سه آبان رحلت عالم فاضل و پرهيزگار آيت اللَّه ميرزا جواد آقا تهراني
رحلت عالم فاضل و پرهيزگار آيت اللَّه "ميرزا جواد آقا تهراني در سال 1283ش...
میرزاجوادآقا تهرانی - ویکی فقه
عارفي كه ميداندار جبهههاي جنگ بود + تصاوير
مجلات : عالم بی نشان (رحلت میرزا جوادآقا تهرانی)
آیت الله میرزا جوادآقا تهرانی - تبیان
قرائتی، گریه میرزا جواد آقا تهرانی را در آورد | فرهنگ نیوز
کرامتي از آيت الله ميرزا جواد آقا تهراني در جبهه - خاطره ي محمد ...
مخزن المعارف و اللطائف - شرح حال آیت الله میرزا جواد تهرانی ...
20 داستان كوتاه از زندگي ميرزا جواد آقا تهراني
"عبد صالح خدا" زندگینامه آیت الله میرزا جواد تهرانی (ره) مولف ...
میرزا جوادآقا تهرانی - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
آیتالله جواد آقاتهرانی، عالم ۷۶ساله پای خمپاره!
عارفی که میداندار جبهههای جنگ بود + تصاویر - مشرق نیوز ...
آيتالله ميرزا جواد آقا تهراني(ره) در جبهههاي جنگ+تصاوير
سه آبان رحلت عالم فاضل و پرهيزگار آيت اللَّه "ميرزا جواد آقا تهراني" (1368 ش)
آيت اللَّه ميرزا جواد آقا تهراني در سال 1283ش (1322ق) در تهران در خانواده اي مذهبي به دنيا آمد. وي پس از طي تحصيلات مقدماتي در تهران و قم، راهي نجف اشرف گشت و از محضر حاج شيخ مرتضي طالقاني و محمدتقي آملي كسب فيض نمود. ميرزاي تهراني پس از دو سال توقف در نجف به تهران بازگشت و پس از مدتي در مشهد از درس بزرگاني همچون ميرزاي اصفهاني و شيخ مجتبي قزويني بهره برد تا به مقامات والا در علم و اخلاق دست يافت. آيت اللَّه تهراني علاوه بر مهارت در فلسفه و تفسير، در فقه و اصول تبحر داشت و معتقد بود كه حقيقت را بايد از سرچشمه پاك و زلال كلام وحي و بيان معصوم گرفت. بُعد اخلاقي اين عالم رباني، نسبت به همه خصوصيات برجسته و ممتازي كه داشت، بيشتر نمود پيدا كرده بود، چرا كه در نهايت خضوع و تواضع و اخلاص ميزيست و آداب تربيتي اسلام، حقوق اسلامي خانواده و حق كودك را دقيقاً مراعات ميكرد. وي در مسائل اجتماعي و گره گشايي و حل و فصل كارهاي مردم نيز بسيار كوشا بود و در اين راه تلاش وافري از خود نشان ميداد. آيت اللَّه تهراني در دوران دفاع مقدس، با وجود كهولت سن، بارها در جبهه هاي نبرد شركت نمود و با پوشيدن لباس بسيجي و رفتن به خطوط مقدم جبهه، روحيه اي بسيار قوي و نشاط بخش در رزمندگان ايجاد ميكرد. از اين استاد اخلاق آثاري برجاي مانده كه فلسفه بشري و اسلامي، ميزان المطالب در 2 جلد و آيين زندگي و درسهاي اخلاقي از آن جمله اند. سرانجام اين عالم عامل در سوم آبان 1368ش برابر با بيست وسوم ربيع الاول 1410ق در هشتاد و پنج سالگي در مشهد مقدس جان به جان آفرين تسليم كرد و در همان شهر به خاك سپرده شد....
تهرانی، میرزاجوادآقا، فقیه، استاد معارف اعتقادی و مفسر معاصر است.
۱ - مشخصات
۲ - زندگینامه
۳ - فعالیت علمی
۴ - خصوصیات
۵ - هدیه اموال در آخر عمر
۶ - صاخب کرامات
۷ - فعالیت اجتماعی
۸ - فعالیت سیاسی
۹ - درگذشت
۱۰ - استاد اصلی تهرانی
۱۱ - عقائد
۱۲ - تالیفات
۱۳ - فهرست منابع
۱۴ - پانویس
۱۵ - منابع
سیمای معرفت
مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، انسانی وارسته، با کوهی از معرفت و دانش بود. اندام نحیف و قامت بلندش را گذر روزگار کمانی کرده بود. رخسار گیرایش را هالهای از روحانیت فراگرفته و در چهره آرامش، وقار به خوبی نمایان بود. چشمان پرفروغش از پس ابروان سیاه وانبوهش چون آتش زبانه میکشید و نگاه نافذش، پیکان محبتی آمیخته با هیبت و شکوه بر دل بیننده مینشاند. در سراسر عمرش لباسهایش به غایت ساده و همواره پاکیزه و تمیز بود.
ولادت
عالم مجاهد، فقیه پرهیزکار و عبد صالح خدا مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی در سال 1283 هجری شمسی در
خانوادهای اصیل و مذهبی در تهران به دنیا آمد. پدر بزرگوارش مرحوم حاج محمد تقی و برادرش مرحوم حاج آقا رضا شاهپوری، هر دو از تاجران پرهیزکار و مورد اعتماد بازاریان بودند. برادر بزرگوارش حاج آقا رضا به انتخاب مرحوم آیت اللّه العظمی بروجردی، تا آخر عمر در سمت سرپرستی مسجد اعظم قم تلاشی مخلصانه و موفق داشت.
تحصیلات و هجرت
مرحوم میرزا جواد آقا تهرانی، برای فراگیری علوم دینی، از تهران راهی قم شد. وی پس از چند سال که مقدمات و بخشی از سطوح را در حوزه علمیه قم فرا گرفت، رهسپار نجف اشرف گردید. او در مدت اقامت دو ساله خود در نجف، از محضر استادانی همچون آیت اللّه حاج شیخ مرتضی طالقانی، آیت اللّه سید شهاب الدین مرعشی نجفی و آیت اللّه حاج شیخ محمد تقی آملی بهرههای علمی و اخلاقی فراوانی برد. او بر خلاف اینکه تصمیم داشت در نجف بماند و تحصیلاتش را ادامه دهد، با رسیدن نامهای از مادر بزرگوارش که وی را به تهران فرا میخواند، به تهران بازگشت. ایشان تحصیل را واجب و اطاعت امر مادر را ضروریتر میدانست.
بازگشت از نجف
میرزا جواد آقا تهرانی، بعد از اینکه به درخواست مادرش از نجف به تهران عزیمت کرد، رهسپار مشهد مقدس شد. وی پس از پایان تحصیل سطح در محضر مرحوم آیت اللّه حاج شیخ هاشم قزوینی، در حوزه درس خارج فقه و اصول و معارف مرحوم آیت اللّه العظمی غروی اصفهانی حاضر شد و نزدیک ده سال از محضر وی مبانی اصولی مرحوم آیت اللّه میرزای نایینی، و فقه ومعارف اهلبیت علیهمالسلام را فرا گرفت.
استادان
آیتاللّه میرزا جوادآقا تهرانی، همواره در پی کسب دانش و معارف اهل بیت علیهمالسلام بود و از هیچ کوششی در این راه فروگذار نمیکرد. او از محضر بزرگانی چون آیتاللّه سید شهابالدین مرعشی نجفی، آیتاللّه حاج شیخ مرتضی طالقانی، آیت اللّه حاج شیخ محمد تقی آملی، آیت اللّه حاج شیخ هاشم قزوینی و آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی استفاده کرد و از گوهر علم و کمالات آنها بهره جست. آیتاللّه میرزا جواد آقا، از لحاظ مشی علمی و سلوک معنوی، بسیار تحت تأثیر آیتاللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی بود و یکی از ارکان مکتب او به شمار میآمد.
پیرو مکتب استاد
مرحوم آیت اللّه میرزا مهدی غروی اصفهانی، در حوزه علمیه مشهد از جمله استادان میرزا جواد آقا بود و میرزا نیز مانند استاد خویش، به «مکتب تفکیک» یعنی تحصیل در دو حوزه معارف عقلی و الهی گرایش داشت. ایشان کاملاً از این مکتب تأثیر پذیرفته بود و بعد از رحلت استاد، مروج و مدرس این مکتب شد و راه استاد را پی گرفت. ایشان معتقد بودند که انسان برای رسیدن به حقیقت، به ناچار باید به معرفت خالص و ناب و وحیانی روی آورد. از این رو برای رسیدن بدین مقصود، چارهای جز تفکیک و جداسازی میان معارف نیست تا از این راه از خطر انحراف مصون ماند. این مکتب با چنین روش وحیمدارانه، سعی در پرورش عقلی و فکری شاگردان خود دارد.
بر کرسی تدریس
مرحوم آیت اللّه میرزا جواد آقاتهرانی، پس از رسیدن به درجات عالی علوم متعارف حوزه و کسب کمالات معنوی و اخلاقی از محضر اساتید خویش، خود نیز به تدریس پرداخت. وی سعی میکرد موضوعاتی را برای تدریس انتخاب کند که مورد نیاز جامعه و به صلاح مسلمانان و طلاب باشد. او سالیان دراز به تدریس خارج فقه و اصول پرداخت و معارف را بر اساس آموختههای مکتب استاد مرحومش، میرزای غروی تدریس میکرد. میرزا جوادآقا به درخواست طلاب، چند دوره به تدریس شرح منظومه سبزواری پرداخت. سپس بنا به اقتضای مصلحت، به تفسیر قرآن همت گماشت.
فضیلتها و کمالات اخلاقی
احترام به علما
آیتاللّه میرزا جوادآقا تهرانی، در حین تدریس همیشه مراقب بود که به بزرگان علمی و دینی احترام بگذارد و اهانت به آنان را گناهی بزرگ میشمرد. ایشان شاگردانش را از تمسخر و بیاحترامی به دیدگاههای علما باز میداشت و در این باره میفرمود: «شخصی کتاب وسیلة النجاة مرحوم آیتاللّهالعظمی اصفهانی را از روی تمسخر و بی احترامی به کناری پرت کرد و در همان لحظه نعمت زبان از وی گرفته شد». میرزا جواد آقا همواره در نقد دیدگاههای دیگران برای پرهیز از پایین آمدن مقام آنها، نام فردی را به میان نمیآورد. هنگامی هم که نام یکی از علما را ناخواسته بر زبان میآورد، ابتدا وی را به بزرگی و عظمت علمی میستایید، بعد در نهایت ادب وتواضع به نقد نظر او میپرداخت.
احترام به شاگردان
آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، هم ردیف شاگرانش بر زمین مینشست و هیچگاه برای خود جای خاصی را در نظر نمیگرفت. او با فروتنی تمام بر روی دو زانو مینشست و بدون اینکه به جایی تکیه کند، با تبسّم آمیخته با ادب و احترام درس میداد. همین احترام به شاگردان و حفظ شخصیت آنها، موجب رونق درسش میشد. هنگامی که یکی از شاگردان پرسشی بیجا میکرد و موجب خنده دیگران میشد، برای اینکه او را از شرمندگی درآورد، سخن وی را به وجهی پسندیده تعبیر میکرد و آنگاه پاسخی شایسته بیان میفرمود. این چنین بود که حوزه درس مرحوم میرزا، حلقه انس و محبت گشته بود.
ساده زیستی
آیت اللّه میرزا جواد آقا تهرانی، با وجود جایگاهی که داشت، ساده زندگی کرد و از مال دنیا هیچ نیندوخت. لباسهایش غالبا از پارچههای ارزان و حتی گاهی نامرغوب، ولی همواره تمیز و بدون پارگی بود. او در دوران سکونتش در مشهد، بیش از دوازده خانه عوض کرد که همه آنها استیجاری بود. آخرین منزل وی هم، خانهای کوچک متعلّق به پسر بزرگش بود. اطرافیان فراوان از او میخواستند در منزل بزرگتری زندگی کند، ولی آن مرحوم هرگز این سخنان را نپذیرفت. آنچه بعد از وفات از آن بزرگوار باقی ماند، تنها همان لباسهای ساده و اندک او بود.
فروتنی
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «هر که برای خدا فروتنی کند، خدا او را بلندی میدهد و هر که تکبر ورزد، خدا او را پست کند». میرزا جوادآقا تهرانی نیز، انسانی وارسته بود که با کوهی از معرفت، چنان فروتن زندگی کرد که نمیتوان لقبی جز بنده صالح و شایسته به وی داد.
چه بلند است مقام میرزا که با وجود علم و کمالات بیشمار، هرگز اجازه نمیداد کسی دست او را ببوسد یا او را آیت اللّه خطاب کند. یکی از روحانیون میگوید: روزی موفق به بوسیدن دست ایشان شدم و از اتاق بیرون رفتم و بازگشتم، میرزا فرمود: «چون تو دست مرا بوسیدی، من هم کفشهای تو را بوسیدم». مرحوم میرزا جوادآقا هیچگاه سخنان خود را در منزل به صورت امر و نهی بیان نمیکرد و با وجود کهولت سن، گاه در کنار حوض آب لباسهای خود را میشست یا حیاط را جارو میکرد.
عشق به اهل بیت علیهمالسلام
مرحوم آیت اللّه میرزا جوادآقا تهرانی، بلبل بوستان اهلبیت علیهمالسلام بود و با ندای گرم مسیحایی خویش، تشنگان و عاشقان اهلبیت علیهمالسلام را سیراب میکرد. پرورشگاه و آموزشگاه مرتضوی در مشهد، شاهد عاشوراهایی است که او برای انبوه عزاداران عاشورا قرائت میکرد. او خاکساری را تا بدانجا رسانده بود که برای آرامش روح خود و اظهار ارادت به آستان سرور شهیدان و ترویج این فرهنگ در جامعه، در عاشورای حسینی مشک آب بر دوش میگرفت و سقای تشنهلبان میشد.
خدمات اجتماعی
با وجود اشتغالات علمی بسیار میرزا جوادآقا تهرانی، وی هرگز از توجه به مردم و مسئولیتهای اجتماعی دور نماند. ایشان همواره به شاگردان و دوستان، رعایت تقوا و برآوردن نیاز مردم را یادآوری میکرد. نخستین خیریه درمانی درمشهد به نام درمانگاه خیریه بینوایان، با اشاره و کمک ایشان و جمعی از دوستان پزشک وی در سال 1334 تأسیس و راهاندازی شد. مرحوم میرزا که پرورده مکتب انسانساز اسلام بود، هیچگاه تنها به یک زمینه از دین و مذهب نمیپرداخت. او تکلیف الهی خود را افزون بر فراگیری علوم دینی، در حضور در جامعه میدانست. نخستین صندوق قرضالحسنه ایران در سال 1342، در مشهد با تأیید و همکاری این بزرگوار صورت گرفت. فروشگاه تعاونی و کتاب خانه این مؤسسه قرضالحسنه برای ارائه خدمات رفاهی و فرهنگی به مردم فعالیت چشمگیری دارد.
تألیفات
آیتاللّه میرزا جواد آقا تهرانی، از چاپ هیچکدام از آثار خود بهره مادی نبرد. آنچه در چاپ کتاب هزینه کرده بود، محاسبه و قیمت کتاب را بر اساس آن تعیین میکرد و برای خود هیچ بهرهای را منظور نمیفرمود. ایشان در آثار خود، نیاز و اقتضای زمان را در نظر میگرفت و در نوشتن، همواره تابع وظیفه دینی و مسئولیت شرعی و اجتماعی بود. آثار چاپ شده ایشان که برخی از آنها بارها به چاپ مجدد رسیده، بدین شرح است: آیین زندگی؛ میزان المطالب، کتابی دوجلدی در مباحث کلامی؛ بررسی در پیرامون اسلام در رد نظریات کسروی؛ فلسفه بشری و اسلامی که در رد کمونیسم و ماتریالیسم؛ و کتاب عارف وصوفی چه میگوید؛ بهایی چه میگوید.
حامی انقلاب
در طول مبارزات اسلامی ملت ایران بر ضد رژیم ستمشاهی، مرحوم میرزا جوادآقا تهرانی از پیشگامان نهضت بود. اطلاعیههای انقلابی او به همراه دیگر آیات عظام در مشهد و حضور پیگیر او در مراسم راهپیمایی و اعتراضها و تحصنها، از خاطرات فراموش نشدنی وی در روزهای انقلاب در مشهد است. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره از بارزترین چهرههای حامی انقلاب بود و چندین بار برای دیدن امام خمینی رحمهالله در فرصتهای مختلف به تهران رفت. پشتیبانیهای مکرر مرحوم میرزا از نظام جمهوری اسلامی در زمینههای مختلف و به ویژه حضور چند باره او در جبهههای جنگ، در آشکار ساختن حقانیت انقلاب سهم بهسزایی داشت.
حضور در جبهه
میرزا جوادآقا تهرانی، در راستای پشتیبانی از نظام جمهوری اسلامی، در سالهای آخر زندگی و با همان قدّ خمیده و کمانی، چهار بار در جبهه نبرد حاضر شد و لباس بسیجی به تن کرد. ایشان روزی چهارده گلوله خمپاره به نام چهارده معصوم شلیک میکرد که کاملاً به هدف اصابت میکرد. خود مرحوم میرزا جوادآقا نقل کرده است: «روزی قرار شد خمپاره بزنم. مجبور شدند به علت خمیدگی پشتم، چهار پایهای بیاورند و من روی آن قرار گرفتم و یک نفر هم از پشت دو گوش مرا گرفت و من گلوله را در لوله آن انداختم». آری، به جبهه رفتن بنده صالحی مانند آیت اللّه تهرانی، صدها معنا داشت و چه بسیار، اشکالات واهی را جواب میداد و چه شک و تردیدها را برطرف مینمود و چه آثار خوبی برای رزمندگان به جا میگذاشت.
وصیتنامه میرزا جوادآقا
گربگذری ز هستی، آرام جان بیابی
گر خط کشی به عالم، خط امان بیابی
مرحوم میرزا جوادآقا تهرانی، در وصیتنامه خود که بارها در تاریخهای مختلف آن را اصلاح کرده، نوشته است: «جسدم را در قبرستان عمومی خارج شهر یا محل مباحی خارج شهر ـ هرکجا باشد ـ دفن کنند، و به عنوان هفته و چهلم و سال مجلسی بر پا نکنند. هرکسی خواست برای من خودش در هر موقع طلب مغفرت مینماید، و من در این صورت راضی و خرسند هستم. و نیز فرزندانم را وصیت میکنم به رعایت تقوا و اطاعت خداوند در همه حالات زندگیشان. والسلام علی من اتبع الهدی».
وفات
شربتی از لب لعلش نچشیدیم و برفت ***** روی مه پیکر او سیر ندیدیم و برفت
گویی از صحبت ما نیک به تنگ آمده بود ****** بار بربست و به گردَش نرسیدیم و برفت
بیماری کبد که مدتی میرزا جوادآقا تهرانی را بستری کرده بود، سرانجام در سحرگاه سه شنبه دوم آبان ماه 1368 شمسی، برابر با 23 ربیع الاول 1410 قمری او را از پای در آورد. روح بزرگش چنان آسوده و سبکبال به پرواز درآمد که به نگاهی پنهان شد.
پیکر پاک این فقیه مجاهد و زاهد وارسته، عصر همان روز، با شکوهی خاص تا مرقد امام رضا علیهالسلام تشییع شد و آنگاه او را در بهشت رضا علیهالسلام در کنار شهدای جنگ تحمیلی به خاک سپردند.
کسانی که موفق به زیارت مرقد این عالم وارسته در قبرستان بهشت رضا علیهالسلام شدهاند، ملاحظه کردهاند که مرقد این بزرگوار، فاقد سنگ قبر و مشخصات صاحب قبر است؛ گویا خود ایشان راضی به این امر نبودهاند. آری، مردان بزرگ همواره نشان در بینشانی دارند.
پیام تسلیت رهبری
در پی رحلت آیتاللّه میرزا جوادآقا تهرانی، حضرت آیت اللّه خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی، در پیامی به گوشهای از فضیلتهای ایشان، چنین اشاره کردند: «آن عالم بزرگوار و پارسا، حقا از زمره انسانهای والا و برجستهای بود که عمر خود را در بندگی خدا و خدمت به خلق و مجاهدت در راه دین گذرانید و با بیان و قلم و قدم، در طریق جلب رضای الهی گام برداشت. سالیان دراز، حوزه علمیه مشهد را با درس فقه و تفسیر و عقاید رونق بخشید و طلاب و فضلای زیادی را مستفیض گردانید. در مقاطع گوناگون از سالیان مرارتبار نهضت اسلامی و به خصوص در حوادث دوران پیروزی انقلاب، پشتیبان و همراه مبارزین و مایه دلگرمی آنان بود. پس از پیروزی انقلاب نیز در صحنههای بسیار مهم و حساس با حضور مؤثر و با برکت خود، انقلاب را تقویت کرد و از جمله در سالهای جنگ تحمیلی، مکرر لباس رزم پوشید و با وجود کهولت سن، در صحنه نبرد پیشوا و همگام جوانان مجاهد فی سبیل اللّه شد».
مرتضی یعقوبی
چرا قبر میرزا جوادآقای تهرانی سنگ قبر ندارد؟ علت آن چیست؟ اگر طبق وصیت نامة ایشان است لطفاً شرحی در این مورد بفرمایید.
مسأله نداشتن سنگ قبر، موضوع وصیّت این عارف وارسته بوده است، و قطعاً مصالحی را مدّ نظر قرار داده بودند، که پیرامون آن حدسهایی می توان زد. از جمله اینکه : وارستگان مکتب توحید، برای خود در پیشگاه حضرت دوست، وجودی قائل نیستند، و وجودشان یکسره خضوع و خشوع در پیشگاه حضرت احدیّت است، و فانی در او می شود. و خود را ذره ای ناچیز بشمار می آورند. چنانکه عظمت خالق یگانه و هستی بخش مطلق را، به وسعت لایتناهی در می یابند. و خود را به تمامه ربط به معدن فیض می بینند، و رسالت خویش را در این می دانند که مبیّن شرع مقدس اسلام، و مشعل فروزان طریق هدایت باشند، نه مانع و سدّ راه. و همت خویش را در طول عمر شریفشان به این اخلاص می گذرانند، تا زلال وجودشان، نور هدایت الهی به تمامه به بندگان و سالکان کوی دوست برسد، و وجودشان آئینه تمامنمای مکارم اخلاق و عمل صالح باشد، و مشوق بندگان برای ورود به وادی ایمان. و از اینکه مبادا بندگان خدا محو جلوه های معنوی ایشان شوند، و از مقصد اصلی دور بیفتد، در مدّت حیاتشان، معمولاً برای عامه مردم ناشناخته اند. و جز با خواصی که ظرفیت درک حضورشان را دارند، آنهم تا حدی، ظهور نمی یابند. و هر کجا این اشتباه برای کس پیش بیاید که نظری مستقل به توانمندیهای روحی این بزرگواران کند، و در آئینة وجودشان جمال و زیبایی های الهی را دنبال نکند، سریع واکنش نشان می دهند، تا نکند مایة ترک و دوری افراد از پروردگار مالک الملوک گردند. و افراد را با توجهات صحیح از کمند شیطان می رهانند، و از مسیر اشتباه برمی گردانند. این مطلب در داستان زندگانی عرفا و صالحین، به کرّات نقل شده. همچنان که در ایام زندگانی مبارک حضرت مولی الموحدین( نیز بودند افرادی که این وجود را تا به حدالوهیّت بالا می بردند، و مواجه با توبیخ و تنبیه حضرت میشدند. در مورد عارف و اصل حضرت آیت ا...میرزا جواد آقای تهرانی، که شهرة بندگی و خضوع و اخلاص بودند، نیز همینطور بود. چنانکه داستانهای فراوان از ایشان، مؤیّد این برداشت است. مسألة مذکور دربارة این روح پاک، و وجود پیراسته از گزند خودیّتها و خودخواهی ها، ممکن است چنین توجیهی بیابد، که ایشان در بعد از حیات پربرکتشان نیز نسبت به توجّهات بندگان خدا، و تأثیر مناسب بر احوالاتشان، بی اقتضا نبودند، و سعی می نمایند بعد از مرگ نیز تابلوی افتادگی و عبودیّت از سیمایشان مخدوش نگردد، و همچنان تصور صحیحی از خود در اذهان بندگان خدا داشته باشند، و هدایتگر و داعی به سوی پروردگار باشند.
بر گرفته از وبلاگ http://d-asheghan.blogfa.com
آیت الله حاج میرزاجواد آقا تهرانی عالمی وارسته مجاهدی خودساخته عارفی به خداپیوسته فقیهی مفسر مفسری فیلسوف زاهدی اندیشمند و دانشمندی پرهیزكار بود كه در علم و عمل و زهد و تقوی اسوه بود و سرمشق و حجت دیگران.
او به سال 1283 شمسی در خانواده ای اصیل و مذهبی در تهران متولد شد. پدرش مرحوم حاج محمدتقی و برادرش مرحوم حاج آقا رضا شاهپوری (حاج طرخانی) از تجار متدین متعهد و مورد اعتماد بازاریان بودند. مرحوم حاج آقا رضا به انتخاب مرحوم آیت الله العظمی بروجردی تا آخر عمر در سمت سرپرستی مسجد اعظم قم تلاشی مخلصانه و موفق داشت.
مرحوم میرزا پس از تحصیل دوره ابتدایی و اخذ گواهی سیكل از مدرسه ثروت تهران برای فراگیری علوم دینی راهی قم شد و پس از چند سال سكونت در آن شهر و گذراندن مقدمات و بخشی از سطوح به نجف اشرف رفت.
در توقف دو ساله خود در نجف از محضر اساتیدی همچون آیت الله حاج شیخ مرتضی طالقانی و مرحوم آیت الله العظمی حاج شیخ محمدتقی آملی (صاحب دررالفوائد تعلیقه بر شرح منظومه سبزواری) بهره های علمی و اخلاقی فراوانی برد. به یاد دارم كه در درس شرح منظومه از مرحوم آملی مكرر نقل قول می كرد و می فرمود : "ایشان عالمی وارسته و دائم الذكر و استاد فلسفه من بودند در نجف ...".
با این كه تصمیم داشت در نجف بماند و به ادامه تحصیل بپردازد از والده مكرمه اش نامه ای دریافت كرد كه وی را به مراجعت به تهران فرا می خواند لذا علی رغم تمایل شخصی به اقامت در نجف از آنجا كه به گفته خود "تحصیل را واجب و اطاعت امر مادر را اوجب" می دانست به تهران برگشت و پس از گذشت سه روز از مراسم ساده ازدواجی كه قبلاً تداركش را دیده بودند رهسپار مشهد مقدس شد و این حدود سال 1312 شمسی بود.
در مشهد پس از پایان تحصیل سطح در محضر مرحوم آیت الله حاج شیخ هاشم قزوینی در حوزه درس خارج فقه و اصول و معارف مرحوم آیت الله العظمی میرزامهدی غروی اصفهانی حاضر می شود و تا پایان عمر استاد (19 ذی الحجه 1365 ق) نزدیك ده سال از محضر وی مبانی اصولی مرحوم آیت الله میرزای نایینی و فقه و معارف اهل البیت (علیهم السلام) را فرا می گیرد.
سالیان ملازمت با مرحوم آیت الله آقا میرزامهدی دوران شكل گیری شخصیت علمی و اخلاقی او بود. مكتب استاد چنان در او رسوخ كرده بود كه تا پایان عمر در تبیین و ترویج مبانی و خط مشی اعتقادی او كوشش داشت و در كتاب ها و درس های خود همواره به تفسیر و تبیین معارف براساس آرا و اندیشه های استاد پرداخت.
مرحوم میرزا پس از نیل به مدارج عالیه علوم متعارف حوزه و كسب كمالات معنوی و اخلاقی به تدریس و تالیف پرداخت و در انتخاب موضوع درس همواره به نیاز جامعه و مصلحت مسلمین و طلاب عنایت داشت سالیانی دراز خارج فقه و اصول درس می گفت و معارف را براساس آموخته های مكتب مرحوم میرزای غروی تدریس میكرد و به درخواست طلاب یكی دو دوره به تدریس شرح منظومه سبزواری پرداخت.
و سپس به تفسیر قرآن همت گماشت و دلیل آن را تنها اقتضای مصلحت میشمرد. محل تدریس ایشان غالبا مدرس فوقانی مدرسه میرزاجعفر بود و پس از بسته شدن مدرسه در مسجد حاج ملاحیدر درس میگفت. در ایراد مطالب بسیار مراقب بود كه از احترام بزرگان علمی و دینی كاسته نشود و اهانت به آنان را گناهی كبیره می شمرد.
در تألیف نیز تابع وظیفه دینی و مسئولیت شرعی و اجتماعی بود و از چاپ هیچ كدام از آثار خود بهره مادی نبرد. آنچه در چاپ كتاب هزینه كرده بود دقیقاً محاسبه می كرد و قیمت كتاب را براساس آن تعیین می نمود و برای خود هیچ منظور نمی فرمود.
نام و عنوان خود را بر روی جلد نمی نوشت بلكه به عبارت "تالیف (ج ـ زارع) یا (ج) یا (جواد) و این اواخر (جواد تهرانی)" اكتفا می كرد. وقتی از ایشان سئوال شد نام فامیلی شما كه زارع نیست چرا بر روی جلد كتابتان نوشته اید: تالیف: (ج ـ زارع) فرمود: معنی لغوی زارع را قصد كردم چه «الدنیا مزرعة الآخرة» و ما در این دنیا زارع هستیم. آری مرحوم میرزا دنیای ناپایدار را ـ در پرتو احادیث ـ كشتزاری می دید و خویشتن را برزیگری كه نیك می كارد تا نیك بدرود.
آثار چاپ شده وی كه برخی از آنها بارها به چاپ مجدد رسیده است بدین شرح است:
1 ـ بررسی در پیرامون اسلام (رد بر كسروی)
2 ـ فلسفه بشری و اسلامی (در بیان و رد مبانی فلسفه كمونیسم)
3 ـ بهایی چه می گوید (در رد فرقه ضاله بهائیت)
4 ـ عارف و صوفی چه می گویند (در بیان مبادی و اصول تصوف و عرفان و رد آن)
5 ـ میزان المطالب (2 ـ 1) (شامل مباحث كلامی براساس قرآن و عترت)
6 ـ آیین زندگی و درسهای اخلاق اسلامی (در بیان اخلاق اسلامی براساس آیات و روایات)
مرحوم میرزا در مسائل اجتماعی و قضا حوائج مؤمنین و رفع مشكلات و گرفتاری های برادران دینی سعی بلیغ و اهتمام جدی داشت. آنچه را از وی برای حل مشكل و یا رفع گرفتاری میخواستند با گشاده رویی در حد توان می پذیرفت و در انجام آن ذره ای كوتاهی نمی كرد حتی اگر لازم بود كه توصیه نماید یا تلفن بزند یا نامه ای بنویسد ابداً دریغ نداشت بدین جهت خانه او همواره مأمن خسته دلان و پناه دردمندان و درماندگان بود.
تدریس و تألیف و اشتغالات علمی هرگز او را از توجه به مسئولیت های اجتماعی باز نداشت و در توصیه به شاگردان و دوستان همواره رعایت تقوی و برآوردن نیاز مردم را یادآوری می كرد.
اولین خیریه درمانی مشهد به نام درمانگاه خیریه بینوایان با اشاره و مساعدت ایشان و جمعی از دوستان پزشك وی در سال 1334 تأسیس و راه اندازی شد و خود هر هفته یك شب در جلسه هیأت مدیره آن شركت می جست و برای آنان درس تفسیر می گفت.
مرحوم میرزا وجوهات شرعیه را قبول نمی كرد ولی به قدر توان و قدرت خود به نیازمندان پاسخ می داد و اگر وسعش نمی رسید آنان را به دوستان و آشنایان خود معرفی می فرمود.
تأسیس نخستین صندوق قرض الحسنه ایران كه در سال 1342 در مشهد آغاز به كار كرد با تایید و مساعدت ایشان صورت گرفت این مؤسسه هم اكنون به صورت مجموعه ای شامل صندوق قرض الحسنه فروشگاه تعاونی و كتابخانه جهت ارائه خدمات رفاهی و فرهنگی به طلاب و روحانیون حوزه علمیه مشهد و دیگر اقشار مردم فعالیت چشمگیر و موفقی دارد.
مرحوم میرزا كه پرورده مكتب انسان ساز اسلام و خود مجسمه ای از اسلام و تشیع بود وظیفه و تكلیف الهی خود را هم در فراگیری و تدریس علوم دینی جستجو می كرد و هم در حضور در جامعه و تلاش در رساندن مفاهیم والا و چند بعدی اسلام به زوایای مختلف اجتماع تا بدین حد كه به هنگام جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل روزی در درس تفسیر گریست و فرمود : "كاش در صحرای سینا بودم و كفش سربازهای مصری را جفت می كردم".
او كه به لزوم دگرگونی در اركان فرهنگی و سیاسی ایران باور داشت در طول مبارزات اسلامی ملت ایران علیه رژیم ستمشاهی از پیشگامان نهضت بود. اطلاعیه های انقلابی او به همراه سایر آیات عظام در مشهد و حضور مستمر او در مراسم راهپیمایی و اعتراضات و تحصن ها از خاطرات فراموش نشدنی روزهای اوج انقلاب در مشهد است .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز پیوسته از بارزترین چهره های حامی انقلاب بود و چندین بار برای دیدار حضرت امام خمینی (قدس سره) در فرصت های مختلف به صورت انفرادی یا با هیات هایی از علما و روحانیون به قم و تهران رفت .
از جمله در سال 1358 كه امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) برای مدتی به قم مراجعه كرده بودند مرحوم میرزا به همراه جمعی از علما مدرسین و طلاب حوزه علمیه مشهد برای دیدار با امام رهسپار قم شدند.
نگارنده كه با طلاب در حیاط بیرونی به انتظار دیدار و سخنرانی امام نشسته بود خوب به یاد دارد كه امام در معیت برخی از علما مشهد از اندرونی وارد حیاط بیرونی شده و در اتاقی كه برای سخنرانی در نظر گرفته شده بود مستقر شدند.
مرحوم میرزا در میان علمای حاضر در اتاق با قامت خمیده ایستاده و به عصای خود تكیه داده بود نظر امام به ایشان جلب شد و دستور دادند صندلی آوردند و از مرحوم میرزا خواستند كه روی صندلی بنشینند ایشان به امام تعارف كردند و بالآخره با اصرار امام مرحوم میرزا روی صندلی نشست و امام ایستاده مشغول سخنرانی شدند. و این خود نمونه ای از توجه و عنایت خاص امام نسبت به مرحوم میرزا بود.
تأییدها و پشتیبانی های مكرر مرحوم میرزا از مواضع نظام جمهوری اسلامی در زمینه های مختلف و بویژه حضور چند باره او در جبهه های جنگ در آشكار نمودن حقانیت انقلاب سهم به سزایی داشت . چهار بار به جبهه رفت و با رزمندگان اسلام در عملیات شركت جست تیراندازی وی در صحنه نبرد و زدن خمپاره توسط ایشان را همراهان ایشان و رزمندگانی كه در محل بودند از یاد نمی برند.
انس و محبت او با جوانان مخلص بسیجی چنان تأثیری در آن جوانان می نهاد كه عزم آنان را در ادامه نبرد دو چندان می كرد. به جوانی بسیجی كه اصرار داشت همراه مرحوم میرزا عكس بگیرد فرمود : "مشروط به این كه در قیامت از جواد شفاعت كنی".
روزی كه در محضرشان بودم بقچه ای به من نشان دادند و فرمودند : "در این بسته كفن من است هر وقت به جبهه می روم آن را با خود می برم و بارها به دوستان گفته ام در جبهه هر كجا كه شهید شوم یا بمیرم همان جا با همین كفن مرا دفن كنید و حق ندارید جنازه مرا به مشهد یا جایی دیگر انتقال دهید ".
با این كه از امامت در نماز جماعت پرهیز داشت و بارها به برخی از شاگردانش و حتی بعضی از طلاب اقتدا می كرد اما فقط در جبهه بود كه امامت در نماز را پذیرفت و خود دلیل آن را چنین بیان می كرد: " من دیدم این جوانها
مطالب مشابه :
خرید و رزرو بلیط قطار (رجا) و اطلاعات موردنیاز مسافرین (http://www.raja.ir)
محترم قطارها اقدام به طراحی و راه اندازی سیستم خريد اينترنتی بليت قطار نموده است.
سه آبان رحلت عالم فاضل و پرهيزگار آيت اللَّه ميرزا جواد آقا تهراني
در تهران در خانواده اي در مشهد پس از پایان تحصیل سطح در محضر (خـریـدبـلـیـط)
بیست وچهارذیحجه درگذشت آيت اللَّه "شيخ مرتضي آشتياني"
رئيس حوزه ي علميه ي مشهد تهران و مشهد و برخى شهرهاى ديگر به قـــطـــار
رویدادهای مهم روز 30 بهمن
• گشايش سفارت فلسطين در محل سابق سفارت اسراييل در تهران قـــطـــار رجـــا (خـریـدبـلـیـط)
طب سنتی ایرانی
تهران: انتشارات چاپ دوم. مشهد: انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد، ۱۳۷۸. ۲۶۴. (خـریـدبـلـیـط)
رویدادهای مهم روز 28 اسفند
معصومان و برخي از امامزادگانِ مدفون در ايران و نيز علمايي كه در مشهد تهران در
بیست وسه اسفند رحلت عالم مجاهد و روحاني مبارز آيت اللَّه سيدابوالقاسم كاشاني
هُدا نِت بامدیریت سیدمحمدباقری پور - بیست وسه اسفند رحلت عالم مجاهد و روحاني مبارز آيت
بازتاب بینالمللی سخنرانی رهبر انقلاب
بازتاب بینالمللی سخنرانی رهبر معظم انقلاب در مشهد تاکید کرد که تهران تنها درباره
برچسب :
خریدبلیط قطار تهران مشهد