوجه می شوند بجز دلیجان که راجی است. گویش اهالی گل چشمه محلات گویش خود را لفظ فارسی می نامند و گویش نقاط همجوار را به خوبی می فهمند بجز گویش اهالی دلیجان. تفاوت گویش گل چشمه با دیگر نقاط این است که دو حرف ً ح ً و ً ع ً را مانند عرب زبانان ادا می کنند. اما اهالی نینه محلات به دو دسته بختیاری و زندی تقسیم می شود که بختیاری ها به لری و زندی ها به لکی صحبت می کنند. گویش مشترک بین دو طایفه لری است لازم به ذکر است که لری و لکی رایج در روستا به شدت با فارسی آمیخته شده و اغلب کلمات محاوره ای فارسی است. اهالی نینه محلات همگی به فارسی مسلط هستند. گویش روستای یکه چاه محلات فارسی با لهجه محلی است که به گفته اهالی روستاهای دیگر خراسانی صحبت می کنند و لهجه شان متفاوت با دیگر روستاها است اما در برقراری ارتباط با اهالی نقاط دیگر مشکلی ندارند.
شهرستان خمین از مراکزی است که به علت وجود دشت های حاصلخیز مهاجر پذیر بوده است و اقوام مختلف در این منطقه به چشم می خورد. گروه های مهاجر به همراه فرهنگ و زبان مخصوص به خویش وارد شدند و بر اثر مرور زمان و در طی سالها در تبادلات فراوانی که با همسایگان داشتند. علاوه بر تأثیر گذاری، تأثیر پذیری نیز داشتند. کما اینکه امروزه در گروه های ترک زبان منطقه به خوبی مشاهده می شود که زبان ترکی کم کم به دست فراموشی سپرده می شود و بجزء چند روستا جوانان رغبتی به یادگیری و استفاده از آن، ندارند. در شهر خمین زبان های ترکی و لری نیز رواج دارد. در روستاهای مکان و خوگان فارسی نیز تکلم می شود. در میان مناطق بررسی شده در شهرستان خمین زبان ترکی در غرب _ شرق و شمال و زبان فارسی در مرکز و جنوب رواج دارد. روستاهای اطراف شهر خمین فارس زبان هستند. همسایگان روستای مکان ترک زبانند، همسایگان روستای خوگان نیز همچنین ترک زبان هستند. در نزدیکی روستای ریحان علیا، روستای فرنق، آشمسیان اهالی برجک لر زبان هستند و بقیه به فارسی سخن می گویند.
روستاهای اطراف قیدو هما فارس زبان هستند. در شهر خمین و روستای قیدو جوان ها از زبان زرگری برای شوخی و مزاح استفاده می کنند. در بقیه نقاط بررسی شده زبان ساختگی وجود ندارد.
در طبقه بندی لهجه های ایرانی، آشتیانی از زمره لهجه های مرکزی ایران به شمار می آید و با لهجه های وفسی و امره ای ( رجوع شود به دائره المعارف بزرگ اسلامی، جلد اول _ آب _ آل داوود صفحه 408 ) قرابت دارد. در سال 1335 خورشیدی این لهجه در 7 محله از بخش غربی شهر آشتیان متداول بوده و تنها روستائیانی که بیش از 40 سال داشتند و در آن زمان تعداد آنان بیش از 1500 تن نبود. بدان سخن می گفتند. فارسی به تدریج جای لهجه قدیم را گرفته است. تنها آثار مکتوب قدیمی به این لهجه، اشعار میرزا محمد علی بیدل آشتیانی ( سده 11 ق / 17 م ) است که در اصفهان پایتخت صفویان مستوفی بود. از مختصات این لهجه به کار رفتن (ژ) در وسط و آخر کلمات، غالباً به جای (ج) فارسی است مانند واجب = واژو، کاج = کاژ. اهالی شهر آشتیان فارسی زبان می باشند اما لهجه آشتیانی که تا چند دهه پیش متداول بوده امروزه به ندرت توسط کهنسالان بکار می رود.
در دلیجان همانطور که پیشتر اشاره شد اهالی به زبان فارسی سخن می گویند اما در بعضی نقاط گویش راجی، رایجی یا دلیجانی حرف می زنند. گویش دلیجانی ( راجی، رایجی ) بازمانده زبان باستانی ایران است. راجی، منسوب و معرب ری است که به عبارتی به ری نسبت داده شده است. این واژه از دو جزء راج و ی شکل گرفته است و در کتب تاریخی گاه به صورت گویش (( رازی )) از آن نام برده شده است. راج، معر (( راگ )) است که در زبان پهلوی نام شهر ری بوده است. تا حدود هشتاد سال پیش در شهر دلیجان و نراق ( به خصوص محلات قدیمی آن مثل دنیاداران و پایین ) مردم با گویش راجی صحبت می کردند. اما امروزه به سبب ورود تلویزیون، این لهجه زیر نفوذ زبان فارسی قرار گرفته و تنها سالخوردگان واژه ها و جمله هایی از آن را به یاد دارند و در برخی روستاها سالخوردگان فقط با این بهجه سخن می گویند و فارسی بلد نیستند. امروزه جوانان گرایش به سخن گفتن با این گویش را ندارند و به یقین می توان گفت که رو به فراموشی است. تعدادی از مهاجرین نیز به لهجه های خود سخن می گویند که عبارتند از : زندی های : به زبان لکی سخن می گویند _ لرها : به زبان لری سخن می گویند و بختیاری ها نیز به زبان لری حرف می زنند.
منطقه سربند آخرین نقطه ترکیب و اختلاط زبانی است که از یک سو ترکی و از دیگری فارسی، لری _ ارمنی و کردی در تضاد و تجانس با یکدیگرند اگر چه چند اقلیت ارامنه بقیه سعی دارند خود را فارسی زبان جلوه دهند لیکن گویش محلی بویژه با لهجه های کاملاً آشکار نشان از وجود چند زبانی را در منطقه می نماید.
مثلاً در مالمیر و قائیدان که مردمی با چهره های گویش لری و محلی دارند زبان خود را فارسی می دانند و گاه ابراز می دارند که ما نه ترکیم و نه لر هستیم و زبان بخصوصی داریم مثلاً به من می گوئیم (( م Me )) در حالیکه لرها می گویند (( مو Mo )) در نظر اینگونه افراد جنسیت فارسی برتری دارد که نشان از یک اندیشه پوچ و ساده گرایانه است و این در حالی است که در منطقه منطقه لر نشین یک لر با افتخار خود را لر می نامد.
گرچه ریشه زبان فارسی و کردی و ارمنی و گویش لری همبستگی تام دارند لیکن تغییرات صوری و اشکال مذهبی آنها را از هم جدا نمود. زبان کردی فقط بصورت ایلی (( کلهر )) وجود دارد. روستاهای فارسی نشین به نسبت بیشتر از روستاهای ترک نشین است و در زبان ایشان ته لهجه ای دیده می شود.
زبان ترکی برخی از اهالی این منطقه منشعب از آسیای مرکزی است. گویش لری منشعب از کردی که همانطور که اشاره شد برخی از افراد این مناطق بدان سخن می گویند.
«زبان»
زبان و گویش : دربارة گویش عراقی (اراکی) باید گفت که قبل از پیدایش شهر فعلی اراک در نقاط مختلف این بخش از ایران لهجه های مختلفی وجود داشت، از جمله گویش «تاتی » دو منطقه وفس، لهجه مردم شرا (چرّا) و کزاز و سربند که هر کدام دو صورت و آوا تفاوتهایی با هم داشته و دارند، اما پس از بقای شهر اراک و اسکان گروهی مختلف در این شهر و مهاجران مردمی با لهجه‌های مختلف به این ناحیه یک تکنیک خاصی از لهجه های مختلف به وجود آمد که تا پیش از پیدایش رادیو و سینما و تلویزیون متداول بوده اما با پیدایش رسانه های گروهی و تسلط زبان (لفظ قلم) با لهجه تهرانی و زبان رسمی دولتی گویش محلی کم کم فراموش گردید و اینک مردم اراک تا حدی بدون لهجه بوده و کتابی یا تهرانی سخن می گویند. ولی در روستاهای اطراف و خود شهر محاوره پیرمردان و پیر زنان همان لهجه قدیمی می باشد که بیشتر لغات و الفاظ ریشه در زبان اوستایی و پهلوی داشته که امروزه در حال نابودی و از بین رفتن است و ضرورت دارد برای حفظ و نگهداری واژه های اصیل و سره قدیمی به روستاها و در بین عشایر رفته و به جستجوی آن پرداخت، تا براین گنجیة ادب دست یافت.

گویش تاتی

گویش تاتی مسلماً یکی از لهجه های قدیمی زبان فارسی است و اگر اقوال شرق شناسان و زبان شناسان را ملاک بدانیم آثاری از زبان قدیم اقوام ماد در آن باقی مانده است.
زبانی که تنها بدان سخن می گویند در زمانها گذشته گسترش بیشتری داشته و به استناد شواهد عینی و پژوهشهایی که انجام گرفته است که زمانی همة اهالی آذربایجان، قزوین و طارم را فرا می‌گرفت. بعدها با اشاعه زبان ترکی، تاتی کم کم از بین رفته و تنها ساکنان چند آبادی در سراسر دیار پیشین، این زبان را نگهداری و تا به امروز رسانده اند. از شمار تاتها کنونی آمار درستی در دست نیست.
از پیشینة تاریخی و سیر تکوینی هنوز آگاهی چندانی در دسترس نیست، ولی می توان گفت به قول احمد کسروی، تاتی کنونی ادامه و بازمانده آذری است.
او را نسکی نوشته است که کلمة تاتی، ظاهراً اگر آغاز بر نژاد و قبیله ای اطلاق نمی شده است. قبایل صحرانشین که اکثراً ترک بوده اند مردم زراعت پیشه و تخته قاپو ایرانی زبان را که در زیر انقیاد خویش درآورده بودند، تات می خواندند. برخی دیگر از دانشمندان زبان شناس کلمة تات را با تاجیک مربوط می دانند.
ملک الشعرا بهار نوشته است تات به معنای تازیک و تاجیک یعنی فارسی زبانان …. . ایرانیان از قدیم به مردم اجنبی تاجیک یا تاژیک می گفته اند، چنانچه یونانیان بربر و اعراب، عجم یا عجمی گویند. این الفاظ در زبان دری تازی تلفظ شرده و رفته رفته خاص اعراب گردید. ولی در توران و ماوراءالنهر لهجه های قدیم باقی مانده و به اجانب تاجیک می گفتند. تات تلفظ ترکی به معنی عناصر خارجس ساکن سرزمین سرزمین ترکان این لفظ در کتیبه های اورخان – قرن هشتم م – آمده است و تاریخی طولانی و پیچیده ای دارد و تغییرات در معنی آن راه یافته و مثلاً به ملل تحت استیلای ترکان و بالاخص – در دوره استیلای ترکان بر ایران – به ایرانیان اطلاق شده است.
بالاخره لفظ تات به گروه هایی از مردم ایرانی نژاد ساکن ایران و قفاز اطلاق شده است که به لهجه های تاتی تکلم می کنند.
نکته دیگری که باید بر آن توجه داشت این است که در زبان ترک تات به معنی لذت و مزه نیز آمده است.
اما در روش تحقیق پیرامون زبانی که در حال نابودی و فاقد خط و کتاب است آگاهی به یک هستة مرکزی یا همان نمونه ای با توجه به مجموعه شرایط، اصیل تر لازم به نظر می رسد. لیکن تعیین چنان هسته یا نمونه اصیل تر دشوارتر است مگر این که به ریشه و چشم اندازی از ویژگیهای زبان مورد نظر در زبانها گذشته پی برده شد.
شواهد و دلایل موجود همان اندازه که وجه اشتراک و ارتباط بین تاتی با اوستایی و پهلویی را تکان می دهد، گویایی پیوستگی های نزدیکی با زبان مادی نیز هست. ام دیاکونوف در تاریخ ماد صفحه 350 براین موضوع تأکید نموده است. تشابه و تفاوت زبان پهلویی با زبانها دیرین مانند تاتی و اوستایی ظاهراً به همان گونه ای است که تشابه و تفاوت تاتی با آن زبانها است. در فرهنگ واژه های تاتی به نمونه های بسیاری برمی خوریم که نشان می دهد زبان یاد شده گاه از زبان پارسی و پهلوی میانه هم به زبانها کهن تر نزدیکتر است، اگرچه مشخصاً نوشته ای به زبان فارسی در دست نیست ولی با آگاهی از این که برخی از دانشمندان مثلاً دیاکونوف و اورانسکی مادی و اوستایی را که زبان جدا از هم دانسته اند باز چنین به نظر می رسد که زبان مزبور تفاوت چندانی با هم نداشته اند و اکنون تفاوتهایی در همان و در بین تاتی و تالشی وجود دارد. علمی ترین بررسی ها را دربارة لهجه های تاتی که بازمانده زبان پیشین آذربایجان است. احسان یار شاطر در کتاب دستور زبان لهجه های تاتی جنوبی، لاهه – پاریس 1969 است.

دین

قبل از حمله اعراب به ایران مردم این منطقه پیرو دین زرتشتی بودند. وجود آتشکوه های بزرگ مثل آتشکوه وره در آشتیان و آتشکده خورهه در محلات و اتشکده برزو در راهجرد در 65 کیلومتری شمال شرقی اراک و اتشکده های دیگر، دلیل بر این مدعا است. اکثر به قریب اتفاق مردم این استان 6/99 درصد مسلمانند. ( شیعه اثنی عشری ) ارمنیان و زرتشتیان مهمترین اقلیت مذهبی استان هستند که پیش از اسلام در این نواحی بصورت پراکنده می زیستند. در حال حاضر عده ایی بسیار کم از برادران و خواهران کلیمی مذهب نیز در استان ساکن هستند.

آداب و رسوم

امروزه مطالعه جلوه ها و ساختار زندگی اجتماعی، شناسایی و آشنایی با شیوه زندگی و معیشت مردم مناطق مختلف جهان، درک آداب و رسوم ونوع عقاید و ارزشهای حاکم بر قومیت ها، طبقات و اقشار متعدد گروههای انسانی با توجه به موقعیت جغرافیایی و استقرار و پراکندگی آنها به عنوان یکی از مهمترین منابع جذب جهانگردان بین المللی بشمار می رود. این رشته در صنعت گردشگری توانسته است گرایش های مختلف توریسم فرهنگی، اجتماعی و مردم شناسی را به طور قابل توجهی در سطح جهان گسترش دهد. ازاین نظر کشور ج. ا. ایران با توجه به تنوع قومی، برخورداری از تنوع آب و هوایی، موقعیت چهار راهی و پل ارتباطی بین شرق و غرب همواره در طول تاریخ بعنوان مرکز تبادل فرهنگ ها و کشور قومیتها، لهجه ها، شیوه های معیشت، مساکن، آداب و رسوم گوناگون و تنوع پوشش و رنگ و لباس به عنوان سرآمد کشورهای جهان مطرح بوده است.
استان مرکزی هم با توجه به قدمت و تاریخ کهن خود، سرشار از اینگونه آداب و رسوم و عقاید مذهبی و اجتماعی است که از جمله مهمترین آنها می توان به مراسم قالی شویان مشهد اردهال، بیل گردانی شهر نیم ور، مراسم اهو اهو روستای خورهه، ججشن کوسه ناقلدی یا جشن سده روستاهای استان، مراسم ازدواج، شب چله، اولین برف زمستان در اکثر مناطق استان، مراسم کردعلی شهرستان خمین، مراسم باران خواهی تفرش، مراسم عید فطر و قربان، عید غدیر و عید نوروز، مراسم نخل گردانی عاشورا تفرش و مراسم تعزیه و عزا و انواع بازی ها و رقصهای محلی، اشاره کرد.

مراسم شب چله

در این شب خانواده های فامیل و عروس و دامادها به خانواده بزرگترها می روند و در آنجا بعد از خوردن شام، انواع میوه و شیرینی صرف می کنند و تا نیمه های شب شعر، قصه و کتاب حافظ می خوانند، در این شب هفت نوع خوراکی و تنقلات از جمله هندوانه می خورند. خانواده های داماد که دختری را به نامزدی پسرشان انتخاب کرده اند، هدیه ای برای او می فرستند. در اکثر روستاها در شب چله گوسفندی را که در فصل بهار وتابستان پروار کرده اند ذبح کرده و برای مصرف میهمان شام می پزند.

مراسم چهار شنبه سوری و عید نوروز

آخرین چهارشنبه سال مردم استان مرکزی هنگام غروب آفتاب آتش روشن کرده و از روی آن با گفتن جملاتی همانند زردی بگیر – سرخی بده، غم برو- شادی بیا، نکبت برو، محنت برو، روزی بیا، سیا برو- قرمز بیا می پرند و شادی می کنند.
همچنین در هنگام تحویل سال جدید، همه اعضای خانواده اطراف سفره هفت سین می نشینند و دعا و قرآن می خوانند تا سال ججدید شروع شود. بعد از تحویل سال اعضای خانواده دست پدر و مادر را می بوسند و پدر به تمامی اعضا خانواده دو عدد تخم مرغ و یک جفت جوراب و مقداری پول داده و شروع به خوردن شیرینی و تنقلات روی سفره می نمایند.

مراسم ازدواج

انجام تشریفات و رعایت آداب و رسوم ازدواج در استان مرکزی از زیبایی ها و جذابیت های خاص خود برخوردار است. خواستگاری توسط واسطه ای از سوی خانواده داماد، نشست خانواده عروس و داماد و فامیل های نزدیک برای خرج بری و بله برون و تعیین مهریه، برگزاری مجلس عقد، حنابندان، عروس برون (بردن عروس)، مراسم پا انداز جلوی عروس، شام شب سوم، دعوت شب هفتم و برگزاری پاتختی و پاگشا برای عروس و داماد از جمله مراسمی است که با رعایت تمام آداب و رسوم سنتی از سوی خانواده عروس و داماد انجام می شود.


آداب و رسوم استان مرکزی 

 

مراسم عید نوروز در استان مرکزی  
  بیل گردانی در نیمور محلات 
 مراسم های عزاداری امام حسین در روستای وفس 
جشن کوسه ناقلدی (کوسه ناقالی) 
  نی چالماک (نی درمانی) 
مراسم خواستگاری و ازدواج در استان مرکزی 
 مراسم اهو اهو 
مراسم شب چله 
 مراسم باران خواهی 
مراسم اول تابستان در فراهان 
مراسم کوسه به در رقاصم 
مراسم كرده  kordeh به كوه (كرد علي)
غذاهای محلی ماه رمضان در استان مرکزی 
آیین خورهه(ششوله)
مراسم سنتی «علم بندان» محرم در روستاهای خمین
بازیهای محلی قره چای 


مطالب مشابه :


زبان و لباس یختیاری ( 2 )

( لباس محلی روی وبلاگ من داده بودند، توضیحاتی درباره ی چوقا لویسی و وجه های ملكی (به




فرهنگ پوشش و لباس مردم هرمزگان3

سرریز اضافه ی بی لباسهای محلی ایران در با توجه به توضیحاتی که در مورد لباس زنان




اداب ورسوم مردم استان مرکزی

مثلاً در مالمیر و قائیدان که مردمی با چهره های گویش لری و محلی دربارة لهجه های لباس به




توضیحاتی در باره ی فعّا لیّت های بخوانیم

توضیحاتی در باره ی فعّا کنند یا برای لباس و آرایش از بازی های منطقه ای و محلّی نیز




توضیحاتی درباره استان لرستان و مرکز آن

توضیحاتی درباره استان میشه بنابراین اگه نظر یا ایده ی خاصی دارید لباس محلی




پژوهشی در ادبیات‌ شفاهی

است‌ كه‌ توضیحاتیدرباره ی نام هایمحلی درباره ی‌ این




توضیحاتی درباره لالایی

توضیحاتی درباره و نيايش های معصومانه ی سبب گويش محلی خود نگهدارنده ی زبان




تحقیق درباره ورزش تحقیق اینترنتی آماده پرینت (یاهو)

با بومی‌های محلی بوده و ی زیادی دارد . ورزش های وسائل و لباس های ورزشی




برچسب :