به قول خودشان: منطقـــۀ فرهنگـــی ابوظبــــی
IN Their Own Word: Abu Dhabi/>/> Cultural District
How Gehry, Hadid, Nouvel, and Ando envision their cultural venues on Saadiat/> Island/>/>
استاد کارهای معماری و هنر با هم در عملیات خوشبینانه- بدبینانهای همراه شدهاند که اخیراًبه صورت پلانهای چند میلیاردی برای سایت 271 هکتاری به عنوان منطقۀ فرهنگی ابوظبی، پایتخت امارات متحدۀ عربی اعلام شده است. در سال 2004، ادارۀ گردشگری ابوظبی ((گنسلر)) را مأمور طراحی نقشهای برای جزیرۀ سعادت در جزیرهای طبیعی به مساحت حدود 27 کیلومترمربع نمود. طرحی در سطح جهانی و با معیارهای زیست محیطی و با مقاصد توریستی. قسمت مرکزی را اسکیدمور، اوینگ و مریل (SOM) طراحی و برای سال 2012 برنامهریزی نمودهاند. دیگر بخشهایی که برای سال 2018 برنامهریزی شدهاند عبارتند از: 29 هتل، اسکله، تسهیلات تفریحی و کشوری، زمینهای گلف و مسکن برای حدود 150 هزار نفر. در 31 ژانویۀ 2007، شرکت توسعۀ ابوظبی برنامههای خود را برای منطقۀ فرهنگی ابوظبی اعلام نمود. طراحی چهار بنای اصلی را اینها بر عهده خواهند داشت: موزۀ گوگنهایم ابوظبی توسط فرانک گری، مرکز هنرهای نمایشی توسط زاها حدید، موزۀ هنرهای کلاسیک توسط ژان نوول، موزۀ دریایی توسط تادائو آندو. دیگر چهرههای جهانی که در این برنامه حضور خواهند داشت عبارتند از: خالد النجار از امارات، یوری آواکمف از روسیه، گرگ لین و هانی رشید از آمریکا، دیوید آجایه از انگلستان، پیژو از چین و سئوسانگ از کره. ترجیحاً به بررسی کارهای برجستۀ چهار ستارۀ معماری و طراحی آنها میپردازیم:
فرانک گری: موزۀ گوگنهایم ابوظبی
نحوۀ برخورد و رویکرد در طراحی موزۀ ابوظبی، امکان آن را میدهد تا به مسائلی در بنا رسیدگی شود که در آمریکا و اروپا میسر نیست. این مسأله از شروع کار تا رسیدن به خلاقیت و نوآوری به وضوح دیده میشود و در گفتگوهای من با "تام کرنز" مدیر گوگنهایم بیان کردیم که چگونه خلاقیت صورت میپذیرد. ما برای ساخت یک موزۀ هنرهای معاصر در مکانی مثل ابوظبی، ایده و فرضیهای از قبل نداشتیم. منظر، فرصت و نیازمندیها برای ساختن هر چیزی که مردمان جهان بخواهند به دیدن آن بیایند و منابعی که انجام رساندن هدف را ممکن سازد، خط سیرهایی بودند که مختص این پروژه بوده است و در هیچ جای دیگر امکان وقوع ندارد. سایتی که حقیقتاً در درون آب واقع شده و یا از چهار طرف در آب محصور است، منظر زیبایی از صحرا و دریا و کیفیت نور مکان، باعث خطور افکار بسیاری در ذهن میشود. ما با سازماندهی پلانهای مقدماتی کار خود را شروع کردیم. هستۀ مرکزی گالریها به شکل یک حیاط ترسیم شد. گالریها در ارتفاعات و اندازههای متفاوت بر روی هم قرار گرفتند تا چهار طبقه را به وجود آورند. در بسیاری از قسمتهای گالریهای هنرهای معاصر، تهویۀ هوا بطور کامل از روزنههای سقفی ممکن خواهد بود و سیستم نور مصنوعی استفاده خواهد شد. حلقۀ بعدی گالریها هسته را احاطه خواهد کرد، در خارج از مرکز، گالریهای بزرگ با شکلهای متنوع و ساختاری سادهتر قرار خواهند گرفت. حلقۀ سوم گالریهای بزرگ کاملاً ساخته نخواهد شد و بیشتر شبیه فضاهای صنعتی سرد و نمناک، با نورپردازی و سیتمهای اکسپوز خواهد بود. این گالریها خانههایی برای زایش هنر معاصر در مقیاسی نوین خواهند شد، هنری که میخواهد به وجود بیاید، شاید تحقق چنین چیزی که در این سایت و با این مقیاس ساخته میشود در هیچ یک از موزههای جهان امکان پذیر نباشد.این ایده با دیداری که تام کرنز از استودیوهای هنرمندان در فضاهای صنعتی بزرگ داشته پایهگذاری شده است. آنها میتوانستند کارهایی را انجام دهند که در فضاهایی مانند موزههای معمول، برای ما قابل تصور نبود. در انتها گروه و دستهای از گالریها طراحی شدند که این امکان را میدادند تا حد شگرفی از انعطاف پذیری در سازماندهی بهوجود آید و در نتیجه جلوههای متنوعی به نمایش گذاشته شود. ارتفاعات، اشکال و خصوصیات متفاوت گالریها چیزهایی هستند که در ادامۀ پیشرفت طراحی ، مطالعه ، بازنگری و تصحیح شدند. ما با مشاوران خود در حال کاوش بودهایم، Trans Solar روشی برای سرد کردن فضاهای خارجی است که ریشه در نظریههای کهن و خیمههای مخروطی سرخپوستان دارد. این مسأله منجر به شکل گیری مجراهای مخروطی شد که به عنوان جزء کانونی و سازندۀ فضاهای خارجی در گالریها بودند. در این شرایط، قالبهای مخروطی به عنوان ورودیهای غرفهها استفاده میشوند که عبارتند از:ورودی اصلی موزه، یک ورودی قایق مانند به موزه و یک مسیر پیاده به سمت منظر صحرا. استفاده از سیستم تهویۀ طبیعی از گذشتگان، تاریخ پیشینیان و نحوۀ استفادۀ آنها الهام گرفته است. دیوارههای آبی در حیاط اصلی و سایر اجزائی که در حیطۀ معماری پایدار قرار میگیرند، هدف ما برای ساخت نمونه و سرمشقی برای بناهایی که دارایی کارایی انرژی بالایی هستند را میسازد.دیوارههای خارجی بنا در حال حاضر با سنگهایی که دارای رنگ و بافت متنوعی برای نشان دادن یک غرفۀ خاص در موزه میباشد، تصور میشود.این موزه، خانۀ هنرهای معاصر جهان خواهد بود نه فقط هنر غرب و در پیشرفتهای آتی طرح لازم خواهد شدکه هویت معماری و هنر به نمایش گزارده شود. دو گالری هنر دوسالانه نیز اضافه خواهد شد و در نزدیکی بنای اصلی قرار خواهد گرفت و مقدمهای بر ساخت گالری دوسالانۀ اصلی در همین پروژه خواهد بود. این بناها به فرم ورودیهای حیاط گونهای از مسیرهای حمل ونقل به جزیرۀ سعادت خواهند گشت.
زاها حدید: مرکز هنرهای نمایشی
مطالعات تحلیلی سیستمهای سازمانی و رشد در جهان طبیعی، منجر به رسیدن به مجموعهای از جانمایی و توپولوژیهایی گشت که زبان متمایزی را در طراحی مرکز هنرهای نمایشی بهوجود آوردند. این متنها و طراحیهای طبیعی، بوسیلۀ انرژیی که تأ مین کنندۀ سیستمهای همجوار است و کاهش ثانویۀ انرژی که به علت گسترش سازماندهی ساختار میباشد، شکل میپذیرد. انرژی مرکز هنرهای نمایشی نمادی از حرکت حاکم بر کالبد شهری در معابر سرپوشیدۀ پیاده و گردشگاه مشرف به دریای منطقۀ فرهنگی است،_دو جزء اولیۀ متقاطع سایت، منشعب کردن الگوریتم و رشد_ روندهای شبیهسازی است که در بازنمایی گسترش فضایی استفاده میگردد و در مجموعۀ هندسی پایه قرار میگیرد، سپس دیاگرامها برنامهریزی شده و تفسیرات معماری در یک سری از دورههای متوالی به آن اضافه میشود. در این ترکیبات ابتدائی، تحلیل زیستی از دیاگرامهای تجریدی به طراحی معماری تغییر شکل میدهد. محورهای مرکزی منطقۀ فرهنگی ابوظبی، معبر راهرو مانندی است که از موزۀ طبیعی شیخ زاید تا دریا ادامه دارد. این محورهای مرکزی و تقابل عمل آنها با گردشگاه مشرف به دریا، در جایی که جزیره شکل میگیرد، مجزا میشود، کالبدهای داخل شاخص و ساختار فضاهای اصلی این مرکز معنا مییابد، یک انشعاب هندسی بهوجود میآورد. دیاگرام فعل و انفعالات مسیرها، یک سیستم سازماندهی اولیه برای بنا و حرکتی از یک طرح عمومی به سمت ساختار آتی طرح را بهطور کامل و صحیح میسر میسازد. فرم تندیس گونۀ مرکز هنرهای نمایشی از حرکات خطوط پدیدار میشود، بتدریج به درون جزئی رشد یابنده گسترش مییابدکه مانند شبکهای از شاخهها و انشعابات متوالی است. بادهای وزنده در اطراف سایت، بر پیچیدگی معماری میافزاید. بناهایی که در ارتفاع و عمق هستند و در کالبد خود دارای نقطههای اوج چندگانه در فضاهای اجرایی میباشند، ساختاری ارتجاعی مانند میوهها در یک درخت انگور را دارند و نمای آنها به سمت غرب و نزدیک به آب است. ارتفاع بنا به 62 متر میرسد و قسمتی از مجموع خمیدگی ساختار از موزۀ دریایی شروع شده و به جنوب موزۀ گوگنهایم ابوظبی در انتهای شمالی سایت میرسد. با اینکه مرکز حجم در لبۀ آبی قرار دارد، مرکز هنرهای نمایشی با قرار گرفتن در مرکز محورها اعتبار بیشتری مییابد. این ترتیب، بلوک ماتریس گونه در Arterial Road (جادۀ شریانی) را جدا میکند و نماهایی به سمت دریا و خط آسمان ابوظبی جلوهگر میشود. تالار کنسرت بالای چهار تأتر کوچک قرار گرفته است و اجازه میدهد که نور روز به درون نفوذ کند و جلوههای مهیجی از دریا و خط آسمان شهر از پنجرۀ عظیم آن دیده شود. سرسراهای محلی هر یک از تأترها بازدیدکنندگان را به سمت دریا هدایت میکنند تا با یک دید ثابت با محیط اطرافشان ارتباط برقرار بکنند. در قسمت شمالی بنا رستورانی با یک تراس بزرگ و سقفی سایهانداز قرار داردکه مرکز کنفرانس مجاور در بالای تأتر را در دسترس قرار میدهد. قسمت آموزشی هنرهای نمایشی در بالای تأتر تجربی و در قسمت جنوبی قرار دارد، در همان حال در قسمت انتهای غربی این تندیس که به تردد پیاده در بعضی مناطق یاری میرساند، پلی مرکز هنرهای نمایشی را به ناحیۀ مرکزی پیوند میدهد.
ژان نوول: موزۀ هنرهای کلاسیک
علاقهمندی به کارهای نمایشگاهی و مصنوعات گذشته، موزۀ هنرهای کلاسیک را مقید میسازد تا آینده را با گذشته پیوند دهد و آنها را با هم مأنوس سازد، نتیجهای طبیعی که از روح مکان بدست میآید. جزیره منظری سخت و خشن را عرضه میدارد، هنگامی که با جزایر کوچک برخورد میکند به اعتدال میرسد، تصویر برجسته و قابل توجهی از خشکی و بیروحی زمین در مقابل سیالیت آب. اینها تصوراتی مانند شهرهای ناشناختهای که در زیر شنها به خاک سپرده شدهاند ویا در اعماق آب غرق گشتهاند را بر میانگیزد. این تفکرات رویایی با یک پلان ساده که زمینهای از باستان شناسی دارد ادغام میشود و یک شهر کوچک را دوباره زنده میسازد، دستهای از بناها با پلههای کوتاه که در آن با فراغت و به آهستگی میتوان گردش نمود. این شهر کوچک نیازمند اقلیم کوچک خود (خرد اقلیم) است تا به بازدیدکنندگان احساس ورود به جهانی متفاوت را القاء نماید. بنا با یک گنبد بزرگ پوشیده شده است، فرمی که در تمامی تمدنها وجود دارد. گنبد با الگویی متفاوت در هم تنیده شده و از درون دارای سقفی نیمه شفاف است که باعث میشود نوری سحر انگیز در فضا پراکنده شود، همان چیزی که در سنت معماری عربی رواج دارد. آب در اینجا نقش تعیین کنندهای را داراست، تمامی قسمتهای بنا در آب بازتاب مییابند، همچنین روح و زیبایی بنا در آب به نمایش گزارده میشود و در این خلاقیت کمک کوچکی هم از باد گرفته شده است برای اینکه خرد اقلیم بهتری داشته باشد و آسایش بیشتری را فراهم آورد. فضای سبز و منظرهسازی مانند جهان کوچکی است که در شرایط متفاوت این ناحیه یافت میشود، رسیدن از یک واحه به یک توده شن، رسیدن از یک برکه به مجمع الجزایر؛ هر لایه به تنهایی استقرار و شخصیت خاص خود را در جزیرهای که بین جزایر دیگر قرار گرفته است آشکار میکند.
تادائو آندو: موزۀ دریایی
طبیعت ابوظبی، منظر و سنت دریانوردی الهام بخش ایدۀ معماری در موزۀ دریایی است. این معماری زیبا با یک فضای منحصر بفرد، حجم سادهای است که از نیرو و سیالیت باد ابوظبی شکل گرفته است وبه نوعی پیکرهای است که باد آن را تراشیده است. تودهای مجرد، توقفگاهی تنها، همچون دروازهای که از محوطۀ پهناور آبی بالا آمده است، فضایی که رویارویی میان دو جزء مهم منظر شهر فرهنگی را معنا میبخشد، صحرا و دریا. با این سطح بازتابگر، محوطۀ آبی بهطور بصری، سایت و دریا را در هم ادغام میکند و جنبۀ دریایی موزه را قوت میبخشد. داخل بنا شبیه به کشتی است، رمپها، عرشهها و سطوح معلق، بازدیدکنندگان را بهطور سیال به نمایشگاه هدایت میکنند و صدای آنها در موزه طنین میافکند و تجربهای از گالریهای پویا به دست میآید. لنچها (کشتیهای یک دکلی عربی) بر فراز فضای خالی(Void) در داخل بنا، معلق قرار گرفتهاند و به خلق یک تجربۀ بصری قوی بوسیلۀ بازگویی موضوعات پی در پی و معماری موزه به عنوان یک تمامیت، کمک مینمایند. در زیرزمین، فضای ثانویهای با یک سرسرای پذیرش و یک آکواریوم بزرگ وجود دارد. لنچهای سنتی بر فراز آکواریوم معلق بوده و از زوایای مختلفی قابل دیدن هستند. برای تأکید بر سادگی اما در قالبی قدرتمند، منظر اطراف بنا به صورت شبکه سازماندهی شده است. خطوطی از درختان، جلوخان سایت را تشکیل میدهند و واحهای همانند یک مرز و حریم را ایجاد میکنند و این امکان را به بازدید کنندگان میدهند که به آهستگی از میان شهری پویا گذر نموده، به سکون برسند و با تفکری عمیق فضاهای موزه را ادراک نمایند. ایدۀ حجمی ساده با فضای منحصر بفرد حکاکی شده، هدف دارد در یک اشاره و حرکت موزهای را که به تنهایی سرگذشت و ماجرای معماری را میسازد، خلق نماید.
منبع: www.archnewsnow.com/features/Feature218.htm
مطالب مشابه :
فرانک گهری
فرانک گری : « من ساختن اشکالی را شروع کردم که طراحی آن ها مشکل بودو موزۀ گوگنهایم ابوظبی:
به قول خودشان: منطقـــۀ فرهنگـــی ابوظبــــی
موزۀ گوگنهایم ابوظبی توسط فرانک گری، مرکز هنرهای نمایشی فرانک گری: موزۀ گوگنهایم
برچسب :
فرانک گری موزۀ گوگنهایم ابوظبی