کپورگیر کامل

نوشته: Julian Grattidge وب سایت: http://www.northwestcarp.co.uk

[در مدتی که با این وبلاگ در خدمت دوستان بوده ام و بیش از 80 مقاله درباره کپور خدمت بازدید کنندگان عزیز ارایه کرده ام، می توانم به جرات بگویم که شاید برای هر مقاله بیش از 10 مقاله را خوانده و مقایسه کرده ام و در نهایت با تجارب ناچیزم سنجیده ام. بسیاری از مقالات هیچگاه ترجمه نشده اند چرا که آنها را فاقد بار مثبت دیده ام. اما بعضی اوقات با خواندن برخی مقالات، ابتدا با تصور عدم کارآیی آنها از ترجمه صرفنظر می کنم. این مقاله هم یکی از آنهاست اما وقتی بیشتر دقت کردم متوجه شده که چنین مقالاتی شاید بهتر از دیگر نوشته ها باشند. آنچه که گپورگیران مجرب دنیا متحدالقول اذعان دارند این است که اسیر فرمول طعمه یا روشهای تبلیغی نشویم و این موضوع هر روز بنده را در ادامه راهی که در پیش گرفته ایم مصصم تر می کند. صاحب این افتخار هستیم که، ضمن آموختن آمیخته به سربلندی از دیگران، "به جای اندیشه ها، اندیشیدن" را در این وبلاگ رواج می دهیم.

از آقای Julian Grattidge قبلا مقاله های متعددی در وبلاگ آمده است. بعد از خواندن مقاله حاضر به احتمال قوی، همانند خودم، میل خواهید داشت درباره صید کپور به روش شناور مطالبی بخوانید. برای این امر به اینــــــــجا رجوع کنید. آماده یادگیری از تجارب دوستان و خوانندگان گرامی هستیم.]

چه چیزی باعث می شود یک ماهیگیر پیوسته صیدهای خوبی داشته باشد و دیگری بدون کوچکترین حرکتی بماند؟ ممکن است شانس یا علم احتمالات گاهی به کمک فردی بیاید اما تلاش مستمر است که نتایج را در پی دارد. ماهیگیرانی که یادگیری را دوست دارند و از تجاربشان می آموزند و روشهایشان را بهبود می بخشند، قطعا بیش از ماهیگیرانی که فقط به شانس اتکا دارند، به پیروزی دست خواهند یافت.

ماهیگیری علم پرتاب راکت نیست. مثل بسیاری از مسایل زندگی به عقل سلیم و حواس عام بستگی دارد. بسیاری از ماهیگیران از طریق آزمون و خطا یاد می گیرند؛ یعنی امتحان شیوه های مختلف و ارزیابی نتایج حاصل. نکته کلیدی اینجاست که این روش واقعا زمانگیر است و در عین حال ماهرترین ماهیگیران نیز ممکن است نتایج را نادرست تحلیل کنند. نهایتا، شما هیچگاه یادگیری را متوقف نمی کنید. هر بار که پرتاب انجام می دهید چیزی یاد می گیرید، و هر بار که ماهیگیر متفکر کنار آب می رود برای خودش تجارب جدیدی خلق می کند.

یکی از عوامل عمده ماهیگیری موفق، داشتن ذهنی باز است و این زمانی کارآمد است که اجازه ندهید به وسیله دیگران تسخیر شوید. شکی نیست که این یکی از روشهای مشکل است اما میانبرهایی هم در زندگی وجود دارند بخصوص زمانی که هدف شما ماهی بزرگ باشد. مرز بسیار ظریفی میان یادگیری از تجارب دیگران با تقلید از جمعیت وجود دارد؛ متاسفانه بسیاری از ماهیگیران امروزی مورد دوم را انتخاب میکنند و اصلا برایشان مهم نیست که آن را بشناسند یا نه.

اگر قصد پیروی از اعمال دیگران را دارید – با فرض اینکه آنها افراد موفقی باشند – این نکته کلیدی را به خاطر بسپارید که باید درک کرد چه عواملی این موفقیت را در بر داشته است. بدین گونه شما قادر خواهید بود سازگاریهای زیرکانه بیشتری را به منظور بهبود آن شیوه انجام دهید و سرانجام آن روش را مال خودتان کنید. هدف باید همیشه عبارت باشد از افزایش درک؛ و این تنها روش مطمئن برای زدن به هدف و بهبود نتایج صیدتان است. مثلا در نظر بگیرید در دریاچه ای صید می کنید و می شنوید که فردی در یکی از نقاط دریاچه کپورهای خوبی گرفته است. اگر شما هم در آن محل صید کنید ممکن است ماهی بگیرید، و در این صورت شما از دیگران تقلید کرده اید. اما چه چیزی آن محل را به یک جای خوب تبدیل کرده است؟ کدام علت باعث شده است در آن محل بیش از سایر جاها ماهی باشد؟

با تلاش برای درک علل ایجاد تفاوت اطمینان داشته باشید که نتایج صیدتان بهتر خواهد شد. اولین چیزی که من انجام میدهم استفاده از یک چوب و شناور نشانگر است و صرف مقداری زمان تا بفهمم زیر آب چه خبر است. از کجا میدانید؟ شاید شما در لبه علفزار هستید یا در کنار یک تپه زیر آبی. شاید با مقداری حرکت به سوی منطقه بدون علف یا بالای تپه زیرآب، بتوانید ماهیهای بیشتری بگیرید. اساسا با این کار مقداری اطلاعات به دست آورده اید؛ تحلیلش کرده اید؛ تکمیلش کرده اید، و نهایتا این اطلاعات مال شماست. همین طرز تفکر باید همیشه بر سایر روشها غالب باشد. البته، احتمال دارد که وسواس بیش از حد شود، بنابراین فاکتور مهم دیگر این است که زمان دخالت را بشناسید، اما سرانجام کسی موفق است که دل به دریا زدن را بلد باشد.

وقتی به پشت سر و تاریخ کپورگیری نظری بیفکنیم، مثالهای متعددی از مبدعان وجود دارند که برای امتحان و درک بهتر این ورزش زمان زیادی صرف کرده اند و نتایج شگفت انگیزی به دست آوره اند. تا اواخر دیه 70 [میلادی] در همه ریسه ای کپورگیری طعمه روی قلاب وصل میشد تا اینکه Kevin Maddocks و Len Middleton در تانکرهایی یک سری آزمایش انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که کپوره در هنگام عبور اتصال قلاب از بین لبانشان می ترسند. و به این صورت بود که بعد از کلی فکر ریسه مویی پا به عرصه وجود گذاشت.

این کار شبیه این است که یک کودک رادیو سالمی را باز کند تا بفهد چگونه کار می کند. شاید در نظر اول نیازی به این کار نباشد اما با این کار آن کودک درک بهتری از نحوه کار آن به دست می آورد. نکته مهم کپورگیری هم در اینجاست. یاد بگیرید که چه چیزی رفتار تروفه را تحت تاثیر قرار می دهد.

کپورگیر کامل کسی است که همه جوانب صیدش را مد نظر قرار میدهد و هرگز از پرسیدن این سوال درباره طعمه و ریسه و روش نمی ترسد که :"چه می شد اگر...؟" این موضوع با کاستیهای ماهیگیر هم ارتباط دارد. اگر در قسمتی از روشتان خوب نیستید، با سربلندی آن را به عهده بگیرید و برای رفع آن تلاش کنید. اگر نمیتوانید پرتاب بلند انجام دهید و می بینید که همه ماهیهای دریاچه در 100 متری شما شنا می کنند، شما یک مشکل دارید.

همچنین اگر نحوه بستن و استفاده از شناور نشانگر و رصد بستر دریاچه را بلد نیستید، شما اطلاعات مهمی را در مورد توپوگرافی بستر آب از دست میدهید. و خود ماهیها چطور؟ اگر نمیدانید چگونه باید ماهیها را پیدا کنید ممکن است در محلی قلابهایتان را برپا کنید که تا هفته ها ماهی به آن قسمت نیاید.

متاسفاه ماهیگران زیادی در کنار آب، به علت ترس از اینکه ممکن است پیش ماهیگیران با تجربه تر خیلی ابتدایی به نظر برسند، این نیاز را احساس می کنند که لاف دروغین بزنند. نکته انحرافی در اینجاست که عادات بد اگر در گامهای اولیه مهار نشوند می توانند نتایج صید شما را در تمام زندگی مختل کنند. اگر موردی هست که در آن ضعیف هستید بهتر است که آن را آشکار کنید. در صید کپور هر کاری چند نکته ظریف دارد که بعد از یادگیری آنها شما هم میتوانید به راحتی امور را در دست بگیرید.

هرگز از پرسیدن هراس نداشته باشید. حتما کسی را خواهید یافت که در همان نکته ضعیف شما کامل و بی عیب باشد. می دانم که تعدادی آدم سبک مغز هم آن اطراف پیدا می شوند اما ماهیگیرانی هم هستند که بیش از شما آنها مشتاق یاد دادن هستند و شیوه صحیح را به شما یاد خواهند داد. دلسرد نشوید.

یک مثال خوب درباره این روحیه خودیاری می تواند جریان قدیمی نتایج صید خودم با روش شناور باشد. من همیشه روش استفاده از این شیوه و همچنین زمان مناسب به کارگیری آن در ماههای تابستان ( زمان صید در لایه های بالایی آب) را می دانستم. مشکل من نتیجه بود. به نظر میرسید پیچ و گره خوردن ریسه مشکل اساسی من بود و ماهیها را می ترساندم. در نتیجه روش شناور را کنار گذاشتم چرا که نتایج خوبی به دست نمی آوردم.

در طی سالها من روشهای دیگرم را بهبود بخشیدم تا بتوانم با آنها کپورها را گول بزنم اما در یک تابستان در دریاچه کلوپ محلیمان یک زنگ بیدارباش شنیدم. روز بسیار گرمی بود و همه ماهیها در لایه های بالایی شنا می کردند. در چنین شرایطی در قسمتهای کم عمق به دنبال ماهی می گشتم و ماهی هم میگرفتم. اما آنروز از این خبرها نبود. با اینکه همه کپورها در قسمتهای کم عمق بودند من نمی توانستم حتی کوچکترین دستکاری طعمه توسط آنها را شاهد باشم. فردی که او را می شناختم داشت به روش شناور صید میکرد و حسابی کپور می گرفت. هر بار که به طرف او نگاه می کردم میدیدم که دارد با یک ماهی جدید بازی می کند! بعد از یک ساعت تصمیم گرفتم ترس چند ساله از روش شناور را کنار بگذارم و بچسبم به روش صید شناور.

تصمیم گرفتم صید را رها کرده و بروم و در پشت سر آن فرد بنشینم. بقیه آن روز هیچ کاری نکردم. فقط نشستم و به طور دقیق تمام جنبه های صید او – ریسه، روش، و تاکتیک - را در تماشا کردم. اگر از قسمتی سر در نمی آوردم به سادگی در مورد آن سوال میکردم و البته سوال را زمانی میپرسیدم که مزاحم ورزش او نباشم. البته قبل از همه اینها از او برای نشستن در آنجا اجازه گرفته بودم و در هنگام اجازه دادن او کمی بیش از خوشحال[!] به نظر می رسید. فقط با یک تماشای ساده به فردی که در یک مورد خاص کپورگیری مجرب است، من توانستم روشم را بهتر کرده و چندین نکته ریز برای جلوگیری از گره خوردن ریسه و نحوه ارایه طعمه همراه قلاب بیاموزم.

چند روز بعد را در خانه به تنظیم و تمرین آنچه یاد گرفته بودم پرداختم و هفته بعد برگشتم. با تمام ولع می خواستم آموخته ام را امتحان کنم. زمان ابراز شعف پیروزی نبود چراکه به تکامل نیاز داشتم اما در مسیر درست قرار گرفته بودم. همان روز دو کپور آینه ای با روش شناور گرفتم. البته که بعد از صید یک ماهی یکی دیگر هم می خواستم و یکی دیگر و....

با گذشت چند ماه دلایل و نحوه انجام کار را فرا گرفتم و توانستم بر اساس مشاهدات وتجربیات نو تغییرات جدیدی در آموخته ام اعمال نمایم و البته نتایج صیدم هر جلسه بهتر از جلسه قبل شود. اکنون دیگر روش صید شناور کپور تبدیل به چنان سلاح ارزشمندی برایم شده است که تقریبا در هر جلسه ای از آن استفاده میکنم.

در طی سالهای بعد روش صید شناورم را حتی کاملتر کردم و بعد از خواندن مقاله ای که ادعا میکرد یک ماهیگیر در تمام ماههای سال با این روش صید کرده است تصمیم گرفتم خودم این موضوع را امتحان کنم. در بین چند تن از دوستان روش شناور را در بوته امتحان گذاشتم. وقتی هوا سرد شد آنها راهشان را از من جدا کردند. اما من که به مهارتهای جدیدم مسلح بودم شهامتم را از دست ندادم و توانستم با سپری شدن ماهها با این روش ماهی بگیرم. اما آن سال در ماه ژانویه اصلا برای ماهیگیری نرفتم بنابراین در ژانویه سال بعد این روش را امتحان کردم. در شرایط زمستان سخت که چند لباس گرم را همزمان پوشیده بودم توانستم با روش شناور کپور آینه ای کوچک بسیار زیبایی صید کنم که بدین ترتیب مجموعه صید کپور با روش شناور در همه ماههای سال برای من کامل شد.

همانگونه که می بینید برای اینکه کپورگیر خوبی شویم به چیزی بیش از خواندن درباره آخرین نوع ریسه یا فرمول جوشانده نیاز دارید. برای این کار باید ذهنی پویا داشته باشید.

مطالب این وبلاگ به دو صورتند: 1- نوشته ها و تجربه های نویسندگان وبلاگ. 2- ترجمه هایی که توسط نویسندگان انجام می گیرد و منبع آن هم حتما موجود است. تاریخ نشر مطالب هم مشخص است. اخلاق نوشتن را هیچ گاه زیر پا نمی گذاریم. استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع بلا مانع است.

کپورگیر کامل

مطالب مشابه :

ریسه ای برای صید کپور از سطح آب با شناور کنترل کننده با ویدئوی عملکرد این ریسه

معرفی پمپ ها و نحوه ی عملکرد آنها

کپورگیر کامل

پرتاب صحیح، پرتاب دور و شیوه های آن

اقتضائات حقوقی افراد با عوض شناور

ماهي سوف (zander )

اقتضائات حقوقی قرارداد با عوض شناور

روش بستن ریسه ای که ماهی آن زنده به نظر برسد