بیوگرافی روناک (مامایی 89)

سلام.به همه ی بچه های وب و یه سلام مخصوص به بچه های گل دانشگاه علوم پزشکی:

روناک (عسل) مشایخی هستم.نیمه شب ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۹ اولین گریه ام رو سر دادم.همه می گن تو بچگی خیلی شیرین زبون و شیطون بودم!!!!تقویم زندگیم ورق خورد.دوران راهنمایی و دبیرستان تو مدرسه ی سمپاد(تیزهوشان) درس خوندم و خاطرات خیلی خوبی تو دل اون مدرسه جا گذاشتم.سال ۸۷ مکه رفتم که یکی از بهترین و تکرار نشدنی ترین سفرهای زندگیم.بود.۸ساله که به طور حرفه ای پینگ پنگ کار می کنم.و در تمام این ۸سال قهرمان استان و منطقه ی غرب بودم.سال ۸۶ در مسابقات سمپاد ایرانیان قهرمان کشور شدم . تک دخترم و بعضی وقتا از این که خواهر ندارم بغضم می گیره مادرم بهترین دوست زندگیمه.رانندگی تو هوای بارونی بهم ارامش میده از رنگ ابی خوشم میاد.به نیروهای درون ایمان دارمو اعتقادم اینه که میشه با اندیشه های مثبت جهان را دگرگون کرد.علاقه ی عجیبی به نواختن گیتار و عکاسی دارم.دختر خیلی محجبه ای نیستم.ولی خیلی از مسائل رو رعایت می کنم.در هر شرایطی سعی می کنم لبخند بزنم چرا که به خدای شکست ناپذیرم ایمان دارم... برخلاف ظاهرم اطلا مغرور نیستم و با غرور میانه ی خوبی ندارم.برای همه ی انسان های این کره ی خاکی احترام میذارم.با این که رتبه ی کنکورم نسبتا خوب بود و هر شهری جز تهران قبول می شدم ولی به خاطر این که می دونستم مامانم شدیدا بهم وابسته اس با وجود مخالفتای خونوادم مامایی ایلام اولین انتخابم بود .خیلی زود ادما رو می بخشم.دوس دارم مهربان ترین باشم نه مهر طلب ترین!!!!بدترین اتفاق زندگیم مرگ بهترین دوستم(۷سال پیش) و بیماری دایم(امسال)بود.قدم زدن تو ساحل و زیر بارون بهم حس خوبی میده .در اخرم بگم اسممو بابام انتخاب کرده و خیلی ها از معنیش می پرسن روناک اسم کردیه به معنیه روشنایی یا به تعبیر دیگه روشنایی که زیبا بخشه.